شاید بتوان گفت بعد از جرم قتل عمدی مهمترین جرم علیه اشخاص جرم آدم ربایی است .
تحت شرایطی آدم ربایی میتواند بعنوان یک بزه بینالمللی و به عنوان یک جرم سیاسی مورد بررسی قرار گیرد و ربودن افراد یکی از مصادیق جرائم علیه آزادی تن اشخاص میباشد.
در تعریف آدمربایی میتوان گفت .
"بردن و انتقال دادن شخصی از مکانی به مکان دیگر بدون رضایت به قصد سوء" امروزه دیگر نمیتوان گفت در کشور ما ربودن و جرم آدمربایی به ندرت اتفاق میافتد.
هر چند در گذشته اغلب اطفال، مجنی علیه این جرم قرار میگرفتند اما در زمان حاضر اشخاص کبیر هم مجنی علیه این جرم قرار گرفته و بر حسب انگیزه آدمربا و آدم ربایان، بزه دیده این جرم قرار میگیرند.
در حقوق کیفری ایران از زمان مشروطیت این جرم مورد توجه قانونگزاران قرار گرفته چنانچه ماده 270 قانون جزای عرفی به ربودن اطفال اختصاص داده شده بود.
کاملترین قانونی که در خصوص جرم آدمربایی به تصویب رسید و تا حدی ارتکاب این بزه را تقلیل داد، قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص مصوب 28ˆ12ˆ1353 میباشد.
با تصویب قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) و اختصاص ماده 621 این قانون به جرم آدمربایی این سوال مطرح میشود که آیا قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص را باید منسوخ دانست یا خیر؟
یکی از نقاط قوت قانون اخیرالتصویب در خصوص موضوع، جرم شناختن شروع به ربودن اشخاص میباشد (تبصره ماده 621).
علاوه بر جرم آدمربایی، جرائم دیگری وجود دارند که به عنوان جرائم علیه آزادی تن شناخته میشوند از جمله توقیف و حبس غیرقانونی و اخفا اشخاص قانونگذار ما جرم اخفای اشخاص را در چندین مواد قانون مجازات اسلامی به تصویب رساند.
چنانچه در ماده 583 و ماده 621 قانون مذکور جرم اخفای اشخاص مورد حکم قرار گرفته است .
لذا باید دید در این خصوص چه تفاوتی بین این مواد وجود دارد.
متاسفانه قانونگزار جدید تمام مباحث جرم آدمربایی را در یک ماده و یک تبصره خلاصه نموده است این در حالی است که در قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص 12 ماده به این جرم اختصاص داده شده است .
جرم آدم ربایی در عداد جرایم علیه اشخاص میباشد که آزادی تن را مورد تعرض قرار می دهد.
اهمیت آزادی تن باعث شده است تا قانونگذاران در کشورهای مختلف، این جرم را با مجازاتهای سنگین ممنوع و قابل تعقیب بدانند.
آدم ربایی، ربودن و نقل مکان اجباری انسان زنده است بدون رضایت وی که سلب آزادی از مجنی علیه را بدنبال دارد.
جرایمی مانند توقیف غیرقانونی، اخفاء بعنف و دستگیر نمودن و حبس غیرقانونی نیز از جرایم علیه آزادی تن اشخاص می باشند که عموما در کنار این جرم مورد بررسی قرار می گیرند.
همچنین گروگان گیری را می توان نوعی آدم ربایی دانست که در آن شخص ربوده شده به عنوان یک گروگان برای انتقام یا تحصیل وجه و یا گرفتن مجوز و ...
می باشد.
آدم ربایی یا به صورت جرم ساده و بدون وجود کیفیات مشدده می باشد و یا با وجود کیفیات مشددهای از قبیل ربودن با وسیله نقلیه، سازمان یافته بودن عمل ارتکابی و ربودن اطفال، همراه است که در این صورت آدمربایی مشدد محقق می گردد که مجازات آن نیز شدیدتر می باشد.
در حقوق کیفری ایران مواد 621 و 631 قانون مجازات اسلامی و نیز قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص (مصوب 1353) در موارد عدم مغایرت با مواد فوق احکام و مصادیق جرم ادمربایی را بیان میدارند.
مواد 1-224 الی 6-224 و مواد 8 و 7-227 ماده 1-421 قانون جزای سال 1994 فرانسه مربوط به جرم آدم ربایی و گروگان گیری می باشد.
در حقوق بین الملل نیز کنوانسیونها، اسناد و همچنین قطعنامههای سازمان ملل متحد جرایم آدم ربایی و گروگان گیری را ممنوع و قابل مجازات دانستهاند جرم آدمربایی در حقوق ایران مجازات جرم آدمربایی 1) مجازات اصلی: مجازات اصلی جرم آدمربایی به معنای عام کلمه در ماده (621) قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) به شرح ذیل آمده است: الف) حبس از پنج تا پانزده سال برای هر کس که به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام یا به هر منظور دیگر، به عنف یا تهدید یا حیله یا به هر نحو دیگر شخصاً یا توسط دیگری شخصی را برباید.
ب) پانزده سال حبس برای ربودن مجنیعلیه که سن وی کمتر از پانزده سال تمام باشد.
ج) پانزده سال حبس برای آدمربایی توسط وسایل نقلیه.
د) پانزده سال حبس برای آدمربایی توأم با ورود آسیب جسمی یا حیثیتی به مجنیعلیه گروگانگیری یا آدمربایی؟
در قانون مجازات اسلامی ایران، قانونگذار هیچ تمایزی میان گروگانگیری و آدمربایی قایل نشده است.
آنچنان که ماده 621 تنها در تعریف آدمربایی میگوید: «هر کس به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام یا به هر منظوری دیگر به عنف یا تهدید یا حیله یا به هر نحو دیگر، شخصا یا از سوی دیگری شخصی را برباید یا مخفی کند، به حبس از 5 تا 15 سال محکوم خواهد شد.» این در حالی است که برابر این ماده در صورتی که سن مجنی علیه (فرد ربوده شده) کمتر از 15 سال تمام باشد یا ربودن با وسایل نقلیه انجام پذیرد یا به مجنی علیه آسیب جسمی یا حیثیتی وارد شود، مرتکب به حداکثر مجازات تعیین شده محکوم خواهد شد و در صورت ارتکاب جرایم دیگر به مجازات آن جرم نیز محکوم میشود بنابراین، ارکان جرم آدمربایی عبارت است از این که نخست شخصی را بربایند که این عنصر مادی جرم است و عنصر معنویاش قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام یا به هر منظور دیگر است به گونهای که به نوعی عمل عنف یا تهدید یا حیله در آن باشد البته آنجا که در این ماده ازجمله «به هر نحو دیگر» سخن به میان میآید، باید گفت این شیوه قانوننویسی نیست؛ چراکه دست مجری قانون برای تضییع حقوق مردم باز گذاشته میشود، اما اگرچه مرز بین آدمربایی و گروگانگیری بسیار نزدیک است، ولی به لحاظ وجود چند اصل حقوقی نمیتوانیم گروگانگیر را دقیقا طبق این ماده (ماده مربوط به آدمربایی) مجازات کنیم.
نخستین اصل حقوقی میگوید در امور کیفری و جزاییات، قاضی مکلف است از تفسیر مضیق استفاده کند و حق تفسیر موسع را ندارد.
این یک اصل بزرگ حقوقی است.
دوم این که باید قانون به نفع متهم تفسیر شود، یعنی اگر در جایی قانون نداریم یا قانون اجمال دارد، باید به نفع متهم رفتار کرد.
سومین اصل نیز به این مساله اشاره میکند که در جزاییات نمیشود قیاس کرد، مثلا نمیتوان گفت چون گروگانگیری از لحاظ مادی مثل آدمربایی است و آدمربایی مجازات دارد، پس میتوان درخصوص گروگانگیری هم آن را به کار برد.
در این میان یک اصل دیگر هم به نام عرف داریم که در بیشتر سیستمهای حقوقی جهان در قواعد حقوقی آمده است؛ عرف عام مردم و عرف خاص حقوقدانان.
وقتی صحبت از آدمربایی میشود، مثل این است که جرم عادی اتفاق افتاده است؛ جرمی که هدف آن انتقام و انگیزه مادی است اما در گروگانگیری به محض وقوع، فعل سیاسی به ذهن خطور میکند، یعنی به نظر میرسد گروگانگیری با اهداف سیاسی انجام شده است.
در دایرهالمعارف حقوقی جهان هم همینطور تلقی شده است یعنی گروگانگیری به جرایم سیاسی مربوط میشود.
پس با قبول این مطلب به ناچار باید بپذیریم که انگیزه جرایم عادی ، مادی و انگیزه و داعی جرایم سیاسی شرافتمندانه است.
یعنی در جرایم مادی متهم برای منفعتطلبی دست به جرم میزند و در جرایم سیاسی برای اعتلای کشور، مبارزه با ظلم، دفاع از مردم، مبارزه با استبداد و مانند اینها نخستین اصل حقوقی میگوید در امور کیفری و جزاییات، قاضی مکلف است از تفسیر مضیق استفاده کند و حق تفسیر موسع را ندارد.
یعنی در جرایم مادی متهم برای منفعتطلبی دست به جرم میزند و در جرایم سیاسی برای اعتلای کشور، مبارزه با ظلم، دفاع از مردم، مبارزه با استبداد و مانند اینها.
بنابراین با توجه به این که نحوه رسیدگی به جرایم مادی و سیاسی متفاوت است، در کشور ما نیز پذیرفتهاند که این جرم در دادگاهها باید به صورت علنی، با هیات منصفه مردمی و در محاکم دادگستری مورد رسیدگی قرار بگیرد.
البته با وجود سکوت قانون درخصوص گروگانگیری یک استثنا وجود دارد و آن این که اگر این گروگانگیری در داخل هواپیما باشد، 2 قانون برای آن وجود دارد؛ یکی قانون مجازات اخلالگران در امنیت پرواز هواپیما و خرابکاری در وسایل و تجهیزات هواپیما مصوب چهارم اسفند 1349 و دیگری قانون الحاق رژیم طاغوتی ایران به کنوانسیون جلوگیری از اعمال غیرقانونی علیه امنیت هواپیمایی کشوری مصوب هفتم خرداد 1352 که در این دو قانون، خرابکاری، گروگانگیری و ربودن هواپیما یا صدمه زدن به آنها مجازات دارد ولی نکته قابلتوجه این است که با وجود این که این قوانین هنوز اعتبار اجرایی دارد، ولی بعضی قضات از آن اطلاعی ندارند.
همان قوانینی که مجازاتی بسیار شدیدتر از ماده 621 دارد و به حبس سنگین و اعدام برای گروگانگیران نیز اشاره میکند.
بررسی جرم آدم ربایی در گفتگو با دکتر شهرام محمدی ؛ آدم دزدها به بهشت نمی روند ٭ محمود مصدق آدم ربایی از جمله جرایمی محسوب می شود که از گذشته وجود داشته است و امروز نیز با انگیزه های مختلف و دلایل متفاوت صورت می گیرد.
هر چند مراجع انتظامی و قضایی به دلایلی حاضر به ارایه آمار دقیقی از آدم ربایی در ایران نیستند، اما وقوع چند فقره آدم ربایی طی ماهای اخیر گویای این واقعیت است که جرم آدم ربایی همچون جرایم دیگر در کشور ما در حال افزایش است.
با این که قانونگذار نظام جمهوری اسلامی ایران همچون دیگر نظامهای موجود برای مهار و کنترل جرم آدم ربایی مجازاتهای سنگین و حتی در موارد خاص مجازات اعدام در نظر گرفته است، چرا این جرم در حال افزایش است؟
اصلاً علل وانگیزه های آدم ربایی چیست؟
آیا قانون ما در خصوص جرم آدم ربایی پیش بینی لازم را کرده است؟
به عبارت دیگر قانون جمهوری اسلامی ایران در این رابطه دارای چه ایرادها و خلأهایی است برای دریافت پاسخ سؤالاتمان و تبیین جرم آدم ربایی در عصر یک روز برفی به پارکی نزدیک دانشگاه شهید بهشتی رفتیم و مصاحبه ای با دکتر "شهرام محمدی" استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی و جرم شناس انجام دادیم.
آقای دکتر ضمن تعریفی از آدم ربایی کمی از تاریخچه آن برای خوانندگان ما بگویید و بفرمایید قانون آدم ربایی در چه دوره زمانی در ایران وضع شده است؟
همان طور که از اسم آن پیداست، آدم ربایی از ربودن است.
ربودن موجود انسانی و نقل مکان دادن او از محلی به محل دیگر برخلاف میل و اراده وی.
و تاریخچه آن به قانون "حمورابی" اولین قانون مدونی که وجود دارد برمی گردد.
چنانچه در ماده چهارده قانون مذکور آمده اگر کسی پسر جوان شخصی را برباید باید کشته شود، در کتاب "تورات" نیز از آدم ربایی بحث شده و مجازات اعدام برای مجرم در نظر گرفته شده است.
در منابع فقه شیعه هم آمده، اگر شخصی مرتکب جرم آدم ربایی شود، به عنوان مفسد فی الارض شناخته خواهد شد.
بعضی از فقها مجازات قطع ید را تعیین کرده اند.
پس آدم ربایی از جرایمی است که مجازات سنگین و حتی اعدام برایش در نظر گرفته بودند.
در حقوق جزای ایران نیز از دوران مشروطیت آدم ربایی مورد توجه بوده است.
برای اولین بار در ماده270 قانون جزای عرفی مصوب 1335 به طور مشروح به جرم آدم ربایی و ربودن اطفال اشاره شده است.
همچنین در قانون تشدید مجازات آدم ربایان مصوب 1353 شمول مختلف آدم ربایی مورد بحث قرار گرفته است.
از بعد بین المللی نیز کنوانسیون راجع به جلوگیری از ارتکاب جرایم علیه اشخاص مورد حمایت بین المللی مصوب 1973 به آدم ربایی و ماده 25 کنوانسیون حقوق کودک (مصوب 1989) به ربودن اطفال اشاره کرده است.
ضمن بیان تفاوت آدم ربایی با توقیف غیرقانونی، حبس غیرقانونی و اخفاء لطفاً بفرمایید آیا اصطلاح گروگانگیری همان آدم ربایی است یا خیر؟
ببینید، در توقیف غیرقانونی که اغلب توسط مقامات و مأموران دولتی یا نیروهای مسلح ارتکاب می یابد، ربودن شخص ضرورت ندارد.
بلکه صرف بازداشت و نگهداری موقت شخص برخلاف قانون در محلی غیر از زندان برای تحقق این جرم کفایت می کند.
در حبس غیرقانونی نیز همین وضعیت وجود دارد.
با این تفاوت که مجنی علیه بدون مجوز قانونی در زندان نگهداری و محبوس می شود.
ضمن آنکه اخفاء اشخاص جرمی است متفاوت از آدم ربایی که به صرف مخفی کردن اشخاص تحقق می یابد.
همانطور که ملاحظه می کنید اصطلاحات فوق با آدم ربایی متفاوت هستند.
البته گاهی آدم ربایی می تواند مقدمه ای برای ارتکاب جرایم توقیف و حبس غیرقانونی و اخفا باشد.
اما در خصوص گروگانگیری که در برخی از کشورها مانند انگلستان به عنوان جرم مستقلی شناخته شده است و در عمل نوعی توقیف غیرقانونی می باشد.
گروگانگیری در حقوق جزای انگلستان مصوب1982 عبارت است از توقیف اشخاص توسط هر کسی به منظور در فشار قرار دادن یک دولت، سازمان دولتی بین المللی یا شخصی برای انجام یا ترک انجام هر نوع عملی، تهدید به قتل، ایراد ضرب و جرح یا تهدید به ادامه دادن بازداشت گروگان.
اما قانون جزای ما تفاوت خاصی بین آدم ربایی با گروگانگیری قائل نشده و این دو را از هم جدا ندانسته است.
هر چند آدم ربایی می تواند مقدمه گروگانگیری باشد، یعنی یک شخص ممکن است در ابتدا مرتکب آدم ربایی شود و سپس اقدام به گروگانگیری کند.
بر اساس حقوق جزایی ایران، آدم ربایی به چند دسته تقسیم شده و قانونگذار چه مجازاتی را در جرم آدم ربایی در نظر گرفته است؟
آدم ربایی به دو قسم "ساده" و "مشدد" تقسیم می شود که هر یک دو قسم دارند.
در آدم ربایی ساده اگر کسی طفل تازه متولد شده ای را برباید و مخفی کند و یا به جای طفل دیگری قلمداد کند مرتکب جرم ماده 631 قانون مجازات اسلامی شده است که بر اساس این ماده اگر طفل (نوزاد) ربوده شده زنده باشد، مجرم به 6 ماه تا سه سال حبس محکوم می شود و اگر فوت شده باشد به 100 هزار تا 500 هزار ریال، جریمه نقدی محکوم خواهد شد.
شکل دوم آدم ربایی ساده به افراد 15 سال به بالا اختصاص دارد.
در این حالت ماده 621 قانون مجازات اسلامی، مجازات 5 الی 15 سال حبس را برای مجرم در نظر گرفته است، اما در آدم ربایی "مشدد" که یا عام(به واسطه تکرار جرم) و یا خاص (به واسطه خصوصیاتی در جرم) است، آدم ربایی تشدید پیدا می کند.
در چه حالتی آدم ربایی تشدید می شود و قانون چه مجازاتی را در این حالت پیش بینی کرده است؟
تشدید آدم ربایی یا توسط ارتکاب جرم یا به اعتبار قربانی و یا به اعتبار بزه کار (مجرم) است.
درخصوص تشدید مجازات آدم ربا در ماده 621 به طور مفصل بحث شده و در این ماده آمده اگر مجنی علیه کمتر از 15 سال داشته باشد و یا با وسیله ای ربوده شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشد آدم ربا (مجرم) به اشد مجازات که همان 15 سال حبس است، محکوم خواهد شد.
البته این در شرایطی است که قربانی نوزاد (کمتر از 6 ماه) نباشد.
چون در این صورت ماده 631 قانون مجازات اسلامی اعمال خواهد شد از نوزاد ربایی و مجازات مجرم در بحث آدم ربایی ساده سخن گفتید به نظر شما مجازات تعیین شده در ماده 631 قانون مجازات اسلامی متناسب با جرم است.
و به عبارت دیگر نقش بازدارنده ای را ایفا می کند؟
متأسفانه ماده 631 قانون مجازات اسلامی در خصوص جرم نوزاد ربایی مجازات سبکی در نظر گرفته است که نقش بازدارندگی ندارد.
این در حالی است که قانون سابق در خصوص جرم نوزاد ربایی مجازات بیشتر و بهتری تعیین کرده بود.
فرض کنید فردی شروع به آدم ربایی می کند، اما به دلیل حضور به موقع پلیس یا والدین موفق به آدم ربایی نمی شود و از ادامه کار و انتقال از محلی به محل دیگر باز می ماند.
کیفر و مجازات شروع به آدم ربایی چگونه است؟
قانونگذار در تبصره ماده 621 گفته است شروع به آدم ربایی سه تا 5 سال حبس، مجازات دارد.
اما متأسفانه در خصوص کیفر شروع به آدم ربایی طفل تازه متولد شده در ماده و تبصره 631 قانون مجازات اسلامی سخنی نگفته است.
که به نظر می رسد ما در این رابطه خلأ قانونی داریم.
برای هر جرمی از جمله آدم ربایی چهار مرحله قابل تصور است، لطفاً این مراحل را برای خوانندگان ما شرح دهید؟
مرحله نخست قصد است که یک امر ذهنی می باشد.
که اصولاً در قانون ما قابل مجازات نیست، مگر آنکه شخص یا افرادی قصد اقدام علیه امنیت ملی را داشته باشند که در آن صورت طبق ماده 611 مجازات می شوند پس از قصد، تهیه مقدمات جرم و سپس عملیات اجرایی جرم است.
مثلاً کسی شروع به آدم ربایی می کند،اما به دلایلی موفق نمی شود، که شروع به جرم طبق قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 قابل مجازات نیست، مگر آنکه در قانون تصریح شده باشد همانطور که قبلاً عرض کردم برای شروع به آدم ربایی سه تا 5 سال حبس در نظر گرفته شده، ولی در شروع به نوزاد ربایی (طفل تازه متولد شده یا کمتر از 6 ماه) در قانون تصریح نشده است.
چهارمین مرحله، تام جرم است یعنی یا جرم تمام می شود یا عقیم می ماند که در بحث ما نیست.
قصد و انگیزه مجرم در مجازات آدم ربا چه نقشی دارد؟
انگیزه در ماهیت جرم و مجازات تأثیر ندارد و فقط می تواند از علل مخففه باشد.
مطالبه وجه یا مال به قصد انتقام بخشی از عنصر روانی ماده 621 را تشکیل نمی دهد.
زیرا منظور، انگیزه های ارتکاب جرم است و جنبه تمثیلی دارد.
در مجموع چه ایراداتی به ماده 631 قانون مجازات اسلامی وارد است؟
همانطور که گفتم، ماده مذکور برای شروع جرم نوزاد ربایی مجازاتی تعیین نکرده است.
ضمن آنکه این ماده فقط ورود آسیب جسمی و حیثیتی به مجنی علیه را به عنوان یکی از علل مشدد کیفر دانسته و از آسیب روانی بحثی به میان نیاورده است.
البته هر چند در قانون مجازات اسلامی این مورد پیش بینی نشده است، اما می توان ماده 2 قانون تشدید مجازات ربایندگان مصوب 1353 که به این موضوع اختصاص دارد، اعمال کنیم.
همچنین باید به ناپدید شدن مجنی علیه (فرد ربوده شده) در اثر آدم ربایی اشاره کرد.
که قانون مجازات اسلامی در خصوص میزان جرم و چگونگی مجازات آن سکوت اختیار کرده است.
ایراد بسیار مهم دیگر برمی گردد به عدم پیش بینی کیفیت مخففه قانونی در خصوص آدم ربایی.
که این می تواند نقش مؤثر و مهمی در انصراف آدم ربایی داشته باشد.
به عبارت دیگر، فقط در ماده 22 قانون مجازات اسلامی در رابطه با کیفیت مخففه قضایی مانند انگیزه شرافتمندانه مرتکب یا گذشت بزه دیده بحث شده و ذکری از کیفیت مخففه قانونی در زمینه آدم ربایی به میان نیامده است.
با مطالعه در متون حقوقی و جزایی بعضی از کشورها به نظر می رسد که جرم آدم ربایی در ایران، چندان مهم تلقی نشده است.
نظر شما در این خصوص چیست؟
در نتیجه ارتکاب نفس آدم ربایی صدمه بدنی و مادی به اشخاص وارد نمی شود.
بنابراین آدم ربایی در زمره جرایم علیه شخصیت معنوی اشخاص می باشد که توأم با جبر و عنف مادی و عملی بر ضد آزادی تن انسانها ارتکاب می یابد.
پس جرم بسیار مهمی است که متأسفانه در جامعه ما آدم ربایی به عنوان یکی از جرایم مهم تلقی نمی شود.
این در حالی است که بعد از قتل عمد، آدم ربایی یکی از جرایم مهم علیه اشخاص و مشکل زا است.
آدم ربایی از جمله جرایم طبیعی است که در تمام دنیا واقع می شود و جرم انگاری هم شده است.
مثلاً در انگلستان،مجازات آدم ربایی، با توجه به نوع و اهمیت آن، حبس یا جزای نقدی در حدود اختیارات دادگاه می باشد.
اگر جرم کم اهمیت و سبک باشد حداکثر 6 ماه حبس و 200 پوند جزای نقدی است.
و اگر جرم شدید باشد آدم ربا حداکثر به حبس محکوم و مجازات می شود.
آدم ربا در چه حالتی از نظر قانون به عنوان محارب شناخته و مجازات می شود؟
آدم ربا در صورتی که موجب خوف و ترس مردم شود و امنیت جامعه را سلب کند، زیرمجموعه محاربه قرار می گیرد و مجازات اعدام اعمال خواهد شد.
البته در اینجا باید احتیاط کرد.
یعنی او (آدم ربا) را زیاد محاربه تسری ندهیم، چون قوانین کیفری بایستی بصورت مضیق تفسیر شوند.
بیشترین میزان آدم ربایی در چه کشورهایی رخ می دهد؟
و علل عمده افزایش این جرم را در چه چیزهایی می بینید؟
بیشترین جرم آدم ربایی در مکزیک، کلمبیا و امریکای لاتین رخ می دهد.
بطوری که در کشور کلمبیا روزانه (متوسط) 4 نفر مورد ربایش (ربوده) می شوند.
در امریکای لاتین نیز آمار آدم ربایی بالا ست.
اما در ایران آماری از آدم ربایی در دست نیست.
هر چند عمده دلیل آدم ربایی در کشورهای آمریکایی فاصله طبقاتی و فاصله غنی و فقیر است، اما در ایران عمده دلیل و انگیزه آدم ربایی، مالی،اعمال منافی عفت و ...
است.
البته این نکته را متذکر شوم که جرم آدم ربایی به انگیزه اعمال منافی عفت در حال افزایش است.
کارشناسان معتقد هستند، گزارش نکردن وقوع آدم ربایی از سوی خانواده ها به پلیس باعث گسترش و افزایش آدم ربایی می شود.
به نظر شما چرا مردم سعی می کنند وقوع آدم ربایی را به پلیس گزارش نکنند؟
آیا این موضوع به ناتوانی پلیس برمی گردد یا به مسائل دیگر؟
گزارش نکردن آدم ربایی به پلیس به خاطر ترس از عواقب بعدی است که معمولاً خانواده های قربانیان خواسته های آدم ربایان را برآورده می سازند و اطلاعات لازم را در اختیار پلیس قرار نمی دهند.
من فکر می کنم یک دیوار بی اعتمادی بین مردم و پلیس ایجاد شده است.
این تصور که پلیس ما کارآمد نیست ممکن است یکی از علل باشد، اما علت اصلی به ناآگاهی مردم باز می گردد؛ مردم تحت تأثیر آدم رباها قرار می گیرند، در حالی که اگر همکاری و مشارکت لازم بین پلیس و مردم ایجاد شود، قطعاً میزان کشفیات در جرم آدم ربایی افزایش خواهد یافت.
البته ناگفته نماند که پلیس در آنجایی که مردم وقوع آدم ربایی را گزارش کرده اند خوب عمل کرده است.
اما مشکل اینجاست که درصد قابل توجهی از آدم ربایی به پلیس گزارش نمی شود.
برگردیم به بحث مجازات، در صورت گذشت مجنی علیه (فرد ربوده شده) آیا آدم ربا از مجازات رهایی می یابد یا خیر؟
جرم آدم ربایی از جرایم غیرقابل گذشت است و جنبه عمومی دارد و در صورت انصراف و گذشت شاکی یا شخص ربوده شده، تنها می تواند جزو علل مخففه به شمار آید و مجازات مجرم کاهش یابد، اما هرگز موجب توقیف مجازات مجرم نمی شود.
حکم فردی که برای دفاع از خود شخصی را که قصد ربودنش را داشته بکشد چیست؟
قانونگذار همواره آدم ربایی را یکی از فرضهای ممتاز دفاع مشروع دانسته است و ارتکاب قتل عمدی کسی که در صدد آدم ربایی می باشد را دفاع مشروع محسوب کرده و لذا شخص ربوده شده اگر در دفاع از حیثیت و ناموس خود مبادرت به قتل آدم ربا نمود با جمع شرایطی که در ماده 629 قانون مجازات اسلامی ذکر شده معاف از مجازات و یکی از علل موجهه جرم شناخته شده است.
از آدم ربایی به عنوان یکی از جرایم طبیعی ذکر کردید به نظر شما چه تفاوتی بین جرم آدم ربایی در ایران با کشورهایی که درصد آدم ربایی در آنها بالاست وجود دارد؟
در ایران معمولاً آدم ربایی به صورت ساده انجام می گیرد و مرتکبین آن کمتر حرفه ای هستند بر خلاف بعضی از کشورها که آدم ربایی به صورت سازمان یافته انجام می شود.
آیا مجازات خاصیت بازدارندگی دارد و مانع جرم می شود؟
داده های جرم شناسی نشان داده که مجازات اسلامی در اصلاح و درمان مجرم شکست خورده است، ولی مجازات حبس صرفاً به این خاطر اعمال می شود که مجرم برای مدتی کم یا زیاد از آزادی محروم شود تا کمتر به جامعه ضرر وارد کند.
یعنی پیشگیری به وسیله طرد و خنثی کردن مجرم.
ارامش پاداش زندگی هوشیارانه است ایران صدا: تحت شرایطی آدم ربایی میتواند بعنوان یک بزه بینالمللی و به عنوان یک جرم سیاسی مورد بررسی قرار گیرد و ربودن افراد یکی از مصادیق جرائم علیه آزادی تن اشخاص میباشد.در این برنامه سرهنگ محمدیان از پلیس اگاهی یک تصادف ساختگی را توضیح می دهد که به منظور ادم ربایی در پوشش تصادف صورت گرفته است./گروه اجتماعی و اقتصادی شاید بتوان گفت که بعد از قتل، مهمترین جرم اشخاص جرم آدمربایی است .
کاملترین قانونی که در خصوص جرم آدمربایی به تصویب رسید و تا حدی ارتکاب این بزه را تقلیل داد، قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص میباشد.