ترویج توانمندیهای فناوری زیستی و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم در جامعه، در کنار برنامهریزی هدفمند و سرمایهگذاری کافی، از جمله برنامهها و اقداماتی است که باید برای توسعه این علم و فناوری در کشور صورت گیرد.
در مقاله زیر سعی شده است وضعیت این فناوری نوین از نظر شاخصهایی چون سرمایهگذاری، بازده اقتصادی، فرآوردههای تجاری و اشتغالزایی، در سطح جهانی مورد بررسی قرار گیرد: مقدمه تعریف فناوری زیستی پیشینه بیوتکنولوژی ساختار اقتصادی و سرمایه گذاری بازار فرآوردههای بیوتکنولوژی مقدمه: رشد سریع جمعیت و محدودیت منابع، نسل بشر را با خطر گرسنگی و کمبود امکانات بهداشتی مواجه نموده است.
بر اساس گزارشات سازمان ملل، 800 میلیون نفر از جمعیت جهان (14 درصد) دچار فقر غذایی هستند که تا سال 2020 به یک میلیارد نفر خواهند رسید.
اما تحولات گسترده علمی و تکنولوژیک جهان در قرن بیستم، به خصوص در حوزه فناوری زیستی (بیوتکنولوژی)، امروزه امیدهای فراوانی را در دل دولتمردان کشورهای جهان ایجاد کرده است.
بیوتکنولوژی و فناوری ژن با ارایه مسیرهای راهبردی، این امید را بهوجود آوردهاند که میتوان جهان را از کابوس فقر و گرسنگی رها ساخت و امنیت غذایی و بهداشتی را برای جهانیان به ارمغان آورد.
بر اساس پیشبینیهای بسیاری از متخصصین و صاحبنظران از جمله انجمن بینالمللی علم و توسعه، جمعیت جهان در سال 2050 به 11 میلیارد نفر خواهد رسید و میزان تولیدات غذایی باید در آن زمان به سه برابر مقدار کنونی افزایش یابد که بدون فناوری زیستی میسر نخواهد بود (رجوع شود به: ضرورت بکارگیری فناوریهای نوین در تأمین غذایی).
دستاوردها و تحولات بزرگی که طی نیمه دوم قرن بیستم (از اواسط دهه 1970 میلادی) در حوزه علوم زیستی بوقوع پیوست، نویدبخش توانمندیهای جدیدی در این عرصه بود.
فناوری زیستی و از جمله مهندسی ژنتیک یا فنون دیانآی نوترکیب، میتواند در جهت بهرهوری بیشتر از منابع زیستی، حفظ محیطزیست و در نتیجه توسعه پایدار مؤثر واقع شود.
بسیاری از صاحبنظران معتقدند سده بیست و یکم، قرن حاکمیت و شکوفایی فناوری زیستی است.
به مدد این فناوری نوین، پتانسیل قابل توجهی در علوم زیستشناسی پایه، صنایع کشاورزی، فرآوری غذایی، دارو و صنایع شیمیایی پدید آمده است.
بیوتکنولوژی یک علم نوین و صنعت استراتژیک، کلیدی و سریعالحصول میباشد که میتواند به صورت گسترده در جهت نیل به هدف توسعه پایدار ملی و بینالمللی استفاده شود.
بسیاری از کشورهای صنعتی و در حال توسعه جهان و از جمله آمریکا، ژاپن، کانادا، آلمان، انگلیس، فرانسه، ژاپن، کرهجنوبی، هند، چین، تایوان و کوبا از اوایل دهه 1980 میلادی، این فناوری را بهعنوان اولویت ملی و یکی از چند مورد فعالیتهای استراتژیک شناختهاند و برای حمایت و گسترش آن، برنامه ملی تدوین نمودهاند و بیوتکنولوژی را محور توسعه نوین قلمداد کردهاند.
این کشورها با درک صحیح از توانمندیهای فناوری زیستی توانستهاند سیاستهای اصولی و برنامهریزی مناسب برای سرمایهگذاری جدی در جهت تحقیق و توسعه هدفمند این فناوری انجام دهند.
اکنون بسیاری از این کشورها از توانمندیها و ارزش افزوده بسیار بالای این فناوری در اقتصاد خود بهرهبرداری مینمایند.
آمریکا، ژاپن و کانادا از بزرگترین سرمایهگذاران در تحقیقوتوسعه صنعتی بیوتکنولوژی به شمار میآیند و ژاپن از رقبای اصلی آمریکا در این زمینه محسوب میشود.
حتی کشورهای جنوب صحرای آفریقا که از محرومترین کشورهای جهان هستند، طرحها و برنامههایی را برای استفاده از این فناوری آغاز کردهاند.
به هر حال بیوتکنولوژی به دلایل متعدد از جمله ارزش افزوده زیاد، فراگیرشدن سریع، ایجاد موقعیتهای برجسته اقتصادی و علمی، دانشمحور بودن و کم بودن شکاف تکنولوژیک بین کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه، به عنوان یک فناوری مطلوب و ابزاری کارآمد، پویا و تعیینکننده در جهت تولید و توسعه ملی و کاهش وابستگی این کشورها به شدت مورد توجه اقتصادهای در حال توسعه قرار گرفته است.
از سوی دیگر، در دنیای امروز مجهز شدن و پیشرو بودن در فناوریهای نوین و دستیابی به جدیدترین یافتههای علمی پژوهشی، یکی از عوامل بسیار مؤثر در معرفی و کسب اعتبار جهانی برای هر کشور میباشد.
بنابراین کشورهای در حال توسعه باید خود را به این فناوری مجهز کرده و از نتایج اقتصادی اجتماعی آن بهره گیرند.
همگام با تحولات نوین بیوتکنولوژی، بسیاری از کشورهای غنی و فقیر دنیا، سیاستها و برنامههای ویژهای را برای توسعه فعالیتهای خود در زمینه بیوتکنولوژی اتخاذ کردهاند.
برخی از این کشورها برای تسریع در توسعه این فناوری، ساختارهای ویژهای را بنا نهادهاند و به نتایج قابلتوجهی نیز دست یافتهاند.
این فناوری هنوز تا حدودی در مراحل اولیه رشد خود قرار دارد و بسیاری از سرمایهگذاران این صنعت، به مرحله بازگشت سرمایهگذاریهای تحقیقاتی خود نرسیدهاند.
بنابراین متأخرانی مانند کشورهای جهان سوم، هنوز هم میتوانند سوار بر قطار بیوتکنولوژی شده و تواناییهای بالقوه خود را به مرحله ظهور برسانند.
ترویج توانمندیهای بیوتکنولوژی در جامعه و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم برای توسعه آن در کنار توجه خاص به برنامهریزی هدفمند و سرمایهگذاری کافی، از جمله برنامهها و اقداماتی است که کشورهای در حال توسعه جهان و به خصوص کشورهایی نظیر ایران که تا حدودی از قافله این علم عقب ماندهاند باید به آن توجه ویژه داشته باشند.
تعریف فناوری زیستی (بیوتکنولوژی ( تعاریف مختلفی برای بیوتکنولوژی ارائه شده است که میتوان به چند مورد زیر اشاره نمود: - کاربرد اصول علمی و مهندسی در عملآوری مواد به وسیله سازوارههای (ارگانیسمهای بیولوژیکی) زیستی در راستای تهیه کالاها و خدمات.
- تلفیق ژنتیک مولکولی، بیوشیمی، میکروبیولوژی و فناوری جهت استفاده از ریزسازوارهها (میکروارگانیسمها)، سلولها، بافتها و یا قسمتی از سلول یا موجود زنده بهمنظور تولید کالاها و ارایه خدمات.
- استفاده از موجودات زنده، سلولها، بافتها و قسمتهایی از سلول (اندامکها) و همچنین مولکولها که در تغییرات زیستشناختی (بیولوژیکی)، شیمیایی و فیزیکی تأثیر میگذارند.
- استفاده از فرآیند های سلولی و مولکولی برای حل مشکلات یا ایجاد فرآوردهها در خدمت رفاه بشری.
تعریف جامع بیوتکنولوژی توسط دولت آمریکا چنین عنوان شده است: بیوتکنولوژی (با مفهوم قدیم و جدید) در برگیرنده هر گونه فن و روشی است که از موجودات زنده و یا بخشهایی از آنها استفاده کند تا فرآوردههایی را تولید، اصلاح و یا تغییر دهد و به بهینه سازی گیاهان و جانوران بپردازد و یا ریزسازوارههایی را برای کاربردهای ویژه تولید کند.
تعاریف مختلفی برای بیوتکنولوژی ارائه شده است که میتوان به چند مورد زیر اشاره نمود: - کاربرد اصول علمی و مهندسی در عملآوری مواد به وسیله سازوارههای (ارگانیسمهای بیولوژیکی) زیستی در راستای تهیه کالاها و خدمات.
- استفاده از فرآیندهای سلولی و مولکولی برای حل مشکلات یا ایجاد فرآوردهها در خدمت رفاه بشری.
تعریف جامع بیوتکنولوژی توسط دولت آمریکا چنین عنوان شده است: بیوتکنولوژی (با مفهوم قدیم و جدید) در برگیرنده هر گونه فن و روشی است که از موجودات زنده و یا بخشهایی از آنها استفاده کند تا فرآوردههایی را تولید، اصلاح و یا تغییر دهد و به بهینهسازی گیاهان و جانوران بپردازد و یا ریزسازوارههایی را برای کاربردهای ویژه تولید کند.
بیوتکنولوژی در مفهوم جدید به کاربرد صنعتی دی-ان-ای نوترکیب، همجوشی سلولی و فنون فراورش نوین زیستی گفته میشود.
به عبارتی استفاده صنعتی از دی-ان-ای و دیگر فرآیندهای زیستی یا بهرهگیری از پروتئین و یا دی-ان-ای نوترکیب و ادغام سلولها برای تولید، در این فناوری مطرح میباشد.
برخی از مردم، بیوتکنولوژی را فقط با مهندسی ژنتیک و یا دستکاری در ساختار ژنتیک انسان و حیوانات میشناسند و از دامنه کاربردهای وسیع آن در زمینه میکروبیولوژی صنعتی، مهندسی بیوشیمی یا تکنولوژی تخمیر و محیطزیست آگاهی ندارند و یا اطلاعات آنها کافی نیست.
این فناوری با گسترش مرزهای دانش در حوزههای پزشکی و داروسازی، کشاورزی، صنعت و محیطزیست توانسته است کاربردهای متعددی در جهت بهبود زندگی بشر ارایه نماید.
فناوری زیستی اکنون در صحنه رقابت و برتریهای علمی، اقتصادی و حتی سیاسی به عنوان یکی از چند فناوری استراتژیک، راهبردی، فراگیر و کلیدی در دنیا مطرح میباشد.
نکته دیگر آن که بیوتکنولوژی از علوم چندبعدی (Multidiciplinary) میباشد که به همکاری طیف گستردهای از متخصصین رشتههای مختلف از جمله زیستشناسی، ژنتیک سلولی و مولکولی، بیوشیمی و مهندسی شیمی، بیوانفورماتیک، آمار حیاتی (بیومتری)، میکروبیولوژی، پاتولوژی، کشت سلولها و بافتها نیاز دارد.
بنابراین لزوم توجه به انجام فعالیتهای گروهی در این علم، بسیار ملموس و ضروری میباشد.
بطور کلی فنون بیوتکنولوژی نوین را میتوان به سه دسته کلی زیر تقسیم نمود: 1- فنون مهندسی ژنتیک و دیانآی نوترکیب 2- فنون کشت سلول و بافت 3- نشانگرهای مولکولی پیشینه بیوتکنولوژی در جهان شاید بتوان پیشینه بیوتکنولوژی را به 1750 سال قبل از میلاد مسیح نسبت داد که سومریها از طریق جوشاندن و تخمیر توانستند آبجو تولید کنند.
تهیه ماست، پنیر و خمیر نان نیز از مثالهای دیگر در زمینه بیوتکنولوژی میباشند که از صدها سال پیش توسط بشر مورد استفاده قرار گرفتهاند و امروزه از آنها به عنوان بیوتکنولوژی سنتی یاد میشود.
واژه "بیوتکنولوژی" برای اولین بار در سال 1919 توسط یک مهندس کشاورزی مجارستانی بکار رفت و واژه "بیولوژی مولکولی" در سال 1938 عنوان شد.
همچنین یک میکروبیولوژیست دانمارکی برای اولین بار در سال 1941 واژه "مهندسی ژنتیک" را بکار برد.
دستاوردها و پیشرفتهای شگرف در زمینه زیستشناسی و ژنتیک سلولی و مولکولی و تغییرات اساسی در نوع فعالیتها به خصوص طی نیمه دوم قرن بیستم، باعث گردید که زمینه ارایه دو واژه "بیوتکنولوژی سنتی" و "بیوتکنولوژی نوین" فراهم شود.
تلاش برای توسعه این مفهوم جدید از اوایل دهه 1970 میلادی عمدتاً در آمریکا و در زمینه پزشکی آغاز گردید.
نتایج این تلاشها ظرف مدت اندکی پس از پیدایش فنون مهندسی ژنتیک، در اواخر دهه 70 میلادی (سال 1978و 1979) به ترتیب با تولید انسولین و هورمون رشد نوترکیب انسانی به ثمر نشست.
اولین واکسن نوترکیب دامی در سال 1982 تولید شد.
انسولین انسانی (هیومیولین) و واکسن هپاتیت B و اینترفرون (نوعی داروی ضدسرطان) به ترتیب در سالهای 1982 و 1986 توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) مجوز فروش دریافت کردند.
فنون کشت سلول و بافت در اواخر دهه 70 توسعه یافتند و تکثیر گیاهان با روش مذکور از اوایل دهه 80 میلادی رایج شد.
دستورزی ژنتیکی گیاهان نیز در اوایل دهه 80 میلادی ارایه گردید و نتایج کاربردی آن از سال 1995 با ایجاد گیاهان تراریخته مقاوم به آفات، بیماریها و علفکشها به ثمر نشست.
پیدایش تکنیک PCR و نشانگرهای مولکولی دیانآ از اوایل دهه مذکور و تکامل تدریجی آنها به کمک ابداع ابزارها و وسایل نوین پیشرفته باعث گردید که مفاهیم ژنومیکس، بیوانفورماتیکس و پروتئومیکس در اواسط دهه 90 به عرصه بیولوژی مولکولی وارد شوند و بابهای جدیدی از کاربردهای بیوتکنولوژی نوین گشوده شود.
مجموعه این دستاوردها موجب شد که پایان قرن بیستم با اتمام پروژههای بررسی ژنوم چندین موجود و از جمله انسان، آرابیدوپیس و برنج مصادف شود.
اولین حیوان کلونشده حاصل از فنون کشتبافت با نام گوسفند دالی توسط دانشمندان اسکاتلندی در سال 1996 تولید شد و حتی بحث توانایی برخی از کشورها جهت کلونکردن انسان و سایر جانوران نیز مطرح میباشد.
ساختار اقتصادی و سرمایهگذاری بیوتکنولوژی در جهان گسترش کاربردهای بیوتکنولوژی، موجب تغییرات عمدهای در اقتصاد برخی از کشورهای جهان شده است.
با توجه به نقش و اهمیت بیوتکنولوژی، برنامهریزی و سرمایهگذاریهای فراوانی (به خصوص طی دو دهه اخیر) توسط کشورهای مختلف جهان برای توسعه و گسترش آن انجام شده است.
اکثر این سرمایهگذاریها توسط کشورهای توسعهیافته و صنعتی بهخصوص آمریکا صورت پذیرفته است.
براساس آمار و ارقام سازمان ملل متحد از سال 1980 تا 1989 بیش از 12 میلیارد دلار در جهان برای انجام پژوهشهای کاربردی و بنیادی در زمینه بیوتکنولوژی هزینه شده است.
برخی از شرکتهای بزرگ تجاری دنیا، سرمایههای خود را به پژوهش در این زمینه اختصاص دادهاند.
بیش از 10 شرکت بزرگ غذایی دنیا با بیش از 100 میلیارد دلار درآمد از این جمله هستند.
فصول 16 و 34 از دستور کار 21 اجلاس زمین (Earth submit، ژوئن سال 1992- برزیل) به عنوان یک برنامه و طرح عملی و اجرایی برای توسعه بیوتکنولوژی جهان معرفی شد.
هزینههای لازم سالیانه برای اجرای این برنامهها که در زمینههای کشاورزی، بهداشت و درمان، محیطزیست و ایمنیزیستی است، طی دوره زمانی 2000-1993 حدود 20 میلیارد دلار برآورد گردید.
اکنون بیش از 4000 شرکت بیوتکنولوژی در جهان وجود دارند که 1457 شرکت در آمریکا (بیش از 1100شرکت خصوصی)، حدود 1000 شرکت در اروپا و بقیه در سایر نقاط جهان میباشند.
پنج شرکت تراز اول بیوتکنولوژی در سال 2001 بهطور متوسط 89400 دلار به ازای هر نفر برای فعالیتهای تحقیق و توسعه هزینه کردهاند.
تعداد شاغلین مستقیم (کارکنان شرکتهای تحقیق و توسعه بیوتکنولوژی) صنایع بیوتکنولوژی جهان در سال 2001 حدود 259 هزار نفر بوده است.
جدول 1- تعداد شاغلین مستقیم صنایع بیوتکنولوژی (هزار نفر) آمریکا در 20 سال گذشته بیش از 100 میلیارد دلار برای این فناوری هزینه کرده است.
جدول شماره 2 میزان سرمایهگذاری جهانی در زمینه بیوتکنولوژی را در دورههای زمانی مختلف بیان مینماید.
بر اساس گزارش نشریه ارنست و یانگ (سال 1994)، کل درآمد سالیانه جهانی حاصل از فروش فرآوردههای بیوتکنولوژی طی دوره زمانی 1980 تا 1992 بالغ بر 10 میلیارد دلار بوده است.
آمریکا در سال 1990 میلادی حدود 5.5 میلیارد دلار در بیوتکنولوژی سرمایهگذاری نمود.
در آمریکا طی سال 1995 حدود 10 میلیارد دلار برای بیوتکنولوژی صرف شده است که 2 میلیارد آن به کشاورزی اختصاص داشته است.
میزان کل سرمایهگذاری جهانی در سال 1998 بالغ بر 13 میلیارد دلار بوده است که بیش از 75 درصد آن مربوط به کشور آمریکا میباشد.
جدول 2- میزان سرمایه گذاری جهانی در زمینه بیوتکنولوژی اندازه صنعت بیوتکنولوژی از سال 1992 تا سال 2001 به بیش از 3 برابر افزایش یافته و درآمدها از 8 میلیارد دلار به 27.6 میلیارد دلار رسیده است.
حجم سرمایه بازار بیوتکنولوژی در سال 2000 (Market capitalization) حدود 422 میلیارد دلار بود که در سال 2001 با توجه به بحران اقتصادی به 366 میلیارد دلار کاهش یافت.
برای شرکتهای بیوتکنولوژی، توجه به تحقیق و توسعه و افزایش سرمایهگذاری در این ارتباط اهمیت بیشتری نسبت به سایر صنایع دارد.
طبق گزارش اداره ارزیابی فناوری آمریکا باعنوان "بیوتکنولوژی در اقتصاد جهانی" که در سال 1991 منتشر شد، بیوتکنولوژی در دهه 1980، توانایی خود را برای نویددهی بازگشت سریع سرمایه از دست داد.
درآمدها در مقایسه با سرمایهگذاریها در حد انتظار نبود.
شرکتهای بیوتکنولوژی زیان میدیدند و فقط 20 درصد از شرکتهای بیوتکنولوژی که در سال 1990 باقی ماندند، دارای سوددهی بودند.
توسعه فرآوردهها آهستهتر از آن بود که تصور میشد و علت آن مشکلات تکنولوژیکی پیشبینی نشده، تصویب دیرهنگام قوانین، اعطای حقامتیاز و مشکلات تولید در مقیاس وسیع و همچنین اشکال در به دست آوردن نتایج بااهمیت بالینی بود.
شرکتهای بزرگ آمریکایی، اروپایی و ژاپنی پس از سال 1981، با تردید وارد سرمایهگذاری در زمینه بیوتکنولوژی شدند.
بنابراین سیاست ایجاد شرکتهای کوچک رواج یافت که به سرمایهگذاری زیادی نیاز نداشتند و اغلب، تکمحصولی بودند و برای برگشت سرمایه خود در رقابت شدید بودند.
این امر، منافع زیادی را برای رشد این فناوری فراهم کرد که عبارتند از: کمک به توسعه بیوتکنولوژی در زمینههایی که خود آنها فرآورده تولید میکردند؛ کمک غیرمستقیم به رشد بیوتکنولوژی با در دسترس قرار دادن موادی مانند الیگونوکلئوتیدها، آنزیمهای محدودگر با قیمت نازل که به آسانی در دسترس دیگر پژوهشگران قرار میگرفت؛ ساخت دستگاههای جدید و در دسترس قرار دادن آنها؛ طراحی نرمافزارهای جدید که باعث تسریع تهیه محصول و اطمینان از کیفیت آن میشد؛ ارتباط بسیار نزدیک بین فروشندگان دستگاهها و شرکتهای تولید مواد که سبب میشد از نوآوری متخصصان بیوتکنولوژی برای طراحی دستگاههای جدید استفاده شود و رقابت در انتقال فناوری از خارج به داخل میسر گردد.
اختلاف سطح فناوری آمریکا و اروپا به دلیل همین پنج سال سرمایهگذاری خصوصی زودتر در تأسیس شرکتهای کوچک بیوتکنولوژی بود.
هدایت سرمایههای خصوصی به سوی ایجاد شرکتهای کوچک، برای رشد بیوتکنولوژی، در سال 1981، در فرانسه و انگلستان نیز صورت گرفت.
اما آلمان همچنان معتقد بود که فعالیت شرکتهای بزرگ، در این زمینه مفید میباشد.
این اختلاف در سطح بیوتکنولوژی انگلستان و فرانسه از یک سو و آلمان از سوی دیگر به خوبی مشهود میباشد.
تفاوتهای مهمی بین صنایع اروپایی و آمریکایی وجود دارد.
برخی از تفاوتهای جالب که توسط ارنست و یانگ شرح داده شده است، به هدفهای شرکتهای تجاری مربوط میشود.
در ایالات متحده آمریکا، 42 درصد از شرکتها، فعالیت خود را روی "فرآوردههای درمانی که نیازمند تحقیق و توسعه وسیع میباشد" متمرکز کردهاند، در حالی که در اروپا، فقط 19 درصد از شرکتها بر این امر تمرکز یافتهاند.
با کنار گذاشتن شرکتهای بریتانیا، تمرکز شرکتهای اروپایی در بازار، بیشتر از نظر کار، جهتیافته است.
تحلیلگران اقتصادی، تفاوتها را به این دلیل میدانند که شرکتهای آمریکایی، راحتتر از شرکتهای اروپایی به بازارهای بزرگ دسترسی دارند.
همچنین وجود بیمهنامهها برای استفاده از داروهای جدید در ایالات متحده و دیگر کشورهای صنعتی، موجب گسترش بازار فروش این داروها گردیده است.
این عوامل سبب شدهاند تا سرمایهگذاری در زمینه پژوهش و تولید فرآوردههای بهداشتی مبتنی بر بیوتکنولوژی، کم هزینهتر، کم خطرتر و به طور بالقوه پردرآمدتر باشد.
گزارش ارنست و یانگ، نشان میدهد که تعداد شرکتهای بیوتکنولوژی اروپا از 486 شرکت در سال 1994 به 584 شرکت در سال 1995 افزایش یافته است، در حالی که میزان شاغلان، 7 درصد افزایش یافته و از 16100 به 17200 رسیده است.
به هرحال این گزارش نشان میدهد، شرکتهای آمریکایی 10 برابر آنچه در اروپا سرمایهگذاری شده بود، برای تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کردند، زیرا صنعت آمریکا منجر به توسعه محصول گردید و درآمدها 9 برابر شرکتهای اروپایی بود.
سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه و آسیایی در مورد میزان و درصد اعتبارات و سرمایهگذاری کشورهای درحالتوسعه برای پژوهش و توسعه بیوتکنولوژی، آمار و ارقام دقیقی در دسترس نیست.
اما اهمیت موضوع بیوتکنولوژی در اقتصاد کشورهای درحالتوسعه باعث گردیده که دولتمردان بسیاری از آنها بهخصوص کشورهای آسیای جنوبشرقی و هند، سرمایهگذاری در امور پژوهش و صنعتینمودن این فناوری را در اولویت برنامههای توسعه ملی کشور خود قرار دهند.
وضعیت بیوتکنولوژی و به ویژه مهندسی ژنتیک در ژاپن بسیار قابل توجه است.
این کشور تا سال 1999 با صرف 8 میلیارد دلار، بیش از 20 درصد سرمایهگذاری جهانی را به خود اختصاص داده بود.
ژاپن میزان سرمایهگذاری در این زمینه را طی سالهای اخیر افزایش داد, بهطوری که طی سالهای 1999، 2000 و 2001 به ترتیب 2،5، 4،1 و 4،3 میلیارد دلار برای این فناوری هزینه کرد.
یادآور میشود که بیش از 80 درصد این سرمایهگذاریها توسط بخش خصوصی انجام میشود.
در سال 1999 حدود 800 شرکت ژاپنی فعال در زمینه بیوتکنولوژی وجود داشتند که بیش از 80 درصد آنها خصوصی هستند.
کشور ژاپن این فناوری را یک فن کلیدی برای آینده خود میداند و رتبه دوم سرمایهگذاری جهانی را به خود اختصاص داده است.
طبق گزارشات اداره ارزیابی فناوری آمریکا، ژاپن رقیب اصلی آمریکا در این فناوری میباشد.
بر اساس پیشبینی استراتژی ملی توسعه بیوتکنولوژی ژاپن، بازار محصولات بیوتکنولوژی این کشور تا سال 2025 به 25 تریلیون ین خواهد رسید.
کره جنوبی نیز از اوایل دهه 80 میلادی، برنامهها و سرمایهگذاریهای مناسبی را برای توسعه بیوتکنولوژی بکار گرفت که پیشرفتهای قابلتوجهی نیز بدنبال داشته است (رجوع شود به: گزارشی از ابعاد مختلف توسعه بیوتکنولوژی در کره جنوبی).
کشور هند نیز در سال 1983، برنامه بلندمدت توسعه و تحقیق بیوتکنولوژی را بر اساس اولویتهای ملی در سه زمینه کشاورزی، بهداشت و صنعت تدوین نمود.
بودجه بیوتکنولوژی هند در برنامه پنجساله 1985 تا 1990 بالغ بر 200 میلیون دلار بود.
بودجه تحقیق و تولید بیوتکنولوژی در برنامه پنج ساله 1997 تا 2002 حدود 255 میلیون دلار پیشبینی شده است.
این کشور هزینههای تحقیق و توسعه بیوتکنولوژی را از 13 میلیون دلار در سال 1988 به 28 میلیون دلار در سال 94 افزایش داد که 15 درصد توسط بخش خصوصی تامین گردید.
بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک در تایوان نیز از سال 1982 به عنوان یکی از هشت زمینه علمی و فنی استراتژیک شناخته شده است.
از سال 1984 شرکتهای بسیاری با سرمایهگذاری حدود 63.5 میلیون دلار تأسیس شده و به تولید فرآوردههایی نظیر انواع واکسنها و کیتهای آزمایشگاهی پرداختهاند.
تایلند نیز طی سالهای 1985 تا 1995 میزان اعتبارات برنامههای توسعه بیوتکنولوژی را از حدود یک میلیون دلار به 18 میلیون دلار افزایش داد.
ویتنام نیز حدود 30 میلیون دلار جهت بازسازی و تجهیز آزمایشگاهها و مراکز پژوهشی و توسعه این فناوری اختصاص داد.
اندونزی نیز این فناوری را در سال 1987 به عنوان یک اولویت ملی اعلام نمود.
بازار فرآوردههای بیوتکنولوژی در جهان: در حالی که تا اواخر دهه 70 میلادی، هیچگونه فرآورده حاصل از بیوتکنولوژی نوین به تولید نرسید، هماکنون (سال 2002) بیش از 325 میلیون نفر در سراسر جهان، زیر پوشش بیش از 130 نوع واکسن و فرآورده دارویی بیوتکنولوژی هستند که حدود 70 درصد آنها طی 6 سال اخیر مجوز فروش دریافت کردهاند.
بیش از 350 فرآورده نیز برای مبارزه با حدود 200 بیماری در مراحل پایانی آزمونهای کلینیکی و بالینی قرار دارند.
همچنین صدها فرآورده تشخیص پزشکی تولید شدهاند.
لذا بیوتکنولوژی با سرعت به زمان موعودی نزدیک میشود که در اوایل دهه 80 میلادی با نام وعدههای بزرگ از آن یاد شد.
تعداد ثبت حقامتیازها از حدود 1500 فقره در سال 1985 به بیش از 9 هزار فقره در سال 2000 رسیده است.
آمریکا طی دوره 1996 تا 2001 با کسب حدود 70 درصد ثبت حقامتیازات (10480مورد از 14964) دارای مقام اول جهان بود.
ژاپن (7.7 درصد)، آلمان (3.3 درصد)، فرانسه (2.9 درصد) و استرالیا (1درصد) به ترتیب در مقامهای بعدی قرار داشتند.
بیشتر محصولات بیوتکنولوژی که در بازار موجود هستند، منشأ آمریکایی دارند.
بین سالهای 1982 و 1992، 82 درصد محصولات بیوتکنولوژی نوین در آمریکا، 14 درصد در اروپا و 4 درصد در ژاپن توسعه یافتند.
86 درصد از محصولات بیوتکنولوژی، ابتدا در آمریکا آزمایش شدند، در حالی که 14 درصد در اروپا آزمایش گردید.
در حال حاضر، بازار جهانی بیوتکنولوژی در دست آمریکا، ژاپن و اروپا میباشد.
طی سالهای 1997 و 1998 حدود 30 داروی جدید و 9 ماده بیولوژیک در آمریکا مجوز دریافت داشتهاند.
در سال 2001 سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) 16 دارو و واکسن حاصل از بیوتکنولوژی و 8 کاربری جدید برای محصولات قبلی را تصویب نمود.
این سازمان از سال 1995 تاکنون به طور متوسط سالانه بیش از 20 فقره موافقت برای فرآوردههای بیوتکنولوژی صادر کرده است.
تأثیر بر صادرات کشورهای جهان سوم کشورهای صنعتی توانستهاند از طریق بیوتکنولوژی، مواد جانشینی برای تولیدات خام مناطق گرمسیری تولید نمایند و واردات این مواد را از کشورهای آسیایی به حداقل برسانند.
این تولیدات شامل الیاف ژوت، روغن نخل، لاستیک، ادویه، شکر و غیره هستند و بر صادرات کشورهای جهان سوم تأثیر منفی داشتهاند.
آمریکا به تنهایی در بخش صنایع تولید قند فروکتوز، الکل صنعتی، آنزیمها و غیره بیش از 3 میلیارد دلار درآمد داشته و این مسئله شیوه تولید قند و شکر سنتی کوبا را به شدت متزلزل کرده است.
حدود 25درصد جمعیت کشور فیلیپین از طریق درخت نارگیل امرار معاش میکنند، ولی به علت ایجاد و گسترش روغن نخل ( از طریق بیوتکنولوژی) میزان درآمد یک میلیارد دلاری این کشور در سال 1979 به 353 میلیون دلار در سال 1985 کاهش یافت.
تولید حدود 200 هزار تن کره کاکائو (Coccoa butter) در کشورهای صنعتی که معادل 500 هزار تن کاکائو خام میباشد و 1.4 برابر تولید کاکائوی جهان است، بازار کاکائوی دنیا را به هم زده است.
تولید شربت ذرت حاوی فروکتوز زیاد (ایزوگلوکز، ساخارز) از طریق فناوری آنزیمی و تخمیر ذرت باعث شد تا ارزش واردات شکر آمریکا از فیلیپین به میزان 90% (از 600 میلیون دلار در سال 1980 به 60 میلیون دلار در سال 1987) کاهش یابد.
این نوع شربت، 1.7 برابر شیرینتر از نیشکر میباشد و قیمت آن نیز 30% کمتر از شکر است.
اندازه بازار بیوتکنولوژی ارقام نجومی دستاوردهای اقتصادی حاصل از بیوتکنولوژی شگفتانگیز میباشند.
ارزش تجارت جهانی فرآوردههای حاصل از این فناوری از صفر دلار در سال 1977 به بیش از 50 میلیارد دلار در حال حاضر رسیده است (جداول 3 و 4).
ارزش تولیدات بیوتکنولوژی در سال 1989 در صنایع دارویی، غذایی و کشاورزی حدود 420 میلیون دلار بوده است.
یک شرکت آمریکایی در سال 1991 از طریق بیوتکنولوژی سود سالیانه خود را 2400 برابر افزایش داده است.
میزان فروش پروتئینهای تولیدی به روش بیوتکنولوژی طی ده سال آینده حدود 25 میلیارد دلار خواهد بود.
بازار جهانی اینتروفرونها نیز حدود 1.5 میلیارد دلار در سال میباشد.
جدول 3- فروش جهانی فرآوردههای حاصل از بیوتکنولوژی جدول 4- بازار جهانی صنعت بیوتکنولوژی (میلیارد دلار) جدول 5- برخی شاخصهای آماری بازار فروش جهانی تجهیزات و خدمات بیوتکنولوژی جدول 6- وضعیت مالی هشت شرکت بزرگ بیوتکنولوژی در سال 2001 کاربرد بیوتکنولوژی در کشاورزی به خصوص برای کشورهای در حال توسعه چشمانداز روشن و بسیار امیدوارکنندهای دارد.
بر اساس برخی آمارهای موجود، بازار جهانی بیوتکنولوژی کشاورزی در سال 1997 حدود 4 میلیارد دلار بود و پیشبینی شده است که در سال 2002 به 4،8 میلیارد دلار خواهد رسید.
تولید گیاهان تراریخته از عمدهترین کاربردهای بیوتکنولوژی در کشاورزی میباشد.
سطح زیرکشت این قبیل گیاهان در جهان طی سالهای اخیر با روند تصاعدی افزایش یافته و از سال 96 تا 2001 حدود 30 برابر شده است (جدول 7).
اکنون بیش از 25 درصد سطح کشت جهانی گیاهان تراریخته در کشورهای در حال توسعه قرار دارد.
شمار کشورهایی که گیاهان زراعی تراریخته را کشت میکنند، از یک کشور در سال 1992 به چهارده کشور در سال 2001 افزایش یافته است.
میزان فروش محصولات گیاهان تراریخته طی سالهای 1995 تا 2000 به سرعت افزایش یافت (جدول 8).
در سال 1995 فروش جهانی بذور گیاهان تراریخته 75 میلیون دلار برآورد شد.
این میزان طی سالهای 1996 و 1997 به میزان سه برابر افزایش یافت و به ترتیب 235 و 670 میلیون دلار بود.
در سال 1998 با افزایش دو برابر بین 1.2 تا 1.5 میلیارد دلار تخمین زده شد.
بازار جهانی گیاهان تراریخته در سال 2000 حدود سه میلیارد دلار بود و پیشبینی میشود تا سال 2010 به 20 میلیارد دلار برسد.
سود حاصل از گیاهان تراریخته طی سال 1999 حدود 700 میلیون دلار بود که بیش از دو میلیون کشاورز از آن بهرهمند شدهاند.
در سال 2001 حدود پنج و نیم میلیون کشاورز از کشت این قبیل گیاهان بهره بردهاند.
پیشبینی میشود که در سال 2025 حدود 1،6 میلیارد نفر در جهان از طریق مهندسی ژنتیک غلات تغذیه خواهند نمود.
جدول 7- سطح زیرکشت گیاهان تراریخته در جهان جدول 8- فروش جهانی گیاهان تراریخته (16، 53، 72) مآخذ: 1- بولتن بیوتکنولوژی شمارههای 64 و 65 (1380) 2- آذرمیدخت خیراندیش و همکاران، 1380.
گزارش نهایی پروژه "بررسی وضعیت بیوتکنولوژی در کشورهای مختلف جهان".
کمیسیون بیوتکنولوژی شورای پژوهشهای علمی کشور.
3- Battelle Memorial Institute and Biotechnology Industry Organization, 2001.
State Government Initiatives in Biotechnology.
www.bio.org 4- Biotechnology Industry Organization, 2002 Biotechnology Industry Statistics: Some Facts About Biotechnology.
www.bio.org 5- Biotechnology Industry Organization, 2002.
Biotechnology Industry Statistics: 1993-2001.
www.bio.org 6- Biotechnology Industry Organization, 2002.
Time Line of Biotechnology.
7- James, C.
2001.
Global review of commercialized transgenic crops: 2001.
ISAAA Brief No.
24.
8- Ernest and Young, 2000.
The Economic Contribution of the Biotechnology Industry to the Economy.
www.bio.org www.bio.org/index.asp 9- Ernst & Young.
2002.
Biotech.
an Industry Reaching Across Borders.
www.ey.com/global/Content.nsf/International