مقدمه :
آنچه برای من جذاب است سهولت نیست ، دشواری هم نیست ، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .
شاعره مصری انسی الحاج
در دنیای رقابتی امروز ، کیفیت به مهمترین موضوع مورد توجه تولید کنندگان و تامین کنندگان تبدیل شده است . از ویژگی های مهم سالهای اخیر ، جهانی شدن امور و پیشرفت و حرکت د رجهت به استاندارد در آوردن نظامها و فعالیتهاست . این روند بویژه با اقدام سال 1987 سازمان بین المللی استاندارد در تهیه و تدوین استانداردهای موسوم به سری ISO 9000 شدت یافته است . از ویژگی این استانداردها ، تمرکز و دقت کافی آنها به ایجاد هماهنگی کامل بین تکنیکها و مفاهیم کنترل کیفی در سطحی جامع و فراگیر است . در این ارتباط علاقه شرکتهای صنعتی و بازرگانی به سری استانداردهای ISO 9000 که در اصل شامل استانداردهای مدیریت و تضمین کیفیت است ، دال بر افزایش آگاهی شرکتها در این زمینه است . این استانداردها ، مدیران سازمانها را در اتخاذ و اجرای مجموعه تغییراتی که با هدف افزایش کیفیت اعمال می شوند ، یاری می دهند .
سری ISO 9000 آنچنان وسیله جوامع و شرکتهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است که اساس و بنیان استانداردهای ملی آنها را دچار تحول و دگرگونی وسیعی نموده است . شاید یکی از عواملی که موجب پذیرش همه جانبه این استاندارها شده است . ناشی پذیرش آنها توسط جامعه اروپا است . بعلاوه گات یا سازمان تجارت جهانی (WTO) نیز ایجاد استانداردهای بین المللی و ویژه ISO 9000 را توصیه می کند . از سوی دیگر سری استانداردهای ISO 9000 به طور جامع و فراگیر کلیه مفاهیم مدیریت و راهبرد های کیفی و نیز مدلهای مناسب برای تضمین کیفیت را شامل میگردد . این استانداردها با برخورداری از ساختاری مناسب به گونه ای ترکیب یافته اند که میتوان آنها بر اساس یک روش ساده شماره گذاری به خاطر سپرد . این ویژگی استانداردهای سری ISO 9000 پیامدهای جالب توجهی برای بازارهای تجاری صنعتی جهان داشته است .
استانداردهای ISO 9000 در ارتباط با نظام کیفیت ، مبنای مناسبی را برای اجرای نگرش مدیریت کیفیت جامع (IQM) فراهم می آورند . با این حال ، اجرای این استانداردها ، مستلزم آن است که تولید کنندگان و تامین کنندگان یک نظام مدون و سازمان یافته کیفی را به عنوان وسیله ای برای تضمین تطابق فرآورده یا خدمات خود با مشخصات تعیین شده ،به مورد اجرا بگذارند و با ابزارهای لازم که یکی از آنها ممیزی کیفیت است از صحت آن مطمئن شوند . استفاده از سری استانداردهای ISO 9000 به عنوان یک استاندارد بین المللی در اجرای نظامهای کیفی ، با وجود آنکه به علاقه و خواست شرکتها و جوامع بستگی دارد ، اما از روحیه ای بازار گرایانه نیز برخوردار است .
در این میان نباید فراموش کرد که تنها اکتفا به تولید فرآورده ها یا خدمات با کیفیت ، کافی نیست ، بلکه سازمانها باید بتوانند به مشتریان خود نشان بدهند که کیفیت فرآورده ها و خدماتی که آنها تولید می کنند ، چگونه تضمین میگردد . بنابراین مستند سازی روشهای تضمین کیفیت ، مهمترین اصل در افزایش توان نظام کیفی سازمانهاست . از اینرو ، عناصر نظام کیفی را باید مستند نمود . بر اساس یک روش مناسب و سازگار با مدل انتخاب شده ، برای تضمین کیفیت فرآورده ها و خدمات آنها را به کار گرفت ، راهنماهای اصول کیفیت ، روشهای کاری ، شرح مشاغل ، ارزیابی گزارشات و سایر مدارک مربوط به کیفیت فرآورده را شامل می گردد که باید دقیقاً مورد توجه قرار بگیرند .
از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان ، معتقدند که ISO 9000 ، توطئه ای از پیش طراحی شده برای جلوگیری از ورود کالاهای تولیدی کشورهای در حال توسعه به بازار کشورهای پیشرفته صنعتی است .
در اروپا استفاده از استانداردهای ISO 9000 با هدف تدارک یک مجموعه واحد از استانداردهای کیفی واحد ، برای تسهیل اتحاد اقتصادی در میان کشورهای جامعه اروپا مطرح است . این واقعیت ، شرکتهای ایرانی و شرکتهای جوامع در حال توسعه را با چالشی بزرگ مواد ساخته و از سوی دیگر فرصتی مناسب برای افزایش حجم تجارت بین المللی رافراهم آورده است . زیرا از میان دو تامین کننده که همگی مطابق با مفاد یک قرارداد مشابه فعالیت میکنند ،آنکه از استانداردهای تعیین شده وسیله سازمان بین المللی استانداردها تبعیت میکند ، نسبت به سایر رقبای خود توان رقابتی بیشتری برخوردار خواهد بود . بنابراین می توان ادعا نمود که رعایت استانداردهای سری ISO 9000 برای شرکتهای ایرانی فرصتی استثنایی جهت ورود به بازارهای جهانی رافراهم می آورند ، بطوریکه عدم رعایت آنها بخت موفقیت در صحنه رقابتهای بین المللی را از اینگونه شرکتها سلب کرده و آنها را با مشکلات جدی مواجه می سازد .
در حقیقت توجه به اینگونه استاندارد ها و تلاش ، برای تامین پیش شرطهای آنها برای شرکتهایی مثل شرکتهای ایرانی ، مشکلات بسیاری را به آنها تحمیل می کند. با وجود این ، حرکت در جهت خصوصی سازی و تلاش برای ورود به بازارهای جهانی و مطرح شدن مجدد عضویت ایران درگات ، تمهیداتی است که می توان با استفاده از آنها با پیامدها و اثرات ناشی از رقابتهای جهانی به مقابله برخاست . زیرا سیاستهای حمایت از بازارهای داخلی و محدودیتهای گمرکی که تا به امروز اعمال میشدند را دیگر نمی توان بیش از این ادامه داد . در این ارتباط ، شرکتهای ایرانی نباید پیش از این حمایت های دولتی متکی باشند . بر عکس باید به طور جدی در پی افزایش کیفیت و ارتقاء توان نظامهای کیفی خود باشند .
از اینرو ، در اینجا باید تاکید نمود که مدیریت کیفیت جامع ، بدون اینکه در پی بهبود مستمر و پایدار باشد به سفری بدون مقصد می ماند که جزء اتلاف انرژی سازمانها ره آورد دیگری نخواهد داشت . در شرایطی که مدیریت کیفیت جامع هدف تلقی شود ، ISO 9000 می تواند به عنوان نقطه آغازین این مسافرت به کمک مدیران بیاید .
امروزه ، تعداد بسیار زیادی از استانداردهای مربوط به تولید فرآورده در سراسر جهان مورد توجه و استفاده شرکتهای تولیدی قرار میگیرند . اما اشکال اساسی اینجاست که همه این استانداردها ، پس از تکمیل و ساخت فرآورده در پایان هر مرحله و قسمت کاری و در مرحله آزمایش آن بکار گرفته می شوند . در این ارتباط عملکرد واقعی فرآورده ، اندازه ، مشخصات ، ایمنی و سایر ویژگی هایی که یک فرآورده باید داشته باشد ، وسیله همین استاندارد مورد ارزیابی قرار می گیرند . حال آنکه ISO 9000 بیشتر در پی آن است که مشخص کند چند تعداد از این استانداردها ، در حصول اطمینان از اینکه خدمات ، مواد و یا یک فرآورده در ارضای نیازهای کارکردی مشتری موفق بوده اند نقش داشته اند . با این حال بین ارزیابی وضعیت شرکت براساس نظام کیفی ISO 9000 و تایید کیفی فرآورده نهایی تولید شده ، تفاوت اساسی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد .
فصل اول
نگاهی به تاریخچه شکل گیری :
1.استاندارد
2.کنترل کیفیت
3.کیفیت
استاندارد :
اختراع ماشین بخار توسط جیمز وات انگلیسی و آغاز انقلاب صنعتی در پایان قرن 18 ، شالوده های تولید را بشدت دگرگون ساخت ؛ زیرا از این طریق ، نیروی محرکه صنعت را از انسان و حیوانات به نیروی ماشینی وابسته کرد . قبل از انقلاب صنعتی که محصول به فروش می رسید ، مشتری می توانست در صورت یافتن عیب در آن ، مستقیماً به فروشنده مراجعه و کالای معیوب را تعویض نماید . امری که بعد از انقلاب صنعتی دیگر میسر نبود . پس از وقوع انقلاب صنعتی با پیشرفت تمدن و فرهنگ جوامع ، بر تعداد کالاها و نیازهای مردم افزوده شد و تولید کنندگان برای موفقیت در اداره امور تولید خود با رعایت ، اصل تقسیم کار به روش تولید انبوه روی آوردند . در چارچوب این روش تولیدی لزوم تشکیل بخشهای مختلف کاری که هر یک مسئول انجام یک بخش از فعالیتهای شرکت بودند به شدت احساس می شد ، بطوری که سرانجام بخشهای مختلفی شامل بخش تولید ، فروش ، خرید ، بازاریابی ، نگهداری و تعمیرات تحقیق و توسعه ، خدمات بعد از فروش ، اداری مالی و … در درون سازمان ها تشکیل می شدند . به این ترتیب با رشد و توسعه روز افزون جوامع و به وجود آمدن مجموعه ای از عوامل فروش واسطه ای شبکه گسترده ای از فعالیتهای توزیعی بین تولید کننده و مصرف کننده حایل گردید . به این معنی که مثلاً هنگام خرید تلویزیون ، دیگر بدون آنکه ارزمی به مراجعه مستقیم بین تولید کننده آن باشد می توان با مراجعه به نزدیک ترین فروشگاه لوازم خانگی ، تلویزیون مورد نظر را خریداری کرد . تولید انبوه نیازمند مستقیم وظایف بین کارگران بود زیرا مسافت یک محصول بوسیله یک نفر حقیقتاً احتیاج به زمان زیادی داشت و این در حالی بوده که دیگر روشهای سنتی کنترل کیفیت جوابگوی نیاز به بازار نبود . از این رو تولیدکنندگان بر اساس اصل تقسیم وظایف مبتکر ایجاد یک خط مونتاژ که قطعات کلیه محصولات روی آن به هم متصل شده و نهایتاً محصول ساخته شده را به وجود آورد .