دانلود تحقیق نقش زنان در مدیریت آموزش عالی درایالات متحده وکانادا

Word 77 KB 31788 20
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بیشتر افراد شک نداشتند که ماریون فیلد درحال گذراندن مسیری بود که اورا به صمت رئیس یک دانشگاه درجه یک هدایت می کرد.

    او به عنوان کارمند ارشد آکادمیک یکی از دانشگاه های بزرگ امریکا خدمت کرده بود.

    بنابراین وقتی به عنوان رئس یک مدرسه نه خیلی معروف ومعتبر منتخب شد، مردم خیلی متعجب شدند.

    پاسخ این است که مدارس عالی مرتبه به دنبال یک زن به عنوان مدیرمدرسه نیستند.

    مطمئنا نکات کاوش آن ها الزاما این جملات را دربرمی گیرد که آن هاتبعیضی بین زن ومرد قائل نمی شوند یا این که دربه کار گماشتن زنان به واقعیت ها اسرار می ورزند.

    درنهایت زنان ممکن است مورد توجه قرار بگیرندولی احتمال این که به عنوان رئیس انتخاب شوند وجود ندارد.

    اگرچه داستان دقیق وصحیح نیست ( اسم آن تغییر پیداکرده است ) ولی واقعیت دارد زیراکه بطور مداوم اتفاق می افتد.

    اگرچه زنان در ایالات متحده وکانادا به طورموثری به آموزش عالی دست یافتندولی راه زیادی دردست یافتن به حضور مساوی در سطوح عالی مدیریت دانشگاهی دارند.

    اخیرا درسال 1971، در ایالات متحده زنان واقعا از مقام ریاست دانشکده محروم هستند به جزدرمدارس زنانه کاتولیک کوچک که به وسیله زنان راهبه مدیریت می شود.

    یک سری دانشکده های چهارساله (لیسانس) دیگری هم وجود دارد که زنان در آن ها رئیس هستند وپنج تای این دانشکده ها، دانشکده مخصوص زنان بودند.

    درهمان زمان شصت مرد نیز رئیس دانشکده زنان بودند درحالی که هیچ زنی رئیس دانشکده مردان نبود.

    هم چنین ، تعداد اندکی از زنان در پست های بالای اداری مانند ناظم دانشکده یا رئیس دانشکده درمدارس مختلط یامدارس پسرانه وجود داشتند.

    امروزه ، دردانشکده ها ودانشگاه های ایالات متحده ، 348 رئیس اجرایی زن وجود دارد.

    فقط 21 درصد عضو فرقه مذهبی هستند.

    زنان اکنون دوازده درصد از3000 موسسه معتبر منطقه ای را مدیریت می کنند.

    این خبر خوبی است .

    اما نگاه دقیق به دانشکده ای که توسط زنان مدیریت می شود میانه رو وعاقلانه است .

    تعداد خیلی کمی از آن ها شناخته شده وباکلاس وازنظرمالی دارای وضعیت خوبی هستند.

    این که چرا این چنین چیزی اتفاق می افتد.

    مورد بحث قرار خواهد گرفت .

    الف ) آموزش عالی درایالات متحده وکادا ازسال 1971 در ایالات متحده زنان بیشترازمردان درانشکده ثبت نام کردند.

    هم چنین زنان بیشتراز مردان درجات خود را به پایان رساندند.

    طی سال های آکادمیک 90-1989 ، 58 درصد از کل درجات فوق دیپلم ، 35 درصد درجات لیسان و53 درصد درجات فوق لیسانس به زنان اعطاء شد.

    بااین وجود در سطوح حرفه ای حقوق ، پزشکی ، دندانپزشکی وغیره) وسطوح دکتری زنان خیلی کمتربودند(مدیریت 38 درصد و36 درصد).

    دلایل زیادی برای این که چرا زنان می بایست این درجات پیشرفته را به نسبت سطوح پائین تربه اتمام برسانند، وجود دارد .

    اغلب ازدواج وبچه دارشدن دراین امر دخیل هستند وزمان یا هزینه کافی برای دانشجوی فعال بودن را از زنان می گیرند.

    انتظار سنتی از برتری شغل مردان خصوصا اگرپست بالائی داشتند ویابرای کاربه محلی درو منتقل شوند خیلی از زنان را مجبورمی کند برنامه های آکادمیک را کنار بگذارند.

    مانع دیگردراتمام درجه دکتری براین زمان موانع جنسی است هنوز دربیشتر برنامه های تحصیلی مقام استادی توسط مردان اداره می شود.

    موارد استادی مردی که از دانشجویان فارغ التحصیل زن درخواست روابط جنسی داشته باشند مکررا گزارش شده است .

    مطالعات نشان داده است که فقط اهم این چنین اعمال گزارش شده است خصوصا چون خیلی از زنان ازاین که حرفشان مورد قبول قرار نگیرد، واین که بامتجاوز برخوردی نخواهدشد واگر اتهامی علیه استادانشان وارد کنند مورد مجازات قرار می گیرد واین موضوع درکارشان تاثیر خواهد گذاشت ، می ترسند.

    نهایتا، هنوز تبعیض قابل توجهی برخلاف زنان وجود دارد، اگرچه رواج این تبعیض روبه کاهش است ، هنوز استادان مرد زیادی وجود دارند که معتقدند زنان برای مشاغل آکادمیک ازمردان قابلیت کمتری دارند.

    افزایش تعداد ونسبت درجات پیشرفته اعطاء شده به زنان بدین معنی می باشد که تعداد وسیعی اززنان قابل ، توانایی رسیدن به درجه استادی در زمینه های مختلف را دارند.

    درحال حاضر، 29 درصد تمامی استادان تمام وقت ، زن هستند.

    با این حال زنان در مقام استاد دردوسال اخیر بادرجه لیسانس ومهندسی دردانشکده های فراگیربهتر وبییشتر حضور دارند تا درموسساتی باسطح دکتری ودرموقعیت های پائین مرتبه مانند آموزگار واستادیار حضور بیشتری نسبت به درجات بالای استادی دارند.

    هم چنین آمار نشان می دهد که مردان حق تصدی واجرت بیشترنسبت به زنان درموقعیت های اشتغال شده را دارند.آن ها بیشتراززنان حقوق دریافت می کنند.

    هفتاد درصدمردان استاددرمقایسه با46 درصد از استادان زن در موقعیت های تصمیم گیری قرار دارند.هم چنین قوق زنان درهرسطحی ازمردان کمتر می باشد.

    نمودار1 میانگین حقوق مردان وزنان دانشگاهی درایالات متحده براساس رتبه دانشگاهی اشان، 92 –1991( به دلار آمریکا) منبع : گزارش سالیانه روی موقعیت اقتصادی استادان درسال 92-1991، آکادمی ، مارس – آوریل 1992، همان طور که درنمودار1 نشان داده شده است ، زنان استاد درایالات متحده کمتراز مردان استاددر هررتبه دانشگاهی درآمددارند.

    درسطوح مدرس وآموزشیار میانگین درآمد درحدود 2000 دلاراست در حالی که مردان در رتبه استادی 180/59 دلار وزنان 380/52 دلار درآمد دارند.

    هم چنین درکانادا زنان استاد به طور غیر متناسبی در رتبه های پائین هستند مانند ایالات متحده زنان استاد درهرموقعیتی حقوق کمتری نسبت به زمان دارند.

    نمودار2 میانگین حقوق اساتید مرد وزن درکانادا براساس رتبه دانشگاهی اشان 90-1989 ( به دلارکانادا) منبع : آمارکانادا همان طور که نمودار شماره 2 نشان می دهد، زنان استاد درکانادا درهررتبه دانشگاهی کمتراز مردان حقوق دریافت می کنند.

    اگرچه این تفاوت ها به اندازه ایالات متحده زیاد نمی باشد.

    درسطح مدرس زنان 239/39 دلار در حالی که مردان 790/41 دلار دریافت می کنند.

    حائز اهمیت است که حقوق اساتید کانادایی برای 12 ماه است .

    حقوق اساتید امریکائی که در این جا لیست شد براساس 9 ماه تدریس سالیانه است .

    بنابراین اساتید امریکائی وقت کافی وآزاد برای تحقیق ، مسافرت ، تدریس ترم های تابستانی به منظورحقوق بیشتر یا افزایش درآمدشان به طرق دیگر دارند.

    با این وجود اساتید زن در هردو کشورراه زیادی در کسب برابری باهمکاران مرد خود در پیش رو دارند.

    ب) سیستم آموزش عالی آمریکائی سیستم آموزش عالی امریکائی خصوصی وغیر متمرکزاست .

    دانشگاه های ملی وجود ندارند.

    دولت فدرال تنها می تواند ببیند که آیاقوانین عمومی در دانشکده ها ودانشگاه ها اجرا می شودیانه ولی کنترل رسمی روی چیزی که تدریس می شود ،ندارد.

    اگر چه 77 درصد تمامی دانشجویان دانشکده در ایالات متحده درموسسات عمومی ثبت نام کردند، بیش ازنیمی ازتمامی دانشکده ها به طورخصوصی مدیریت می شوند.

    موسسات خصوصی به طور کلی سود ده نیستند.

    خیلی از دانشکده های خصوصی با کروه های مذهبی مربوط هستند.

    تعدادی از دانشکده های خصوصی که درحال حاضر مذهبی نیستند، ازماقبل توسط گروه های مذهبی تاسیس شده اند ولی درطول زمان به موقعیت غیر مذهبی تغییر پیدا کرده اند.

    دانشگاه مینسوتا دانشگاهی است که زمین آن اهدایی است .

    دانشکده های موقوفی آمریکا برطبق پیشنیه اشان توسط ایالت مربوطه اشان از نظرزمین ومالی توسعه می یابند وبه نوبه خود انتظار می رود زمینه تحصیلات دانشگاهی وهم چنین خدمات کشاورزی برای دانشجویان قابل ومستعد فراهم کنند.

    دربیشتر ایالت ها، دانشگاه های موفوقی ازیک محوطه دارند.

    درچنین مکان ها،الگوی معمولی بدین صورت است که یکی باتعدادی ازاین محوطه ها را به عنوان دانشگاه عنوان دار واصلی مشخص می سازند.

    این دانشگاه ثبت نام کلی و اجرای تعداد وسیعی از برنامه های دانشگاهی وحرفه ای ، اهداء درجه دکتری وحمایت از برنامه های تحقیق مهم را انجام می دهد.

    دانشگاه مینسوتاچهار محوطه ومین دانشگاهی دارد.

    زمین اصلی درمی نپولیس (همراه بعضی برنامه ها درخیابان فول نزدیک آن قراردارد.

    زمین دولوت () یک دانشگاه فراگیراست که برنامه تحقیق درحال توسعه سریع دارد.

    دانشگاه های فراگیر درجات لیسانس وفوق لیسانس درحوزه های گوناگون ورشته ها وتخصص های مختلف ارائه می دهند.در هرکدام ازسال هایی که گذشته ؟

    از طریق یک مجله ملی بانام گزارش جهانی واخبار ایالات متحده منبع 15 دانشکده ودانشگاه های منطقه ای عالی درشمال مرکزی امریکا رتبه بندی شده است .

    علاوه بردانشگاه های دکتری وفراگیر، دانشکده های چهارساله آزاد هنر، مدارس تخصصی ( به عنوان مثال ، موسیقی یاهنر)، دانشکده تربیت معلم ومجموع این ها نیز وجود دارد.

    هم چنین سیستم وسیعی از دانشکده های فوق دیپلم که اکثرا عمومی هستند وجود دارد.

    دانشکده های عمومی اغلب دانشکده دولتی نامیده می شود ودانشکده های خصوصی معمولابه عنوان دانشکده کوچک که مدرک فوق دیپلم اعطا می کند تعیین می گردند دردانشگاه می نسوتا، تغییر مثبت برای زنان با داد خواست عظیمی اوج گرفت .

    درسال 1975، یک استاد زن دعوی را طرح کردمبنی بر این که حق تصدی او به دلیل تمایزات جنسی تکذیب شده است .

    زنان دیگری به او پیوستند واین یک عمل ودعوی دست جمعی درسال 1977 شد.

    این برین معنا بود که این بحث در مورد نیمی از تمامی اعضاء کروه زنان که مورد بی توجهی قرار گرفته بودند (اساتید زن دانشگاه) صادق بود وتمامی این اعضاء می بایست جبران شود .

    اگردادگاه بااین دادخواست موافقت می کرد، ظلم موجود درمورد بیشترزنان ؟

    به این دادخواست پیوستند.

    توافقی بین دانشگاه واستادان زن برای دریافت حقوق بیشتر درمورداساتید زنی که حقوقشان نسبت به مردان در موقعیت مساوی ، کمتراست صورت گرفت .

    کمیسیونی از زنان تشکیل شد ووظیفه آن بهبود وتوسعه.مینه های مثبت برای زنان بود.

    سیستم های جدید وروش هائی ابداع شد که آگاهی ودقت از مزد وحق تصدی وپیشرفت زنان را ایجاب می کرد.

    راهنمادی های اکیدی درروش های تحقیق به منظور دستیابی به موقعیت های شغلی برای زنان وافزایش آگاهی آنان صورت گرفت .

    درنتیجه در حال حاضردر؟

    علاوه بر موقعیت خود من به عنوان جانشین رئیس دانشگاه برای برنامه های آکادمیک ، 40 درصدروسای دانشکده زن هستند.

    مثلا زنی رئیس خدمات کامپیوتری است وتعدادد زن به عنوان رئیس بخش در بخش هائی مانند زیست شناسی وحوزه مهندسی شیمی که زنان قبلا در این پست حضور فعال نداشتند، وجود دارد.

    بااین وجود ، به دلیل موفقیت نسبی ما، بعضی واکنش های شدیدی صورت گرفته است .

    یک رئیس بخش نامه ای به جلسه ملی ارائه داد مبنی بر این که محیط مایوسی برای سفید پوستان درفضای ؟

    وجود دارد.

    این چنین اتهامی به اثبات نرسیده.ازطرف دیگر من در معرض یک تهدید جدی بوده ام به طوری که تشویقی عمومی مبنی بر ترور را شامل می شد.

    درحالی که تهدید بی نام صورت گرفته است ولی به طورگسترده ای اعتقاد براین است که تعدادی استاد مرد پشت این قضیه هستند.

    تهدید های دیگر زنان بسیاری وتعداد اندگی مرد را مورد هدف قرارداده است که به عنوان کاری فعال برای بالا بردن موقعیت زنان واعضاء اقلیت نژادی در محیط دانشگاه ها جلوه می کرد.

    رئیس دانشگاه ، رئیس وصدها استاد خوب در دانشگاه عصبانیت خودشان را از این وقایع نشان داده اند وروی اقدامات مثبت در حهت استخدام وحفظ زنان واقعیت ها تاکید بیشتری نشان دادند.

    حتی در طی بحران اخیر بودجه،تمامی مدیران متذکر شدند که شکاف پیشنهادی نمی تواند پیشرفت های اخیر در رابطه بااین گروه های حفاظت شده را موردمخاطره قرار دهد.

    اگر جه در ایالات متحده دانشکده های دولتی مورد حمایت عمومی قرار می گیرند، دانشکده های خصوصی از کمک مستقیم ایالت کمتر برخوردار می شوند.

    دانشکده های خصوصی از کمک اتحادیه به دانشجویان از طریق حداقل تخصص ازبعضی دولت های ایالت ویاکمک هزینه تحقیق برخوردارمی شوند.

    کانادا که هزاران مایل مرز مشترک با ایالت متحده دارد، بین این مرزها دانشجو واستاد رد وبدل می کند.

    اگرچه تشابهات زیادی در سیستم آموزش عالی بین این دو کشور وجود داردولی تفاوت های قابل توجهی نیز دیده می شود.خصوصا امروزه در کانادا تقریباتمامی کالج ها ودانشگاه ها دولتی هستند.

    فقط چند موسسه خصوصی کوچک ومذهبی وجود دارد.

    کادا 110 موسسه آموزش عالی دارد.دانشگاه ها شامل موسساتی با برنامه تحصیلی 4 ساله هستند، کالج ها موسسات 2 ساله فرضی هستند.

    ج) زنان درمدیریت آموزش عالی در ایالات متحده تعدادی متصدی اجرائی رئیس زن در کالج هاودانشگاه های آمریکا بطور باور نکردنی طی 17 سال گذشته از148 عدد در سال 1975 به 348 عدد در اواسط سال 1992 افزایش پیدا کرده است .اگر چه بیشترین میزان افزایش باور نکردنی در بخش دولتی بوده است که از 16 نفر درسال 1975 به 164 نفر درسال 1992 رسیده است .

    بقیه 184 نفر رئیس اجرائی در کالج و موسسات خصوصی توسط زنان اداره می شود.

    یک دلیلی که زنان در طول تاریخ در دستیابی به موقعیت های بالا درکالج های خصوصی بیشتر ارکالج های دولتی موفق بوده اند این است که تعداد ازمدارس خصوصی که زنان درآنجا مدیر مدرسه بودند، ازطریق صف مذهبی مدیریت می شود واغلب منحصرا مخصوص دانش آموزان زن بوده است .

    از آوریل 1992 ، 12 درصد مدیران اجرائی موسسات معتبرمنطقه ای زن هستند.

    از این تعداد 21 درصدآن هااعضای فرقه مذهبی هستند.

    نسبت مدیران زن یا روسای دانشکده که داهبه هستند طی دو دهه اخیرکم شده است .این کاهش تا حدودی به دلیل این حقیقت است که بسیاری از کالج های کاتولیک گذشته ازحالت فرقه ای بیرون آمده اند‌ (مانند بسیاری از کالج های پروتستانی گذشته ) ولی بیش از آن بسیاری از نتیجه افزایش تعداد زنان در مقام مدیر موسسات دولتی وغیر مذهبی خصوصی است .

    بیشتر افزایش در سطح کالج عوام بوده است که تقریبا ده برابر بین سال های 1975 و1992 از 11 به 106 نفر رئیس زن افزایش مشابه در موسسات دولتی 4 ساله بوده است که از 5 نفر مدیران به 85 نفر رسیده است .

    با این وجود، تصوراین تغییر در تعداد افرادنسبت به ضمانت برای این تغییر خوشایندتر است .

    بک تردیدی بین مدیران اجرائی زن امریکائی بوجود آمده ودرحال رشد است .

    بعضی براین که ریاست کالج هائی که برای زنان امکان پذیر شده است به طورغیر متجانسی درمورد کالج های کم اعتبار یاکالج کای دورانی مشکلات مالی می باشد.

    عمدتا انتخاب زنان به عنوان مدیر اجرائی درمورد موسسات معتبر مشهور، بزرگ ویا دارا نیست .

    اگرچه استثنائات مشهودی هم دراین رابطه وجود دارد.

    همان گونه که برنیس سندلز اشاره کرده است ، دررابطه باحضور زنان استاد ومدیر، هرچه موسسه معتبرترباشدویادارای رتبه بالاتری باشد تعداد زنان کمتراست .

    هم چنین خیلی از روسای کالج ها موافقند که هنوز برای زنان خیلی مشکل است که به عنوان مدیر موسسات معتبر انتخاب شوند.

    به منظور بررسی این که آیا تفاوت های کیفی درموسساتی که مردان درآن هامدیریت می کنند در مقایسه با موسساتی که توسط زنان مدیریت می شود، وجود دارد یا نه، می بایست دو موضوع را مورد توجه قرار داد.

    اول ، چه فرضیه ای می تواند این تفاوت ها را شرح دهد؟

    دوم ، تفاوت های کیفی چگونه می توانند درموسسات به طور عاقلانه تشخیص داده شوند، به طور عمومی مورد توافق قرار بگیرند و اندازه گیری شوند؟

    عموما در کالج های دولتی وخصوصی روسای کالج توسط هیئت علمی انتخاب می شوند.

    در ایالات باسیستم دولتی مربوطه ، ورودی دانشکده های شخصی وورودی کالج هااز طریق سیستم ریاست انتخاب می شوند.

    این انتخاب از طریق لیستی ازافرادی که توسط کمیته تحقیق پیشنهاد شده اند وشامل اساتید هستند صورت می گیرد ودر دانشکده های شخصی از طریق پرسشنامه انجام می گیرد.

    همان طور که دوناشاولیک وجودس تاچتون اشاره می کنند، اعتماد وتوافق عوامل کلیدی هستند.مدیران ارشد دانشگاه مانند هر جای دیگری توسط مدیران قبلی انتخاب می شوند زیرااین گونه تصور می شودکه آن هامی توانند از ارزش های موسسه حمایت کرده وباعث پیشرفت آن شوند.

    هم چنین ماخیلی راحت وآسان می توانیم با کسانی که خیلی شبیه خودمان هستند ارتباط برقرار کنیم .

    عوامل اعتماد وتوافق در دستیابی زنان به موقعیت های بالای دانشگاهی مهم هستند.

    کسانی که رئیس کالج خودشان را انتخاب می کنندمی خواهند بارئیس جدید احساس راحتی کنند، گلف بازی کنند یا دربازی فوتبال کالج باهم شرکت داشته باشند.

    اعضای کمیته تحقیق ریاست توانائی کاندیدا را مورد توجه قرار می دهند تا سرمایه اهدایی به کالج های خصوصی را افزایش دهندیا این که به منظور کسب زحمات دولت با قانون گذاران همکاری داشته باشند.

    در دانشگاه های بزرک کارهای زیادی برای جذب سرمایه گذاری بخش بزرگ دولتی وخصوصی روی پروژه ای تحقیق ، انجام می گیرد.

    مشهورترین وبهترین کالج ها در ایالات متحده آنهائی هستند که یکی از مقوله های زیر را در برداشته باشد کمک های فراوان اهدائی داشته باشند.

    بیشترین تحقیقات سالیانه خاریجی را موردحمایت قراردهند، بیشترین رقابت های ورزش رابرنامه ریزی می کنند و استانداردهای سخت را پذیرفته باشند.

    اگر چه توافقی روی پذیرش گزینش ها صورت نگرفته است ولی روی اندازه های سه مقوله اول توافق وجود دارد.هم چنین مواردمشکل زایی برای زنان وجود دارد زیر به زنان به عنوان مدیران موسسه ورزشی، تحقیقاتی ،بودجه ، افزایش سرایه وموسسات موقوفی ، اطمینان کامل وجود ندارد.

    فوتبال وبسکتبال دانشگاهی هنوز در اختیارمردان است .

    بین کالج هائی که در زمینه رقابت های ورزشی فعال هستند فقط یکی ازآن هادر کل کشورتوسط یک زن مدیریت می شود.

    هنوز زنان در زمینه مالی نسبت به مردان کم تجربه تر پنداشته می شوند.

    حتی تعداد زنان متصدی امورمالی کالج نسبت به روسای زن دانشکده کمتراست .

    بعضی از کاندیدای زن برای موقعیت های ریاست ادعا می کنندکه آن ها خیلی بیشتر از مردان کاندیدا در رابطه با مسائل مالی مورد سئوال قرارمی کیرند.

    در زمینه تحقیق ، زنان گام های زیادی برداشته اند.

    اگرچه برپائی تحقیق توسط مردان اداره می شود.

    بیشترین بودجه به علوم سمت اختصاص می یابد که تعداد زنان در این زمینه خیلی کمتراز علوم اجتماعی وانسانی است عدم حضور زنان به طور جدی در زمینه هائی مانند ریاضیات و علوم فیزیکی دیده می شود به طوری که اعطاء درجه دکتری در هررشته ای در سال های 90-1989 به زنان بوده است .

    ودرزمینه مهندسی کمتراز 9 درصددکترا زن بودند.

    در سطوح حرفه ای دراین زمینه هاحضور زنان خصوصا در رابطه با کسی که رتبه های مربی راتا سطح استاد کامل طی می کند تا زمانی که تحقیق به طور عمده ای تحت نفوذ مردان است ، زنان رای مدیریت خوب به این شکل زندگی دانشگاهی مورد اعتماد قرارنخواهندگرفت .

    بنابراین نسبت به مردان مشکلات بیشتری درکسب ریاست در دانشگاه های تحقیقاتی خواهند داشت .

    معمولا چهار متغیر در بررسی ارتباط بین ورزش ، دارایی ، تحقیق وانتخاب زنان به عنوان رئیس اجرائی مورد توجه قرار می گیرد.

    درصد اعطای دکتری به موسساتی که توسط زنان مدیریت می شود.

    درصد موسسات تحقیقاتی که توسط زنان مدیریت می شود.

    درصدموسسات بابیشترین اهداء که توسط زنان مدیریت می شود.

    درصدموسسات انجمن ملی ورزشی دانشگاهی1که توسط زنان مدیریت می شود.

    اگرچه خیلی از دانشگاه های ایالات متحده ممکن است تعداد خیلی محدودی برنامه یا دانش جوی دکتری ، داشته باشند ولی تعداد محدودی از دانشگاه ها درجه دکتری را اعطا می کنند.

    موسساتی وجود داردکه سالیانه بیشتر از20 درجه دکتری درحداقل یک رشته و10 یا بیشتردرجه دکتری در 3 یا بیشتر رشته اعطا می کنند.

    یافته هانشان می دهد که در سال 1992 بین 213 دانشگاه آمریکایی که درجه دکتری اهدا می کردند فقط 11 عدد آن ها یعنی در حدود1/5 درصد مدیر اجرای زن داشتند.

    وضعیت زنان در مدیریت موسسات تحقیقاتی بهتراز این نیست .

    فقط دو زن برای 4/4 درصد سهم زنان درموسساتی که به عنوان تحقیق 1 اختصاص داده شدند، مدیریت کردند .

    این عنوان بالاترین عنوان درزمینه تحقیق است .

    این موسسات برنامه های لیسانس کامل دارند ومتعهد به فارغ لاتحصیل کردن درجه دکتری هستند.

    این موسسات درسال 1987 حداقل 5/33 میلیون دلاراز حمایت های دولت برخوردارشدند و حداقل سالیانه 50 درجه دکتریا عطا کردند.

    سه زن برای 1/5 درصد سهم زنان، مدیریت دانشگاه هائی راکه عضو انجمن دانشگاه های امریکائی بودند، به عهده گرفتند.

    درمورد ورزش های تمام وقت ، زنان حتی کمتراز این مورد توجه قرار می گیرند.

    کالج هائی با تیم های ورزشی قوی درآمدهای قابل توجهی از فروش بلیت یا مجله در زمینه مسابقات کسب می کنند.

    در ایالات متحده ، ایسگاه های تلوزیون و رادیو این امتیاز رابه کالج ها می دهند که اخبار مسابقات را لحظه به لحظه پخش کنند.

    علاوه براین درآمد برنامه های موفق ورزشی تاثیر مثبتی روی اهداء کنندگان آینده دارد وباعث می شود سرمایه گذاران دولتی مدرس مربوطه رابیشتر حمایت کنند.

    کالج های ورزشی تمام وقت به دلایل متعددی مانندعدم رهبری مناسب توسط مربیان ، گزارشات آموزشگاهی وهزینه های زیاد بی ارزش توسط دانشجویان مورد بررسی زیادی قرار گرفتند.

    بعضی ازمربیان از رئیس کالج پول بیشتری دریافت می کنند مصوصا در ارتباط با فارغ التحصیلان ومتولیان اصلی ومهم قدرت بیشتری از خودنشان می دهند.مربیان ومدیران ورزش در موقعیت های مواجهه روسای دانشگاه را دخیل نمی دارند.

    از آنجا ئی که بسکتبال وفوتبال مردان دو ورزش پردرآمد هستند، متولیان وصاحب منصبان سیستم اطمینان کافی به توانایی زمان درحمایت مناسب ازاین چنین ورزش هائی یا مدیریت ارتباطات بالقوه خشن ، ندارند.

    مطمئنا این موضوع دلیل اصلی برای حضور4/2 درصد زنان فقط در کالج از297 کالج در بخش 1 می باشد.

    چنین تصویری در رابطه با اهداء وکمک های افراد نیز می باشد.

    از بین 100 کالج و دانشگاه بابیشترین میزان اهداء ، فقط 5 عدد توسط زنان مدیریت می شوند که این مقدار 5 درصد را شامل می شود وسه تااز آن ها کالج های خصوصی زنانه بودند.

    شواهد ثابت می کند که درایالات متحده زنان به طور غیر متجانسی برای مدیریت کالج های کم رتبه ، کالج هائی که منشاء تحقیقاتی کمی دارند وکالج هائی که مسابقات ورزشی وکمک های مالی اهداء شده کمتری دارند، انتخاب می شوند.

    درکانادا، زنان درکسب موقعیت رئیس اجرایی ضعیف هستند( درقسمت فرانسه زنان کانادا؟

    ودرقسمت انگلسی زنان ؟

    نامیده می شود).

    فقط 4 عدد از 110 دانشگاه و کالج توسط زنان مدیریت می شوند.

    طبق نظر مارلین تمی لر، رئیس انجمن کانادایی موقعیت اساتید دانشگاه از کمیته زنان ، ارزیابی عمومی از دانشگاه های با سواد وخوب کانادا این موضوع رانشان می دهد که آموزش عالی درکانادا نسبت به آموزش عالی درامریکا تغییر زیادی پیدا نکرده است .

    بااین حال هیج کس شک ندارد که تغییر درحال انجام است .

    الزام تغییر یک الزام ملی است تحت عمل تساوی حقوق استخدام دولتی به طوری که تمام موسسات نیازدارند در تغییر فرآیند شرکت کنند.

    همزمان فرآیند، زنان کانادایی بیان می کنند که کشورشان پیشرفت زیادی بیرون از دانشگاه برای انان انجام داده است .

    دردهه 1970 ، کانادا کمیسیون سلطنتی در رابطه باموقعیت زنان تشکیل داد.

    این کمیسیون ونظریات آن نقش کلیدی در ایجاد وسرعت بخشیدن به فرآیند طرفداری از حقوق زنان درانجمن زنان داشته است وارتباطات این انجمن بادولت فدرال درسال های بعدی امید است که تاثیر این تغییرات درمدیریت آموزش عالی محسوس شود.

    د) – چشم اندازی به آینده برای افزایش مشارکت زنان درمدیریت آموزش عالی نهایتا اجازه دهید به پیش بینی افزایش مشارکت زنان مدیریت آموزش عالی نگاهی بیاندازیم .

    یک علامت خیلی مثبت این است که زنان به عنوان روسای کالج دانشگاه ها شناخته می شوند.

    تقریبا از 140 رئیس اجرایی در 6 ماه اول سال 1992 در ایالات متحده 28 درصد زن بودند.

    اگراین میزان ادامه یابد، سهم کلی زنان در ریاست به طورقابل توجهی افزایش خواهد یافت .

    نشانه مثبت دیگراین است که زنان نسبت به گذشته موقعیت های کلیدی بیشتری رادردست می گیرند به طوری که عده زنان دردسترس وباتجربه افزایش می یابد.

    به عنوان مثال طی سال های داشنگاهی 88-1987، 17 درصد مدیران اجرایی زن بودند.

    این موقعیتی است که عموما مقدمه ای برای رسیدن به درجه ریاست می باشد.

    امکانات بهبود یافته برای زمان در بعهده گرفتن موقعیت ریاست در کالج ودانشگاه ها به عوامل متعددی بستگی دارد.

    این عوامل شامل تاثیر شانس تساوی در قانون استخدام که از سال 1972 شروع شده است ، دفاع وحمایت از سازمان های کلیدی وحرفه ای زنان مانند انجمن زنان دانشگاهی قانون امریکا، برنامه ریزی برای آموزش درمهارت های ریاست مانند موسسه تابستانی آمریکابرای زنان درمدیریت آموزش عالی ، می باشد.

    مهم تر از این موارد، تاثیر روی توسعه ریاست زنان می باشد که توسط انجمن های ملی دانشگاهی انجام گرفته است .

    خصوصا انجمن کالج های عمومی وکوچک امریکا، از طریق موسسه ملی توسعه ریاست ، پیشرفت زنان را مورد تاکید قرار داد.

    انجمن کالج های آمریکااز طریق پروژه ای روی موقعیت زنان که اخیرا کنار گذاشته شده است ، آگاهی لازم نسبت به مشکلاتی که زنان از کلاس تاآزمایشگاه در دستیابی به مقام ریاست دانشگاه مشکلاتی که زنان با آن روبرو هستند، ایجاد می کند.

    بهترازهمه ، نقش مقام زنانه درآموزش عالی انجمن آموزش امریکا؟

    است .

    یک سازمان حفاظتی برای بقیه سازمان های آموزش عالی است .

    این سازمان تمامی بخش های مختلف آموزش عالی است .

    این سازمان تمامی بخش های مختلف آموزش عالی در ایالات متحده را نشان می دهد.

    اداره ؟

    زنان بااستفاده از اعتبار سازمان ، برنامه ملی تشخیص هویت راکه محکمه های ملی را توسعه داد به منظور پیشرفت زنان وتوسعه جلسات دعوی کوچک ودرنهایت نشان دادن حضور زنان مدیر دربرمی گیرد.

    از آغاز این برنامه ها درسال 1977 ، بیش از 700 مدیر زن بالا رتبه دراین محکمه ها شرکت داشته اند.

    بیشاز 90 زن رئیس دانشگاه قبل ازانتقال پشت مدیر اجرایی این شک وجود دارد که شغل آن ها بیشتر ازتوجه ، کمک ، شبکه ارتباطی وآگاهی که برنامه های فراهم می کند ، تاخیر می پذیرد.

    دو پیشرفت خیلی مهم دیگر به تاکید روی موضوع تساوی حقوق زنان در آموزش عالی کمک کردند.

    یکی از آن ها پیشرت برنامه های تحصیلاتی زنان وبخش های کالج ها درکشورمی باشد.

    اگر چه درحال حاضر درایالات متحده روی درستی وقانونی بودن برنامه های دانشگاهی مانند طرفداران از تحصیلات زنان برای موقعیت های خاص بث و مناظره وجود دارد، حور زیاد دانش جویان واساتید درمطالعه موضوعات مربوط به زنان هسته اصلی محیط های دانشگاهی است که نسبت به تساوی حقوق زن ومرد حساس هستندپیشرفت دوم ایجاد کمیسیون زنان در کالج ها وانشگاه های زیادی بوده است .

    این کمیسیون ها روی موضوع خط مشی تاکید دارند وپیشرفت کاری موسسات در جهت کسب تساوی جنسیت را مورد توجه قرار می دهند.

    کمیسیون راهبرد های کمیته ها را از طریق مصاحبه بامتقاضیان موقعیت های استادی ومدیریتی مورد بررسی قرارمی دهد تااز منصف بودن راهبردها اطمینان حاصل کند.

    آن هاکاندیدا رامورد سئوال قرار می دهند تاآن ها رابرای پست های حساس ومهم آزمایش کنند.

    این کمیسیون ها تخطی از تساوی جنسیت را مورد اعتراض قرارمی دهند آن ها ازتغییرات مثبت حمایت می کنند.

    کمیسیون زنان در کانادا نیز از اهمیت فوق العاده ای برخورداراست .

    کمیسیون سلطنتی در رابطه با موقعیت زنان وموقعیت ؟

    کمیته زنان نقش کلیدی در پیشنهاد خط مشی وایجاد امید وانرژی برای کسانی که در تلاش هایشان تنها گذاشته شدند، ایفا می کند.

    رتبه دانشگاهیمردانزناناستاد دانشجوی استادیار آموزشیار مدرس180/59 دلار 130/44دلار 240/37 دلار 220/28دلار 800/32دلار380/52دلار 040/41دلار 380/34دلار 390/26دلار 530/28دلار رتبه دانشگاهیمردانزناناستاد دانشجوی استادیار مدرس580/75 دلار 091/61 دلار 223/47 دلار 790/41دلار858/74 دلار 388/58 دلار 247/45 دلار 239/39 دلار

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

همان طور که درنمودار1 نشان داده شده است ، زنان استاد درایالات متحده کمتراز مردان استاددر هررتبه دانشگاهی درآمددارند. درسطوح مدرس وآموزشیار میانگین درآمد درحدود 2000 دلاراست در حالی که مردان در رتبه استادی 180/59 دلار وزنان 380/52 دلار درآمد دارند. (جداول و نمودار در فایل اصلی موجود است) هم چنین در کانادا زنان استاد به طور غیر متناسبی در رتبه های پائین هستند مانند ایالات متحده ...

مقدمه: زنان درهیچ نقطه ای از جهان به راحتی تحصیل نکرده اند. دسترسی زنان به آموزش آنقدر محدود بود که تصور می‌شد ، امری غیر ممکن باشد. فشار حاصل از تبعیض در آموزش که بعلت فقر والدین است . راز نان به روش می‌کشند. فرصت های مساوی برای اوالاد دختر وپسر وجود ندارد. حتی در بعضی از فرهنگ ها: تحصیل فرزندان دختر قدغن شده است ، چون آنچه از آن ها انتظار می‌رود ازدواجی زود هنگام با خواستگاری ...

مقدمه: جغرافیای انسانی در دهه‌های اخیر دستخوش تحولات مهمی گردیده که این تغییرات نه تنها در روش بلکه در محتوا ظهور یافته است. در این راستا مطالب جدیدی مطرح شده و عناوین تازه‌ای اتخاذ گردیده است. یکی از موضوعات بالقوه قدرتمندی که در تحقیقات میدانی جغرافیا در حال نشو و نما می‌باشد بر مسایل مربوط به زنان و تقسیم کار جنسیتی تاکید می‌ورزد ضرورت طرح اینگونه سوالات از یک سو ناشی از ...

چکیده: در جامعه امروز امریکایی، ورزش وسیله ای برای بحث در باره امور پراهمیت اخلاقی و فرهنگی شده است. جامعه نمونه امریکایی در این بحث به دلیل اشباع فرهنگی انتخاب شده است، این اشباع نقش مهمی را در مباحث عمومی ایفا می کند. ورزش بستر مناسبی را برای بحث روزانه در مورد مسایل اخلاقی و فرهنگی فراهم می کند. از نظر تاریخی، ورزشها همیشه بخش جدایی ناپذیر تجربیات انسانی بوده اند. «پلاتو» در ...

زنان در عرصه مدیریت چکیده در این مقاله به اشتغال زنان به عنوان مدیر در کشور پرداخته شده است. برخی اطلاعات آماری در این زمینه ارائه می‌شود و دو پرسش در خصوص اشتغال زنان در عرصه مدیریت مطرح می‌گردد و براساس پژوهش‌های انجام شده به آنها پاسخ داده می‌شود. در پایان تعدادی راهکار برای فراهم آوردن زمینه اشتغال زنان در پست‌های مدیریتی ارائه می‌شود. منبع : روزنامه همشهری،‌ یکشنبه 27 ...

چکیده پژوهش حاضر رویکردی به اهمیت آموزش و پژوهش کارآفرینی درعلوم‌انسانی است. هدف اصلی مقاله، بررسی میزان تأثیری‌است که ارائه آموزش کارآفرینی و پژوهش در زمینه کارآفرینی در رشته‌‌های علوم انسانی خواهد داشت. روش تحقیق‌به‌کاررفته‌در‌این‌پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی‌است وابزارپژوهش نیز پرسشنامه‌ای محقق ساخته باروایی‌تأیید شده و پایایی (89/0) می‌باشد. جامعه آماری این تحقیق عبارت است ...

مقدمه: در بیان مفاهیم توسعه، ملاحظه شد که همواره در توسعه، تحول می‌یابد جزء ذاتی باشد و همانطوریکه تحول جنبه‌ مادی و فیزیکی را دربرمی‌گیرد جنبه معنوی و انسانی را نیز دارد. لذا هدفهای مشخص اصلی برنامه‌های توسعه می‌یابد محور قرار دادن ابعاد انسانی بشر و ارتقاء کیفیت این جنبه‌ها باشد. بنابراین توجه به جنس مونث نه به عنوان نیمی از نیروی کار بلکه به عنوان نیمی از جمعیت و انسانهایی که ...

چکیده مشارکت را می‌توان یکی از اهرمهای مهم نیل به توسعه قلمداد نمود مبنی بر اینکه مردم در فعالیتهای مربوط به خویش دخالت داشته باشند. لذا جهت مشارکت هر چه بیشتر مردم در فعالیتهای توسعه‌ای، شناخت عوامل مؤثر بر مشارکت می‌تواند تاثیر به سزایی به همراه داشته باشد. زنان به عنوان نیمی از سرمایه‌های انکار ناپذیر هر مملکت، نقش محوری و اساسی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی برعهده دارند، ...

مقدمه : پرو، کشوری کم توسعه یافته در آمریکای لاتین ، یکی از جنجالی ترین ومهمترین دروه هادرکل تاریخ طولانی خود را می‌گذراند. به همین علیت ، بیشتر خبرهایی که این روزها ازپرو می‌آیند ، مهیج هستند. این مقاله- علمی‌رغم آن که در ابتدا چنین مقصدی نداشتیم به مادر تعیین عواملی که باعث این وضعیت جنجال برانگیزشده است، کمک می‌کند. مابه این عوامل تز جنبه تکامل دسترسی زنان در ابتدا به آموزش و ...

فرش آئینه ای زنده از فرهنگ ترکمنها در طول تاریخ و از جمله نشانه های فرهنگ و تمدن عمیق و تنومندی است که نه تنها در مقابل هجوم بیگانگان و اقوام مختلف داخلی و خارجی سخت و مقاومت کرده بلکه به گونه ای رفتار نموده، فرهنگ تحمیلی بیگانه را در خود حل کرده است و به آن سیمای ترکمنی بخشیده تا آنجا که تاریخ یاد می کند، ترکمن با فرش و فرش با ترکمن شهرت داشته است. فرش همچون درختی است که ریشه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول