نام سوره کوثر است بر وزن فوعل که صیغه ی مبالغه است ازماده کثرت .
و اینجابه معنی فراوانی است مطلق فراوانی ؛یعنی کثرت در هر چیزی را شامل می شود و به قرینه ی آیات بعدی ، اشاره به کثرت در خیر می باشد .
کثرت در هرچیزی که انسان طالبش است و به آن نیازمند است .
طبیعت انسان را خداوند طوری خلق کرده است ؛ که زیادت طلبی یکی از ویژگی های شخصیتی اوست .منتهی باید تعدیل شود و به تعادل برسد .
مال زیاد می خواهد ، بالاترین مقام می خواهد ، طولانی ترین عمر را می خواهد و نهایتا" انسان می خواهد نمیرد این معنای سوره است .این سوره یک سوره مکی است ، لذا محور سوره هم مشخص است که اصلاح بینش است وقتی که کسی می خواهد خداوند را بندگی کند و دیگران را به بندگی دعوت کند ، می بایست احساس ضعف و کمبود نکند و گرنه در دعوتش موفق نخواهد شد و این نکته بسیار مهم می باشد .باید اهل کوثر بود و به کم قانع نشد .بایستی قادر و مقتدر باشی ؛ چون خدای تو قادر و مقتدر می باشد .
بایستس نچنان از هز حیث قوت بگیری و دارای همت بلند شوی که در هرمیدانی حق انتخاب را از ان خود سازی .
مجال ندهی که دیگران تو را انتخاب کنند .
بلکه تو انتخاب کردن کار انسان های مقتدر است ، کار انسان های توانا است .
اگر انسان از لحاظ علمی معلوماتش بالا باشد ، چه در زمینه علوم تجربی و چه در زمینه های دیگر ، حرف اول را می زند و مسلمانان نباید همیشه گیرنده و ریز خوار باشند بلکه باید از هر حیث بخشنده و قوی باشند و ما این استعداد را داریم اصلاح بینش خود مبنی براین که تا انسان خود را اهل کوثر نسازد و در راستای حرکت نکند که خداوند کوثر را از آن او بگرداند ،نمی تواند بندگی کوفقی را داشتته باشد .
مفردات سوره : اعطینا : از عطا به معنای مطلق بخشش است .
بخششی که اگر از طرف خداوند باشد طبیعتا" بخششی بی منت است .
و اگر از جانب غیر خدا باشد ، می تواند بی منت باشد و یا با منت باشد .لذا اگر این بخشش از طرف خداوند باشد در انسان تحول مثبت ایجاد می کند و اگر دهنده غیر خدا باشد ، ما هر لحظه باید منتظر تحقیر باشیم ، یا منتظر باشیم که پشیمان شود و آن را از ما پس بگیرد .
تنها دهنده ایکه خیال ما راحت کرده است و هر چه را که به ما داده است از ما نمی گیرد،خداوند است .
و عجیب است که کمترین تشکر را هم انسان از خداوند دارد .
بیشترین تشکر را در رابطه با کسانی دارد که کمترن ها را می دهند و منتظر بیشترین تشکرها هستند .
و وقتی که اعطا شد دو تا مفعول می خواهد که یکی کاف است ، که مفعول اول است ، و دیگری کوثر است که مفعول دوم آن می باشد .
کوثر: همچنان که در معنای نام سوره گفتیم به معنای مبالغه است اینجا خیر فراوان است .چون چیزی راکه خداوند معطی آن باشد شر نیست .
چیزی را که خداوند دهنده ی آن می باشد ، خیر است ، چه مادی و چه غیر مادی .
و ما نیازمند این خیرها هستیم ، احساس خود کم بینی نکنیم ، فکر نکنیم چیزی نداریم ، خیلی چیزها را خداوند به ما داده است و البته بعضی چیزها را هم برای ما محدود کرده است و به نداده است .
حالا خیلی ها ممکن است از وضعیت اقتصادیشان راضی نباشند می خواهند که خداوند مرتب به صورت وافر بر آنها ببارند .
اما اگر دنیا را باهمه ی امکاناتش به کسی داد معنی اش این نیست که آن فرد در نزد خداوند خیلی مکرم است و اگر دنیا را به کسی نداد و یا کم داد معنی اش این نیست که آن فرد در نزد خداوند بی ارزش است .
این تعبیر را خداوند در سوره ی فجر دارد که انشاءالله در آن سوره توضیح بیشتری خواهیم داد.
بلکه همه یاینها ابتلاء و آزمایش می باشد .
زرا اگر خداوند یکک سری امکانات را به من داد یعنی من را اکرام کرده است و اگر یک سری امکانات را به من نداد یعنی خداوند به من اهانت کرده استدر حالی که اصلا" اینطوری نیست و نکته جالبی که در حدیث است و پیامبر اشاره می کند این است که : خداوند دنیا را هم به دوستانش و هم به دشمنانش میدهد اما دین را فقط به دوستانش میدهد و به دشمنانش نمی دهد .
وانحر: از ماده ای نحر است به معنی گلو گاه و اینجا گلوی شتر را می گویند .
اگر دقت کرده باشید و یا شنیده باشید برای سر بریدن شتر ، نمی توان شتر را مستقیما" سر برید .
برای همین ابتدا شتر را نحر می کنند یعنی نیزه هایی را به گردنش می زنند و بعد از اینکه بدنش سست شد به زمین می افتد و سپس گردنش را می بند .
به این عمل نحر گفته می شود .
که بعدا" به معنی قربانی آمده است .
شان: از ماده ی شنئانو فعل شنأگرفته شده است یعنی دشمنی کرد .
شانی یعنی دشمن .
اینکه در رابطه با قومی شما یک بغض و کینه ای در دلتان است این باعث نشود که شما میزان و محدوده ی عدالت دا دعایت نکنید ، دشمنی ها سبب نشود ظالم شوید .
ابتر :از ماده ی بتر است .یعنی مقطوع یعنی بی نتیجه ، بی خیر و برکت.
تقسیم بندی آیات : آیه ی اول اشاره به این است که خداوند زمینه ها ، بسترها و ظرفیتهای انسان را بی نهایت آفریده و دراختیار او قرار داده برای این که اهل کوثر شود .
آیه ی دوم تکلیف انسان در رابطه با کوثر و این که موضع گیریشان در رابطه با آن کوثر چگونه باید باشد ؟
و انسان در باب کوثر چکار باید بکند ؟
آیه ی سوم ، برای کسی که در زمینه ی بندگی با استفاده از امکانات موجود خود به رشد و کمال می رسد و دیگران راهم به کمال می رساند و البته کسانی پیدا می شوند که او را تحقیر و سرزنش کنند و پاسخ داعی باید به آنها چه باشد ؟
تفسیر سوره کوثر : این که در تفسیر کوثر گفته اند که نهری است در بهشت ، ما منکر آن نیستیم زیرا در حدیث وارد است .
اما به استناد معنی لغوی کوثر باید گفت که تمام کثرت ها در باب خیر را کلمه ی کوثر در بر می گیرد .
ما از هر چیزی هم بیشترش را می خواهیم و هم بهترین آن را .
از آن طرف کریم و معطی است لذا دربخشیدن کم نمی آورد و به قول مولوی فقط مشتری می خواهد .
این کوثر را خداوند به همه ی افاد و بندگان خودش داده است که بهترین کوثر قرآن و هدایت است و ما بسیار نیازمند هدایتهای قرآنی در زمینه ی اصلاح بینش ها و منشها هستیم.
انا اعطیناک الکوثر * ما به تو خیر وخوبی بی نهایت فراوانی را عطا کرده ایم * 1- انا اعطیناک الکوثر ما به تو کوثر دادیم .کوثر تمام حیات ما را در بر می گیرد .
هر چه داریم مال خداوند است .
وبدون این که تقاضا کنیم به ما داده است .
چیزهای بسیار گران قیمت را به همه ی ما داده است و زشت است که دهان باز کنیم و از خداوند چیزهای بی ارزشی را مانند ماشین _ خانه و ...
درخواست کنیم .
تو فقط مشتری شو من همه چیز را به تو می دهم ان چیزهایی که برای تو خیر داشته باشد .
اکثر ا" از دعا کردن و یا استجابت دعا این برداشت را دارند که استجابت زمانی اتفاق می افتد که خداوند ب خواسته ی ما موافقت بکند .مثلا" مریضی را که بخواهیم شفا بدهیم و اگر شفا پیدا نکرد بگوییم که دعای ما استجابت نشد .
در حالی که اینطوری نیست قسمتی از استجابت دعا توفیق دعا کردن است و دعا کردن یکی از نمادهای بنده شدن است و دعا کردن نمادی از کوثر است .
و استجابت دعا حتماگ نباید مبت باشد گاهی اوقات خداوند با جواب منی دعا را استجابت می کند .زیرا خداوند خیر و صلاح بندگانش را بهتر می داند .انا اعطینا ک الکوثر تو ای داعی خیلیچیزها داری .ای بنده ، ای دین دار تو هیچ کمبودی نداری .پس آیا کسی که مریضی است مرتب دکتر می رود .
انواع دارو مصرف می کند دچار کمبود نیست ؟
باید گفت نه اینها کمبود نیستند بلکه این ها هدایای اهی هستند ، حالا هرچه مشکلات بزرگتر باشند هدایای خداوند هم بزرگتر می باشد و درحالی که بینش دنیایی می گوید نخیر این ها همه دردسر ، بلا و مصیبت و بدبختی هستند .
و خداوند هر گاه بخواهد به بنده ای هدیه ای بدهد مشکلی را برایش پیش می آورد .حالا هر چه مشکل بزرگتر ، هیه بزرگتر .
انا اعطیناک الکوثر .
فصل لربک و انحر * حال که چنین است تنها برای پروردگار خود نماز بخوان و قربانی بکن * 2- فصل لربک وانحر شکر این کوثر را باید به بجای آوریم ، دو قدم برداریم ، قدم اول روبه خدا ، یعنی رابطه ی خود را با خداوند از طریق نماز قوی کنیم .
فصل لربک یعنی فقط برای خداوند سر سجده فرود آور .
و انحر یعنی رابطه ی خود را با بقیه ی مخلوقات با برداشتن گام دوم یعنی قربانی کردن و درجای دیگر می فرماید با زکات محکم کنید ، در این صورت کسی باقی نمی ماند که بخواهیم رابطه ی خود را با او اصلاح کنیم .صل : یعنی نماز خواندن تشکر از خداوند است ، وانحر در حقیقت دیگران را بهره مند کردن از مظاهر کوثر است .چون قرار نیست که ما کوثر را فقط برای خود بخواهیم و وقتی در کوثر ما برکت ایجاد خواهد شد که دیگران را نیز در این کوثر سهیم کنیم .یعنی هر چیزی و همه چیز را فقط برای خودمان نخواهیم ، انحصار طلب نباشیم .وقتی که این دو گام را برداشتیم نتیجه چه می شود ؟
بقیه ی گام هانیز تکرار همین دو گام است یعنی نماز – زکات ( قربانی ) و بقیه ی گامها نیز تکرار همین دو گام است دیگر چرا باید ترسید ؟
دشمن تو که بسیار کمبود دارد ، کسی که غیبت می کند کسی که حرفهای بد می زند ، کسی که تهمت می زند ، دیگران را تحقیر می کند ، در دلش کینه و بغض وجود دارد نباید ازچنین افرادی نگران باشی آنها کارشان بی نتیجه است .
ان شانئک هو الابتر * بدون شک ، دشممن کینه توز تو بی خیر وبرکت و بی نام نشان خواهدبود * 3- ان شانئک هو الابتر او است که کارش بی نتیجه است .
اواست که بی نام نشان است ، او است که هیچ ارزشی و شخصیتی ندارد ، تو که کمبود نداری .
همه چیز داری .
او است که چیزی ندارد .
حالا این همه چیز را از چه کسی داری ؟
قطعا" از خداوند داری .
و لذا روزی که خدا را نداشته باشیم .اگر خدا نداشته باشیم و هر چیز دیگری را داشته باشیم در حقیقت هیچ چیزی نداریم .