چکیده: بر اساس اصل 57 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه، قواى حاکم در جمهورى اسلامى ایران هستند که البته زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت و مستقل از یکدیگر مىباشند.
در این نوشتار نگاهى داریم به «قوه مقننه» در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران و اختیارات و وظایف این قوّه را بررسى خواهیم کرد.
بر اساس اصل 57 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، «قواى حاکم در جمهورى اسلامى ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت، بر طبق اصول آینده این قانون اعمال مىگردند.
این قوا مستقل از یکدیگرند.» بر اساس اصل 58 قانون اساسى، «اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شوراى اسلامى است که اعضاى آن را نمایندگان منتخب مردم تشکیل مىدهند.» فصل ششم قانون اساسى، مربوط به قوه مقننه و مجلس است.
مجلس، مهمترین رکن تصمیمگیرى در جمهورى اسلامى ایران است.
بر اساس اصل 59، طریقه دیگرى نیز براى اعمال قوه مقننه وجود دارد.
در این اصل آمده است: «در مسایل بسیار مهم اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى، ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسى و مراجعه مستقیم به آراى مردم صورت گیرد.
درخواست مراجعه به آراى عمومى باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» بر اساس قانون همهپرسى: «همهپرسى، به پیشنهاد رئیس جمهورى یا یکصد نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و تصویب 32 مجموع نمایندگان صورت خواهد گرفت.»(2) «این مصوبه، همانند سایر مصوبات باید به شوراى نگهبان براى اظهارنظر فرستاده شود.»(3) «نظارت بر همهپرسى به عهده شوراى نگهبان است.»(4) در ارتباط با اصل 58 (اعمال قوه مقننه از طریق مجلس) دو نکته قابل ذکر است: 1- هرچند امر قانونگذارى در جمهورى اسلامى ایران از طریق مجلس است، اما معنایش این نیست که مصوبات مجلس به تنهایى داراى اعتبار است و براى رسمیت و قانونیت یافتن آنها نیازى به تأیید هیچ مرکز و نهادى نیست.
بنابراین، اگر بر اساس اصل 72، 91، 94 و 112، براى قانونى شدن مصوبات مجلس، نظر تأییدى شوراى نگهبانى و در پارهاى از موارد، مجمع تشخیص مصلحت نظام لازم شمرده شده است، منافاتى با اصل مزبور (58) ندارد.
2- مرجع قانونگذارى بودن مجلس، منافاتى با محدود بودن حق قانونگذارى آن ندارد.
به تعبیر دیگر، هرچند مجلس، حق قانونگذارى دارد، اما بر اساس قانون اساسى، در برخى از زمینهها حق قانونگذارى ندارد.
در اصل 71 آمده است: «مجلس شوراى اسلامى در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسى مىتواند قانون وضع کند».
حق قانونگذارى مجلس از دو جهت محدود است؛ یکى اینکه نمىتواند قوانینى وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمى کشور یا قانون اساسى مغایرت داشته باشد.(5) دیگر اینکه سیاستگذارى و برنامهریزى در پارهاى از زمینهها، بر اساس قانون اساسى، به نهادهاى خاصى واگذار شده است؛ به برخى از این موارد، اشاره مىشود: الف) بر اساس بند 1 اصل 110، تعیین سیاستهاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران، از وظایف و اختیارات مقام رهبرى قلمداد شده است و نیز بر اساس بند 7 و 8 همین اصل، تصمیمگیرى در زمینه حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سهگانه و نیز حل معضلات نظام، جزء وظایف و اختیارات مقام رهبرى به حساب آمده است.
بنابراین، در این موارد، مجلس حق قانونگذارى ندارد و رأى و نظر مقام رهبرى بر همگان - حتى بر مجلس شوراى اسلامى - نافذ و الزامى است.
ب) در اصل 108 چنین آمده است: «قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخاب آنها و آییننامه داخلى جلسات آنان براى نخستین دوره باید به وسیله فقهاى اولین شوراى نگهبان تهیه و بااکثریت آراى آنان تصویب شود و به تصویب نهایى رهبر انقلاب برسد.
از آن پس، هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان، در صلاحیت خود آنان است.» بنابراین، مجلس نمىتواند در این موارد قانونگذارى کند.
ج) در ذیل اصل 112 آمده است: «مقررات مربوط به مجمع (مجمع تشخیص مصلحت نظام) توسط خود اعضا تهیه و تصویب و به تأیید مقام رهبرى خواهد رسید.» بنابراین، مجلس نمىتواند در ارتباط با مقررات مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانونگذارى کند.
د) بر اساس اصل 176 قانون اساسى، تعیین سیاستهاى دفاعى - امنیتى کشور، در محدوده سیاستهاى کلى تعیینشده از طرف مقام رهبرى و هماهنگ نمودن فعالیتهاى سیاسى، اطلاعاتى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى در ارتباط با تدابیر کلى دفاعى - امنیتى و بهرهگیرى از امکانات مادى و معنوى کشور براى مقابله با تهدیدهاى داخلى و خارجى، از وظایف و اختیارات شوراى عالى امنیت ملى کشور است که پس از تصویب از جانب این شورا و تأیید آنها از جانب مقام رهبرى، بر همگان - حتى بر نمایندگان مجلس - الزامى است.
ه) بر اساس اصل 177 قانون اساسى، تصمیمگیرى براى بازنگرى قانون اساسى و نیز اصلاح و تتمیم آن از اختیارات مقام رهبرى و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شوراى مخصوص بازنگرى قانون اساسى است و از محدوده اختیارات مجلس شوراى اسلامى خارج است.
و) بر اساس ولایت مطلقه و اختیارات ویژه رهبرى، اگر مقام رهبرى، گروهى را عهدهدار سیاستگذارى و برنامهریزى در زمینه خاصى قرار دهند - چنان که شوراى عالى انقلاب فرهنگى را عهدهدار سیاستگذارى در زمینه علمى و فرهنگى کشور قرار دادهاند -، آن مجمع مىتواند در آن زمینه سیاستگذارى کند و مصوبات آنها بر همگان، حتى بر نمایندگان مجلس، الزامى است.
امام خمینى رحمهالله در پاسخ به تقاضاى رئیس جمهورى وقت در سال 1363 که خواستار اعتبار مصوبات این شورا در حد قانون بود فرمودهاند: «باید به مصوبات این شورا ترتیب آثار داده شود.»(6) شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان و تعداد نمایندگان مجلس در اصل 62 قانون اساسى آمده است: «مجلس شوراى اسلامى از نمایندگان ملت که بطور مستقیم و با رأى مخفى انتخاب مىشوند، تشکیل مىگردد.
شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان و کیفیت انتخابات را قانون معین خواهد کرد.» بر اساس این اصل، شرایط انتخابشوندگان، به قانون عادى مجلس واگذار شده است، لکن با توجه به وظایف و اختیارات فراوانى که در قانون اساسى براى نمایندگان مجلس منظور شده است، مجلس نمىتواند شرایطى همچون اعتقاد و التزام عملى به اسلام و مبانى نظام و تعهد و امانتدارى و نداشتن سوابق سوء و...
را نادیده بگیرد؛ زیرا سپردن این همه اختیارات و وظایف به افرادى که در واقع، نوعى ولایت بر سرنوشت و جان و مال مردم است، بدون صلاحیتهاى لازم، غیرمشروع است.
در قانون انتخابات مجلس (مصوب 7/9/1378) و اصلاحات بعدى آن نیز در ارتباط با شرایط نامزدى نمایندگى مجلس آمده است: «انتخابشوندگان باید داراى تابعیت اصلى ایران، معتقد و ملتزم عملى به اسلام و نظام جمهورى اسلامى، وفادار به قانون اساسى و اصل ولایت فقیه، داراى حداقل مدرک فوق دیپلم، عدم سوء شهرت در حوزه انتخابیه و داراى سلامت جسمى در حد برخوردار «انتخابشوندگان باید داراى تابعیت اصلى ایران، معتقد و ملتزم عملى به اسلام و نظام جمهورى اسلامى، وفادار به قانون اساسى و اصل ولایت فقیه، داراى حداقل مدرک فوق دیپلم، عدم سوء شهرت در حوزه انتخابیه و داراى سلامت جسمى در حد برخوردارى از نعمت بینایى، شنوایى و گویایى بوده و بین 30 تا 75 سال سن داشته باشند.
داوطلبان نمایندگى اقلیتهاى دینى، از شرایط اعتقاد به اسلام، مستثنا بوده و باید در دین خود ثابتالعقیده باشند.» همچنین بر اساس همین قانون، وابستگان مؤثر در تحکیم رژیم سابق، ملاّکین اراضى موات، وابستگان و گردانندگان احزاب و تشکیلات غیرقانونى، فراماسونرى، نمایندگان مجالس و انجمنهاى محلى رژیم گذشته، مجرمین علیه نظام جمهورى اسلامى، محکومین به حدود شرعى، محجورین، مشهورین و متجاهرین به فساد و فسق و فجور و قاچاقچیان و معتادین به مواد مخدر، کلاً از انتخاب شدن محرومند.(7) بر اساس قانون انتخابات، مقامات عالى قوه مجریه و قضائیه و معاونین و مشاورین آنها، اعضاى شوراى نگهبان، شاغلین نیروهاى مسلح و وزارت اطلاعات، استانداران، فرمانداران، بخشداران و معاونان و مشاوران آنها در سراسر کشور، ائمه جمعه، رؤسا و مقامات عالى محلى و اعضاى هیأت مدیره و مدیرعامل مؤسسات دولتى و وابسته به دولت در حوزه مأموریت خود، به واسطه شغل و مقامى که دارند، از حق انتخاب شدن محرومند، مگر آنکه سه ماه قبل از ثبتنام از سِمَت خود استعفا کرده باشند و در آن پست شاغل نباشند.
بر اساس قانون انتخابات، انتخابکنندگان باید داراى تابعیت جمهورى اسلامى ایران، 15 سال تمام و عاقل باشند.(8) در مورد تعداد نمایندگان مجلس شوراى اسلامى در اصل 64 آمده است: «عده نمایندگان مجلس شوراى اسلامى دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همهپرسى سال یکهزار و سید و شصت و هشت هجرى شمسى، پس از هر ده سال، با درنظر گرفتن عوامل انسانى، سیاسى، جغرافیایى و نظایر آنها، حداکثر بیست نفر نماینده مىتواند اضافه شود.
زرتشتیان، کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان و آشورى و کلدانى مجموعا یک نماینده و مسیحیان ارمنى جنوب و شمال، هر کدام یک نماینده انتخاب مىکنند....» ضمنا، بر اساس اصل 63، دوره نمایندگى مجلس، چهار سال است.
انتخابات هر دوره باید پیش از پایان دوره قبل برگزار شود؛ به طورى که کشور در هیچ زمان بدون مجلس نباشد.
کیفیت جلسات و مذاکرات مجلس بر اساس اصل 65، مجلس با حضور 32 مجموع نمایندگان رسمیت مىیابد و در نخستین جلسه، کلیه نمایندگان حاضر باید طبق اصل 67، سوگند یاد کنند و کسانى که در جلسه نخست شرکت ندارند باید در اولین جلسهاى که حضور پیدا مىکنند، مراسم سوگند را به جاى آورند.
بر اساس اصل 69، مذاکرات مجلس شوراى اسلامى باید علنى باشد و گزارش کامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمى، براى اطلاع عموم منتشر شود و در شرایط اضطرارى، در صورتى که رعایت امنیت کشور ایجاب کند، به تقاضاى رئیسجمهور یا یکى از وزرا یا ده نفر از نمایندگان، جلسه غیرعلنى تشکیل مىشود.
مصوبات جلسه غیرعلنى در صورتى معتبر است که با حضور شوراى نگهبان، به تصویب سهچهارم مجموع نمایندگان برسد.
گزارش و مصوبات این جلسات باید پس از برطرف شدن شرایط اضطرارى، براى اطلاع عموم منتشر گردد.
بر اساس اصل 70، رئیسجمهور و معاونان او و وزیران، به اجتماع یا به انفراد، حق شرکت در جلسات علنى مجلس را دارند و مىتوانند مشاوران خود را همراه داشته باشند و در صورتى که نمایندگان لازم بدانند، وزرا مکلف به حضورند و هرگاه تقاضا کنند، مطالبشان استماع مىشود.
وظایف و اختیارات مجلس شوراى اسلامى مجلس شوراى اسلامى، داراى اختیارات و وظایف سنگین و گستردهاى است.
اصول متعدد قانون اساسى در فصل ششم، مربوط به همین موضوع است.
مهمترین وظایف و اختیارات مجلس به شرح زیر است: 1- مهمترین و اصلىترین وظیفه مجلس شوراى اسلامى، وظیفه قانونگذارى است.
مجلس در هر زمینهاى که لازم ببیند، مىتواند قانون وضع کند.
در اصل 71 آمده است: «مجلس شوراى اسلامى در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسى مىتواند قانون وضع کند.» بر اساس اصل 85، مجلس نمىتواند حق قانونگذارى را به شخص یا هیأتى واگذار نماید.
(مگر در موارد ضرورى که مجلس مىتواند اختیار وضع بعضى از قوانین را با شروطى، به کمیسیونهاى داخلى واگذار نماید.) 2- حقِ دادن طرحهاى قانونى و بررسى آنها و نیز حق بررسى لوایح دولتى.
در اصل 74 آمده است: «لوایح قانونى، پس از تصویب هیأت وزیران، به مجلس تقدیم مىشود و طرحهاى قانونى، به پیشنهاد حداقل پانزده نفر از نمایندگان، در مجلس شوراى اسلامى قابل طرح است.» ضمنا، بر اساس اصل 158، تهیه لوایح قضایى، بر عهده رئیس قوه قضاییه است.
رئیس قوه قضائیه، لوایح قضایى را به هیأت دولت مىدهد و پس از تصویب در هیأت دولت، به مجلس ارسال مىگردد.
طرحها و لوایح، پس از اعلام وصول در مجلس براى رسیدگى و اصلاح و تکمیل به کمیسیون مربوط فرستاده مىشوند تا پس از رسیدگى کمیسیون و توافق هیأت رئیسه و کمیسیون در نوبت خود، براى مذاکره در کلیات (شور اول) به مجلس و جلسه علنى آن آورده شود و پس از تصویب کلیات، مجددا به کمیسیون مربوطه رفته و ضمن رسیدگى به اصلاحات و پیشنهادات نمایندگان، دوباره براى تصویب جزئیات آن به مجلس آورده مىشود.
در این مرحله، تکلیف طرح یا لایحه مزبور معلوم خواهد شد.
بر اساس اصل 97، طرح یا لایحه مىتواند با قید فوریت به مجلس ارائه شود.
بر اساس آییننامه داخلى مجلس، طرحها و یا لوایح فورى سهگونهاند؛ یکفوریتى، دوفوریتى و سهفوریتى.
طرحها و لوایح یکفوریتى، پس از تصویب یک فوریت آنها در مجلس، به کمیسیون مربوط ارجاع مىشود و بدون نوبت، مورد رسیدگى قرار مىگیرد و به محض وصول گزارش کمیسیون به مجلس، در دستور کار مجلس قرار مىگیرد و در همان جلسه اول، تکلیف آن مشخص مىگردد.
طرحهاولوایح دوفوریتى، پساز تصویبدوفوریتآنهادرمجلس، بلافاصله چاپ و تکثیر شده و میان نمایندگان توزیع مىگردند؛ سپس، بدون ارجاع به کمیسیون باید پس از 24ساعت،درمجلسمطرحشوند.
طرحها و لوایح سه فوریتى، پس از تصویب سه فوریت آنها، در همان جلسه مورد بحث و بررسى قرار گرفته و تنها با تصویب 3/2 اعضاى حاضر، معتبر خواهد بود.
ضمنا، طرحهاى سه فوریتى، مخصوص موارد اضطرارى و حساس است.
3- وضع آییننامه داخلى مجلس که شیوه کار مجلس را مشخص کند و نقش اساسى در همه کارهاى نمایندگان دارد.(اصل 65) 4- حق تصویب رجوع به همهپرسى در مسائل بسیار مهم اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى.
(اصل 59) 5- وضع هر نوع مالیات و نیز تعیین موارد معافیت و بخشودگى و تخفیف مالیاتى.
(اصل 51) 6- تصویب بودجه سالانه کشور که به صورت لایحه، از جانب دولت تهیه مىگردد.(اصل 52) 7- دیوان محاسبات کشور که داراى اختیارات مهمى است، زیر نظر مجلس شوراى اسلامى است.(اصل 52 و 53) 8- تصویب توقف انتخابات در زمان جنگ و اشغال نظامى کشور در بخشى از کشور و یا تمامى آن، براى مدت معین با شرایط مذکور در اصل 68.
9- شرح و تفسیر قوانین عادى.
(اصل 73) 10- حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور.
(اصل 76) 11- تصویب عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههاى بینالمللى.
(اصل 77) 12- تصویب هرگونه تغییر در خطوط مرزى بهصورت اصلاحاتجزئى،بارعایتمصالحو...(اصل78) 13- تصویب برقرارى حکومت نظامى در حالت جنگ و شرایط اضطرارى و...
(اصل 79) 14- گرفتن و یا دادن وام و یا کمکهاى بدون عوض داخلى و خارجى از طرف دولت باید به تصویب مجلس برسد.
(اصل 80) 15- تصویب استخدام کارشناسان خارجى در موارد ضرورى.
(اصل 82) 16- تصویب انتقال بناها و اموال دولتى که از نفایس ملى باشد، به غیر.
(اصل 83) 17- هر نماینده در برابر تمام ملت مسؤول است و حق دارد در همه مسائل داخلى و خارجى کشور اظهارنظر نماید.
(اصل 84) 18- مجلس حق دارد تصویب دائمى اساسنامه سازمانها، شرکتها، مؤسسات دولتى یا وابسته به دولت را با رعایت اصل 72، به کمیسیونهاى ذىربط و یا به دولت واگذار نماید.(اصل 85) 19- دادن رأى اعتماد به هیأت وزیران.
(اصل 87) 20- حق سؤال 41 نمایندگان از رئیسجمهور و حق سؤال هر یک از نمایندگان از وزرا درباره وظایف آنها.
پس از طرح سؤال، رئیسجمهور موظف است حداکثر تا یک ماه و وزیر تا ده روز جهت پاسخ به سؤال، در مجلس حاضر شود.
(اصل 88) 21- استیضاح هیئت وزیران یا هر یک از وزرا.
در صورتى استیضاح در مجلس قابل طرح است که حداقل به امضاى ده نفر از نمایندگان برسد.
(اصل 89) 22- استیضاح رئیسجمهور.
در صورتى استیضاح رئیسجمهور قابل طرح در مجلس است که حداقل به امضاء31 نمایندگان رسیده باشد.
در صورتى که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رئیسجمهور، اکثریت 32 کل نمایندگان به عدم کفایت رئیسجمهور رأى دادند، مراتب جهت اجراى بند 10 اصل یکصد و دهم، به اطلاع مقام رهبرى مىرسد.(اصل 89) 23- رسیدگى به شکایات وارده درباره طرز کار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضائیه.
در اصل 90 آمده است: «هرکس شکایتى از طرز کار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضائیه داشته باشد، مىتواند شکایت خود را کتبا به مجلس شوراى اسلامى عرضه کند.
مجلس موظف است به این شکایات رسیدگى کند و پاسخ کافى دهد و در مواردى که شکایت، به قوه مجریه یا قوه قضائیه مربوط است، رسیدگى کند و پاسخ کافى از آنها بخواهد و در مدت مناسب، نتیجه را اعلام نماید و در مواردى که مربوط به عموم باشد، به اطلاع عامه برساند.
24- انتخاب شش نفر از حقوقدانهاى شوراى نگهبان پس از پیشنهاد رئیس قوه قضائیه.
25- انتخاب دو عضو از شش عضو شوراى نظارت بر صدا و سیما.
26- انتخاب ده نفر به عنوان اعضاى شوراى بازنگرى در قانون اساسى.
27- صلح دعاوى راجع به اموال عمومى و دولتى یا ارجاع آن به داورى در مواردى که طرف دعوا خارجى باشد و نیز در موارد مهم داخلى، منوط به تصویب مجلس است.(اصل 139) اختیارات جزئى دیگرى نیز براى مجلس شوراى اسلامى در قانون اساسى منظور شده است که از ذکر آنها خوددارى مىگردد.
پی نوشت ها: 1- مدرس حوزه و عضو هیأت علمى دانشگاه علوم پزشکى بابل، محقق و نویسنده.
2ـ ماده 36 قانون همهپرسى، مصوب 4/4/1368.
3- همان، ماده 27.
4- همان، ماده 37.
5- اصل 72.
6ـ صحیفه نور، ج 19، ص 171.
7- ماده 28 تا 30 قانون انتخابات مجلس شوراى اسلامى، مصوب 7/9/1378.
8- ماده 27 قانون انتخابات و ماده 3 قانون اصلاح قانون انتخابات، مصوب 25/8/1379.