دانلود تحقیق روابط بین تدریس و یادگیری

Word 462 KB 31979 174
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • می‌توان با عمل تدریس کمیت و کیفیت و سرعت یادگیری را افزایش داد و یا شرایط را برای یادگیری اموری که در شرایط معمولی امکان پذیر نیت فراهم نمود.

    تفاوت بین تدریس و یادگیری: 1- یادگیری در همه جا و همیشه و فنی بدون تدریس صورت خواهد گرفت یا در حالی که هر تدریسی یاد داده نمی‌شود.

    2- نظریه‌های دیگری، صرفاً به پدیده‌های یادگیری توجه دارد و همیشه معطوف به شاگرد است؛ به عبارت دیگر، نظریه‌های یادگیر، تبیین کننده‌ی چگونگی یادگیری و توصیف کننده‌ی شرایطی است که با حصول آن‌ها یادگیری صورت می‌گیردو در حالی که نظریه‌های تدریس باید به بیان کننده، پیش‌بینی کننده و کنترل کننده موقعیتی باشد که در آن، رفتار معلم موجب تغییر رفتار آن ؟؟

    می‌شود.

    نظریه‌های یادگیری راه های یادگیری شاگرد را بیان می‌کند.

    در صورتی که نظریه‌های ما تدریس توصیف کننده روش‌هایی است که برای، وسیله معلم شاگرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و سبب می‌شود که او یاد بگیرد.

    3- نظریه‌ های یادگیری بر اثر تحقیقات کشف شده است و توصیف کننده روابط تغییرهای مختلف یادگیری است، در حالی که نظریه‌های تدریس به وسیله علمای تعلیم و تربیت وضع می‌شود.

    4- وقتی که تدریس می‌کنیم، فعالیت‌هایی را انجام می‌دهیم؛ اما وقتی یاد می‌دهیم ما شاگردان را به انجام فعالیت‌هایی وادار می‌کنیم.

    5- اگر بخواهیم آن چه درس می‌دهیم یاد بدهیم، باید قادر باشیم شاگردان را درک کنیم و از آن چه در رفتار آنان اثر می‌گذارد آگاهی یابیم.

    نتیجه این که اگر فعالیتی منجر به یادگیری نشود تدریس نیست.

    روش تدریس در مکاتب فلسفی: 1- آرمان گرایی:[1] روش تدریس با تأکید بر خودکاری شاگرد، به تشویق محصلان به تفکر و راهنمایی آنها در انتخاب موضوع‌های تفکر می‌پردازند و فرصت‌هایی فراهم می‌آورند که محصلان معرفت‌های آموخته‌شان را در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی مورد استفاده قرار دهند و ارزش‌‌ها و تمدن انسانی را بپذیرند.

    در نتیجه روش دیالکتیک مخصوصاً در موضوعاتی که تفکر در آن دخالت دارد ترجیح دارد.

    روش پروژه که در آن شاگردان به صورت انفرادی یا گروهی، ضمن برخورد با مسئله، از روی طرح و نقشه به آزمایش و مطالعه می‌پردازند جزء رو‌ش‌های آموزشی می‌باشد.

    اهمام روش عدم، در تحریک یادگیری مانند روش منطقی، روش مشمول و زیبا شناسی، روش ؟؟؟

    و زیباشناسی، روش به کاربردن مجاز و روش آزمایشی قابل قبول است.

    به طور کلی موضوع درس از روش تدریس جدا می‌باشد.

    2- واقع گرایی:[2] چون واقع گرایی علم محور است، روش‌های تدریس آن حالت آمرانه دارد.

    معلم باید روش را که برای ؟؟

    دانش‌آموز و موقعیت آموزشی تناسب دارد به کار بندد و از دانش آموزان بخواهد که حقایق را به یاد بسپارند، مقایسه کنند و توضیح دهند.

    همچنین با کشف و تعبیر و تفسیر روابط، معانی و مفاهیم تازه‌ای پیدا کنند.

    روش تدریس معلم بر محسوسات مبتنی است و به جای تلقین معلومات به دانش‌آموزان فرصت‌هایی فراهم می‌آورد که ایشان شخصاً به بررسی و اکتشاف بپردازند و حقایق را دریابند.

    بنابراین از روش سخنرانی، بحث و گفتگو و آزمایش استفاده می‌شود.

    همچنین ارزشیابی بسیار مهم و ضروری است و باید در هر گونه آموزش با معیارهای عینی انجام گیرد.

    3- طبیعت گرایی:[3] به نظر طبیعت گرایان آموزش و پرورش باید امکان رشد طبیعی‌تر برای کودک فراهم سازد و تربیت وقتی حقیقی خواهد بود که به طبیعت و نیروها و امیال کودک فرصت دهد که به سرعت رشد و نمویی یابند و باید از هر گونه دخالت دخالت خود را رد کرد.

    تجربه مهم‌ترین روش تدریس است.

    کودک باید اشیا را پیش از الفاظ یاد بگیرد و همین اصل معلمان را وادار می‌کند که تنها به روش کتاب در تدریس اکتفا نکنند.

    بلکه دانش‌آموزان شخصاً به تجربه و فعالیت بپردازند.

    منبع علم تجربه خود دانش آموز است و معلم فقط نقش راهنما را دارد.

    تدریس باید با روح بازی همراه باشد و بازی روش طبیعی در آموزش و پرورش است.

    معلم نباید از روش‌های تدریس قالبی و کلیشه‌ای استفاده کند بلکه باید روش‌های منطبق بر طبیعت دانش‌‌آموزان را کشف کند و به کار بندد.

    به بیان دیگر، روش تدریس باید روش طبیعی باشد نه ساختگی و تصنعی.

    4- عمل گرایی:[4] چون عمل گرایی دانش آموز محور است روش تدریس تابعی از تفاوت‌های فردی خواهد بود از مهمترین روش‌های تدریس، روش حل مسئله است که در این روش کودک را با مشکلات و مسایل عملی در زندگی مواجه می‌کنند تا شخصاً درباره آنها بی‌اندیشد و برای حل‌ آنها بکوشد.

    5- وجود گرایی:[5] معلم اکنرئتائیسالیست هرگز هدف‌ها شخصی را به دانش‌آموزان تحمیل نمی‌کند و وظیفه‌ او راهنمایی دانش‌آموزان است و به طور غیر مستقیم فرصت‌هایی فراهم می‌آورد که دانش‌آموزان برانگیخته شوند و شخصاً فعالیت کنند.

    دیالکتیک سقراطی روش مناسبی برای معلمان اکنرئتائیسالیست است.

    گفت و شنود می‌تواند سئوالاتی را برای دانش‌آموزان مطرح کند تا آنها نسبت به شرایط زندگی خویش آگاهی حاصل کنند.

    در روش گفت و شنود معلم اکنرئتائیسالیست بر خلاف مربی ایده‌ئالیست پاسخ سئوالاتی مطرح شده را نمی‌داند.

    در حقیقت بهترین نوع سئوال فقط در معنی‌آفرینی خود دانش‌آموز قابل پاسخ است.

    6- پست مدرنیسم:[6] به نظر پست مدرنیست‌ها، تعلیم و تربیت فرآیندی دو سویه و متعاملی در دانشگاه زندگی است نه انتقال دانش و معلومات.

    گفتگوهای انتقادی، مهم‌ترین روش تدریس در پست مدرنیسم است.

    7- فلسفه تحلیلی:[7] معلم باید سر دانش آموز را به دانش گرایش علمی و ذهنی باز و عینی تشویق کند و فعالیت‌های آموزشی خود برای پایه تجربه‌های شخصی دانش‌آموزان و تحلیل انتقادی مطالب درسی انجام دهد.

    1- بنیاد گرایی:[8] بنیادگرایی خالی از سرگرمی و پیرایه‌هاست و آموزشگاه باید روش‌های سنتی انضباط ذهنی را محفوظ به اردو مفاهیم بنیادی را به کودک بیاموزد حتی اگر لازم باشد که این مفاهیم را به سطح روان شناختی و فکری کودک تعمیم دهد.

    2- پایدار گرایی:[9] روش تدریس تعلیمی یا دستوری بوده و نظارت فردی وجود دارد.

    همچنین از روش سخنرانی و گفت و شنود هدایت شده استفاده می‌شود.

    3- پیشرفت گرایی:[10] در پیشرفت گرایی کودک مدار است و روش تدریس باید بر همکاری، یادگیری اجتماعی، علایق و فعالیت‌های ناشی از زندگی کودک مبتنی باشد.

    در نتیجه روش حل مسئله یا پروژه بر تلقین محتوای درسی مقدم است.

    4- بازسازی گرایی:[11] روش تدریس باید فعالیت خود دانش‌آموزان را برانگیزد و به آن‌ها فرصت انتخاب بدهد یعنی هم دانش‌آموزان در تعیین و انتخاب هدف‌های عینی و رفتاری نقش مناسبی ایفا کنند تا توان تصمیم‌گیری فردی و گروهی در آن‌ها رشد یابد.

    روش تدریس از نظر مربیان تعلیم و تربیت 1- سقراط:[12] سقراط معتقد بود که دانش در طبیعت افراد وجود دارد کافی است که معلم زمینه را مساعد کند و به شاگردان کمک نماید تا او خود به دانش مورد نظر برسد و از این جهت کار خود را به ماهی‌هایی تشبیه می‌کرد.

    سقراط در جلسات بحث با شاگردانش، ابتدا به انتقال اطلاعات یا پاسخ به سئوال یا مسئله‌ای نمی‌پرداخت.

    بلکه از راه پرسش‌های متوالی، افراد را به تفکر وامی‌داشت و آن‌‌ها را قدم به قدم هدایت می‌کرد تا خود جواب درست را کشف کنند.

    آموزش باید حرکتی تدریجی و گام به گام از ساده به پیچیده از آنهم به دشوار، از عام به خاص و از قلم و حس به قلم و فهم باشد.

    2- کومینیوس:[13] در آموزش نخست باید به خود اشیاء پرداخت و سپس به واژه‌ها و مفهوم‌ها، یعنی نخست با نمونه‌ها آشنا شد و پس از آن با قانون‌ها و قاعده‌ها.

    نخست فهمیدن است و سپس به خاطر سپردن برای فهم بهتر نخست باید طرح ساده و کلی پدید آورد و ‌آن‌گاه به آوردن جزئیات پرداخت.

    آموزش هر چیزی را باید با ساده‌ترین عنصرها، آن آغاز کرد تا دانش‌آموز بتواند طرح کلی از آن به دست آورد.

    در گام بعدی می‌توان با نشان دادن نمونه‌ها و آوردن قاعد‌ه‌ها طرح کلی را گسترش داده، موضوع را به صورت سیستماتیک بیان کرد و استثناها را شمرد در پایان می‌توان بر تفسیرها پرداخت.

    روش تدریس باید کودک مدار بوده و با توجه به سن، انگیزه و توانایی و دلبستگی شاگردان برگزیده شود و در آن کودک با به کار بردن حواس مختلف، تجربیات مهمی را به دست بیاورد و به فعالیت‌های عملی بپردازد.

    3- جان لوک:[14] ذهن کودک هنگام تولد مانند لوح سفیدی است که هیچ گونه تصور، ایده و اصلی در آن نقش نبسته است.

    بعد به تدریج او می تواند از راه حواس مختلف خود، شناخت و تصورهای گوناگون کسب کند.

    بدین‌سان انسان هیچ ایده یا اصلی را در خود کشف نمی‌کند بلکه سر چه در می یابد از تجربه است.

    بنابراین در تدریس باید از وسایل محسوس استفاده کرد و باید روش به کار برده شود که دانش‌آموزان بتوانند آموخته‌های خود را عملاً مورد استفاده قرار دهند.

    4- هربرت اسپنسر:[15] معلم باید دانش‌آموزان را راهنمایی کند که شخصاً به بررسی بپردازند و استنباط کنند و روش تدریس باید استقرایی باشد.

    5- پرترانلد راسل:[16] روش تدریس باید بر اساس اصالت فعالیت دانش‌آموزان انتخاب شود و معلم امکان کنجکاوی، تفکر را و بحث را فراهم می‌آورد تا دانش‌آموزان با پرورش توجه ارادی در خود، به فعالیت و کشف حقایق بپردازند.

    6- ژان ژاک روسو:[17] کودک باید درس خود را از طبیعت‌ فراگیرد و به وسیله کنش متقابل و تجربیات مستقیم اطلاعات به دست آورد روش او تعلیم تربیت منفی بود یعنی قبل از دادن معلومات از راه ورزیدن حواس فرد را برا تعقل آماده می‌ساخت.

    بنابراین او تعلیم و تربیت منفی را نوعی انتظار برای یادگیری و دخالت نکردن می‌دادند.

    روش تدریس دانش‌آموزان محور است و بر مراحل رشد، نیازها، استعداد‌ها و رغبت‌های کودکان مبتنی است و ؟؟

    راهنما و هدایت کننده است.

    روسو بر پرورش حواس، بازی و ورزش، مثال نگه داشتن کودکان و شناخت طبیعت کودک تأکید می‌کند.

    7- مادیا مونته موری:[18] به نظر مونته موری آموزش و پرورش باید به اتکای مشاهدات دقیق و مستمره از طبیعت و قوانین رشد کودک الهام بگیرد و از ه گونه قید و شرط ناشی از سنت و عادت‌ها باشد.

    روش مونته مدری بر اساس نظریات او درباره رشد کودک شکل گرفته است.

    به همین جهت محیطی را پدید می‌آورد که با استفاده از فعالیت‌ها و مسایل ویژه، نیازهای کودکان را در سر دوره اساسی و اولیه رشد یعنی 1- دوره آموزش حرکتی یا تجارب عملی زندگی[19].

    2- دوره آموزش حسی یا تربیت حواس[20].

    3- دوره آموزش مهارت‌های تحصیلی یا مدرسه‌ای یا آموزش خواندن و نوشتن[21] برآورده می‌نمود.

    مونته مدری روش تربیتی خود را روش علمی معرفی می‌کرد و آن را مرتب از سه عمل مشاهده، آزمایش و تجزیه و تحلیل می‌دانست.

    از خصوصیات روش مونته مدری، توالی و تربیت در مراحل آموزش و سازماندهی و نظم آن می‌باشد.

    در نظام آموزشی مونته مدری مسئولیت آموزش و پرورش کودک، تا حد امکان بر عهده خود اوست و آزادی و فعالیت دو اصل مهم دیدگاه تربیتی او می‌باشد.

    8- ادوارد کلاپارد:[22] کلیه آموزش ابتدایی فعالیت آزاد است که عمدتاً بر آزمایش و تجربه مستقیم مبتنی است بنابراین روش کیل پاتریک روش پروژه است.

    در این روش فعالیت‌های آموزشی بر رغبت‌های دانش‌آموزان مبتنی است.

    دانش‌آموزان آن چه را که دوست دارند انجام می‌دهند و یاد می‌گیرند.

    در این روش موضوعی انتخاب می شود و مواد لازم برای مطالعه درباره آن میان دانش‌آموزان به شکل گروهی یا فردی تقسیم می‌شود.

    و سپس دانش‌آموزان یافته‌های خود را با یکدیگر مورد بحث قرار می‌دهند و سرانجام یافته‌های هماهنگ درباره آن موضوع، به شکل وحدت یافته‌ای عرضه می‌شود و مورد قضاوت قرار می‌گیرد.

    10- جان دیویی:[23] به نظر او جریان‌های تربیتی رشد استعداد تفکر در شاگردان اهمیتی خاص دارد و جنبه‌های مختلف تعلیماتی نیز به وسیله‌ی ایجاد عادات خوب تفکر وحدت پیدا می‌کنند.

    فکر کردن روش اساسی تجربیات تربیتی یابد عبارت دیگر روش آموزش می‌باشد.

    تفکر باید در ضمن تجربه جریان پیدا کند.

    روش تدریس از نظر دیویی همان روش تحقیق است.

    11- مارتین بوبر:[24] تدریس عبارت است از مهارت کلامی یا دیکته کردن و کودک مجبور است به صورت مستقیم و یا تابع اراده معلم باشد یا تابع مجموعه دانش.

    معلم نظریات گوناگونی را به منظور فراهم آوردن زمینه بحث واقعی درباره‌ی محتوای درس به کلاس ارائه می‌کند، بعد از بحث کلاسی.

    معلم نظرش را به کلاس عرضه می‌کند و از دانش‌آموزان می‌خواهد تا این نظر را بر تجربه خود و دانشی که از این کلاس و کلاس‌های قبلی گرد‌ آورده است، متکی سازد.

    12- فرانسیس بیکن:[25] بیکن در کتاب آدگاتن نوتیکه ارسطو استدلال قیاسی و نادیه، گرفتن روش تجربی را ناروا شمرده و می‌گوید: قیاس که از گزاره های علمی آغاز می‌کند، هیچگاه ما را به شناختی تازه نمی‌رساند و تنها به آن چه می‌دانیم نظم می‌بخشد.

    بیکن با روشن کردن اهمیت روش تجربی و منشا به دادن برتری پژوهش بر آموختن دانش پیشینیان از بنیانگذاران فلسفه علم در دوران نو گردید.

    13- اسنوئل کانت:[26] فهمیدن نتیجه کوشش و فعالیت آزاد خود فرد است.

    بهترین راه فهمیدن انجام دادن است.

    بهترین راه پرورش خرد روش سقراطی است.

    کسب دانش باید بر پایه مشاهده و ادراک حسی استوار باشد.

    14- پستالوزی:[27] هر آموزش نظری باید با نگرش حسی ‌یعنی تجربه تازه کودک یا مطالعه محیط اطراف در آغاز گردد زیرا طبیعت کودک چنین است که نخستین توانایی‌های او همانا توانایی‌های حسی ‌است.

    بدین‌سان به کار بردن واژه‌ها و مفهوم‌هایی که برای کودک هیچ گونه زمینه حسی و تجربی ندارند، نه تنها چیزی به او نمی‌آموزد بلکه مانع به کار آمدن فهم است.

    از این رو هیچ مفهومی را نباید به کودک آموخت مگر آن که نخست نگرش حسی از آن داشته باشد.

    بر این اساس می‌توان دریافت که روش تدریس پستالوزی بر پایه ادراک و شناخت استوار است تا حافظه و تمرینات شفاهی.

    برای آموزش کودکان باید از وسایل ملموس و اشیا محیط پیرامون استفاده نمود.

    زیرا آموزش با واقعیت زندگی تطبیق نماید.

    باید چیزی که به کودکان آموخته می‌شود.

    با مشاهده و تجربه شخصی آنها ارتباط کامل داشته باشد.

    به باور پستالوزی مشاهده به شناخت و آگاهی بیشتر مفید می‌شود و همین امر هست مهارت‌های کلامی، قدرت سخن‌گویی و مهارت‌های تحصیلی بهتر می‌گردد.

    در دیدگاه تربیتی پستالوزی با یک علم توام با عمل باشد.

    15- هربارت:[28] هربارت از بنیانگذاران روش علمی در آموزش و پرورش است.

    با کار اوست که آموزش و پرورش بر بنیاد روان‌شناسی استوار می‌گردد.

    او پس از پذیرفتن اسمیت روش پستالوزی در فراهم آوردن حسی و تجربی آموزش‌ها آن را تغییر، گام‌ می‌شمرد و در جستجوی روشی است که از این یافته‌های حسی و تجربی نظام فهمیدنی پدید آورد و از سویی دیگر از حد آموزش‌های حسی و تجربی فراتر رود.

    هربارت بر آموزش زمان یافته، از پیش تعیین شده، از روی طرح و برنامه و با گامهایی مشخص ؟؟؟

    با در نظر داشتن چگونگی فهمیدن برگزیده شود اهمیت می‌دهد.

    روش پیشنهادی او دارای 5 گام به شرح زیر است: 1- آماده سازی:[29] در این مرحله معلم با باز گفتن یا پرسیدن در سالهای گذشته که به درش فنون ارتباط دارند توجه شاگردان را به نکته‌های لازم بر می‌انگیزد.

    2- عرضه کردن:[30] در این مرحله از تدریس معلم افکار یا درس تازه را عرضه می‌کند.

    3- ارتباط:[31] بعد از عرضه داشته افکار یا درس تازه معلم باید میان مطالب قبلی و موضوع‌های تازه ارتباط واقعی وجود آورد.

    4- تعلیم:[32] در این مرحله معلم فکر کلی مورد نظرش را بصورت واحد و مرتب درآورده و تعلیم می‌دهد و معلومات دانش‌آموزان با همدیگر در آمیخته، بصورت واحد کل در می‌آید و نظامداری شود.

    5- کاربرد:[33] در این مرحله‌ که برای دانش‌آموز بسیار اهمیت دارد، معلم او را به مواد و کاربرد آموخته‌هایش را نمایی می‌کند به عبارت دیگر دانش‌آموزان یاد می‌گیرد که از آموخته‌هایش در چه مواردی از زندگی واقعی می‌تواند استفاده کنند.

    16- فروبل:[34] نخستین کار مربی باید گسترش روابط کودک با محیط باشد.

    کودک از راه پاسخ‌های طبیعی که به محیط و چیزهای پیرامون خود می‌دهد آنها را می‌شناسد.

    برای کودک این پاسخ یا فعالیت طبیعی همان بازی کردن است.

    بازی است که آگاهی به محیط را در کودک پدید می‌آورد.

    بازی کردن، طبیعی‌ترین راه آگاهی به محیط و آگاهی به خود است زیرا بازی آزاد‌ترین فعالیت است و همه‌ی هستی کودک چون یک کل در آن جلوه‌گر می‌شود.

    آزادی، خودکاری و فعالیت برترین جنبه انسان است و بازی کودک را به جهان بزرگتر می‌پیوند.

    کاربری تنها راهنمایی و هدایت است برای رسیدن به خود آگاهی حقیقی هدایت نقش مهمی وارد.

    فروبل بیش از هر چیز به نقش تربیتی بازی توجه می‌کند و بازی در نظریه تربیتی فروبل چون نمودی از آزادی و فعالیت و شادی و چون شایسته‌ترین راه تحول طبیعی، اهمیتی بنیادی یافت 16- فروبل: نخستین کار مربی باید گسترش روابط کودک با محیط باشد.

    فروبل بیش از هر چیز به نقش تربیتی بازی توجه می‌کند و بازی در نظریه تربیتی فروبل چون نمودی از آزادی و فعالیت و شادی و چون شایسته‌ترین راه تحول طبیعی، اهمیتی بنیادی یافت.

    روش‌های تدریس سنتی 1- روش حفظ و تکرار: در این روش، به خاطر سپردن مطالب به وسیله‌ی تمرین و تکرار و پس دادن آن مهمترین کار به شمار می‌رود.

    انواع تمرین عبارتند از: 1- تمرین تکراری یا طوطی وار: این نوع تمرین و تکرار صرفاً برای حفظ کردن صورت می‌گیرد و سهم تفکر و تعقل اندک است دانش‌آموزان مطالب را با معنی بسیار محدود و با فشار و زور تکرار در ذهن خود جایگزین می‌سازند و توجهی بر مقصود اصلی ندارند مانند از بر کردن جدول ضرب.

    2- تمرین استنباطی: تمرین استنباطی با علاقه، تفکر، استدلال، مباحثه و کاربرد مفاهیم و موقعیت های تازه توأم است و تکرار به شکل واحدی صورت نمی‌گیرد.

    بلکه این تمرینها، ضمن داشتن تفاوت با یکدیگر، در اطراف یک موضوع و یا مفهوم دور می‌زنند مانند تمرین هندسه.

    3- مرور: برای تقویت یادگیری مطالب قبلاً آموخته شده است و با خلاصه کردن، یادداشت کردن، ترمیم و طراحی همراه است.

    4- تمرین عملی: به منظور کسب مهارت‌های حرکتی و فنی و حرفه‌ای صورت می‌گیرد مانند تمرین‌های ورزشی و تمرین کار با دستگاه‌ها.

    در این روش تدریس عبارت است از ادامه مفاهیم به صورت شفاهی یا کتبی از طرف معلم که به محتوای درس مسلط است و حفظ کردن توسط شاگردان اغلب پاداش و تنبیه از عوالم ایجاد انگیزه است و ارزشیابی تنها به منظور سنجش حافظه و میزان تسلط شاگردان بر محتوا صورت می‌گیرد انضباط بسیار سخت و آمرانه است و روابط معلم و شاگرد برای سر احترام و ترس باشد به هدف اصلی پرورش نیروی ؟؟؟

    ذهنی است.

    رهنمودها و مهارت‌های عملی: 1- دانش‌آموزان باید بدانند که تمرین به خودی خود هدف نیست بلکه هدف رسیدن به نتایج یا دیگری در حیطه‌های سه گانه‌ی شناختی، عاطفی و روان ـ حرکتی است.

    2- جلسات تمرین نباید زیاد طولانی و خسته کننده باشد.

    3- با افزایش سن توانایی انجام تمرین های و طولانی‌تر فزونی می‌یابد.

    4- معلم باید از مفاهیم مهم درس آگاه باشد و حجم تکلیف را متناسب با آن و نیاز واقعی دانش‌آموزان در نظر بگیرد.

    5- بهتر است از حفظ کردن مطالب با به خاطر پس دادن درس، خودداری شود.

    بر کلامی دیگر حفظ کردن نباید هدف باشد.

    محاسن: 1- این روش برای به خاطر سپردن اصول، قواعد و قوانین متناسب است.

    2- برای تعلیم و تربیت جمعی، به منظور حفظ و نگهداری معتقدان تاریخ، فرهنگ و ادبیات یک ملت مفید است.

    3- برای تقویت و پرورش صفاتی از قبیل اطاعت و احترام به گذشته روش خوبی است.

    4- کمتر به معلمان با تجربه نیاز دارد.

    5- ارزانترین روش آموزشی است.

    محدودیت‌‌ها: 1- در این روش ارتباط و کساری متقابل بین معلم و شاگرد وجود ندارد.

    2- چون و پیام مناسبی‌ برای برانگیختن کنجکاوی شاگردان نیست، آنها اغلب از محیط مدرسه بیزار می‌شوند.

    3- این روش افراد متفکر، تعلیم‌گر و نقاد پرورش نمی‌دهد.

    4- در این روش به علاقه، رغبت و استراد شاگردان و تفاوتهای فردی ‌آنان توجه نمی‌شود.

    5- معلومات کسب شده رابطه ای با زندگی واقعی ندارند و افراد فعال و شایسته‌ای برای زندگی اقتصادی و اجتماعی تربیت نمی‌شوند.

    2- روش توضیحی: روش توضیحی عبارت است از انتقال مستقیم اطلاعاتی به دانش‌آموزان با استفاده از مطالب چاپی (کتاب و جزوه) و یا بوسیله سخنرانی.

    معلم هم اصول و هم راه حل مسائل را ارائه می‌دهد و تمام مطالبی را که باید آموخته شود به دانش‌آموزان عرضه می‌دارد.

    دوم بیان علل رویدادها، روابط میان مفاهیم دانه شیر ما، و توصیف و تشریح فرآیندهای پردازد.

    براون (1987) توضیح دادن را به عنوان فهمانیدن چیزی به کسی تعریف کرده است.

    انواع توضیحات: براون (1987) انواع توضیحات را به سه دسته تقسیم کرده است: تفسیری، توصیفی و تحلیلی که باید سئوال ؟؟، چگونه ؟؟

    منطبق هستند.

    توضیحات تفسیری معنی اصلی یک اصطلاح، عبارت، مطالب، یا نکته را روشن می‌کنند مثال‌های این نوع توضیح دادن پاسخ‌های پرسش سایرند: زمان چه نوع داستانی است؟

    قورباغه چه نوع جانوری است؟

    توضیحات توصیفی فرآیند ما، ساخت و شیوه‌های اجزایی که نشان می‌دهند مانند پاسخ‌‌های امثال زیر: تلمبه دوچرخه چگونه کار می‌کند؟

    دید سولفوریک چگونه درست می‌شود؟

    توضیحات تحلیلی شامل اصل‌ها، تعمیم‌ها، انگیزه‌ها و ارزش‌ها هستند و علت‌ها را در بر می‌گیرند مثال‌های این نوع توضیحات پاسخ‌‌های سئوال‌های زیرند: چرا ملمپا می‌سوزد؟

    چرا من به خواندن این کتاب‌ها مشغولم؟

    تدابیر ارائه و توضیح دادن: 1- قاعده ـ مثال ـ قاعده: یکی از تدابیر مؤثر در ارائه و توضیح دادن مطالب استفاده از روش قاعده ـ مثال ـ قاعده است در این روش ابتدا معلم قاعده یا اصلی را بیان می‌کند، بعد با مثال‌هایی آن را توضیح می‌دهد و پس با بیان بعد داخل گفته شده اما با عبادت پردازی متفاوت از مطالب خود نتیجه‌گیری می‌کند.

    2- حلقه‌های توضیحی و مثال: منظور از حلقه‌های توضیحی آن دسته از حروف ربط و اضافه هستند که به علل، نتایج، معانی و مقاصد یک رویداد یا اندیشه اشاره می‌کنند، مانند «زیرا»، «از آنجا که»، «به این منظور»، «اگر ؟؟

    پس»، «بنابراین» و «در نتیجه» (روزنشاین، 1971).

    معلم می‌تواند به کمک این حلقه‌های توضیحی به یاد گیرند گام کمک کند تا روابط میان مطالب اظهار شده توسط او را درک کنند و از اظهاراتش بیشتر استفاده نمایند.

    پس از توضیح ویژگی‌های مختلف مفاهیم ارائه شده، مثال‌های مربوط به آن می‌تواند به فهم شنوندگان کمک کند.

    مثلاً کبوتر موردی از مفهوم پرنده و مار موردی از مفهوم خزنده است.

    1- رهنمودها و مهارت‌های عملی: 1- توضیح روشن و قابل درک باشد.

    2- توضیح نکات اصلی و اساسی را در داشته باشد.

    3- توضیح نکات مبهم و مشکل درس را تفهیم کند.

    4- توضیح کافی و دقیق باشد.

    5- توضیح سر چه قدر ساده و کوتاه باشد بهتر است زیرا شنونده به آسانی و با سرعت بیشتری مطالب را درک می‌کند.

    6- استفاده از مثال‌ها، تصاویر، فیلم و ...

    توضیح یک مطلب را جالب، ساده و منطقی می‌سازد.

    7- معلم باید به هنگام توضیح از کلام و عقاید دانش‌آموزان استفاده کند.

    محاسن: 1- می‌توان مجموعه کاملی از حقایق تا اصول مفاهیم را به شیوه منسجم به دانش‌آموزان آموخت تا آنها اطلاعات منظم و سازمان یافته را دریافت کنند.

    2- چون تعداد یاد گیرنده بیشتری می‌تواند در کلاس شرکت کنند مقرون به صرفه است.

    3- معلم می‌تواند با انعطاف‌پذیری مطالب را ارائه دهد یعنی مفاهیم مشکل را بیشتر توضیح داده و با ارائه مثال‌های روز قابل فهم سازد.

    4- معلم با طرح سئوال‌های مناسب می‌تواند نیز به درک دانش‌آموزان کلاس را نسبت به مطالب ارائه شده بدست آورد و بر این مبنا سطح ارائه مطالب را به نیاز‌های دانش‌آموزان منطبق سازد.

    5- این روش را تشریح یا توضیح واقعیات و مفاهیم اساسی مؤثر است.

    محدودیت‌ها: 1- دانش‌آموزان مطالب را حاضر و آماده دریافت می‌کنند و در کشف حقایق‌ها فعال نیستند.

    2- این روش در مورد تدریس سطوح بالای یادگیری و فعالیت‌های ذهنی مانند درک و کاربرد کمتر مؤثر است.

    1- روش سخنرانی: روش سخنرانی یا روش آموزش مستقیم یکی از روش‌های بسیار معمول مورد استفاده معلمان در سراسر جهان است که فعالیت اصلی کلاس درسها‌را معلم خود بر عهده می‌گیرد و از راه‌های مختلف ارائه و نمایش دادن مطالب به آموزش‌ها موضوع‌های گوناگون می‌پردازد.

    از این رو به آن روش نمایشی و روش ارائه نیز گفته می‌شود.

    چون اکثریت فعالیت‌های آموزشی معلم جنبه کلامی دارد نام روش سخنرانی به آن داده‌اند.

    مراحل اجرای روش سخنرانی: 1- آمادگی: الف) آمادگی از نظر تجهیزات: وسایل آموزشی مانند فیلم، تلویزیون، اسلاید و نوار‌های ضبط شده باید با توجه به هزینه‌ها مورد بررسی قرار گرفته و انتخاب شوند.

    ب) آمادگی عاطفی: کاهش ترس ناگهانی با روش از بین بدن منظم حساسیت به منظور افزایش توانایی ارتباط در هنگام ارائه سخنرانی.

    ج) آمادگی از نظر زمان: سازماندهی خوب یک سخنرانی ؟؟

    راه حلی مانند جمع‌آوری اطلاعات، تنظیم مطالب، تعیین موارد مهم و مثال‌های نافذ و ناب مستلزم وجود زمان مناسب است.

    2- مقدمه: الف) ایجاد رابطه بین معلم و شاگرد: معلم به معرفی خود، پرسیدن نام شاگردان و تعیین کردن مراحل کار می‌پردازد.

    ب) جلب توجه شاگردان: شیوه‌ها ی جلب توجه شاگردان به سخنرانی متعدد است.

    فعالیت‌هایی همچون طرح سئوال، بحث و گفتگو، استفاده از وسایل بصری ممکن است موجب جلب توجه شاگردان به محتوای سخنرانی بشود.

    در جلب توجه شاگردان رعایت نکات زیر می‌تواند بسیار مفید باشد: 1- شناخت علایق و خواسته‌های شاگردان: معلم باید به عوامل متعددی مانند سن، جنس، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی سطح توانایی‌ها، موفقیت‌ها و سوابق آموزشی توجه کند و برای شناخت آنها، سخنرانی خود را سازمان دهد.

    2- ایجاد انگیزش: بهتر است هنگام سخنرانی به فراگیران گفته شود: «مطالب مشکل و مهم اما قابل فهم و حل است» در چیز حالتی، اگر آنان در درک مطلب یا حل مسأله موفقیت بدست آورند اعتماد به نفس آنها بیشتر خواهد شد.

    3- بیان هدف‌های آموزشی و آماده کردن یاد گیرندگان: مانند هر روش آموزش دیگر، در روش سخنرانی نیز بیان صریح هدف‌های آموزشی در آغاز هر درس ضروری است.

    بهتر است معلم هنگام بیان هدف‌های آموزش درس به یاد گیرندگان کمک نماید تا نیز این هدفها با آنچه در درس‌های قبلی آموخته‌اند پیوند ایجاد نمایند.

    علاوه بر این، وقتی که هدف‌های آموزش درس، پیش از آموزش مطالب درس، در اختیار یاد گیرندگان گذاشته می‌شود به آنان کمک می‌شود تا بین مطالب یک درس خاص و ارتباط آن بازنه‌گر خودشان پیوند برقرار سازند (آدرندز 1994) در دو مطالعه که بلگارد ، روزنشاین وگیخ (1971) انجام داده‌اند ضریب بستگی ؟؟

    میزان «وضوح هدف‌ها» و یادگیری شاگردان را 39/0 اعلام کرده‌اند.

    پس از آگاه ساختن یاد گیرندگان از هدف‌های درس، معلم باید آنان را برای یادگیری آن، هدف‌ها بوسیله مرور درس‌های گذشته آماده می‌سازد.

    آوندز (1994) اصطلاح ایجاد آیا ؟

    و اجرای این منظور مورد استفاده قرار داده است.

    او، علاوه بر مرور درس‌های گذشته، طرح یک سئوال یا حتی یک رویداد یا یک قصد را که به اطلاعات و دانش‌های قبلی یا دیگر نه گام.

    مربوط باشد روش مناسبی برای جلب توجه و آماده ساختن دانش‌آموزان می‌داند.

    4- استفاده از پیش D زمان دهنده: اگر چه میزان تأثیر پیش سازمان دهنده در روش سخنرانی چندان معلوم نشده است و حتی آگاهی نامعین و تا حدودی متناقض است اما به اعتقاد آزوبل، اگر مفاهیم ارائه شده در سخنرانی با ساختار شناختی شاگردان بوسیله زمان دهنده ارتباط داده شود، درک و یادگیری مفاهیم بسیار با M خواهم رفت.

    با ارائه پیشروی زمان دهنده شاگردان قادر می‌شوند اطلاعاتی را که به آنها داده شده است دسته‌بندی، حفظ و یادآوری کنند.

    5- پیش آزمون و فعال کردن آگاهی و اطلاعات شاگردان: آزوبل بر لزوم پیش آزمون تأکید می‌کند و معتقد است که یاد گرفته قبلی شاگردان مهمترین عامل در یادگیری آنهاست.

    پیش آزمون به شاگردان آگاهی می‌دهد که چه موضوعاتی مهم است همچنین.

    اطلاعات لازم را در مورد زمینه‌های علمی شاگردان در اختیار معلم قرار می‌دهد که می‌تواند برای تنظیم سخنرانی بسیار مفید باشد.

    3- متن و محتوای سخنرانی: متن سخنرانی قسمت اصلی و بسیار مهم سخنرانی را تشکیل می‌دهد و در ارائه آن باید به نکات زیر توجه کرد: الف) جامع بودن محتوا: متن سخنرانی باید تمام هدف‌های آموزشی را در برداشته باشد؛ به عبارت دیگر، محتوای سخنرانی باید تمام حقایق، مفاهیم و اصول را که معلم می‌خواهد شاگردانش بیاموزند در برداشته باشد.

    ب) سازماندهی منطقی محتوا: «عدم سازماندهی بر روی درک ارتباط نوشتاری اثر می‌گذارد، اما تأثیر آن بر روی درک ارتباط شفاهی قابل تردید است.» اسیکنر معقتد است که وقتی مواد آموزی، خوب سازماندهی شوند، یادگیری آسانتر می‌شود؛ زیرا سازماندهی قدرت درک مفاهیم را افزایش می‌دهد.

    سخنرانی‌هایی که با روش منظم و منطقی سازماندهی می‌شوند، مفهوم کاملی را در روش شونده به وجود می‌آورند.

    در این نوع سخنرانی‌ها، شاگرد احساس می‌کند که سخنرانی، در مجموع به یک هدف ؟؟

    پیش می‌رود.

    در سخنرانی‌های نامنظم و سازماندهی نشده، معمولاً سخنرانان از شاخه‌ای بر شاخه دیگر می‌پرد و شنونده نمی‌تواند خط فکری خاطر را دنبال کند و به نتیجه مطلوب برسد.

    به عقیده گویر، سازماندهی محتوای سخنرانی را یکی از روش‌های زیر می‌توان انجام داد: 1- رابطه جراباکل طبقه‌بندی سلسله مراتبی: تقسیم ایده کلی به مفاهیم جزئی و مشخص نمودن ارتباط آنها با هم.

    2- همبستگی تسلسلی: این نوع سازماندهی، در واقع یک نوع سازماندهی بر اساس توالی زمانی، علت و معلولی یا توالی موضوع است در اینجا سخنران مبنایی برای سازماندهی به کار می‌گیرد.

    کسی که مبنا را بفهمد یادآوری توالی برایش آسان خواهد بود.

    3- ایجاد رابطه میان محتوا و هدف: منظور برجسته کردن مفهوم اصلی است.

    در این نوع سازماندهی، سخنران معیاری را برای موضوع اصلی ارائه می‌دهد که مشخص می‌کند چه موضوعاتی در مقوله سخنرانی هستند یا نیستند.

    این نوع سازماندهی را «سازماندهی زنجیره‌ای» نیز گفته‌اند.

    زیرا یک سلسله حوادث با یک نظم خاص تسلسل زمانی و علت و معلولی به یکدیگر مرتبط می‌شوند.

    4- سازماندهی بر اساس همبستگی کلمات یا عبارات: سخنران کلمات یا عباراتی را به طور آشکار در ساخت سازماندهی‌اش به کار می‌گیرد و به شاگردان امکان می‌دهد که کاملاً از آن آگاه شوند و آنگاه با تکرار برخی عبارت‌ها، شاگردان را در یک مورد خاص آموزش می‌دهد.

    5- سازماندهی بر اساس مقایسه: برای مقایسه تمام یا بخشی از یک سخنرانی با یک یا دو موضوع دیگر، معلم باید معیارها مقایسه را مشخص کند و سپس یکایک موضوعات مورد نظر را بر اساس آن معیار، تحلیل و پس از تحلیل با هم مقایسه کند.

    6- سازماندهی ترکیبی: استفاده از چند نوع سازماندهی در طول یک جلسه سخنرانی است.

    سازماندهی باید با توجه بر محتوا، مدت و وضعیت سخنرانی تنظیم شود.

    هر یک از انواع ذکر شده در یک شرایط و یا یک موضوع خاص می‌تواند کاربرد بیشتری داشته باشد.

    ج) استمرار توجه شاگردان در طول ارائه محتوا: 1- روش بیان: منظور از روش بیان کاربرد کلمات و عبارات صریح و گویا از سوی معلم یا سخنران است.

    روشی عکس ابهام است.

    ابهام در بیان معلم در یک رشته پژوهش آموزش (هیلر، 1968؛ گیشر،, و کامئس، 1969؛ اسمیت و کاتن، 1984) مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل متحققاً نشان داده‌اند که روش بیان با بالا بودن سطح دانش معلم از موضوع درسی و رابطه مستقی، و ابهام در کلام با پایین بودن سطح دانش او رابطه معکوس دارد.

    به سخن دیگر، هر چه معلم بر مطالبی که درس می‌دهد بیشتر مسلط باشد و اطلاعات جامع‌تری درباره آن کسب کرده باشد بیان او روشن‌تر و قابل فهم‌تر، و هر چه در زمینه سخنرانی کم اطلاع‌تر باشد سخنان او مبهم‌تر و غیرقابل فهم‌تر‌ خواهد بود.

    همچنین پژوهش‌های بالا نشان داده‌اند که ابهام در کلام معلم منجر به یادگیری کمتر دانش‌آموزان می‌شود.

    معلم می‌تواند برای افزون بر روشنی بیان و کاهش از ابهام در سخنگویی و در نتیجه افزایش میزان یادگیری دانش‌آموزان مطالب درسی را به طور کامل مطالعه کند و آنها را به خوبی یاد بگیرد.

    افزون بر این سازماندهی درست مطالب و طرح‌ریزی فعالیت‌های آموزشی روش سخنرانی را ثمر بخش‌تر می‌سازد.

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

روابط بین تدریس و یادگیری: می‌توان با عمل تدریس کمیت و کیفیت و سرعت یادگیری را افزایش داد و یا شرایط را برای یادگیری اموری که در شرایط معمولی امکان پذیر نیت فراهم نمود. تفاوت بین تدریس و یادگیری: 1- یادگیری در همه جا و همیشه و فنی بدون تدریس صورت خواهد گرفت یا در حالی که هر تدریسی یاد داده نمی‌شود. 2- نظریه‌های دیگری، صرفاً به پدیده‌های یادگیری توجه دارد و همیشه معطوف به شاگرد ...

می‌توان با عمل تدریس کمیت و کیفیت و سرعت یادگیری را افزایش داد و یا شرایط را برای یادگیری اموری که در شرایط معمولی امکان پذیر نیت فراهم نمود. تفاوت بین تدریس و یادگیری: 1- یادگیری در همه جا و همیشه و فنی بدون تدریس صورت خواهد گرفت یا در حالی که هر تدریسی یاد داده نمی‌شود. 2- نظریه‌های دیگری، صرفاً به پدیده‌های یادگیری توجه دارد و همیشه معطوف به شاگرد است؛ به عبارت دیگر، ...

مقدمه : اسکاروایلد : هنر کلید فهم زندگی است . آدمی در دوران حیات و در جهت رشد و کمال ابعاد وجود خود و برقرار سازگاری و تعادل لازم با موقعیت ها ، می باید قادر باشد به حل مسائل پرداخته و بر موانع یا مشکلاتی که بر سر راه رسیدن به هدف مورد نظر موجود است ، غلبه ند . مهمترین هدف آموزش و پرورش شناخت استعدادهای دانش آموزان ، شکوفا نمودن آنها و ایجاد مهارت کافی در ابعاد مختلف رشد می باشد ...

به مجموعه فعالیت های منظم که از تعیین هدف شروع می شود و با انتخاب روش ها و وسایل متناسب با هدف ادامه پیدا می کند و سپس به اجرا در می آید و ارزشیابی می شود برنامه ریزی گفته می شود . به عبارت دیگر برنامه ریزی عبارت است از طرح ریزی برای دست یابی به هدف معین . مراحل برنامه ریزی 1-شناخت وضع موجود : برنامه ریزان قبل از هر چیز باید امکانات ، توانائیها و محدودیت ها را بشناسند و با تکیه ...

به مجموعه فعالیت های منظم که از تعیین هدف شروع می شود و با انتخاب روش ها و وسایل متناسب با هدف ادامه پیدا می کند و سپس به اجرا در می آید و ارزشیابی می شود برنامه ریزی گفته می شود . به عبارت دیگر برنامه ریزی عبارت است از طرح ریزی برای دست یابی به هدف معین . مراحل برنامه ریزی 1-شناخت وضع موجود : برنامه ریزان قبل از هر چیز باید امکانات ، توانائیها و محدودیت ها را بشناسند و با تکیه ...

پذیر نیست مقدمه طرح ارزشیابی توصیفی مشهور به ارزشیابی کیفی یا طرح حذف نمره ،تجربه نو آورانه ی برخاسته از عمل در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ایران است.این طرح به صورت پیش آزمایشی در سال تحصیلی 82-81 اجرا و ارزشیابی شد. گزارش ارزشیابی طرح توسط نویسنده این مقاله که مجری این ارزشیابی بوده بلافاصله منتشر گردید(محمد حسن مقنی زاده،1381). اجرای آزمایشی این طرح درچهار سال تحصیلی بعد ادامه ...

مقدمه مشکلات ارزشیابی سنتی یا بهتر بگوییم روش اندازه‌گیری و سنجش موجود با جو نمره‌گرایی و پاسخ‌مداری و حافظه‌سنجی موجود در مدارس که فراگیران اسیر چنبره‌ی «داده» و «ستانده» یا «محرک و پاسخ» یا امتحانهای مکررند که سلامت روانی و جسمی آنان را تهدید می‌کند. از سوی دیگر نارضایتی از نظام ارزشیابی موجود در محافل تربیتی و نیازهای جامعه و زندگی و پیشنهاد سازمانهای آموزش جهانی مانند یونسکو ...

اصول طراحی از دیدگاه لبوو از تاخیر بسیار طولانی که در نوشتن پیش اومد معذرت می خوام . زندگی است و هزار دردسر! ولی خب قول می دم از این به بعد مرتب بنویسم. داشتم می گفتم که اصلا این ساخت گرایی و یا ساختار گرایی و یا سازندگی و یا هرچی که شما دلتون بخواد اصلا چی هست و از کجا اومده و حرف حسابش چیه! در مورد طراحی در رویکرد ساخت گرایی مطالب کوتاهی رو براتون نوشتم و اما بعد... لبوو پنج ...

مقدمه دگرگونی ها و پیشرفت جوامع بشری به گونه ای است که اگر نهادهای تعلیمی و تربیتی بازنگری و بهسازی اجزاء خود را مورد توجه جدی قرار ندهند، سیل تحولات سبب تخریب بنیادهای اساسی اندیشه و عمل آنان خواهد گردید. نظام آموزش و پرورش سرزمین اسلامی ایران می تواند با تکیه بر مبانی و اصول متخذه از فرهنگ غنی اسلامی و باز سازی و بهبود مستمر برنامه ها و اقدامات آموزشی و پر ورشی اهتمام نموده و ...

اول دوره دبيرستان چکيده: هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفت تحصيلي، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبيرستان است. فرضيات پژوهش عبارتند از: گذراندن درس

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول