)شما با فرد مناسب بوده ولی طرز صحیحی مهر نمی ورزید.
شما و همسرتان از عادت های ارتباطی ضعیفی برخوردار هستید.
به درستی نمی دانید که چطور صمیمیت واقعی تولید کنید .
چیزی را می خواهید مطالبه نمی کنید و در نهایت احساس انزجار می کنید .
از رابطه تان غافل می شوید .
شما با فرد نامناسب هستید .
عشق و یا سبک زندگی شما با عشق و سبک زندگی همسرتان از تفاهم و همخوانی کافی برخوردار نیستند.
شما ارزش های مشترک کافی نداشته و به اصول مشترکی نیز پایبند نیستید.
همسر شما دارای عیبها و نقص های بزرگی است که ازدواجی موفق را ناممکن می سازد.
شما نمی توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید .
نکته مهم این است((کسی)) که برای مهرورزیدن انتخاب می کنید ،به همان اندازه ((روشی)) که برای مهر ورزیدن برمی گزینید مهم است.
اغلب مردم وقت و انرژی بیشتری صرف تصمیم گیری برای خرید یک ماشین و یا یک دستگاه ویدئو می کنند تا صرف اینکه تصمیم بگیرند با چه کسی تشکیل خانواده بدهند.
یکی از دلایلی که بسیاری از مردم به ازدواج با فرد نامناسب تن می دهند چیزی است که آن را(( ضریب هوشی)) پایین می نامیم. ضریب هوشی شما به میزان دانش شما در خلق و حفظ رابطه ای سالم و موفق بستگی دارد و میزان ضریب هوشی شما تعیین کننده انتخاب شما خواهد بود حتی اگر شما از ضریب هوشی بالایی برخوردار بوده و یا به اصطلاح باهوش در عشق باشید احتمالاً هنوز اشتباهاتی مرتکب خواهید شد اما نه به اندازه کسی که از ضریب هوشی کمتری برخوردار است. در پایان این تحقیق شما این آزمون را مشاهده کنید و اگر مایل باشید می توانید آن را انجام دهید.
اگر پس از انجام آزمون ضریب هوشی عشقی شما خیلی پایین بود زیاد نگران نشوید . شما می توانید با کسب اطلاعات بیشتر و بالا بردن اعتماد به نفس خود ضریب هوشی عشقی خود را بالا ببرید.
پنج افسانه مهلک درباره عشق:
افسانه های عشقی باورهای نادرست هستند که بسیاری از ما راجع به عشق و داستانهای عاشقانه داریم. این افسانه ها عملاً ما را انتخاب هوشمندانه باز می دارند. این باورها و رفتارها علائمی غلط در مورد ازدواج هستند که به سه دلیل زیر در ما شکل می گیرند:
تماشای برنامه های تلویزیونی و فیلم ها
خواندن رمانهای عشقی
عدم وجود آموزش درباره عشق
ما آگاهانه یا نا آگاهانه اساس تصمیمات خود در ازدواج را بر این پنج افسانه عشقی بنا می گذاریم.
بیائید به این پنج افسانه مهلک درباره عشق نگاهی بیندازیم در حالی که هر یک از این افسانه ها را می خوانید از شما تقاضا می کنم که نه تنها در روابط فعلی خود بلکه در روابط گذشته خود نیز تامل کنید.
در اینجا پنج افسانه عشقی و واقعیت مربوط به هر کدام را در جدولی آورده ایم و سپس به توضیح هر کدام از آنها می پردازیم:
افسانه
واقعیت
1)عشق حقیقی بر همه چیز فائق می آید
عشق برای موفقیت یک رابطه کافی نیست. به این معنی که رابطه به تفاهم و تعهد نیاز دارد.
2)اگرعشق ((عشق حقیقی باشد)) همان لحظه که فرد را دیدید خواهید دانست.
برای دلباختگی یک لحظه کافی است اما عشق حقیقی به وقت نیاز دارد.
3)تنها یک عشق واقعی در این دنیا وجود دارد که برای شما مناسب است
این امکان وجود دارد که عشق حقیقی را با بیش از یک نفر تجربه کنید . شریک های بالقوه زیادی وجود دارند که می توانید با آنها خوشبخت شوید.
4)همسر ایده آل شما را از هر لحاظ ارضاء می کند.
همسر مناسب بسیاری از نیازهای ما را ارضاء می کند اما نه همه آنها را .
5)جاذبه جنسی قوی همان عشق است.
روابط جنسی خالی از احساس هیچ مناسبتی با عشق حقیقی ندارد .
حال عواقب باور افسانه های عشقی را بیان می کنیم:
افسانه های عشقی (1):
عشق حقیقی بر همه چیز فائق می شود : زمانی که شما چنین باوری دارید شما از روبرو شدن با مشکلات زندگی خود و یا ارائه راه حلهای این مشکلات با گفتن این جمله به خود که ((اگر ما عاشق یکدیگر باشیم هیچ یک از مشکلات و تفاوتهای ما اهمیت چندانی نخواهند داشت)) اجتناب می کنید.
شما با گفتن این جمله به خودتان که ((اگر بیشتر به او مهر بورزیم او تغییر خواهد کرد)) در روابط خالی از مهر و خشونت بار خواهید ماند. کسانی که اعتماد به نفس پائینی دارند و گذشته ای مملو از نادیده انگاشته شدن یا آزار و اذیت دیدن دارند، اغلب خود را در روابط مسمومی قرار می دهند که بیرون آمدن از آن برایشان مشکل است . اینگونه افراد مدام خود را متقاعد می کنند که اگر موفق شوند همسر خود را بیشتر دوست داشته باشند رفتار نامطلوب آنها از بین رفته و با عشق جایگزین خواهد شد. اما این دامی بیش نیست . اختلافات رفتاری همسر شما تحت کنترل نیروهایی است که هیچگونه ربطی به مهر ورزیدن یا نورزیدن شما ندارد.
شما از لحاظ روحی خود را زجر می دهید و وقتی که ازدواج نمی تواند موفق شود با گفتن این جمله به خود که ((اگر بیشتر او را دوست می داشتم توانسته بودم رابطه را حفظ کنم)) خود را مقصر می دانید.
متاسفانه باور به این افسانه عشقی می تواند برای شما دلی شکسته و حتی ضرر جسمانی به همراه داشته باشد، زیرا شما را متقاعد می کند در رابطه ای باشید که سالم نیست.
عشق برای موفقیت یک ازدواج کافی نیست، به این معنی که رابطه به تفاهم و تعهد نیازمن است. حقیقت تلخ این است که تنها تعداد کمی از ضوابط به این خاطر که دو طرف یکدیگر را به اندازه کافی دوست ندارند، پایان می پذیرد. رابطه به این خاطر پایان می پذیرد که آن دو با هم تفاهم ندارند .
افسانه عشقی(2):
وقتی عشق، عشق حقیقی باشد همان لحظه که فرد را دیدید ، خواهید دانست . فکر می کنم همه به طرزی پنهانی ، عشق در نگاه اول را باور داریم. و بر طبق این افسانه عشقی ((عشق حقیقی)) عشقی است مثل رعد و برق شما را ذوب کند.
عشق در نگاه اول نوعی جذب شدن(جاذبه فوری) است و مشکلات احتمالی زیر را خواهید داشت.
شما آنچنان به جاذبه ای که بین شما بوجود آمده می پردازید که از بررسی دیگر قسمتهای رابطه باز می مانید.
شما به شروعهای انچنانی معتاد می شوید و فرصتهای دیگر را برای عشق واقعی و پر دوام از دست می دهید .
حال سوال این است این چیست که وقتی شما کسی را برای اولین بار ملاقات می کنید تکانتان می دهد؟ اگر این عشق نیست پس چیست ؟
هوس در نگاه اول :شما جاذبه جنسی خاصی نسبت به فردی از جنس مخالف در خود احساس می کنید و سپس بسیار بیشتر از آن چیزی که عملاً وجود دارد دچار عواطف و احساسات می شوید ، شما نه به این خاطر که عاشق شده اید ، بلکه به این دلیل که تحریک شده اید، مدام به او فکر می کنید-جاذبه جنسی شدید به خصوص با کسی که با تصویر ذهنی شما از همسر ایده آل مطابقت دارد، به سادگی با عشق اشتباه گرفته می شود. خصوصاً اگر شما به دنبال یک اوج احساسی لحظه ای باشید، اما سرانجام شما در این رابطه با شکست مواجه خواهید شد .
شیفتگی با تصویر آنها: بعضی اوقات وقتی به کسی علاقه مند می شوید عاشق او نیستید بلکه عاشق تصویر او هستید( چه قیافه ای دارد ،چکاره است ،چقدر پول دارد، چه ماشینی سوار می شوند، چه کارهایی در زندگی انجام داده است ) شما از تمامی این چیزها در سرتان رویایی می سازید و ماهیت فرد را نادیده می گیرید : ((خواستگار من دکتر است)) ((نامزدم هیکلی فوق العاده دارد)).
گذشته از این : آیا ممکن است کسی را ملاقات کنید و در همان لحظه احساس کنید که او همسر ایده آل شماست و اشتباه نکرده باشید ؟ زوجهایی وجود دارند که سی سال با هم زندگی کرده اند و می گویند که در همان ملاقات اول می دانستند که همسر ایده آل خود را یافته اند . آیا این همان ((عشق در نگاه اول)) نبوده است؟ دوست دارم این موضوع را این طور تلقی کنم که آنها جاذبه ای قوی و ارتباط روحی را تجربه کرده اند که سپس آن را به رابطه ای قوی و موفق بدل ساخته اند . آنان در نگاه اول وجود چیزی را در یکدیگر تشخیص داده اند، اما عشق حقیقی بین آن دو می بایست در طول سالیان شکل گرفته باشد.