دانلود تحقیق مصرفی واژه ها

Word 73 KB 31947 18
مشخص نشده مشخص نشده عمران - معماری - شهرسازی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • قبل از اینکه به مصرفی و بررسی بناهای مورد بحث بپردازیم، لازم است که تعدادی از کلمات به کار رفته در متن را مصرفی و معانی و مفاهیم و مورد امتهایی که از نظر ما به یا کلمات تعلق می گیرد را بیان کنیم.

    سرا: به بنایی گفته می شود که حیاط در میانه دارد و دور تا دور حیاط را حجره هایی در یک یا دو طبقه فرا گرفته اند.

    تیمچه: این فضا به عوض حیاط، فضایی مسقف دارد که دور تا دور آن حجره ها در یک یا دو طبقه قرار دارند.

    سقف اغلب تیچه ها پر کار است و نورگیرهایی دارد.

    بازانداز: محلی که در آن اجناس تخلیه و بارگیری می شوند.

    دالان: فضای ممتد مسقف که ارتباط بین بناهایی مثل سرا و تیمچه را با راسته بازار یا بقیه قسمتها فراهم می سازد.

    بازشوی چوبی : در و پنجره ای که با چوب ساخته و تزئین شده است و می تواند با لولا جابه جا شود یا به کل برداشته شده، کنار گذاشته شود.

    در بررسی موارد خاص هر جا معانی و مفاهیم جدا از بحثهای معمارانه دریافت کردیم از علامت (*) در مصرفی آن استفاده کردیم، اغلب این دریافتها درونی بوده و بحثی درباره آن صورت نگرفته و فقط در جهت بیان تأثیرات فضایی بر روح و روانمان بازگو شده است.

    ترکیب بندی کلی فضاها: به طور کلی می توان گفت سرا، با مطرح ترین واحد تشکیل دهنده و خود یعنی حیاط، هیت گرفته و در اطراف حیاط، واحدهای تجاری شروع به شکل گیری و فعالیت کرده اند.

    این واحدها از کوچکترین خود، یعنی حجره گرفته تا حیاطهای کوچکی که مصرفی شدند همه رو به مرکز مجموعه یعنی حیاط دارند.

    این ارتباطیا کاملاً مستقیم است با مثل حجره های داخل حیا.

    و یا غیر مستقیم؛ مثل حجره های دالانها و حیاط های کوچک که توسط دالانها به سم حیاط کشیده شده اند.

    در هر صورت ترکیب بندی کل فضا به وحدت و یکپارچگی و از همه مهمتر ارتباط در مرکز سرا یعنی حیاط می انجامد.

    با وجود این همه در ارتباط تیمچه پوستی گلشن استقلال هر کدام از واحدها، خصوصاً تیمچه به خوبی حفظ شده است.

    این ارتباط شدید در بطن هنجارهای بازار و تعاریف تیمچه و سرا نهفته باشد.

    اما آنچه از ظاهر پیداست دو واحد تجاری مستقل است که حتی در نگاه اول نمی توان فهمید تا چه حد از حیث معماری درهم فرو رفته اند.

    در ترکیب کلی تر، یعنی اتصال و ارتباط تیمچه و سرا با راسته اصلی بازار هم این دو واحد مانند شاخ و برگ درخت به تنه اصلی متصل هستند و از سژیان و جنبش راسته بازار تغذیه می کنند.

    بنابراین سراها و تیمچه ها در کنار رشد ارگانیک راسته بازار، در هر فضا و مساحت مناسبی به این شاهرگ چسبیده اند، اما پس از این تولد با نظم و ترتیب خاص معماری خویش بزرگ شود شخصیت یافته اند.

    آنچه که مسلم است با واحدهای نزدیکتر به تنه اصلی در این جنبش و تغذیه سهیم تر هستند.

    دالانهای قسمت غربی حجره های فعالتری نسبت به دو دالان دیگر سرا دارند.

    در خود این دالانها هم حجره های نزدیک به در ورودی فعالتر هستند.

    البته تغییر کاربری اغلب حجره های سرا از عمده فروشی به خرده فروشی مانند حجره های راسته بازار در این ارتباط موثر است.

    با وجود اینکه از گذشته کارکرد این فضاها تصویر دقیقی نداریم، ولی به خوبی حس می شود که حجره های قسمت شرقی که از راسته بازار دورتر هستند، استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به انبار را دارا می باشند.

    به طور کلی قسمت شرقی از سکون و یکنواختی بیشتری برخوردار است.

    در بحث دالانها به این نکته اشاره می شود که دالانهای غربی به علت دارا بودن امتیاز ذکر شود از تزئینات بیشتری برخوردار هستند و کلاً با دو دالان شرقی متفاوت هستند.

    خوب بود این مطالب با تصویر همراه می شد.

    مصرفی کلی مجموعه سرای گلشن و تیمچه پوستی: مجموعه سرای گلشن از بناهای بزرگ و به گفته بازاریها، مهم بازار اصفهان است که توسط ط حاجی آقا محمد زمانی » در زمان کریم خان زند نماینده والی محلی اصفهان تأسیس شده است.

    سرای گلشن طبق وقفنامه، وقف روشنایی حرم مطهر امام علی (ع) می باشد.

    تاریخ تأسیس حدوداً 1782م.

    می باشد.([1]) تیمچه پوستی یا همزمان با سرا ساخته شده، چون به حد برای سرا چسبیده است و یا یک بنای قاجاری است.(2) این مجموعه تقریباً وسط بازار اصفهان قرار دارد.

    دو ورودی غربی سرا و تنها ورودی تیمچه پوستی در راسته معروف به گلشن قرار دارند.

    فعالیت عمده این راسته، سرای گلشن و تیمچه پوستی پارچه فروشی می باشد.

    جنوب سرای گلشن محوطه بازی وجود دارد که محلیان به آن بارانداز می گویند.

    اجناس تجار و حجره در آن تخلیه می شود.

    ورودی سوم سرا به این بارانداز گشوده می‌شود.

    بارانداز گلشن در قدیم بنایی فعال بوده که از قسمتهای مختلفی تشکیل می شده است.

    ولی متأسفانه این بنا حدود 30 سال پیش تخریب شده است.

    در پلانی که از کتاب Der Bazar von Istahan در باده سرای گلشن اخذ شده است، پلان وضعیت قبلی بارانداز مشخص است.

    بنای سرای گلشن تشکیل شده از یک حیاط در میانه با حوض و باغچه و یک طبقه حجره در اطراف.

    در امتداد ورودیهای سرا دالانهایی قرار دارند که به چهار گوشه حیط منتهی می شود.

    دالان سمت شمال شرقی به حیاط بسته کوچکی می رسد که تعدادی حجره دارد و هم اکنون انبار می باشند.

    این حیاط بازسازی شده است.

    در قسمت شمال شرقی سرا حیاط کوچک کشکولی وجود دارد که از تزئینات دیوار ها و حجره هایش پیداست که زمانی فعال و با اهمیت بوده است.

    ولی اکنون حجره ها به انبار تبدیل شده است.

    در کتاب Der Bazar von Istahan آمده است که ماشینهای دستی اتوماتیک در حجره‌های اطراف این حیاط مشغول به کار بوده اند.

    در قسمتهای شمال غربی و جنوب غربی سرا هم حیاطهای کوچکی هستند که البته حجره های آنها بازسازی شود و فعال هستند.

    در قسمت جنوب شرقی سرا کنار، مسجد، فضایی سر پوشیده با سقف صاف قرار دارد که حجره دالان به آن تیمچه می گویند.

    شاید این مکان قبلاً تیمچه ای بوده که سقفش فرو ریخته و این سقف صاف را برای آن زده اند که البته با توجه به شکل دیوارها احتمال آن کم است و یا حیاط کوچکی بوده است.

    نکته قابل توجه این که تمام بازشوهای حجره های این به اصطلاح تیمچه هنوز چوبی هستند و بازسازی شده اند.

    خود تیمچه هم به نظر می رسد که مرمت شده است.

    با این امتیازات محیط زیبا و دلنشینی است، هر چند که تاکنون به صورت انباری درآمده است و فضا تعریف خود را از دست داده است.

    اما به عنوان مثالی که تا حد زیادی به گشذته خویش نزدیک است.

    قابل بررسی می‌باشد.

    سرا و تیمچه هندسه تقریباً منظمی دارند، به جز دالان شمال غربی که از اثر جلوآمدگی حجره های راسته بازار با محورهای اصلی حیاط زاویه دارد، بقیه دالان ها به موازات یکی از محورها و برای ورود به حیاط کشکولی، شکست یافته اند.

    این نظم تا حد زیادی در مادهای حیاط مشهود است.

    باغچه ها و حوض قرینه کامل نیستند اما با تکیه بر این مطلب که در طول زمان دست خوش تغییر بوده اند، می توان حدس زد که با نظم حیاط همخوانی داشته اند.

    تیمچه پوستی که درون حجره های قسمت غربی سرا و حجره های راسته گلشن قرار دارد، جزء مجموعه محسوب می شود اما با نظم خاص خود ورودی مجزا از راسته بازار، می تواند مبنایی مستقل به حساب آید.

    فضای داخلی تیمچه بسیار زیاد زیباست و سقف آن جزو یکی از پرکارترین سقفهای تیمچه های بازار اصفهان می باشد.

    از دیگر بخش های سرا می توان به مسجد گلشن اشاره کرد که در جنوب شرقی سرا واقع شده است.

    این مسجد به تازگی مرمت شده است و بر روی آن گنبد زده اند.

    فضای داخلی از یک هشت ضلعی تشکیل شده که پستوهایی در چهار طرف وجود دارد.

    در انتهای پستوی شمالی اتاقی برای خوابیدن وجود دارد.

    حیاط : حیاط کشکولی یک طبقه سرا، تقریباً کل مساحت مجموعه را به خود اختصاص داده است.

    چهار دالان به گوشه های این حیاط ختم می شوند.

    جلوی ورودی ها، چهار حوض کشکولی قرار دارند.

    وسط حیاط حوض دواری هست با چهار باغچه با درختان کهن که البته در طول سالها تعداد زیادی از آنها بریده شده اند.

    36 حجره به حیاط گشوده می شود که تقریباً تمامی آنها فعال می باشند.

    در نمادها، تزئیناعت آجری به کار رفته و خط بام، با شرفه ای چوبی، تقویت می شود.

    بیشتر بازشوها بجز یک یا دو مورد آنها فلزی شده اند.

    مجموعه باغچه ها که حدود 50 سانتیمتر پایین رفته است، درست در مرکز حیاط قرار ندارند و قرینه نیست.

    از یک از حجره داران شنیدیم که قسمت غربی که باغچه اش کوچکتر است، چندین سال قبل تعویض شده است و به نظر می رسد، عدم تقارن از این دستکاری ناشی شده باشد.

    نور در حیاط: نور: شهر اصفهان، تقریباً رد تمامی فصول، آفتاب تندی دارد.

    در زمستانها به غیر از روزهایی که هوا ابری است، بین ساعت 10 تا 16 خورشید پر قدرت می تابد.

    شاید اولین تأثیری که حیاط، پس از ورود به آن – از دالان تاریک – بر ما گذاشت، محوطه وسیع نورانی بود و نماها، سنگفرش ها که به خاطر این تابش، طلایی شده بودند.

    تأثیر تابش خورشید بر حیاط در چند مورد زیر نمود محسوسی داشت: - حس سکون و یکنواختی در کل حیاط؛ - تضاد شدید بین نماهای زردِ نورانی با حفرهایی سیا؛ مثل ورودی دالانی و بازشوها؛ - سایه روشن های قوی در محدوده باغچه و بین درختان؛ - یکدست نمودن سنگفرش ها، ایجاد یکپارچگی در نوار دور حیاط؛ - منظره قوی و کشش دار از داخل حجره ها؛ - چرخش سایه و نور در طول روز بر روی نماها؛ - نفوذ پرتو‌ آفتاب تا عمق حجره ها هنگام غروب؛ - سایه آدم های در رفت و آمد؛ تقویت بعدی ارتباطات؛ - سایه مشرفه برای تقویت وجودی آن؛ - سایه نماها بر روی سنگفرش، تقویت وجودی ضلعی که‌‌ آفتاب نمی خورد و نسبت به بقیه اضلاع تضاد کمتری دارد؛ پر کردن کل فضای خالی حیاط، با وجودی تأثیر گذار که هست ولی دیده نمی‌شود؛ در درونگرایی و مرکز گرایی سنتی ها، عنصر حیاط در اغلب موارد نقش هسته را ایفا می‌کند، اما زمانی که به ماهیت حیاط یا سیمان فضای سر پوشیده تیمچه دقت کنی، با یک فضای وسیع «خالی» مواجه می شویم اما، همان فضای خالی بر مدد عناصر و مفاهیمی، ما تعدادی از آنها را بررسی کردیم؛ مثل نور در ارتباط با بقیه اجزاء مثل حجره‌ ها، دالانها و آدم های نقش مهم «حیات» را ایفا می کند.

    در درونگرایی و مرکز گرایی سنتی ها، عنصر حیاط در اغلب موارد نقش هسته را ایفا می‌کند، اما زمانی که به ماهیت حیاط یا سیمان فضای سر پوشیده تیمچه دقت کنی، با یک فضای وسیع «خالی» مواجه می شویم اما، همان فضای خالی بر مدد عناصر و مفاهیمی، ما تعدادی از آنها را بررسی کردیم؛ مثل نور در ارتباط با بقیه اجزاء مثل حجره‌ها، دالانها و آدم های نقش مهم «حیات» را ایفا می کند.

    تناسبات حیاط: تناسبات: در نگاه اول، شخص است که حیاط سرا، تناسبات نشسته ای دارد.

    وسعت حیاط و ارتفاع کم، عامل رسیدن به این کشیدگی در سمت افق است.

    این کشیدگی در حاشیه باغچه، یعنی در فضای گذر و رفت وآمد هم حس می شود و پرسپکتیوی نسبتاً قوی می سازد.

    به علت این که چشم انسان، در افق با زاویه بازتری فضاها را می بیند، منظره وسیعتری در این حیاط، در پرسپکتیو دیده می شود.

    البته پرسپکتیوهای افقی حیاط، با عناصری مثل درختان کشید.

    رو به بالا به طابق و قوس های نما تحویل می شود.

    وجود حوض های کشکولی که تقریباً با پلان حیاط متناسب هستند، در بدو ورود در تعدیل فضای کلی، با قرار گرفتن در جهت عکس قرارگیری حیاط مؤثر است.

    تناسبات حیاط در موارد زیر تأثیر گذار است: - شناسایی سریع فضا و احساس امنیت با پرسپکتیوهایی که در افق به خوبی پیش می‌‌روند؛ - قرار سکون حیاط به عنوان هسته؛ محورهای حیاط: محورها: حیاط کشکولی، دو محور عمود بر هم دارد و با طرح چهار باغچه و کفسازی به وضوح مشخص می شود.

    تقارن نماها هم ناشی از وجود دو محور است.

    حوض ورود در مرکز تقارن هم موید این مطلب است.

    اما، محورهای فیزیکی، بر محورهای حرکتی منطبق نیستند.

    اصولاً چرخش اصل حرکت‌های داخل حیاط را تشکیل می دهد، بنابراین به نظر می رسد که محورهای عمود بر هم حیاط، بیشتر در تقویت مرکز گرایی مؤثر هستند.

    نماهای حیاط: نماها: نماهای حیاط را ردیف حجره هایی تشکیل می دهد که بازشوهای آنها در قدیم چوبی، بوده اند.

    اما اکنون بیشتر آنها فلزی شده اند.

    تزئینات لچک های نماها آجری است و متنوع هم هستند.

    شرفه خط نماد آسمان را جدا می کند و نقش واسطه را ایفا می کند.

    این نماهای افقی کشیده با تناسبات بازشوهای حجره ها که به سمت بالا اشاره دارند، تحویل می شود.

    نتاب های مستطیل که در اطراف هر باز شد با آجرکاری جلو آمده هم در این امر، موثر است.

    دو محور عمود بر هم حیاط، عامل تقارن نماها هستند.

    حجره وسطی در هر نما با عرض بیشتر و تزئینات متفاوت شاخص می شود.

    شکستگی و فرم کشکولی حیاط، مفصل مناسبی برای اتصال دو نمای مجاور است.

    کنار هم قرار دادن حجره ها به این ترتیب است که با دو عرض متفاوت، یکی در میان چیده شده اند، عرض ورودی دالانها هم از این قانون تبعیت می کند.

    حرکت در حیاط: حرکت در حیاط: حرکت در حیاط سرا، به صورت چرخشی انجام می شود.

    دلیل واضح این اتفاق حجره‌های اطراف حیاط هستند.

    برای این که سیر چرخش بهتر شناخته شود، باغچه ها وسیع شده اند و از مساحت حیاط، نواری که دور می زند، باقی می ماند.

    هنگام ورود بر حیاط، حوض جلوی حرکت را می گیرد و علاوه بر مکث کوتاه، خود بر خود حرکت را به سمت یکی از اضلاع در حاشیه نما، هدایت می کند.

    در طول نما، تغییر عوض حجره ها، در ایجاد حس حرکت و پویایی موثر است.

    تناسبات نماها و حاشیه ها، نیز در ایجاد حس حرکت در امتداد خودشان موثر هستند.

    در بازگشت کشش حفره سیاه دالانها، حداقل برای فرار از گرما، هم که شده سیر را خاتمه می دهد.

    تأثیر آب و گیاهان در حیاط: تأثیر آب و گیاهان به غیر از این که درختان در حیاط ایجاد سایه می کنند و در تولید نسیم مؤثر هستند و حوض ها محیط اطرافشان را مرطوب و خنک می کنند و اگر فواره ها هم کار کنند تهویه مطبوع محیط را به همراه دارند، در زمینه های معامارانه زیر نیز تأثیر گذار هستند: - تعدیل تناسبات حیاط توسط درختان بلند؛ - تقویت مرکز گرایی با فرم چهار باغچه؛ - قرارگیری حوض در مرکز تقاطع دو محور برای تقویت اصل مرکز گرایی؛ - تعدیل رنگ زرد حیاط با سبز درختان؛ - پویایی بخشیدن و افزایش نشاط حیاط نشسته سرا با تناسبات افقی؛ - رشد سنی و فیزیکی و تغییر ظاهر حیاط به مرور زمان؛ - منظره زیبا و پر انرژی از داخل حجره ها بر حیاط؛ - ایفای نقش فضای سبز برای واحد مستقل سرا؛ - پر کردن گسترده خالی حیاط؛ - بیرون زدن از خط آسمان، عدم یکنواخت در نماها؛ بنابراین کاملاً مشخص است که اگر باغچه ها را از حیاط حذف کنیم، سرا بسیار به کار و افسرای بیرون شهری شبیه می شود و تناسبات حیاط بهم می ریزد.

    حتی اگر باغچه ها حذف شوند ولی درختان باقی بمانند باز درختان، خارج از مرکزگرایی، تأثیر گذار هستند.

    اگر درختان نباشتند، وسعت حیاط، حرکت چرخشی را از بین می برد و تناسبات افقی شدت بیشتری پیدا می کنند.

    دالان ها: همانطور که گفته شد، این سرا دالان دارد که سه تای آنها ورودیهای دارند و بافت بازار متصل هستند و دیگری در حیاط کوچکی بن بست می شود.

    دو دالان غربی طویلتر هستند.

    سقف آنها تزئینات آجری دارد و به راسته گلشن گشوده می شوند.

    این او دالان تعداید هم حجره دارند که فعال هستند، اغلب حجره های طبقه دوم این دالانها فعال نیستند.

    راه پله هایی برای دسترسی به حجره های طبقه سوم وجود دارد که البته در دالان شمال غربی مسدود شده است.

    ارتفاع این دو دالان هم از دو دالان شرقی بیشتر است.

    نورگیرهای بیشتری هم دارند.

    بجز دالان شمال غربی که به علت جلوآمدگی حجره های راسته، با آن زاویه دارد، بقیه فقط یک شکست 45 درجه برای ورود به حیاط کشکولی دارند.

    نور در دالانها: بررسی « نور» در دالانها روشنایی دالانها توسط نورگیرهایی که در طاقهای سقف هستند، پنجره مشبک و دهنه ورودی حیاط.

    تأمین می شود.

    اما این روشنایی، با آن حالتی که حیاط داشت، تفاوت بسیاری دارد.

    نورگیرهای سقف، حتی دهنه ورودی حیاط، هرگز همه فضای دالان را روش نمی کنند.

    به نظر می آید، که این نورگیرها، خیلی بیشتر از آنکه به روشن ساختن و معرفی کل فضا بپردازند، عواملی هستند تا حجره ها نور گرفته و مطرح شوند.

    همانطور که در عکس پیداست، بررسی هر کدام از حجره های طبقه بالا، قرص نوری در میان تاریکی می درخشد این پرتو تا اعماق حجره نفوذ می کند و به کمک نمای بازشهای بالا می آید که به ظاهر مهجورترند و کمتر مورد توجه و اهمیت واقع می‌شوند.

    به علاوه این چرخش و حرکت قرص نور در طول مدت روز بر روی دیوارها، به فضای تاریک دالان پویایی و حیات می بخشد.

    در انتهای دالان نیمه تاریک و خنک، پنجره مشبک، عنصر واسطه ای است بین دهنه پر نور و سقف تاریک، پنجره مشبک تضاد شدید بین سیاهی و نور را تعدیل می سازد، و چشم را لحظاتی در خود درگیر می سازد تا از هجوم نور به سمت چشم از دهنه جلوگیری شود.

    در میان سقف تاریک، البته با تزئینات خاص خودش، هر کدام از نورگیرها، مثل خورشید می درخشد و هر کدام در این خورشیدهای کوچک به حجره‌هایی که در میان تویزه ها هستند، اختصاص دارد.

    تأثیر نفوذ پرتور نور، به حجره ها سمت شمالی دالانهای غربی در کشیدگی آنها هم موثر بوده است.

    همانطور که در پلان مشاهده می شود، حجره های سمت جنوبی که پرتو نور می تواند به آنها داخل شود، کم عمق تر هستند.

    تکرار این نقاط تمرکز بر روی سقف، پشت سر هم، در ایجاد حس حرکت در طول دالان موثر است.

    یکی بعد از دیگری، مراحل را طی می کند.

    هر مرحله، در این میان یک حجره است و یک مکث می طلبد تا دوباره سیر را ادامه دهد.

    زمانی که پرتو نور به حجره ها می تابد، قرص نوری درست مانند سوراخ خالی بالا نمایان می شود.

    شاید ماهیت این سوراخ « خالی بودن» باشد، ولی تأثیر بودن چیزی که دیده نمی شود، ولی وجود دارد، بر روی دیوارها به خوبی پیداست.

    شکست و پرسپک+تیو در دالانها: شکست و پرسپکتیو: همه دالانهای سرا، هنگام رسیدن به حیاط 45 درجه شکست دارند.

    این شکست در دو بخش موثر است: - هنگام حرکت در طول دالان به سمت حیاط؛ - هنگام خروج از دالان و ورد به حیاط؛ هنگام حرکت در طول دالان، به علت چرخش، منظره کاملی از حیاط پیدا نیست، در واقع ما نمی توانیم همه مساحت دهنه خروجی از دالان را تماشا کنیم.

    بدین ترتیب، هر چه به سمت حیاط جلو می رویم، این منظر بازتر شده و پرسپکتیو تکمیل تر می شود.

    بنابراین منظره حیاط یک قاب عکس ساکن نیست بلکه کاملاً پویاست و در هر قدم تغییر می کند.

    این حرکت و تکامل در منظره روبرو عامل ایجاد انگیزه برای حرکت به سمت جلو است و حیاط که هسته سرا را تشکیل دهد در لحظه اول با هر نگاه محجول و گذارایی درک نمی شود.

    به علاوه نور هم کم کم، به چشم ما که با تاریکی دالان اجین است، وارد می شود.

    این شکست، هم در برخورد نور به ورودی حیاط و تمایز این نقطه مؤثر است و هم در شکست سیر باد و قرار گرفتن در زاویه ای که حداکثر میزان نسیم از طریق ورودی به دالان وارد شود.

    هنگام خروج از حیاط هم، به علت زاویه دید، پرسپکتیو دو نقطه ایی گسترده ای پیش روی ناظر قرار می گیرد و فضای حیاط سریع شناسایی می شود.

    به علاوه، مثلثی که در نقطه شکست وجود دارد، مکان مناسبی برای تامل قبل از ورود به حیاط است.

    تغییر ارتفاعات در دالانها: تغییر ارتفاعات: تغییر کردن ارتفاعات، بین تویزه ها و بالاترین نقطه طاقها، یعنی سوراخ ها سقف، در ایجاد پرسپکتیو های جدید، هنگام حرکت مؤثر است.

    همانطور که در عکس پیداست، مخفی شدن قسمت هایی از سقف پشت تویزه ها و پیدا شدن آن هنگام حرکت به سمت جلو، هم به پویایی و جنبش پرسپکتیو ها و فضا کمک می کند و هم درک محسوس تر مراحلی که طی می شود.

    این مراحل، حجره‌ها هستند که بین دو تویزه قرار دارند.

    قرار گیری حجره ها میا تویزه ها در معرفی بهتر و تشخیص حجره ها نقش بسزایی دارد.

    پایین تر بودن سطح تویزه ها، باعث می شود که نسبت به بقیه قسمت ها، تاریک بماند و تضادی را ایجاد می کند که باعث تقویت تأثیراتی که ذکر کردیم، می باشد.

    به علاوه، این فضا مسلماً به عدم یکنواختی، نیازمند است.

    چون دالان یک مسیر حرکتی است و فضای مرکزگرایی نیست که بتوان با یک گنبد خانه برای آن سقف زد یا طاق گهواره ای زد فقط جهت می دهد ولی در حرکت همراهی نمی کند.

    مقایسه حجره های بالا و پایین دالانها: مقایسه حجره های بالا با پایین اولین نکته ای که در مقایسه به ذهن می رسد این است که بازشوهای حجره های پایین در هستند ولی بازشوهای بالا پنجره.

    بنابراین این مسئله که چرا بازشوهای پایین بلند قدترند پاسخ می گیرد.

    به علاوه، چون زاویه دید در حجره های بالا، کلاص به سمت پایین یا حداکثر روبرو است، پس از ارتفاعی به بالا به بازشو نیاز نیست.

    بازشوهای بالا به فضای دالان مسلط‌ ترند بنابراین به مساحت کمتری به عنوان بازشو برای ارتباطات نیازمندند.

    از حیث نورگیری هم حجره های بالا مزایایی دارند، از جمله نزدیک بودن به سوراخ‌های سقف، پس بازشوهای پایین برای تأمین نور بیشتر به بازشوهای بزرگتری احتیاج دارند.

    در کل، چون از ارتفاعی به بعد، در بازشوهای بالا تویزه های شروع به حرکت می کنند و دیوار به سقف بازشوهای بالا تا بالاترین نقطه سقف، چیزی حدود همان ارتفاع بازشوهای پایین است.

    حجره های پایین عمیق تر هستند و بادی تناسبات داخلی با ارتفاع بیشتر تعدیل شود.

    می بینیم که تناسبات حجره های بالا و پایین که تناسبات حجره های بالا و پایین بسیار مهم نزدیک است.

    حجره های پایین در رفت و آمد و جنبش داخل محدوده خود، قسمتی از جلوی حجره خود در دالان را نیز دارا می باشند، در حالیکه حجره های بالا این محدوده را ندارند.

    پس احساس می شود که فعالیت ها در طبقه بالا، باید از سکون و قرار بیشتری برخوردار باشد.

    در دالان جنوب غربی که تعدادی از حجره های طبقه دوم فعال بود، مشاهده کردیم که بیشتر این حجره ها کارگاهی هستند و به کار دوخت و دوز مشغولند.

    در حالیکه حجره های پایین به فورش تجارت می پردازند.

    فرم سقف در دالانها: فرم سقف: سقف های گنبدین دالانها تزئینات آجری دارند و رسمی بندی شده اند.

    تزئینات بر قسمت از سقف با دیگری متفاوت است، آجرکاری حاشیه سوراخ ها هم از یک دایره ساده تا فرم ستاده ای تغییر می کند.

    نکته مهم در ارتباط با سقف، اتصال دیوار به سقف است که توسط تویزه ها صورت می‌پذیرد.

    و دیوار سقف را دیگر نمی توان از این قسمت جدا کرد و به طور مستقل شناسایی نمود.

    به نظر می رسد که تویزه ها مجموعه دالان را در آغوش گرفته اند.

    فرم بازشوهای حجره‌های دالانها: فرم بازشوها: در یک بازشو از لحاظ دو بخش اصلی وجود دارد: - پایه.

    - قوس که روی پایه قرار می گیرد.

    قسمت پایه اغلب می تواند به طور کامل گشوده شود و ابعاد کارکردی دارد.

    ولی قوس‌های نوک تیز، در تزئینات چوبی خود، تعداد سوراخ دارند که نورگیر هستند.

    در حجره های طبقه پایین قسمت پایه بلندتر است، در توضیحاات مقایسه حجره های بالا و پایین علت این است تفاوت روشن شده است.

    قسمت پایه در کادر خود، شخصیت و کارکر مشخصی دارد.

    قوس ها از لحاظ و اتصالات قابل بررسی هستند.

    در عکس پیداست که: قوس نوک تیز، واسطه اتصال قسمت پایه با طاق سقف است.

    اما این قوس نوک تیز در تناسبات بازشو و مهمتر در تناسبات سقف حجره ها که همین قوس را دارند نیز موثر است.

    بنابراین به طور همزمان در جایگیری های متفاوتی به طرز شایسته ای ظاهر می شود.

    به علاوه فرم بازشوها، ارتباطی با نورگیرها دارند.

    چون نوک تیز قوس ها، به نورگیرها اشاره دارند و به آنها می رسند.

    بازشوهای دالانها در قمست پایین همه فلزی شده اند اما در طبقه بالا نمونه های ذی قیمتی، هنوز یافت می شود.

    تیمچه پوستی: معرفی تیمچه پوستی: تمیچه پوستی یک فضای سرپوشیده 2 طبقه است که سه نورگیر دارد و حفره هایی در گوشه های رسمی بندیهای سقف که فضا را روشن می کنند.

    تمیچه در قسمت اصلی خود 21 حجره دارد.

    تنها ورودی تیمچه دالانی کوچک است که به راسته گلشن گشوده می شود.

    دسترسی به طبقه دوم و حرکت بر روی تراس چوبی از راه پله های قسمت جانبی موثر است.

    این قسمت ضمیمه سقفی صاف و چوبی، چهار ستون و نورگیر هشت ضلعی دارد.

    بازشوهای پایین همه فلزی اند ولی بازشوهای بالا همه هنوز چوبی مانده اند و تعدادی از آنها به خوبی بازسازی شده است اما اغلب حجره های بالا غیره فعال هستند.

    سقف پر کار تیمچه در اثر بی توجه و عدم وقت و بازسازی به موقع در حال خراب شدن است.

    این رسمی بندیهای گچی در قمست هایی فرو ریخته است.

    علت اصلی خرابی شسته شدن پوسته بر اثر نفوذ آب باران به نظر می رسد.

    سقف تیمچه: سقف تیمچه: یکی از زیباترین و تأثیر گذارترین قسمت های تیمچه سقف آن است که تشکیل شده از سه نورگیر با رسمی بندی و رسمی بندهایی هم در گوشه ها وجود دارد که پلان کشکولی را تکمیل می کند.

    سقف با تزئینات، علاوه بر این که مایه زیبایی و تنوع فضا شده است.

    در انتقال معانی که در درک ماهیت تیمچه نهفته است، بسیار قوی است.

    طراحی خاص این سقف با شبکه ای که بر روی آن اجرا شده است و اتصال طاقهایش به دیوارها، همه مایه یکپارچگی و وحدت فضا هستند.

    پس از ورود به تیمچه، در نگاه اول، فضای منسجمی حس می شود.

    که در اطراف فضای خالی که ما در آن قرار داریم، کشیده شده است.

    در واقع می توان گفت که تیمچه نه دیوار دارد نه سقف، بلکه پوستی الاستیک به تن کرده، که تا نزدیک زمین، آن را در بر گرفته است و کشش و فشارش حس می شود.

    این که سقف، مکعب تیمچه را در آغوش گرفته است.

    به خوبی از اتصال گوشه های هر بخشی به دیوار مشهود است.

    اما تأثیرات این یکپارچگی و ادغام سطح دیوار و سقف در هم می تواند موارد زیر باشد: - اعطای شخصیت قوی به فیزیک- تمیچه؛ - آرامش و وقار کل مجموعه به دلیل وحدت وجودی اش؛ - تقویت نیاز تأمل و تفکر در محیط؛ - دعوت به مکث و مشغول شدن به محیط؛ - ایجاد حس فلک گونه نسبت به سقف؛ - مرکزگرایی در عین داشتن یک محور اصلی؛ بنابراین، سقف تیمچه، به دلیل زیبایی ظاهری خود، جذاب است، اما جذبه واقعی اش از تعلق داشتن محیط اطراف به خودش نشئت می گیرد.

    خوب بود درباره نسبت شکل سقف، و پلان کشکولی نیز توضیح می دادید= اینکه چگونه این دو با هم جور شده اند و توافق یافته اند.

    نور در تیمچه: نور: روشنایی فضای – تیمچه از طریق سه نورگیر سقف و حفره های گوشه ها تأمین می‌شود.

    ولی آنچه که به خوبی حس می شود این است که نورپردازی تیمچه خیلی خاص روشن شدن فضا و درک محیط نیست.

    نورپردازی تیمه در ارتباط مستقیم با فرم سقف و ارتباط آن دیوارها و فضا، در سایه روشن های روی رسمی بندی ها، به خوئبی ایفای نقش می کند.

    چون پرتو نور تقریباً مماس سطوح رسمی بندی می تابد، درگوشه‌ها ایجاد سایه ها و نیمه سایه هایی می کند که سطوح رسمی بندی ها را برجسته می کند.

    این سیاه و نیم سایه در کل فضا ایجاد می شود، ولی قوی تیرین نحوه خود را با قرص نوری که بر دیوارها، بازشوها و کف تیمچه ظاهر می شود، حرکت می کند و هنگام غروب محو می شود، نشان می دهد.

    سه نورگیر و سوراخ سقف کافی هستند تا در تمام طول روز مساحت زیادی توسط قوس های نور که عینیت سوراخ های پر از نور، هستند، لمس شود.

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

کلمات کلیدی: حجره‌ - حیاط - دالان - سرا - فضا - گلشن

مصرفي واژه ها: قبل از اينکه به مصرفي و بررسي بناهاي مورد بحث بپردازيم، لازم است که تعدادي از کلمات به کار رفته در متن را مصرفي و معاني و مفاهيم و مورد امتهايي که از نظر ما به يا کلمات تعلق مي گيرد را بيان کنيم. سرا: به بنايي گفته مي شود که حياط

سبک معماري در مجموعه سراي گلشن و تيمچه پوستي مصرفي واژه ها: قبل از اينکه به مصرفي و بررسي بناهاي مورد بحث بپردازيم، لازم است که تعدادي از کلمات به کار رفته در متن را مصرفي و معاني و مفاهيم و مورد امتهايي که از نظر ما به يا کلمات تعلق مي گيرد ر

مصرفي واژه ها: قبل از اينکه به مصرفي و بررسي بناهاي مورد بحث بپردازيم، لازم است که تعدادي از کلمات به کار رفته در متن را مصرفي و معاني و مفاهيم و مورد امتهايي که از نظر ما به يا کلمات تعلق مي گيرد را بيان کنيم. سرا: به بنايي گفته مي شود که حياط

با نگاهي اجهالي به فضاهاي ورودي بناهاي اسلامي ايران خاصه يزد اين موضوع به ذهن خطور مي کند که وسعت اين فضا و تحليل و حتي معرفي اين فضاها از يک پروژه‌‌ي انفرادي دانشگاهي فراتر رفته و به يک تحقيق علمي با نفرات بيشتر و کار مداوم و دامنه دار تبديل خواهد

بررسی فضاهای تجاری: 3-3-2-2- اهمیت تجاری تبریز و دلائل شکل گیری بازار: تبریز، مرکز منطقه تاریخی آذربایجان و چهارمین شهر بزرگ ایران، بزرگترین بازار تاریخی سرزمین ما را در خود جای داده است. پس از تسلط کامل حکومت مرکزی بر آذربایجان ، و گسترش امپراتوری اسلامی، از یک سو تا شمال آفریقا و از سوی دیگر تا مرز هندوستان تجارت رونق یافت و راههای پر رفت و آمد موجب شکوفایی و قدرت یافتن قلعه ...

ساده تر از همه چنین می توان گفت که کاروانسرا ساختمانی است که کاروان را در خود جای می دهد و بزرگ ترین نوع ساختمانهای اسلامی است. پلان آن معمولا مربع یا مستطیل شکل است، با یک ورودی برجسته عظیم و بلند، معمولا ساده و بدون نقش، با دیوارهایی که گاهی اوقات بادگیرهایی در انتهای آن تعبیه شده است. یک دالان با طاق قوسی که مابین ورودی و حیاط داخلی قرار گرفته است، فضای کافی را برای جا دادن ...

اهمیت تجاری تبریز و دلائل شکل گیری بازار: تبریز، مرکز منطقه تاریخی آذربایجان و چهارمین شهر بزرگ ایران، بزرگترین بازار تاریخی سرزمین ما را در خود جای داده است. پس از تسلط کامل حکومت مرکزی بر آذربایجان ، و گسترش امپراتوری اسلامی، از یک سو تا شمال آفریقا و از سوی دیگر تا مرز هندوستان تجارت رونق یافت و راههای پر رفت و آمد موجب شکوفایی و قدرت یافتن قلعه کوچک تا روی شد که بعدها نام ...

کاروانسراها ، مهمانخانه های بین راهی کشور ایران در طی قرون متمادی گذشته بوده و سابقه آن به دوره هخامنشی یعنی بیش از دو هزار و پانصد سال قبل می رسد. در داخل شهر ها نیز کاروانسرا برای اقامت مسافران احداث می شده است . به دلیل خشکی نسبی آب و هوا در بخش عمده ای از کشور ایران و دور بودن شهرها و آبادی ها از یکدیگر ، وجود نقاطی جهت استراحت و تهیه آذوقه در بین راه ، امری حیاتی و ضروری ...

زيگورات معماري مذهبي ويژه شهرهاي عمده بين النهرين(عراق کنوني) و ايران بوده است که بصورت برج مطبق هرمي شکل بنا ميشد. ساخت زيگوراتها از 4200 تا 2500 سال پيش متداول بوده است. زيگورات بناي خشتي تو پر فاقد فضاهاي داخلي است که سطح خارجي آن داراي پوششي

مقدمه: هنر معماري در ايران از سابقه اي کهن برخوردار است و در هر زمان دستهاي توانا و ذهن خلاق و ذوق مردم هنردوست اين سرزمين پديده هاي شگرف بوجود آورده که در بسياري از موارد اصول آن ريشع در هنر معماري جهان شده است. پاره اي از اين آثار در گوشه و ک

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول