دانلود تحقیق استغفار

Word 45 KB 31875 24
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • استغفار: منافقین و استغفار خداوند در مورد منافقین می فرماید: «و اذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله لووا رووسهم» وقتی به آنها گفته می شود بیایید تا پیغمبر برای شما استغفار کند سرشان را می پیچند که این حرفها چیست که می زنید؟

    «و رایتهم یصدون و هم مستکبرون» اینها را می بینی در حالی که صد می کنند که هم ممکن است به معنای اعراض خودشان باشد و هم به معنای اعراض دادن مردم، خودشان روی برمی گردانند و یا مانع مردم هستند و آنها تکبر می ورزند (منافقین/ 5).

    کسی که به پیغمبر ایمان داشته باشد، محال است در مقابل ایشان استکبار بورزد.

    قرآن می فرماید ولی کار اینها از این حرفها گذشته است.

    به آنها گفته اند بیایید پیغمبر برای شما استغفار کند.

    مگر این گناهان با این استغفارها آمرزیده می شود؟

    «سواء علیهم استغفرت لهم ام لم تستغفر لهم لن یغفر الله لهم» فرقی نمی کند، چه تو برای اینها استغفار بکنی و چه نکنی خدا هرگز اینها را نخواهد آمرزید، «ان الله لایهدی القوم الفاسقین» خدا مردم فاسق و خارج را هدایت نمی کند (منافقون/ 6).

    فسوق همان خروج است.

    آیه بعد گویی می خواهد بیان کند که چرا خداوند اینها را نمی آمرزد.

    قرآن یک گناه این منافقین را که اهانتی بود که به خدا، پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلّم، اسلام و مومنین کردند گوشزد می کند: «هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله؛ آنها همان کسانند که می گویند: به کسانی که نزد رسول خدایند انفاق نکنید» (منافقون/7 ).

    یکی از صفات پرهیزکاران استغفار در سحرگاهان است خداوند در آیات 15 تا 19 سوره ذاریات می فرماید: «انَّ الْمُتَّقِینَ فى جَنَّت وَ عُیُون* ءَاخِذِینَ مَا ءَاتَاهُمْ رَبهُمْ إِنهُمْ کانُوا قَبْلَ ذَلِک محْسِنِینَ* کانُوا قَلِیلاً مِّنَ الَّیْلِ مَا یهْجَعُونَ* وَ بِالأَسحَارِ هُمْ یَستَغْفِرُونَ* وَ فى أَمْوَلِهِمْ حَقُّ لِّلسائلِ وَ المَْحْرُومِ؛ پرهیزگاران در باغهاى بهشت و در میان چشمه ها قرار دارند.

    و آنچه پروردگارشان به آنها مرحمت کرده دریافت مى دارند زیرا آنها پیش از آن ( در سراى دنیا ) از نیکوکاران بودند.

    آنها کمى از شبها را مى خوابیدند.

    و در سحرگاهان استغفار مى کردند.

    و در اموال آنها حقى براى سائل و محروم بود».

    دومین وصف آنها را چنین بیان مى کند: آنها پیوسته در سحرگاهان استغفار مى کردند.

    در آخر شب که چشم غافلان در خواب است، و محیط از هر نظر آرام، قال و غوغاى زندگى مادى فرو نشسته و عواملى که فکر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است برمى خیزند و به درگاه خدا مى روند، در پیشگاه معبود به راز و نیاز مى پردازند، نماز مى خوانند و مخصوصا از گناهان خود استغفار مى کنند.

    خداوند بعد از فتح مکه به پیامبر اکرم می فرماید: می فرماید: «فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّک وَ استَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّابَا؛ پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است» ( نصر/ 3).

    در ذیل آیه سه دستور مهم به پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلّم ( و طبعا به همه مؤمنان ) مى دهد که در حقیقت شکرانه اى براى این پیروزى فتح مکه و واکنش مناسبى در برابر این نصرت الهى است، دستور به تسبیح و حمد و استغفار.

    تسبیح به معنى منزه شمردن خداوند از هر گونه عیب و نقص است و حمد براى توصیف او به صفات کمالیه است، و استغفار در برابر نقصانها و تقصیرهاى بندگان است.

    این پیروزى بزرگ سبب شد که افکار شرک آلود زدوده شود، کمال و جمال خداوند ظاهرتر گردد و گم کرده راهان به سوى حق بازگردند.

    این فتح عظیم سبب شد که افراد گمان نکنند خداوند یارانش را تنها مى گذارد ( پاکى از این نقص ) و نیز بدانند که خداوند بر انجام وعده هایش توانا است ( موصوف بودن به این کمال ) و نیز بندگان به نقص خود در برابر عظمت او اعتراف کنند.

    بعلاوه ممکن است به هنگام پیروزى واکنشهاى نامطلوبى در انسان پیدا شود و گرفتار غرور و خود برتربینى گردد، و یا در برابر دشمن دست به انتقامجوئى و تصفیه حساب شخصى زند.

    این سه دستور به او تعلیم مى دهد که در لحظه حساس پیروزى بیاد صفات جلال و جمال خدا بیفتد، همه چیز را از او بداند و در مقام استغفار برآید تا هم غرور و غفلت او زایل گردد، و هم از انتقامجوئى بر کنار ماند.

    در جای دیگر می فرماید: «وَ أَنِ استَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَعاً حَسناً إِلى أَجَل مُّسمًّى وَ یُؤْتِ کلَّ ذِى فَضل فَضلَهُ وَ إِن تَوَلَّوْا فَإِنى أَخَاف عَلَیْکمْ عَذَاب یَوْم کَبِیر؛ و دیگر این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او روی کنید تا شما را از بهره ای نیکو تا مدتی معین بهره مند سازد و به هر صاحب فضیلتی فضل او را (به تناسب کمالش) عطا کند.

    و اگر رویگردان شوید، من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم» (هود/3)، و پاکى و تقوا شما را بشارت به سرنوشتى سعادتبخش مى دهم (اننى لکم منه نذیر و بشیر؛ هود/2 ).

    در این آیه به یکی از مراحل مهم دعوت انبیاء به سوى حق اشاره شده است که سومین دعوتم این است که از گناهان خویش استغفار کنید، و از آلودگیها خود را شستشو دهید و چهارمین دعوتم این است که به سوى او باز گردید و پس از شستشوى از گناه و پاک شدن در سایه استغفار، خود را به صفات الهى بیارائید که بازگشت به سوى او چیزى جز اقتباس از صفات او نیست (ثم توبوا الیه).

    آمرزش گناهان در پی استغفار در آخر همین زیارت چنین می خوانیم: «اللهم انک قلت: و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما» (نساء/64) یعنی خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبر گفتی: اگر آنان آنگاه که به خود ستم می کنند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر نیز برای آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت .

    سپس خطاب به رسول اکرم می گوییم: «و انی اتیتک مستغفرا تائبا من ذنوبی و انی اتوجه بک الی الله ربی و ربک لیغفر لی ذنوبی» ای پیامبر عزیز!

    من آمده ام نزد تو در حالی که از خداوند آمرزش می طلبم و در حالی که از گناه گذشته ام پشیمانم، من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستی و می توانی برای من دعا و استغفار کنی به سوی خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو رو آورده ام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد.

    ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، چنین می خوانیم: «اللهم انی اعتقد حرمه صاحب هذا المشهد الشریف فی غیبته کما اعتقدها فی حضرته و اعلم ان رسولک و خلفائک علیهم السلام احیاء عندک یرزقون، یرون مقامی و یسمعون کلامی و یردون سلامی» یعنی: خدایا من احترام صاحب این محل را پس از وفات همان می دانم که در زمان حیات داشت.

    من می دانم که پیامبر تو و جانشینانی که تو برگزیدی همه در پیشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جایگاهم می بینند، سخنم را می شنوند، سلامم را پاسخ می گویند.

    حجاب: آیات اصلی مربوط به وظیفه پوشش همان آیات سوره نور است.

    آیاتی چند هم در سوره احزاب است که می توان آنها را در حاشیه این مطلب ذکر کرد.

    قسمتی از این آیات مربوط است به زنان رسول خدا و قسمت دیگر دستورهائی است که درباره حفظ حریم عفاف وارد شده است.

    یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا* و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی و اقمن الصلوه و آتین الزکوه و اطعن الله و رسوله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (احزاب/ 32 و 33)؛ در این دو آیه، مخاطب، زنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می باشند: ای زنان پیغمبر شما همچون سایر زنان نیستید - اگر پرهیزکار باشید - مواظب باشید که در سخن نرمش زنانه و شهوت آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد.

    به خوبی و شایستگی سخن بگوئید.

    در خانه های خویشتن قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمائی و خودآرائی از خانه بیرون نشوید.

    مقصود از این دستور زندانی کردن زنان پیغمبر در خانه نیست، زیرا تاریخ اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله زنان خود را با خود به سفر می برد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمی فرمود مقصود از این دستور آنست که زن به منظور خودنمائی از خانه بیرون نشود و مخصوصا در مورد زنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله این وظیفه سنگینتر و مؤکدتر است.

    آیه 53 سوره احزاب چنین است: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام غیر ناظرین اناه و لکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا مستأنسین لحدیث ان ذلکم کان یؤذی النبی فیستحیی منکم و الله لا یستحیی من الحق و اذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده ابدا ان ذلکم کان عندالله عظیما»؛ عربهای مسلمان بی پروا وارد اتاقهای پیغمبر می شدند.

    زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله هم در خانه بودند.

    آیه نازل شد که اولا سرزده و بدون اجازه وارد خانه پیغمبر نشوید، و اگر برای صرف غذا دعوت شدید به موقع بیائید و بعد هم برخیزید و بروید و به قصه گوئی و صحبتهای متفرقه وقت نگیرید، زیرا این امور پیغمبر را ناراحت می کند و او شرم می کند شما را از خانه خود بیرون کند ولی خدا از شما شرم نمی کند.

    و ثانیا وقتی می خواهید چیزی از زنان پیغمبر بگیرید، از پشت پرده بخواهید بدون اینکه داخل اتاق شوید.

    این کارها برای پاکیزگی دل شما و دل آنها بهتر است.

    شما نباید پیامبر را آزار دهید و نه زنان او را پس از درگذشت پیغمبر به زنی بگیرید، که این کارها در نزد خدا بزرگ است.

    در این آیه، کلمه " حجاب " ذکر شده است.

    همانطوری که قبلا گفتیم در کلمات قدماء هر جا سخن از آیه حجاب است مقصود همین آیه است.

    دستور حجاب که در این آیه است غیر از دستور " پوشش " است که مورد بحث ما می باشد.

    دستوری که در این آیه ذکر شده است راجع به سنن خانوادگی و رفتاری است که انسان باید در خانه دیگران داشته باشد.

    طبق این دستور، مرد نباید وارد جایگاه زنان شود، بلکه اگر چیزی می خواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت دیوار صدا بزند.

    این مسأله ربطی به بحث " پوشش " که در اصطلاح فقه نیز تحت عنوان " ستر " نه " حجاب " نامیده می شود، ندارد.

    جمله: «ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن» مانند جمله: «و ان یستعففن خیر لهن؛ و عفت ورزیدن برای آنان بهتر است.» که در آیه 61 از سوره نور آمده است، دلالت می کند که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهائی که مستلزم نظر است رعایت نمایند به تقوا و پاکی نزدیکتر است.

    همانطور که گفتیم: رخصتهای تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت داده شده است، نباید رجحان اخلاقی ستر و پوشش و ترک نظر را از یاد ببرد.

    آیات 58 تا 60 سوره نور نیز مربوط به مباحث حجاب و پوشش است.

    «یا ایها الذین آمنوا لیستأذنکم الذین ملکت ایمانکم و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات من قبل صلاه الفجر و حین تضعون ثیابکم من الظهیره و من بعد صلاه العشاء، ثلاث عورات لکم، لیس علیکم و لاعلیهم جناح بعدهن طوافون علیکم بعضکم علی بعض کذلک یبین الله لکم الایات والله علیم حکیم (58) و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستأذنوا کما استأذن الذین من قبلهم کذلک یبین الله لکم آیاته والله علیم حکیم (59) و القواعد من النساء اللاتی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینه و ان یستعففن خیر لهن و الله سمیع علیم (60)».

    ای کسانی که ایمان آورده اید!

    بردگان شما و کسانی از شما که به سن بلوغ نرسیده اند، باید در سه وقت از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح و هنگام ظهر که لباس از تن بیرون می کنید و بعد از نماز عشا.

    این سه وقت، خلوت شماست.

    در غیر این مواقع، نه بر شما و نه بر آنها گناهی نیست که اطراف یکدیگر بچرخید (و با هم معاشرت نمایید).

    خداوند آیات خود را این گونه برای شما بیان می کند، و خدا دانای حکیم است* و چون کودکان شما به سن بلوغ رسیدند، باید همانند کسانی که پیش از ایشان (در همین شرایط ) اجازه می گرفتند، کسب اجازه کنند.

    خدا آیات خود را این گونه برای شما بیان می کند، و خدا دانای حکیم است* و بر زنان از کار افتاده ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند، در صورتی که زینت نمایی نکنند، و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است، و خدا شنوای داناست.

    در این آیات دو استثناء، یکی برای قانون کسب اجازه در وقت ورود در اتاق دیگران، و دیگر برای قانون پوشش زنان، ذکر شده است.

    آیه اول و دوم راجع به استثناء اول و آیه سوم راجع به استثناء دوم است.

    قبلا این دستور را شرح دادیم که هر کس می خواهد وارد محل خلوت دیگری شود باید اعلام کند و با کسب اجازه وارد شود، و گفتیم این دستور حتی در مورد محارم نزدیک مانند پسر نسبت به مادر، و پدر نسبت به دختر نیز جاری است.

    در این آیات دو طبقه از این دستور استثناء شده اند.

    برای این دو طبقه اجازه خواستن فقط در سه نوبت لازم شمرده شده است و در اوقات دیگر لازم دانسته نشده است.

    این دو طبقه عبارتند از: 1 - «الذین ملکت ایمانکم» - مملوکان شما.

    2 - «الذین لم یبلغوا الحلم منکم» - کودکان نابالغ شما.

    سه نوبتی که این دو دسته باید اجازه بخواهند عبارتست از: پیش از نماز صبح، و هنگام نیمروز که افراد به خاطر گرما لباس رو را از تن در آورده استراحت می کنند، و بعد از نماز عشاء که هنگام رفتن به رختخواب است.

    در این مواقع معمولا زن یا مرد در لباس غیر عادی هستند و چون تازه از خواب برخاسته اند (قبل از نماز صبح) و یا تازه می خواهند به خواب روند (بعد از نماز عشاء) و یا در حال استراحتند (وقت ظهر) معمولا با لباس خواب بسر می برند.

    در چنین اوقاتی مملوکان و پسران نابالغ باید با کسب اجازه وارد اتاق شوند ولی در مواقع دیگر به علت احتیاج به رفت و آمدهای مکرر «طوافون علیکم بعضکم علی بعض» استیذان لازم نیست.

    در این آیات سه نکته جلب توجه می کند: 1 - اینکه: «الذین ملکت ایمانکم» با موصولی که برای جمع مذکر است (الذین) ذکر شده است و حتما شامل غلامان می باشد چنانکه در تفاسیر و روایات نیز تصریح شده است.

    از آن جمله روایتی است در کافی از حضرت صادق علیه السلام: «قال: هی خاصه فی الرجال دون النساء.

    قیل: فالنساء یستأذن فی هذه الثلاث ساعات؟

    قال: لا و لکن یدخلن و یخرجن» یعنی این دستور (اجازه خواستن در سه نوبت) مخصوص مردان است (کافی جلد 5، صفحه 529).

    سؤال شد که آیا زنان باید اجازه بگیرند؟

    فرمود: نه، همینطور می آیند و می روند.

    اینکه غلامان در غیر این سه نوبت حق دارند بدون اجازه وارد اتاق زن شوند خود دلیل بر اینست که غلامان نیز وضع استثنائی دارند و این خود شاهدی قوی می باشد بر اینکه در آیه پوشش هم که قبلا تفسیر کردیم، جمله «ما ملکت ایمانهن» شامل غلامان نیز می باشد.

    حتی در آیه ای که فعلا مورد بحث است تعبیر به «ملکت ایمانکم» شده است با ضمیر مذکر یعنی لازم نیست که برده، مملوک خود زن باشد.

    در اینجا نباید اعتراض کرد که اکنون رسم بردگی منسوخ شده است و برده ای وجود ندارد و پافشاری در این بحثها بی ثمر است، زیرا اولا روشن شدن نظر اسلام در این مسائل، ما را به هدف کلی این قوانین که برخی از آنها مورد ابتلاء نیز می باشد بهتر واقف می سازد و ثانیا اگر فقیه متهوری جرأت کند، چه بسا حکم غلامان را از راه ملاک و مناط، به موارد مشابه آن از قبیل خدمتکاران بتواند تعمیم دهد.

    2 - از جمله «طوافون علیکم بعضکم علی بعض» فهمیده می شود: رمز اینکه در مورد غلامان و پسران نابالغ اجازه خواستن واجب نیست، اینست که وجوب استیذان اینها به واسطه تکرر آمد و شد، موجب حرج و واقع شدن در مضیقه است.

    در حقیقت اباحه در این موارد نیز از این باب است که تکلیف موجب دشواری می شده است نه از این جهت که تکلیف ملاک ندارد.

    ما معتقدیم که سایر استثناهای باب پوشش، مثلا استثناء وجه و کفین، و همچنین استثناء محارم نیز از همین قبیل است.

    قبلا در این باره بحثی شد.

    به زودی دوباره مشروحتر بحث خواهیم کرد.

    3 - اطفالی که در این آیه مکلف شده اند که مانند مردان بزرگ در سه نوبت اجازه بگیرند اطفالی هستند که به حد بلوغ نرسیده اند.

    بنابراین اطفال نابالغ ولو ممیز و نزدیک به بلوغ، در غیر سه وقتی که در آیه تعیین شده است می توانند بدون کسب اجازه وارد خلوتگاه شوند.

    این آیه علی الظاهر می تواند قرینه باشد که مقصود از جمله: «او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء» که در آیه پوشش آمده است (آیه 31 /نور) و قبلا دو احتمال در معنی آن دادیم، اطفال نابالغ است نه اطفال غیر ممیز.

    نماز: 1 ـ «وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ»[1] و نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید ؛ و هر کار خیری را برای خود از پیش می فرستید ،آن را نزد خدا (در سرای دیگر ) خواهید یافت...

    .

    2ـ «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی‏...»[2] در انجام همه نمازها به خصوص نماز وسطی =(نماز ظهر )کوشا باشید!...

    3 ـ «...

    فَأَقیمُوا الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کِتابًا مَوْقُوتًا»[3]، نماز را (به طور معمول)انجام دهید، زیرا نماز وظیفه ثابت ومعینی برای مؤمنان است!

    4 ـ«...

    وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ»[4]،ونماز را بر پا دارید!

    و به مؤمنان بشارت ده ( که سر انجام پیروز میشوند!

    ) 5 ـ «أَقِمِ الصَّلاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلی‏ غَسَقِ اللَّیْلِ...»[5]، نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر ) تا نهایت تاریکی شب(= نیمه شب) بر پا دار ؛...‌‌‌ .

    6ـ«...

    أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری»[6]، نماز را برای یاد من بپا دار !

    7ـ «وَ الَّذینَ هُمْ عَلی‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ»[7]،و آنها (= مؤمنان) بر نمازهایشان مواظبت می نمایند 8 ـ‌«...

    وأَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاهِ وَ إیتاءَ الزَّکاهِ...»[8]، و انجام کارهای نیک و بر پا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم ؛...

    9 ـ«وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ‏...»[9]، و نماز را بر پا دارید، و زکات بدهید، و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید.

    10-«...وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکینَ»[10] ، و نماز را بر پا دارید و از مشرکان نباشید.

    [1]سوره بقره، آیه 110.

    [2]سوره بقره،آیه 238.

    [3]سوره نساء، آیه 103.

    [4]سوره یونس، آیه 87.

    [5]سوره اسراء، آیه 78.

    [6] سوره طه، آیه 14.

    [7] سوره مؤمنون، آیه 9.

    محبت: خدای تعالی در قران کریم با تکرار دو جمله در آیات متعدد چند دسته از افراد را مورد محبت خود و چند دسته افراد را دور از محبت خود معرفی کرده است.

    ان دو جمله این است: «ان الله یحب» و « ان الله لا یحب» که در ادامه این جملات صفات پسندیده و ناپسند را آورده و به انها اظهار محبت و یا اظهار غضب فرموده است.

    آن آیات به شرح ذیل می باشند: آیه 190 سوره بقره : إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ قطعاً خدا متجاوزین‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

    آیه 36 سوره نساء: إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا چون‌ قطعاً خدا، کسی‌ که‌ متکبّر و فخرفروش‌ باشد، دوست‌ نمی‌دارد.

    آیه 107 سوره نساء: إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا زیرا خدا افراد خیانتکار و گناهکار را دوست‌ نمی‌دارد.

    آیه 87 سوره مائده : إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ قطعاً خدا متجاوزین‌ را دوست‌ ندارد.

    آیه 58 سوره انفال: إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ قطعاً خدا افراد خائن‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

    آیه 38 سوره حج: إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ حتماً خدا هیچ‌ خیانتکار ناشکری‌ را دوست‌ ندارد.

    آیه 76 سوره قصص: إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ قطعاً خدا شادهای‌ (به‌ زخارف‌ دنیا را) دوست‌ ندارد.

    آیه 77 سوره قصص: إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ قطعاً خدا فسادکنندگان‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

    آیه 18 سوره لقمان: إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ قطعاً خدا هیچ‌ متکبّر مغروری‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

    آیه 195 سوره بقره: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ قطعاً خدا نیکوکاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 222 سوره بقره: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ خدا توبه‌کنندگان‌ و پاک‌کنندگان‌ روح‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 134 سوره آل عمران: وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ خدا نیکوکاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 146 سوره آل عمران: وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ خدا صابرین‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 159 سوره آل عمران: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ چون‌ قطعاً خدا کسانی‌ را که‌ توکّل‌ می‌کنند، دوست‌ دارد.

    آیه 13 سوره مائده: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ خدا نیکوکاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 42 سوره مائده: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ قطعاً خدا عادلها را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 4 سوره توبه: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ قطعاً خدا پرهیزگاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 7 سوره توبه: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ خدا قطعاً پرهیزگاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 9 سوره حجرات: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ قطعاً خدا اهل‌ قسط‌ را دوست‌ می‌دارد.

    آیه 8 سوره ممتحنه: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ قطعاً خدا عدالت‌کنندگان‌ را دوست‌ می‌دارد.

    منطق :

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

نفیسه فقیهى مقدس «ذکر الهى» چون نسیم فرحبخش، حیات معنوى را به انسان هدیه مى کند; قلب خسته و افسرده انسان با «یاد خدا» طراوت مى یابد و در کشاکش مشکلات و انبوه گرفتاریها به یاد معشوق است که اطمینان و آرامش را براى جانها به ارمغان مى آورد. انسانى که در هر لحظه به یاد خداوند و فقر و احتیاج خویش به ذات اقدس الهى و عقاب و ثواب باشد، در درون خویش راهى براى رشد و نمو رذائل اخلاقى و ...

رسول الله (ص): سباب المؤمن کالمشرف علی الهلکه. رسول الله (ص) فرمود: «آن کسی که به یک شخص مؤمن و باایمان فحش می دهد، خود را در پرتگاه هلاکت و بدبختی قرار داده است.» قال الصادق (ع): من فحش علی أخیه المسلم نزع الله منه برکه رزقه، و وکله إلی نفسه و أفسد علیه معیشته. از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «هر کس به برادر مسلمان خود فحش بدهد، خداوند برکت از روزی او برمی دارد، و او را ...

تاریخچه هر قومی در هر یک از ادوار تاریخی، بنا بر مقتضیات زمانی و مکانی، جوابهایی بر اساس سلیقه‌ها و ذوقیات خود برای اینگونه پرسشها طرح کرده‌اند. زیرا مسایل ماوراءالطبیعه، مسایل طبیعی نیست تا آن که بتوان با معادلات و آزمایشات مختلف به نتیجه‌أی قطعی رسید، بلکه آن بستگی به سلیقه‌ها و ذوقیات و قوه تخیل و خیال‌پردازی هر قوم دارد. از این روست که تعدد و تنوع عقاید ماوراءالطیبعی به حد ...

تفسیر سوره بقره (آیه 1 تا 5) سوره ُ البَقَره بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الم الم : از حروف مقطعه قرآن است . *** تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی ...

حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ...

حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ...

حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ...

مخالفت با امر و نهی خدا و سرپیچی از طاعت و رضایت او را به نام زیر خوانند: 1-ذنب، زیرا گناه پیامدها و مفاسدی دارد که بر آن مترتب می شود، و ذنت گرفتن دم چیزی و کشیدن آن به سوی خود است، و گنهکار نیز با گناه خود مفاسید بسیاری را به سوی خود می کشاند. 2-اثم، زیرا اثم به معنای تاخیر است، و گناه نیز انسان را از رسیدن به پاداش الهی و نیکی ها باز می دارد. 3-عصیان، زیرا عصیان به معنای دفاع ...

ارزيابي گناه از ديدگاه انديشه و عمل گناه و انديشه در قرآن آياتي يافت مي شود که انديشه گناه را گناه مي داند مانند: «ان الذين يحبون ان تشيع الفحاشه في الذين امنوا لهم عذاب اليم في الدنيا و الاخره» [1]؛ کساني که دوست دارند زشتيها در مي

سخن ما قال الامام علىّ بن ابى طالب(عليه السلام): «الله الله فى الصّلوه فإنّها عمود دينکم»: «خدا را، خدا را درنظر گيريد در توجه به نماز، که پايدارى دينتان به نماز باشد». گر چه هر يک از احکام و فرائض دينى به جاى خود از اهميت و ارزش خاصى برخوردار

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول