تعریف زباله: پس ماند و باقیمانده حاصل از تولید یا تغییر شکل چیز های دیگر و نیز آنچه قبلاً استفاده شده و دیگر قابل استفاده نیست.
زباله انواعی دارد، بخش هایی که تولید کننده زباله هستند، متفاوتند.
با توجه به اینکه زباله در چه بخشی تولید می شود، زباله ها به سه دسته قابل تقسیم اند: شهری صنعتی خطرناک 1.
زباله های شهری: زباله هایی است که توسط قسمت های مختلف شهر مثل منازل، ادارات و ...
تولید می شود و خود به پنج قسمت عمده تقسیم می شوند.
الف) پسماند های غذایی که مهمترین قسمت زباله است زیرا از یک سو به دلیل تخمیر و فسادپذیری سریع، بوی نامطبوع تولید کرده و محل مناسبی برای رشد و تکثیر مگس و سایر حشرات و جوندگان موزی می شود و از سوی دیگر به دلیل قابلیت تهیه کمپوست (کود) حائز اهمیت است.
از طرفی میزان این پسماند ها در زباله های ایران 35 تا 76 درصد گزارش شده است.
ب) آشغال: به بخش فساد ناپذیر زباله (به جزء خاکستر) آشغال گفته می شود.آشغال ها به دو بخش قابل اشتعال و غیر قابل اشتعال تقسیم می شود.
ج) خاکستر که به باقیمانده حاصل از سوزاندن زغال، چوب و دیگر مواد سوختنی گفته می شود.
د) زایدات ساختمان سازی که به مواد باقیمانده از فعالیت های ساختمانی و راهسازی اطلاق می شود که در زبان عامیانه به آن نخاله های ساختمانی گفته می شود.
ه) زایدات ویژه: منظور از این زایدات مواد حاصل از جارو کردن معابر، خیابان ها، برگ درختان، اجساد حیوانات مرده و مواد به جای مانده از وسایل نقلیه است.
2.
زباله های صنعتی: مواد زاید ناشی از فعالیت های صنعتی هستند و معمولاً شامل فلزات، مواد پلاستیکی، مواد شیمیایی و بالاخره زباله های ویژه و خطرناکی هستند که عمل جمع آوری، حمل و نقل و دفع آنها ضوابط ویژه ای دارد.
مثل مواد باقیمانده از غنی سازی اورانیوم که زباله های باقیمانده از این عملیات خودداری تشعشعات خطرناکی است.
3.
زباله های خطرناک: بر اساس تعریف آژانس حفاظت محیط زیست (EPA) زباله های خطرناک به مواد زاید جامدی گفته می شود که بالقوه خطرناک بوده و یا اینکه پس از طی مدتی موجبات خطر را برای محیط زیست فراهم می کند و یکی از مشخصه های زیر را داراست: قابلیت انفجار، احتراق، خوردگی، واکنش پذیری، سمی بودن و...
.
زباله های بیمارستانی: زباله های بیمارستانی جزء زباله های خطرناک دسته بندی می شود که ما به دلیل اهمیت بالای این زباله ها، آنها را به طور جداگانه و در یک گروه مجزا در نظر می گیریم.
زباله های بیمارستانی شامل موادی هستند که با توجه به نوع کار و وظیفه در هر بخش بیمارستان متفاوت می باشند.
این زباله ها به هفت گروه تقسیم می شوند.
زباله های معمولی بیمارستانی: زباله های مربوط به بسته بندی مواد و دیگر زباله های پرسنل شاغل در بیمارستان و خوابگاه های آنهاست.
زباله های پاتولوژیکی: شامل بافت ها و اعضای جدا شده از بدن انسان مثل پوست، گوشت، رگ و ...
است.
مواد زاید شیمیایی: شامل جامدات، مایعات و گاز های زاید می باشد که به وفور در بیمارستان ها وجود دارد.
در بخش های تشخیص و آزمایشگاه ها ماحصل نظافت و ضد عفونی بیمارستان وسایل و ابزار تنظیف و ضد عفونی دارویی و ...
شیمیایی است.
مواد زاید رادیواکتیو: این مواد در برخی بخش های بیمارستان وجود دارد و جمع آوری و دفع آنها دارای خصوصیات ویژه ای است.
مواد زاید عفونی: شامل باند هایی که با آنها روی زخم را می بندند.
زایدات دارویی ظروف مستعمل که تولید آنها در بخش های مختلف بیمارستان به شکل های متفاوتی وجود دارد.
بعد از آشنا شدن با مفهوم زباله و انواع آن وارد بحث اصلی که همان مدیریت مواد زاید شهری است می شویم و در ابتدا تعریفی برای این عنوان ارائه می دهیم.
مدیریت مواد زاید شهری عبارتست از مقررات منسجم و هماهنگ در زمینه کنترل، تولید، ذخیره، حمل و نقل، پردازش و دفع مواد زاید جامد که منطبق بر بهترین اصول اقتصادی، بهداشتی و زیست محیطی است.
در این راستا به چند مفهوم الزامی است مفهوم جمع آوری زباله مفهوم دفع زباله مفهوم بازیافت زباله که ما به هر کدام به صورت جداگانه ای رسیدگی می کنیم.
جمع آوری زباله: جمع آوری و حمل و نقل زباله یکی از مهمترین عملیات مدیریت مواد زاید جامد است.
طبق محاسبات انجام شده حدود 80 درصد کل مخارج مدیریت مواد زاید شهری مربوط به جمع آوری زباله است که درصد بالایی از این مقدار مربوط به حقوق کارگران و نیروی انسانی است به همین جهت اصلاح، بهینه سازی و مکانیزه کردن سیستم جمع آوری و حمل زباله ضمن تسریع در عملیات، هزینه و نیروی انسانی کمتری را نیاز خواهد داشت.
در زیر چند مورد از روش های جمع آوری و حمل و نقل زباله در کشور ایران را به اختصار بیان می کنیم.
الف) حمل زباله از منازل به وسیله گاری های دستی و انتقال مستقیم آنها به کامیون های سرپوشیده: در این روش زباله های خانگی طبق برنامه های پیش بینی شده توسط کارگران تنظیف شهری از منازل جمع آوری و به وسیله چرخ های زباله با حجم کافی به ایستگاه های مشخص شده در سیستم منتقل شده و مستقیماً در کامیون های زباله کش بارگیری می شود.
ب) جمع آوری زباله از منازل و انتقال آن به جایگاه های موقت شهری: استفاده از این روش عموماً در شهر های قدیمی به علت وجود کوچه های تنگ و باریک و عدم دسترسی به چرخ های زباله که عموماً غیر بهداشتی است وجود دارد.
به این ترتیب که به جایگاه های موقت حمل گردیده و بر روی هم تلنبار می شود تا به وسیله کامیون های زباله کش به ترمینال های زباله یا به محل دفن حمل شود.
ج) کاربرد وانت ها در حمل و نقل زباله د) سیستم جمع آوری زباله با کانتینر های ثابت Stationary Container System(S.C.S) در این روش کانتینر های مستقر در اماکن تولید زباله به وسیله مردم یا مأمورین شهرداری بارگیری می شود.
سپس کامیون های ویژه حمل زباله طبق برنامه از پیش تعیین شده به محا استقرار کانتینر حرکت نموده و پس از تخلیه زباله در مخزن خود کانتینر را در محل اصلی مستقر می کند.
2- مفهوم دفع زباله: دفع زباله در ایران معمولاً به دو روش صورت می گیرد: الف) دفن کردن ب) سوزاندن که هر روش دارای محاسن و معایب متعددی است.
الف) دفن زباله: در خصوص دفن زباله ها معیار ها و مکان یابی هایی وجود دارد.
زمینی که مواد در آن دفن می شود باید از چند نظر مورد بررسی قرار گیرد: شیب زمین بارش جهت باد عمر متوسط زمین عمر متوسط زمین با توجه به تغییر رشد جمعیت معمولاً دوره های 20 تا 40 ساله در نظر گرفته می شود.
( طبق تحقیقات انجمن علمی آمریکا(APA) در مورد اندازه زمین مورد نیاز برای دفن بهداشتی زباله فرمول تجربی زیر ارائه شده است: vفضای مورد نیاز در طول سال Rسرانه تولید زباله Cvحجم خاک پوششی مورد نیاز Pدرصد کاهش حجم زباله بر اثر فشردگی Dدانسیته (تراکم) متوسط زباله علاوه بر تعیین اندازه زمین برای دفن زباله باید به دستورالعمل های اولیه و مقدماتی جهت یافتن مکان مناسب دفن زباله توجه کرد.
1- از چاه های تغذیه آب آشامیدنی حداقل 300 متر فاصله داشته باشد 2- از منابع آب های سطحی حداقل 100 متر فاصله داشته باشد 3- در مناطق پر باران مستقر نباشد 4- دارای خاک ریز به ضخامت 10 متر و از جنس رس یا مواد مشابه باشد 5- در جهت باد های غالب قرار نداشته باشد 6- از گسل ها و شکست های زمین حداقل 80 تا 100 متر فاصله داشته باشد 7- دارای دوره سیل خیزی حداقل 100 ساله باشد 8- خاک آن رسی و در مرحله بعد شنی باشد 9- شیب کمتر از 4 درصد داشته باشد 10- دارای سنگ بستری تا حد امکان از جنس سنگ های آذرین باشد 11- از مراکز جمعیتی، هتل، رستوران، تأسیسات فرآوری خوراکی، مدارس و پارک های عمومی حداقل 300 متر فاصله داشته باشد 12- از شبکه جاده های دسترسی حداقل 80 متر و حداکثر 1 کیلو متر فاصله داشته باشد 13- از شهر ها حداقل 2 تا 3 کیلومتر و حداکثر 20 کیلومتر فاصله داشته باشد.
14- جاده های دائمی مسیری به عرض حداقل برابر 6 تا 7 متر داشته باشد.
15- دارای کاربرد های با ارزش مثل کشاورزی، مرتع و تالاب نداشته باشد.
16- حداقل 8 کیلومتر با فرودگاه فاصله داشته باشد.
17- از مراکز تاریخی و باستانی، نواحی حساس و بحرانی حداقل 700 متر فاصله داشته باشد.
18- قیمتی کمتر از 50 درصد قیمت گرانترین محل اطراف را داشته باشد.
19- دارای عمری معادل 15 تا 20 سال باشد.
ب) سوزاندن: در ایران با توجه به کیفیت زباله های شهری که بهرهوری بازیافت و کود سازی در آنها زیاد است و نیز با عنایت به وجود زمین های بایر و فراوان اطراف شهرها جهت دفن بهداشتی زباله ها،سرمایه گذاری در جهت احداث کارخانه های زباله سوز توصیه نمی شود.
اما از آنجا که آلودگی بیولوژیکی و عفونی زباله های بیمارستانی معمولاً بیش از انواع دیگر زباله است، کارشناسان بهترین روش برای دفع زباله های بیمارستانی را سوزاندن در کوره های زباله سوز توصیه کرده اند محاسن سوزاندن زباله: این روش مناسب ترین روش دفع زباله است که در مقایسه با روش دفن کردن به زمین کمتری نیاز دارد.
خاکستر به جای مانده از سوزاندن زباله ها به علت عاری بودن از مواد آلی و باکتری ها از نظر بهداشتی مخاطره آمیز نبوده و قابل دفن است.
در این روش آب و هوا و تغییرات جوی تأثیر گذار نیست.
سوزاندن زباله در دستگاه زباله سوز منافع جنبی که به آن EXTERNALITY مثبت می گوییم دارد.
نظیر استفاده از حرارت ایجاد شده برای گرم کردن بویلر ها و در نتیجه تولید انرژی.
معایب سوزاندن زباله: این روش در مقایسه با سایر روش ها به سرمایه گذاری و هزینه اولیه بیشتری نیاز دارد.
این روش ایجاد بو و آلودگی هوا می نماید که عموماً مورد اعتراض مردم است.
به پرسنل کارآزموده و افراد مجرب برای بهره برداری و نگه داری دسگاه های زباله سوز نیاز است.
هزینه نگهداری و تعمیرات در این روش بالاست.
این روش برای دفع مواد زاید خطرناکی نظیر مواد رادیواکتیو و مواد قابل انفجار روش مناسبی نیست.
بازیافت: بازیافت، فرایندی است که در آن مواد زاید، جدا شده و به عنوان ماده خام برای تولید محصولات جدید، استفاده میشود.
به بیان دیگر، بازیافت به معنای بازگرداندن مواد قابل استفاده به چرخه تولید و یا به طبیعت است.
بازیافت دارای مراحلی نظیر جداسازی مواد قابل بازیافت (مانند شیشه، پلاستیک، فلز و...) و پردازش آن است.
بهگونهای که مواد زاید در فرایندهای مختلف مجدداً استفاده شوند فواید بازیافت کاهش حجم زباله ورودی به محیط زیست کاهش آلودگی کاهش نیاز به مراکز دفن و زبالهسوزها کاهش نیاز به تولید یا ورود مواد خام از خارج افزایش تولید ملی افزایش اشتغال افزایش سطح بهداشت عمومی همین مسأله باعث شده است کیفیت فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی انواع خاک های کشاورزی کشور ما در حد مطلوب نباشد.
برای حل این مشکل کمپوست کردن مواد زاید آلی نظیر زباله های خانگی به عنوان یکی از راه های اصلاح خاک های کشاورزی و همچنین یکی از راه های جلوگیری از آلوده شدن آب ها و خاک های محل دفع مواد زاید و فسادپذیر و پیشگیری از اشاعه بیماری ها توسط حشرات، جوندگان و ...
توصیه می شود.
تهیه کمپوست به دو روش هوازی و بی هوازی صورت می گیرد.
روش کمپوست بی هوازی از طریق راکتور های تهیه کمپوست بی هوازی صورت می گیرد.
این راکتور ها شامل 3 بخش استوانه ای با قطر 30 سانتیمتر و ارتفاع 120 سانتیمتر طراحی می گردد.
ته و درب این استوانه ها به صورت مجزا تهیه و به وسیله پیچ بر روی استوانه ها نصب می گردد کل استوانه با پشم شیشه عایق بندی می شود.
کمپوست تولیدی از مواد زائد شهری نقش مهمی در افزایش درصد مواد آلی خاک دارد و در صورت تولید با کیفیت بالا به راحتی می تواند قسمت مهمی از نیاز خاک و به تبع آن گیاهان را در جذب مواد غذایی و آب تأمین نماید.
علاوه بر این کمپوست به خاطر ویژگی های خاص خود در اصلاح خاصیت فیزیکی خاک دارای نقش ارزنده ای می باشد.
میزان کاربرد کود کمپوست در خاک ها بسته به شرایط آنها بین 40 تا 80 تن در خاک توصیه می گردد.
اثرات کمپوست در خاک عباتند از: کمپوست در خاک های سنگین دانه بندی و تخلخل خاک را بهتر می سازد که این امر باعث افزایش نفوذ پذیری و تهویه خاک می شود.
در خاک های سبک به نگهداری آب و مواد غذایی کمک نموده و از شستشوی آنها جلوگیری می کند.
حالت چسبندگی خاک را کاهش داده و از مقاومت خاک در مقابل ماشین آلات کشاورزی و در نتیجه عملیات زراعی در مزرعه با انرژی کمتر انجام می شود.
هوموس حاصل از مواد آلی کمپوست می تواند چند برابر خود آب جذب کند و از به هدر رفتن آن جلوگیری کند.
کمپوست دارای عناصر غذایی پر مصرف و کم مصرف گیاهان می باشد و این مواد را به تدریج آزاد و در اختیار گیاهان قرار می دهد.
کمپوست عموماً فعالیت های بیولوژیک خاک را تشدید نموده و به حاصلخیزی خاک کمک می کند.
مصرف کمپوست خاک های بکر و غیر قابل استفاده را احیا نموده و محیط مناسبی جهت رشد درختان و گیاهان زراعی فراهم می کند.
تهیه کمپوست از زباله های شهری لجن فاضلاب راه مفیدی برای مصرف مجدد و دفع بهداشتی این مواد است.
یک مطالعه توصیفی را به صورت مقطعی در شهر یزد انجام داده ایم.
برای انجام این مطالعه پرسشنامه ای تهیه گردید که شامل 5 سؤال به صورت گزینه ای بود.
در پرسشنامه تنظیم شده مواردی مانند آشنایی با مفهوم بازیافت، مواد قابل قابل بازیافت و شرایط جمع آوری و نگهداری زباله مورد بررسی قرار گرفت.
به دلیل محدودیت زمانی ومکانی پر سشنامه ها فقط در دو منطقه (صفاییه و امام شهر) و خوابگاه های دانشجویی دانشگاه یزد توزیع گردید، که جمعا 100 نمونه انتخاب و توسط آنها پرسشنامه تکمیل گردید.پس از جمع آوری پرسشنامه نتایج تجزیه و تحلیل شد، که نتایج در جدول شماره 1 و نمودارهای شماره 1 تا 5 نشان داده شده است.
پرسشنامه: 1)تا چه اندازه با مفهوم بازیافت آشنا هستید؟
الف) اصلاً آشنایی ندارم ب) تا حدی آشنا هستم ج) با کلیه مراحلش آشنا هستم 2) آیا دقیقا می دانید چه موادی قابل بازیافت هستند؟
الف) بله ب) خیر جدول شماره 1: چگونگی جمع آوری و انتقال زباله در منازل و میزان آگاهی مردم از بازیافت 3) درهنگام دور ریختن زباله هایتان مواد قابل بازیافت و غیر قابل بازیافت را کاملا تفکیک می کنید؟
الف) بله ب) خیر 4) آیا آب پسماند مواد غذایی مثل چای و میوه را قبل ازانتقال به سطل زباله می گیرید؟
الف) بله ب) خیر 5) اطلاع دارید زباله های منزل شما بعد از جمع آوری به کجا منتقل می شود؟
الف) بله ب) خیر نمودار شماره تحلیل: همانطورکه مشاهده می کنیم طبق نمودار شماره 1، بیشترین درصد از مردم تا حدی با مفهوم بازیافت آشنا هستند و تعداد کمی از آنها اصلا با این مفهوم آشنا نیستند.
طبق نمودار شماره 2، 60% از مردم می دانند دقیقا چه موادی بازیافت می شوند و تنها 40% از آنها از این موضوع بی اطلاعند.
طبق نمودار شماره 3، 57% از مردم مواد قابل بازیافت و غیرقابل بازیافت را از هم تفکیک می کنند و تنها 43% از آنها این کار را انجام نمی دهند.
طبق نمودار شماره 4، 80% از مردم آب پسماند های مواد غذایی خود را میگیرند و تنها 20% این کار را انجام نمی دهند.
طبق نمودار شماره 5، 34% از مردم می دانند زباله ها را به کجا انتقال می دهند و 66% نمی دانند.
نتیجه گیری جهت حفظ سیمای طبیعی و جلوگیری از آلودگی ها و پیامد های ناگوار زیست محیطی و بهداشتی ناشی از مدیریت غیر اصولی مواد زاید جامد شهری، در مرحله اول آموزش مردم و تولید کنندگان زباله بسیار حائز اهمیت می باشد و در مرحله بعد اجرای طرح تفکیک زباله از مبدأ و احداث کارخانه تولید کمپوست به عنوان راهکار های اجرایی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
بهبود سیستم جمع آوری و بهسازی محل دفن زباله به طوریکه زباله به صورت بهداشتی دفن گردد نیز راهکار مناسب دیگری برای کنترل اثرات سوء بهداشتی ناشی از زباله است.
پیشنهادات 1- ارائه طرح توجیهی استفاده از زایدات مشاغل پر زباله جهت تهیه کود 2- شیوه های مناسب تفکیک و جمع آوری مواد زاید جامد فساد پذیر الف) تعیین صنوف پر زباله با تفکیک زباله های قابل کمپوست و غیر قابل کمپوست ب) تعیین کمیت و کیفیت مواد جمع آوری شده توسط هر صنف به جهت تأمین مواد لازمه تهیه کمپوست 3- تعیین شیوه های مناسب جمع آوری مواد زاید فساد پذیر مرکز عمده تولید الف) طراحی مخزن جمع آوری زباله با توجه به حجم زباله روزانه هر صنف ب) طراحی سیستم جمع آوری توسط خودرو های ویژه ج) بهینه سازی مسیر ها به حرکت خودرو های یاد شده به جهت افزایش بهرهوری 4- ارائه راهکار استفاده از مواد جمع آوری شده به جهت افزایش بهرهوری 5- ارزیابی زیست محیطی اجرای طرح تفکیک و جمع آوری مواد زاید جامد فساد پذیر 6- ارائه بهترین روش تهیه کمپوست با توجه به نوع مواد جمع آوری شده، صرفه اقتصادی، بهداشتی و زیست محیطی 7- تعیین شرایط جایگاه تهیه بیوکمپوست با توجه به موقعیت جغرافیایی، آب و هوایی نوع زباله و سایر مواد 8- بررسی نوع سرمایه گذاری مناسب برای تهیه بیوکمپوست با توجه به شرایط و امکانات و استعداد های موجود 9- تعریف چگونگی فرایند تبدیل مواد زاید فساد پذیر به کود به روش بیوکمپوست و تشریح مراحل آن 10- ارائه روش مناسب جهت غنی کردن کود به جهت رسیدن به استاندارد لازم در روش بیوکمپوست 11- معرفی شرکت های معادل در این خصوص (در قالب مشارکت های خصوصی) در صفحه بعد، یک مقاله انگلیسی به همراه ترجمه آن آورده شده است.
ضایعات، بازیافت و «طرحی برای محیط زیست» نقش بازارها و ابزارهای سیاست چکیدهها: خانوارهای اغلب 2 گزینه برای بازیافت دارند.
جمعآوری جدول بازیافت راحت است، اما پرداخت را فراهم نمیکند.
متناوباً پرداخت ممکن است از ماشین که با انداختن پول در آن جنس بیرون میآید یا کاهش یافتن مراکز قابل دستیابی باشد، اما بعضی هزینه معامله ممکن است به بار آید.
ما بررسی میکنیم سیاستها را تا تولید طرح کارا و بازیافت را در وضعیتی با این 2 گزینه بازیافت بعلاوه مکان قابل بازیافت در زباله تشویق کنیم.
ما ارزشی را در موازی بودن این 2 گزینه بازیافت را شناسایی کردیم.
نتایج بهینه مقید میتواند بدست آمده باشد توسط ترکیبی از «سپرده- بازپرداخت» با یک حقالزحمه مصرفی آبرومندانه از این گذشته، تولید کننده ها نباید مجاز به نگهداری سپردهها باشند چون این خواسته مصرف کنندهها نیست.
1- مقدمه سیاست ضایعات جامد باید انگیزههای صحیح را برای تصمیمات «دسته بالایی» و «دسته پایینی» فراهم کند.
دسته بالایی، باید تولید طرحی را برای منعکس کردن نگرانیهای محیطی را تشویق کند.
دسته پایینی، باید بازیافت- تغییر دهنده ضایعات جامد را مدفنهای زباله- را تشویق کند.
انگیزه برای بازیافت کارا، مخاطبانی را در طول دامنهای از مقالات را داراست.
سادهترین داده برای مصرف کنندههاست تا یک حقالزحمهای را برای فروش ضایعات بپردازند، که این منعکس کننده تمام هزینههای اجتماعی آن است.
یک نتیجه از ترکیب مالیات و سوبسید بازیافت، اغلب به عنوان یک «سپرده- بازیافت» اشاره شده است، میتواند انگیزهها را برای بازیافت فراهم کند و مزیت آن جلوگیری از روبرداریهای غیرقانونی است.
همچنین دستور ترکیب «مالیات- سوبسید» و حقالزحمه مصرفی امکانپذیر است.
به طور کلی، حقالزحمه مصرفی که خانوادهها میپردازند و مالیات محیطی که تولید کننده به ازای هر واحد تولید زباله باید بپردازند.
میبایست ترکیب شود تا هزینه اجتماعی فروش ضایعات برابر شود.
موضوع «دسته بالایی» طرحی برای محیط زیست (DFE) است که اهمیت آن به طور روز افزون برای طرفداران حفط محیط زیست و طراحان سیاستهای محیطی در حال افزایش است.
همان طور که تمرکز سیاستهای آلودگی ناشی است چیزی که به اصطلاح «پایان لوله» نامیده میشود، درمانی است برای پیشگیری آلودگی سیاست ضایعات جامد نیز ناشی میشود از نگرانیهای فروش ضایعات که در پشت تصمیمات «دستهبالایی» منجر به تولید و فرایند طرج موضوعاتو ایدهها میشود.
این حرکت در مفهوم «مسئولیت گسترش یافته تولید کنندهها» تجلی مییابد () مفهوم آن، مسئولیتپذیر کردن تولید کننده از لحاظ جسمانی و مالی برای محصولات در پایان عمر مفیدشان.
قوانین ، که اغلب حکم میکند که تولید کنندهها محصولاتشان را در پایان عمر مفیدشان برای بازیافت پس بگیرند، در مورد بسته بندی، الکترونیک، وسایل خانه و اتومبیل در بسیاری از کشوهاری اروپائی، ژاپن و دیگر کشورها مورد قبول واقع شده است.
«فولرتون» و «وو» اولین کسانی بودند که DFE را در یک مدل اقتصادی قرار دادند.
آنها فرض کردند که تولید کنندهها یک مبلغی از بستهبندی را که با توجه به درجه بازیافتپذیری برای محصولاتشان انتخاب میکنند، جایی است که بازیافتپذیری کسری است از محصول که قابل بازیافت باشد.
سپس آنها این مدل را برای سیاستهای مطلوب تحت یک سلطه مفروضات متفاوت درباره از دست دادن بازارها و امکانپذیری ابزارهای سیاستی مختلف بررسی کردند.
DFE کارا مشوقها را برای تولید کنندهها جهت طراحی محصولاتی که به آسانی بازیافت میشوند را ملزوم میکند.
این چنین مشوقهایی توسط بازارهای کاملا عملگرا برای بازیافتپذیری تولید میشوند، که در آن بازیافت کننده به مصرف کننده یک قیمتی را برای محصولات استفاده شدهشان با توجه به درجه بازیافتپذیری محصولاتشان میپردازد.
متناوباً این چنین مشوقهایی میتوانستند توسط یک ترکیب «مالیات-سوبسید» فراهم شوند، در صورتی که مالیاتها و سوبسیدها برای بازیافت هر محصول خاصی مشتری پسند بودند.
در مقاله گذشته، بحث کردیم که هیچ یک از منبع مشوقها- بازارهای کاملاً عملگرا یا مالیاتهایی که با بازیافتپذیری محصول تغییر میکند- میتواند بر واقعیت تکیه داشته باشد.
به عنوان یک نتیجه، اولین و بهترین خروجی دست نیافتنی خواهد بود.
مجموعه بازیافت را در یک جدول مدلسازی میکنیم، که در آن جدول مصرف کنندهها برای بازیافت محصولاتشان پولی دریافت نمیکنند.
یک بهینه مفید را پایهگذاری کردیم و نشان دادیم که چکونه این موضوع میتواند تحقق بیابد با یک گونه اصلاح شده از «سپرده- باز پرداخت» بازپرداختم در این وضعیت یک سوبسید برای پوشاندن هزینههای جمعآوری جدول است- در حسابهای گذشته برابر هزینه اجتماعی فروش ضایعات قرار داده نشده بود.
اما برای تضمین این است که مجموعهای کارا از محصولات استفاده شده میبایست توسط بازیافت کننده پذیرفته شود.
مطالعات قبلی فرض کردهاند که بازارهای بازیافت یا بطور کامل عمل میکنند یا اصلاً عمل نمیکنند.
اما در واقعیت، بازارهای بازیافت بطور گستردهای عمل میکنند، آنها فقط با هزینههای معاملاتی میآیند.
در مقاله اخیر صریحاً این هزینهها را مدلسازی میکنیم.
فرض شده است که مبادله در بازارهای بازیافتپذیری گران قیمت است، زیرا بازیافت کننده را ملزوم میکند تا ارزش بازیافت پذیری یک محصول را تعیین و سپس بر مبنای آن ارزش قیمتی را مشخص کنند.
همچنین مصرف کنندهها برای رساندن محصولاتشان به دست بازیافت کننده، هزینههایی را به بار آورند.
این هزینهها 2 پیامد را در مدلها دارند.
اول؛ ممکن است مصرف کنندهها بعضی از محصولات استفاده شدهشان را به صورت رایگان تحویل دهند مثل قرار دادن زباله در سطل آشغال.
دیگر محصولات استفاده شده به اندازه کافی با ارزش هستند که هزینه معاملاتی را به وجود آوردند.
مصرف کنندهها مبلغی را که به چگونگی ارزشگذاری برای بازیافت محصول بستگی دارد را دریافت خواهند کرد.
موارد باقیمانده که برای بازیافت کننده زیان به بار میآورد در زباله قرار میگیرند.
اگر هزینههای معاملاتی ناهمگن باشند، در این صورت دومین پیامد نیز بوجود میآید.
مصرف کنندهها در این کد چگونگی بازیافت کننده متفاوت خواهند بود.
آنها همیشه محصولات استفاده شدهشان را به 2 گروه قابل بازیافت و غیر قابل بازیافت تقسیمبندی نخواهند کرد.
برای مثال، بعضی از مصرف که در جایی دور از خانه که بازیافت سختتر است قرار میگیرند، منجر به زباله تمام شدنی میشود.
بعضی از شواهد نشان میدهد که این حادثه در قوطیهای آلومینیوم آمریکا در حال افزایش است، این مجتمع درهر جدول برنامه بازیافتنی مواد مفید زیادی را در دستهبندی ضایعات برای بازیافت کردن داراست ولی در سالهای اخیر با نرخ نزولی بازیافت مواجه شده است.
Gitlitz، گزارش کرده است که کمتر از نصف قوطیها در بازار آمریکا در سال 2001 بازیافت شده بودند این را میتوان با یک نرخ بازیافت 65% در اوج سال 1992 مقایسه کرد.
ما مدل خود را برای شناسایی محیطهای سیاستگذازیکه بازیافت کارا و طرح تصمیات را اجرا میکند، استفاده کنیم.
در اینجا 3 سؤال در مورد طرح «مالیات- سوبسید» که در برگیرنده بازارهای بازیافت است را مطرح میکنیم: 1) یا چنین طرحهایی نیاز به همراهی قوانین چون بازگرداندن محصول (برای بازیافت) دارد؟
2) آیا چنین طرحهای در جایی که جدولهای بازیافت موجود هستند، ضروری است؟
3) چه کسی باید سپردههای بدون صاحب را نگهداری کند- تولید کنندهها یا دولت؟
درا ین مقاله هر یک از این سوالات را به نوبت مطرح میکنیم و توسط مدل پیشنهادی خود جوابهایی را نیز ارائه میکنیم: طرح «سپرده- بازپرداخت» بعضی وقتها قوانین را به خوبی مالیاتها و سوبسیدها وضع میکند.
برای مثال بعضی از ایالتها در آمریکا، طرح «بطری- اسکناس» را پذیرفتهاند که این یک سیستم «سپرد- بازپرداخت» را برای ظروف آشامیدنی (نوشابه) ایجاد میکند.
همچنین حکم کرده است مقدار پولی را که مصرف کنندهها به ازای آیتمهایی که برمیگردانند باید دریافت کنند و نیز سازمانهایی ملزم کرده است تا این آیتمهای مصرف کنندهها را قبول کنند.
در آلمان سیستم «سپرده- بازپرداخت» برای ظروف آشامیدنی وجود دارد و یک برنامه بازگرداندن محصولات استفاده شده که نه تنها ظروف آشامیدنی را بلکه تنوع گستردهای از دیگر محصولات مصرف کننده را در بر میگیرد.
در اینجا بررسی میکنیم که آیا این نوع قوانین لازمند یا اینکه بازیافت و طرح تصمیمات محیطی میتواند صرفاً با انگیزههای «مالیاتی و سوبسید» و حقالزحمه مصرفی تحقق یابد؟
ما نشان میدهیم که اهداف محیطی حتی در محیطهای واقع گرایانهای که ما فرض کردهایم میتواند تنها با تکیه بر سیاستها حاصل شود.
وجود بازارها، حتی بطور ناقص و استفاده نسبتاً ساده از ابزارهای سیاست پیمودن یک راه طولانی در جهت تشویق DfE میباشد.
در یک گستره کمی، جدول بازیافت یک جایگزینی را برای کاهش یافتن مراکز، جایی که به مصرف کنندهها برای بازیافتپذیری محصولشان مبلغی پرداخت میشود، فراهم میکند.
تا این گستره یک سوال درباره این که آیا هر دو لازم است، وجود دارد.
چه وقت «بطری- اسکناس» معرفی شده بود؟؛ جدول بازیافت چندان شناخته شده نبود.
گسترش جدول بازیافت، منجر به طرح سؤالاتی درباره اینکه آیا بطری- اسکناس باید به مرور عرضه شده باشد، میشود.
چون مدل ما شامل هر دو نوع بازیافت است، قادر به اینکه این موضوع را مستقیماً مخاطب قرار دهیم هستیم.
اگرچه پرداخت به مصرف کننده ها برای بازیافت محصولاتشان هزینههایی دارد، که شاید مانع بازیافت برای آیتمهایی با ارزش پایین نظیر رصدنامه شود، ما میتوانی دو مورد سود را از پراداخت شناسایی کنیم.
اول، بیشتر محصولات بازیافت پذیر را میتوان در قیمتهای بالاتر در پایان عمر مفیدشان به بازیافت کننده فروخت و در آینده مصرف کنندهها مایل به پرداخت بیشتر درطول خریدهای اصلی خود خواهند بود.
این موضوع یک انگیزه برای تولید کنندهها ایجاد میکند تا محصولات قابل بازیافت تولید کنند.
دوم، پرداخت به مصرف کنندهها منجر به یک نرخ بازیافت بالاتر میشود.
به عنوان شناخت مدل ما، بعضی محصولات قابل بازیافت در واقع بازیافت نمیشوند.
به عنوان یک پیامد، سپرده پرداخت شده در چنین محصولی به مصرف کننده باز پرداخت نخواهد شد.
سپردههای بدون صاحب ممکن است توسط تولیدکنندگان حفظ شود یا توسط دولت مصرف شود یا بین آنها تقسیم شود.
و موضوع اغلب مورد نزاع واقع میشود.
نشان خواهیم داد برای اینکه بهینه مقید اجرا شود، تولید کنندهها باید سپردههای بدون صاحب را از دست بدهند.
دلیل این است که تولید کنندهها نیاز دارد مقداری جریمه برای تولید عالی مه در مدفنهای زباله تمام میشود.
در یک جهان ایدهآل این جریمه میتواند با دستمزدهای بحثبرانگیز به مصرف کندهها برای فروش ضایعات فراهم میشود، تداعی کننده «دسته بالایی» به تولید کنندهها توسط بازارهای تولید است.
اما بدلیل مفقود شدن قیمت در جدول بازیافت، حقالزحمه مصرف باید با معیار دیگری میزان شود- دادن انگیزه صحیح به مصرف کننده در مورد زمان بازیافت.
مدل در بخش بعدی طراحی شده است.
در بخش 3 ما یک تعادل با دستهبندی بدون نقص از قابلیت بازیافت توصیف کردهایم.
در بخش 4، یک بهینه مقید که میتواند با یک سلسله اوضاع سیاست به دست آید را نشان میدهیم- شامل یک گزینه که فقط مالیات و سوبسید لازم دارد.
به هر حال در این مدل نیاز به کارگیزی «سپرده-بازیافت» برای بازارهای بازیافت نیست.
دلیل اصلی و جواب ما به سومین سؤال سیاست از بعضی آیتمهای قال بازیافت و تمام شدنی در مدفنهای زباله پیروی میکندو در بخش 5 این دستهبندی معیوب به عنوان پدیده تعامل معرفی میکنیم و در بخش 6 اظهار نظرهای قطعی را ارائه میکنیم.
2- مدل توصیف بازیافت پذیری ما یک توصیف ساده و جامع را از بازیافتپذیری محصول میپذیریم.
درجهای که یک محصول بازیافتپذیر است توسط شاخص عددی P نشان داده شده است، که هزینه بازیافت محصول را تعیین میکند.
این رفتار بازیافتپذیری از Calcatt & walls پیروی میکند، اما این فرق دارد با چیزی که Fullerton & WU تعبیر نمودند بازیافتپذیری را به عنوان نسبتی از محصول که قابل بازیافت است.
اگر چه هر کدام از این تعبیرها به سختی برای تمام محصولات صحیح است، ما احساس میکنیم که روش هزینه برای بیشتر کالاها واقعبینانهتر است.
تقریبا هر محصولی به طور فنی قابل بازیافت است، اما بیشتر محصولات برای بازیافت گرانقیمت هستند و بیشتر تغییراتی که تولید کنندهها میتوانند ایجاد کنند که یک محصول به نسبت یک محصول بازیافت شده افزایش نیابد، اما ترجیحاً پایین آوردن هزینه محصول بهترین راه است و این تغییران گسترده هستند.
برای مثال هزینه بازیافت بستههای پلاستیک کمتر است.
در صورتی اگر آلودگی هایی که به آسانی از بستهبندیها جدا نمیشود اجتنابناپذیر باشد، اگر انواع پلاستیکهای ویژه اجتناب شده باشد و اگر روشهای ویژه تولید استفاده شود.
تولیدات الکترونیک میتوانند طوری طراحی شوند که به راحتی باز شوند؛ بر چسب زدن مناسب مواد میتواند بازیافت را سادهتر و ارزانتر کند، چنین قعالیتهای گستردهای در مدل ما مجاز شمرده شده است.
دید ما درباره بازیافتپذیری ما را به یک بدبینی درباره دورنماهایی برای مالیاتها و سوبسیدها روی تولید کنندهها هدایت میکند تا انگیزههای صحیح برای DFE را فراهم کند.
بازیافتپذیری اغلب برای طراحان سیاست در جهت اندازهگیری به طور پر معنی پیچیده است، بنابراین کاهشهای مالیات نمیتواند به درستی پاداشی را تولید کنندگان جهت بازیافتپذیری محصولاتشان بدهد.
اگر بازیافتپذیری فقط ثبتی از یک محصول که از مواد ویژه ترکیب شده است، باشد، به عنوان نویسندگان دیگر فرض شده است، این صورت طرح انگیزش «دسته بالایی» بیشتر امکانپذیر خواهد بود.
ما یک ورودی از مواد مرکب را فرض کردهایم.
در نتیجه بعضی افزایشها در بازیافتپذیری که از استفاده بیشتر محیط نتیجه میشود در مدل آشکار نخواهد بود.
در ضمیمه D ما یک کشش ارائه کردهایم که برای چندین نوع از ورودیهای مواد مجاز است.
به هر حال مدل با چندین ورودی به طور چشمگیزی پیچیده است بنابراین ما آن را در ضمیمه D ارائه کردهایم.