تحقیق خوش گویى

Word 52 KB 32253 9
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت: ۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه

    دوست داریم زندگى‏هایمان، سرشار از صمیمیت و خون گرمى و صفا باشد.

    حریم انسانها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرت‏هایمان نشات‏گرفته از «فرهنگ قرآنى‏» و تعالیم مکتب باشد.

    و این، یعنى «زندگى مکتبى‏».

    پایدارى و استحکام رابطه‏هاى مردمى، در سایه رعایت نکاتى است که‏برگرفته از «حقوق متقابل‏» افراد جامعه باشد.

    در اینکه «چگونه باید زیست‏» و چه سان با دیگران باید رابطه داشت، نکته‏اى‏است که در بحث «آداب معاشرت‏» مى‏گنجد.

    بر خلاف فرهنگ غربى، روح و محتواى فرهنگ دینى ما بر پایه «ارتباط‏»،«صمیمیت‏»، «تعاون‏»، «همدردى‏» و «عاطفه‏» استوار است. جلوه‏هاى این فرهنگ‏بالنده نیز در دستورالعملهاى اخلاقى اسلام دیده مى‏شود.

    «زندگى مکتبى‏»، در سایه شناخت این رهنمودها و به کار بستن آنها درصحنه‏هاى مختلف زندگى است، نه با شعار و ادعا. به هر میزان که معیشت ومعاشرت ما با اینگونه هدایتهاى دینى در مقوله رفتار، هماهنگ باشد، به همان‏اندازه زندگیهایمان «مکتبى‏» است. مسلمان باید به‏گونه‏اى در چارچوب اصول وسنن فرهنگ دینى خودش زندگى کند که با شهامت و افتخار، بتواند «امضاى دین‏»را پاى همه رفتارش بگذارد و زندگیش «برچسب اسلام‏» داشته باشد و الگوى‏اسلامى را بر زندگى خویش در خانه و جامعه، سایه‏افکن سازد.

    «آداب برخورد»، «دید و بازدید»، «رفت و آمد»هاى خانوادگى و دوستانه،نحوه «گفتار» و «رفتار» با اقشار مختلف، «دوستى‏» و حد و حدود آن، مراعات‏«حقوق دیگران‏»، «ادب و سپاس و احترام‏»، از جلوه‏هاى بارز اخلاق معاشرت‏است. این‏گونه رابطه‏هاى اجتماعى، با عنوانهاى مختلف و در شرایط گوناگون‏انجام مى‏گیرد. گاهى به صورت «صله‏رحم‏» است; در ارتباط با اقوام و بستگان.گاهى نام «عیادت‏» به خود مى‏گیرد; در مورد بیماران. گاهى نسبت‏به برادران وخواهران دینى، عنوان «زیارت‏» مى‏یابد، گاهى با همسایگان است، گاهى بامستمندان. گاهى هم بر محور اطعام است و گاهى به شکل مسافرتهاى دور ونزدیک و بردن هدیه و آوردن «سوغات سفر». گاهى هم براى شرکت در مجلس عقدو عروسى یا مشارکت در مراسم سوگ و تسلیت‏گویى است.

    به هر حال، همه اینها نوعى «رابطه‏» و «معاشرت‏» است و نشان‏دهنده منش‏انسانى و فرهنگ اخلاقى هر فرد. اسلام نیز در این باره‏ها بسیار سخن گفته و رهنمودداده است که در این کتاب، گوشه‏اى از معارف و آموزشهاى دین در این زمینه‏ها رامرور مى‏کنیم.

    باشد که «فرهنگ خودى‏» و «هویت دینى‏» را پاس بداریم و با افتخار وسربلندى و رها از سلطه فرهنگى بیگانه و با تکیه بر رهاورد مکتب و وحى، زندگى وروابط خویش را بر پایه ارزشهاى برگرفته از قرآن و اهل بیت (علیهم‏السلام)،سامان بخشیم و براى نسلهاى آینده هم «ادب و اخلاق‏» را میراث بگذاریم.

    آنچه پیش روى شماست مجموعه‏اى است از رهنمودهاى اخلاق دینى درمعاشرت با دیگران که نخست، در سالهاى 78 - 1376 در مجله پیام زن با عنوان‏«اخلاق معاشرت‏» انتشار یافت و اینک با اندکى بازنگرى تقدیم مى‏گردد.

     

     

     اخلاق معاشرت

     

    خوشرویى و خوشخویى

     شاید گیراتر از «حسن خلق‏»، واژه‏اى نباشد که ترسیم کننده روحى‏زلال و طبعى بلند و رفتارى جاذبه‏دار باشد. چیزى که عنوان برجسته‏رفتار یک مسلمان است و معیار کمال ایمان یک مؤمن، آنگونه که‏رسول خدا(ص) نیز، به این فضیلت متعالى آراسته بود.

    بخشى از اخلاق نیکو، در «خوشرویى‏» متجلى است، بخشى در«خوشخویى‏» و بخشى هم در «خوشگویى‏». و چه خوش است که به این‏سه «خوش‏» مبارک و مقدس، بپردازیم و از آنها کلیدى براى گشودن‏قلعه دلها و عاملى براى تحکیم رابطه‏ها بسازیم.

     

    خوشرویى

    در مواجهه دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دوصورت با هم روبه‏رو مى‏شود. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت این‏رویارویى چهره‏ها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمزگشایش قفل دلهاست.

    «خوشرویى‏»، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند.

    هم در گفتار آشکار مى‏شود، هم در رفتار.

    چه بسا رابطه‏ها و دوستیهایى که با «ترشرویى‏» و «اخم کردن‏» و«عبوس شدن‏» به هم خورده است. از سوى دیگر مبدا بسیارى از آشناییهاهم یک «تبسم‏» بوده است.

    وقتى با چهره شکفته و باز با کسى روبه‏رو مى‏شوید، در واقع کلیدمحبت و دوستى را به دست او داده‏اید. برعکس، چهره اخمو وابروهاى گره‏خورده و صورت درهم و بسته، دریچه ارتباط وصمیمیت را مى‏بندد.

    اگر این خوشرویى و خنده‏رویى با نیت پاک و الهى انجام گیرد،علاوه بر تاثیر محبت‏آفرین، «حسنه‏» و «عبادت‏» به حساب مى‏آید.

    از امام باقر(ع) سخن بیاوریم که فرمود:

    «تبسم الرجل فى وجه اخیه حسنه ‏»; (1) .

    لبخند انسان به چهره برادر دینى‏اش «حسنه‏» است!

    تبسم، مبدا بسیارى از آشناییها و زداینده بسیارى از غمها وکدورتهاست. شگفت از کسانى است که از این کار بى‏زحمت و رنج وخرج، که برکات فراوان دارد، طفره مى‏روند و به سختى حاضرند«گلخنده‏» مسرت را بر لبان خود و چهره دیگران بیافرینند.

    برخورد با چهره باز با دیگران، آنان را آماده‏تر مى‏سازد تا دل به‏دوستى با شما بسپارند. خنده‏رویى و بشاش بودن، دیگران را دل وجرات مى‏بخشد، تا بى‏هیچ هراس و نگرانى، با شما باب آشنایى را بازکنند و سفره دلشان را پیشتان بگشایند

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

مقدمه دوست داریم زندگى‏هایمان، سرشار از صمیمیت و خونگرمى و صفا باشد. حریم انسانها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرت‏هایمان نشات‏گرفته از «فرهنگ قرآنى‏» و تعالیم مکتب باشد. و این، یعنى «زندگى مکتبى‏». پایدارى و استحکام رابطه‏هاى مردمى، در سایه رعایت نکاتى است که‏برگرفته از «حقوق متقابل‏» افراد جامعه باشد. در اینکه «چگونه باید زیست‏» و چه سان با دیگران باید رابطه داشت، ...

دوست داريم زندگى‏هايمان، سرشار از صميميت و خونگرمى و صفا باشد. حريم انسانها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرت‏هايمان نشات‏گرفته از «فرهنگ قرآنى‏» و تعاليم مکتب باشد. و اين، يعنى «زندگى مکتبى‏». پايدارى و استحکام رابطه‏هاى مردمى، در سايه رعايت نک

دوست داريم زندگى هايمان ، سرشار از صميميت و خونگرمى و صفا باشد. حريم انسانها و حرمت همگان ، محفوظ بماند و معاشرت هايمان نشاءت گرفته از فرهنگ قرآنى و تعاليم مکتب باشد. و اين ، يعنى زندگى مکتبى پايدارى و استحکام رابطه هاى مردمى ، در سايه رعايت نکاتى

دوست داريم زندگى هايمان، سرشار از صميميت و خونگرمى و صفا باشد. حريم انسانها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرت هايمان نشات گرفته از «فرهنگ قرآنى » و تعاليم مکتب باشد. و اين، يعنى «زندگى مکتبى ». پايدارى و استحکام رابطه هاى مردمى، در سايه رعايت نکاتى

ضرورت بحث پس از خانواده که کوچک ترین و اساسى ترین تشکل اجتماعى انسان ها به شمار می آید, افرادى که در یک محل گرد هم مىآیند و با یکدیگر همسایه مى شوند با وحدت, وفاق و معاشرت ها و روابط عاطفى مى توانند پاسدار بعد انسانى و ارزشى و ضامن استحکام و استوارى واحد اجتماعى خویش باشند. اسلام براى همسایگان همچون خویشاوندان, حقوقى قایل شده که اگر کسى بخواهد آن ها را نادیده انگارد یا ضایع ...

مقدمه مطالعه سیر تاریخی فحشا[1]، نشانگر آن است که این پدیده، از کهن‌ترین انحرافات بشری است و از دیر باز به عنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته است. با این حال، تحقیقات علمی اندکی روی آن صورت گرفته است. طبق تعریف، زن ویژه یا روسپی یا فاحشه، زنی (یا به ندرت مردی) است که مخارج زندگی خود را به طور کلی یا جزئی از طریق تسلیم جسم خویش به دیکران (با انگیزه‌های جنسی) تأمین می‌کند. بعلاوه ...

پس از قتل قائم مقام فراهانی حاج میرزا آقاسی که خود با دسیسه چند نفر دیگر جزء عاملین قتل آن سید بزرگوار بودند به جانشینی قائم مقام برگزیده شد. میرزا آقاسی در مقابل سیاستهای روسی و انگلیس کاملا تسلیم بود ولی مردی درویش سبک، خرافاتی و بسیار موذی و مکار بود و در ایام نخست وزیری نامبرده از ایران هیچ چیز باقی نماند و تمام زحمات قائم مقام فراهانی را نیز بباد داد. وی از سال 1835 تا 1848 ...

شهید عزیز روحانی مبارز حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ غلامرضا سلطانی به سال 1322 شمسی در اشتهارد از خانوده ای پاک دیده به جهان گشود. آقای سلطانی پس از پیمودن مقدمات علوم اسلامی در اشتهارد در حدود سالهای 1336 آماده برای ورود به حوزه علمیه قم گردید و در دانشگاه بزرگ جعفری به تحصیل ادامه داد . ایشان درس کتاب مکاسب و رسائل را می خواندند ، اساتید معظم ایشان در دوره خارج ، حضرت ...

مقدمه : همه ما بارها و بارها در مورد مسئله دختران فراری یا خیابانی در روزنامه ها ، مجلات، سایتهای اینترنتی و سایر رسانه های داخلی و خارجی و یا از قول مسئولان سازمانهائی همچون بهزیستی، مطالب بسیاری را خوانده ، دیده و شنیده ایم . علل بسیار و متفاوتی برای فرار دختران به همراه آمار و سن و سال آنان بیان شده ، سازمانها، نهادها، دفاتر و اماکنی برای پیشگیری و برخورد با این مسئله ایجاد ...

پس از قتل قائم مقام فراهانی حاج میرزا آقاسی که خود با دسیسه چند نفر دیگر جزء عاملین قتل آن سید بزرگوار بودند به جانشینی قائم مقام برگزیده شد. میرزا آقاسی در مقابل سیاستهای روسی و انگلیس کاملا تسلیم بود ولی مردی درویش سبک، خرافاتی و بسیار موذی و مکار بود و در ایام نخست وزیری نامبرده از ایران هیچ چیز باقی نماند و تمام زحمات قائم مقام فراهانی را نیز بباد داد. وی از سال 1835 تا 1848 ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول