چکیده
برخی از شاغلین و دانشگاهیان از سود بالقوه به جای پرداخت واقعی به سهامداران برای ارزش نهادن به حقوق صاحبان سهام شرکت استفاده می کنند. تفاوت بین دو روش تأکید ما وحال برخی از استدلال های حمایت از این قضیه که ارزیابی شرکت با سود بالقوه اغراق آمیز کردن ارزش واقعی سهام شرکت است به خصوص با DeAngelo وDeAngelo (2006،2007)، ما تأیید می کنیم که جریان های نقدی برای سهامداران ارزش ایجاد می کنند،تنها در صورتی که از شرکت برداشت کنند و استفاده از سود بالقوه ممکن است منجر به مغایرت شود.
واژگان کلیدی
جریان نقدی، وجوه نقد حاصل از حقوق صاحبان سهام، دارایی های نقدی، c، ارزیابی شرکت، ارزش حقوق صاحبان سهام،Miller وModigliani
طبقه بندیJEL
G12،G30،G31،M21،M40،M41.
مقدمه
این مقاله پشتیبانی می کند از این ایده که سود بالقوه توزیع نمی شود.( و در دارایی های نقدی سرمایه گذاری می شود.) باید در ارزیابی شرکت صرف نظر کرد، چرا که تنها جریان های نقدی ارزش افزوده به سهامداران توزیع شده است. از این رو تعریف جریان نقدی سهام تنها شامل جریان نقد است که در واقع به سهامداران پرداخت می شود.(سود سهام پرداخت شده + بازخرید سهام – سرمایه گذاری سهام جدید). اگرچه بعضی از مؤلفان در برابر استفاده از سود بالقوه برای ارزیابی شرکت هشدار می دهند(Velez-Pareja,1999,2004,2005; Fernandez,2002,2007; Tham and Velez-Pareja, 2004;DeAngelo and DeAngelo, 2006,2007)
برخی از نویسندگان محترم به عنوان مثال (Copeland, Koller and Murrin, 1994,2000; Benninga and Sarig, 1997; Brealey and Myers, 2003; Damodaran, 1999,2006a)[1]
و بسیاری از شاغلین به نظر می رسد حامی این ایده که جریان نقدی سهام شامل : سود سهام بالقوه توزیع نشده، یعنی مازاد نقدی می باشند. سود سهام بالقوه توزیع نشده در ارزیابی مجاز است اگر دو فرضیه زیر را نگه دارد: 1) مازاد وجه نقد انتظار می رود که در فعالیت های zero-NOV سرمایه گذاری شود.2) تمام وجه نقد آن سرمایه گذاری ها دیرتر یا زودتر به سهامداران توزیع شود.[2] اگر این دو پیش فرض برگزار شود سود بالقوه می تواند با خیال راحت برای ارزش نهادن به شرکت استفاده شود زیرا مقدار آن ها خنثی می شود(از منظر DeAngelo and DeAngelo, 2006; Magni,2007)
اما باید توجه داشت که تعریف جریان نقدی سهام برای همه موارد ممکن معتبر خواهد بودو به این ترتیب نباید به یک فرض ویژه درباره سرمایه گذاری در دارایی های نقدی وابسته شود در غیر این صورت تعریف نتیجه بخش ارزشی
شرکت به یک فرض خاص درباره سرمایه گذاری در دارایی های نقدی وابسته خواهد بود.
این فرض ها نادیده گرفتند تئوری نمایندگی (1986)Jensen : اگر عامل مسائل حاضر هستند، مدیران تمایل دارند وجه نقد را حفظ کنند و آنها را در پروژه های معکوس NPV سرمایه گذاری کنند که به سود سهام نامناسب اشاره دارد و این بیشتر به کار نمی رود.DeAngelo and DeAngelo(2006) با استناد به Miller and Modigliani(1961) (ازاین پس MM) ادعا می کنند که با مفروضات MM به راحتی می شود سیاست های سرمایه گذاری با اهمیت انجام داد(ص 293) و شکست نامناسب انجام بعضی از سیاست های عملی، ارزش فعلی FCF به سهام جاری توزیع نمی شود(ص294). این مقاله با اهداف تقویت استدلال بر عدم تناسب اضافه کردن مازاد وجه نقد به عنوان بخشی از جریان های نقدی برای ارزش نهادن به یک شرکت استفاده می شود.
مقاله به شرح زیر سازماندهی می شود: بخش اول نشان می دهد که تعریف ما از جریان وجه نقد به عنوان سهام منهای سود سهام سرمایه خالص که با سرمایه گذاری اولیه سازگار است، و به ویژه، با روش ارزیابی Miller and Modigliani ، در حالی که این تعریف به طور گسترده ای در بسیاری از کاربردهای مالی شرکت استفاده می شود ولی در زندگی واقعی کاربردی نیست؛ بخش دوم بررسی دیدگاههای مختلف از چند مؤلف مالی شرکت ها. بخش سوم دلایل متعددی برای حمایت از مقاله ما می آورد، که در میان سردرگمی بین ارزش سرمایه گذاری و توزیع ارزش و تناقض بین جریان های نقدی و صورتهای مالی است. بخش چهارم در نهایت سه استدلال رسمی ساده را نشان می دهد. برخی از سخنان نتیجه گیری پایان مقاله ( قراردادهای نوشتاری اصلی بعد از این بخش جمع آوری شده است).
1. تعریفاتی از جریان نقدی به سهام
این بخش تعریفی از جریان نقدی سهام را پیشنهاد می کند که با روش ارزیابی Modigliani and Millers(1958,1963) سازگار است.
اجازه داده شود که EBV سهام ارزش هر شی بر حسب آنچه در دفتر حساب نشان داده شودوCSt+1 سهام سرمایه ارائه شده توسط سهامداران تا زمان t+1 باشد.شناخته می شود، تغییر در سهام ارزش هر شی برحسب آنچه در دفتر حساب نشان داده شود برابر است با تغییر در سهام سرمایه بعلاوه سود خالص(NI) منهای سود سهام پرداخت شده به سهامداران(Div):
با استفاده از نماد تنوع (d)،[3] تغییر در سهام ارزش هر شی بر حسب آنچه در دفتر حساب نشان داده شده است و نشان دهنده سهم خالص سرمایه توزیع شده سهامداران در سال است .
(بازخرید سهام – سرمایه گذاری سهام جدید =dCSt+1) بنابراین دوباره معادله بالا را می نویسیم به عنوان
[1] پروفسر Tom Copeland در مکاتبات خصوصی می گوید: اگر پول در داخل شرکت شما هنوز نگهداشته می شود از این رو جریان نقدی در دسترس سهامداران سود سهام بالقوه هستندیا اینکه الآن یا دراینده به آنها پول پرداخت می شود.
[2] این فرض دوم ضروری نیست اگر یکی به عهده می گیرد که این شرکت بعد ازT< دوره ها تعطیل می شود. در زمان T، مدیران لزوماً مجبورند ارزش نقدی شرکت(شامل پول نقد از سرمایه گذاری در دارایی های نقدی) را به سهامداران توزیع کنند.
[3] بنابراین ، تغییر در متغیر y تعریف می شود به عنوان: