جنگل ناحیهای که از درختهای انبوه پوشیده باشد را جنگل مینامند.
در جنگل طبیعی معمولاً درختان کوچک و بزرگ وتنومند بطور نامنظم وهمچنین علفهای خودرو فراوانند.
جنگل مجموعه ای است از درختان، درختچه ها، پوشش گیاهی، جانوران و میکروارگانیسم ها (قارچها، باکتریها و ویروسها) که به همراه عوامل طبیعی غیر حیاتی مانند خاک، آب، دما، باد و ...
محیط و رویشگاه (Habit) مشخص و معلومی را به وجود آورده اند.
مقدمه کلی جنگلها در تمام نواحی زمین که قابلیت رشد درخت در آنها وجود دارد و از نظر ارتفاع در زیر خط درخت قرار دارند یافت میشوند، مگر اینکه بارش باران در آنجا کم بوده، یا تناوب آتش سوزیهای طبیعی زیاد باشد.
جنگلها عمدتاً شامل تعداد زیادی از گونههای درختان با ارتفاع مختلف میباشند، و در کنار اینها درختچهها و درختان جوان رشد میکنند، که سبب استفاده بهینه از نور آفتاب میشود.
یک جنگل به شکل طبیعی اش، محل زندگی بسیاری از جانوران و گونههای گیاهی میباشد، و زیست توده آن در هر واحد سطح، در مقایسه با بیشتر زیست بومها زیادتر میباشد.
از دیدگاه بومشناختی، ممکن است یک جنگل از یک درختزار متمایز باشد.
جنگل کم و بیش، سایبانی متراکم دارد، و شاخ و برگ درختان به هم میرسند یا این که در هم تنیده میشوند؛ یک درختزار عمدتاً سایبان بازی دارد، که مقداری نور خورشید از بین درختان نفوذ میکند.
بیشتر از تمام مناطق دنیا جنگلهای برگ ریز معتدل بر اثر فعالیتهای انسان تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
در اکثر مناطق معتدل، نواحی وسیعی از جنگلها برای احداث راههای کشاورزی از بین رفتهاند.
این فرآیند چندین قرن پیش در اروپا آغاز شد و منجر به باقی ماندن تعداد کمی از جنگلهای خالی از سکنه شد.
در شرق آمریکای شمالی، جنگل زدایی با ورود مهاجران اروپایی آغاز شد اما هنوزبه وسعت آنچه در اروپا رخ داده، نرسیده است.
جنگل ، هدیه خدایی و نخستین دوست بشر به شمار میرود.
هیچ یک از پدیدههای طبیعت به اندازه جنگل در زندگی آدمیان نقش اساسی و سازنده ندارند.
انسان آغازین تنها در پناه جنگل توانست به حیات و تولید نسل خود ادامه دهد، او نیازمندیهای روزانه خود را از جنگل بدست میآورد.
بدین سان احترام به درختان و احساس دوستی نسبت به آنها پدیدهای است که منشا بسیار دیرین در پندار انسانها دارد و افسانههای کهن اقوام و ملل مختلف جهان ، سرشار از اساطیر گیاهی است.
پیدایش نوعی از جنگل در ایفاتی ماداگاسکار تعریف جنگل و انواع آن جنگل منطقه وسیعی پوشیده از درختان، درختچهها و گونههای علفی است که همراه با جانوران وحشی نوعی اشتراک حیاطی گیاهی و جانوری را تشکیل داده و تحتتأثیر عوامل اقلیمی و خاکی قادر است تعادل طبیعی خود را حفظ کند.
حداقل سطحی که برای تشکیل جنگل از نظر علمی لازم است بسته به نوع گونه درختی، شرایط محیطی و غیره تغییر میکند.
این مساحت در شرایط معمولی حداقل ۳/۰ هکتار (۳ هزار متر مربع) است.
واژه جنگل از زبان سانسکریت است و به اکثر زبانهای اروپائی نیز وارد شده است و معنای جنگل طبیعی و بکر را میدهد.
جنگل بسته به نوع پیدایش آن و خصوصیات ساختاری به جنگل بکر، جنگل طبیعی، جنگل مصنوعی یا جنگل دست کاشت طبقهبندی میشود.
جنگل بکر یا دستنخورده، جنگلی است که بدون دخالت انسان بهوجود آمده است و ترکیب گونههای درختی و درختچهای و علفی آن طوری است که وضعیت کاملاً طبیعی را نشان میدهد.
چوب و سایر فرآوردههای آن در همان سیستم طبیعی تجزیه شده و به خود جنگل برمیگردد.
بهعبارت دیگر از جنگل بکر هیچگونه موادی (زنده یا غیرزنده) به خارج از آن حمل نمیشود.
رویش چوبی جنگلهای بکر که به حالت تعادل رسیده باشند عملاً صفر است، یعنی همانقدر که چوب و سایر موادآلی تولید میشود همانقدر هم تجزیه میشود و یا میپوسد، بهعبارت دیگر چرخه رفت و برگشت مواد در یک جنگل بکر چرخهای بسته است.
در جنگل بکر بین تولیدکنندگان (گیاهان)، مصرفکنندگان (جانوران) و تجزیهکنندگان (جانوران ریز) یک اشتراک حیاتی متقابل و پایدار برقرار است.
جنگلهای بکر از تنوع زیستی بالائی برخوردارند و دارای اطلاعات ژنتیکی ارزشمندی هستند که تا به امروز بسیاری کشف نشده است.
امروز ارزش جنگلهای بکر بسیار زیاد است هر چند که متأسفانه روند تخریب کمی و کیفی آنها در دنیا رو به افزایش است.
امروزه سعی بر این است که جنگلهای بکر باقی مانده بر روی کرهزمین را حفظ و از آنها بهعنوان ذخیرهگاههای اطلاعات ژنتیکی و تنوع زیستی استفاده شود.
امروزه تبدیل جنگلهای بکر به جنگلهای صنعتی قابل توجیه نیست و نگهداری آنها حتی از نظر اقتصادی نیز توجیهپذیر است.
جنگل طبیعی، جنگلی است که بدون دخالت انسان بهوجود آمده است ولی انسان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در آن دخالت (بهرهبرداری) کرده است.
جنگلهای بکر، دستخورده و بهرهبرداری شده تبدیل به جنگلهای طبیعی میشوند.
بهعبارت دیگر جنگلهای طبیعی، جنگلهای بکر دست خورده هستند.
ترکیب درختان و سن آنها و تنوع گونههای گیاهی و جانوری در یک جنگل طبیعی با جنگل بکر متفاوت است و عموماً جنگل طبیعی از نظر زیستمحیطی فقیرتر از جنگل بکر است.
با وجود این جنگل های طبیعی قادر هستند چشماندازهای طبیعی هر منطقه را حفظ کرده و در اکثر موارد از جنگل های مصنوعی یا دست کاشت غنیتر و پایداتر باشند.
جنگلهای مصنوعی یا دست کاشت یا جنگل انسانساخت جنگلی است که به دست انسان و با هدف مشخصی ایجاد شده است و هدف از ایجاد آن تولید چوب، ایجاد مناظر طبیعی، حفظ آب و خاک، ایجاد مناطق تفریحی و تفرجی و غیره است.
جنگل مصنوعی معمولاً بهصورت نهال کاری (درختکاری) بهوجود میآید، تعریف جنگل و انواع آن جنگل منطقه وسیعی پوشیده از درختان، درختچهها و گونههای علفی است که همراه با جانوران وحشی نوعی اشتراک حیاطی گیاهی و جانوری را تشکیل داده و تحتتأثیر عوامل اقلیمی و خاکی قادر است تعادل طبیعی خود را حفظ کند.
با وجود این جنگلهای طبیعی قادر هستند چشماندازهای طبیعی هر منطقه را حفظ کرده و در اکثر موارد از جنگلهای مصنوعی یا دست کاشت غنیتر و پایداتر باشند.
جنگل مصنوعی معمولاً بهصورت نهال کاری (درختکاری) بهوجود میآید، هر چند این جنگلها را میتوان با کاشت بذر نیز بهوجود آورد.
تجربه شده است جنگلهای مصنوعی که با این روش بهوجود آمدهاند پایدار و نزدیکتر به جنگلهای طبیعی هستند.
جنگلهای مصنوعی که با همه ایجاد شده، قلمستان نامیده میشود (مثل قلمستانهای صنوبر در بسیاری از نقاط کشور).
البته باید متذکر شد که قلمستانها در اکثر نقاط دنیا از نظر حقوقی جزء جنگلها محسوب نمیشوند.
امروزه ایجاد جنگلهای مصنوعی در دنیا از اهمیت بالائی برخوردار است چرا که به افزایش نیاز چربی در جهان پاسخ میدهد.
چنانچه جنگلهائی در زمینهای زراعی و بایر با هدف تولید چوب با استفاده از روشهای پیشرفته زراعی از قبیل شخم زمین، کود دادن و غیره ایجاد شده باشد به آن زراعت چوب اطلاق میشود.
حجم زراعت چوب در زمینهای غیرجنگلی در تمام دنیا در حال افزایش است.
علاوه بر سه نوع جنگلی که تعاریف آن ذکر شد در کشور ما از اصطلاح بیشه هم استفاده میشود.
ما بیشه را معمولاً برای پوشش گیاهی بهکار میبریم که اطراف رودخانه و شیار درهها در مناطق خشک ظاهر میشوند.
این واژه به تجمع درختچهها و نیزارها نیز اطلاق میشود.
بوم شناسی جنگلها عوامل زیستی و غیر زیستی رویشگاههای جنگلی با تأثیرات متقابلی که بر هم می گذراند، سبب برقراری و تداوم سیکل حیاتی در جنگل می شوند به عبارتی دیگر این تأثیرات دینامیک سبب ایجاد مراحل و فازهای تحولی در جنگل می شود.
جوامع جنگلی گوناگون در نتیجه تأثیرات متقابل عوامل حیاتی و غیر حیاتی بر هم در طی دوران بسیار طولانی که به میلیونها سال قبل بر می گردد؛ توانستهاند بر مبنای ویژگیهای اکولوژیکی و نیازهای زیستی خود، مناطق مختلفی را تحت پوشش خود قرار دهند.
به عبارتی دیگر هر گونه گیاهی شرایط اکولوژیکی خاصی را می تواند؛ تحمل کند و بر همین اساس در مناطق مختلف دنیا پوشش گیاهی متفاوتی را شاهد هستیم.
به طوری که در عرض های جغرافیایی پایین جنگلهای تروپیکال (مناطق حاره ای) را شاهدیم و با افزایش عرض جغرافیایی به ترتیب گونه های مناطق مدیترانهای، معتدله خزان کننده و در نهایت گونه های سوزنی برگ همیشه سبز (مناطق بوره آل) را می توانیم مشاهده کنیم.
اما این وضعیت در برخی مناطق به دلیل تفاوتهایی که در شرایط اکولوژیکی به وجود می آید از جمله شرایط توپوگرافیک (پستی و بلندی)، ادافیک (خاک)، بیوتیک (زیستی)، کلیماتیک (آب و هوا)، ممکن است مغایر با اصول کلی عنوان شده در بالا باشد.
به طور مثال در ارتفاعات مناطق تروپیکال (حاره ای) چه بسا گونه های مناطق معتدله و...
را شاهد هستیم.
اما آنچه را که باید به آن اشاره نمود این است که اجزا اصلی تشکیل دهنده رویشگاههای جنگلی نیز مانند تمام جوامع زیستی در طول حیات خود همواره متأثر از عوامل طبیعی و غیر طبیعی، تحولات گوناگونی را سپری می نمایند.
تخریب جنگلها در جنگلهای طبیعی شروع سیکل تمامی و تحملی در جنگل و به تبع آن روند توسعه و پایداری در اکوسیستمهای جنگلی همراه با مرحله تحولی «تخریب» همراه است.
بنابراین یک درخت جنگلی پس از رسیدن به سن دیر زیستی فیزیولوژیک، یعنی زمانی که اندامهای مختلف یک درخت جنگلی در نتیجه کهولت سن و پیری، دچار نارسایی شدند، در نتیجه اختلالاتی که در فعالیتهای بیولوژیکی گیاه حادث می شود، که نماد ظاهری آن خشک شدن شاخه ها و اندامهای قسمتهای هوایی درخت (تاج)، کوچک شدن سطح تاج پوشش درخت، پوسیده و توخالی شدن تنه در اثر حمله آفات و بیماریها خواهد بود.
در چنین شرایطی با حدوث یک باد سنگین و با بارش سنگین نزولات جوی (بخصوص برف)، ایجاد زلزله، صاعقه، زمین لغزش و سایر عوامل تخریب طبیعی، درختان مزبور افتاده و در نتیجه حرفه هایی در تاج پوشش جنگل ایجاد می شود که در واقع روندهای تحولی در جنگلهای دست نخورده (جنگل بکر) از همین نقطه آغاز می شود.
(دلفان اباذری ۱۳۸۱).
این مرحله تحول می تواند به طور نسبی طولانی (در یک سیکل طبیعی) و یا کوتاه مدت (در نتیجه حدوث عوامل غیر مترقبه طبیعی) باشد (Emborg و همکاران ۲۰۰۰).
به دنبال ایجاد حفره در توده های جنگلی و تابش نور بر عرصه رویشگاه با مساعد بودن شرایط رویشگاهی و وجود بذر مناسب (به لحاظ کمی و کیفی)، گروههای زادآوری به تدریج حفره های موجود را پوشش می دهند که این مرحله از تحول را تحت عنوان «مرحله تحولی تجدید حیات» نامیده می شود.
گروههای زادآوری به مرور زمان و در نتیجه رقابت بین آنان بر میزان رشد قطری و ارتفاعی خود می افزاید و در این مرحله تعداد قابل توجهی از نهالها مغلوب واقع شده و به تدریج حذف می شوند.
ولی پایه های موجود بر میزان رشد خود همچنان خواهند افزود، این مرحله را در اصطلاح«مرحله تحولی صعود و افزایش رشد» یا «مرحله تحولی تشکیل توده» نامیده می شود.
توده های جوان تشکیل شده در حفره ها، در مراحل اولیه به صورت یک جنگل جوان نسبتاً همسال به نظر می رسند که در اصطلاح تحت عنوان «فاز جنگل جوان» نامیده می شوند.
در این توده ها به تدریج برخی از پایه ها که از شرایط رویشگاهی مطلوب تری مانند نور، رطوبت، خاک، جهت و ...
بهره مند هستند از نظر رشد قطری و ارتفاعی از سایر پایه ها پیشی گرفته و ضمن ایجاد تفاوت آشکوب، تفاوتهایی نیز از نظر قطر نمایان می سازند.
در این مرحله جنگل دارای ساختار پلکانی خواهد بود و به عبارت دیگر درختان با قطر و ارتفاع متفاوتی در عرصه جنگل دیده می شوند که در اصطلاح این وضعیت را تحت عنوان «فاز تک گزیده» می توان نامگذاری نمود.
با عبور از این مرحله و به تدریج درختان موجود در توده جنگلی به یک ساختار مشخصی می رسند که در آن درختان موجود دارای ارتفاع نسبی برابر (یک آشکوبه) و از نظر قطری نیز نزدیک به هم هستند.
در این وضعیت جنگل به ظاهر به توده جنگلی همسال نزدیک است که از آن تحت عنوان «جنگل همسال دروغین» نیز اسم برده می شود، که این مرحله تحت عنوان «مرحله تحولی اپتیمال» نامگذاری می شود.
تحولات در جنگل چنانچه تحت مداخلات شدید انسانی قرار نگیرد در جنگلهای طبیعی شمال ایران در یک سیکل طبیعی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال به درازا می کشد (دلفان اباذری ۱۳۸۱ و Korpel 1995).
اما در جنگلهایی که تحت مدیریت قرار می گیرند، دخالتهای علمی سبب آن می شود که طول هر یک از این مراحل تحولی را کوتاهتر نموده و در ضمن ارزش های تولیدی درختان جنگلی را نیز افزایش می دهند.
نمونههای جنگل جنگلهای بارانی کاج آمریکای شمالی در طول ساحل غربی آمریکای شمالی، آب و هوای مرطوب و معتدل، جنگلهای کاج بارانی را که از آلاسکا تا شمال کالیفرنیا امتداد یافتهاند بوجود آورده است.
این جنگل منحصر به فرد، مدتهای مدید در معرض تهدید بوده است زیرا میتوان از درختانش برای سوخت و کاغذ سازی استفاده کرد.
حدود ۹۰ درصد ازجنگلهای اولیه اکنون کاملاًَ از بین رفتهاند.
گرچه جنگلهایی که درختانشان قطع شدهاند معمولاَ دوباره کاری میشوند، اما رستنی های جدید، حیات وحش کمتری را نسبت به جنگلهای اولیه در خود پناه میدهند.
جنگلهای شمالی گر چه بعضی از نواحی جنگلهای شمالی برای سوخت و کاغذ سازی قطع شدهاند این منطقه از بسیاری از تغییراتی که برای انواع دیگر جنگلها رخ داده گریخته است.
حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش، اواخر دوران یخبندان که یخچالهای طبیعی، عقب نشینی کردند جنگلهای شمالی اندک اندک به سمت شمال پیش رفتهاند.
قسمتهای عظیمی از این جنگلها بر روی خاک یخ زده که به جز در قسمت سطحی در طول تابستان، همیشه یخ زده هستند رشد میکنند.
تاتیر عوامل طبیعی در نابودی جنگلها تاثیر باد بادی که میوزد مخرب نیست، ولی همین که سرعت باد از حد متعارف بگذرد، قدرت تخریب پیدا میکند.
بادهای گرم و سوزان بخصوص در نواحی گرمسیری و حاره بسیار مضر میباشد و موجب تبخیر و تعریق زیاده از حد برگها و حتی خود درختان میشوند و گاهی ممکن است برگها را سوزانیده و درختان را بخشکاند.
خسارت بادهای شدید به نسبت نیروی باد و طرز عمل آن و طبیعت نبات جنگلی متفاوت میباشد.
بادهای تند سبب شکسته شدن و ریشه کن شدن و حرکت دادن ریشههای درختان میشوند.
تخریب بادهای سخت و تند ، آسیب جدی به جنگلها و مزارع وارد میکند که انسان نابخردانه به یاری عوامل تخریب طبیعی برخیزد و چنین روش ناهنجار در راستای تاریخ بخصوص چند صد سال اخیر بویژه در دوران معاصر در پیرامون کویرهای ایران و استانهای خوزستان ، فارس ، کرمان ، یزد و ...
صورت گرفته است.
قطع درختچههای کویری برای تهیه سوخت و زغال در طی صدها سال موجب گسترش کویر و پیشروی آن به سوی شهرها شده و بسیاری از مزارع سرسبز خرم و روستاهای آباد که روزگاری تپش زندگی در فضای آنها موج میزد به کام کویر فرو رفته است.
تاثیر گرمای شدید حرارت زیاد در سالهای خشک سالی ، عناصر نوزاد جنگلها را دستخوش آسیبهای جدی میکند.
گاهی آنها را میسوزاند و از بین میبرد و زادآوری آنها را مشکل میکند.
تاثیر یخبندانها یخبندانهای زودرس پاییزه و همچنین یخبندانهای دیر رس بهاره به طرق گوناگون آسیبهای جدی به درختان جنگلی وارد مینماید.
تاثیر خشکیها خشکی که در اثر عوامل جوی (نقصان بارندگی) پدید میآید، سبب میشود که حرارت شدید تابش آفتاب بر تبخیر رطوبت خاک بیفزاید و میزان ذخیره آن را در خاک تقلیل دهد.
این خطر بیشتر در نواحی که بارندگی سالیانه آن کم است خودنمایی میکند.
بارانهای شدید باران اگر به فواصل نامنظم و به صورت رگبار تند و شدید ببارد، سبب دریدگی برگها میشود، بخصوص اگر توام با وزش باد تند باشد، خطر تخریب بیشتر خواهد بود.
سیلابها در صورتی که زمین جنگل در حالت طبیعی خود یعنی اسفنجی و متخلخل باشد، آبهای ناشی از بارندگی شدید به زمین فرو میروند و از جریان یافتن غیر عادی آن در سطح زمین که خود مقدمه پیدایی سیل است جلوگیری میکند.
و اگر این حالت طبیعی زمین جنگل بر اثر انگیزههای غیر طبیعی بخصوص از طریق چرای دام از بین رفته باشد، آبها در سطح زمین راه افتاده و موجب سیل میشود و مهمترین خسارت سیل به جنگلها میرسد، بخصوص جنگلهایی که در قسمتهای زیرین دامنه کوهستانها واقع شدهاند.
عوامل انسانی تخریب جنگلها چرای دام زیانهای وارده به جنگلها از راه چرای دام سابقه طولانی دارد.
از روزگاری که اقتصاد شبانی زیر بنای تکاملی جامعه را تشکیل میداد و اشتغال به امور دامداری و نگاهداری دام از معتبرترین و سودآورترین رشتههای سرمایه گذاری عصر فئودالیسم شناخته میشد، زمینههای تخریب جنگلها از طریق چرای دام فراهم گردید و چراگاههای جنگلی ایران به عنوان غنیترین منابع علوفهای در دسترس دامها گذارده شد.
زیانهای ناشی از چرای دام در جنگلها شامل موارد زیر است: رفت و آمد مدام دام در جنگلها ، باعث فشردگی خاک و خرابی وضع فیزیکی خاک میشود.
به این ترتیب آب باران به جای آنکه در خاک فرو رود در سطح زمین جریان پیدا میکند در چنین اراضی رویش دانههایی که بر روی زمین ریخته شده دشوار و در بعضی حالات غیر ممکن میشود.
چرای دام باعث میشود که تبدیل مواد آلی زنده به لاش برگ صورت نگیرد و افراط در چرای دام ، پوشش گیاهی را از عرصه جنگل حذف میکند و خاک جنگل عریان و بدون محافظ میماند و به تدریج دچار فرسایش میشود.
در دامنههای کوهستانها که خاک عملا در معرض ریزش قرار دارد، تردد دامها سبب تشدید ریزش خاک و قطعات سنگی میگردد و فشار وارده از تصادم این ریزشها به درختان موجب زخمی شدن پوست آنها میشود.
دامها با جویدن پوست و ساقههای درخت ، آنها را زخمی کرده و زمینه تسهیل نفوذ و رخنه آفات و بیماریهای گیاهی را تدارک میبینند.
حریق آتش سوزی در جنگلها نیز از عوامل مخربی است که قدمتی برابر با زیست اجتماعی انسانها دارد.
منتها از نظر میزان خساراتی که به بار میآورد در کشورها و مناطق مختلف و نوع جنگلهایی که آتش سوزی رخ میدهد متفاوت میباشد.
حریق در جنگلهای سوزنی برگ به سبب سرعت و قابلیت اشتعال خسارتی را که به ارزش تجاری درختان وارد میآورد، به مراتب سنگینتر از درختان پهن برگ میباشد و جای خوشبختی است که بیشتر جنگلهای ایران از نوع پهن برگ میباشد.
حریق در صورت وسعت و شدت و تکرار در یک جنگل سبب تغییر ارزش کیفی گونهها میشود و به ظهور گونههای پست و نامرغوبی میانجامد که از نظر تجاری فاقد ارزش میباشند.
منابع : http://www.daneshnameh.roshd.ir http://www.fa.wikipedia.org/ از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد * ماهنامه ترویجی سبزینه شماره هشتم {اجازه نامه} * نشریه بین المللی فنی مهندسی ایران