این کارخانه از سال 1379 شروع به کار کرد که در انتهای خیابان امیرآباد و جنب خانه کارگر میباشد.
در ابتدا این کارخانه دارای چهار دستگاه سولزر و یک دستگاه چله کشی بود.
هم اکنون این کارخانه دارای 10 ماشین سولزر و یک ماشین چلهکشی و نیز ماشین بوبین پیچی و گره زنی میباشد.
محصولات این کارخانه هم اکنون با ظرفیت اسمی ماهانه 30000 مترمربع پارچههای ساده و طرحدار که مصارف ملحفهای و پردهای و پیراهنی (تترون، متقال و پاناما) را دارد تولید میکند.
نخ مصرفی تار: فیلامنت نمره 150 جوشی پود: 21 لاپلی استر ویسکوز (یا 31 لا) مقدمه بافندگی یکی از قدیمیترین صنایع دستی به شمار میرود.
امروزه شواهدی در دست است که نشان میدهد بشر از نه هزار سال پیش از پارچه استفاده کرده قرنهای متمادی صنعت بافندگی یکی از مهمترین صنعتهای بشر به کار میرفت.
این صنعت نه تنها از نظر تولیدی بلکه از نظر اجتماعی نیز اهمیت فراوانی داشت.
نخهای تولیدی در زمانهای قدیم بسیار نایکنواخت و ضخیم بوده به همین دلیل پارچه های تولیدی کاملاً ضخیم بودند و همچنین از استحکام و کیفیت کمی برخوردار بودند.
اولین طریقه تولید پارچه توسط بشر عبارت بود از آویختن نخهای تار از یک چوب افقی و آویزان کردن وزنههایی در انتهای نخ به منظور کشش و سپس نخ پود به صورت یک بسته از لابلای نخهای تار عبور داده میشد تا بافت پارچه تشکیل شد.
طریقهای که بعدها اختراع شد نخهای تار در داخل چهارچوبی افقی به صورت کاملاً کشیده قرار میگرفت و نخهای پود از لابه لای نخهای تار عبور داده میشد که به علّت طول محدود چهارچوب و نخهای تار پارچه بافته شده نیز دارای طول محدودی بود.
در قرون بعدی نخهای تار بر روی غلتک نخ تار پیچیده میشد و در داخل دستگاه بافندگی دستی قرار داده میشد و نخهای تار بعد از باز شدن به صورت افقی در میآید و در این حالت بافته میشد و سپس پارچه تولیدی بر روی غلتک پارچه پیچیده میشد.
اولین تحول در راه تکنیکی شدن دستگاههای بافندگی در سال 1733 میلادی توسط شخصی به نام جان کی ایجاد شد ولی با اختراع پرتاب ماکوی سریع سبب سریعتر شدن بافندگی شد.
گرچه این اختراع کارآیی دستگاههای بافندگی را به مقدار کمی افزایش داد ولی باعث گردید تا راه جدیدی برای اختراعات بعدی گشوده شود در سال 1785 میلادی ادمونت کاوت رایت موفق به اختراع یک دستگاه مکانیکی بافندگی شد.
در اوایل سال 1800 میلادی شارل ماری ژاکارد موفق به اختراع دستگاه تشکیل دهنده گردید در ماشینهای بافندگی عملیاتی مانند دفتین زدن پودگذاری و تشکیل دهنده و غیره مکانیکی بود ولی تعویض ماسوره دستی بود و یا به محض پاره شدن تار کارگر باید دستگاه را متوقف میکرد.
این مسائل باعث پایین آمدن راندمان و همچنین پایین آمدن کیفیت پارچه میگردید.
این مسائل سبب شد تا ماشینهای بافندگی به مکانیزههایی مجهز شوند که عملیات فوق را به صورت اتوماتیک انجام دهند.
در زمان تبدیل و تبدیل ماشینهای بافندگی اتوماتیک راههای دیگری نیز برای بالا بردن تولید ماشین بافندگی تولید باز شد به طوری که مهمترین عامل محدود کننده سرعت ماشین بافندگی وجود ماسوره نخ بود در داخل جسم پودگذار (ماکو) و در نتیجه زیاد بودن جرم جسم پرتاب شوند بود به این دلیل روشهایی از اوایل قرن بیستم برای طریق پودگذاری جدید پیشنهاد شد.
در سال 1866 باکستون و شرمن ایدهای را به ثبت رساندند که براساس آن یک گیره سوزنی به داخل دهنه رفتند و نخ پود را از سمت دیگر به داخل دهنه میکشید.
در سال 1871 شخصی به نام ویلیام جی در امریکا سیستمی را به ثبت رساند که براساس آن دو گیره سوزنی عمل پودگذاری را انجام میداد یک سوزن نخ پود را وارد دهنه میکرد و در وسط دهنه سوزن دیگر نخ پود را گرفته و از دهانه خارج میکرد.
در سال 1905 دانیل مونسون استون سیستمی را عرضه کرد که در آن عمل پودگذاری توسط ماکویی انجام میگرفت که در دو سر آن گیره وجود داشت و متناوباً پود را از طرفین وارد دستگاه میکرد.
در سال 1991 کارل پاستور در آلمان امتیاز یک سیستم ماکو گیرهای به دست آورد.
در سال 1914 جی سیبروز اولین روش پودگذاری به وسیله هوا را به ثبت رساند.
در سال 1922 برای اولین بار کار وانتین و یوهان کابر در آلمان موفق شدند که ایده که یک روش جدید بافندگی به وسیله ساختن یک ماشین گیرهای جامه عمل بپوشانند.
در سال 1924 مهندسی به نام رودلف روسمن شروع به طرح یک روش جدید پودگذاری کرد که ماشین بافندگی سولزر امروزی نتیجه کار آن است.
در سال 1949 اولین ماشین بافندگی با جت آب توسط ولادمیر اسواتی در چک اسلواکی ساخته شد.
در سال 1995 ایده دیگری در زمینه ساخت ماشین بافندگی که در یک زمان بتواند چندین پود را در چندین دهنه به طور همزمان قرار دهد ارائه گردید که براساس آن تعداد ماشین بافندگی ساخته شد و بالاخره اینکه جدیدترین ایدهای که براساس تشکیل دهنه موجی ارائه شد از رودلف روسمن است که در ماشینهای جدید توربو تی و ار کارخانه رقی به کار رفته است.
اما نکته قابل توجه در تمام این ماشینها این است که در تمام آنها از قدیمیترین دستگاه یعنی یک چوب افقی تا دستگاههای پیشرفته امروزی باید 5 عمل اصلی صورت گیرد که عبارتند از: باز شدن نخ تار تشکیل دهنه قرار دادن نخ پود داخل دهنه دفتین زدن پیچیدن پارچه تولیدی به طور کلی امروزه عامل محدود کننده سرعت ماشینها بافندگی چگونه پودگذاری است و تمام تلاش دانشمندان و مهندسین اختراع روشی است که بتوان سرعت پود گذاری را افزایش داد.
بنابراین امروزه ماشینهای بافندگی را میتوان براساس روش پودگذاری تقسیم بندی کرد.
1.
ماشین های بافندگی با سیستم پود گذاری معمولی که خود به دو دسته ماشینهای بافندگی معمولی و اتوماتیک تقسیم میشود.
2.
ماشینهای بافندگی با سیستم پودگذاری غیرمعمولی: این ماشینها خود به چند دسته تقسیم میشوند.
الف ماشینهای بافندگی که در آنها عمل پودگذاری توسط یک جسم پرتاب شونده انجام میشود.
ب ماشینهای بافندگی که در آنها عمل پودگذاری به طور مثبت انجام میگیرد.
ج ماشینهای بافندگی بدون ماکو دارای مزایای زیر هستند: 1) کم شدن جرم جسم پرتاب شونده به علّت کوچک بودن آن که همچنین سبب کم شدن ارتفاع دهنه شده که این عمل باعث زیاد شدن سرعت عمل دستگاه میشود.
2) انرژی مورد نیاز جهت به حرکت درآوردن ماشین بافندگی با توجه به توان پودگذاری مساوی کمتر میباشد.
3) اصطکاک اجزا ماشین مثل مضراب چوب مضراب ماکو و ماسوره وجود ندارد دیگر نیازی به ماسوره پیچی و ماسوره تمیز کنی نیست.
ماشینهای بافندگی بدون ماکو که پودگذاری در آنها به وسیله دو گیره آنجا میشود در این روش دو گیره برای پودگذاری همزمان عمل میکند در هر سمت ماشین که میله گیره یا یک تسمه گیره وجود دارد که طول هر یک کمی بزرگتر از نصف شانه بافندگی ماشین است یکی از این گیرهها گیره آورنده و دیگری گیره برنده است و هر دو همزمان به داخل دهنه وارد میشود و در وسط دهنه به یک دیگر میرسند.
در این نوع ماشینها انتقال نخ پود به داخل دهنه به دو روش انجام میشود که روش دواس و روش کابلر ماشینهای سولزر کارخانه یزد تترون به روش داوس عمل میکنند.
این روش توسط دیموند داوس طی یک کار تحقیقات نه ساله اختراع شد و در سال 1993 حدود بیست ماشین با عرض شانه نود سانتیمتر شروع به کار کرد.
روش پودگذاری در این ماشینهای به این طریق است که: 1.
گیره آورنده که در سمت بوبین قرار دارد و ابتدای نخ پود را میگیرد و وارد دهنه میشود.
همزمان با آن این گیره برنده نیز وارد دهنه میشود.
3.
هر دو گیره به وسط دهنه رسیده و ابتدای نخ پود توسط گیره برنده گرفته میشود و دفتین به لبه پارچه کوبیده میشود.
از خصوصیات این روش این است چون سرعت باز شدن نخ کمتر از روش کابلر است میتوان برای بافندگی از نخ های فیلامنت و ابریشم طبیعی استفاده کرد و همچنین مکانیزم مراقبت نخ پود در خارج دهنه است به همین دلیل بهتر است در دسترس قرار گیرد.
از خصوصیات این روش این است چون سرعت باز شدن نخ کمتر از روش کابلر است میتوان برای بافندگی از نخهای فیلامنت و ابریشم طبیعی استفاده کرد و همچنین مکانیزم مراقبت نخ پود در خارج دهنه است به همین دلیل بهتر است در دسترس قرار گیرد.
ماشینهای بافندگی سولزر مدل F2001 این ماشینها سوئیسی بوده و از نوع ماشینهای بافندگی برون ماکو و از نوع راپیر است الکتروموتور این ماشینها مانند سایر دستگاههای بافندگی منفذدار می باشد تا گرد و غبار وارد آن نشود و همچنین دارای محور و یاتاقانهای محکم زری الکتروموتورهای معمولی می باشد و بالاخره اینکه این الکتروموتورها باید هنگامی که بار زیادی به آنها وارد میشود دور الکتروموتور افت کمی داشته باشد و بتواند خیلی سریع به دور اصلی خود برسد.
البته قبل از توضیح در مورد دستگاههای بافندگی نکته قابل توجه این است که در هر دستگاه بافندگی باید ترازی قرار داشته باشد تا در هنگام کار کردن هیچ گونه لرزشی در دستگاه به وجود نیاید.
این دستگاه به وسیله یک کلید اصلی روشن و خاموش میشود این کلید برای قطع و وصل کردن برق به تمام قسمتها مختلف ماشین به کار میرود بعد از روشن کردن کلید 5 ثانیه طول میکشد تا الکتروموتور به دور اصلی خود برسد و سپس ماشین آماده استارت است.
در روی دستگاه سه چراغ اصلی وجود دارد قرمز، زرد و سبز که چراغ قرمز نشان دهنده توقف دستگاه به علّت پارگی نخ پود یا به علّت فشار دادن کلید Stop است، چراغ زرد رنگ نشان دهنده پارگی در نخ تار و چراغ سبز نشان دهنده در حال کار بودن دستگاه یا توقف دستگاه در هنگامی که تولید به مقدار تنظیم شده بر روی کنتور دستگاه است.
به طور کلی بر روی دستگاه 4 کلید اصلی وجود دارد (کلید شماره 1 کلیدهای سبز رنگ این کلید برای راهاندازی استارت) دستگاه به کار میروند و برای بالا بردن ضریب ایمنی دستگاه دو کلید روی دستگاه تعبیه شده که باید هر دو را با هم فشار داد تا دستگاه شروع به کار کند البته این عمل فقط زمانی که دستگاه روی درجات 50 تا 180 درجه قرار گیرد عمل میکند و خارج از این محدوده زمانی دستگاه در حال کار کردن است استارت به وسیله سیستم الکترونیکی قفل میشود البته هنگامی که دستگاه متوقف شد برای استارت مجدد باید توجه داشت راپیرها در حال حرکت به سمت بیرون دهنده و یا اول سیکل بعدی روی 310 درجه باشند و برای این کار باید به وسیله کلید تک استارت دستگاه را در وضعیت مطلوب قرار داد در غیر این صورت ممکن است باعث پارگی نخهای تار و یا شکستن راپیرها شود.
کلید شماره 2 (کلید قرمز رنگ) این کلید، کلید Stop یا توقف دستگاه است و با فشار دادن آن بلافاصله دستگاه از حرکت باز میایستد.
کلید شماره 3: این کلید باعث حرکت آهسته دستگاه به عقب میشود و سیاه رنگ است و وقتی این کلید را فشار میدهیم دستگاه با سرعت کم به عقب بر میگردد و بر روی 310 متوقف میشود در این درجه دستگاه آماده استارت بعدی است.
کلید شماره 4: این کلید نیز سیاه رنگ بوده و باعث حرکت آهسته دستگاه به جلو میگردد و تا زمانی که کلید را فشار میدهیم دستگاه با سرعت آهسته کار میکند و به وسیله آن میتوان کلید عملیات بافت پارچه و نحوه حرکت راپیرها را مشاهده کرد.
بر روی دستگاه یک صفحه کلید دیگری هم وجود دارد که برای کنترل دستگاه است.
کلید شماره 5: سرپودهای (سیاه) با فشار دادن این کلید ماشین در جهت عکس برای پیدا کردن سرپوش به حرکت در میآید.
این عمل فقط بین درجات 25 تا 50 امکانپذیر است در این حالت راپیرها در خارج از دهانه کار میکند و اگر ماشین روی درجات دیگری باشد این کلید به طور الکترونیکی قفل میشود.
کلید شماره 6: کلید سر پودیابی (سیاه رنگ) با فشار دادن این کلید عمل سرپودیابی در جهت جلو انجام میگیرد و خارج از درجات 25 تا 50 قفل میشود.
کلید شماره 7: کلید درخشان دو پارگی نخ پود (زردرنگ) این کلید به دو دلیل روشن میشود: به علّت پارگی پود ضمن کار به علّت فشار دادن این کلید در حالی که ماشین خاموش است.
این عمل باعث قطع شدن سیستم کنترل پود شده و ماشین میتواند بدون داشتن نخ پود کار کند.
کلید شماره 8: لامپ نمودار اشکالات (زرد) اگر یکی از اشکالات زیر بروز کند چراغ مذکور روشن میشود: میله و بوش سرپودیابی درگیر نشده باشند.
میکروسدیم ایمنی راپیر سمت راست و چپ عمل نموده باشد.
میکروسدیم پلتار عمل نموده باشد.
اشکال در سیستم روغن کاری دستگاه کلید شماره 9: لامپ سرپودیابی اتوماتیک (زرد) در ضمن عمل پودیابی چراغ چشمک میزند.
کلید شماره 10: کلید درخشان سرپودیابی (آبی) با فشار دادن این کلید سیستم خود کار سرپودیابی قطع و لامپ آبی روشن میگردد با فشار دادن مجدد این کلید سیستم سرپودیابی را دوباره به کار انداخته لامپ آبی رنگ خاموش میشود.
کلید شماره 11: کلید درخشان آزاد کننده ترمز (آبی) با فشار دادن این کلید ترمز ماشین آزاد و کلید روشن میگردد و میتوان ماشین را با دست گردانید با فشار دادن مجدد کلید آبی خاموش و ترمز گرفته میشود.
کلید شماره 12: دیودهای چشمک زن: این دیودها نشان میدهد کنترل پود درست است یا نه.
شروع و خاتمه کنترل پود توسط دیود انجام میشود.
دیود شماره 13: این دیود لحظه زمان ترمز را نشان میدهد.
دیود شماره 14: این دیود نمودار آمادگی راهاندازی استارت است و موقعی روشن میشود که تمام شرایط لازم جهت راهاندازی دستگاه فراهم است.
اجزاء و ساختمانی تشکیل دهنده ماشینهای بافندگی به طور کلی ماشینهای بافندگی دارای قسمتهای مختلفی هستند که بعضی از آنها از زمان پیدایش ماشینهای مکانیکی بافندگی پارچه و ...
اما میتوان گفت بیشترین تغییرات در جسم پودگذار و دفتین زدن است و در بعضی از موارد هم تشکیل دهنه مثل ماشینهای چند فازی زیرا این عوامل از جمله علل محدود کننده سرعت ماشینهای بافندگی هستند.
غلتک نخ تار (اسنوبافندگی) این غلتک اولین قسمت یک ماشین بافندگی است که نخهای تار در قسمت مقدماتی بر روی آن پیچیده شده و با بافته شدن پارچه این نخها کمکم از روی غلتک در بالا بردن راندمان دستگاههای بافندگی خیلی مؤثر است به طوری که میتوان از آن به عنوان قلب بافندگی نام برد زیرا اگر نخها بر روی غلتک به طور صحیح قرار نگیرند سبب پارگی بیش از حد نخها و توقف زیاد ماشین میشود.
پل پارچهای این پل باعث میشود که نخهای تار در حالت عمودی تغییر جهت داده و به صورت افقی در آیند علاوه بر این در دستگاه جدید این پل دارای یک حرکت نوسان نیز بوده و در هنگام دفتین زدن به نخهای تار کشش زیادی وارد نشود که باعث پارگی در نخهای تار شود.
لاملها لاملها وسایلی هستند جهت کنترل نخ تار که به دو گونه عمل میکنند لاملهای مکانیکی 2 لاملهای الکتریکی در دستگاههای جدید عموماً از لاملی الکتریکی استفاده میشود.
مزیت لاملهای الکتریکی این است که دیگر احتیاجی به قسمتهای انتقال حرکت مثل بادامک راهروهای مختلف ندارد و مکانیزم آنها نیز بدین ترتیب است که لاملها بر روی ریل دندانهدار سوار میشوند که این ریل از دو قسمت 1 ریل U شکل و 2 ریل دندانهداری که داخل ریل U شکل قرار دارد به طریقی که توسط دو لایه عایق از هم جدا میشوند ریل داخلی کمی بلندتر از ریل خارجی است هر یک از دو ریل به دو قطب مختلف جریان ضعیفی متصل هستند و در صورت پاره شدن نخ لامل پایین افتاده و توسط لامل بین دو قطب جریان بسته میشود و جریان اصلی الکتروموتور را قطع میکند.
4.
وردها قالبهای مستطیل شکل از جنس چوب یا فلز هستند و میل میلکها در داخل آن قرار دارد و چون نخهای تار از میان میلکها عبور میکنند پس هنگام تشکیل دهنه این وردها هستند که بنا به طرح بافت به وسیله یکی از مکانیزمهای تشکیل دهنه مثل (دابی ژاکارد و یا بادامک) به بالا و پایین رفته و تشکیل دهنه میدهند.
5.میل میلکها میلهای فلزی نازکی هستند که تقریباً در وسط آنها سوراخی وجود دارد و هر نخ تار از بین یک سوراخ یک میل میلک عبور میکند و بنابر طرح بافت به تعداد معین در وردها قرار میگیرند.
6.
شانه وسیلهای است که جنس فلز به وسیله یک قاب چوبی یا فلزی به دفتین متصل است.
طول آن کمی بیشتر از عرض پارچه است تعداد دندانهای شانه بستگی به نمره آن دارد نمره شانه نشان دهنده مقدار دندانه شانه در یک سانتیمتر است که میتواند از نمره 3 تا 180 در بافندگی از آن استفاده کرد اما نمرات پایین آن برای بافتن پارچه به کار نمیروند.
کار شانه این است که نخهای تار را در طول و عرض پارچه به طور مساوی و یکنواخت تقسیم کند و همچنین هنگامی که نخ پود در دهنه قرار گرفت به وسیله عمل دفتین زدن شانه نخ پود را به لبه پارچه کوبیده و پارچه تولید میشود.
7.
دفتین وسیلهای است که بر شانه متصل است و شانه حرکت خود را از آن تأمین میکند.
8.
جسم پودگذار وسیلهای است که نخ پود را در درون دهنه تشکیل شده قرار میدهد این وسیله در ماشینهای قدیم ماکو و در ماشینهای جدید راپیر پروژکتایل و غیره است.
9.
پل پارچه پل پارچه بعد از بافته شدن و عبور از روی پل پارچه تغییر جهت داده و به غلتک پارچه منتقل میشود.
10.
غلتک کشش دهنده (سمبادهای) این غلتک در ماشینهای قدیمی دارای سوزنهای فلزی بوده ولی در ماشینهای جدید از سمباده به جای خارهای فلزی استفاده میکنند و دلیل این است که خارهای فلزی ممکن است باعث سوراخ شدن پارچه شوند.
ولی سمباده آن روی پارچه اثر نمیگذارد و کار آن تحت شکش قرار دادن پارچه است.
11.
غلتک پارچه غلتکی است که پارچه بعد از تولید بر روی آن پیچیده میشود.
روش کار با ماشینهای سولزر برای کار با ماشینهای سولزر ابتدا باید غلتک نخ تار را روی دستگاه قرار داد اگر طرح بافت ما با طرح قبلی یکی باشد در این صورت ابتدا جلر را در پشت دستگاه قرار داده و نخهای آن را توسط دستگاه پیوند زن اتوماتیک نخهای غلتک جدید را با نخهای تار قبلی پیوند میزنند ولی در غیر این صورت باید وردهای دستگاه را بیرون آورند و بعد از نخ کشی با طرح جدید آنها را در جای خود نصب کرد.
چگونگی برطرف کردن نخ تار در صورتی که چراغ زرد روی دستگاه روشن باشد نشان دهنده این مطلب است که نخهای تار پاره شده است در این صورت برای پیدا کردن نخ مربوط لامل نخ مربوط پایین افتاده و در دندانهای ریل گیر میکنند بافنده دستگاه با کشیدن دست روی لاملها لامل مربوط را پیدا میکند و سپس نخ مربوط را با یک تکه تقریباً نیم متری نخ پیوند میزنند و از لامل میل میلک و شانه عبور میدهد.
سپس نخ را کمی کشیده و کلید شماره 3 (حرکت به سمت عقب) را فشار میدهیم تا دستگاه متوقفشود سپس با فشار دادن همزمان هر دو کلید استارت دستگاه را روشن میکنیم.
برطرف کردن پارگی پارگی نخ پود اگر بعد از توقف دستگاه چراغ قرمز آن روشن شد نشان دهنده پارگی در نخ پود است.
برای برطرف کردن آن کلید سرپودیابی با علامت منفی 5 (شماره 5) را فشار میدهیم تا حرکت به اندازه یک پود به عقب برگردد سپس بقیه نخ را از دهنه بیرون آورده کلید حرکت به سمت عقب (شماره 3) را فشار میدهیم تا دستگاه متوقف شود.
سر نخ پود را از کنترل کننده نخ پود گذرانده بعد از عبور از زیر قیچی را بالا گرفته دستگاه را روشن میکنیم اگر تعداد پارگی نخ پود زیاد باشد باید راپیرها را تمیز کنیم.
در ماشینهای سولزر راپیری میتوان با نخهای پود مختلفی چه از نظر جنس و چه از نظر نمره استفاده کرد زیرا در این دستگاهها گرفتن و آزاد شدن نخ پود توسط راپیرها کنترل شده است.
راپیرها قطعات ظریفی بوده و نیاز به کنترل و مواظبت دارند آنها از جنس آلومینیوم یا استیل هستند و در هنگام کار راپیر برنده نخ پود به داخل راپیر آورنده رفته و نخ را گرفته و در طول دهنه قرار میدهد برای مواظبت و کنترل راپیرها باید به موارد زیر توجه کرد.
زبانه و گیر فلزی باید بازدید شوند تا دچار سائیدگی در اثر تماس با هم نشده باشند.
قسمتهای نخ گیر را با نخ پود آزمایش کنیم.
سر قلابها بازدید شوند تا سائیدگی و خرابی نداشته باشند.
قسمتهای لاستیکی که حرکت راپیرها را تأمین میکند در ماشینهای سولزر به دور یک دایره پیچیده میشود بنابراین برای اینکه از مسیرشان خارج نشوند نیاز به راهنمایی دارند این راهنمایی در عرض پارچهای ایجاد خطهای طولی میکنند که از معایب پارچه محسوب میشود قسمت محرکههای تسمه در سمت چپ و راست دستگاه به وسیله میل لنگهای منحنی شکل چرخ تسمهها را که راپیرها به آن متصل است به حرکت نوسانی در میآورد دامنه حرکت تسمهها و راپیرها بستگی به عرض پارچه به اضافه شانه کوچک حاشیه دارد.
تشکیل حاشیه کنار پارچه (کناره پارچه) در ماشین بافندگی ماکودار چون نخ از روی ماسوره درون ماکو باز میشود و ماکو تمام طول عرض پارچه را طی میکنند و کنار پارچه چون نخ چیده نمیشود بسته میشود اما در ماشینهای بافندگی بدون ماکو نخ پود از روی بوبین باز شده و در داخل دهنه قرار میگیرد چون نخی که وارد دهنه شده نمیتواند دوباره باز گردد تا حاشیه را ببافد به این ترتیب بعد از اینکه نخ پود در عرض پارچه قرارگرفت انتهای نخ که سمت بوبین است چیده میشود به این ترتیب سر نخ از دو سمت پارچه بیرون میماند که این نخها در مراحل عملیاتی تکمیلی مشکلی را به وجود میآورد برای افزایش مقاومت حاشیه پارچه در این نوع ماشینها میتوان توسط بافت لینو یا گاز تا حدی استحکام حاشیه را افزایش داد ولی در هر حال نخهای پود به صورت ریشهای در حاشیه قرار میگیرد.
حاشیه برگردان (دم توکن) یکی از روشهای مورد استفاده در این نوع ماشینها استفاده از حاشیه برگردان است که به این ترتیب حاشیه پارچه از مقاومت خوبی برخوردار میشود و شکل آن نیز شبیه حاشیه پارچههایی میشود که با ماشینهای ماکویی بافته شده است.
مکانیزم این دستگاهها به این طریق است که پودهای بیرون آمده از پارچه به داخل دهنه بعدی برگردانده میشود مشکل عمدهاین روش این است که تراکم پودی کنار پارچه دو برابر تراکم پودی پارچه میشود در نتیجه کناره پارچه خیلی ضخیم شده و چنانچه تغییراتی در آن داده شود در عملیات تکمیلی بعدی دچار مشکل میشویم.
البته این را میدانیم که در ماشینهای راپیری راپیرها بلافاصله بعد از خارج شدن از دهنه کار نخ پود را رها میکنند و چون خود راپیرها به دلایل فنی نمیتوانند در کنار پارچه متوقف شوند اگر راپیر برنده نخ پود را در کنار پارچه رها نکند مقدار زیادی نخ به عنوان ضایعات دور ریز میشود.
اگر در همان ابتدا نخ را رها کند با توجه به کششی که در هنگام بافت پارچه مشکل میشود به این علّت در اکثر ماشینهای بدون ماکو از دو مکانیزم استفاده میشود.
اولین مکانیزم یک مکنده است که در سمت خروج نخ برای آنکه ابتدای نخ پود توسط راپیر آورنده نخ پود آزاده شده است به وسیله آن نگه داشته شد و یا یک مکانیزم بافت گازی هر دو انتهای نخ پود را نگه میدارد و چنانچه از این مکانیزم استفاده میکنیم دهانه نمیتواند به حاشیه پارچه نزدیک شود و علّت آن حرکت شانه به سمت جلو و محدودیت فضاست.
پس از کوبیدن نخ پود انتهای اضافی آن توسط قیچی قطع میگردد و جز ضایعات محسوب میگردد اگر کناره از بافت گازی باشد قیچی این کناره گازی را همراه با انتهای پود بافته شده از حاشیه پارچه جدا میکند.
در این ماشین تفاوتی ندارد که کناره از حاشیه برگردان باشد و یا گازی زیرا به علّت تغییرات کشش نخ پود هنگام پودگذاری انتهای نخهای پود در حاشیه پارچه در یک خط قرار نمیگیرد بنابراین اگر حاشیه اصلی پارچه با طرح گاز و یا حاشیه برگردان بافته شده باشد باید حاشیه کمکی قیچی شود تا انتهای نخهای پود در یک خط قرار گیرد.
در ماشینهایی که کناره گازی در سمت بوبین پیچی نخ پود قرار دارد ضایعات را به مراتب کاهش میدهد.
سپس انتهای اضافی نخ پود کناره به داخل جعبه ضایعات هدایت میشود کناره بریده شده به داخل جعبه طوری هدایت میشود که انتهای نخها کوتاهتر داخل جعبه قرار میگیرند.
کناره گیر (تمپل) Temple چون بعد از هر بار پودگذاری در ماشینهای بافندگی باید این پود توسط شانه و دفتین به لبه پارچه کوبیده شود این ضربه ممکن است سبب پارگی و یا جمع شدگی کناره پارچه گردد که در هنگام جمع شدگی عرض پارچه نسبت به عرض چله کمتر میشود برای اینکه چنین حالتی در پارچه به وجود نیاید از کناره گیر استفاده میشود.
وظیفه کناره گیر این است که کناره پارچه را در امتداد نخهای تار نگه دارد اکثر کناره گیرهای استوانهای شکل بوده و دارای یک هسته استوانهای شکل هستند که روی آن تعدادی حلقه قرار دارد.
بر روی این حلقهها تعداد زیادی خارهای فلزی قرار دارد که جهت این خارها به سمت بیرون است در کنار پارچه کنار گیرها به طریقی نصب شدهاند که پارچه توسط قلاب کناره گیر و سوزنهای استوانه فشار داده میشود و با حرکت پارچه به جلو استوانه میچرخد و خارهای آن در داخل پارچه فرو میرود و چون جهت آنها به سمت بیرون است کناره پارچه را به سمت بیرون میکشند در نتیجه عرض پارچه ثابت نگه داشته میشود.
مکانیزمهای تشکیل دهنده به طور کلی تشکیل دهنده در ماشینهای بافندگی به وسیله 3 مکانیزم انجام میشود که عبارتند از: دستگاه بادامکی دستگاه دابی دستگاه ژاکارد 1.
مکانیزم تشکیل دهنده بادامکی دستگاه بادامک اولین مکانیزم حرکت دنده وردهاست این دستگاه از ماشینهای بافندگی حداکثر میتواند 8 ورد را به حرکت درآورد در درون این بادامکها شیارهایی وجود دارد که درون آنها پیروها قرار میگیرند این پیروها اهرمهایی متصل هستند که حرکت وردها را تأمین میکنند.
این بادامکها بنا به موقعیت که بر روی محور ماشین دارند هنگام چرخش محور سبب بالا و پایین رفتن وردها میشوند.
مکانیزم تشکیل دهنده دابی ماشینهایی که به این مکانیزم مجهز هستند دیگر محدودیتی که ماشینهایی که مکانیزم تشکیل دهنده آنها بادامکی است را ندارد در این نوع ماشینها مکانیزم حرکت دهنده وردها به علّت اینکه میتوان تا 32 ورد را به حرکت درآورد میتوان طرحهایی با راپورت بزرگتر به وجود آورد در این مکانیزم ابتدا باید طرح راپورت را بر روی کارت فرمان منتقل کرد و با قرار دادن آنها در دابی فرمان لازم را جهت بافت صادر کرد.
فرمان بالا رفتن وردها توسط سوراخی که در کارت و در قسمتی که مربوط به همان ورد است عملی میشد در این نوع دابیها فرمان لازم را سوزن کوچکی که داخل سوراخ قرار میگیرد میدهد در محلی که کارت سوراخ نباشد سوزن بر روی صفحه کار واقع شده و در همان پایین میماند و برعکس یعنی در قسمتی که کار دارای سوراخ است و رد بالا رفته و نخهای تار آن ورد روی نخ پود قرار میگیرد.
مکانیزم کنترل کننده نخ تار مکانیزمهای کنترل نخ تار را میتوان به طور کلی به 2 دسته تقسیم کرد: مکانیزم کنترل نخ تار توسط لامل مکانیزم کنترل کننده نخ تار توسط لامل مکانیزم رزرو نخ پود در ابتدای به بازار آمدن ماشینهای بدون ماکو چون سرعت آنها که بود نخها در مقابل کشش وارده به راحتی مقاومت میکردند و تنها دو ماشین جت آب و جت هوا به مکانیزمهای نخ پود مجهز بودند زیرا از ابتدا سرعت آنها نسبت به سایر دستگاهها بیشتر بود با افزایش سرعت ماشینهای بافندگی دیگر باز شدن نخ از روی بوبین جوابگوی نیلز ماشین نبود پس ماشینهای بافندگی به مکانیزم رزرو مجهز شدند از جمله وظایف این دستگاه عبارتند از: ایجاد کشش در نخ پود قبل از پیچیده شدن به دور غلتک رزرو اندازهگیری در نخ پود در اثنای پودگذاری کشیدهشدن انتهای نخ پود به عقب پس از دفتین زدن مکانیزم کار دستگاه بدین صورت است که نخ پود بعد از باز شدن از روی بوبین و عبور از راهنما از داخل ترمز گذشته و به راهنماهای نخ میرسد غلتک رزرو نخ پود بعد از راهنما قرار دارد این غلتکها از چندین قسمت تشکیل شده است.
این غلتک دارای سطحی بسیار صاف و صیقلی است که دارای شیارهایی است مکانیزم کار بدین ترتیب است که بعد از اینکه نخ از انتهای دستگاه وارد آن شد صفحه صیقلی شروع به گسترش میکند تا اینکه نخ را به داخل دستگاه کشیده و بر روی شیار غلتک و مقداری هم روی قسمت صیقلی غلتک قرار میگیرد.
بعد از اینکه مقدار نخ روی غلتک به مقدار مورد نیاز رسید دستگاه خاموش میشود سپس نخ پودی که روی سطح صیقلی قرار دارد به وسیله قلابی برون آورده بعد از عبور از میان سوراخ و صفحههای راهنما و گذراندن از سوراخ دستگاه کنترل نخ پود آن را در مسیر حرکت راپیر قرار میدهیم.
مکانیزم کنترل نخ پود کنترل نخ پود به طور الکترونیکی انجام میشود بدین ترتیب که نخ پود بعد از عبور از سوراخ دستگاه حس کننده (خازن) ایجاد علامت میکند اگر این علامت در زمان عبور 30 تا 40 سانتیمتر آخر پود قطع گردد دستگاه به طریق کنترل شدهای متوقف میشود برای نخهای پودی جنبی حس کننده مخصوص لازم است.
با فشار دادن کلید منو شماره O7 مشخص شده است پود خاموش است و بدین طریق میتوان ماشین را به کار انداخت (در موقع راهاندازی اولیه یا هنگام تغییر عرض پارچه که باید میزان حرکت را تنظیم کرد به محض اینکه حس کننده علامت عبور نخ را دریافت کرد کلید شماره 7 خاموش شده و کنترل پود خود به خود به کار میافتد.
در هنگام بادگیری دستگاه که در ابتدای هر شیفت برای تمیز نگه داشتن دستگاه انجام میشود باید دستگاه را خاموش کرد زیرا این حس کنندهها نسبت به هوای فشرده حساسیت نشان میدهند.
کنترل کننده زمان کار حس کنندههای a تا e برای مراقبت و کنترل عملیات مختلف مکانیکی میباشند کنترل کنندهها زمان حالت و وضعیتهای مختلف ماشین را به زمان دهنده الکتریکی اطلاع میدهند.
حس کنند A سرپودیابی را انجام میدهد و بین درجات 25 تا 50 عمل میکند و در این موقع راپیرها خارج از دهانه قرار دارند و نخ در پایینترین حالت خود قرار دارد.
حس کننده B حرکت آهسته به عقب انجام میدهد و همچنین توقف حرکت عقبگرد در پارگی نخ تار و قابل تنظیم بین درجات 240 تا 325 (تا درجه 300 حس کننده به طور معمولی انجام میشود و از 300 به بالا آن را عکس میکند).
حس کننده C این حس کننده مانع استارت ماشین میشود این حس کننده بین درجات 50 تا 180 عمل نموده و در این حالت راپیرها با سرعت در حال ورود به دهانه و ماشین را نمیتوان به کار انداخت.
حس کننده D کنترل نخ پود را به عهده دارد و بین درجات 260 تا 310 قابل تنظیم است و هنگامی که علامت را حس کننده پود رد میشود 30 تا 40 سانتیمتر آخر پود را کنترل میکند.
حس کننده E هدایت ترمز را بر عهده دارد و قابل تنظیم بین درجات 240 تا 330 میباشد به وسیله این حس کننده زمان و محل ترمز را میتوان تنظیم نمود که این حال چندین حالت دارد: