خلاصه :
انتقادها حسابداری ارزش مناسب را در وسعت دادن بحران مالی و رکود مالی مقصر می دانند .این انتقادها اظهار کننده آن هستند که حسابداری ارزش مناسب یک دور نزول قیمت دارد که بوسیله آن خطر در سیستم مالی افزایش می یابد .
در این بحث،به حسابداری ارزش مناسب با یک افزایش خطر شکست سیستم بانکی به عنوان یک کمیت کلی رسیدگی می شود. محتوای ارزش مناسب گزارش شده بانک سرایت کننده در میان بانک ها مرتبط می باشد .
افزایش جا به جایی بانکی در طول دوره هایی که پول قابل تبدیل در بازار نیست سختترین مساله است .تجزیه ها و تحلیل های فصلی پیشنهاد می کند که به جا به جایی بانکی افزایش یافته مرتبط با ارزش مناسب حسابداری بیشتر به گسترش بانکی که مورد استفاده واقع شده یا قسمت نسبتا عظیمی ار دارایی ها و بدهی ها ارزش مناسب را دارند شبیه است .
ترجمه صفحه اول ...
هیئت استاندارد های حسابداری مالی (FASB) بیان می کند که دوره طولانی اندازه گیری عینی و واقعی حسابداری برای ابزارهای مالی استفاده کردن از ارزش مناسب ،برای اندازه گیری و گزارش ابزارهای مالی است .به هر حال ،چندین هیئت حسابداری ارزش مناسب را در وسعت دادن و توسعه بخشیدن بحران اولیه و در شکست اقتصادی بستانکار مقصر می دانند که این بحران بدترین بحران اقتصادی در ایالت متحده آمریکا شناخته شده است .
بحران های حسابداری مالی که شامل سیاستمداران ،کاردان ها و بازرسان و ممیزان حسابداری و صنعتگران حرفه ای می شود، این بحران ها بحث می کند که حسابداری ارزش مناسب یک دور تنزل قیمت ها را خلق می نماید و منجر به رکود اقتصادی و مالی میشود .
ویلیام اسیاک،رئیس شرکت بیمه سپرده فدرال در سالهای 1985-1975 ،حسابداری بازاری را در ایجاد یک رکود مالی که متعاقب آن بحران اولیه ایجاد میشود مقصر می داند.
همچنین ورقه های تجزیه و تحلیل اخیر مبین این است که حسابداری بازاری استعداد بالقوه ای از جا به جایی در میان بانکها داراست که بنا براین این خطر سیستماتیک در صنعت بانکی یک کشور را افزایش میدهد . اینگونه ،خطر احتمال تجزیه کردن در یک سیستم کامل و بکر است که به قسمتها و اجزای شخصی تجزیه شده است .
در این صفحه امتحان می کنیم که آیا حسابداری ارزش مناسب با یک افزایش در خطر سیستماتیک شبکه بانکهای یک کشور مرتبط است یا نه ؟همچنین بررسی می نماییم که آیا ارتباط بین حسابداری ارزش مناسب و افزایش خطر سیستماتیک در طول دوره های کسادی و بی رونقی بازار بزرگتر و بیشتر است یانه ؟
بیشتر امتحان می کنیم که آیا بانکهایی که کم مورد استفاده واقع شده اندیا نسبتأارزش مناسب دارایی و بدهی بیشتری دارند، بیشتر به وسیله افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب حسابداری تحت تأثیر قرار گرفته اند یانه ؟
حسابداری ارزش مناسب قیمتهای بازار و دیگر ورودیهای بازار رانسبت به ارزش داراییها و بدهی ها استفاده مینماید .تحت دستور حسابداری ارزش مناسب یک شرکت یا تجارت خانه می تواند دارایی های خود را که بوسیله نزول در ارزش مالی بازار کاهش یافته است بفروشد .
تحت یک دستور حسابداری ارزش مناسب هنگامی که دارایی ها به وسیله قیمتهای پایین تر شکسته شوند یک شرکت یا تجارت خانه ممکن است حتی مجبور به فروش دارایی های خود برای اجتناب از در تنگنا ماندن شود .
اختیار ودسترسی دارایی های اضافی می تواند بیشتر باعث کسادی و رکود قیمتها وبازار شود وباعث یک گره در تنزل قیمتها و افزایش تحدید شکست سیستماتیک سیستم مالی شود .
بخش عظیمی ار دارایی بانکها در بازارهای رقابتی و عمیق مبادله نمی شوند .حادثه متعاقب این امر کسادی قیمت دارایی و فروش دارایی هایی است که در بازارهای رقابتی و عمیق مبادله نمی شوند و می تواند بایک فشار منفی قیمت بکار برده شود .
بنابر این ،دارایی های فروخته شده بوسیلۂ شرکتها و تجارت خانه ها یک اثر منفی روی شرکتی که تصمیم به فروش دارایی خود نمی گیرید بکار می برد .این اثر منفی رکود بیشتری را در قیمتهای دارایی داردو خسارتهای گزارش شدۂ بیشتری را برای آن شرکت در بر دارد .
شرکتها و تجارتخانه های نزدیک بین و آینده نگر،محرکی دارند که خسارت گزارش شده راکاهش می دهد که این به وسیله فروش دارایی باکمک دیگران و تلاش خودشان برای فروش دارایی قبل از دیگران انجام میشود .
به هرحال،اینچنین اعمال شفیعانه ای نزول قیمت را وسعت می بخشد و منجر به فروش دارایی اضافی می شود.توجهات استراتژیکی تحت دستور ارزش مناسب حسابداری می تواند به مبادلات خاص منجر شود که نزول قیمت را دربازارهای نزولی وسعت می دهد .ازاین رو استعداد نهانی در خطر سیستماتیک افزایش دهنده در سیستم داراست .
در این مبحث بررسی می شود آیا حسابداری ارزش مناسب مرتبط با افزایش خطر سیستماتیک در صنعت بانکداری یک کشور هست یانه ؟
پلاتین بحث مینماید که تحت دستور حسابداری ارزش مناسب ،محرکی که به فروش تجارتخانه ها و شرکتها باری می رساند در طول بی رونقی و کسادی بازار بیشتر است ،به خاطر اینکه فروشهای یک اثر بزرگتر روی قیمت کم و نزول کننده دارند ، هنگامی که بازارهارونق دارند .
از این رو توجهات استراتژیک می تواند به مبادلاتی خاص و افزایش در خطر عینی وواقعی سیستم مالی صعودکننده در طول بی رونقی بازار منجر شود .بنابر این ،بعدأامتحان می کنیم که آیا ارتباط بین دستور حسابداری ارزش مناسب وافزایش خطر سیستماتیک در صنعت بانکداری در طول بی رونقی بازار بیشتر است یانه ؟
سر انجام در این مبحث بررسی می نماییم که آیا بانکهابا ویژگیهای خاص خود به وسیله افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با دستور ارزش مناسب حسابداری تأثیر گذاشته شده اند یا خیر ؟
مخصوصاًامتحان می کنیم که آیا افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب حسابداری بیشتر با اثر بانکها بر :
قسمت عمده دارایی ها و بدهیهای گزارش شده در ارزش مناسب
تراز پایین تر سرمایه تنظیمی
شبیه است یا نه؟ اولاً- بانکی که قسمت عمده ای از دارایی ها و بدهیهای ارزش مناسب استفاده کننده را گزارش می کند با فشار بیشتری برای فروش دارایی اش در بازار نزولی مواجه است نسبت به فروشهای کمکی به وسیله دیگر شرکتها و بانکها که از کفایت سرمایه تحمیلی تخلف کننده ،به خاطر نزول در قیمتهای دارایی یک اثر عظیم روی ارزش داریی هاوبدهی هایشان خواهد داشت ،اجتناب می ورزند .
بنابر این پیش بینی میکنیم که بانکی که از ارزش مناسب سرچشمه گرفته است به وسیله افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب در حسابداری تأثیر گذاشته شده است .
دوماً- بانکی که کمتر مورد استفاده واقع شده است و توانایی کمتری برای جذب خسارتهای ناشی از نزول ارزش دارایی بدون نتیجه در تخلف کفایت سرمایه دارد ،دارایی ها را در زمان فروش مرتب می نماید .
بنا براین پیش بینی می شود که افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب دارایی بیشتر تحت تٵثیر بانکهایی است که کمتر سرمایه گذاری شده اندو مورد استفاده قرار گرفته اند .قلب مفهوم خطر سیستماتیک در بانکداری یک کشور تصور جابجایی میان بانکها می باشد .
دنبت و هارتمن،ادبیات خطر رامرور میکند و ذکر می کنند که خطر جابجایی بانکی ممکن است به بعنوان نمونه کلاسیکی از خطر بانکی نگریسته شود این نظریه امتحان کردن مقادیر جابجایی بانک را برای امتحان کردن اخباربدوشکست یک بانک خاص که روی سلامتی بانکهای دیگر نیز تأثیر می گذارد را بیان مینماید .
بنابراین امتحان می کنیم که آیا ارزش مناسب حسابداری باافزایش خطر مرتبط است یاخیر ؟وهمچنین ارتباط بین ارزش مناسب حسابداری و جابجایی بانک را بررسی می نماییم .
یک روش استفاده کردن از نمونه ای است برای همۂ بانکهای حامی شرکتهای مختلف که این مسئله به امتحان کردن دستور ارزش مناسب حسابداری مرتبط باافزایش جابجایی بین بانکها برمی گردد .
شواهد نشان میدهد که ،مرکز بانکی که کمتر مورد استفاده واقع می شودیاکمتر سرمایه گذاری شده است ،بیشتر تحت تأثیر حسابداری ارزش مناسب است .
به منظور رأی دادن برای اینکه محتوای دستور حسابداری در یک نقطه ویژه و در یک زمان معین مناسب است یانه ،مبلغ دارایی هاو بدهیهای شناخته شده ویا افشاشدۂ مورد استفاده به وسیلۂ همۂ بانکها رادرنمونه مبلغ کلی دارییهای این بانکها بررسی می نماییم و تخمین می زنیم.
دستور حسابداری ارزش مناسب بایک افزایش در جابه جایی بانک به صورت صعودی وماورای جابه جایی که در نتیجۂ مبادله و ارتباط مالی در صنعت بانکداری هر کشوری وجود دارد.برای مثال،احتمال تجربه اینکه تجربه نهایی منفی بیشتر بانکها به زمانیکه بانکهای مرکزی ازنظر پولی فقیر هستند و کمی تحت تأثیردستور ارزش مناسب حسابداری بیشتر شده اند برمیگردد.
بررسی دومین سؤال این بود که آیا حسابداری ارزش مناسب با افزایش جابه جایی بانک در طول دوره های بی رونقی ورکود مرتبط است یانه ؟
به همین منظور نمونه های مختلف ماههای مختلف را که در دوره های رونق ورکود استفاده وتوصیه شده رادر اندازه گیری ومقیاس آمیهود1 طبقه می کنیم و میفهمیم که حسابداری ارزش مناسب با افزایش در جابه جایی بانک در طول دوره های بی رونقی و کسادی بازار مرتبط است. تجزیه وتحلیل های فصلی پیشنهادمی کند که تراز سرمایه یک بانک و سهم دارایی ها و بدهیهای گزارش شده ارزش مناسب یک بانک برانتشار و گسترۂ افزایش جابه جایی یک بانک اثرمی گذارد .نتایج تستهای فصلی نشان می دهد که جابه جایی صعودی بانک مرتبط با حسابداری ارزش مناسب به طرف بانکهایی که سرمایۂ کمتری دارند ویا بیشتر ارزش گذاشته شده اند منتشر می شود .
بررسی های بسیاری برای فهمیدن رابطۂحسابداری ارزش مناسب با افزایش جابه جایی در صنعت بانکداری ماورای جابه جایی که در نتیجه مبادله یا ارتباط مالی که بین بانکها وجود داری انجام شده است .
به هر حال به خاطر طبیعت دوسؤال گذشته این تستها ،ازسری تستهای زمانی هستند .از این رو توجه بالقوه میتواند نتایج گواه شده ای راروی تحقیق داشته باشند که این به حذف متغییر مربوط به محتوای دستور حسابداری ارزش مناسب منجرمی شود از زمانی که بانکها به وسیله جابه جایی صعودی تحت یک دستور حسابداری ارزش مناسب تأثیر یافته اند جالب به نظر میرسند، انگیزۂ جدیدبرای تحلیل فصلی ،سه گوش کردن وبه صورت مثلث درآوردن این یافته ها است