دانلود تحقیق هدایت در قرآن

Word 87 KB 32297 22
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بسمه تعالی مقدمه: این تحقیق با عنوان هدایت و رهبری در قرآن و نهج البلاغه انجام گردیده است.

    ابتدا با مراجعه به منابع مختلف که فهرست آنها در این تحقیق آمده است معنی لغوی هدایت از دیدگاههای مختلف طرح و آنگاه معنای هدایت در قرآن مورد بررسی قرار گرفت.

    لازم به ذکر است در قرآن هدایت با سی و یک تعبیر خاص بکار رفته است که در این تحقیق به این معانی پرداخته شده است.

    برای آگاهی از وجوه هدایت در نهج البلاغه با مراجعه به کتاب مزبور 10 خطبه و 2 حکمت و 1 نامه در زمینه هدایت مورد بررسی قرار گرفت.

    همچنین فهرست آیاتی از قرآن که در آنها وجوه مختلف هدایت بیان شده است ضمیمه گردیده است.

    1-1- معانی لغوی هدایت: هدایت در لغت به معنی ارشاد و راهنمایی از روی لطف و خیرخواهی است.

    (1) صاحب مجمع البحرین می گوید: «هدایت در لغت به معنی ارشاد و دلالت بر شیء است.».

    (2) راغب اصفهانی درباره معنی هدی می گوید: «هدی در لغت به معنی دلالت و راهنمایی از روی لطف است».

    (3) درباره معنی هدایت در معجم مقاییس اللغه و در معجم الوسیط آمده: “هدایت، عبارت از راهنمایی از روی لطف است، بگونه ای که رساننده به مطلوب و مقصود باشد”.

    (4) همچنین درباره معنی لغوی هدایت، گفته شد: «هدایت، یعنی به نرمی کسی را به خواسته‌اش راهنمایی کردن».

    (5) صاحب تبیان نیز، هدایت را به معنی راهنمایی به راه رشد می داند.

    (6) در تفسیر المحقق درباره معنای لغوی هدایت چنین آمده: «هدایت در لغت به معنی راهنمایی کردن است و هَذی، هُدی و هدیه، مصدر هدی یهدی است که به معنی ارشاد و ضد گمراهی است و به معنی دلالت، دعوت، بیان و تعریف نیز می‌آید».

    (7) 1-1-1- معنای اصطلاحی هدایت: معنای اصطلاحی هدایت، عبارت است از دلالت بسوی حق و ارائه طریق و ارشاد بسوی حقیقت چنانکه قرآن کریم، در آیات زیر، همین معنا را بیان می فرماید: “ ان علینا للهدی ”.

    “ و انک لتهدی الی صراط مستقیم ”.

    “ ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم ”.

    “ قل الله یهدی للحق ”.

    (8) صاحب کشاف نیز درباره معنای اصطلاحی هدایت می گوید: «هدایت عبارت است از ارائه طریق و افاقه قوایی که شخص بتواند بوسیله آن، مصالح خود را دریابد، و یا عبارت است از نصب ادله‌ای که بوسیله آن حق را از ناحق جدا کند، و یا ارسال رسل و انزال کتب باشد، چنانکه خداوند می فرماید “وجعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا” و یا کشف سرائر از دلها باشد که مخصوص انبیاء و اولیاء است.

    چنانکه می فرماید: “لنهدینهم سبلنا”.

    (9) ملاصدرا در مقام بیان معنی هدایت گوید: «فالخلق هو اعطاء الکمال الاول والهدایه هی افاده کمال الثانی».

    آفرینش موجودات، اعطای کمال اول است و هدایت، عبارت از اعطای کمال دوم به موجودات است، زیرا خداوند ابتدا بندگان را آفرید و سپس آنها را به راه راست و طریق سعادت، هدایت نمود.

    چنانکه می فرماید: “ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی”.

    و با لجمله، هدایت عبارت از سوق دادن اشیاء است بطرف کمال دوم آنها و کمال دوم، کمالی است که موجودات در اصل وجود، نیازی بدان ندارند و در بقاء نیز احتیاجی بدان ندارند.

    (10) 1-2- وجوه هدایت در قرآن: برای هدایت و مشتقات آن در قرآن، وجوه و معانی مختلف بیان گردیده، که برای پی بردن به معانی مزبور، به ذکر آن می پردازیم: 1- هدی به معنی قرآن ، چنانکه در سوره اسراء آیه 9 فرماید: “و مامنع الناس ان یومنوا اذجاء هم الهدی” در سوره کهف آیه 55 نیز فرماید: “و ما منع الناس ان یومنوا اذجاء هم الهدی” و در آیه 23 سوره نجم نیز فرماید: “و لقد جاءهم من ربهم الهدی” و در آیه 13 سوره جن نیز فرماید: “و انا سمعنا الهدی آمنابه” (11) 2- هدی به معنی دین (بمعنای اخص): مانند آیه 120 سوره بقره که می فرماید: “قل ان هدی الله هوالهدی” ترجمه: بگو همانا دین، همان دین خدا، یعنی اسلام است.

    و در سوره حج آیه 67 نیز می فرماید: « فلاینا زعنک فی الامر وادع الی ربک انک لعلی هدی مستقیم » یعنی لعلی دین مستقیم.

    هدایت بدین معنی، در قرآن بسیار است (12) 3- هدی به معنی ایمان، مانند آیه 13 سوره کهف: “ انهم فتیه آمنوا بربهم وزدنا هم هدی” ترجمه: همانا آنان، جوانانی هستند که به پروردگارشان ایمان آوردند و خداوند بر ایمانشان افزود.

    در سوره مریم آیه 76 نیز فرماید: “و یزید الله الذین اهتدوا هدی”.

    یعنی: خداوند ایمان کسانی را که قبول ایمان نموده اند، زیادتر می کند.

    در سوره سبا آیه 32 نیز می فرماید: “ انحن صددناکم عن الهدی بعد اذجاء کم”.

    ترجمه: آیا ما (مستکبرین)، شما (مستضعفین) را از ایمان منع نمودیم، بعد از آنکه از جانب خدا آمد.

    و در سوره زخرف آیه 49 فرماید: “ ادع ربک بما عهد عندک اننا لمهتدون”.

    که مهتدون به معنی مومنون است.

    ترجمه: بخوان ای ساحر از خدای خودت تعهدی را که با تو دارد (که عذاب را از ما بردارد) در اینصورت، ما از ایمان آورندگانیم.

    (13) 4- هدی به معنی توحید : چنانکه در سوره فتح آیه 28 فرماید: “هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق” یعنی اوست خدایی که رسول خود را با توحید و دین حق فرستاد.

    نظیر این آیه، در سوره توبه آیه 33 و در سوره صف، آیه 9 نیز آمده است.

    در سوره قصص، آیه 57 نیز فرماید: “و قالوا ان نتبع الهدی معک نتخطف من ارضنا” که هدی به معنی توحید است.

    (14) ترجمه: (مردم مکه به رسول خدا) گفتند: اگر ما همراه تو، توحید را پیروی کنیم، ما را از سرزمین خودمان بیرون می کنند.

    5- هدی به معنی سنت و روش : چنانکه در سوره انعام آیه 90 فرماید: “ اولئک الذین هدی الله فبهدیهم اقتده”.

    در این آیه، خداوند به پیامبرش می فرماید: پیش از تو نیز، پیامبران دیگری بودند که به وظیفه خود عمل نمودند، خداوند نیز، آنان را در مسیر خویش هدایت فرمود.

    پس تو هم به سنت و روش آنان اقتداء کن و مانند آنان، بر آزار دشمنان و تکذیب آنان صبر کن.

    در سوره زخرف آیه 22 نیز فرماید: “ انا وجدنا آباءنا علی امه و انا علی آثارهم مهتدون” یعنی: علی آثارهم مستنون بسنتهم.

    ترجمه: ما پدران خود را بر عقاید و آیینی یافتیم، و البته ما هم از سنتها و روشهای آنان پیروی می کنیم.

    (15) 6- هدی به معنی پیامبران و کتابهای آسمانی : چنانکه در آیه 38 بقره فرماید: “ افما یا تیکم منی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم ولا هم یحزنون”.

    یعنی: هنگامیکه از جانب من، پیامبران و کتابهای آسمانی آمدند، پس هر کس از کتب و رسل من پیروی کند، خوف و اندوهی برای او نخواهد بود.

    نظیر این معنی در سوره طه آیه 123 نیز آمده است.

    (16) 7- هدی به معنی راه نمودن و راهنمایی در دین : چنانکه در آیه 10 طه فرماید: “ اواجد علی النار هدی” که مقصود، راه یابی از طریق پیدا کردن آتش است.

    و نیز در سوره قصص آیه 22 فرماید: “ قال عسی ربی این یهدینی سواء السبیل” که یهدینی به معنای پر شدنی است.

    و در سوره ص آیه 2 فرماید: “و اهدنا الی سواء الصراط”.

    که در این آیه اهدنا به معنی ارشدنا است.

    8- هدی به معنی راه نمودن به حجت و برهان : چنانکه در سوره بقره آیه 285 فرماید: “والله لایهدی القوم الظالمین”.

    یعنی لا یهدیهم الی الحجه .

    و در سوره آل عمران آیه 86 نیز نظیر این آیه، آمده.

    هدایت بدین معنا، در قرآن مجید، فراوان است.

    (17) یعنی لا یهدیهم الی الحجه .

    (17) 9- هدی به معنی بیان: مانند آیه 5 سوره بقره که می فرماید: “ اولئک علی هدی من ربهم”.

    یعنی علی بیاناً من ربهم و در آیه 100 سوره اعراف فرماید: “ اولم یهدلهم” یعنی: اولم یبین لهم.

    و در آیه 17 سوره فصلت نیز می فرماید: “و اما ثمود فهدینا هم” یعنی: بینا لهم.

    و در سوره انسان آیه 3 فرماید: “ انا هدیناه السبیل” یعنی: انا بینا له السبیل.

    هدی بدین معنا، در قرآن بسیار است.

    (18) 10- هدی به معنی شناختن و معرفت : چنانکه در آیه 16 سوره نحل فرماید: “و علامات و بالنجم هم یهتدون”.

    که یهتدون به معنای یعرفون الطرق است.

    یعنی: بوسیله ستارگان، راهها را می شناسند.

    در آیه 82 طه نیز می فرماید: “و انی لغفار، لمن تاب و آمن و عمل صالحاً‌ ثم اهتدی”.

    ترجمه: همانا من، بسیار آمرزنده ام، برای کسیکه توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس (حق) را بشناسد.

    در سوره انبیاء آیه 31 نیز فرماید: “و جعلنا فیها فجاجاً سبلا لعلهم یهتدون”.

    یهتدون در این آیه نیز، به معنای یعرفون است.

    ترجمه: و قرار دادیم در آن (زمین) راههای فراخ و پیدا، شاید که ایشان (راه درست) را بشناسد.

    در سوره نحل آیه 41 نیز فرماید: “ننظرا تهتدی ام تکون من الذین لایهتدون” ترجمه: (سلیمان گفت تخت بلقیس را برایش ناشناس کنید) تا بنگریم که وی، سریر خود را می شناسد یا توانایی شناسایی نخواهد داشت.

    هدایت به این معنی در قرآن، بسیار است.

    (19) 11- هدی به معنی خواندن : چنانکه در آیه 159 اعراف می فرماید: “و من قوم موسی امه یهدون بالحق”.

    یهدون در اینجا به معنی یدعون است.

    ترجمه: و جماعتی از قوم موسی، مردم را به دین حق فرا می خواندند.

    در سوره رعد آیه 7 نیز فرماید: “ انما انت منذر، و لکل قوم هاد”.

    ترجمه: برای هر قومی، دعوت کننده و خواننده ای هست، که هاد به معنی داع است.

    در سوره بنی اسرائیل آیه 9 فرماید: “ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم”.

    در این آیه نیز یهدی به معنی یدعوا است.

    در سوره انبیاء آیه 73 می فرماید: “و جعلنا هم ائمه یهدون بامرنا”.

    ترجمه: و ما فرزندان ابراهیم را، پیشوایانی قرار دادیم که مردم را به فرمان ما فرا می خوانند.

    در آیه 30 احقاف نیز فرماید: “مصدقاً لما بین یدیه یهدی الی الحق”.

    که در این آیه نیز، یهدی به معنی یدعوا است.

    همچنین در آیه 2 سوره جن فرماید: “یهدی الی الرشد فامنا به”.

    ترجمه: (قرآن) به رشد و ترقی می خواند و ما بدان گرویده ایم.

    (20) 12- هدی به معنی امر و فرمودن : چنانکه در سوره بقره آیه 159 فرماید: “ ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی ”.

    ترجمه: همانا کسانیکه کتمان می کنند آنچه را که از بینات و امر و فرموده محمد (ص) نازل کردیم.

    در سوره محمد آیه 25 فرماید: “ ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعدما تبین لهم الهدی ”.

    که هدی در اینجا نیز به معنی امر محمد (ص) است.(21) 13- هدی به معنی رسالت حضرت محمد (ص) : بعضی از مفسرین، هدی را در آیات 159 بقره، 25 و 32 محمد، به معنای رسالت حضرت محمد (ص) معنا نمده اند (22).

    چنانکه در مورد آیه 159 بقره می گویند: “ ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی”.

    یعنی: آن گروه از اهل کتاب که آیات واضحه ای را که درباره حقانیت پیامبر اسلام است، کتمان می کنند.

    و در ترجمه آیه 32 محمد می گویند: “و شاقو الرسول من بعد ماتبین لهم الهدی”.

    آنان که پس از روشن شدن حقانیت حضرت محمد (ص) با زبا او از در مخالفت در آمدند.

    14- هدی به معنی الهام دادن : چنانکه در آیه 50 سوره طه می فرماید: “ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی”.

    ترجمه: پروردگار ما کسی است که به همه موجودات، هستی بخشیده و سپس راه تکامل و رشد را به آنان الهام نموده است.

    در سوره اعلی آیه 3 نیز فرماید: “و الذی قدر فهدی”.

    ترجمه: پروردگاری که هر موجودی را قدر و اندازه ای داد و راه تکامل و رشد را به وی الهام نمود.

    (23) 15- هدی به معنای ثابت گردانیدن و برجای داشتن : چنانکه در آیه 6 سوره فاتحه فرماید: “ اهدنا الصراط المستقیم”.

    یعنی ثبتنا علی طریق الاسلام.

    (24) 16- هدی به معنی توبه کردن : مانند آیه 156 سوره اعراف که می فرماید: “ انا هدنا الیک” یعنی تبنا الیک.

    (25) 17- هدی به معنی به صلاح آوردن : مانند آیه 52 یوسف که می فرماید: “ ان الله لایهدی کیدا الخائنین”.

    ترجمه: همانا خداوند، حیله خیانتکاران را اصلاح نمی کند.

    لایهدی در این آیه به معنی لایصلح است.

    (26) 18- هدی به معنی بازگشت خواستن : مانند آیه 157 بقره که می فرماید: “ اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون”.

    مهتدون در این آیه، یعنی کسانیکه خواهان بازگشت و رجوع بسوی خدا هستند.

    (27) 19- هدی به معنی بازگشتن از ارتکاب به گناه و معصیت : مانند آیه 11 سوره تغابن که می فرماید: “ما اصاب من مصیبه الاباذن الله و من یومن بالله یهد قلبه”.

    یعنی: هر کس (از صمیم دل) به خدا ایمان آورد، خداوند قلب او را از ارتکاب به گناه و نافرمانی، باز می دارد.

    (28) 20- هدی به معنی تورات : مانند آیه 23 سوره سجده که می فرماید: “و جعلناه هدی لنبی اسرائیل”.

    یعنی: ما تورات را برای بنی اسرائیل، وسیله هدایت قرار دادیم.

    و در سوره مومن، آیه 53 نیز فرماید: “و لقد آتینا موسی الهدی و اورثنا بنی اسرائیل الکتاب”.

    که در این آیه نیز هدی به معنی تورات است.

    (29) 21- هدی به معنی لطف و زیادی الطاف : یعنی خداوند تعالی مکلف را به لطف خویش، به طاعت مشغول می دارد و از گناهان دور می نماید.

    چنانکه در آیه 17 سوره محمد می فرماید: “و الذین اهتدوا زادهم هدی”.

    یعنی: کسانیکه قبول هدایت کردند، لطف خود را بر آنان زیاد نمودیم.

    البته برای هدی در این آیه، علاوه بر لطف، معنای توفیق هم نموده اند و در آیه 13 کهف نیز می فرماید: “و زدنا هم هدی”.

    یعنی: و ما لطف خود را برای آنان زیاد کردیم.

    در این آیه نیز خداوند، لطف خود را نسبت به اصحاب کهف، بازگو می کند.

    البته لطف زیاد خداوند، تنها شامل حال مومنان می گردد و کافران از آنان بهره ای نخواهند برد.

    (30) 22- هدی به معنی ثواب و پاداش : مانند آیه 5 سوره محمد که می فرماید: “والذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضل اعمالهم سیهدیم و یصلح بالهم”.

    یعنی: کسانیکه در راه خدا کشته شدند، هرگز اعمالشان تباه نمی شود و بزودی خداوند به آنان، پاداش و ثواب، عطا می کند.

    در سوره یونس، آیه 9 نیز می فرماید: “ ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم”.

    یعنی: همانا کسانیکه ایمان آورده، اعمال صالحه انجام دادند، خداوند بخاطر ایمانشان، به آنها ثواب عطا می کند.

    (31) 23- هدی به معنی ارشاد و سوق دادن به خلود و جاودانگی در بهشت : مانند آیه 16 سوره مائده که می فرماید: “و یهدیهم الی صراط مستقیم”.

    یعنی: آنان را بسوی بهشت جاودان، سوق می دهد.

    در آیه 13 سجده فرماید: “و لوشئنا لاتینا هم کل نفس هدیها”.

    یعنی: اگر می خواستید (به مشیت ازلی خود)، هر نفسی را به کمال هدایت، یعنی بهشت، می‌رساندیم.

    (32) 24- هدی به معنی حکم و تسمیه ( نام نهادن ) مانند آیه 88 نساء که می فرماید: “ اتریدون ان تهدوا من اضل الله”.

    ترجمه: آیا می خواهید کسی را که خدا گمراه کرده، هدایت شده بنامید.

    و در آیه 97 سوره اسراء می فرماید: “من یهد الله فهوالمهتد”.

    یعنی کسی را که خداوند، حکم به هدایتش نماید، مستحق هدایت است و مهتدی نامیده می‌شود.

    (33) 25- هدی به معنی فوز و نجات : مانند آیه 21 سوره ابراهیم: “و قالوا لوهدینا الله لهدیناکم”.

    ترجمه: (مستکبرین به مستضعفین) گفتند: اگر خداوند ما را نجات می داد، ما هم شما را نجات می دادیم.

    (34) 26- هدی به معنی دعاء و دعوت : مانند آیه 52 سوره شوری که می فرماید: “و انک لتهدی الی صراط مستقیم”.

    ترجمه: همانا تو (ای پیامبر)، به صراط مستقیم و راه راست، دعوت می کنی.

    در این آیه، هدایت به معنی دعوت است، چون که هدایت از ناحیه رسول خدا (ص) چیزی جز دعوت نخواهد بود.

    در آیه 155 سوره اعراف می فرماید: “و تهدی من تشاء و انت ولینا”.

    ترجمه: موسی گفت: دعوت می کنی هر کس را که بخواهی و تویی مولی و بزرگ ما.

    (35) 27- هدی به معنی توفیق : خداوند بعنوان پاداش ایمان، توفیق خویش را برای سعادتمندی و رستگاری، شامل حال مومنین می کند.

    چنانکه در آیه 56 قصص می فرماید: “ انک لاتهدی من احببت و لکن یهدی من یشاء”.

    یعنی: تو ای پیامبر، توفیق نمی دهی به هر کسی که دوست داشته باشی ولی خداوند به هر کس بخواهد، توفیق می دهد.

    (36) هدایت بدین معنا، در قرآن فراوان است.

    صاحب کشف الاسرار می گوید: “در 236 جا در قرآن، هدایت به معنای دعا و دعوت و توفیق آمده است”.

    (37) 28- هدی به معنی امر به معروف و نهی از منکر : مانند آیه 105 سوره مائده که می فرماید: “یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لایضرکم من ضل اذا هتدیتم”.

    یعنی: ای مؤمنین مراقب نفسهایتان باشید، هرگاه شما امر به معروف و نهی از منکر کنید، کسی که امر و نهی را نپذیرد، نمی تواند به شما ضرر برساند: در سرتاسر قرآن، تنها در همین آبه، هدی به معنی امر به معروف و نهی از منکر است.

    (38) علامه طباطبایی نیز معتقدند، هدایت در این آیه، به معنای امر به معروف و نهی از منکر است.

    لکن خداوند در این آیه، به مومنین هم هشدار می دهد که مبادا با امر به معروف و نهی از منکر نمودن دیگران، خود را فراموش کنند و رفته رفته گمراه شوند، بلکه باید مراقب نفس خودشان هم باشند.

    (39) علاوه بر وجوهی که ذکر شد، صاحب انوار را لتنزیل نیز درباره هدایت، وجوه دیگری عنوان نموده که به ذکر آنها می پردازیم: 29- هدی به معنی افاضه قوایی که انسان توسط آن، متمکن از قبول هدایت می گردد که آن قوا عبارتند از: قوه‌ عقلیه، حواس ظاهری و باطنی.

    30- هدی به معنی نصب ادله ای که جدا کننده حق و باطل و صلاح و فساد است.

    چنانکه در آیه 17 سوره فصلت فرماید: “و اما ثمود، فهدینا هم فاستحبوا العمی علی الهدی”.

    ترجمه: و اما طایفه ثمود، به آنان قوه تمیز دادیم، لکن آنها گمراهی را بجای هدایت برگزیدند.

    31- هدی به معنی اسراری که در قلوب کشف گردد و حقایق اشیاء ، به آن نمایانده شود، چه کشف اسرار از راه وحی باشد، چه از راه الهام یا رویای صادقه.

    این وجه در آیه 90 سوره انعام بیان گردیده، و نیز در آیه 69 عنکوب نیز بدان اشاره شده، چنانکه در آیه اخیر می فرماید: “والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا”.

    (40) خطبه های نهج البلاغه در مورد هدایت خطبه 201 بند 1 ایها الناس لاتَستَوْ حِشوا فی طریق الهُدی لِقلّهِ اَهلِهِ.

    فَاِنًّ الناسَ قد اجتمعوا علی مائدهٍ شِبَعُها قَصِیرٌ ، وَجوعُها طویلٌ.

    ای مردم در راه راست از کمی روندگان نهراسید، زیرا اکثریت مردم بر گرد سفره‌ای جمع شدند که سیری آن کوتاه، و گرسنگی آن طولانی است.

    خطیه 187 بند 7 ضرورت اطاعت از رهبری ای مردم!

    مهار بار سنگین گناهان را رها کنید و امام خود را تنها مگذارید، که در آینده خود را سرزنش می کنید.

    خود را در آتش فتنه ای که پیشاپیش افروخته اید نیفکنید، راه خود گیرید، و از راهی که به سوی فتنه ها کشانده می شود، دوری کنید.

    به جانم سوگند که مؤمن در شعله آن فتنه ها نابود شود.

    امّا مدعیان دروغین اسلام در امان خواهند بود.

    همانا من در میان شما چونان چراغ درخشنده در تاریکی هستم، که هر کس به آن روی می آورد از نورش بهره مند می گردد.

    ای مردم سخنان مرا بشنوید، و به خوبی حفظ کنید، گوش دل خود را باز کنید تا گفته های مرا بفهمید.

    خطبه 161 بند 6 خدا و روشهای هدایت بندگان خدا !

    شما را به ترسیدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فرد او مایه رهایی جاودان است.

    خدا آنگونه که سزاوار بود شما را ترسانید و چنانکه شایسته بود امیدوارتان کرد و دنیا و بی اعتباری آن و نابود شدنی بودن و دگرگونی آن را برای شما تعریف کرد.

    پس از آنچه در دنیا شما را به شگفتی و امیدواری روی گردانید.

    زیرا که مدت کوتاهی در آن اقامت دارید.

    دنیا به خشم خدا نزدیکترین و از خشنودی خدا دورترین جایگاه است.

    پس ای بندگان خدا از غم و اندوه و سرگرمی های دنیا چشم برگیرید، زیرا شما به جدایی و دگرگونیهای امور دنیایی یقین دارید.

    خطبه 76 بند 1 از صفات بنده: پرهیزکار خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فرا گیرد، و چون هدایت شود بپذیرد، دست به دامن هدایت کننده زند و نجات یابد، مراقب خویش در برابر پروردگار باشد.

    از گناهان خود بترسد، خالصانه گام بردارد، عمل نیکو انجام دهد.

    ذخیره ای برای آخرت فراهم آورد.

    و از گناه بپرهیزد، همواره اغراض دنیایی را از سر دور کند و درجات آخری به دست آورد.

    با خواسته های دل مبارزه کند، آرزوهای دروغین را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را از زاد و توشه روز مردن گرداند، در راه روشن هدایت قدم بگذارد، و از راه روشن هدایت فاصله نگیرد.

    چند روز زندگی دنیا را غنیمت شمارد و پیش از آن که مرگ او فرارسد خود را آماده سازد، و از اعمال نیکو، توشه آخرت برگیرد.

    خطبه 206 بند 2 اخلاق در جنگ من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، اما اگر کردارشان را تعریف، و حالات آنان را بازگو می کردید، به سخن راست نزدیک تر، و عذرپذیرتر بود، خوب بود به جای دشنام آنان می‌گفتید: خدایا !

    خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلند، حق را بشناسند، و آنان که با حق می ستیزند پشیمان شده به حق بازگردند.

    خطبه 73 شیوه های هدایت و تربیت اخلاق ستایش خداوندی را سزاست که به قدرت، والا و برتر، و با عطا و بخشش نعمت ها به پدیده ها نزدیک است.

    اوست بخشنده تمام نعمت ها، و دفع کننده تمام بلاها و گرفتاری ها.

    او را می ستایم در برابر مهربانی ها و نعمت های فراگیرش.

    به او ایمان می آورم چون مبدأ هستی و آغاز کننده خلقت آشکار است.

    از او هدایت می طلبم، چون راهنمای نزدیک است و از او یاری می‌طلبم که توانا و پیروز است.

    و به او توکل می کنم، چون تنها یاور و کفایت کننده است.

    خطبه 167 همانا خداوند بزرگ کتابی هدایت گر فرستاد، نیکی و بدی، خیر و شر را آشکارا در آن بیان فرمود.

    پس راه نیکی در پیش گیرید، که هدایت شوید و از شر و بدی پرهیز کنید تا در راه راست قرار گیرید.

    خطبه 201 ای مردم در راه راست، از کمی روندگان نهراسید، زیرا اکثریت مردم بر گرد سفره ای جمع شدند که سیری آن کوتاه، و گرسنگی آن طولانی است.

    خطبه 193 و از نشانه های یکی از پرهیزکاران این است که او را اینگونه می بینی: در دینداری نیرومند، نرمخو و دوراندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهیدستی آراسته، در سختی ها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزی، می باشد.

    خطبه 2 بند 1 ستایش می کنم خداوند را برای تکمیل نعمت های او تسلیم بودن برابر بزرگی او و ایمن ماندن از نافرمانی او و در رفع نیازها از او یاری می طلبم، زیرا آن کس را که خدا هدایت کند، هرگز گمراه نگردد، و آن را که خدا دشمن دارد.

    هرگز نجات نیابد و هر آن کس را که خداوند بی‌نیاز گرداند، نیازمند نخواهد شد.

    حکمت های نهج البلاغه در باب هدایت راههای هدایت حکمت 157 : قد بُصَّرتُم إنْ أبْصَرْتُمْ ، و قَدْ هُدِیتُم اِن اهْتَدَیْتُم ، و أُسْمِعْتُمْ اِنِ اسْتَمَعْتُمْ اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده اند.

    اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کردند، اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خواندند.

    حکمت 169 : روشن بودن راه هدایت قَد أضاءَ الصُّبحُ لِذِی عَیْنَیْنِ صبحگاهان برای آن که دو چشم بینا دارد روشن است.

    هدایت و ضلالت در نامه 65 بند 3 و 4 فَماذا بعد الحَقِّ الّا الضّلالُ الْمبینُ ، و بَعدَ البیانِ الّا اللًّبْسُ ؟

    فَاحْذَرِ الشُبهَهَ وَ اشْتِمالَها عَلَی لُبْسَتِها ، فَاِنَّ الفتنَهَ طالَما أغْدَفَتْ جَلابیبَها ، وَأَغْشَتِ الْاَبصارَ ظُلْمَتْها آیا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهی آشکار چیز دیگری یافت خواهد شد؟

    و آیا پس از بیان حق جز اشتباه کاری وجود خواهد داشت؟

    از شبهه و حق پوشی بپرهیز، فتنه ها دیر زمانی است که پرده های سیاه خود را گسترانده و دیده هایی را کور کرده است.

    منابع قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 145، دارالکتب الاسلامیه، 1352 هـ .

    ش الطریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج 4، ص 414، چاپ هشتم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، سال 1367 هـ .ش راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن فی غریب القرآن، ص 538، چاپ دوم، انتشارات مرتضوی، پائیز 1362 معجم الوسیط، ج 2، ص 988، ناشر مجمع اللغه العربیه، ابی الحسین احمد بن زکریا، معجم مقاییس اللغه، ج 6، ص 42، ناشر: مکتب الاعلام الاسلامی، 1404 هـ .ق جر، خلیل، معجم العربی الحدیث (فرهنگ لاروس)، ترجمه: سید حمید طبیبیان، ج 2، ص 2115، انتشارات امیرکبیر، سال 365 هـ .ش الطوسی، محمد بن حسن، التبیان، فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 41، داراحیاء التراث العربی دکتر محقق، تفسیر المحقق، لمولفه المحقق، ج 1، ص 374، در کشف الاسرار، ج 1، ص 17 و در کشاف، ج 1، ص 35 نیز همین تعریف آمده الطریحی، مجمع البحرین، ج 4، ص 415 الزمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، ج 2، ص 1540، دارالکتب العربی 10) شیرازی، صدرالدین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ج 3، ص 82، انتشارات بیدار، قم،‌ 1361 هـ .ش 11) التفلیسی، وجوه القرآن، ص 296، چاپ چهارم، بنیاد قرآن، 1360 هـ .ش - الطوسی، التبیان، ج 10، ص 352، الطبری جامع البیان، ج 29، ص 61 12) زمخشری الکشاف، ج 1، ص 183 13) البقصوی، معالم التنزیل، ج 3، ص 133 14) التفلیسی، وجوه القرآن، ص 297 15) مجیدی، ابوالفضل رشید الدین کشف الاسرار و عده الابرار، ج 3، ص 418، انتشارات امیرکبیر، 1357 هـ .ش 16) رازی، ابوالفتوح، روح الجنان و روح الجنان، ج 1، ص 74، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی، الرازی الفخر، مفاتیح الغیب، ج 28، ص 144، داراحیاء التراث العربی - فقیه دامغانی، عزیزی نقش، قاموس قرآن در وجوه و لغات مشترک، ج 2، ص 332، چاپ اول، انتشارات بنیاد علوم اسلامی، تابستان 1361 17) الطبری، جامع البیان، ج 24، ص 60 18) التفلیسی، وجوه القرآن، ص 298 19) التفلیسی، وجوه القرآن، ص 299 20) البغوی، معالم التنزیل، ج 3، ص 252، وجوه القرآن، ص 299 21) فقیه دامغانی، عزیزی نقش، قاموس قرآن در وجوه و لغات مشترک، ج 2، ص 335 22) الطوسی، التبیان، ج 2، ص 47، همین مطلب، در دو منبع دیگر نیز آمده، که آندومنبع عبارتند از: میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ج 1، ص 428 رازی، روح الجنان و روح الجنان، ج 1، ص 122 23) التفلیسی، وجوه القرآن، ص 299 24) الطبری، جامع البیان، ج 1، ص 54، همین مطلب در منبع زیر نیز آمده: - ابن عربی، محی الدین، تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 11، انتشارات ناصرخسرو، چاپ دوم، 1978م 25) الزمخشری، الکشاف، ج 2، ص 165 26) التفلیسی، وجوه القرآن، ص 299 27) التفلیسی، وجوه القرآن، ص 299 28) فقیه دامغانی، عزیزی نقش، قاموس قرآن در وجوه و لغات مشترک، ج 2، ص 335 29) الزمخشری، الکشاف، ج 3، ص 420، همین مطلب در منبع زیر نیز آمده: - امین، نصرت (بانوی اصفهانی)، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 1، ص 78، نهضت زنان مسلمان، سال 1361 هـ .ش 30) دکتر محقق، تفسیر المحقق، ج 1، ص 377، همین مطلب در تفسیر القرآن الکریم ابن عربی، ج 1، ص 649 نیز آمده 31) دکتر محقق، تفسیر المحقق، ج 1، ص 378، همین مطلب در منبع زیر نیز آمده: - الالوسی البغدادی، السید محمود، روح المغانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ج 1، ص 93، داراحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1405 هـ .ق 32) الفخر الرازی، مفاتیح الغیب، ج 28، ص 47، تفسیر المحقق، ج 1، ص 379، نیز همین مطلب را بیان نموده 33) الفخر الرازی، مفاتیح الغیب، ج 2، ص 146 34) الطبری، جامع البیان، ج 19، ص 45 35) دکتر محقق، تفسیر المحقق، ج 1، ص 375 36) الفخر الرازی، مفاتیح الغیب، ج 2، ص 145 37) دکتر محقق، تفسیر المحقق، ج 1، ص 384 38) میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ج 3، ص 249 39) الطباطبایی، المیزان، ج 11، ص 279 40) دکتر محقق، تفسیر المحقق، ج 1، ص 384، همین مطلب در منبع زیر نیز آمده: - ابی السعود، محمد بن محمد العمادی، تفسیر ابی السعود المسمی، ارشاد العقل السلیم الی مزایا قرآن الکریم، ج 1، ص 18، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1411 هـ .ق 41) دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، ناشر انتشارات مشرفین، سال انتشار 1379 هـ .ش فهرست مطالب عنوانصفحهمقدمه1معنای لغوی هدایت2وجوه هدایت در قرآن4خطبه های نهج البلاغه در مورد هدایت16حکمت های نهج البلاغه در موردهدایت19منابع20

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

هدایت و ضلالت بی‌گمان از تمایلات فطری بشر ، سعادت‌جویی و رستگاری خواهی او است محور و شالوده عقیده و عمل انسان را فطرت سعادت‌جویی او سامان می‌دهد ، ولی آنچه در جهان رخ داده است با این تمایل فطری ناسازگار است . چه بسیار انسانهایی که گرفتار شقاوت و خسران شده‌ و گرانبها‌ترین سرمایه زندگی را ، که همانا عمر است ، بجای آن که در راه نیل به نیک‌بختی و سعادتمندی هزینه کنند ، صرف شقاوتمندی ...

تربیت دینی نوجوانان در دو بخش: الف)مراحل تربیت دینی، ب)نیازهای نوجوانان، مورد بررسی قرار می‌گیرد. الف) مراحل تربیت دینی ما در تربیت دینی پنج مرحله را به طور طبیعی پشت‌سر می‌گذاریم. این مراحل پیوسته و منظم، یکی پس از دیگری خواهند آمد. 1-اُنس دینی: نخستین مرحله‌ی تربیت دینی، اُنس دینی است. کودکی که در سال‌های نخست زندگی با قرآن و نماز خواندن پدر و مادر آشنا می‌شود و در سه یا چهار ...

واما توضیح مطلب اول: خداوند متعال رب العالمین است یعنی تربیت کننده همه موجودات عالم و معنی رب العالمین آن است که مخلوق خود راه راست حرکت داده و از صفر به اوج کمال میرساند انسان هم در این زنجیره تربیتی قرار گرفته و خداوند متعال برای تربیت او انسانی را که از علم و عصمت کامل برخوردار است را به عنوان مربی او قرار می دهد که آن انسان کامل را امام و محبت خدا می نامیم و اگر در هر زمانی ...

پیشگفتار» ای غائب از نظر،ای حجت ثانی عشر،ای شب دیجور را ستاره سحر، از منتظران رنجورت دریغ مفرما یک نظر. ای خورشید پرده نشین ،ای کهف حصین،ای دُرّ ثمین، گوشه چشمی بنما به این دلهای غمین. ای ابر فیض بار،ای روح نوبهار،ای زخوان کرمت ماسوا ریزه خوار،ز عاشقان کویت «یک نگاه»دریغ مدار. ای فرزند عسکری،ای سلیل محمدی،ای غریو حیدری،بر منتظران دلسوخته ات زکرم نما نظری. ای پور پیشوای خیبر ...

عوامل دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دین داران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می شود. این پدیده در سده های اخیر، به ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی های دین ستیز یا دین گریز گردید. اما چرا انسان ...

چکیده مطلب: درباره قرآن کتابهای زیادی نوشته شده است. محققین و نویسندگان قرآن را از جنبه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، ادبی و ... مورد بررسی قرار داده اند و هر یک از زاویه و یا زوایایی به قرآن نگریسته و هر کدام از آنها نکات جالبی را از قرآن به دست داده‌اند. این مجموعه به اطلاعاتی جالب و خواندنی درباره قرآن مجید این کتاب آسمانی ما مسلمانان و معجزه جاودانی رسول اکرم اشاره می ...

یکی ازتناقض های دنیای ما این است که همه از دمکراسی ملی خود صحبت می کنند وکسی نیست که ازدمکراسی بین دولتها و ملتها سخن بگوید .اگر هر عضو خانواده ای از دمکراسی نوع خود صحبت کند بدون اینکه دمکراسی در بین آن خانواده وجود داشته باشد سرنوشت چنین خانواده ای چه خواهد بود ؟ در جامعۀ بشری نیز اگر به فرض ،درهمۀ ملتها دمکراسی مود علاقه خود را پیاده کنند ولی میان خود دمکراسی نداشته باشند ...

بسم الله الرحمن الرحيم تذکر لازم: در اواخر تابستان سال 1346 خورشيدي دانشمند محترم و دوست عزيز و گرامي ما جناب آقاي حاج سيد محمد باقر موسوي همداني که يکي از فضلاي برجسته و فعال اين عصر به شمار است بحجره اينجانب آمدند و اوراقي ارائه نموده فر

غيبت و حضور ضرورت پيروي از علماي متعهد از آنجا که در شرايط سخت دوره غيبت امام (ع) تشخيص وظايف و تکاليف ديني بر افراد به راحتي امکان پذير نيست ، مسئوليت تبيين احکام ديني و هدايت مردم و حفظ ارزشهاي اسلامي و دفاع از مکتب برعهده عالمان متعهد و

شهید عزیز روحانی مبارز حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ غلامرضا سلطانی به سال 1322 شمسی در اشتهارد از خانوده ای پاک دیده به جهان گشود. آقای سلطانی پس از پیمودن مقدمات علوم اسلامی در اشتهارد در حدود سالهای 1336 آماده برای ورود به حوزه علمیه قم گردید و در دانشگاه بزرگ جعفری به تحصیل ادامه داد . ایشان درس کتاب مکاسب و رسائل را می خواندند ، اساتید معظم ایشان در دوره خارج ، حضرت ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول