تحقیق رابطه آب و خاک
ارتباط گیاه با آب عمدتا از طریق ریشه صورت می گیرد. بنابراین در بررسی روابط آب و گیاه باید به سیستم ریشه ای گیاهان و نقش آن درجذب آب و نمو گیاه نیز توجه شده سیستم های ریشه ای در گیاه چهار وظیفه مهم بر عهده دارند که عبارتند از: عمل کردن به عنوان لنگر گیاه، جذب آب و مواد غذایی، ساختن ترکیبات آلی و ذخیره مواد غذایی مورد نیاز گیاه آب در طول گرادیان پتانسیل از طریق ریشه ها، ساقه ها و برگهای گیاه از خاک به اتمسفر حرکت می کند.
آب در طی جذب به وسیله سیستم ریشه ای در دو مسیر مجزا حرکت می کند یکی از طریق بافت بین سلولهای اپیدری سطح ریشه و آوندهای چوبی درون مغز ریشه و دیگری از طریق کاپیله ی موجود بین نقطه ای که به داخل آوند چوبی جذب می شود و قاعده بخش های هوایی می باشد.
فرآیندهای جریان کاپیلاری در بخشی که مسیرهای آوند چوبی را برای حرکت آب نشان می دهد توضیح خواهیم داد ولی با این وجود در ریشه ها جریان کاپیلاری می تواند تحت تاثیر ورود آب در طول مسیرآوند چوبی قرار گیرد و باعث شود جریانها و پتانسیل ها مستقل از اثر بعد کاپیلاری تغییر کنند. این امر محاسبه جریان آوند چوبی در ریشه ها را پیچیده می کند و ممکن است به علت اختلال در تلاطم جریان غشایی که در اثر ورود آب به دیواره آوند به وجود می آید باعث انحراف از جریان پوئی سیول شود. اگر چه این اثرات پیشگویی جریان آب را در قسمت های مختلف سیستم ریشه ای بی نهایت مشکل می کند ولی بعضی از دانشمندان سعی کردند خصوصیات ضروری جریان کاپیلاری را در یک سیستم ریشه گندم شبیه سازی کنند.
حرکت آب از طریق بافت ریشه می تواند از طریق مسیرهای دیگری نیز صورت گیرد که این موضوع را در بخش مسیرهای حرکت آب خواهیم گفت.
برخی از ساختمانهای بافت ریشه که قبل از ورود به آوند چوبی باید از آنها عبور کند به علت اختلاف در مورفولوژی سلولهای آنها بر حرکت آب اثر خواهد گذاشت.
بیشترین اثر در رابطه با تغییرات مورفولوژی سلولها به علت بلوغ بافت های مختلف و چوب پنبه ای شدن آنها، بخصوص در آندودرم می باشد. سلولهای آندودرمی ریشه گیاه نواری غیر قابل نفوذ را دو دیواره های شعاعی سلولها تشکیل می دهد که حلقه کاسپاری نام دارد. و مانع از حرکت آب در دیواره سلولها در این نقطه می شود. بلوغ باعث ضخیم شدن حلقه کاسپاری و به دنبال آن چوب پنبه ای شدن دیواره های تماسی می شود و به طور فزاینده ای مانع از حرکت آپولپلاتیک آب در آندودرم می گیرد. آب برای پیمودن آندودرم، باید وارد سیمپلاست شود و از طریق پلاسمودرماتا مستقیما به آوند چوبی عبور کند و قبل از اینکه وارد آوند چوبی شود دوباره در آپوبلاست پارانشیم مغزی نفوذ کند. بر طقبق مشاهدات هیجین بوتام عبور از دیواره آوندهای چوبی بالغ ممکن است همچنین با چوب پنبه ای شدن وتفلفات پروتوپلاسم باقیمانده و پلاسمودزماتای آن محدود شود.
جذب آب به وسیله ریشه ها:
سیستم های ریشه ای گیاهان زراعی معمولا در لایه های سطحی خاک که دارای مقدار زیادی مواد غذایی قابل دسترس بود. و به وسیله بارندگی یا آبیاری مجدداً مرطوب می شوند بیشتر متمرکز می شود.
البته ریشه را می توان جهت نفوذ به عمق خاک از طریق خشکی طولانی سطح خاک یا وجود سطح اسیتایی آب در منطقه ریشه دهی تحریک نمود. دو خصوصیت مهم سیستم های ریشه ای گیاهان زراعی بر حذف آب توسط آنها اثر می گذارد. اولین خصوصیت تراکم زیاد ریشه است که می تواند باعث تخلیه سریع آب قابل دسترس لایه های سطحی خاک و دیگری نفوذ ریشه به اعماق است که میتواند حجم بیشتری از آب خاک را در مقایسه با آنچه لایه های سطحی می تواند تامین کند برای گیاه قابل دسترس کند.
جذب آب به وسیله ریشه های عمیق تا حدودی تحت تاثیر ریشه ها در خاک و مقاومت های ایجاد شده بو وسیله طول آوند چوبی مورد نیاز برای انتقال آب به سطح خاک قرار می گیرد. بعد از اینکه مقاومت آوند چوبی به انتقال آب به حساب آورده شد، پس جذب آب به وسیله ریشه ها در هر لایه ای از خاک عمدتا تحت تاثیر مقاومت های شعاعی نسبت به حرکت آب از خاک به سطح ریشه و پس از طریق بافت های ریشه به آوند چوبی قرار می گیرد. از این پس برای سهولت، جذب آب به عنوان فرایندهای موثر در حرکت آب به طور شعاعی از خاک به ریشه و در ریشه تا زمانیکه وارد آوند چوبی می شود در نظر گرفته خواهد شد. این امر شامل اثر مقاومت های شعاعی در خاک و در ریشه می شود. به همین ترتیب انتقال آب به فرایندهای موثر در حرکت آب به طور محوری در آوندهای چوبی در گیاه نیز نسبت داده می شود. این امر شامل مقاومت های نوع پوئی سول و احتمالا جاذبه می شود.
بنابراین یک سیستم ریشه ای تحت تاثیر جذب نسبی آب به وسیله بخش های مختلف ریشه قرار می گیرد، این موضوع به خصوص جائیکه ریشه ها تنک هستند صادق است. مدارک زیادی حاکی از جذب ترجیحی آب به وسیله بخشی از ریشه است که درست در پشت منطقه طویل شدن قرار گرفته است.
در بعضی گونه ها مانند ذرت وجود جذب آب و یون ها تحت تاثیر سو چوب پنبه ای شدن آندودرم تا 30-20 سانتیمتری از نوک ریشه قرار نمی گیرد.
در حدود cm10 از نوک جذب آب معمولا به حداکثر خود می رسد. چوب پنبه ای شدن- ریشه ها در رابطه با پیری مقاومت به جذب آب و یونها را به خصوص یا چوب پنبه ای شدن آندودرم افزایش می دهد.
در خاک خیلی مرطوب یا برای ریشه هایی که در محلول های غذایی هستند احتمالا قسمت عمده آب به وسیله بخش های غیر چوب پنبه ای ریشه جذب می شود. با این وجود با غیراشباع شدن خاک اطراف ریشه یک مقاومت قابل ملاحظه در منطقه ریشه می تواند به طور فزاینده ای به مقاومت کلی نسبت به جذب آب کمک کند. که در واقع این موضوع به خصوص در اطراف بخش هایی از ریشه که جذب فعال تری دارند بیشتر صادق است.
این مقاومت مقادیر جذب آب به وسیله بخش های جوانتر و مسن تر ریشه را متوازن می کند، در نتیجه، اغلب مشاهده می شود که بدون توجه به اختلافات در پراکنش ریشه بین گونه ها یا اختلاف در پراکنش ریشه های جوانتر در پروفیل یک خاک یکنواخت، جذب آب به طور موثری در واحد طول ریشه در کل سیستم ریشه یکنواخت است.
دومین تک لپه ایها و دولپه ایها تفاوت زیادی از نظر معماری ریشه وجود دارد. در دو لپه ایها،ریشه اولیه و ریشه های جانی کل سیستم ریشه ای را تشکیل می دهند در حالیکه در تک لپه ایها، ریشه اولیه و ریشه های بذری از جنین بذر منشا گرفته اند. و معمولا به وسیله ریشه های نابجا (ریشه های گره ای) که از گره های قاعده ساقه تولید می شوند تکمیل می شود.
بسیاری از گونه های گیاهان زراعی دو لپه یک ریشه راست بزرگ دارند که می تواند باعث نفوذ ریشه به عمق شود.
به عنوان مثال در یونجه و سویا ریشه هایی مشاهده شد. که پایین تر از 2 متری قرار دارند. این امر باعث می شود که چنین گونه هایی از اثرات خشکی ناگهانی اجتناب کنند. با این وجود توسعه جانبی و تراکم نسبی این نوع سیستم ریشه اولیه ممکن است تا حدودی رقابت را برای آب و مواد غذایی در لایه های سطحی خاک محدود کند.
اگر چه استثنائاتی وجود دارد ولی تولید تعداد زیادی ریشه های گره ای در گیاهان زراعی تک لپه می تواند باعث تراکم زیاد ریشه در سطح خاک گردد و باعث شود که تعداد کمی ریشه به عمق نفوذ کند. در غلات این سیستم ریشه باعث می شود که ریشه از خاک سطحی زیاد از حد بهره برداری کند و فرصت کافی برای استفاده از ذخائر آب زیر سطحی نداشته باشد.
لازم به ذکر است که با وقوع یک خشکی ناگهانی چنین گیاهانی چنین گیاهان زراعی به سرعت سطح خاک را خشک کرده و بلافاصله از اثرات تنش آب صدمه می بینند و اغلب فرصت کافی برای سازگاری تنش از طریق تغییر در پتانسیل اسمزی یا از طریق تسریع بخشیدن در تکمیل سیکل زندگی خود ندارند.
این دو واکنش ها می توانند شدت کاهش عملکرد در اثر تنش آب را تا حدی تعدیل کنند.
جذب آب فرآیند مستقلی نبوده بلکه به میزان آبی که به صورت تعرق از نبات خارج می شود وابسته است. حتی تا حد زیادی تعرق، جذب آب را کنترل می کند. جذب و تعرق به وسیله ستون پیوسته آب که در سیستم آوندی نباتات وجود دارد بهم مربوط می شوند. بنابراین حرکت آب از خاک به هوا از طریق گیاهان به صورت مجموعه به هم پیوسته ای از فرایندهای در نظر گرفته می شود که در آن کندترین فرایند و یا به عبارت دیگر مرحله ای که شدیدترین مقاومت نسبت به حرکت آب در آن رخ می دهد سرعت کلی تعرق در کنترل می کند. ماده رنگی وارد آن نخواهد شد بلکه حتی شیره از داخل آن وارد ماده رنگی می شود. آبی که در آوندهای نباتات سریع التعرق جریان دارد تحت فشاری کمتر از یک اتمسفر قرار دارد در حالی که در نباتاتی که تعرق آنها کند است آب موجود در آوند ها تحت فشار مثبت (بیشتر از یک اتمسفر) است که این فشار اصطلاحا فشار ریشه ( root Pressure) نام دارد.