دانلود تحقیق تفسیر سورره ی انشراح

Word 144 KB 31894 25
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت: ۷,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • محتوى و فضیلت سوره ا لم نشرح

      تفسیر نمونه:

     

     

    معروف این است که این سوره بعد از سوره و الضحى نازل شده است و محتواى آن نیز همین مطلب را تایید مى کند چرا که در این سوره باز قسمتى از مواهب الهى بر پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شمرده شده است در واقع سه نوع موهبت بزرگ در سوره و الضحى آمده بود و سه موهبت بزرگ در سوره ا لم نشرح آمده است مواهب گذشته بعضى مادى و بعضى معنوى بود اما مواهب سه گانه این سوره همه جنبه معنوى دارد و عمده این سوره بر سه محور دور مى زند:
    یکى بیان همین نعمتهاى سه گانه و دیگر بشارت به پیامبر از نظر بر طرف شدن مشکلات دعوت او در آینده و دیگر توجه به خداوند یگانه و تحریص و ترغیب به عبادت و نیایش .
    و به همین دلیل در روایات اهل بیت (علیهمالسلام ) چنانکه قبلا هم اشاره کرده ایم این دو به منزله یک سوره شمرده شده است و لذا در قرائت نماز براى اینکه یک سوره کامل خوانده شود هر دو را با هم مى خوانند.
    در میان اهل سنت نیز بعضى طرفدار این نظریه هستند چنانکه فخر رازى از طاووس و عمر بن عبد العزیز نقل کرده که آنها نیز مى گفتند این دو سوره سوره واحده است و در یک رکعت هر دو را تلاوت مى کردند و میان این دو بسم الله را حذف مى کردند (ولى طبق فتاواى فقهاى ما بسم الله در هر دو باید باشد و اینکه مرحوم طبرسى در مجمع البیان نقل کرده که فقهاى ما بسم الله را حذف مى کنند درست به نظر نمى رسد(.
    عجب اینکه فخر رازى بعد از ذکر قول کسانى که آنها را سوره واحده مى گویند، مى گوید این سخن درست نیست زیرا محتواى آن دو با هم فرق دارد.

     

    سوره و الضحى هنگامى نازل شد که رسول خدا از ایذاء کفار ناراحت بود و در محنت و اندوه بسر مى برد در حالى که دومى وقتى نازل شد که پیغمبر خوشحال و شادمان بود این دو چگونه با هم جمع مى شود.
    ولى این استدلال عجیبى است چرا که هر دو سوره سخن از زندگى گذشته پیغمبر مى گوید و این در حالى بود که بسیارى از مشکلات را پشت سر نهاده و قلب پاک او غرق امید و سرور بوده است هر دو سوره از مواهب الهى سخن مى گوید و گذشته سخت و پر محنت را یادآور مى شود تا مایه تسلى خاطر پیامبر و امیدوارى بیشتر و کاملتر گردد.
    به هر حال پیوند نزدیک محتواى این دو سوره چیزى نیست که قابل شک و تردید باشد نظیر همین معنى در سوره فیل و قریش نیز خواهد آمد انشاء الله در اینکه این سوره (ا لم نشرح ) در مکه نازل شده یا مدینه از بیانات فوق روشن مى شود که در مکه نازل شده است ولى با توجه آیه و رفعنا لک ذکرک : ما نام تو را بلند کردیم بعضى معتقدند که در مدینه نازل شده است در آن زمان که آوازه اسلام و پیامبر همه جا را گرفته بود ولى انصاف این است که این دلیل قانع کننده نمى باشد زیرا پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با تمام مشکلاتى که در مکه داشت بلند آوازه بود و در تمام محافل سخن از قیام و رسالت و دعوت او بود و به وسیله اجتماع سالانه حج این آوازه به سایر مناطق حجاز مخصوصا مدینه رسید.
    در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که فرمود: من قراءها اعطى من الاجر کمن لقى محمدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مغتما ففرج عنه : هر کس این سوره را بخواند پاداش کسى را دارد که محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را غمگین دیده و اندوه را از قلب او زدوده است.

     

    تفسیر المیزان:

     

    نادرستى سخن فخر رازى در ردّ این قول که سوره "والضحّى " و الم نشرح " یکسوره اند.
    و در بعضى از روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیهم السلام ) نقل شده که فرموده اند: سوره" و الضحى " و سوره "الم نشرح " یک سوره اند، و نیز این معنا از طاووس و از عمر بن عبد العزیز نقل شده . فخر رازى در تفسیر کبیر خود بعد از نقل این معنا از دو نفر نامبرده گفته است : این دو نفر پنداشته اند ابتداى سوره دوم یعنى جمله "الم نشرح " به منزله عطف است بر آیه ششم سوره قبل ، یعنى جمله "الم یجدک یتیما فاوى "، و این پندارشان درست نیست ، براى اینکه سوره "والضحى " در حال اندوه رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) از آزار کفار نازل شده ، و جنبه تسلیت دارد، چون حالت آن جناب حالت محنت و تنگ حوصلگى است ، و سوره دوم اقتضا دارد در حالى نازل شده باشد که آن جناب شرح صدر و حالت خرسندى داشته باشد، و چگونه ممکن است در یک سوره این دو حالت در آن جناب و این دو لحن در بیان جمع شود؟!.
    و لیکن اشکالش وارد نیست ، براى اینکه مراد از شرح صدر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) در سوره مورد بحث این است که خداى تعالى آن جناب را طورى کند که قلب نازنینش وسعتى داشته باشد که حقائق و معارفى که به وى القاء مى شود بپذیرد، و از پذیرش آن به تنگ نیاید، و نیز تحمل آزارهایى که از ناحیه مردم مى بیند داشته باشد، که بیانش مى آید، نه اینکه بخواهد صرفا آن جناب را خوشحال کرده باشد، پس پندار خود فخر رازى پندار درستى نیست .
    دلیل بر این معنا روایتى است که ابن ابى حاتم از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده که گفت : رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) فرمود: من از پروردگارم مساله اى پرسیدم که دوست داشتم ایکاش ‍ نمى پرسیدم ، و آن این بود که پروردگارا قبل از من انبیایى بودند، براى بعضى از آنان باد را مسخر کردى ، و بعضى دیگر مرده زنده مى کردند، خطاب رسید مگر تو یتیم نبودى ، و ما تو را مورد توجه مردم قرار دادیم ؟ عرضه داشتم : بلى . فرمود: مگر نبود که من تو را گم شده دیدم ، و هدایتت کردم ؟ عرضه داشتم : بله ، اى پروردگار من . فرمود: آیا سینه ات را گشاده نکردم ، و گرفتاریهایت را بر طرف ننمودم ؟ عرضه داشتم بله اى پروردگار من . پس معلوم شد که اشکال فخر به نظریه مذکور وارد نیست ، البته این بحث دنباله اى دارد که ان شاء اللّه در سوره ایلاف مى آید.

     

    ________________________________________________________

     

    بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    أَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک (1(

    آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟

     

    تفسیر :

    تفسیر نمونه:

     

    ما تو را مشمول انواع نعمتها ساختیم.
    لحن آیات آمیخته با لطف و محبت فوق العاده پروردگار و تسلى و دلدارى پیغمبر اکرم )صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است .
    در نخستین آیه به مهمترین موهبت الهى اشاره کرده مى فرماید: آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم (ا لم نشرح لک صدرک (.
    "نشرح " از ماده شرح در اصل به گفته راغب در مفردات به معنى گسترش دادن قطعات گوشت و تولید ورقه هاى نازکتر است سپس ‍ مى افزاید منظور از شرح صدر گسترش آن به وسیله نور الهى و سکینه و آرامش خداداد مى باشد و بعد مى گوید شرح دادن مشکلات سخن به معنى گسترش آن و توضیح معانى مخفى است به هر حال شک نیست که منظور از شرح صدر در اینجا معنى کنائى آن است و آن توسعه دادن به روح و فکر پیامبر است و این توسعه مى تواند مفهوم وسیعى داشته باشد که هم وسعت علمى پیامبر را از طریق وحى و رسالت شامل گردد و هم بسط و گسترش تحمل و استقامت او در برابر لجاجتها و کارشکنیهاى دشمنان و مخالفان .
    و لذا هنگامى که موسى بن عمران ماءموریت دعوت فرعون طغیانگر را پیدا مى کند اذهب الى فرعون انه طغى بلافاصله عرض مى کند رب اشرح لى صدرى و یسر لى امرى خداوندا سینه ام را گشاده ساز و کار را بر من آسان کن (طه 25 – 26(.
    و در جائى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است: "فاصبر لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت" اکنون که چنین است منتظر فرمان پروردگارت باش استقامت و شکیبائى کن و مانند یونس مباش (که بر اثر ترک شکیبائى لازم گرفتار آن همه مشکلات و مرارت شد) (قلم – 48).

     

     
    شرح صدر در حقیقت نقطه مقابل ضیق صدر است چنانکه در آیه 97 سوره حجر مى خوانیم و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون : ما مى دانیم که سینه تو بخاطر گفتگوهاى مغرضانه آنها تنگ مى شود اصولا هیچ رهبر بزرگى نمى تواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آن کس که رسالتش از همه عظیم تر است (مانند پیغمبر اکرم ) شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس ‍ روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان ماءیوسش نسازد سؤ الات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیم ترین هدیه الهى به رسول الله بود.
    و لذا در حدیثى آمده است که پیامبر مى فرماید: من تقاضائى از پروردگارم کردم و دوست مى داشتم این تقاضا را نمى کردم عرض کردم خداوندا پیامبران قبل از من بعضى جریان باد در اختیارشان قرار دادى ، و بعضى مردگان را زنده مى کردند، خداوند به من فرمود: آیا تو یتیم نبودى پناهت دادم ؟ گفتم آرى ، فرمود: آیا گمشده نبودى هدایتت کردم ؟ عرض کردم : آرى ، اى پروردگار! فرمود: آیا سینه تو را گشاده ، و پشتت را سبکبار نکردم ؟ عرض کردم : آرى اى پروردگار!
    این نشان مى دهد که نعمت شرح صدر ما فوق معجزات انبیا است ، و به راستى اگر کسى حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را دقیقا مطالعه کند و میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین مى کند که این از طریق عادى ممکن نیست ، این یک تاءیید الهى و ربانى است .
    در اینجا بعضى گفته اند که منظور از شرح صدر همان حادثه اى است که در طفولیت یا جوانى پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) واقع شد که فرشتگان آسمان آمدند و سینه او را شکافتند و قلبش را بیرون آورده شستشو دادند، و آن را از علم و دانش و راءفت و رحمت پر کردند.
    بدیهى است که منظور از این حدیث این قلب جسمانى نیست ، بلکه کنایه و اشاره اى است به امدادهاى الهى از نظر روحى و تقویت عزم و اراده پیغمبر و پاکسازى او از هر گونه نقایص اخلاقى و وسوسه هاى شیطانى .
    ولى به هر حال دلیلى نداریم که آیه مورد بحث اشاره به خصوص این ماجرا باشد، بلکه مفهومى گسترده و وسیع دارد که این داستان ممکن است مصداقى از آن محسوب شود.
    و به خاطر همین شرح صدر بود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به عالیترین وجهى مشکلات رسالت را پشت سر گذاشت ، و وظائف خود را در این طریق به خوبى انجام داد

     

    تفسیر المیزان:

     

    راغب گفته : کلمه "شرح " در اصل لغت به معناى باز کردن گوشت و امثال آن است ، وقتى گفته مى شود: "شرحت اللحم " معنایش این است که گوشت باز شد، و "شرحت اللحم " معنایش این است که من گوشت را باز کردم ، و از جمله موارد استعمالش "شرح صدر " است ، که معنایش باز شدن و گستردگى سینه به نور الهى و سکینتى از ناحیه خدا و روحى از او است ، و در قرآن فرموده : "الم نشرح لک صدرک " و نیز فرموده : "فمن شرح اللّه صدره ".
    ترتب آیات سه گانه اول سوره که مضمون هر یک مترتب بر آیه قبل است ، و سپس تعلیل آنها به آیه "فان مع العسر یسرا" که از ظاهرش ‍ بر مى آید که با وضع رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) در اوائل بعثتش و اواخر آن منطبق باشد، و سپس تکرار این تعلیل و نیز تفریع دو آیه آخر سوره بر ما قبل همه شاهد بر آنند که مراد از شرح صدر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) گستردگى و وسعت نظر وى است ، به طورى که ظرفیت تلقى وحى را داشته باشد، و نیز نیروى تبلیغ آن و تحمل ناملایماتى را که در این راه مى بیند داشته باشد، و به عبارتى دیگر نفس شریف آن جناب را طورى نیرومند کند که نهایت درجه استعداد را براى قبول افاضات الهى پیدا کند.

     

     

     

    آیه:

    وَ وَضعْنَا عَنک وِزْرَک (2) الَّذِى أَنقَض ظهْرَک (3)

     ترجمه: و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟ همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مى کرد.

     

    تفسیر :

    تفسیر نمونه:

     

    سپس به ذکر موهبت دیگرى از مواهب عظیم خود به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) پرداخته مى افزاید: "آیا ما بار سنگین را از تو برنداشتیم !؟" (و وضعنا عنک وزرک (همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مى کرد (الذى انقض ظهرک ). "وزر" در لغت به معنى سنگینى است ، واژه "وزیر"  نیز از همین معنى مشتق شده است ، چون بارهاى سنگین حکومت را بر دوش مى کشد، و گناهان را نیز به همین جهت وزر گویند چرا که بار سنگینى است بر دوش گنهکار.
    "انقض " از ماده "نقض " به معنى گشودن گره طناب ، یا جدا کردن قسمتهاى به هم فشرده ساختمان است ، و "انتقاض " به صدائى گفته مى شود که به هنگام جدا شدن قطعات ساختمان از یکدیگر بگوش مى رسد، و یا صداى مهره هاى کمر به هنگامى که زیر بار سنگینى قرار مى گیرد.
    این کلمه در مورد شکستن پیمانها و قراردادها نیز به کار مى رود و مى گویند فلانکس نقض عهد کرد.

     

    به این ترتیب آیه فوق مى گوید: خداوند آن بار سنگین و کمرشکن را از تو برداشت .
    این کدام بار بود که خداوند از پشت پیامبرش برداشت ؟ قرائن آیات به خوبى نشان مى دهد که منظور همان مشکلات رسالت و نبوت ، و دعوت به سوى توحید و یکتاپرستى ، و برچیدن آثار فساد از آن محیط بسیار آلوده بوده است ، نه تنها پیغمبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) که همه پیغمبران در آغاز دعوت با چنین مشکلات عظیمى روبرو بودند، و تنها با امدادهاى الهى بر آنها پیروز مى شدند، منتها شرائط محیط و زمان پیغمبر اسلام )صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از جهاتى سخت تر و سنگین تر بود.

     

    بعضى نیز "وزر" را به معنى بار سنگین "وحى "در آغاز نزول ، تفسیر کرده اند.
    بعضى نیز به ضلالت و گمراهى و لجاج و عناد مشرکان .
    و بعضى به اذیت و آزار فوق العاده آنها.
    و بعضى به اندوه ناشى از وفات عمویش ابو طالب و همسرش خدیجه و بالاخره بعضى به مساءله عصمت و پاکى از گناه تفسیر کرده اند.
    ولى ظاهرا همان تفسیر اول از همه 
  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    تفسیر نمونه ٬ آیت الله مکارم شیرازی،  جلد 27

    تفسیر المیزان ٬ استاد فقیه علامه سید محمد حسین طباطبائی ٬ جلد 20

يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ کافران را به نشان صورتشان مي شناسند و از موي جلو سر و پاهايشان مي¬گيرند . تفسير نمونه آيه گنهکاران از سيمايشان شناخته مى شوند! در تعقيب آيات گذشته که بعضى از حوادث رست

براي تفسير نمودار بايد ابتدا اطمينان حاصل شود که نمودار R شرايط تحت کنترل را نشان مي دهد. اگر هر دو نمودار وR وجود يک روند غير تصادفي را منعکس نمايند. ابتدا بايد انحرافات با دليل در نمودار R حذف گردد. تا باعث شود روند غير تصادفي موجود در نمودار از ب

سنت الهي در همه زمان ها ، بر آن بوده که هر پيامبري را به زبان قومش مبعوث کند . لذا زبان قرآن ، همان زبان پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله يعني زبان عربي است که مردم هم ، به همان زبان با يکديگر سخن مي گفته اند . خداوند متعال پيامبر اکرم صلي الله عليه

حسد گاهي در شکل محبوب : جمل? حسدأ من عند انفسهم ( انگيز? آنها حسدي از ناحي? خودشان است ) ممکن است اشاره به اين باشد که حسد گاهي در شکل هدف منعکس مي شود و آب و رنگ ديني به آن مي دهند ، ولي حسدي که آنها در اين زمينه نشان مي دادند حتي اين رنگ را نيز ند

ترجمه: آيه 20: از نشانه هاي او اين است که ما را از خاک آفريد، سپس انسان هايي شديد و در روي زمين انتشار يافتيد. آيه 21: و از نشانه هاي او اينکه همسراني از جنس خود شما آفريد، تا در کنار آنها آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد، در اين نشانه

ََآيه 1 - 9 آيه و ترجمه بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِذَا الشمْس کُوِّرَت (1) وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَت (2) وَ إِذَا الجِْبَالُ سيرَت (3) وَ إِذَا الْعِشارُ عُطلَت (4) وَ إِذَا الْوُحُوش حُشِرَت (5) وَ إِذَا الْبِحَارُ سجِّرَت (6) وَ إ

آيه 40 آيه و ترجمه مَّا کانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ کانَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِيماً(40) ترجمه : 40 - محمد پدر هيچيک از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرين پيامبران ا

محتواي سوره معارج معروف در ميان مفسران اين است که سوره « معارج » از سوره هاي مکي است ، و بر اساس «فهرست ابن نديم » و «کتاب نظم الدرر » ، و « تناسق الايات و السور » مطابق نقل «تاريخ القرآن» ابوعبدالله زنجاني اين سوره هفتاد و هفتمين سوره اي است که در

تفسير آيات 20 الي 25 سوره روم: ترجمه: آيه 20: از نشانه هاي او اين است که ما را از خاک آفريد، سپس انسان هايي شديد و در روي زمين انتشار يافتيد. آيه 21: و از نشانه هاي او اينکه همسراني از جنس خود شما آفريد، تا در کنار آنها آرامش يابيد، و در ميانتان مود

تمامى آيات اين سوره جز چهار آيه آخر در مکه نازل شده و227 آيه است . محتواى سوره :. مى دانيم در سوره هاى مکى که در آغاز دعوت اسلام نازل گرديد بيشتر روى اصول اعتقادى , توحيد,,معاد و عودت پيامبران خدا و اهميت قرآن تکيه مى شد, وتقريبا تمام بحثهاى سوره ش

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول