بنای «ایا صوفیه» در میدان «سلطان احمد» استانبول در ترکیه، یکی از بزرگترین اثرهای تاریخی دوران بیزانس است و در زمان کنستانتینوس اول بنا شد که به مدت 916 سال به عنوان کلیسا و به مدت 481 سال در دوران عثمانیها به عنوان مسجد فعال بود.
این بنای تاریخی به دستور آتاتورک در سال 1935 به موزه تبدیل و در خدمت صنعت توریسم قرار گرفت!
نامگذاری این بنا نخست «مِگاله اِکلسیا» - کلیسای بزرگ - نام گرفت، ولى بعدها به «ثئاسوفیا» یعنى «حکمت مقدس» تغییر نام یافت، اما تا سدهی 5 میلادی، مردم به آن «سوفیا» مىگفتند.
رفتهرفته این کلیسا به سانتاسوفیا و یا سانکتا سوفیا شهرت پیدا کرد که به همان معنى حکمت مقدس است و یونانیها آن را «هاگیا سوفیا» یا «آگیا سوفیا» مىنامیدند.
پس از فتح استانبول، ترکها با تغییر اندکى نام این کلیسا را «ایاصوفیه» خواندند.
دوره اول: ایاصوفیه قبل از فتح استانبول نخستین بنای ایاصوفیه را به امپراتور کنستانتین اول (337م) نسبت مىدهند ولى در آثار مورخان نزدیک به عصر این امپراتور، به چنین موضوعى اشاره نشده است و بررسیهای اخیر نشان مىدهد که کلیسای ایاصوفیه از طرف کنستانتین دوم (361م) به افتخار پیروزی پدرش کنستانتین اول بر لیکینیوس احداث شده، و در 15 فوریه 360 برای عبادت عموم افتتاح گردیده.
در 20 ژوئن 404 آشوب بزرگى در قسطنطنیه پدید آمد و بخشى از ایاصوفیه در حریق سوخت.
در نتیجه بنای ایاصوفیه مجددا به دست حکومت بعدی، ساخته و در سال 415 میلادی دوباره افتتاح شد.
ولی باز این کلیسا در حریق دیگری که در شب 13 ژانویه 532 پدید آمد به دنبال یک شورش علیه دولت آتش گرفت.
حدود 6 هفته پس از حریق، امپراتور یوستى نیانوس تصمیم گرفت کلیسایى به مراتب بزرگتر و باشکوهتر بر ویرانههای کلیسای قبلى بنا کند و به همین سبب، از معماران مشهور عصر خود، آنتمیوس ترالسى و ایسیدُروس ملطى خواست کلیسای جدید را طوری بسازند که در برابر آتشسوزی و زمینلرزه مقاوم باشد.
کار تعمیر در 23 فوریه 532 آغاز شد.
به فرمان امپراتور با ارزشترین مصالح ساختمانى را از نواحى مختلف تهیه کردند.
سرانجام، در 27 دسامبر 537 با کار 10 هزار کارگر در طول 5 سال و تحت نظر 100 استادکار، کلیسای جدید ایاصوفیه طى مراسم باشکوهى افتتاح شد.
ولی بر اثر زلزله در سال 588، گنبد کلیسا فرو ریخت و بالاخره در سال 563 گنبدش ساخته شد.
قابل ذکر است امپراتوران بیزانس در این کلیسا مراسم تاجگذاری برپا مىکردهاند و به سبب احترامى که داشت، پناهگاه مجرمان نیز به شمار مىآمده است.
از این بنا به مدت 916 سال به عنوان کلیسا استفاده میشد.
دوره دوم: ایاصوفیه پس از فتح استانبول این کلیسا چون در سال 1453 به تصرف ترکان عثمانی در آمد آثار مسیحیت آن را محو کردند و آن را به صورت مسجد در آوردند به مدت 481 سال در دوران عثمانیها فعال بود.
(سلطان محمد در همان روز فتح استانبول فرمان تبدیل کلیسای ایاصوفیه را به مسجد صادر کرد.) و سه روز پس از فتح استانبول، ضمن برپا داشتن مراسم نماز جمعه در ایاصوفیه، به امامت آق شمسالدین، خطبه به نام پادشاه فاتح عثمانى خوانده شد.
(در وقفنامههای فاتح که نسخههای مختلف آن تا امروز باقى مانده، نام ایاصوفیه، «الجامع الکبیر العتیق» آمده است).
این اتفاق در سال 875 هجرى (1453میلادى) رخ داد.
به دستور سلطان یک گلدستهى چوبى در قسمت جنوبى نیم گنبد غربى و نیز یک محراب در این مسجد ساخته شد.
بعدها در زمان سلطان سلیمان قانونى، به علت نامناسب بودن نقاشیها و تزیینات داخل ایاصوفیه، روی آنها را با گچ پوشاندند.
در زمان سلطان بایزید دوم دومین مناره ایاصوفیه از آجر ساخته شد.
و گنبد بزرگى نیز بر فراز آن ساخته شد.
سلطان سلیم دوم یکى از پادشاهان عثمانى است که توجه و علاقه بسیاری به مسجد ایاصوفیه نشان داده.
در آغاز سلطنت او، بنای مسجد در نتیجهی عدم توجه وضع نیمه مخروبهای پیدا کرده بود.
وی به معمار سنان دستور داد تا خرابیها را تعمیر کند.
خانههایى که بنای ایاصوفیه را در محاصرهی خود گرفته بودند، تخریب گردید و دیوارها با تعبیه پایهها و شمعها محکم شد و یک مناره آجری جای مناره چوبى را گرفت.
در اوایل سلطنت سلطان مراد سوم کار تعمیرات و بازسازی ایاصوفیه به پایان رسید و این پادشاه تغییراتى نیز در داخل مسجد ایجاد کرد و به تزیینات داخلى آن افزود.
از نیمهی دوم سدهی 10ق/16م به بعد، در گورستان متصل به آن، ساختن مقبرههایى برای سلاطین عثمانى آغاز شد.
در زمان سلطان مراد چهارم، آیاتى از قرآن کریم به خط بچاقجىزاده مصطفى چلبى زینتبخش دیوارهای مسجد ایاصوفیه شد.
علاوه بر آن، لوحههای عظیمى به شکل مربع مستطیل با نام خلفای راشدین که توسط خطاط معروف تکنجىزاده ابراهیم افندی نوشته شده بود، بر بالای دیوارها نصب شد.
این لوحهها در زمان سلطان عبدالمجید با الواح مدور بزرگى به خط جلى خطاط قاضى عسکر مصطفى عزت افندی، تعویض شد.
سلطان محمود اول، تعمیرات فراوانى در مسجد ایاصوفیه صورت داد، ولى گفته مىشود که روی بقایای موزاییکهای دوره بیزانس در این تعمیرات با گچ پوشانده شده است.
وی علاوه بر تعمیرات، یک شادروان (وضوگاه) زیبا و چند بنای دیگر در آنجا ساخت؛ مهمترین آنها کتابخانهی باشکوهى است که از نظر هنر معماری و تزیینى دارای ارزش فراوانى است.
این کتابخانه 300 هزار جلد کتاب در خود داشته است.
قفسههای صدفنشان و دیوارهای کاشىکاری آن از شاهکارهای هنری قرن 18م ترکیه شمرده مىشود.
پس از سلطان مراد چهارم، چندان توجهى به تعمیر و نگهداری مسجد ایاصوفیه نشد.
در زمان سلطان عبدالمجید تعمیرات اساسى بنا، در سالهای 1847-1849م به سرپرستى معمار اتریشى «فوستاتی» صورت گرفت و بیشتر تزیینات داخلى تجدید و یا تعمیر شد.
موزائیکهای دوران بیزانس را نیز از زیر پوشش گچ بیرون آوردند.
سلطان مایل بود که موزائیکها به همان صورت باقى بماند، ولى به علت مخالفتهایى که ابراز شد، دستور داد دوباره روی آنها را بپوشانند.
پس از پایان تعمیرات، مسجد ایاصوفیه بار دیگر در اولین جمعهی ماه رمضان 1265ق/ژوئیه 1849م طى مراسم با شکوهى بر روی مردم گشوده شد.
ایاصوفیه در زلزله شدید 10 ژوئیه 1894 دچار صدمات بسیاری شد؛ از جمله قطعات بزرگى از موزائیکهای گچپوش، نیمگنبدها و سرستونها فرو ریخت و به همین علت مسجد مدتى طولانى بسته ماند.
دوره سوم: پس از تشکیل دولت جمهوری ترکیه: در سال 1926م/ 1305ش تعمیرات ضروری در سرسراهای فوقانى، گنبد اصلى و یکى از پایهها به عمل آمد.
در این میان با پیشنهاد آتاتورک در 1934م/1313ش مسجد ایاصوفیه به موزه تبدیل شد و در اول فوریه 1935 به طور رسمى افتتاح گردید.
کمى بعد فرشهای مسجد را جمع کردند و لوحههای مدور نام خدا و حضرت رسول(ص) و خلفای راشدین و امامحسن و امامحسین (ع) را پایین آوردند، تا حالت روحانى این معبد کهن به حال و هوای موزه تبدیل شود؛ ولى هنگامى که مىخواستند لوحهها را برای استفاده در دیگر مساجد استانبول از آنجا بیرون ببرند، به علت بزرگى بیش از حد، از هیچکدام از درهای ایاصوفیه ممکن نشد.
ناچار آنها را روی هم چیده و در گوشهای انبار کردند.
مدتى بعد، در 1949م/1328ش بار دیگر این لوحهها از دیوارهای ایاصوفیه آویخته شد.
ساختار بنا در بنای ایاصوفیه تدبیر هوشمندانهای برای هماهنگى طاقها و ستونها به کار رفته است.
4 ستون عظیم از سنگ خارای مصری، شبیه پای فیل، 4 طاق بالا را نگاهداشته، و گنبد بر روی آنها آرمیده است.
در ساقه گنبد، حلقهای از 40 پنجره نزدیک به هم قرار گرفته، که نور از آنها به درون مىتابد.
ژرفای گنبد 18 متر و بلندی گنبد 56 متر از سطح زمین است و قطر آن 33 متر است که پشتبند آن دو نیم گنبد است.
که خود در هر پهلو بر یک تورفتگی ستوندار کوچک قرار دارند.
در طرفین فضای بسیار بزرگ مرکزی، با گنبدی به بلندی 56 متر از کف دو طبقه، راهه جانبی قرار دارد که بار گنبد را منتقل میکند به قوسهای عظیمی که سینه سردرهایی پر پنجره را در بر گرفته است.
ردیف دیگری از پنجره در پائین و دور تا دور گنبد قرار دارد.
این بنا مجموعاً 107 ستون و 9 در دارد؛ بزرگترین آنها در ِ وسطى است با چارچوب برنزی و قاب مرمر که مخصوص ورود امپراتور بود.
بنا کلاً از آجر ساخته شده، و با مرمر پوشانده شده.
دیوارهاى آن با معرقهاى آجین شده به سنگهاى قیمتى تزیین یافته است.
در تزیینات بناى آن، از فلزات گرانبهاى منتسب به هنر بیزانسى استفاده شده است.
ستونهاى مرمرین این بنا از معبد «آرتمیس» و نیز از نقاط مختلف دنیا به آنجا آورده شده است.
در حیاط داخلى، فوارههایى برای وضو قرار دارد.
در زوایهى جنوبى مسجد به جاىگلدستهاى از جنس سنگ، گلدستهاى آجرین بنا گردیده است.
موزاییکها و تزیینات داخلى ایاصوفیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است.
از تزیینات بىنظیر این بنا در منابع قدیمى با ستایش فراوان یاد شده است.
از زیباترین بخشهای این بنا، تزیینات ایاصوفیه و موزاییکهای بیزانسى آن است.
در میان آنها قطعات و تابلوهای ساخته شده از طلا، نقره، مرمر و سفال لعابدار رنگارنگ دیده مىشود.
تابلوهای موزاییک ایاصوفیه را مىتوان بر سطح داخلى نیم گنبدها، دیوارها، طاقها و رواقها و بر سردر ویژهی امپراتور و ...
دید.
بر اثر ویرانیها و تعمیرات پى در پى، بخشى از موزاییکهای ایاصوفیه از میان رفته است؛ از جمله تابلوی موزاییک تصویر حضرت عیسى مسیح(ع) که در 1355م آن را بر سطح داخلى گنبد ساخته بوده.
این اثر گویا تا میانه سده 17م نیز بر جای بود و در زمان سلطان عبدالمجید، قاضى عسکر عزت افندی با نوشتن آیاتى از سوره نور آن را پوشانده است.
همچنین بخشهاى برنزى به کار رفته در قسمت جنوبى کتابخانه آثار هنرى نفیسى به شمار مىآید.
دیوارهاى این بخش را تخته سنگهاى ارزشمند و گرانقیمتى پوشانده که قدمت آن به قرن چهاردهم میلادى باز مىگردد.
شکوه و زیبایى ایاصوفیه پیوسته توجه جهانگردان را به خود جلب کرده است؛ امروزه نیز از مراکز مهم جهانگردی دنیا و از منابع بزرگ درآمد دولت ترکیه به شمار مىرود.
مسجد ایا صوفیه در فهرست عجایب هفتگانه جدید دنیا قرار می گیرد مسجد ایا صوفیه استانبول موفق شد در میان ۱۸۰ اثر معرفی شده برای نامزدی در فهرست نهایی انتخاب عجایب هفتگانه جهان قرار بگیرد.
طی یک طرح که از سوی برنهارد وبر، کارگردان سوئیسی، و با بررسی آثار تاریخی دویست کشور جهان، ارائه شد برای انتخاب عجایب هفتگانه جدید جهان ۲۰ میلیون نفر نظر خود را در پایگاه اینترنتی این پروژه اعلام می کنند تا بدین ترتیب با رای گیری سرنوشت انتخاب عجایب هفتگانه مشخص شود.
بنا بر آخرین نتایج به عمل آمده پس از بررسی آراء، مشخص گردید که موزه ایا صوفیه از استانبول در فهرست ۲۱ اثر نهایی قرار گرفته است.
بر اساس گزارش رایزنی سفارت ج.ا.ایران در آنکارا، فهرست عجایب هفتگانه جدید جهان در سال ۲۰۰۷ به طور رسمی اعلام خواهد شد.
مسجد ایاصوفیه که هم اکنون یکی از مهمترین مساجدی است که توریستهای سراسر جهان از آن دیدار می کنند در ابتدا کلیسای ارتدوکس و سپس کلیسای کاتولیک بوده است.
اما این کلیسا به مسجد تبدیل می شود و اینک موزه است.
ده هزار کارگر در پنج سال این بنای عظیم را بر پا کرده اند.
بنای ایاصوفیه که در میدان سلطان احمد استانبول قرار دارد یکی از بزرگترین اثرهای تاریخی دوران بیزانس است و در زمان کنستانتینوس اول بنا شده است.
این بنا که ستون بندی آن چوبی بود در۱۵ شوبات ۳۶۰ افتتاح شد.
اما در جریان شورش علیه دولت تماماً سوخت.
این بنا مجددًا به دست تئودوزیوس دوم احداث و درسال ۴۱۵ مجددا افتتاح شد.
در دوران جاستینیانوس اول به دنبال یک شورش علیه دولت مجدداً دستخوش حریق شد.
برای بازسازی بنا دو معمار به نامههای ایسیدوروس (از میلتوس یا سوکلی فعلی) و آنتییوس (از تراللس یا آیدنلی فعلی) مأموریت یافتند.
بنا با کار ۱۰ هزار کارگر در طول پنج سال و با نظر ۱۰۰ استاد باشی تکمیل شد و به تاریخ ۲۷ آرالیک ۵۳۷ افتتاح شد.
بنایی که امروزه در سال پذیرای صدها هزار نفر توریست داخلی و خارجی است، در سنوات بعد از آن تاریخ نیز مکرر بازسازی شده است.
این بنا که به مدت ۹۱۶ سال بعه نوان کلیسا از آن استفاده شده است پس از فتح استانبول به مسجد تغییر یافت.
این مسجد به مدت ۴۸۱ سال در دوران عثمانی ها فعال بود.
ایاصوفیه بعداً با اضافه شدن بناها، مناره ها و بازسازیها در سال ۱۹۳۵ به موزه تبدیل و در خدمت توریسم قرار گرفت.
این بنای تاریخی و دینی روزانه شاهد حضور هزاران توریست از سراسر دنیاست.
تلاش مسلمانان ترکیه برای بازگشایی مسجد ایاصوفیه به روی نماز گزاران درحالی که اتحادیه اروپا در پی تبدیل مسجد «ایاصوفیه» به کلیساست، حزب سعادت در ترکیه برای بازگشایی ایاصوفیه به روی نمازگزاران مسلمان و تبدیل دوباره این مکان عظیم به مسجد، از مسلمانان این کشور، امضا جمع می کند.
به گزارش خبرگزاری «بازتاب» از اسلامبول، جوانان حزب سعادت، هدف خود را جمع آوری یک میلیون امضا برای ایاصوفیه اعلام کرده و افزودند: «ایاصوفیه، جایگاه پیروزی حق بر باطل به دست ترک های مسلمان است و حفظ این مکان مقدس، وظیفه ملی- مذهبی مردم مسلمان ترکیه است».
گفتنی است ایاصوفیه برای مسلمانان ترکیه، جایگاهی بسیار مهم دارد.
اما مدتی است، جهان مسیحیت توسط اتحادیه اروپا برای بازگرداندن این معبد عظیم به دست مسیحیان و تبدیل این مکان به کلیسا تلاش می کند.
ایاصوفیه بیش از 1500 سال قدمت دارد.
این معبد بزرگ که نوعی قبله مسیحیت ارتدوکس ها به شمار می رود، در سال 1453 میلادی توسط ترک های مسلمان عثمانی، تبدیل به مسجد شد، اما پس از فروپاشی دولت عثمانی و تاسیس جمهوری ترکیه، این معبد عظیم برای جلب رضایت غربی ها و جریان مسیحیت به موزه تبدیل و نماز خواندن مسلمانان در آن ممنوع شد.
اتحادیه اروپا می کوشد، با قبولاندن برخی از قوانین اوقافی در مجلس ترکیه از این طریق، مسجد ایاصوفیه را در کنترل خود درآورد.
کتابخانه ایاصوفیه این کتابخانه از ملحقات مسجد ایاصوفیه است که توسط سلطان محمد اول تأسیس شده است.
این بنا چه از لحاظ معماری، و چه از حیث داشتن مجموعه کتابی گرانبها، و نیز از بابت خدمه زیادی که نسبت به زمان خود داشته، شایان توجه است.
وقفنامه این کتابخانه در شوال 1152ق.
تهیه شد و مقدار زیادی از کتابهای آن نیز در شعبان همان سال تأمین گردید، اما مراسم گشایش آن در 24 محرم 1153 انجام گرفت.
در این مراسم که محمود اول نیز در آن شرکت داشت، آیین ختم ]صحیح [بخاری صورت گرفت و دعای آن خوانده شد.
هریک از محدثان و مفسران، از کتابی "درس افتتاح" دادند، سپس واعظ ایاصوفیه وعظ کرد و آنگاه مراسم نیایش صورت گرفت.
پس از مراسم گشایش، پادشاه به کارکنان کتابخانه هدایایی بخشید.
گشایش این کتابخانه، در میان مردم نیز واکنشهایی پدید آورد، مثلا در حماسهای که به مناسبت گشایش سروده شد، تزیینات بنا وصف شده بود و گفته میشد که همه مردم آن را میپسندیدند.
سلطان محمود اول نیز پس از گشایش کتابخانه، بارها به مناسبتهایی از آنجا بازدید کرد و به مسئولان آن، از جمله "حافظالکتب" (کتابدار)ها، "مُجلِّد" (صحاف)ها، و "مستحفظ" (نگهبان)های آن هدیهها داد.
به نوشته صبحی محمد، مورخ ترک، کتابخانه ایاصوفیه در بدو تأسیس، مجموعه باارزشی داشته که بالغ بر 4000 جلد میشد.
شماری از کتابهای این مجموعه از "خزینه عامره" آورده شده بود؛ و بخش مهمی از آن را دولتمردانی چون صدراعظم، شیخالاسلام، و "دارالسعاده آغاسی" (رئیس خواجگان حرمسرا)، به رسم هدیه برای سلطان محمود اول، به کتابخانه بخشیده بودند.
در فهرست کتابهای این کتابخانه که با دقت تمام تهیه شده، مهر ورود کتابها و مهر تأیید بازرس حَرَمین ]مکه و مدینه[، قاضی عسگرهای آناطولی، و روم ایلی مشاهده میشود.
از فهرستهای دیگر این کتابخانه که در سالهای بعد تهیه شده، برمیآید که مجموعه نفیس کتابهای آن با دقت تمام محافظت شده است.
کتابخانه ایاصوفیه پنج فهرست دارد که چهارتای آن خطی و یکی چاپی است.
کتابخانه ایاصوفیه در قیاس با دیگر کتابخانههای عثمانی، کارکنان و متصدیان بیشتری داشته است.
شمار آنها که به بیست و دو تن میرسید بدین شرح است: شش تن "حافظ کُتُب" (کتابدار)؛ دو نفر "نقطهجی" (نقطهگذار) که علاوه بر تطبیق کتب ]استنساخ شده[ موظف بودند درس کسانی را که ]صحیح [بخاری میخواندند، تعقیب و صفحهای را که به آن رسیده بودند یادداشت کنند؛ دو مستحفظ که مأمور حفاظت و نظافت کتابخانه بودند؛ دو "بَوّاب" (دربان)؛ سه فراش (مستخدم)؛ یک "مانیالنقوش" (نقاش)؛ دو تعمیرکار که با هم مأمور مرمت کتابخانه بودند؛ یک "قورشونْی" (سُربکار، ظاهرآ برای مرمت گنبد بناها که با ورقههای سربی پوشانده میشد)؛ و یک "بُخورجی" (مسئول بخور دادن) که کارش معطر کردن فضای کتابخانه بود.
برای این کارکنان، در مقایسه با کارکنان سایر کتابخانهها، دستمزدهای بسیار بالایی تعیین شده بود.
جلسات درس که قبل از کتابخانه ایاصوفیه در چند کتابخانه دیگر نیز دایر شده بود، در این کتابخانه نظم خاصی پیدا کرد.
استادانی با عناوین "درس عام" (مدرس علوم دینی)، "محدث"، و "شیخالُقراء" موظف بودند که در بعضی روزهای هفته برای طلاب تدریس کنند، ضمن آنکه برای طلابی که در این جلسات شرکت میکردند، اجرتی تعیین شده بود.
مجموعه کتابخانه ایاصوفیه در 1347ش./1968، به کتابخانه سلیمانیه انتقال داده شد.
موزه ایاصوفیه گنبد طلایی معلق در آسمان این موزه ایاصوفیه است.
اسمش به نظرتان آشنا می رسد؟
ولی کمی عجیب؟
آخر ما همیشه شنیده ایم مسجد ایاصوفیه.
مطمئنا آنهایی هم که در قرن پانزدهم میلادی زندگی می کردند و عادت داشتند ایاصوفیه را برای نامیدن یک کلیسا به کار ببرند، با شنیدن عبارت مسجد ایاصوفیه همین قدر تعجب کرده اند.
کلیسای ایاصوفیه (به معنای خرد مقدس) سال ۵۳۲ تا ۵۳۷ میلادی، در قسطنطنیه، استانبول امروزی ساخته شد.
مساحت آن حدود شش هزار متر مربع است.
گنبد مرکزی آن، که مثل تاجی روی سرش نشسته، حدود سی و هفت متر قطر دارد و ارتفاعش حدود شصت و پنج متر است.
سال ۱۴۵۳ میلادی، وقتی اتامان ترک قسطنطنیه را فتح کرد، کلیسای ایاصوفیه به مسجد تبدیل شد.
آن وقت دورتادور آن چهار مناره ساختند که در آن اذان می خواندند.
در داخل ساختمان هم کاشی های کلیسا را پوشاندند و هشت لوح بزرگ در آن کار گذاشتند.
روی این لوح ها آیه های قرآن و احادیث نوشته شده بود.
بعدها معماری بسیاری از مسجدهای اسلامی تحت تأثیر معماری ایاصوفیه قرار گرفتند.
حالا این کلیسا و مسجد مجلل و پرشکوه، به موزه ایالتی تبدیل شده است.
وقتی آدم وارد ساختمان می شود عظمت فضای داخل آن آدم را میخکوب می کند.
حضور دو عامل حیاتی در معماری، یعنی نور و فضا و تأثیر این دو بر همدیگر، فضای داخلی ایاصوفیه را جذاب و شگفت انگیز کرده است.
گنبد مرکزی، مثل سایه بانی بسیار گسترده روی چهار ستون عظیم الجثه قرار گرفته است، و دو نیم گنبد، در دو طرف، آن را احاطه کرده اند.
پنجره هایی که در پایه گنبد مرکزی قرار گرفته اند، از طرفی باعث می شوند اشعه های نور وارد ساختمان بشود و فضایی روحانی ایجاد کنند.
و از طرفی هم باعث می شوند این طور به نظر برسد که انگار گنبد در هوا معلق است و به جایی تکیه ندارد.
اگر ساختمان «پانته نون» را در روم دیده باشید، می دانید که چطور ممکن است نور باعث شود در ساختمانی که روی زمین ساخته شده است، این طور جهان مادی و معنوی با هم پیوندی ماوراءالطبیعی برقرار کنند.
نوری هم که از پنجره های پایه گنبد مرکزی وارد ساختمان ایاصوفیه می شود، همین نقش را در این ساختمان ایفا می کند.
این پنجره ها اول خیلی بزرگ تر از اندازه فعلی شان بودند و به همین خاطر هم نوری که وارد ساختمان می شد خیلی تندتر و بیشتر بوده.
اما در سال های ۵۵۸، ۹۸۹ و ۱۳۴۶ میلادی زمین لرزه بعضی از قسمت های ساختمان را خراب کرد و هر بار بعد از بازسازی، این پنجره ها کوچک و کوچک تر شدند.
فقط تصور کنید آن زمان که پنجره ها بزرگ تر بودند نور چه نقش مهمی را در فضای داخلی ایاصوفیه بازی می کرده.
چون وقتی با فضای گسترده داخلی آن و زیبایی کاشی های آن همراه می شده، بیننده حسی روحانی، غریب و عظیم را تجربه می کرده است.
پروکولپوس تاریخ نویس دربار یوستینیان درست بعد از این که ایاصوفیه ساخته و تزئین شد درباره آن نوشت: نور خورشید و اشعه درخشان آن کلیسا را پرمی کند؛ طوری که آدم احساس می کند انگار خورشید نیست که ساختمان را روشن کرده است بلکه باید در داخل ساختمان دنبال منبع نور دیگری گشت، منبعی قوی که بتواند این همه نورتولید کند.
نور اساس ساختمان را تشکیل می دهد، طوری که به نظر می رسد گنبد روی پایه ای مادی قرار نگرفته است، بلکه گنبدی طلایی رنگ و کره ای شکل را می بینید که در آسمان معلق است.
درخشش نور باعث می شود تماشاگر نتواند روی جزئیات و ساختمان آن تأمل کند.
هرکدام از این جزئیات، چشم بیننده را به خود جذب می کند و به سوی دیگری هدایت می کند.
و این حرکت چرخشی، از یک جزء به جزئی دیگر، ابدیت را تداعی می کند.
روح تماشاگر به طرف بالا به حرکت درمی آید و در فضا شناور می شود.
و در عین حال که مطمئن است خداوند از او دور نیست، دلش هم نمی خواهد از کسانی که خداوند آنها را انتخاب کرده است، دور شود.
ساختار ایاصوفیه از نظر معماری در زمان خودش یک نوآوری به حساب می آمده.
آنته هیوس که یک هنرمند و دانشمند بود، و «ایزید وروس میله توس»، که مهندس و معمار بود، در طول شش هفته طرحی نو برای ساختمان این کلیسا ریختند.
این طرح ترکیبی بود از شیوه ای که در آن جهت ساختمان را براساس طول جغرافیایی تعیین می کرده اند و شیوه ای که در آن طرح ساختمان از یک هسته مرکزی تشکیل می شده و بقیه بخش های ساختمان دورتادور آن قرار می گرفتند.
پیش از آن معمارهای رومی گنبدهایی را که می ساختند روی یک پایه استوانه ای شکل استوار می کردند.
به نظر می رسیده است که دیواره گنبد دنباله دیواره های پایه آن است.
اما آنته هیوس و ایزیدوروس گنبد مرکزی ایاصوفیه را روی دیواره هایی قرار دادند که با هم شکل یک مربع را می ساختند و بین گنبد و دیواره هایی که گنبد روی آنها سوار می شد، واسطه ای ساختند که به تدریج شکل مربع را به دایره و برعکس تبدیل می کرد.
به این ترتیب طرح مربعی شکل دیوارهایی که گنبد روی آنها قرار می گرفتند به تدریج نرم می شدند و به یک دایره تبدیل می شدند.
از طرفی هم تا پیش از آن گنبدها فقط روی دیوارها سوار می شدند و همه وزن گنبدها را دیوارها تحمل می کردند.
به همین خاطر دیوارها ضخیم و سنگین بودند تا بتوانند وزن بیشتری را تحمل کنند.
اما استفاده از ستون های بزرگ در ایاصوفیه باعث شد مقدار زیادی از وزن گنبد را ستون ها تحمل کنند و در نتیجه دیوارها توانستند به آن ضخامت و سنگینی قدیم نباشند و حتی بشود قسمت زیادی از آنها را خالی کرد و پنجره هایی بزرگ در آنها کار گذاشت.
به همین خاطر هم به این دیوارها که وزن سقف ساختمان را تحمل نمی کردند، دیوارهای پنجره ای می گفتند.
این که ایاصوفیه فقط در طول ۵ سال ساخته شد نشان می دهد که امپراتور آن زمان به ساخت آن خیلی اهمیت می داده است.
مدارک به جا مانده نشان می دهد که امپراتور وقت این موفقیت را با موفقیت سالومون، سازنده معبدی در بیت المقدس، مقایسه کرده است و به او گفته: «سالومون، من از تو پیشی گرفتم!» منابع: اولیاچلپى، سیاحتنامه، استانبول، 1314ق؛ بورکهارت، تیتوس، هنر اسلامى، زبان و بیان، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، 1368ش؛ رفعت، احمد، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول، 1299ق؛ سامى، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ گیبون، ادوارد، انحطاط و سقوط امپراطوری روم، ترجمه فرنگیس شادمان (نمازی)، تهران، 1371ش؛ لوکاس، هنری، تاریخ تمدن از کهنترین روزگار تا سده ما، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، 1366ش؛