علم مدیریت رشتهای است که در ارتباط تنگاتنگ با تحقیق در عملیات در دهه 1960 توسعه یافته است. تکنیکهای مورد استفاده در این رشته همان تکنیکهای تحقیق در عملیات هستند اما تفاوت آن با تحقیق در عملیات در حوزه کاربرد آن است که بیشتر در امور اداری، بازرگانی و مدیریت صنعتی مطرح میگردند. امروزه تفاوتی بین این دو قائل نمیشوند و معمولاً با هم و به شکل OR/MS مطرح میگردند
اداره نیروی انسانی از قدیمی ترین مباحث بشری است زیرا از آن روزی که انسان حیات یافت و در زمین به تشکیل خانواده و اجتماعات اولیه همت گمارد , اندیشه اداره افراد خانواده و یا جوامع اولیه در ذهن او مطرح بوده است . واحدهای کوچک انسان اولیه مانند خانواده , قبیله و... گرچه دارای سادگی ویژه ای بودند و پیچیدگی جوامع امروزی را داشتند اما به یک نفر اداره کننده که دیگران از قدرت فکری , جسمی , بیانی , سنی و رفتاری او متاثر باشند و ارشادات او را پذیرا باشند , نیازمند بوده اند
به فرموده مرحوم علامه طباطبایی (ره ) : « اولین کسانی که به طور گسترده آدمیان را به اجتماع دعوت کرده و به طور مستقل به حفظ اجتماع و اداره انسان ها توجه داشتند , پیغمبران بودند . »
در حقیقت دعوت به اتحاد در اجتماع و برنامه ریزی اداره امور انسان ها برای اولین مرتبه از حضرت نوع (ع ) که دارای کتاب و شریعت بوده شروع و آنگاه حضرت ابراهیم (ع ) و پس از آن حضرت موسی (ع ) و حضرت عیسی (ع ) به طور دامنه دارتری عهده دار این راه شدند. اما باید گفت اسلام تنها دینی است که با صراحت و به طور همه جانبه , اداره جامعه انسانی را پایه و بنیان گذاشت و برای همه شئون اجتماع بشر برنامه ریزی کرد. شخص پیامبراسلام (ص ) علاوه بر نقش رسالت , به عنوان حاکم و مدیر و فرمانده ای توانمند توانست در کمترین مدت و با حداقل ضایعات به موفقیتهای بزرگی دست یافته و از جهت اداره انسانی , آنچنان توانا عمل نمودند که از یک جامعه نیمه وحشی , تمدنی بزرگ را بوجود آوردند و از قبایل پراکنده عرب توانستند امتی بزرگ را تشکیل دهند. با برپایی حکومت پنجساله علوی در گستره وسیعی از دنیای آن روز , الگویی عینی از حاکمیت الهی مجسم گردید.
البته در جوامع قدیم نیز رشحاتی از توجه به اداره نیروی انسانی وجود داشته است . « در رم باستان مدیران امور کارکنان موظف بودند که افراد مستعد را برای گلادیاتوری جذب نمایند , آنها را به درستی انتخاب نموده و تحت آموزش قرار دهند و وظایف آنها را مشخص نمایند. حتی نوعی سیستم ارزیابی عملکرد و پاداش را پیش بینی کرده بودند که ضعیف ترین آدم یا آدم هایی فاقد تمایل , را برانگیزانند . »
ایرانیان باستان نیز جهت اداره انسانی به نکات عمده ای جهت رعایت روابط انسانی , رعایت عدالت در کار , آشناسازی کارکنان به وظایف و استفاده بهینه از زمان , اشاره داشته اند چنان که گزنفون می نویسد :
« تاکید به استفاده از طرح جا و مکان , مطالعه زمان و حرکت توسط کورش پادشاه هخامنشی , اصولی بوده اند که او را در اداره کشور بزرگ ایران و ارتش نیرومندش یاری می داد . »
در زمان ساسانیان , تشکیلات اداری انسجام بیشتری داشته تا آنجا که برای اداره امور مختلف , تشکیلات و افرادی خاص به آن اختصاص داشته اند. آثار به جامانده از مصر باستان نیز حاکی از اعماق دقیق و پیچیده اداره امور کارگران می باشد.
علی ایحال , هر چند فعالیت های امور کارکنان , ریشه در دوران باستان دارد و بشر همیشه با نوعی انتخاب , گزینش , ارزشیابی , جبران خدمات و... روبرو بوده است اما در حقیقت از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است که نخستین نشانه های رسمی مدیریت منابع انسانی به صورت تخصصی , در مدیریت مطرح گردید. ویژگی این برهه تاریخی , انقلاب صنعتی و هجوم کارگران به سوی کارگاه ها و کارخانه هاست . اما با مکانیزه شدن وسیع تولید , ماشین آلات و ابزار نسبت به نیروی انسانی , اهمیت بیشتری یافتند و نقش کارگران در سطح مراقبت و یا راه اندازی ماشین ها محدود شد. عدم اطمینان از داشتن شغل دائمی , مشکل بالارفتن سن , احساس فقدان امنیت , عدم تامین اقتصادی و ابهام در سرنوشت بازنشستگان و... همگی موجب نگرانی روزافزون کارگران گردید.
این فرایند موجب نارضایتی کارکنان و شکل گیری جنبش های کارگری شد که این ها نیز به نوبه خود کشمکش بین کارفرمایان و کارگران را به دنبال داشت . این رویدادها , مدیران را بر آن داشت تا به جستجوی شیوه های جدیدتر و کارآمدتر برای اداره امور کارکنان خود , بپردازند.
بکارگیری توصیه های مدیریت علمی تیلور در کوتاه مدت به آرامش نسبی کارخانه ها و افزایش بازدهی آنها کمک کرد ولی نگاه ماشینی به انسان و عدم توجه به جنبه های انسانی و انگیزشی کارکنان , موجبات ناخشنودی کارگران را فراهم ساخت و اتحادیه های کارگری به شکل منسجم تر و فعالتر عرض اندام کردند.
ای خنثی کردن این تلاشها , کارفرمایان توجه بیشتری به امور رفاهی کارکنان معطوف داشتند. به موازات این عطف توجه , تلاش برای افزایش بهره وری منجر به انجام تحقیقاتی در کارخانه هارثورن گردید . تلاشی که به نهضت روابط انسانی معروف گشت .
« التون مایو » از تحقیقاتش نتیجه گرفت که ایجاد روابط انسانی میان کارگران و سرپرستان و توجه به نیازهای اجتماعی و روحی کارکنان , عامل مهم و تعیین کننده در افزایش تولید و کارآیی کارکنان محسوب می شود. به دنبال ارائه دیدگاه های « سیستمی » و « نظریه های اقتضایی » نگرش سازمان ها و مدیران عالی نسبت به نیروی کار دگرگون شده و کارکنان سازمان , از تعریف کهنه و نارسای دوره پس از انقلاب صنعتی رها شده و با تعریف تازه « منابع پرارزش » شناخته می شوند.
هم اکنون سازمان های صنعتی , بازرگانی و حتی خدماتی , بیش از پیش برای بالابردن میزان بهره وری به افزایش توان تخصصی , رضایت و دلبستگی منابع انسانی خود , روی آورده اند و بهره وری را با بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی کارکنان مربوط ساخته اند.
نکته قابل توجه این است که غرب با آن همه ادعا فقط چند دهه است که رسیدگی به امور کارکنان را مورد توجه قرار داده است (آن هم نه به احترام انسانیت انسان , بلکه به هدف بهره کشی هر چه بیشتر از او) اما دین مبین اسلام بیش از چهارده قرن قبل , عالی ترین توجه وانسانی ترین عنایت رثا به ساحت انس