مقدمه:
زنان درهیچ نقطه ای از جهان به راحتی تحصیل نکرده اند. دسترسی زنان به آموزش آنقدر محدود بود که تصور میشد ، امری غیر ممکن باشد. فشار حاصل از تبعیض در آموزش که بعلت فقر والدین است . راز نان به روش میکشند. فرصت های مساوی برای اوالاد دختر وپسر وجود ندارد. حتی در بعضی از فرهنگ ها: تحصیل فرزندان دختر قدغن شده است ، چون آنچه از آن ها انتظار میرود ازدواجی زود هنگام با خواستگاری پیر ولی پوداراست . مبلغ دریافت شده به عنوان شیر بها؟؟؟ که به خانواده عروس اهدا میشود، برای تحصیل پسران مورد استفاده قرار میگیرد. چون آن ها هستند که نام خانواده را حفظ میکنند وباعث بقاء نسل میشوند. بنابراین آموزش دختران به نفع برادرانشان به تاخیر میافتد وچه بسا کاملا نادیده گرفته میشود. آماری که یونسکو در سال 1988 ثبت کرده ، نشان میدهد که 63% جمعیت افراد بیسواد زنان بوده اند. این ارقام میزان تبعیضی که علیه زنان در امر آموزش وجود داشته رامشخص میکند.
چنین رسم ناخواشایندی مسلتزم این بوده حه درحوزه آموزش ومنافع مرتبط به آن زنان با فاصله زیادی پشت سر همتای مذکر شان قرار بگیرد هرزمان که والدین استطاعت مییافتند، زنان به فراگیری حرفه هایی نظیرپرستاری ، معلمی، تدارک غذا و مانند آن تشویق میشدند وبه این ترتیب در جایگاهی کمیبالاتر از آشپزخاه قرار میرفتند، یا در بهترین حالت درسنین قبل ازبازنشستگی به سطح مدیریت میانی ؟؟؟؟ نائل میشدند.
در اواسط اولین دهه ازقرن بیستم ، یک حس آگاهانه در میان تعداد حدودی از زنان جریان پیدا کرد. این زنان احساس میکردند ارزیابی مجدد اهداف وآرزوهای زنان روشنفگر ضرورتی اتناب ناپذیر است وبه این نتبجه رسیدند که میبایست به سمت موقعیت های عالی مدیریت حرکت کنند. شکی نیست که سریعترین ومطمئن ترین راه برای حفظ موقعیت مدیریتی در همه مسیرهای زندگی از جمله موسسات آموزش عالی ما نیازمنددستیابی به سطوح بالای تحصیلی است . هرچه مقطع تحصیلی بالاتر باشد، شرایط بهتری برای رسیدن به بالاترین موقعیت مدیریت فراهم میشود. در مقایسه با مردان ، تنها در صد کوچکی از زنان به مقاطع تحصیلی مورد نیازمدیریت موسسات آموزش عالی وسایرحوزه هایی که بشر برای آن تلاش میکند، دست یافته اند. حتی همین تعداد کم که مجهز به ملزومات پست مدیریت هستند ، به علت هویت جنسی آن را به راحتی به دست نمیآورند. چنانکه انتظارمیرود، جنس مذکر که خودش را جدا از لحاظ فکری ورووحی و چه از نظرجسمیموجود برتری است ، حاضرنبود، « حق مسلم » خود را برروی سینی طلائی به این نسل جدید زنان تقدیم کند. بنابراین مصمم شدند موانعی را ایجاد کنند تا در حد امکان از پیوستن زنان به جمع نخبگانی که در سطوح بالای مدیریتی قرار دارند، جلوگیری کنند .بیشتر زنان بعلت والدین تحصیل نکرده ،مشاوره ضعیف شغلی ، ازدواچ زود هنگام وزایمان بچه، نا آگاهی ، فقر ، تبعیض جنسیتی درکنارسایر عوامل ، موفق به کسب حق تحصیل در حدمشاغل مدیریتی نمیشوند. تعداد کمیکه علی رغم موانع ذکر شده ، به سطح مناسبی از آموزش دست مییابند که آن ها را برای شغل مدیریت آماده میکند، با انواع جدیدی از موانع روبرو میشوند که برای رسیدن به قله میبایست بر آن ها فائق شوند.
یک تحقیق از دانشگاه نبین و نیجریه
دانشگاه ها که در راس موسسات آموزشی قرار دارند، قادرند برای سازمان های دولتی ، تشکیلاتخصوصی وشرکت های تجاری کارمندان ماهر وحرفه ای تریبیت کنند. پس سهم بزرگی در رشد اقتصادی وتغییر شکل سیاسی ملت ها به عهده دارند. در بیشترکشورهااغلب نیروی انسانی سطح بالا از دانشگاه ها نشات گرفته اند.
اما تحصیلات دانشگاهی همیشه به نفع مردان بوده است. شمار زنانی که پستهای عملی و اجرایی در دانشگاهها دارند، از مردان معادل آنها کمتر است. ومنجر به تعداد اندک زمانی شده درنهایت پستهای سیاست گذاری دانشگاهها به آنها واگذار میشود. این روند موضوع موردعلاقه بسیاری از زنانی است که اعتقاد دارند میبایست در توسعه و سیاست گذاری دانشگاه، نقش معنی داری داشته باشند. آژانس توسعه بین المللی کانادا (CIDA) درسال 1985 برنامه ای ترتیب داد تا در غالب یک نشست در تورنتو به بررسی معضل تعداد ناچیز زنان در جایگاههای سیاست گذاری و درصد پستهای اجرایی بپردازد و فاکتورهای مختلف دخیل در آن را بررسی کند. و در ادامه آن جامعه دانشگاههای کشورهای مشترک المنافع (ACU) و آژانس توسعه بین المللی کانادا، برای تربیت رهبران زن توانمند در امر مدیریت دانشگاه، کارگاههای محلی را در شهر بمبئی هند در سال 1986 و 1988 ترتیب دادند. دراین نشست ها نمایندگان دانشگاههای آفریقایی شرقی و جنوبی حضور داشتند. دراین بررسی مشخص شد که نواحی آفریقا نیاز به ایجاد شرایط خاصی دارد که در رأس آنها دانشگاه بنین در نیجریه مدنظر قرارگرفت. نیاز به شناخت شرایط ویژه در منطقه غرب آفریقا منجر به انجام این تحقیق شد که همه اعضاء رده بالای علمیو اجرایی کارکنان زن دانشگاه بنین، شهربنین و در ارتباط با دانشگاه بنین و نیجریه انجام پذیرفته است. نیجریه موضوع تحقیق بودند. پرسش نامه ها تهیه شد و اطلاعات ارائه شده توسط این زنان، موانع تحصیل زنان در نیجریه، مشکلاتی که زنان در کسب پستهای علمیو حرفه ای با آن مواجه بودند، نوع مهارتهایی که زنان نیاز داشتند تا مدیران لایقی بشوند، مشکلات آنها در حفظ پستهای اجرایی و اینکه تعلیم زنان میبایست درجهت پستهای اجرایی باشد، را مشخص کرد.
درجدول شماره 1 توزیع جنسیتی کارکنان علمیو اجرایی دانشگاه بنین نشان داده شده است.
جدول I
آمارکارکنان دانشگاه بنین (1992)
سمت جنسیت
علمی مردان زنان کلی
غیرعلمی 553 94 647
کلی 981 247 228/1
آمارنشان میدهد، تعداد کارکنان ارشد دانشگاه 228/1 نفر میباشد. بررسی بیشتر تعداد نفرات کارکنان علمینشان میدهد، همه اساتید تمام وقت Full Professors مرد هستند. از 35 دانشیار، 31نفر مرد و 4نفر زن هستند. اگر چه معاون دانشگاه زن است.