مقدمه:
سال 1978 .م نقطه عطفی برای پیشرفت زنان اندونزی می باشد. دراین سال، قوانین اساسی و حقوق اجتماعی زنان در “رهنمودهای ملی برای توسعه” به تفصیل شرح داده شد. برای اولین بار، دولت برنقش زنان در توسعه کشور با ؟ یک مقام ملی: تحت عنوان ”دومین وزیر برای نقش زنان” تاکید کرد و تا سال 1983.م این موقعیت به وزیر نقش زنان ارتقاء پیدا کرد.
مقام فلسفی پانسا سمیلا و قانون اساسی برای زنان، جایگاه و حقوق مساوی به عنوان مخلوقات آفریدگار درنظر گرفته اند. قانون اساسی حقوق، وظایف و فرصتهای یکسانی را برای زنان و مردان در بردارد. ازلحاظ تاریخی، شکل گیری نقش زنان اندونزی یک فرآیند طولانی را سپری کرده است. در قرون پیش تعدادی از زنان اندونزی درصحنه های سیاسی به عنوان ملکه سلطنت کرده اند. به عنوان مثال یکبار در قرن چهارم میلادی، تربیوناتونگادوئی و سوهیتا امپراتوری ماجا پاهیت، یکی از امپراتوریهای مورد احترام در مجمع الجزایر اندونزی را اداره کردند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تعدادی از زنان اندونزی درجنگ با مخالفت قدرت استعماری به نیروی نظامی مردان پیوستند. دراین بین مارتا کریستینا تیاهاهو، نیا آگنگ سرانگ، کات یناک دئین و کات مئونیا از زنان برجسته این مبارزه بودند.
چالش فرادوی زنان اندونزی اکنون کاملاً متفاوت است. تلاش زنان در فعالیتهای فرهنگی و خانوادگی بیشتر از حوزه سیاست است. امید زنان به توسعه استانداردهای زندگی و دست یافت به تحصیلات عالی می باشد.
بعضی از زنان برجسته که دربهبود وضعیت زنان در اندونزی از طریق آموزش و پرورش نقش داشته اند عبارتند از: کاوتینی از جه پارا جاوای مرکزی (1904-1879) نیا احمد داهلان از جاوای مرکزی، مایا والنده مارمینن از جنوب سوالاوزی دوبی سارتریکا از جاوای غربی است. این شخصیتهای تاریخی ثابت کردند که زنان اندونزی برای رسیدن به اهدافشان تلاش خود را قرنها پیش آغاز کرده اند. این تلاش تا حال ادامه داشته و با سرعتی حرکت کرده است که اساسش تنها بر زندگی خانوادگی نیست.
فرصت های شغلی:
با توجه به داده های دفتر مرکزی آمار، جمعیت اندونزی در سال 1990.م 00/400/179نفر بوده است. از کل جمعیت 00/500/89نفر مرد (یا 89/49%) و 000/900/89نفر زن (یا 11/50%) بودند.
از پیش مطالعات آماری چنین نتیجه گیری می شود که درسال 2005.م جمعیت زنان بیشتر خواهد بود. به طوری که جمعیت زنان 000/680/111نفر (یا 10/51%) در مقایسه با 000/508/111نفر مرد (یا 9/49%) خواهد بود. عموماً پذیرفته شده است که تعداد زنان در سالهای آینده به مرور کاهش پیدا خواهد کرد.
به هرحال بیشتر بودن جمعیت زنان به معنای مشارکت بیشتر آنها در بازار کار نیست. باتوجه به آمارهای دفتر ملی آمار، برآوردها برای مشارکت در نیروی کار براساس جنسیت نشان داده که سهم زنان افزایش پیدا خواهد کرد.