با بررسی شاخص های توسعه دانایی محور؛ با تاکید برزیرساختهای آموزشی علی الخصوص نظام های آموزش عالی در عصر حاضر می توان از آموزش و نقش آن به عنوان مهمترین و موثرترین ابزار جوامع برای مقابله با چالش های هزاره سوم در برابر مدل جدیدی که برای توسعه در این عصر تعریف شده یاد کرد. در شرایط کنونی و با قرار گرفتن در عصری که از آن به" عصر اطلاعات" تعبیر می شود و کارشناسان از اطلاعات با عنوان کالای این قرن یاد می کنند برای اکثر جوامع و دولتها شکل گیری و پی ریزی پایه های توسعه در پرتو آموزش مبتنی برنظام های دانش مدار به یک باید تبدیل شده است و همگان بر این نکته اتفاق نظر دارند که برای رسیدن به توسعه دانش مدار و جامعه ای دانایی محور بایستی از مسیر اموزش عبور کنند.
با توجه به نو بودن مباحث توسعه دانایی محور و عدم وجود تعاریف واصول منطبق بر کشور ما می طلبد که این مسئله به صورت جدی و کارشناسانه مورد بررسی و چالش قرار گیرد. با این دیدگاه وقتی از مولفه آموزش در امر توسعه دانایی محور سخن به میان می آید باید تعریف و جایگاه ویژه ای در تحلیل ها و پژوهش ها برای آموزش قائل شویم که بی شک در برنامه ریزیها و تعیین استراتژی و خط مشی های ساختاری توسعه دانایی محور درجامعه دارد.
با بررسی و نگرش به تجارب مدل های قبلی که برای توسعه تعریف شده بودند از جمله توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی می توان فقدان مسئله آموزش را در ساختارهای استراتژیک این مدل ها به وضوح مشاهده کرد. لذا با ظهور مدل جدید توسعه موسوم به توسعه دانایی محور بایستی توجهی مضاعف به مسئله اموزش در این مدل داشته باشیم. با توجه به مسائل مطرح شده در زمینه نقش آموزش در توسعه دانایی محور بایستی مبحث اموزش و کارکردها و ظرفیتهای ان در امر بستر سازی توسعه دانایی محور مورد بررسی قرار گیرد. سیستم ها و نظام های آموزشی موجود در جوامعی که هنوز گرایشی به توسعه دانایی محور ندارند مبتنی بر روش های سنتی و غیر پویا ست. این سیستم ها چه در سطوح آموزش های پایه ای و چه در سطح آموزش های عالی فاقد نگرش های سیستماتیک و جریان مدار هستند. این روش های آموزشی مبتنی بر شیوه های کلاسیک و غیر اصولی هستند و نظام مبادله اطلاعات در این سیستم های آموزشی بسیار کند و از نظر به هنگام بودن بر اخرین یافته های علمی نمی باشد. وقتی می خواهیم مبحث آموزش در هزاره سوم که مدل توسعه ای پیشنهاد شده برای آن توسعه دانایی محور است صحبت کنیم با دو شاخص و مقیاس آموزشی مواجه هستیم شاخص هایی که برای حرکت به سمت دانایی محوری به ان نیاز اساسی داریم یعنی بایستی ظرفیتها و روشهای موجود را به خوبی بررسی کنیم و ضعف های آن را بشناسیم و از قوتها و امکانات سیستم های نوین به خوبی آگاه شویم این دو سیستم که در یک جریان هدفمند به سوی دانایی محوری بایستی مورد مطالعه قرار گیرند عبارتند از آموزش مکانیکی و اموزش دینامیکی.به عبارت بهتر وقتی نگرش های موجود در توسعه دانایی حوری را مورد توجه قرار می دهیم بایستی برای هر یک از زیر ساختهای ان گزینه و یا گزینه های خوبی به عنوان جایگزین معرفی کنیم.درآموزش های مبتنی بر فرایندهای مدل توسعه دانایی محور نیزباید سیستمهای فعلی شناسایی و مورد چالش قرار گیرند تا سیستم های مطلوب و سازگار با این مدل ها شناسایی شود. تحرک و پویایی از مهمترین ویژگی های جوامع اطلاعاتی هستند که بی شک نیل به چنین جوامعی بایستی همگام با آموزش های پویا و متحرک باشد. در زیر دو سیستم آموزشی موجود بررسی و مدل اموزشی منطبق بر توسعه دانایی محور و مطابق با نیاز های یک جامعه اطلاعاتی مور بررسی قرار خواهد گرفت.
• سیستم های آموزشی مکانیکی(ایستا):
وقتی از سیستم های آموزش مکانیکی یا به عبارت بهتر سیستم های آموزش غیر پویا صحبت می کنیم روش هایی مد نظر قرار خواهند گرفت که در آنها روند حرکت اطلاعات مبتنی بر ساختارهای منظم و مشخص و کلاسیک است.در این گونه سیستم های آموزشی اطلاعات به صورت بسته های اماده بدون مطالعه بر نوع و شرایط گروهها و افراد پذیرنده آن در اختیار آنها قرار می گیرند. اطلاعات غالباً راندمان و بازده کاری خود را به مرور زمان از دست داده اند و چون سیستم از نطر تغذیه اطلاعاتی مجرا و ورودی خاصی ندارد در نتیجه با گذشت زمان کهنه شده و صحت علمی و کاربری آن در زمان حاضر مورد تردید خواهد بود. در این گونه سیستم ها به هریک ازارکان دخیل در زنچیره اطلاعات که البته زنجیره ناقصی نیز می باشد به عنوان عناصری غیر قابل تحرک فکری با خاصیت پویایی درجهت تولید اطلاعات نگاه می شود به عبارت بهترآنچه باید آموخته شود تعریف شده مشخص است و عنصر فعال و درگیر با یک چنین سیتمی قادر نیست نسبت به نوع اطلاعات و تکنیکهای یادگیری نظری بدهد و بایستی برای دریافت اطلاعات مطابق با ضوابط سیستم حرکت کند که این مسئاه باعث عدم پویایی فکری و فقدان حلقه های تولید اطلاعات در سیستم می شود. سیستم های آموزشی مکانیکی هیچگونه خروجی اطلاعات ندارند و سیستم های مصرف کننده هستند و در سطوح پست تر این مصرف کنندگی دربرگیرنده هیچگونه زایش و تنوعی در نحوه کاربری اطلاعات موجود و یا ایجاد تمایل سیستمی برای دستیابی و مصرف به اطلاعات جدید تر نیز وجود ندارد.
• سیستم های آموزشی دینامیکی(پویا):
در سیستم های آموزشی مبتنی بر اصول و چهارچوب های دینامیکی که اصطلاحاً از آنها به سیستم های پویا تعبیر می شود روند حرکت اطلاعات بسیار هدفمند و نظام یافته است اطلاعات با استفاده از ابزار و تکنولوزی های مختلفی تهیه و تولید شده و پس از طبقه بندی با توجه به سطح گروههای پذیرنده آموزش ها در قالب های مختلف به آنها انتقال پیدا میکند.به هنگام بودن اطلاات در جریان آموزش های مبتنی بر سیستم های دینامیک یکی از شاخص های اینگونه سیستم ها ست و این مسئله راندمان و بازدهی اطلاعات را تا حد بالایی برای پذیرندگان و عناصر سیستم های آموزشی بالا می برد.سیستم های اموزشی پویا از نظر سطح جذب وتعذیه در وضعیت مطلوبی قرار دارند و با گذشت زمان اطلاعات کهنه موحود در سیستم از زنجیره توزیع اطلاعات در آموزش خارج می شوند و جایگزین مناسبی که یا حاصل تولید اطلاعات در داخل سیستم است و یا اطلاعات ورودی به سیستم است خواهند داشت.زنجیره اطلاعاتی در سیستم های آموزش دینامیک یک زنجیره متعالی و کاملی را تشکیل می دهد که در آن کل جریان تولید تا توزیع اطلاعات به دقت و ظرافت مورد نظ و برنامه ریزی قرار می گیرد. و ای خاصیت سیستم را ار حالت مصرف کننده بودن صرف به تولید کننده تبدیل خواهد کرد و این اجازه را به سیستم می دهد که با سایر سیستم های آموزشی و یا زیر سیستم های خود ارتباط پویایی داشته باشد. جایگاه عناصر پذیرنده اطلاعات در این کونه سیستم ها تفاوت بسیاری با سیستم های آموزشی غیرپویا خواهد داشت. در این سیستم ها هر یک از افراد علی رغم اینکه به عنوان پذیرنده مورد تحلیل قرار می گیرند اما نقش و تحرک درون سیستمی نیز خواهند داشت تا نسبت به حجم فعالیت های و کارکردهایشان به عنوان تولید کننده نیز شناخته شوند. در واقع سیستم به انها فرصت می دهد تا خود را از دایره اطلاعات کلاسیک رها کنند و اطلاعات مورد نیاز را خود مورد تحقیق وپژوهش و تجربه قرار دهند. در واقع سیستم های آموزشی دینامیک با حرکت در روند دانش مداری فرصت تجربه را برای عناصر حود فراهم می کنند و ازهمه مهمتر اینکه ملاک های سنجش شاخص ها و کارکردهای عناصر فعال در این سیستم ها هرکز با مقیاس های کمی مورد تجلیل قرار نمی گیرد بلکه شاخص های کیفی در تعیین و درجه بندی عناصر دخیل می باشد. با توجه به مباحث مطرح شده و با این دیگاه که در فرایندهای توسعه دانایی محور اطلاعات نقش و کارکرد مهمی دارند و اموزش بهترین ابزار برای توسعه مطلوب اطلاعاتی است باید اقرار کرد در صورت اشتباه در گزینش سیستم آموزشی مبتنی بر نیازهای هزاره سوم و عدم توجه به کارکردهای آموزش در جامعه اطلاعاتی با نقصان و کاستی مواجه خواهیم شد. سیستم های اموزش مکانیکی سیستم های رو به زوال و غیر کاربردی هستند و بنابراین در تعیین استراتزی های و اهداف آموزشی برای توسعه دانایی محور در بستر های مختلف بایستی از مدل های پویا ی آموزشی استفاده کرد.تا جریان اطلاعات در جامعه سیر حرکتی سریعتری پیدا کند و نظام های اطلاعات مبتنی بر نظام عرضه و تقاضا با ساختاری دو طرفه در جامعه شکا بگبرد. بدون شک با تامین این هدف که نیازمند برنامه ریزی و تعیین استرانژی های کلی در امر آموزش های پایه های و عالی است می توان از وجود عناصر خارج شده از حریان ها و حلقه های آموزشی جون دانشگاه در ساختارهای مختلف اقتصای و سیاسی اصتفاده کرد تا توسعه دانایی محور به یک مدا زیر بنایی و در جامعه تبدیل شود
ریاضیات راه حل کدام است
دیدگاه های نوین آموزش ریاضی بر اهمیت تفکر و استدلال ، شناخت مفاهیم ریاضی و چگونگی پردازش آنها و تاکید بر فراگیران به مثابه آحاد انسانی تاکید دارد. محققان در عرصه آموزش ریاضی میکوشند تا از منظر درون و برون ریاضی مقوله یاد دهی – یادگیری و حل مسئله را مورد مطالعه قرار دهند.
عدم آشنایی لازم با دانش ، آموزش ریاضی در کشور ، کمبود شدید نیروی متخصص با تحصیلات منظم در این رشته و ورود افراد غیر حرفه ای موجب شده است که این دانش در جایگاه مناسب خود قرار نگیرد و سرفصلهای غیر استاندارد و سلیقه ای بر دروس آموزش ریاضی حاکم و به تدریس کتابهای دبیرستانی در کلاسهای آموزش ریاضی بسنده شود.
بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی دوره های کارشناسی و بالاتر رشتههای ریاضی که به رغم دانش نسبتا خوب ریاضی شان قادر به اداره کلاس درس و موفق در امر یاد دهی ریاضی نیستند و با آزمون و خطا تجربه لازم را بدست می آورند. در واقع باید اذعان کرد که ریاضی دانستن و برخورداری از دانش ریاضی یک مقوله است ، در حالی که تدریس ریاضیات مقوله ای دیگر. هرچند که این دو با یکدیگر در تعاملند.