دانلود تحقیق حجاب به عنوان لباس مشارکت اجتماعی زن مسلمان

Word 211 KB 31799 78
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه: حجاب، لباس مشارکت است، لباسی است که خدای متعال از ابتدای بلوغ به تن زن مسلمان کرده، و او را به عنوان عضوی موثر در جامعه عقیدتی اسلام پذیرفته است.

    این لباس، نشان فعالیتی است که نه تنها اسلام آن را مجاز می داند بلکه بر این فعالیت صحه می گذارد.

    در طول تاریخ حجاب دچار هجمه های مختلف فرهنگی- نظامی شده است برخی سعی کرده اند که ظاهر آن را حفظ کرده و هدف باطنی آن را خنثی سازند و فرهنگ غنی آن را که همان فرهنگ پویای ولایت است از زن مسلمان دور سازند، برخی به ظاهر حجاب نیز حمله کرده آن را نشانی از وجود ولایت در جامعه تلقی کرده اند، که در صورت وجود ظاهر، باطن آن نیز امکان بازگشت خواهد داشت.

    آری این حجاب است، لباس مشارکتی که تمامی ابعاد یک مشارکت رسمی الهی را در بردارد.

    بسیاری از ساده اندیشان سعی دارند آن را یک لباس مشارکت صرفاً اسمی قلمداد کنند تا از کارکرد آن بکاهند و زن را به پذیرش تحقیرهای تحمیلی شرق و غرب بکشانند.

    اما آنچه که مبهم است، این سوال است که چگونه جامعه اسلامی با وجود این نمودهای عینی مقاومت ایثار، باز در پی ابزار دیگری برای مقابله با هجمه های ببیگانه می گردد و از طراحی سیستم تبلیغ آن هراس می کند؟!

    ادیان و برنامه ریزی جنسیتی ادیان بعنوان قویترین منبع فکری که برنامه ریزی جنسیتی را مطرح نموده اند.

    برای این مهم نیز تدابیری را اندیشیده اند.

    در دین اسلام ساز اسلام ابتدای اجتماعی شدن زن و شیوه جامعه پذیری او، در دوران بلوغ با طرحی جامع طراحی گشته است، بلوغ، آغاز زمان اجرای حکم حجاب اسلامی برای زن مسلمان است.

    این حکم به مفهوم صحه نهادن بر شیوه صحیح مشارکت در اجتماع، با تکیه بر لباس مشارکت اسلامی است.

    اجتماعی شدن دختر در این سنین، با یادگیر اصولی احکام الله پایه ریزی گردیده است.

    این امر بهمراه ارائه الگوی شخصیت زنان، فاطمه زهرا (س) به ثبات فرهنگ مشارکت تمسک به الگوی ایده آل اسلامی همچون فاطمه زهرا (علیه سلام) که در سنین کم به حرکت تاریخی ولایی خود دست زد و تاریخ، در مقابل عظمت شخصیت و منزلت او سر تعظیم فرود آورد، با تمسک به لباس مشارکت اسلامی زنان، امنیت فکری و ذهنی را برای دختران مسلمان، بهمراه می آورد که می توانند با قدرت و پایداری، قدم به اجتماع نهاده، اظهار عقیده نموده و در مشارکت، عضوی فعال محسوب گردند.

    الف) انواع مشارکت حیطه مشارکت وسیع است و بنا به توان و سرمایه فکری زن، مشارکت می تواند انواع مختلفی داشته باشد: مشارکت اسمی گاهی مشارکت در رعایت حجاب، مشارکتی است.

    در این مشارکت.

    زن سعی می نماید از مزایای آن برخوردار گشته و با همراهی در گروه به نتایج سودمند مشارکت در سطوح ساده دست یابد.

    مشارکت رسمی گاهی مشارکت رسمی است.

    زیرا فرد با نهادینه کردن اهداف مشارکت، به تعمیق و گستردگی ابعاد آن همت گماشته و بعنوان فردی موثر در تصمیم گیری ها وارد شده و در نهایت با دست یابی به مدیریت بر خود، به مدیریت در گروه می پردازد.

    گرچه این سیر دارای سلسله مراتب و سطوح مختلف است، اما در ارزشیابی مراتب آن، سن و حتی تحصیلات، نقش چندانی ندارد، زیرا، «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا» « اگر تقوا پیشه کنید، خداوند قدرت تمایز حق از باطل برای شما قرار می دهد» حجاب لباس تقوا است، عارضه صحیح آن، توسعه تقوای فکری و عملی زن مسلمان است و در صورت تحقق کامل آن، به فرقان که قدرت تمایز حق از باطل است، دست پیدا می کند.

    و این مرحله در مشارکت، مرحله فرهنگ پذیری است، مرحله ای که مشارکت کننده برای تعمیق اهداف، به سمت علم و تزیکه برای ایفای رسالت خود حرکت کرده و با تمسک به الگوی شخصیت ایده ال خود، مورد تایید قرار گرفته است.

    طراحی حجاب در بهترین زمان ممکن، برای شکل گیری شخصیت زن صورت گرفته است، تا زن تعاملی خود را با استفاده از این ابزار تکاملی آغاز نماید، چرا که بدون ججاب، فراغت لازم را برای دستیابی و درک مراتب بالاتر نخواهد یافت و در راه تکامل، از پرتگاههای سقوطی که بر سر راه او قرار می گیرد، نخواهد رهید و محک های شناخت در او ضعیف خواهد گشت.

    لذا در آغاز طرح اجتماعی شدن و مشارکت اصولی زن در اجتماع، اجرای این حکم قرار داه شده است.

    اگر حقیقتاً بطن و معنای حجاب درک شود، تحولی شگرف در زمینه های شناخت عرصه های تفکر ایجاد خواهد گشت.

    و در این میان نقش اعتماد آفرینی حجاب برای زن و قدرمند نمودن او برای رفع شبهات تاریخی، مشخص خواهد گردید.

    ب) اهداف حجاب بعنوان لباس مشارکت اجتماعی زن مسلمان: در این بخش، به چند هدف از اهداف حجاب بصورت خلاصه اشاره می شود.

    اصل برابری و مساوات در مشارکت اجتماعی: تقسیم متعادل امکانات و ایجاد فضای متوازن برای توسعه و شکوفایی استعدادهای امت، از اصول اساسی و خدشه ناپذیر اهداف الهی است.

    این توازن و تعادل در برنامه ریزی جنسیتی، زمانی به تحقق خواهد رسید که هم مساوات را میان زن و مرد ( دو جنس متفاوت) و هم بین زنان ( یک جنس) برقرار نمائیم.

    -مساوات میان زنان ( یک جنس): گستره امکانات جهت بهره برداری انسان بدون در نظر گرفتن جنسیت- بر اساس اصل مساوات- از اصول اساسی معنویت است.

    حذف افکار و تلقینات تحمیلی که خلاقیت ها و رشد را تحت الشعاع قرار داده و معادلات منطقی انسانی را بسوی تبعیض های ناروا می کشاند، از موارد ضروری است.

    در محیط سالم فعالیت، مشارکت باید بر اساس بکارگیری ابزارهای منطقی انسانی باشد.

    هرگونه اجحاف جلوه گری جنشی یا جسمی، ریا و مکر، در مخدوش نمودن روابط و مناسبات انسانی تاثیر داشته و حاکمیت قانون را با مکر و حیله بسوی حاکمیت تبعیض می کشاند.

    در سیستم مشارکت اسلامی، افراد نمی توانند هر وسیله و ابزاری را برای بهره بردن از امکانات بیشتر بکار گیرند و در نتیجه موجب محرومیت صاحبان حق گردند!!

    در میان تمامی ابزارهای مشارکت، شاید استفاده از مکر و زیبایی های ظاهری و طنازی رفتار، بیشترین تأثیر را در خارج کردن مبادلات و ارتباطات انسانی از مسیر خود داشته است، زیرا فرد طناز سعی دارد از تمامی سرمایه های جسمی خود بجای خلاقیت و سرمایه فکری استفاده کرده و از ضعف مردان در برابر قدرت طنازی زنان، بهره گیرد تا امکانات و قدرتها را بسوی خود سرازیر نماید.

    در سیستم مشارکت اسلامی، ابزار مشارکت، ابزاری منطقی و عقلایی است هر گونه حرکتی که به خارج شدن سیستم عقلانی از ضوابط خود کمک نماید، مطرود است و بعنوان شیوه ای برای حاکمیت تبعیض بجای اجرای عدالت، نه طنازیهای جسمی و رفتاری، لذا تمای افرادی که از این حربه برای سست نمودن تفکر و جلب توجه بسوی خود استفاده می کنند بعنوان استفاده از حرکتی جنون آمیز- در جهت نفی تفکر صحیح- مطرود خواهند گردید.

    زنان باید بدانند نظام مشارکت آنان بر اساس رفتار سلیم انسانی و تعقل و تفکر، طراحی شده است و در این روش مهمترین محور: در پایداری، حرکت و باور، خود زنان هستند.

    این روش، زن را انسانی جنسی نمی بیند.

    بلکه انسانی متفکر می داند که برای اثر بخشیو کارایی خود در جهت رشد بشریت، گام برداشته و لباس مدیریت بر پایه مشارکت اسلامی را بر تن کرده است.

    این تفکر، هر زنی را برای خارج کردن سیستم، از عدالت بسوی تبعیض، با استفاده از جنسیت بعنوان ابزار کار بکار گیرد، مطرود تلقی نموده و با او مبارزه خواهد کرد.

    بدین سبب زنان با تحقق هدف لباس اسلامی خود- یعنی مشارکت اسلامی – اصل برابری و مساوات زنان را در مشارکت بر اساس ارائه امتیازهای فکری و خلاقیتی در اجتماع به ثبوت می رسانند و هر گونه تحریک تعمدی را در محیط اجتماعی به مثابه تلاش برای بازگرداندن سیستم بسوی تبعیض، تلقی می نمایند.

    -مساوات میان زن و مرد ( دو جنس مخالف): عدالت اسلامی ایجاب می نماید که امکانات برای رشد تمامی افراد بشر، بر اساس استعداد و خلاقیت آنان گسترش یابد و در اختصاص امکانات به افراد، جنسیت بعنوان عامل تعیین کننده مطرح نباشد.

    لباس رسمی مشارکت اسلامی، زنان را به سبب حذف جلوه گریهایی که بعنوان امتیازات کاذب محسوب میگردد، در یک سطح قدرتی برابر، در مقابل مردان قرار می دهد و شیوه مشارکت را براساس ارائه امتیازات منطقی بشری، به پیش می راند.

    حذف جلوه گیری رفتاری و جسمی زن از زن شخصیتی همچون کارگزار رسمی ( با لباس رسمی) می سازد که این کارگزار دارای آنچنان توان فکری است که نیازی به خدشه دار ساختن روابط در سیستم مشارکت ندارد.

    و در حقیقت حجاب نه تنها به نیرومند کردن نیروی کار زنان پرداخته بلکه به سبب ایجاد فضای مناسب، به گستردگی مشارکت آنان کمک می نماید.

    همچنین حجاب نشان میدهد که رهبر مشارکت اسلامی، در برنامه ریزی خود بر نیروی انسانی و نگاه داشتن این نیرو در فضای سالم فعالیتی، تاکید می کند و تلاش دارد نه تنها هرگونه تبعیضی را از روابط کار محو سازد، بلکه به توسعه و پایداری ارزشهای در بهره وری نیروی انسانی مدد نماید.

    در حقیقت زن با برخورداری از این مساوات در مشارکت اسلامی، مسئولیت مضاعفی را بر دوش میکشد، چرا که علاوه بر آنکه خود تلاش میکند، فعالیت مردان را نیز در جهت مثبت تقویت نموده و نیروی آنان را نیز از هرز شدن، دور می سازد.

    پی آمد های روحی لباس مشارکت اسلامی: لباس اسلامی مشارکت ( حجاب) از نظر روحی پیامدهای مثبتی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود: مدیریت بر خود زن با تمرین مشارکت در حریم الهی، به تجربه های سودمندی دست می یابد، زیرا در اسن حریم امن، زمینه بروز و شکوفایی توان خود را می یابد و به سبب در اختیار گرفتن دائمی نفس در جلوگیری از تنوع طلبی و جلوه گری های جسمی و رفتاری.

    ( این مراقبت برای زن، ملکه می شود) قدرتی را در حاکمیت بر خود می یابد.

    اصل این مدیریت بر خود، اساسی ترین و ریشه ای ترین زمینه ها برای تجلی مدیریت بر دیگران است.

    بررسی توان و سرمایه های درونی و جلوگیری از هرز رفتن آنها یا جلوه گری کاذب آنها، همچنین استفاده از سرمایه های درونی در مسیر منطقی و چارچوب عقلانی و تنظیم رفتار و مناسبات اجتماعی با مردان و زنان بر اساس اصول و معیارهای ارزش های انسانی، رفته رفته به زن در این حریم امن، قدرت و توان مراقبت رفتاری را می دهد که این امر «مدیریت بر خود» یا « کنترل رفتاری» خوانده می شود.

    زن مسلمان، انسانی معرفی می شود که از خود شناخت داشته و با شناخت مناسب از محیط، رفتاری متین و مناسب شأن و منزلت عظیم خود بروز می دهد، و رفته رفته شیوه مدیریت خودگردانی را از سنین کودکی برای اداره نظام بزرگ خانواده و تربیت کودکان، در مهد عطوفت خود می یابد، زیرا تربیت نیروی انسانی در صورتی امکان پذیر است که مدیریتی توانمند و خودگران، در رأس این کانون مقدس به ساماندهی امور بپردازد.

    باز خورد عمل حجاب، قویترین ابزار محک زدن میزان مشارکت اجتماعی است، زیرا زن براحتی میتواند بدون مکر و فریب های رفتاری گروه، باز خورد کار و کوشش خود را مستقیماً ببیند و با بررسی و ارزیابی آنها، تجربیات لازم را اخذ نماید.

    ابزار مشارکتی که در اختیار زن قرار داده شده است، آنچنان قوی است که میتواند مصلحت اندیشی و ریاکاری گروه را کنار زده و زن را بدون ایجاد مبالغه، مستقیماً در ارتباط با مفاهیم مشارکت قرار دهد.

    توسعه روانشناختی مشارکتچ مالکیت، نیاز طبیعی آدمی است .

    این احساس با پرورش دادن و توسعه انسانیت در جامعه، همچون زایش و تربیت نیروی انسانی میتواند در زن رشد نماید و احساس تعلقی را در پیوند عاطفی میان زن با کل انسانیت ایجاد کرده و زن را آماده هرگونه ایثارگری نماید.

    این خصیصه ذاتی هر گاه در مسیر پدید آوردن و پرورش دادن عنصری معنوی یا اندیشه ای مثبت قرار گیرد، نه تنها تمامی آن خصوصیات را ایجاد خواهد کرد، لکه به سبب پایداری و ثبات هر چه بیشتر معنویت، این تعلق و احساس مالکیت، به رضاتی از وجود و فعالیت خود منجر می گردد.

    هر گاه آدمی به واسطه پشتیبانی از امری در پدید آوردن یا توسعه آن موثر باشد، دیگر حاشیه نشینی را برای تداوم آن تفکر از دسد داده و بعنوان فردی موثر وارد گوره شده و از نظاره گری به عنصر فعال مشارکت تبدیل می گردد.

    حضور زن در جامعه، مشئولیت مدیریت فرهنگی فکری جامعه را بر دوش او می گذارد، و گویی در وسعتی به پهنای محیط فعالیت، حس مادری و هدایت و پرورش فکری نسبت به تمامی آحاد، بر اساس اصل رحمت وجودی زن شکل گرفته و فعال می شود.

    بعبارتی دیگر زن با ملبس شدن به لباس مشارکت اسلامی، مستقیماً پدید آوردن و گسترش تفکر معنوی و اهداف الهی شرکت می نماید و بعنوان عضوی فعال نسبت به این حرکت، احساس تعلق خاطر نموده و مالکیتی روانشناختی را نسبت به رشد آن پیدا می کند.

    احساس هویت و منزلت در مشارکت ناتوانی در کار و فعالیت، عموماً فرضی است نه ماهیتی، زیرا بسیاری از افراد امکان و زمینه پرورش استعدادهای خود را نیافته اند و بسیاری از آنها در طول عمر گرانبار خد، به عظمت درون و استعدادهای خود پی نبرده اند، و یا سیستم و نظامی را نیافته اند که به توان و ارزشهای آنها بها بدهد و زمینه شکوفایی آنرا فراهم نماید.

    زنان بر برخورداری از تمامی این موارد سوء مکرراً و مرتباً از طریق فرهنگ بشری ورد استضعاف قرار گرفته اند، لذا ناتوانی در فعالیت را متاسفانه بعنوان امری ماهیتی پذیرفته اند در حالی که دین الهی اسلام برای از میان بردن این زمینه های سوء با قرار دادن حکم عظیمی حجاب، به جبران تمامی این موارد با ویژگیهای ذیل پرداخته است.

    اولاً اسلام، سرمایه و زمینه های خلقتی زن را بعنوان عظمت آفرینش یاد کرده است و به سبب توان و ظرفیت فکری و فطری او، اجرای حکم حجاب اسلامی را به او تفویض نموده است و این تفویض اختیار از سوی قادر سبحان، با آگاهی به ظرفیت و توان عظیم زن صورت گرفته است، نه به خاطر آگاهی بر ضعیفه بودن او حجاب در حقیقت ارائه قالب های جدیدی از بهره مندی از قدرت است که به زن ارائه گردیده است.

    در ثانی با اجرای حکم حجاب در سن بلوغ و قبول تکلیف، زن باید در چارچوب منظمی از برنامه های پرورشی آموزشی قرار گیرد تا ابزارهای قدرت فکری را هت اجرای صحیحتر حجاب بیابد.

    چرا که قبول تکلیف، به مفهوم برخورداری از چارچوب فکری اسلام و آموزش احکام الهی می باشد که باید مدیریت جامعه اسلامی برای آن برنامه ریزی مشخصی را ارائه نماید.

    ثالثاً تقسیم فرصتهای بالنده و ایجاد زمینه برای پرورش و تزکیه در مشارکت، از جمله اصول برنامه ریزی رشد است که مدیریت باید زمینه های تعالی را برای استعدادهای زنان در جامعه فراهم آورد، اما در مورد عملکرد حجاب میتوان گفت که با وجود عدم تحقق قطعی برنامه ریزی ردش که اشاره گردید، باز حجاب با وجود کاستی های برنام ریزی فرهنگی جامعه مسلمین به نیرومند کردن زن مبادرت ورزیده و به سبب شرکت او در تحقق اهداف هستی، ناتوانی را از وی تا حدی زدوده است.

    حجاب توانایی نیروی انسانی زنان را در جهت اخذ آموزش به اثبات می رساند و جامعه را جهت تدارک برنامه ریزی رشد به حرکت وا می دارد.

    اما عجیب است که اسالم مسئولیت زن را، در صورت فراهم نبودن زمینه های اجتماعی منتفی نمی داند ، و تاکید دارد که زن حتی در صورت عقب بودن افکار عمومی از ارزشهای اصیل، باید زمینه تحقق ارزشها را با اجرای حکم حجاب و رفتار اسلامی فراهم آورد.

    4 – پذیرش نقش حجاب در سازگاری نقش و عدم تعارض نقش ها، رل اساسی را برعهده دارد.

    امروزه به سبب تبعیت بعضی از عناصر فرهنگی جامعه ما از پدیده های بیگانه و گسترش هجمه های فرهنگی، مسیر فرهنگ جامعه و به تبع آن نقش های تحمیلی به افراد، در تعارض یکدیگر قرار گرفته و با کلیه ارزشهای مذهبی ( به سبب مبارزه عناصر فرهنگ بیگانه با مذهب) در مبارزه ای دائمی قرار گرفته است.

    حجاب از جمله محورها و عومل شناخته شده ای که هیچیک از نقش های فعال مشارکت زنان با آن تعارضی ندارد، حجاب نه تنها محور سازگاری و انطباق نقش های مختلف زن را فراهم می آورد.

    بلکه محور ثابت و غیر قابل خدشه برای محل رفتار نه تنها زنان بلکه همه انسانهاست.

    محک و محور بودن حجاب برای توسعه شناخت رفتاری و تعمیق اراده انسانی تا آنجاست که نه تنها به تنظیم و عقلایی شدن رفتار زن کمک می کند، بلکه به عقلایی و منظقی شدن رفتار مرد نیز در جامعه مدد می رساند.

    متاسفانه به سبب آنکه در جامعه انتقالی ما پدیده ها و عناصر فرهنگی هنوز در جایگاه خود قرار نگرفته اند.

    بنظر میرسد با یکدیگر و بخصوص با حجاب در تعارضی شدید قرار دارند.

    و دائماً فشارهای فرهنگی دائر بر افزایش مدارای اجتماعی برای عدم حجاب افزایش می یابد و متاسفانه از سوی روشنفکران ناآگاه ارتباطهای صمیمی و راحت زن و مرد که خود جزو جلوه گریهای رفتاری زن محسوب می گردد، بعنوان نیاز اجتماعی مطرح شده و این فشار ها برای عقب راندن ارزشها تا محو حجاب و نابودی چارچوب ارزشی رفتارهای عفاف در جامعه ادامه خواهد داشت، در حالیکه حجاب، محوری است که نقش ها را به ارزش ها پیوند داده و تعارض آنها را با یکدیگر می زداید.

    حجاب، محوری برای همنوایی توسعه و پیوند دادن نقش های زنان با ارزشهای معنوی است و می تواند هرگونه دگرگونی را براساس نو آفرینی بسوی پذیرش بهترین راه، سوق داده و تقویت نماید و اعتبار و ارزش هر نو آفرینی را محک زند.

    و دگرگونیها را متناسب با اهداف خود به سرمنزل هدایت برساند، تا زن نه تنها از نو آفرینی و دگرگونی هراس نداشته باشد، بلکه با امنیت خاطر و اعتماد به نفس در این نوآفرینی ها شرکت نماید.

    حجاب به روشن شدن نقش و رفع ابهام نقش ها مدد میرساند، چرا که خود منطقی ملموس، روشن، شفاف، و عینی دارد و راهی را برای بهبود همیشگی کیفیت زندگی نشان می دهد و به سبب نقش فعال خود در روشن نمودن همیشگی هدف و تلاش موثر زن در تحقق اهداف ارزشی، ستیزهای روانی را می تواند بزداید و فرد را با رضایت از مشارکت خود، در آرامش قرار دهد.

    همچنین به سبب اثر بخشی، حجاب می تواند سرخوردگی زنان در محیط کار را کاهش داده و انرژی را به سمت جبران کمبودها تقویت نماید و هماهنگی کلی میان نقش ها با محور ارزشی را فراهم نماید.

    5-رفع از خود بیگانگی حجاب، زن را برای در اتخاذ اهدافی بلند مدت، تحریک می کند و او را با کوششی فزاینده برای دستیابی به اهداف- بهمراه گروه در سازمان ولایت- بسیج می نماید.

    در سازمان ولایت، هر کس جایگاه ویژه ای دارد، همه بسیجی هستند و برای تحقق اهداف الهی- از دیدگاه روانی، عاطفی و حقوقی- شریکند- زن نیز برای پیشبرد اهداف و امور بسیجی لباس مشارکت بسیجی را رسماً به تن کرده و توجه جامعه را به فعالیت خود معطوف می سازد.

    و نکته مهمتر آنکه وجود دوام و قوت حجاب، بعنوان محور ثابت زندگی ارزشی سبب می گردد که فرد خود را گم نکند.

    و هر لحظه رفتار و افکار خود را، با حجاب محک زند، لذا در اثمر استمرار این برنامه پرورشی در صدر مسائل شخصیتی زن، شخصیت معنوی او را قرار می دهد که مورد تأیید هستی و قادر متعال است و زن با حجاب خود تعهدی را در وصول به اهداف ارزشی می یابد که هیچگاه از دست نمی دهد.

    اصل حجاب، جلوگیری از شیء و ابزار شدن زن و جلوگیری از خسران و هرز نیروی الهی او است که مرتبه ای بالاتر از درک از خود بیگانگی است.

    زن وظیفه دارد با وجود محور ثابت ارزشی حجاب، نه تنها شخصیت خود را گم نکرده و شخصیت تحمیلی بیگانه را نپذیرد و مقلد مظاهر فرهنگ های بیگانه نگردد، بلکه بعنوان پرچمدار نظام ولایت، وظیفه ارائه هویت به مردان را نیز بر عهده گیرد، لذا حجاب نه تنها محک شخصیت زن است بلکه ستون مقاوم کشف هویت جامعه اسلامی است.

    و می توان گفت که حجاب هدف را در مشارکت برای زن مسلمان نشان می دهد و آمادگی پذیرش زن را برا دستیابی اهدافی بالاتر با تکیه بر هویت انسانی خود اعلام می دارد.

    د- شاخصه های مشارکت شاخصه مشارکت زن، در طراحی لباسی است که از سنین بلوغ بر قامت پرتوان زن آراسته شده است.

    خصیصه این شاخصه آن است که دوگانی را میان نقش های طبیعی زن و نقش های اجتماعی می زداید و این نقش ها را در یک راستا بسوی یک هدف، بسیج می نماید.

    نقش طبیعی زن در استحکام خانواده و تداوم نسل بشر، به زیبائی ها و کشش ذاتی او وابسته است.

    وخدای متعال، زیبائی را بعنوان امتیازی برای زن قرار داد، تا زمینه استحکام خانواده را از طریق تسری احساس و عواطف و عشق پا برجا سازد و زن بتواند با جاری کردن موهبت عشق و ارضاء مجاز زیبائیها، به قویترین غریزه خدادادی پاسخ مثبت بدهد.

    خداوند زیباست و زیبائی را دوست دارد.

    خدای سبحان، زن را زیبا آفرید، تا او با بهره گیری بهینه از زیبایی هایش به وحدت، انسجام،رشد و تکامل بشری مدد رساند .

    در خانواده ، زن و مرد مکمل یکدیگرند و استفاده از زیبایی و عواطف در محکم کردن پیوندهای مقدس خانواده و تربیت نیروی انسانی، تأثیر بسزایی دارد .

    زن می تواند از طریق بکارگیری سیاست زنانه و زیبایی و لطافت رفتاری ، براحتی حتی در شکل گیری شخصیت همسر خود مؤثر باشد ، و بخشی از دانسته ها و حرکت ها و باورها ی همسر، متعلق به آموزش ، تربیت و تلقین های زن است که ابزار جایگزینی آنرا از طریق دنیای روان ، خدای متعال بخوبی به زن داده است ، و بیش از دو – سوم دانسته های کلیدی و اصلی کودکان ، مربوط به آموزش دوران کودکی است که اکثریت آنها از طریق مادر به فرزند منتقل شده است .

    و بنا به اقرار روانشناسان این دانسته ها یا غیر قابل محو است ، یا به سختی قابل محو می باشند .

    زنان در همراهی با فرزند در هنگام حمل و شیر دهی و تربیت ، تمامی شخصیت و دانسته های خود را به فرزند منتقل می نماید ، و تمامی انسانها جلوه های خارجی شخصیت مادری هستند که آنان را پرورش داده است.

    زنان در هر نقش خلقتی- مادری، همسری، خواهری و … تأثیرات اجتناب ناپذیری بر فرهنگ محیطی و شخصیت افراد مختلف خواهند گذاشت، و نه تنها زحمات زنان خانه داری که به تربیت نیروی انسانی و اداره منزل و همسر داری می پردازند، به هدر نمی رود، بلکه این امر سرمایه گذاری پرسود بلند مدت و اساسی است که قطعاً اجتماع از آن سود خواهد برد.

    اما صرف زمان فعال عمر تنها در امر زایش و تربیت نیروی انسانی، برای زنانی که بخش مهمی از سرمایه گذاری کشوری را بخود اختصاص داده اند، شاید ظلمی مهم باشد، چرا که این زنان با مدیریتی قوی در زمانیکه فرزند، نیاز چندانی به وجود فیزیکی مادر ندارد، می توانند اثرات مثبتی را در جامعه بر جای نهند، از طرفی دیگر حساسیت جامعه و مردان نسبت به زیبائی های زنان و کشش طبیعی به آنها، همیشه بزرگترین محدودیت و خطر در مقابل فعالیت اجتماعی زنان بوده است.

    که در سنجش ترازوی تفکر بشری، گاه به انزوا و خانه نشینی زن کمک کرده است!

    آمار ظلم و فجایع دنیای غرب و شرق برای زنان فعالی که به منظور مشارکت در اجتماع گام نهاده و قربانی این سوء استفاده های طمع کارانه قرار گرفته اند، حاکی از خطرهای احتمالی است که زن را در اجتماع تهدید می کند.

    حقیقت این است که هر چه دنیا تبلیغ نماید که زن و مرد را به یک چشم در مساوات می نگرد و زنان در مشارکت اجتماعی امنیت دارند، گزافه ای بیش نیست، چرا که تمایل به زیبائی زنان و کشش تاریخی مرد به زن، دایره اختیارات و امنیت زن را محدود کرده، تا حدی که زنان در سمت های بالای حکومتی، هنری و حتی قضائی در دنیا از این دسیسه ها مصون نبوده اند!

    و بغیر از آن فشار جو عمومی در فرهنگ مادی اثر بر بکارگیری زیبائی های بعنوان ابزار کار، خیل عظیمی از زنان را واداشته است که زیبائی ها و خود آرایی خود را برای گسترش مطلوبیت در بازار کار وارد سازند، و در یک رقابت منفی در مقابل زنان دیگر برای کسب توجهی بیشتر، به مبارزه برخیزند!

    این جود، آنچنان قوی است که در صورت اعمال هرگونه کنترل، یا تبلیغ در مورد متانت رفتاری زن، یا توسعه پوشش مناسبتر، به عکس العمل برخی از مردان منجر می گردد، چرا که 70% غرایز، با نگاه و روابط معمولی زن و مرد ارضا می گردد!

    و این رایگان بود طنازی رفتاری در آن جوامع، تعهد و قبول پیوند استوار خانواده را حداقل تا 30% کهش داده، چرا که مردان مشقت های متوالی آن نمی بینند در ثانی با قابل دسترس بودن و ارتباط آسان اجتماعی، مردان احساس قدرت کرده و مطلوب ماندن همیشگی خود را تداوم می بخشند و اصولاً تلاش زنن برای جلب توجه مردان و مطلوب بودنشان، احساس قدرت و مردانگی به مردان می بخشد!

    و در حقیقت تقویت کننده همان فکر مرد سالاری است که زنان بطرق مختلف از آن بیزار بوده اند!

    دین مبین اسلام برای برخورداری از سرمایه های فکری و کاربرد آن در اجتماع و لزوم مشارکت زنان در رشد اجتماع، ضمن حفظ استحکام خانواده و طنازی زن در چارچوب خانواده، حکم قوی حجاب اسلامی را برای زنان قرار داده است، تا زن در حیطه اجتماع، انسانی متفکر و بدور از جلوه گریهای جنسیتی جلوه کند، اما در خانواده که اعضاء نیاز به عشق و ایثار و جاذبه دارند زن بتواند همان نقش طبیعی را با آسودگی ایفا کند.

    حقیقت اینست که وضعیت زنان در جهان نیاز به یک بازنگری و ارزیابی دارد، چرا که شعارهای چند قرن اخیر در خصوص مساوات، نه تنها به تحقق نرسیده است بلکه استثمار و ظلم را در شکل و قالبی جدید تر برای آنان به ارمغان آورده است!

    در حالیکه میزان امنیت زنان مسلمان به سبب اجرای این حکم در کشورهای اسلامی، قابل مقایسه با جهان شرق و غرب نیست.

    و- الگوی مشارکت نقص تمامی مکاتب فکری در عدم: ارائه الگو، و مدینه ای فاضله است که اهداف آن مکاتب در آن جا پیاده شده باشد، شاید بدین سبب باشد که مکاتب بشری پس از گذشت چند دهه، مرتب و مکرر با اصلاح و اضافه شدن پیشوند «نئو» و «نو» فرا به ابتای آن مکتب، مجدداً مطرح می گردند، و باز در طی سالیان دیگر، دچار اصلاح های دیگر می گردند!

    یکی از کمبودها و شکاف های این منابع فکری، عدم ارائه انسان و یا مراکز ایده آلی است که قدرت کاربردی کردن این نظریات را به اثبات رسانند.

    ادیان، تنها منبع فکری و الهی هستند که همزمان با ارائه چارچوب و اصول نظری خود، روش پیاده نمودن اصول را از طریق شیوه رفتار خود نشان داده اند، و در صورت دارا بودن سمت امامت، علاوه بر پیامبری وظیفه پیاده کردن اصول را در طراحی حکومت الهی بعهده داشته اند تا علاوه بر الگو بودن خود، به تشکیل جامعه نمونه نیز مبادرت ورزند.

    ادیان، تنها سرچشمه هایی هستند که همزمان با ارائه اصول و اهداف خلقتی به مسائل جنسیتی و ورود و لحاظ این ویژگیها در برنامه ریزی بشر تأکید داشته اند.

    ادیان توحیدی با ارائه الگو از جنس زن، سعی در مجاهدت و همراهی زنان با ارزشهای الهی داشته اند.

    ارائه این الگوها در طول تاریخ مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است، مرحله اول از زنان غیر معصوم آغاز گردیده است که تحت نظام ولایت الهی پرورش یافته اند.

    سپس با خلقت معصومه ای در دین حضرت عیسی ( خلقت مریم) ارائه الگو به مرحله بالاتر صعود یافته و در ارائه سطوح هدایتی و راهبردی جامعه، از اختصاص جنسیتی خارج گشته و این زنان، الگوی انسانیت معرفی شده اند.

    کشش شخصیتی و ابعاد وجودی این زنان که در سوره تحریم ذکر شده است، آنچنان است که آسیه را بعنوان زن غیر معصوم وارسته ( زن فرعون) و مریم را بعنوان زن معصومه تاریخ، بعنوان الگوی انسانیت ( برای زن- مرد) مطرح نموده است، تا شرایط برای صعود به مرحله ای بالاتر در تمسک به رهبران ولایی در جنسیت زن آماده تر گردد.

    خلقت فاطمه زهرا- دره نادره خلقت- و اعطاء عصمت در شخصیت والای او، سرآغاز مرحله انتائی تکامل در جنسیت زن است.

    طراحی ولایت برای جاسازی شخصیت فاطمه زهرا (علیه سلام) بعنوان انسان متکامل و الگوی بشری، در منزلتی است که شخصیت ایشان نه تنها به زودی جزء اهرم ها و ابزارهای شناخت جامعه قرار گرفت و تمامی منزلت و عظمت هایی را که جامعه برای معصومین قرار داد، در حق شخصیت او اعمال نمود، بلکه به سبب تکریم عجیب خاندان وحی از شخصیت ایشان، اعتقاد به او جزو محک و معیار ایمان به خدا قرار گرفته و شکل ظهور ایمان در انقلاب اسلامی، در توسل به او و خاندانش معرفی گردید!

    طراحی شخصیت حضرت و ارائه عظمت این خلقت در آیه مباهله در کنار آل عبا، مجموعه ای مقدس را تشکیل می دهد که بعنوان عصاره عالم خلقت می توان از آنا نام برده فاطمه زهرا(س) بعنوان معصومه ای است که قول فعل و تقریرش، قول و فعل و تقریر حضرت رسول معرفی می گردد.

    و در آیه تطهیر، خدای متعال آنچنان بر عظمت عصمت او مهر تأیید می نهد که بنا بر اراده خداوندی، هرگونه پلیدی و رجس از او و خاندانش دور گشته و طهارت کامل بر آنان نازل می گردد.

    بدین ترتبی فاطمه زهرا (س) در رأس راهبری جامعه ولایی اسلام قرار می گیرد، که بدون دارا بودن منصب امامت، حاکم جانها معرفی می گردد.

    مقدمه: اصل حجاب مربوط به احکام ویژه زنان است، و اتکاء آن بر تفاوتهای طبیعی و خلقتی زن و مرد استوار است.

    جامعه شناسان غربی، اصل عدم توجه به جنسیت در تقسیم کار و عدم توجه به ویژگیرهای جنسیتی زن و مرد را یکی از شرایط جوامع پیشرفته دانسته، و آنرا یکی از خصوصیات سیر صعودی عقلانیت جامعه، و گرایش صرف به تخصص ( در این اجتماعات) دانسته اند، بدین سبب آنان تحلیل صحیحی از حجاب و تمامی امور تبعی که به تفاوتهای زن و مرد وابسته اند ندارند، در حالیکه در تفکر ارزشی، توجه به جنسیت از ابتدای خلقت مطرح شده و بدون طرد اصل عقلانیت و توجه به تخصص، آنرا لازمه دقت در برناممه ریزی فرهنگی دانسته اند.

    حال چگونه است که دنیا با سرعت گرفتن بسوی تخصص و رد جنسیت در فعالیت ها، شعار انسانیت محوری زن را میدهد، اما عملاً در برنامه ریزی عینی خود به دامن زدن جلوه های جنسیتی زن در محیط و حیطه فعالیت سازمانها می پردازد، و زن را میان دو امر: گزینش انسانیت محوری در محیط کار، یا مرد محوری و استفاده از جذابیت بعنوان ابزار کار، برای خوشایند مردان مرد ساخته و در این تزلزل فکری و تعارض اساسی،زن را به خرد کردن شخصیتش و پیروزی نظام فرهنگ مادی وا می دارد!!!

    تا هم مرد سالاری را بپذیرد و هم از جنسیت و لطافت خود بعنوان ابزار کار استفاده نماید!!

    اما عجیب تر از آن اینست که فعال شدن عناصری از فرهنگ مادی، و تأثیر پذیری فرهنگها از فرهنگ بیگانه سبب می شود که نه تنها اینگونه افکار به جوامع در حال رشد، حتی جوامع اسلامی سرایت نموده بلکه هر گونه برنامه ریزی توسعه این کشورها بدو لحاظ فرهنگ، خود مقوم و تداعی بخش این تفکر در سیستم ارزیشی باشد، بدین ترتیب از جانبی ساختار محیطی و سازمانی به پویا شدن این عناصر منفی مدد می رسانند، و برای جلوه گری جسمی زنان بها قائل می شوند، و از جانبی دیگر ارزشها بر اصالت انسانیت زن تأکید می نماید و او را برای کسب استقلال فکری تحریک می کند.

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

مقدمه: حجاب، لباس مشارکت است، لباسی است که خدای متعال از ابتدای بلوغ به تن زن مسلمان کرده، و او را به عنوان عضوی موثر در جامعه عقیدتی اسلام پذیرفته است. این لباس، نشان فعالیتی است که نه تنها اسلام آن را مجاز می داند بلکه بر این فعالیت صحه می گذارد. در طول تاریخ حجاب دچار هجمه های مختلف فرهنگی- نظامی شده است برخی سعی کرده اند که ظاهر آن را حفظ کرده و هدف باطنی آن را خنثی سازند و ...

چکیده جهان آن گونه که هست نشان از بحران های درهم پیچیده بسیار دارد که عمدتا برآمده از روند توسعه ای ناپاپدار است. درک عمیق این بحران که آینده حیات بشر و زیست کره را به صورت گسترده ای به مخاطره افکنده نیازمند پژوهشی همه جانبه است تا ابعاد اسفبار آن روشن شود. تردید نباید داشت تداوم این روند بیمار، فاجعه به بار خواهد آورد. توسعه پایدار که به دلیل جامعیه مباحث و اقبال گسترده در ...

چکیده مشارکت را می‌توان یکی از اهرمهای مهم نیل به توسعه قلمداد نمود مبنی بر اینکه مردم در فعالیتهای مربوط به خویش دخالت داشته باشند. لذا جهت مشارکت هر چه بیشتر مردم در فعالیتهای توسعه‌ای، شناخت عوامل مؤثر بر مشارکت می‌تواند تاثیر به سزایی به همراه داشته باشد. زنان به عنوان نیمی از سرمایه‌های انکار ناپذیر هر مملکت، نقش محوری و اساسی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی برعهده دارند، ...

زلزله بعنوان عمده ترين سانحه طبيعي در ايران مطرح بوده است، زلزله ها فارسينج ( همدان ) بوئين زهرا قزوين)، طبس و فردوس (خراسان) قير و کزرين (فارس) گلباف (کرمان) و زلزله منجيل (گيلان و زنجان) از عمده ترين زلزله هاي اتفاق افتاده در ايران ظرف چند دهه

سوابق تحقیقات تالیفاتی: تأثیر توسعه تحقیق و پژوهش ر فرایند یاددهی – یادگیری (منتخب و ارائه در همایش کشوری ارومیه) راههای افزایش کارایی مدیران (منتخب و ارائه همایش کشوری سنندج) بیماری ایدز در استان فارس تاریخچه پوشاک بانوان معیارهای ارزشیابی از فعالیت های اقدام پژوهی (مجموعه مقالات هفته پژوهش آذر 1383) مقدمه: اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و ...

کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت چکیده اشتغال زنان ایرانی در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژه‌ای پیدا کرده است. از سوی دیگر مشکلات اشتغال که به صورت عام در کشور ایران وجود دارد ، در مورد زنان حادتر می‌شود و مسئله اشتغال زنان را در آینده نه چندان دور با بحران مواجه خواهد ساخت. علیرغم اینکه زنان ایرانی مطابق تحقیقات انجام شده بیشتر تمایل به مشاغل دولتی دارند ولی وضعیت ...

مقدمه مترجم کتابی که پیش رودارید بخشی از سلسله بحثهای موضوعی است که تحت عنوان کلی«گفت‌وگوهای قرن جدید» ازسوی انتشارات دارالفکر لبنان منتشرمی‌شود. این مؤسسه ازچندی پیش با دعوت از اندیشمندان عرصه های مختلف علوم انسانی، موضوعات گوناگون این حوزه را مورد بحث وبررسی قرارداده وماحصل آنها را به چاپ رسانده است، بدین ترتیب که پس از تعیین موضوع ، پرسش‌هایی پیرامون آن مطرح شده ودراختیار ...

مصوبه 18 دسامبر 1979(27آذر 1358)- قطعنامه شماره 180/34 مجمع عمومی سازمان ملل متحد قدرت اجرایی بنابر ماده 27(1) سوم سپتامبر 1981(12 شهریور1360) دولتهای عضو کنوانسیون حاضر: با توجه به منشور سازمان ملل مبنی بر اعتقاد راسخ به اصول پایه ای حقوق بشر و احترام به ارزش ذاتی و برابری خدشه ناپذیر حقوق مردان و زنان با توجه به اعلامیه جهانی حقوق بشرکه اصل قابل قبول نبودن تبعیض را تائید نموده ...

چکیده : غالب جوامع شناخته شده در طول تاریخ در چنبره قدرت و سطیره مردان قرار داشته اند مردان بودند که به وظایف و نقش ها را توزیع می کردند و به رفع حقوق و مقررات می پرداختند و اداره سیاسی و اقتصادی جوامع را به عهده داشتند ظهور اسلام در محیطی که زن را مایه ننگ و شرمساری می دانست تلاش این دین تازه برای زدودن و غبارهای شرک و جهالت و نجات انسانها بویژه جنس زن از غل و زنجیرهای گران ...

چکیده جهان آن گونه که هست نشان از بحران های درهم پیچیده بسیار دارد که عمدتا برآمده از روند توسعه ای ناپاپدار است. درک عمیق این بحران که آینده حیات بشر و زیست کره را به صورت گسترده ای به مخاطره افکنده نیازمند پژوهشی همه جانبه است تا ابعاد اسفبار آن روشن شود. تردید نباید داشت تداوم این روند بیمار، فاجعه به بار خواهد آورد. توسعه پایدار که به دلیل جامعیه مباحث و اقبال گسترده در ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول