این سوره در ((مدینه )) نازل شده و 18 آیه است .
محتواى سوره :
لحن آیات اخیر این سوره , با سوره هاى مدنى هماهنگ است , ولى صدر آن ,با سوره هاى مکى موافقتر است , اما به هرحال ما مجموع آن را طبق مشهور مدنى ,تلقى مى کنیم .
از نظر محتوا, این سوره را مى توان به چند بخش تقسیم کرد:.
1 آغاز سوره که از توحید و صفات و افعال خدا بحث مى کند.
2 به دنبال آن , با استفاده از علم خداوند, به مردم هشدار مى دهد که مراقب اعمال پنهان و آشکار خود باشند و سرنوشت اقوام پیشین را فراموش نکنند.
3 در بخش دیگرى از سوره , سخن از معاد است و این که روزقیامت روز((تغابن )) و مغبون شدن گروهى و برنده شدن گروه دیگرى است (نام این سوره نیز ازهمین گرفته شده).
4 در بخشى دیگر دستور به اطاعت خدا و پیامبر(ص ) داده و پایه هاى اصل نبوت را تحکیم مى بخشد.
5 آخرین بخش سوره , مردم را به انفاق در راه خدا تشویق مى کند و از این که فریفته اموال و اولاد و همسران شوند برحذر مى دارد, و سوره را با نام و صفات خداپایان مى دهد همان گونه که آغاز کرده بود.
فضیلت تلاوت سوره :.
در حدیثى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((کسى که سوره تغابن را در نمازفریضه اش بخواند شفیع او روزقیامت خواهد شد, و شاهد عادلى است در نزدکسى که شفاعت او را اجازه مى دهد, سپس از او جدا نمى شود تا داخل بهشت گردد)).
بدیهى است این تلاوت باید توام با اندیشه باشد اندیشه اى که محتواى آن رادر عمل منعکس کند, تا این همه آثار و برکات بر آن مترتب گردد.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
(آیه ) این سوره نیز با تسبیح خداوند آغاز مى شود, خداوندى که مالک و حاکم بر کل جهان هستى , و قادر بر همه چیز است .
مى فرماید: ((آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است براى خدا تسبیح مى گویند)) (یسبح للّه ما فى السموات وما فى الا رض ).
سپس مى افزاید: ((مالکیت و حکومت از آن اوست )) (له الملک ).
((و (به همین دلیل ) تمام حمد و ستایش نیز به ذات پاک او برمى گردد)) (وله الحمد).
((و او بر همه چیز تواناست )) (وهو على کل شى قدیر).
(آیه ) سپس به امر خلقت و آفرینش که لازمه قدرت است اشاره کرده ,مى فرماید: ((او کسى است که شما را آفرید)) (هو الذى خلقکم ).
و به شما نعمت آزادى و اختیار داد, لذا ((گروهى از شما کافرید و گروهى مؤمن )) (فمنکم کافر ومنکم مؤمن ).
و به این ترتیب بازار امتحان و آزمایش الهى داغ شد و در این میان ((خداوندنسبت به آنچه انجام مى دهید بیناست )) (واللّه بما تعملون بصیر).
(آیه ) سپس مساله ((خلقت )) را با توضیح بیشتر, و با اشاره به هدف آفرینش در این آیه ادامه داده , مى فرماید: ((آسمانها و زمین را به حق آفرید)) (خلق السموات والا رض بالحق ).
هم در آفرینش آن , نظام حق و دقیقى است , و هم داراى هدف حکیمانه ومصالح حقى است , چنانکه در آیه 27 سوره ((ص )) نیز فرمود: ((ما آسمان و زمین وآنچه را در میان این دو است بیهوده نیافریدیم , این گمان کافران است )).
بعد به آفرینش ((انسان )) پرداخته و ما را از سیر آفاقى به سیر انفسى دعوت کرده , مى افزاید: ((و شما را (در عالم جنین ) تصویر کرد, تصویرى زیبا و دلپذیر)) هم از نظر جسم و هم از نظر جان (وصورکم فاحسن صورکم ).
به انسان , ظاهرى آراسته , و باطنى پیراسته , عقلى فروزان و خردى نیرومندداد, و از آنچه در کل جهان هستى است , نمونه هائى در وجود او آفرید.
ولى همان گونه که در پایان آیه مى فرماید: ((سرانجام (بازگشت همه ) به سوى اوست )) (والیه المصیر).
(آیه ) و از آنجا که انسان براى هدف بزرگى آفریده شده باید دائما تحت مراقبت پروردگار باشد, پروردگارى که , از درون و برون او باخبر است , لذا در این آیه مى فرماید: ((آنچه را در آسمانها و زمین است مى داند, و از آنچه پنهان یا آشکارمى کنید باخبر است , و خداوند از آنچه در درون سینه هاست , آگاه است )) (یعلم مافى السموات والا رض ویعلم ما تسرون وما تعلنون واللّه علیم بذات الصدور).
این آیه ترسیمى است از علم بى پایان خداوند, در سه مرحله : نخست علم اونسبت به تمامى موجودات آسمانها و زمین , سپس علم او به همه اعمال انسانها و آنچه را پنهان مى دارند یا آشکار مى سازند, و در مرحله سوم مخصوصاروى عقائد باطنى و چگونگى نیتها و آنچه بر قلب و جان انسان , حاکم است ,تکیه مى کند.
مسلما توجه به این حقیقت در اصلاح و تربیت انسان فوق العاده مؤثر است ,و انسان را براى وصول به هدف آفرینش و قانون تکامل آماده مى سازد.
(آیه ) و از آنجا که یکى از مؤثرترین و سائل تربیت و طرق انذار, توجه دادن به سرنوشت اقوام و امتهاى پیشین است , این آیه یک نگاه اجمالى به زندگى آنهاافکنده , سپس انسانها را مخاطب ساخته , مى گوید: ((آیا خبر کسانى که پیش از این کافر شدند به شما نرسیده است ؟ (آرى ) آنها طعم کیفر گناهان بزرگ خود راچشیدند و (در آخرت نیز) عذاب دردناکى براى آنهاست ))؟! (الم یاتکم نبؤا الذین کفروا من قبل فذاقوا وبال امرهم ولهم عذاب الیم ).
شما از کنار شهرهاى بلادیده و ویران شده آنها, در مسیر خود به سوى شام ومناطق دیگر عبور مى کنید, نتیجه کفر و ظلم و عصیانگرى آنها را با چشم مى بینید, واخبار آنها را در تاریخ مى خوانید.
این عذاب دنیاى آنها بود, در آخرت نیز عذاب دردناکى در انتظارشان است .