دانلود تحقیق آیا ارزش مناسب و خوب حسابداری نسبت به سیستماتیک صنعت بانکداری شرکت دارد؟

Word 85 KB 31920 15
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • خلاصه : انتقادها حسابداری ارزش مناسب را در وسعت دادن بحران مالی و رکود مالی مقصر می دانند .این انتقادها اظهار کننده آن هستند که حسابداری ارزش مناسب یک دور نزول قیمت دارد که بوسیله آن خطر در سیستم مالی افزایش می یابد .

    در این بحث،به حسابداری ارزش مناسب با یک افزایش خطر شکست سیستم بانکی به عنوان یک کمیت کلی رسیدگی می شود.

    محتوای ارزش مناسب گزارش شده بانک سرایت کننده در میان بانک ها مرتبط می باشد .

    افزایش جا به جایی بانکی در طول دوره هایی که پول قابل تبدیل در بازار نیست سختترین مساله است .تجزیه ها و تحلیل های فصلی پیشنهاد می کند که به جا به جایی بانکی افزایش یافته مرتبط با ارزش مناسب حسابداری بیشتر به گسترش بانکی که مورد استفاده واقع شده یا قسمت نسبتا عظیمی ار دارایی ها و بدهی ها ارزش مناسب را دارند شبیه است .

    ترجمه صفحه اول ...

    هیئت استاندارد های حسابداری مالی (FASB) بیان می کند که دوره طولانی اندازه گیری عینی و واقعی حسابداری برای ابزارهای مالی استفاده کردن از ارزش مناسب ،برای اندازه گیری و گزارش ابزارهای مالی است .به هر حال ،چندین هیئت حسابداری ارزش مناسب را در وسعت دادن و توسعه بخشیدن بحران اولیه و در شکست اقتصادی بستانکار مقصر می دانند که این بحران بدترین بحران اقتصادی در ایالت متحده آمریکا شناخته شده است .

    بحران های حسابداری مالی که شامل سیاستمداران ،کاردان ها و بازرسان و ممیزان حسابداری و صنعتگران حرفه ای می شود، این بحران ها بحث می کند که حسابداری ارزش مناسب یک دور تنزل قیمت ها را خلق می نماید و منجر به رکود اقتصادی و مالی میشود .

    ویلیام اسیاک،رئیس شرکت بیمه سپرده فدرال در سالهای 1985-1975 ،حسابداری بازاری را در ایجاد یک رکود مالی که متعاقب آن بحران اولیه ایجاد میشود مقصر می داند.

    همچنین ورقه های تجزیه و تحلیل اخیر مبین این است که حسابداری بازاری استعداد بالقوه ای از جا به جایی در میان بانکها داراست که بنا براین این خطر سیستماتیک در صنعت بانکی یک کشور را افزایش میدهد .

    اینگونه ،خطر احتمال تجزیه کردن در یک سیستم کامل و بکر است که به قسمتها و اجزای شخصی تجزیه شده است .

    در این صفحه امتحان می کنیم که آیا حسابداری ارزش مناسب با یک افزایش در خطر سیستماتیک شبکه بانکهای یک کشور مرتبط است یا نه ؟همچنین بررسی می نماییم که آیا ارتباط بین حسابداری ارزش مناسب و افزایش خطر سیستماتیک در طول دوره های کسادی و بی رونقی بازار بزرگتر و بیشتر است یانه ؟

    بیشتر امتحان می کنیم که آیا بانکهایی که کم مورد استفاده واقع شده اندیا نسبتأارزش مناسب دارایی و بدهی بیشتری دارند، بیشتر به وسیله افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب حسابداری تحت تأثیر قرار گرفته اند یانه ؟

    حسابداری ارزش مناسب قیمتهای بازار و دیگر ورودیهای بازار رانسبت به ارزش داراییها و بدهی ها استفاده مینماید .تحت دستور حسابداری ارزش مناسب یک شرکت یا تجارت خانه می تواند دارایی های خود را که بوسیله نزول در ارزش مالی بازار کاهش یافته است بفروشد .

    تحت یک دستور حسابداری ارزش مناسب هنگامی که دارایی ها به وسیله قیمتهای پایین تر شکسته شوند یک شرکت یا تجارت خانه ممکن است حتی مجبور به فروش دارایی های خود برای اجتناب از در تنگنا ماندن شود .

    اختیار ودسترسی دارایی های اضافی می تواند بیشتر باعث کسادی و رکود قیمتها وبازار شود وباعث یک گره در تنزل قیمتها و افزایش تحدید شکست سیستماتیک سیستم مالی شود .

    بخش عظیمی ار دارایی بانکها در بازارهای رقابتی و عمیق مبادله نمی شوند .حادثه متعاقب این امر کسادی قیمت دارایی و فروش دارایی هایی است که در بازارهای رقابتی و عمیق مبادله نمی شوند و می تواند بایک فشار منفی قیمت بکار برده شود .

    بنابر این ،دارایی های فروخته شده بوسیلۂ شرکتها و تجارت خانه ها یک اثر منفی روی شرکتی که تصمیم به فروش دارایی خود نمی گیرید بکار می برد .این اثر منفی رکود بیشتری را در قیمتهای دارایی داردو خسارتهای گزارش شدۂ بیشتری را برای آن شرکت در بر دارد .

    شرکتها و تجارتخانه های نزدیک بین و آینده نگر،محرکی دارند که خسارت گزارش شده راکاهش می دهد که این به وسیله فروش دارایی باکمک دیگران و تلاش خودشان برای فروش دارایی قبل از دیگران انجام میشود .

    به هرحال،اینچنین اعمال شفیعانه ای نزول قیمت را وسعت می بخشد و منجر به فروش دارایی اضافی می شود.توجهات استراتژیکی تحت دستور ارزش مناسب حسابداری می تواند به مبادلات خاص منجر شود که نزول قیمت را دربازارهای نزولی وسعت می دهد .ازاین رو استعداد نهانی در خطر سیستماتیک افزایش دهنده در سیستم داراست .

    در این مبحث بررسی می شود آیا حسابداری ارزش مناسب مرتبط با افزایش خطر سیستماتیک در صنعت بانکداری یک کشور هست یانه ؟

    پلاتین بحث مینماید که تحت دستور حسابداری ارزش مناسب ،محرکی که به فروش تجارتخانه ها و شرکتها باری می رساند در طول بی رونقی و کسادی بازار بیشتر است ،به خاطر اینکه فروشهای یک اثر بزرگتر روی قیمت کم و نزول کننده دارند ، هنگامی که بازارهارونق دارند .

    از این رو توجهات استراتژیک می تواند به مبادلاتی خاص و افزایش در خطر عینی وواقعی سیستم مالی صعودکننده در طول بی رونقی بازار منجر شود .بنابر این ،بعدأامتحان می کنیم که آیا ارتباط بین دستور حسابداری ارزش مناسب وافزایش خطر سیستماتیک در صنعت بانکداری در طول بی رونقی بازار بیشتر است یانه ؟

    سر انجام در این مبحث بررسی می نماییم که آیا بانکهابا ویژگیهای خاص خود به وسیله افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با دستور ارزش مناسب حسابداری تأثیر گذاشته شده اند یا خیر ؟

    مخصوصاًامتحان می کنیم که آیا افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب حسابداری بیشتر با اثر بانکها بر : قسمت عمده دارایی ها و بدهیهای گزارش شده در ارزش مناسب تراز پایین تر سرمایه تنظیمی شبیه است یا نه؟

    اولاً- بانکی که قسمت عمده ای از دارایی ها و بدهیهای ارزش مناسب استفاده کننده را گزارش می کند با فشار بیشتری برای فروش دارایی اش در بازار نزولی مواجه است نسبت به فروشهای کمکی به وسیله دیگر شرکتها و بانکها که از کفایت سرمایه تحمیلی تخلف کننده ،به خاطر نزول در قیمتهای دارایی یک اثر عظیم روی ارزش داریی هاوبدهی هایشان خواهد داشت ،اجتناب می ورزند .

    بنابر این پیش بینی میکنیم که بانکی که از ارزش مناسب سرچشمه گرفته است به وسیله افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب در حسابداری تأثیر گذاشته شده است .

    دوماً- بانکی که کمتر مورد استفاده واقع شده است و توانایی کمتری برای جذب خسارتهای ناشی از نزول ارزش دارایی بدون نتیجه در تخلف کفایت سرمایه دارد ،دارایی ها را در زمان فروش مرتب می نماید .

    بنا براین پیش بینی می شود که افزایش خطر سیستماتیک مرتبط با ارزش مناسب دارایی بیشتر تحت تٵثیر بانکهایی است که کمتر سرمایه گذاری شده اندو مورد استفاده قرار گرفته اند .قلب مفهوم خطر سیستماتیک در بانکداری یک کشور تصور جابجایی میان بانکها می باشد .

    دنبت و هارتمن،ادبیات خطر رامرور میکند و ذکر می کنند که خطر جابجایی بانکی ممکن است به بعنوان نمونه کلاسیکی از خطر بانکی نگریسته شود این نظریه امتحان کردن مقادیر جابجایی بانک را برای امتحان کردن اخباربدوشکست یک بانک خاص که روی سلامتی بانکهای دیگر نیز تأثیر می گذارد را بیان مینماید .

    بنابراین امتحان می کنیم که آیا ارزش مناسب حسابداری باافزایش خطر مرتبط است یاخیر ؟وهمچنین ارتباط بین ارزش مناسب حسابداری و جابجایی بانک را بررسی می نماییم .

    یک روش استفاده کردن از نمونه ای است برای همۂ بانکهای حامی شرکتهای مختلف که این مسئله به امتحان کردن دستور ارزش مناسب حسابداری مرتبط باافزایش جابجایی بین بانکها برمی گردد .

    شواهد نشان میدهد که ،مرکز بانکی که کمتر مورد استفاده واقع می شودیاکمتر سرمایه گذاری شده است ،بیشتر تحت تأثیر حسابداری ارزش مناسب است .

    به منظور رأی دادن برای اینکه محتوای دستور حسابداری در یک نقطه ویژه و در یک زمان معین مناسب است یانه ،مبلغ دارایی هاو بدهیهای شناخته شده ویا افشاشدۂ مورد استفاده به وسیلۂ همۂ بانکها رادرنمونه مبلغ کلی دارییهای این بانکها بررسی می نماییم و تخمین می زنیم.

    دستور حسابداری ارزش مناسب بایک افزایش در جابه جایی بانک به صورت صعودی وماورای جابه جایی که در نتیجۂ مبادله و ارتباط مالی در صنعت بانکداری هر کشوری وجود دارد.برای مثال،احتمال تجربه اینکه تجربه نهایی منفی بیشتر بانکها به زمانیکه بانکهای مرکزی ازنظر پولی فقیر هستند و کمی تحت تأثیردستور ارزش مناسب حسابداری بیشتر شده اند برمیگردد.

    بررسی دومین سؤال این بود که آیا حسابداری ارزش مناسب با افزایش جابه جایی بانک در طول دوره های بی رونقی ورکود مرتبط است یانه ؟

    به همین منظور نمونه های مختلف ماههای مختلف را که در دوره های رونق ورکود استفاده وتوصیه شده رادر اندازه گیری ومقیاس آمیهود1 طبقه می کنیم و میفهمیم که حسابداری ارزش مناسب با افزایش در جابه جایی بانک در طول دوره های بی رونقی و کسادی بازار مرتبط است.

    تجزیه وتحلیل های فصلی پیشنهادمی کند که تراز سرمایه یک بانک و سهم دارایی ها و بدهیهای گزارش شده ارزش مناسب یک بانک برانتشار و گسترۂ افزایش جابه جایی یک بانک اثرمی گذارد .نتایج تستهای فصلی نشان می دهد که جابه جایی صعودی بانک مرتبط با حسابداری ارزش مناسب به طرف بانکهایی که سرمایۂ کمتری دارند ویا بیشتر ارزش گذاشته شده اند منتشر می شود .

    بررسی های بسیاری برای فهمیدن رابطۂحسابداری ارزش مناسب با افزایش جابه جایی در صنعت بانکداری ماورای جابه جایی که در نتیجه مبادله یا ارتباط مالی که بین بانکها وجود داری انجام شده است .

    به هر حال به خاطر طبیعت دوسؤال گذشته این تستها ،ازسری تستهای زمانی هستند .از این رو توجه بالقوه میتواند نتایج گواه شده ای راروی تحقیق داشته باشند که این به حذف متغییر مربوط به محتوای دستور حسابداری ارزش مناسب منجرمی شود از زمانی که بانکها به وسیله جابه جایی صعودی تحت یک دستور حسابداری ارزش مناسب تأثیر یافته اند جالب به نظر میرسند، انگیزۂ جدیدبرای تحلیل فصلی ،سه گوش کردن وبه صورت مثلث درآوردن این یافته ها است به هر حال به خاطر طبیعت دوسؤال گذشته این تستها ،ازسری تستهای زمانی هستند .از این رو توجه بالقوه میتواند نتایج گواه شده ای راروی تحقیق داشته باشند که این به حذف متغییر مربوط به محتوای دستور حسابداری ارزش مناسب منجرمی شود از زمانی که بانکها به وسیله جابه جایی صعودی تحت یک دستور حسابداری ارزش مناسب تأثیر یافته اند جالب به نظر میرسند، انگیزۂ جدیدبرای تحلیل فصلی ،سه گوش کردن وبه صورت مثلث درآوردن این یافته ها است .

    بنابراین رابطه ای بین جابه جایی ارزی بانک و حسابداری ارزش مناسب و حذف متغییر مربوط وجود دارد .

    همچنین یک تست دلخوش کننده انجام دادم که جایگزین کننده شاخص افزوده برابرپول از بانکهای مرکزی بایک شاخص افزوده از بانکهای کوچک و متوسط است تامطمئن شوم که یافته هایم نتایج اثر مکانیکی روی اطلاعات یک متغیر مربوط حذف شده نیست .

    من معتقدم که شواهد تجربی اثر حسابداری ارزش مناسب روی خطر در صنعت بانکداری رافراهم میسازد .واین حسابداری ارزش مناسب باجابه جایی بانکی مرتبط است .تجربه ها وتحلیل های فصلی پیشنهاد میکند که انتشار جابه جایی بانکی مرتبط به حسابداری ارزش مناسب به ویژگیها و خصوصیات آن بانک بستگی دارد.هیئت های نظر دهندۂ بسیاری حسابداری ارزش مناسب را در بحران اولیه مقصر می دانند.

    شواهد بیان شده بر این تحقیق می تواند SEC و هیئت های تحلیلی استانداردکمک نماید تااثر حسابداری ارزش مناسب را روی خطر سیستماتیک در بانکهای بفهمد وبدان وسیله به آنها در تشخیص هزینه هاومزایای دستور حسابداری ارزش مناسب برای بانکها کمک نماید .

    بخش 2- مختصراًدر بارۂ مزایا وهزینه های حسابداری بحث می نماید .

    بخش 3- فرضیه هاست.

    بخش4- طرح تحقیق و اندازه گیری متغیرهاراشرح می دهد.

    بخش 5- در باره منبع اطلاعات و دوره های نمونه ها بحث می نماید .

    بخش 6- نتایج تستهای تجربی را بیان می نماید.

    بخش 7- بررسی می نماید آیا انتشار جابه جایی بانک یک عملکرد از ویژگیهای یک بانک خاص می باشد یانه ؟

    بخش8- تستهای قوی وخوبی رااجرامی نماید بخش 9- نهایتاً بحث،نتیجه گیری و جمع بندی می شود .

    بخش 2:هزینه ها و مزایای حسابداری ارزش مناسب برای ابزارهای مالی ابزارهای ارزش مناسب ،ارزش مناسب را اینگونه تعریف مینماید " قیمتی که برای فروختن یک دارایی دریافت می شود یابرای انتقال یک بدهی بین بازارهای رقابتی پرداخت می شود." یک گزارش آماده به وسیله اداره SEC بیان میکند که این دو مزایا وفایده اولیه از برآوردهاو تخمینهای ارزش مناسب از ابزارهای مالی در گزارشات مالی مورد استفاده است .

    اولین فایده این است که ،ارزش مناسب مورد استفاده ،مذاکرات حسابداری راتخفیف خواهد دادتاسرمایه های بدست آورده شده را تحت یک نسبت مرکب که قسمتی هزینه اولیه وقسمتی ارزش مناسب است اداره نماید وفرصت بیشتری برای مشغول شدن در سود معامله وجود نخواهد داشت .

    سودهای معامله ای به تمرین فروختن سهام قرضه دولتی به سودهای مشخص باخسارتهای پنهان و غیر قابل درک که باید از آنها اجتناب شوداشاره دارد .

    فایده دوم ،این است که گزارشات مالی آماده برای حسابداری ارزش مناسب نسبت پیچیده کمتری در مقابل آنهایی که اخیراًتخت مدل اشتراکی مرکب آماده شده اند خواهد داشت .محققان نیازمند این نیستند که انتخابهای مختلفی راکه به وسیله اندازه گیری ساخته شده اند برای مشخص کردن اساس حسابداری مورد استفاده در ابزارهای ویژه مطالعه نماید .

    گزارش SEC توجه دارد که هزینه هایی مرتبط با حرکت نسبت به حسابداری ارزش مناسب وجود دارد .نتیجه کلیدی این است که آیا ارزش مناسب می تواند به طور قابل اعتمادی برای اندازه گیریهای مالی استفاده شده باشد که در بازارهای رقابتی ورایج مبادله نشده باشند .

    اعتبار هزینه تخمینها و برآوردهای ارزش مناسب به وسیلۂ یک مشکل پیچیده شده است وباآن ترکیب شده است وآن این است که در غیاب بازارهای فعال باری ابزارهای مالی ،اداره باید ارزش مناسب رابرآورد نماید .

    در بارۂ بحران اولیه ،انتقادها بحث کردند که هزینه دیگر مرتبط با حسابداری ارزش مناسب آنهایی هستند که می تواند یک دور از نزول قیمتها و افزایش خطر شکست مالی را به عنوان یک کلیت خلق نماید .

    بخش 3- توسعه ادبیات و فرضیه های مربوط دریک تحقیق تحلیلی ، چندین محقق نتایج برگه های تعادل و توازن موسسه های مالی را امتحان کردند که ،آنها بحث می نمایند، یک ضربه وشوک که ارزش دارایهای بازار را کساد می کند روی برگه های تعادل وتوازن موسسات مالی ،منجر به دسترسی های اجباری دارایی های می شود که از متغیر کفایت سرمایه اجتناب می کند تحت دستور حسابداری این بازارها ،زمانی که دارایی ها تنزل یابند و به قیمتهای پایین تر رکود نماید ،یک شرکت یا تجارت خانه می تواند به دسترسی دارایی بیشتر مجبور شود تااز متغیرها اجتناب کنند .

    دسترسی های اضافی به دارایی می تواند قیمتها را بیشتر کاهش دهد و همچنین یک دور نزول قیمت و دسترسی دارایی اضافی را خلق نماید .

    نتیجه میگیریم که ترکیب حسابداری این بازارها می تواند به یک حرکت نزولی مارپیچ در هزینه های دارایی منجر شود ویک منبع مهم از خطر در سیستم مالی شود .یافته های یکی از این محقان نشان می دهد که در غیاب احتیاجات پرداخت تحمیلی ، اگربانکها مکانیسم های کنترل خطر داخلی داشته باشند ،سبب می شود که آنها دارایی هایی راکه ارزششان نزول یافته است رابه فروش برسانند .

    زمانیکه دارایی های بانکها به وسیلۂ بازار قیمت گذاری شده اند ،ضربه ای که قیمت و نرخ بازار را برای دارایی ها کاهش می دهد می تواند به فروش دارایی هابه وسیلۂ یک بانک منجر شود .

    محققان دیگری که یک مدل تحلیلی را برای اثر حسابداری ارزش اولیه خالص دربرابر حسابداری پایه ارزش مناسب تجزیه وتحلیل کردند که یک مدیر بانک برای به حد اکثر رساندن در آمدهای حسابداری جستجو میکند .

    به منظور به حد اکثر رساندن در آمدهای مورد انتظار یک بانک ،مدیر بانک مجبور است که تصمیم بگیرد که آیا وامهای قرض داده شدۂ قبل از درآمدهای بانکی گزارش شده را تأمین نماید یااین وامهارا در برگه تعادل و توازن بانک حفظ ونگهدار نماید .

    اگر مدیر تصمیم به نگهداری وام بگیرد ،ارزش وام گرفته شده ویا داده شده به اشخاص یاامکان برطبق استانداردهای حسابداری متداول اندازه گیری شده است .

    اثر دستور حسابداری اولیه در برابر دستور حسابداری پایه ارزش مناسب روی تصمیم مدیر بانک برای حفظ ونگهداری وام دربرگه تعادل و توازن تجزیه وتحلیل شده است و به وسیلۂ محققان ونویسندگان مختلف تحت دستور اولیه حسابداری پایه ،یک مدیر بانک عاقبت اندیش در جستجوی وتکاپو برای به حد اکثر رساندن درآمدهای گزارش شده ای است که دارایی های مربوط به انها رابا یک ارزش مناسب به فروش برساند .

    و اتفاق و حادثۂ عکس زمانی رخ می دهد که این دارایی ها با یک ارزش رکودی به فروش برسند .اینگونه مدیران ،مایل به نگهداری دارایی های رکود پیداکرده از نظز ارزش می باشند تااز به بار آمدن خسارتهای بسیاری اجتناب نمایند وبرای یک فروش خوب در آینده امیدوار هستند که اقبالشان خسارتهای احتمالی را در آینده تشخیص دهد ودر فروش از آنها اجتناب نمایند.

    این گونه حسابداری قیمت اولیه ای به تغییرات قیمت اخیر حساس هستندومی تواندمنجر به مبادلات دارایی شود که فراریت و تغییر در قیمتها راکاهش می دهد .

    حسابداری ارزش مناسب بر حساسیت حسابداری پایه اولیه نسبت به تغییرات قیمت اخیر بوسیلۂقیمت گذاری کردن دارایی ها برای بازار ها،غلبه می نماید .

    به هر حال،حسابداری ارزش مناسب می تواند فراریت و تغییر پذیری قیمت اضافی راتولید نمایند که فایده حسابداری ارزش مناسب راکه وابسته به زمان شده ویا نسبت به تغییرات قیمت اخیر حساس شده است را، جبران نماید.

    پلانتین1بحث می کند که قسمت عمده ای از دارایی های بانکها در بازار های عمیق ورقابتی مبادله و معامله نمی شوند .

    این بازارها زمان خطر تغییر کردن قیمت راآشکار می نمایندکه بستگی به ضربه هایی دارد که از بالا وپایین شدن قیمت های مذاکرات معاملاتی دارد .نتیجه بد متعاقب بعدی برای دارایی زمانی است که قیمت دارایی در بازار بیشتر از توجیه شدن به وسیله اصول حسابداری کاهش یافته ودارای رکود شده است .زمانیکه دیگران دارایی های خودرابه فروش برسانند ،اثر منفی روی همه می گذارد خصوصاً روی کسانی که تصمیم به نگهداری و حفظ دارایی گرفته اند.

    با پیش بینی و انتظار داشتن این نتیجه و پیامدبد ومنفی ،یک مدیر بانک خوب ،تلاش می کند که به وسیله دیگران دارایی خود را بفروش برساند ، امااین عمل شفیعانه نزول قیمت را وسعت می بخشد .

    پلانتین نتیجه می گیرد که توجهات استراتژیک تحت حسابداری ارزش مناسب به معاملاتی منجر می شود که نزول قیمت و فراریت در قیمتهارا وسعت می دهد و یک استعداد بالقوه از خطر در سیستم مالی دارد .

    در دنیای واقعی ، بانکها نیازمند استفاده از ترکیب هزینه اولیه وارزش مناسب برای گزارش دادن دارایی ها وبدهیها یشان هستند .بنابر این ،این میتواند سؤال شود که آیا یافته ها وتحقیق های پلانتین برای مدل مخصوصش می تواند بطور کلی برای دنیای واقعی استفاده شود جایی که بانکها بایک مدل حسابداری اشتراکی سرمایه ها و بدهیهایشان را گزارش می نمایند حسابداری ارزش مناسب می تواند منجر به یک صعود خطر سیستماتیک در سیتم مالی شود حتی تحت یک مدل حسابداری اشتراکی براساس اطلاعات حسابداری آمریکا،آدرین1وشین2 (2007)فهمیدند که نفوذ موسسات مالی در بازار قوی است .آنها مدارکی عرضه کردند که موسسات مالی اوراق تعادل وتوازن خود را به طور فعالی در یک روش شبیه به نفوذ در بازار و در یک ترقی و پیشرفت ناگهانی توجیه کرده اند.

    بنابر این ،دستور حسابداری بیشتر ارزش گذاشته شده می شود .برای مثال،سهم عمده ای از دارایی هاو بدهیهابر ارزش مناسب مورد استفاده محاسبه شده اند ،توجهات استراتژیک به مبادلاتی منجر می شوند که خطر را در سیستم بانکداری افزایش می دهند.

    برطبق این مطلب من فرض می کنم : دستور حسابداری ارزش مناسب بیشتر بایک افزایش خطر سیستماتیک در سیستم بانکی مرتبط است .

    اثر بی رونقی بازار روی ارتباط بین حسابداری ارزش مناسب و خطر سیستماتیک براساس اشاره مدل پلانتین ، بازارها بیشتر بی رونق می شوند ،حسابداری ارزش مناسب کمتر می شود نسبت به حسابداری پایه اولیه .

    یک دلیل در طول دوره های بی رونقی بازار وجود دارد که آن فروش دارایی ها به وسیله تجارت خانه ها و شرکتهای دیگری است که روی پایین آمدن قیمت اثر میگذارند واین اثر بیشتر از زمان رونق بازار می باشد .

    تحت یک دستور حسابداری ارزش مناسب ،نیازمند قیمت گذاری شدن دارایی برای بازارهاست .محرکی که در رکود قیمت دخالت دارد در نتیجه فروش به وسیله دیگر تاجارتخانه ها وشرکتها در طول بی رونقی بازار بیشتر است زیرااثر قیمت فروش به وسیله تجارتخانه ها وشرکتها در زمان بی رونقی بازار نیزبیشتر است .

    به عبارت دیگر ،توجهات استراتژیک که منجر به یکسری معاملات می شود وخطردر سیستم مالی راافزایش می دهد بزرگتر وبیشتر از زمانی است که بازارها نسبتاًبی رونق هستند .بنابراین ،مرتبط بادوره های بزرگتر رونق بازار ،حسابداری ارزش مناسب مرتبط است با افزایش بیشتر خطر سیستماتیک در سیستم بانکی در طول دوره های بی رونقی بازار .پس طبق این مسئله فرضیه دوم این است : دستور حسابداری پایه ارزش مناسب مرتبط است با یک افزایش بیشتر خطر در سیستم بانکی در طول دوره های بی رونقی بازار .

    دستور حسابداری ارزش مناسب در مقابل دستور پایه قیمت اولیه باخسارتها پلانتین1 یک دستورحسابداری اولیه ای رابدون هیچ خسارت وزیانی در ارزش گزارش شده دارایی ها فرض می کند .در دنیای واقعی ،حسابداری هزینه اولیه معمولاًخالص نیست ،داراییها برای هزینه های اولیه ای محاسبه شده اند که تابع خسارتهای ثبت شده هستند .

    زمانی که دارایی ها از نظر ارزش دارایی رکود اقتصادی شده اند ،خسارتهای دستور حسابداری اولیه شبیه به دستور حسابداری ارزش مناسب می باشد زیرا تحت این دو دستور حسابداری شرکتها و تجارتخانه ها مجبور خواهند شد که دارایی هایشان را در یک ارزش جدید پایین تر گزارش نمایند .

    بنابر این ،حتی تجارتخانه ها و شرکتهای تحت دستور پایه اولیه که خسارتهایی رانیز به دنبال دارد ممکن است باتوجهات استراتژیکی رو برو و مواجه شود که می تواند منجر به معاملات بی فایده و افزایش خطر در سیستم بانکی شود .

    شرکتها و تجارتخانه ها نیازمند ثبت خسارتهای ابزار مالی خود تحت دستور حسابداری هزینه اولیه می باشند.تنها خسارتهای همیشگی در یک مسیر شناخته شده نیاز است که ثبت شوند.SFAS شماره 144،"حسابداری برای خسارت ویا اختیار و دسترسی دارایی های بلند مدت" این حسابدای وگزارش خسارات رادرارزش دارایی های بلند مدت ثابت می نماید .

    ابزارهای مالی ،شامل سرمایه گذاری در سهام قرضه عادلانه می شود که از حوزۂ استاندارد مستثنی هستند .

    این استاندارد در ماه مه سال 1993به وجود آمد ونیازمند این است که وامهای آسیب وزیان دیده بر اساس "ارزش حاضرصندوق پول محاسبه نشده دروام "ویا"درقیمت بازار قابل مشاهده وام یاارزش جنبی مناسب وام اگر وام به طور جنبی وابسته است " اندازه گیری وسنجش شوند.

    بنابراین SFAS معین نمی کند که چطور یک اعتبار باید مشخص کند که وام دچار خسارت وزیان شده است .یک وام خسارت نمی بیند اگر اعتبار همه مقادیر را انتظار داشته باشد که جمع آوری نماید وپس دهندۂ وام در پرداخت اقساط وام تأخیر ننمایدیعنی باید کل اعتبار یک وام جمع آوری و برگردانده شود تاآن وام دچار خسارت نشود .

    SFAS شماره 115،حسابداری برای سرمایه گذاری در سهام قرضه عادلانه مقدر دانسته است که خسارتهای دیگر علاوه بر خسارتهای همیشگی باید ثبت شوند.بدهیهای اقتصادی ویژه برای هزینه های اولیه محاسبه شده اند.

    موافق بااین تصور (مطلب قبل )،رامانا1و واتز2در سال 2008گزارش کردند که 71%شرکتها وتجارتخانه های نمونه شان به تأخیر انداخته اند خسارتهایشان را و مسیر مدیریتی در گزارش خسارات مالی را ،که برای اداره کردن اوضاع مالی مورد استفاده واقع شده است .بحران زمانی رخ میدهد که رشدعلاقه متغییر در بدهیها سپرده ای به طرف بالا رشد علاقه ثابت ناشی از داریی های وام گرفته و گرو گرفته شده رشد می نماید .

    تجارتخانه ها و شرکتها مسیر خاصی برای قیمت گذاری کردن دارایی هابه قیمت پایین تر ندارند و این تحت نظر یک دستور حسابداری ارزش مناسب صورت می پذیرد که این کاهش قیمت ممکن است همیشگی باشد .

    شماره 157فراهم کننده راهنمایی اضافی برای تخمین زدن و برآورد کردن ارزش مناسب بر طبق SFAS در بازارهای نامنظم وبی رونق است زیرا این تجارتخانه ها وشرکتها آخرین قیمت بازارو معامله را به عنوان تنها یا اساس اولیۂارزش مناسب استفاده می کنند .از این رو ،بسیاری از مدیریتهای اخیر ،مسیری برای قیمت گذاشتن دارایی هایشان به قیمت جدید پایین ترتحت یک دستور حسابداری ارزش مناسب نداشته اند .بنابراین ،زمانی که قیمتهای دارایی ها دچار رکود می شوند،شرکتها و تجارتخانه ها ،دارایی هایشان را در قیمت جدید پایین تری تحت نظر یک دستور حسابداری ارزش مناسب گزارش می کنند و این گزارش تحت دستور اساسی و پایه اولیه نیست .

    از این رو ،توجهات استراتژیک منجر به یک سری معاملات می شود و خطر مالی را در صنعت بانکداری کشور افزایش می دهد.که این تحت نظر یک دستور حسابداری پایه اولیه است که ثبت کردن خسارات و زیانهای دیگری غیر از زیانهای همیشگی را نتیجه می شود .

    بخش4 طرح تحقیق و اندازه گیری و سنجش متغییر امتحان رابطه بین حسابداری ارزش مناسب و رهن بانکی کافمن1 واسکات2 (2000)خطر سیستماتیک را به عنوان "خطر یا احتمال شکست در یک سیستم کامل و بکر" تعریف می نماید .

    اصل مفهوم خطر سیستماتیک تصور رهن و وامهای بانکی است .

    دنبت3و هارتمن4 (2000)به رهن و وامهای بانکی به عنوان نمونه کلاسیک از خطر سیستماتیک اشاره می نمایند .برای امتحان این که آیا حسابداری ارزش مناسب مرتبط است با افزایش خطر ،من رابطه بین حسابداری ارزش مناسب و رهن و وامهای بانکی را بررسی می نمایم.

    رهن بانکی به وسعت ضربه های بازار اشاره دارد .

    به دنبال برآورد رهن بانکی توسط عده ای از محققان ،ارتباط بین حسابداری ارزش مناسب با افزایش رهن بانکی در میان بانکها را امتحان می کنم.

    بررسی می کنیم که چطور احتمال نهایت برگشت منفی برای یک بانک با یک برگشت منفی روی شاخص پول بانک مرکزی مرتبط است و آیا این رابطه به عنوان دستور گزارش مالی تغییر کرده است برای تخمین مدل آورده شده از فرمول صفحه 17استفاده می کنیم.

    ] فرمول داخل صفحه اصلی است.

    [ Entremeng i’t متغیر وابسته ای است که دارای دو متغییر کوچک است به نام iوt Bankret- D نماینده سختی ها و مشکلات مالی در سیستم بانکی است بزرگترین بانکها موقعیتهای کلیدی را در شبکه داخل بانکی حفظ و نگهداری می نمایند .شکست بانکهای مرکز پول می تواند نتایج و پیامد های منفی را برای دیگر مشترکان سیستم مالی به بار آورد .بانکهای مرکز پول برای ثبات سیستم بانکداری هر کشوری بسیار مفید هستند .

    بنابر این برآورد می کنم در آمریکا نماینده سختی های مالی بانکی ه یک شاخص برابر از پول بانکهای مرکزی این کشور بر می گردد.

    Bankret- D نشان دهندۂ متغییری است که یک بانک را هنگامی که بطور ماهیانه روی شاخص برابر پول بانکهای مرکز برمی گردد ،متعادل ومتوازن وبرابر می کند .

    B2 در این متغییر،احتمال چگونگی سختیهای مالی در بانکهای مرکز پول را برآورد می نماید که این بانکها به فهمیدن نهایت برگشت منفی به وسیله بانکهای دیگر در یک سیستم مربوط است .

    یک B2 مثبت نشان می دهد که رهن بین بانکها وجود دارد واین به خاطر معاملات بین بانکی و رابطه های مالی بین این سیستمهاست .

    FV-ALL محتوای دستور حسابداری سرچشمه گرفته از ارزش مناسب را اندازه می گیرد.این متغییر نسبت مقدار دارایی ها وبدهیهای سهام قرضه دولتی ،سهام موجود برای فروش ،دارایی های قابل معامله ،حقوق رهنی بانکها ،دارایی های مالی ودیگرقرادادها ومشتقات آن.

    و همچنین بدهی های قابل معامله و دیگر بدهی های مالی شناخته شده وافشاشده از نظر ارزش مناسب است که به وسیله بانکها از مقدار کلی دارایی این بانکها افشا شده هستند .

    تنها مقادیر ارزش مناسب که در درآمد شناخته شده هستند و با درآمدهای دیگر بر می گردند براساسGAAP آمریکا سیستم مالی به طور کلی در محاسبه سرمایه نتیجه میشوند .

    برای مثال سهام موجود برای فروش با ارزش مناسب روی برگه تعادل بانکها با تغییرات در ارزش مناسب گزارش شده در درامدهای دیگر قابل درک ،گزارش شده اند .

    نتیجه می گیریم که مقادیر ارزش مناسب افشا شده در طول مقادیر ارزش مناسب شناخته شده و معلوم در برآورد و تخمین FV-ALL به دو دلیل مؤثر است .

    اول – بانکها ارزش مناسبی از دارایی ها و بدهیها را استفاده می نمایند که فاش شده باشد نه معلوم باشند و مشخص شده باشند و این تنها تحت یک دستور گزارش شده مالی در اداره خطر داخلی صورت می گیرد .

    دوم- مقادیر ارزش مناسب فاش شده ممکن است به عنوان ورودیهای قراردادها استفاده شده باشند .استفاده از مقادیر ارزش مناسب ،حتی اگر آنها افشا شده باشند و شناخته و تشخیص داده نشده باشند تحت نظرGAAP آمریکا ،در قراردادها می تواند محرکی خلق نماید که مدیران بتوانند معاملاتی انجام دهند .

    براساس یک دستور حسابداری اولیه خاص ، FV-ALLصفر است به عنوان دارایی ها و بدهی هایی که با ارزش مناسب وجود ندارند .هنگامی که ارزش مناسب برای گزارش دارایی های بانک استفاده می شود قسمتی از دارایی ها و بدهیها شناخته شده و افشا شده می باشد باعث می شود FV-ALL افزایش یابد و از صفر بیشتر شود .

    از این رو FV-ALL نمایان کنندۂ یک دستور حسابداری ارزش بیشتر می باشد .

    برای کنتر کردن پاره ای از فاکتورهای اقتصادیMKTRET و TBILL به عنوان متغییر های کنترل نتیجه گیری می شود .

    MKTRET بازار برگشت CRSP ماهیانه ای است و TBILL نسبت فهرست خزانه داری سه ماهه می باشد .برای مثال ، هنگامی که بازارها پر رونق هستند نسبت دارایی هاو بدهیها قیمت گذاری شده ،به نسبت قیمت دارایی کلی،بیشتر است.

    بنابر این نتیجه می گیریم که MKTRET در برگشت به کنترل اثر تغییرات در شرایط بازار روی روابط بین رهن بانکی و محتوای گزارش شدۂ ارزش مناسب نقش دارد .

    دنبت 1 وهارتمن2(2000) فهمیدند که اکثرا ًبانکها بیشتر در فعالیتهای معامله ای مالی درگیر شده اند کنترل تغییرات در بانک (سیستم رهنی بانک ) در نتیجه تغییرات ساختاری و عمل کردی است.اثر ثابت ماهیانه ای در این مدل پیشنهادی نمی توان نتیجه گرفت ،زیرا بدعت های مالی و تغییرات ساختاری ه خاطر تکرر و کسرت وقوع ماهیانه یا سه ماه اتفاق می افتد .

    و این زمانی ظاهر خوبی دارد که بدعت ها تغییرات ساختاری نسبتاً به مدت و فاصله زمانی طولانی تری رخ دهد .

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

مقدمه‌ فرایند تدوین‌ استانداردهای‌ حسابداری، فرایندی‌ مستمر و پویاست‌ که‌ در واکنش‌ به‌ تغییر شرایط‌ و تحولات‌ محیط‌ داخلی‌ و بین‌المللی‌ و با هدف ارتقای شفافیت گزارشگری مالی، تغییر و تجدیدنظر در استانداردهای‌ موجود یا تدوین‌ استانداردهای‌ جدید را ایجاب‌ می‌کند. در این‌ فرایند یکی‌ از سیاستهای‌ اصلی‌ سازمان‌ حسابرسی‌ استفاده از استانداردهای حسابداری مراجع حرفه‌ای معتبر بویژه ...

استانداردهای حسابداری ایران عمدتاً با استانداردهای بین‌المللی مطابقت دارد، از جمله موارد مطابقت کامل، استاندارد حسابداری شماره 15 تحت عنوانست که با استاندارد بین‌المللی شماره 25 مغایرتی ندارد. براساس استاندارد حسابداری شماره 15، سود سهمی موجب تغییر در مبلغ دفتری سرمایه‌گذاری نمی‌شود. طبق همان استاندارد سرمایه‌گذاریهای کوتاهمدت سریع‌المعامله در بازار را می‌توان در صورتهای مالی به ...

مقدمه و دامنه گاهگاهی این سوال مطرح می شود راجع به اینکه چرا حکومت های دولتی و محلی (که از این به بعد از آن به نام دولتی یاد می شود) نمی توانند بسادگی یک گروه از استانداردهای حسابداری مورد استفاده بنگاهها و موسسات اقتصادی را بکار ببرند. این مقاله توضیح می دهد چرا استانداردهای جداگانه ای برای دولت ها مورد نیاز است و بعضی از تفاوتهای بین استانداردهای دولتی و استانداردهای بنگاهها و ...

چرا هیات استانداردهای حسابداری مالی دارای چارچوب مفهومی است؟ مقدمه تئوری حسابداری مجموعه‌ای از فرضیات مبنا، تعاریف، اصول، مفاهیم و نحوه استنتاج آنهاست که زیربنای تدوین استانداردهای حسابداری توسط مراجع مربوط بوده و شالوده گزارش اطلاعات حسابداری را تشکیل می‌دهد. در این راستا تئوری حسابداری، نوعی چارچوب مفهومی مرجع به‌وجود می‌آورد که مقررات خاص حسابداری براساس این چارچوب تدوین ...

مقدمه : در June 2005 کار کنانی از ایالت متحده‌ی کمسیون بورس و اوراق بهادار به رئیس شرکت از ایالت متحده کمیته‌ی در باره بانکداری ، وزارت مسکن ، و کارهای شهری از هئیت مدیره ( مجلس سنا ) آمریکا و کمیته‌ی خدمات تامین مالی از نمایندهایش در مجلس ایالت متحده گزارش و پیشنهاد های مطابق با بحش فصل ( ‍‍c ) 401 قانون و سند Sarbanes – oxley در زمره‌ی 2002 در باره‌ی توافق ها و قرار ها با ...

چرا هيات استانداردهاي حسابداري مالي داراي چارچوب مفهومي است؟ مقدمه تئوري حسابداري مجموعه‌اي از فرضيات مبنا، تعاريف، اصول، مفاهيم و نحوه استنتاج آنهاست که زيربناي تدوين استانداردهاي حسابداري توسط مراجع مربوط بوده و شالوده گزارش اطلاعات حسابداري را

استاندارد های حسابداری ایران عمدتاً با استانداردهای بین‌المللی مطابقت دارد، از جمله موارد مطابقت کامل، استاندارد حسابداری شماره 15 تحت عنوانست که با استاندارد بین‌المللی شماره 25 مغایرتی ندارد. براساس استاندارد حسابداری شماره 15، سود سهمی موجب تغییر در مبلغ دفتری سرمایه‌گذاری نمی‌شود. طبق همان استاندارد سرمایه‌گذاریهای کوتاهمدت سریع‌المعامله در بازار را می‌توان در صورتهای مالی ...

بخش اول دانش و سیستم حسابداری حسابداری را می توان فرآیند شناسایی ، اندازه گیری ، طبقه بندی و گزارشگری اطلاعات مالی بمنظور فراهم آوردن امکان قضاوت آگاهانه و اتخاذ تصمیمات منطقی توسط استفاده کنندگان اطلاعات مالی تعریف کرد . بعبارت دیگر ، حسابداری یک سیستم پردازش اطلاعات می باشد که رویدادهای مالی موثر بر سازمانها را شناسایی نموده و اثرات اینگونه رویدادها را به تصمیم گیرندگان گزارش ...

فصل اول: 1- روش اولین صادره از آخرین وارده و تولید ناخالص ملی : این سوال پیش در آمدی است بر بحث پیامدهای اقتصادی که در فصل های بعدی آمده است . حسابداری اثباتی ( تئوری اثباتی ) چنین استدلال می کنند که تمام مقرارت حسابداری دارای عواقب اقتصادی می باشند و این عواقب را باید در زمانی که راجع به یک استاندارد یا یکی از مقررات ، تصمیم گیری می کنیم ، مد نظر داشت . فصل بعدی ، بررسی هیئت ...

مقدمه قبل از به وجود آمدن خط و ایجاد جرقه های آتش ، آن گاه که افراد خود را به دادوستد نیازمند یافتند حسابداری چون شعله ای کور سوزان نمودار شد . حسابداری در جهان نزدیک به 6000 سال سال سابقه دارد و تاریخ نخستین مدارک کشف شده به 3600 سال قبل از میلاد باز می گردد . مدارک به دست آمده در ایران نیز گواه بر پیشرفت این دانش در ایران باستان است . در اواخر قرن 15 پاچیولی (Patchioli) نخستین ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول