قبل از اینکه به مصرفی و بررسی بناهای مورد بحث بپردازیم، لازم است که تعدادی از کلمات به کار رفته در متن را مصرفی و معانی و مفاهیم و مورد امتهایی که از نظر ما به یا کلمات تعلق می گیرد را بیان کنیم.
سرا: به بنایی گفته می شود که حیاط در میانه دارد و دور تا دور حیاط را حجره هایی در یک یا دو طبقه فرا گرفته اند.
تیمچه: این فضا به عوض حیاط، فضایی مسقف دارد که دور تا دور آن حجره ها در یک یا دو طبقه قرار دارند. سقف اغلب تیچه ها پر کار است و نورگیرهایی دارد.
بازانداز: محلی که در آن اجناس تخلیه و بارگیری می شوند.
دالان: فضای ممتد مسقف که ارتباط بین بناهایی مثل سرا و تیمچه را با راسته بازار یا بقیه قسمتها فراهم می سازد.
بازشوی چوبی : در و پنجره ای که با چوب ساخته و تزئین شده است و می تواند با لولا جابه جا شود یا به کل برداشته شده، کنار گذاشته شود.
در بررسی موارد خاص هر جا معانی و مفاهیم جدا از بحثهای معمارانه دریافت کردیم از علامت (*) در مصرفی آن استفاده کردیم، اغلب این دریافتها درونی بوده و بحثی درباره آن صورت نگرفته و فقط در جهت بیان تأثیرات فضایی بر روح و روانمان بازگو شده است.
ترکیب بندی کلی فضاها:
به طور کلی می توان گفت سرا، با مطرح ترین واحد تشکیل دهنده و خود یعنی حیاط، هیت گرفته و در اطراف حیاط، واحدهای تجاری شروع به شکل گیری و فعالیت کرده اند. این واحدها از کوچکترین خود، یعنی حجره گرفته تا حیاطهای کوچکی که مصرفی شدند همه رو به مرکز مجموعه یعنی حیاط دارند.
این ارتباطیا کاملاً مستقیم است با مثل حجره های داخل حیا.
و یا غیر مستقیم؛ مثل حجره های دالانها و حیاط های کوچک که توسط دالانها به سم حیاط کشیده شده اند.
در هر صورت ترکیب بندی کل فضا به وحدت و یکپارچگی و از همه مهمتر ارتباط در مرکز سرا یعنی حیاط می انجامد.
با وجود این همه در ارتباط تیمچه پوستی گلشن استقلال هر کدام از واحدها، خصوصاً تیمچه به خوبی حفظ شده است. این ارتباط شدید در بطن هنجارهای بازار و تعاریف تیمچه و سرا نهفته باشد. اما آنچه از ظاهر پیداست دو واحد تجاری مستقل است که حتی در نگاه اول نمی توان فهمید تا چه حد از حیث معماری درهم فرو رفته اند.
در ترکیب کلی تر، یعنی اتصال و ارتباط تیمچه و سرا با راسته اصلی بازار هم این دو واحد مانند شاخ و برگ درخت به تنه اصلی متصل هستند و از سژیان و جنبش راسته بازار تغذیه می کنند.
بنابراین سراها و تیمچه ها در کنار رشد ارگانیک راسته بازار، در هر فضا و مساحت مناسبی به این شاهرگ چسبیده اند، اما پس از این تولد با نظم و ترتیب خاص معماری خویش بزرگ شود شخصیت یافته اند.
آنچه که مسلم است با واحدهای نزدیکتر به تنه اصلی در این جنبش و تغذیه سهیم تر هستند. دالانهای قسمت غربی حجره های فعالتری نسبت به دو دالان دیگر سرا دارند. در خود این دالانها هم حجره های نزدیک به در ورودی فعالتر هستند. البته تغییر کاربری اغلب حجره های سرا از عمده فروشی به خرده فروشی مانند حجره های راسته بازار در این ارتباط موثر است.
با وجود اینکه از گذشته کارکرد این فضاها تصویر دقیقی نداریم، ولی به خوبی حس می شود که حجره های قسمت شرقی که از راسته بازار دورتر هستند، استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به انبار را دارا می باشند. به طور کلی قسمت شرقی از سکون و یکنواختی بیشتری برخوردار است.
در بحث دالانها به این نکته اشاره می شود که دالانهای غربی به علت دارا بودن امتیاز ذکر شود از تزئینات بیشتری برخوردار هستند و کلاً با دو دالان شرقی متفاوت هستند. خوب بود این مطالب با تصویر همراه می شد.
مصرفی کلی مجموعه سرای گلشن و تیمچه پوستی:
مجموعه سرای گلشن از بناهای بزرگ و به گفته بازاریها، مهم بازار اصفهان است که توسط ط حاجی آقا محمد زمانی » در زمان کریم خان زند نماینده والی محلی اصفهان تأسیس شده است. سرای گلشن طبق وقفنامه، وقف روشنایی حرم مطهر امام علی (ع) می باشد. تاریخ تأسیس حدوداً 1782م. می باشد.([1])
تیمچه پوستی یا همزمان با سرا ساخته شده، چون به حد برای سرا چسبیده است و یا یک بنای قاجاری است.(2)
این مجموعه تقریباً وسط بازار اصفهان قرار دارد. دو ورودی غربی سرا و تنها ورودی تیمچه پوستی در راسته معروف به گلشن قرار دارند. فعالیت عمده این راسته، سرای گلشن و تیمچه پوستی پارچه فروشی می باشد.
جنوب سرای گلشن محوطه بازی وجود دارد که محلیان به آن بارانداز می گویند. اجناس تجار و حجره در آن تخلیه می شود. ورودی سوم سرا به این بارانداز گشوده میشود. بارانداز گلشن در قدیم بنایی فعال بوده که از قسمتهای مختلفی تشکیل می شده است. ولی متأسفانه این بنا حدود 30 سال پیش تخریب شده است.
در پلانی که از کتاب Der Bazar von Istahan در باده سرای گلشن اخذ شده است، پلان وضعیت قبلی بارانداز مشخص است.
بنای سرای گلشن تشکیل شده از یک حیاط در میانه با حوض و باغچه و یک طبقه حجره در اطراف. در امتداد ورودیهای سرا دالانهایی قرار دارند که به چهار گوشه حیط منتهی می شود. دالان سمت شمال شرقی به حیاط بسته کوچکی می رسد که تعدادی حجره دارد و هم اکنون انبار می باشند. این حیاط بازسازی شده است.
در قسمت شمال شرقی سرا حیاط کوچک کشکولی وجود دارد که از تزئینات دیوار ها و حجره هایش پیداست که زمانی فعال و با اهمیت بوده است.
ولی اکنون حجره ها به انبار تبدیل شده است.
در کتاب Der Bazar von Istahan آمده است که ماشینهای دستی اتوماتیک در حجرههای اطراف این حیاط مشغول به کار بوده اند.
در قسمتهای شمال غربی و جنوب غربی سرا هم حیاطهای کوچکی هستند که البته حجره های آنها بازسازی شود و فعال هستند.
در قسمت جنوب شرقی سرا کنار، مسجد، فضایی سر پوشیده با سقف صاف قرار دارد که حجره دالان به آن تیمچه می گویند.
شاید این مکان قبلاً تیمچه ای بوده که سقفش فرو ریخته و این سقف صاف را برای آن زده اند که البته با توجه به شکل دیوارها احتمال آن کم است و یا حیاط کوچکی بوده است.
نکته قابل توجه این که تمام بازشوهای حجره های این به اصطلاح تیمچه هنوز چوبی هستند و بازسازی شده اند. خود تیمچه هم به نظر می رسد که مرمت شده است.
با این امتیازات محیط زیبا و دلنشینی است، هر چند که تاکنون به صورت انباری درآمده است و فضا تعریف خود را از دست داده است.
اما به عنوان مثالی که تا حد زیادی به گشذته خویش نزدیک است. قابل بررسی میباشد.
سرا و تیمچه هندسه تقریباً منظمی دارند، به جز دالان شمال غربی که از اثر جلوآمدگی حجره های راسته بازار با محورهای اصلی حیاط زاویه دارد، بقیه دالان ها به موازات یکی از محورها و برای ورود به حیاط کشکولی، شکست یافته اند.
این نظم تا حد زیادی در مادهای حیاط مشهود است.
باغچه ها و حوض قرینه کامل نیستند اما با تکیه بر این مطلب که در طول زمان دست خوش تغییر بوده اند، می توان حدس زد که با نظم حیاط همخوانی داشته اند.
تیمچه پوستی که درون حجره های قسمت غربی سرا و حجره های راسته گلشن قرار دارد، جزء مجموعه محسوب می شود اما با نظم خاص خود ورودی مجزا از راسته بازار، می تواند مبنایی مستقل به حساب آید. فضای داخلی تیمچه بسیار زیاد زیباست و سقف آن جزو یکی از پرکارترین سقفهای تیمچه های بازار اصفهان می باشد.
از دیگر بخش های سرا می توان به مسجد گلشن اشاره کرد که در جنوب شرقی سرا واقع شده است. این مسجد به تازگی مرمت شده است و بر روی آن گنبد زده اند.
فضای داخلی از یک هشت ضلعی تشکیل شده که پستوهایی در چهار طرف وجود دارد. در انتهای پستوی شمالی اتاقی برای خوابیدن وجود دارد.
حیاط :
حیاط کشکولی یک طبقه سرا، تقریباً کل مساحت مجموعه را به خود اختصاص داده است. چهار دالان به گوشه های این حیاط ختم می شوند. جلوی ورودی ها، چهار حوض کشکولی قرار دارند. وسط حیاط حوض دواری هست با چهار باغچه با درختان کهن که البته در طول سالها تعداد زیادی از آنها بریده شده اند.
36 حجره به حیاط گشوده می شود که تقریباً تمامی آنها فعال می باشند. در نمادها، تزئیناعت آجری به کار رفته و خط بام، با شرفه ای چوبی، تقویت می شود. بیشتر بازشوها بجز یک یا دو مورد آنها فلزی شده اند. مجموعه باغچه ها که حدود 50 سانتیمتر پایین رفته است، درست در مرکز حیاط قرار ندارند و قرینه نیست.
از یک از حجره داران شنیدیم که قسمت غربی که باغچه اش کوچکتر است، چندین سال قبل تعویض شده است و به نظر می رسد، عدم تقارن از این دستکاری ناشی شده باشد.
نور در حیاط:
نور: شهر اصفهان، تقریباً رد تمامی فصول، آفتاب تندی دارد. در زمستانها به غیر از روزهایی که هوا ابری است، بین ساعت 10 تا 16 خورشید پر قدرت می تابد.
شاید اولین تأثیری که حیاط، پس از ورود به آن – از دالان تاریک – بر ما گذاشت، محوطه وسیع نورانی بود و نماها، سنگفرش ها که به خاطر این تابش، طلایی شده بودند. تأثیر تابش خورشید بر حیاط در چند مورد زیر نمود محسوسی داشت:
- حس سکون و یکنواختی در کل حیاط؛
- تضاد شدید بین نماهای زردِ نورانی با حفرهایی سیا؛ مثل ورودی دالانی و بازشوها؛
- سایه روشن های قوی در محدوده باغچه و بین درختان؛
- یکدست نمودن سنگفرش ها، ایجاد یکپارچگی در نوار دور حیاط؛
- منظره قوی و کشش دار از داخل حجره ها؛
- چرخش سایه و نور در طول روز بر روی نماها؛
- نفوذ پرتو آفتاب تا عمق حجره ها هنگام غروب؛
- سایه آدم های در رفت و آمد؛ تقویت بعدی ارتباطات؛
- سایه مشرفه برای تقویت وجودی آن؛
- سایه نماها بر روی سنگفرش، تقویت وجودی ضلعی که آفتاب نمی خورد و نسبت به بقیه اضلاع تضاد کمتری دارد؛
پر کردن کل فضای خالی حیاط، با وجودی تأثیر گذار که هست ولی دیده نمیشود؛
در درونگرایی و مرکز گرایی سنتی ها، عنصر حیاط در اغلب موارد نقش هسته را ایفا میکند، اما زمانی که به ماهیت حیاط یا سیمان فضای سر پوشیده تیمچه دقت کنی، با یک فضای وسیع «خالی» مواجه می شویم اما، همان فضای خالی بر مدد عناصر و مفاهیمی، ما تعدادی از آنها را بررسی کردیم؛ مثل نور در ارتباط با بقیه اجزاء مثل حجره ها، دالانها و آدم های نقش مهم «حیات» را ایفا می کند.