بعضی از ترکیبات فعال گیاهی و طرز اثر آنها
برای دانستن شیوه استفاده از گیاهان دارویی و طرز اثر آنها لازم است که درباره ترکیبات فعال و اتثر بخش آنها چیزهایی بدانیم.
مقدار مواد موجود در گیاهان بسیار متغییر است مثلاً اگر گیاه در شرایط بسیار نا مساعد پرورش یافته باشد یا اگر از گونه ای باشد که مقدار ماده مؤثر آن کم است و حت ممکن است گیاه اصلاًفاقد ماده مؤثر باشد. از سوی دیگر مقدار مواد مؤثر گاهی ممکن است بیش از حد معمول باشد. در چنین شرایطی گیاه تأثیر قوی تری خواهد داشت. به همین دلیل دارو ساز باید اکثر داروهایی را که به کار می برد استاندارد کند تا داروهایی با کیفیت خوب در اختیار پزشک و بیمار بگذارد.
در زیر بعضی از مهمترین ترکیبات فعال گیاهلان همراه با طرز اثر آنها به نظر می رسد از میان ترکیبات معدنی بدن املاح پتاسیم و کلسیم اهمیت ویژه ای دارند. نمکهای پتاسیم خاصیت سدر دارند در حالیکه املاح کلسیم در برابر عفونتها یاری می رسانند. املاح پتانسیم تقریباً در تمامی گیاهان به فراوانی یافت می شوند و معمولاً به شکل محلول هستند املاح کلسیم کمتر قابل انحلال هستند و هنگامی که تیزانها تهیه و مصرف می شوند به مقدار بسیار کمی به بدن می رسند.
اسید سیلسیک نیز عملاً در تمام گیاهان یافت می شود و در بعضی از گیاهان حاوی مقدار زیادی از آن هستند (مانند دم اسب، علف هفت بند، شش گیاه) این اسید مانند یک تقویت کننده بافتهای ملتحمه عمل می کن، به ویژه در شش ها و بدین ترتیب مقاومت به سل ریوی را کمی افزایش می دهد.
یک رژیم غذائی متعادل حاوی مقدار کافی از املاح معدنی است. املاحی که در گیاهان دارویی وجود دارد با ترکیبات فعال دیگری همراه است و تأثیر دارویی چنین املاحی خالی از اهمیت نیست.
اسیدهای آلی- (مالیک، سیترلیک، تارتریک، اگزالیک و غیره) نیز از ترکیبات معمول گیاهان هستند و در اندامهایی مانند میوه گیاهان جمع می شوند.
در برخی موارد این ترکیبات به ویژه اسید تارتاریک و املاحش مانند یک ملین ملایم عمل می کنند.
موسیاژ- گیاهی در آب تورم پیدا می کند و محلول های خمیری شکل یا چسبناکی می سازد. این خاصیت است که اثر ملین به گیاه میدهد. آب در روده می ماند و از سفت شدن محتویات آن جلوگیری می کند و از سوی دیگر همچون یک لنیت دهنده عمل می کند. در همان زمان حجم محتویات دستگاه گوارش افزایش می یابد و فشار آن بر دیواره روده زیاد شده و به حرکات پریتالیتیک کمک می کند. علاوه بر آن موسیاژ یک لابه محافظ بر روی محافظ می کشد به طوری که محرکهایی نظیر اسیدها نمک ها و غیره نمی توانند با قسمتهای ملتهب یا بیمار تماس پیدا کنند. به همین دلیل از گیاهان موسیاژی به عنوان ملین و برای محافظت مخاط ملتهب دستگاه گوارش استفاده می شود. گاهی از این اثر تسکین دهندگی برای درمان اسهال به ویژه اسهال ناشی از بعضی عوامل باکتریایی یا محرکهای قوی استفاده می شود. همچنین باید از مصرف آنها به شکل کمپرس داغ(ضماد) نیز نام برد. موسیاژ مقدار زیادی آب را در خود نگه میدارد و بنابراین گرمای زیادی را در خود نگه می دارد که پیوسته به داخل بافتها نفوذ می کند. عمده ترین گیاهان حاوی موسیاژ عبارتند از: بزرک، شنبلیله، گل و برگ پنیرک، گل سنگ اسیلندی و شکوفه لیمو ترش. موسیاژ در اثر حرارت طولانی تجزیه شده و به قند تبدیل می شود و بدین ترتیب فعالیت خود را از دست میدهد.
گلیکوزیدها- مواد هستند که در اثر آنزیمها اسیدهای رقیق- قلیاییها یا جوشاندن هیدرولیز شده و به یک ترکیب غیر قندی و یک یا چند قند تجزیه می گردند. خاصیت داروئی آنها مربوط به قسمت غیر قندی ملکول است که از نظر شیمیایی بسیار متنوع است. قسمت قندی ملکول معمولاً بر روی قابلیت انحلال و در نتیجه بر روی جذب آن در بدن تأثیر می گذارد. بسیاری از گیلیکوزیدهای گیاهی هیچ اهمیتی درمانی ندارد. ولی برخی مانند گیلوکیزیدهای گل انگشت تا نه، خریق سیاه یا گل برف بر روی قلب تأثیر زیادی دارند و در همان حال ترشح ادرار را افزایش می دهند. این ترکیبات از فعالترین ترکیبات سمی گیاهان هستند. گروه ویژه ای از آنها شامل گیلیکوزیدهای آنتراکینونی است که در سنجد تلخ، سیاه توسه، ریوند چینی و سنا یافت می شود و ملینهای قوی هستند. گیلیکوزیدهای مشتق از اسیدسالیسیگ شامل گروه دیگری می شود. این گلیکوزیدها در برخی از بیدها، ریش بز، بنفشه و غیر آنها یافت می شود و خاصیت تب بر، ضد التهابی، گندزدا، و ضد درد دارند و برای درمان رماتیسم بکار می روند. سالها توجه زیادی به گروهی از گیلکوزیدهای بی رنگ یا زرد رنگ بنام فلاونوئیدها می شد. این ترکیبات مویرگها را تقویت می کنند و از خونریزی های کوچک زیر پوستی که در سالخوردگان بسیار شایع است جلوگیری می کنند. برخی از آنها انقباضهای عضلات صاف را رفع می کنند، در حالی که برخی دیگر جریان خون را در شریانهای کرونه بهبودی می بخشد.
ساپونینها، نیز گیلکوزید هستند. خاصیت فیزیکی مهم آنها این است که محلولهایی آنها بسیار کف می کند. به همین دلیل است که به عنوان دتر جنت معروف می شوند و نامشان ساپونین است. (ساپو به زبان لاتین یعنی صابون)
وجود مقادیر زیاد آنها در جریان خون خطرناک است و ممکن است به علت تجریه کردن گلبولهای سرخ (همولیز) مهلک باشند. اما از آنجایی که به مقدار ناچیزی در دستگاه گوارش جذب می شوند خوردن آنها معمولاً خطرناک نیست. ساپونینها در دستگاه گوارش جذب مجدد برخی از ترکیبات (مانند مواد غذایی و داروها) را تسهیل می کنند. ساپونین ها ملینهای ملام، ادرار آور و خلط آور هستند. ساپونین ها در گیاهان فراوانند و در گیاهان ruptur wort ، ریشه چوبه و ریشه mullein , cowslip و علف شیر به وفور یافت می شوند. اگر محلولهای مایی آنها جوشیده شود مانند بقیه گیلکوزیدها از بین رفته و فعالیت خود را از دست می دهند.
ساپونین های herb paris و سیاهدانه گندم برخلاف ساپونهای دیگر به خوبی از دستگاه گوارش جذب می شوند و بسرعت وارد جریان خون شده سبب همولیز می شوند که ممکن است مهلک باشد (بخصوص حبه های harb paris) هنگامی که از گیاهان گیلکوزیددار (و نیز ساپونین دار) نیزان تهیه می شود لازم است که از جوشان طولانی آنها خودداری شود زیرا این کار از تأثیر آنها می کاهد.
تانن ها: پروتئین ها را رسوب می دهند. به همین دلیل پوست حیوانات را به چرم تبدیل می کنند (پرفسور هاش فلوک)
این مواد دارای ترکیبات شیمیایی مختلفی هستند که خاصیتی مشترک دارند و از این است که توانایی انعقاد آلبومین ها و فلزات سنگین و آلکالوئیدها را دارند. آنها در آب محلول هستند و استفاده طبی از آنها اساساً در رابطه با خاصیت قابض بودنشان است. خاصیت انعقاد آلبومین های مخاطی و بافتی با ایجاد یک قشر منعقد شده جداکننده و محافظ اثراتی از قبیل کاهش تحریکات و درد و متوقف نمودن خونریزیهای کوچک را دارد.