مقدمه : دستیابی به منابع قابل توجه نفت در طبقات پلیوسن زیرین که در منطقه آذربایجان شوروی سابق و قفقاز و باکو ( باد کوبه ) به Productive Series معروف بود در اواخر قرن 19 و سپس گسترش چشمگیر فعالیتهای اکتشافی در خشکی و فلات قاره دریای خزر (شبه جزیره آپشرون در غرب خزر میانه ) و سپس شبه جزیره کراسنوودسک ( ترکمن فعلی از جمهوری ترکمنستان ) – بطور یقین از پارامترهای مثبتی بودند که اکتشاف نفت در رسوبات مشابه موجود در سواحل جنوبی دریای خزر را توجیه نمایند – به همین دلیل ببرسی اکتشافی رسوبات چلکن Productive Series از دیر باز مورد علاقه دولت ایران بوده است و کارشناسان خارجی مقیم ایران نیز به این اهمیت و لذا هر از چند گاهی با توجه به شرایط مناسب روز ، حفاریهایی در سواحل خزر جنوبی کشورمان انجام داده اند : - شرکت تحقیقات فرانسه این شرکت در سالهای بین 1930- 1928 در ناحیه بین علمده تا دره نکاء ( شکل -1 ) دو چاه اکتشافی کم عمق در نزدیکی چشمه های نفتی (See Page ) ناحیه حفاری نمود .
چاه شماره 1 در نزدیکی (( نفت چال )) در 5/12 کیلومتری شرق بابلسر حفاری و در عمق 5/81 متری بدلایل نامعلوم حفر آن متوقف و متاسفانه اطلاعاتی از آن در دسترس نیست (شکل – 1 ).
چاه شماره 2 در مغرب دهکده دشت کلا در مسیر بابل – بابلسرو حدود 10 کیلومتری شرق – شمال شرق بابل قرار داشته و عمق نهایی آن 107 متر که باز هم طبق مراجع موجود (10) اطلاعاتی از آن در دست نیست ( - کشور آلمان توسط متخصصین آلمان در سالهای 39- 1938 دو چاه اکتشافی دیگر در سواحل خزر حفاری گردید : چاه شماره 1 خشت سر واقع در غرب محمود آباد به عمق 203 متر.
چاه شماره 2 خشت سر نیز در همان حوالی و به عمق 230 متر حفاری شد که هیچگونه اطلاع ثبت شده ای از این دو در دست نیست .
- اتحاد شوروی سابق کارشناسان روسی در زمان اشغال و اقامت خود در ایران بین سالهای 1942- 1941 به حفاری دو حلقه چاه اکتشافی در نواحی قائمشهر و بندر ترکمن اقدام نمودند : چاه شماره 2 در حوالی شرق بندر ترکمن که مطلقا هیچگونه اطلاعی از موقعیت دقیق این چاه و نیز اطلاعات حاصله از حلقه چاه مذکور در دسترس نمی باشد .
2- I چاههای اکتشافی حفاری شده توسط شرکت ملی نفت ایران : در بین سالهای 1970 – 1960 شرکت ملی نفت ایران راسا اقدام به بررسی های اکتشافی در دشت گرگان – منطقه مازندران و دشت گیلان ( ناحیه انزلی ) را نمود و در طی مدت فوق مجموعا 16 حلقه چاه خشکی در سواحل خزر حفاری نمود که از این تعداد 11 حلقه در دشت گرگان ، 3 حلقه در دشت مازندران و دو حلقه چاه در غازیان و شفا رود گیلان حفر شده ( شکل – 2 ) .
از میان آثار نفت و گاز اقتصادی در چاه گرگان 3 گزارش شده است (2) جدول شماره 1 .
آثار نفتی در این چاه از مغزه هایی که از اعماق 826 – 731 متری بدست آمده مشخص شد .
( رسوبات مربوط به آقچاگیل ) و بررسی آزمایشگاهی نیز وجود نفت را در آن تائید نموده است ( 10 و 2 ) بعلاوه در همین چاه به علت برخورد به گاز ( در عمق 2009 متری رسوبات چلکن ) – چاه دچار حریق گردیده و متاسفانه دستگاه حفاری (National 5 ) از بین رفته است .
در چاه جایگزین ( گرگان 3 الف در 300 متری چاه مذکور ) نیز به گاز و همراه – Condensate برخورد شده است که در آزمایشات اولیه قادر به تولید 5/7 میلیون پای مکعب در روز در فاصله 2038 – 2035 متری ( نشسته های چلکن ) بوده است ( 8 و 2 ) ( جدول شماره 2 ) .
در چاه شماره 1 قزل تپه در ناحیه گرگان نیز طی لایه آزمائی های متعددی که همراه با اسید شویی بعمل آمده است یک زون گازی در فواصل 4759 – 4366 متری مشخص گردیده که متاسفانه به علت مشکلات حفاری موفق به آزمایش آن نشده اند ولی با توجه به I .
F .
P.
تست شماره 1 انتظار 5/6 میلیون پای مکعب در روز – گاز از فاصله فوق ( رسوبات معادل شوریچه سن کرتاسه پائین ) داشته اند که البته بنا به توصیه مهندسی نفت در آنزمان ( سال 1346 ) مقرون به صرفه اقتصادی نبوده است لذا چاه برای همیشه متروکه اعلام گردیده بود .
( 2 ) ( جدول شماره 3 ) .
نتیجه و پیشنهاد : با توجه به مطالب گفته شده در این چکیده و نیز مراجعه به گزارشات تکمیلی چاههای 16 گانه حفاری شده خشکی ( سواحل خزر ) پیشنهاد میگردد که از منتهی الیه شرق خزر به منتهی الیه غرب خزر یعنی از دشت گرگان و گنبد کابوس تا شفارود گیلان بررسی ها و عملیات ذیل صورت پذیرد : الف – دشت گرگان به ترتیب اولویت : حفاری جدید یک حلقه چاه به عمق نهایی 3500 متر در فاصله 200 متری گرگان 3 و 100 متری گرگان 3 – الف .
هدف : تولید گاز و یا نفت از نهشته های چلکن و سپس ( احتمالا ) کرتاسه ( شکل – 3 ) لوله های جداری : Or 2250 m .
20,70m / 13 3/8 ,650 m / 95/8 , 2150 m / 7 , 2450 m /5 L .
2110 m T.D.
نوع گل : روغنی ( Oil base mud ) تبصره : پیشنهاد Work over و یا deepening چاه قبلی ( گرگان 3 الف ) داده نمیشود زیرا در طول سالیان دراز ( حدود 35 سال ) قطعا لوله های جداری در اثر فرسودگی های شیمیایی و فیزیکی عمر مفید خود را از دست داده اند .
حفاری جدید یک حلقه چاه به عمق نهائی 5000 متر در فاصله تقریبی 150 متری چاه شماره یک قزل تپه ( با کنترل کامل انحراف چاه در هنگام حفاری ) هدف : ارزیابی و انجام تست فواصل تقریبی 4759 – 4366 متری مربوط به رسوبات کرتاسه زیرین ( که در چاه مذکور بعلت مشکلات حفاری موفق بانجام آن نشده بودند .
3450 2200/5 L .
/ 8,800M .
/95/8,2400 M.
/7 L .
- 20, 190 M./ 13 3 T.D.
3550 - نوع گل : روغنی ( Oil base mud ) ب – دشت ساحلی مازندران به ترتیب الویت : حفاری جدید یک حله چاه به عمق نهایی حداقل 2500 متر در فاصله 200 متری چاه حفاری شده ملزندران شماره یک .
هدف : رسیدن به راس رسوبات چلکن و حداقل حفاری 1000 متراز رسوبات این مقطع و آزمایش تولیدی آن .
زیرا در چاه مازندران یک به علت کم ظرفیتی دستگاه حفاری به رسوبات تولیدی ( چلکن ) برخورد نشده است ضمن اینکه طبق شواهد موجود ( ) آثار و گاز نفت هم در اعماق 1201 متری هم مشاهده گردیده است .
لوله های جداری : 20.250M.
/ 13 3/8, 45M.
/ 95/8 .
1800 M.
/7, L.T.D نوع گل : روغنی ( Oil base mud ) حفاری جدید یک حلقه چاه به عمق نهایی 2500 متر در فاصله 150 متری چاه حفاری مازندران شماره 3.
هدف : آزمایش کامل مقطع کرتاسه ( زیرا وضعیت چاه در سال 1340 تعلیقی اعلام شده و توصیه به Work over آن گردیده است ) ( 2 ) و به عقیده اینجانب احتمال رسیدن به رسوبات ژوراسیک هم در این منطقه می رود که به هر حال تست و تولیدی مقطع کامل کرتاسه و شناسایی چینه شناسی حاصله از حفاری مجدد بسیار مفید است .
/7, L.T.D نوع گل : روغنی ( Oil base mud ) نوع گل : روغنی ( Oil base mud ) تبصره : پیشنهاد Work over و یا deepening چاه قبلی ( گرگان 3 الف ) داده نمیشود زیرا در طول سالیان دراز ( حدود 35 سال ) قطعا لوله های جداری در اثر فرسودگی های شیمیایی و فیزیکی عمر مفید خود را از دست داده اند .
/7, L.T.D نوع گل : روغنی ( Oil base mud ) ج – دشت ساحلی گیلان به ترتیب الویت : 1- PV – حفاری جدید و عمیق یک حلقه چاه به عمق نهایی حداقل 2500 متر در فاصله 2000 متری چاه انزلی شماره یک که قریب 30 سال قبل حفاری شده و بعلت کم بودن ظرفیت دستگاه حفاری ( Rig Frank ) جبرا حفاری در عمق نهایی 1567 متری مقطع و این در حالی بوده است که به هدف نهایی که همانا رسوبات چلکن بوده است نرسیده اند .
هدف : آزمایش و تولید گاز یا نفت از طبقات چلکن لوله های جداری : 20.250M.
/7, L.T.D نوع گل : روغنی ( Oil base mud ) 1- S.R - همان مشخصات فوق برای حفاری یک حلقه چاه جدید در فاصله 200 متری چاه شفا رود شماره یک ( واقع در جاده انزلی – آستارا ) و جنب سواحل خزر پیشنهاد می گردد ولی توصیه اکید بر این است که قبل از حفاری چاه اخیرا حتما عملیات لرزه نگاری جدید انجام گردد زیرا طبق مراجع موجود ( گزارش تکمیلی چاه شماره یک اکتشافی شفارود ) گویا این چاه بر دامنه سنکینال !
حفاری شده است و راس طبقات چلکن هم در این چاه مشکوک انتخاب گردیده است .
و پیشنهاد میگردد در خلال حفاری چاههای منتخب در این گزارش حتما نمونه های حفاری شده برای آزمایشات ژئوفیزیکی ( تشخیص سنگ منشاء و نهایتا جهت مهاجرت هیدروکربور در سواحل خزر ) به پژوهشگاه صنعت نفت ارسال و قدم به قدم با نتایج نظرات کارشناسان و تلفیق داده های حفاری زمین شناسی و مهندسی نفت – چاههای Development , Deliniation بعدی حوضه ساحلی خزر تعیین و انگاه حفاری شوند .
همانطور که در گزارش اعلام شد انتخاب گل روغنی سبب میشود که ضمن جلوگیری از جذب آب به توسط فواصل طولانی رس ضخیم لایه در چاهها ی سواحل خزر ، ما را بی نیاز از انتخاب گل بسیا رسنگین – جهت جلوگیری از تنگ شدن چاه – نماید و این انتخاب صحیح و فشار Over balance مناسب باعث میشود که از صدمه زدن به سازند یا Formation damage - بمانند تجارب تلخ چاههای دریایی خزر – جلوگیری نمائیم .
بسمه تعالی زمین شناسی سطح الارضی چاه مازندران : حدود 700 متر : طبقات اقچاگیل ( پلیوسن بالایی ) شامل ماسه و مارن با اینترکالیشن کنگلومرا که فسیل های شاخص Potamides , Mactera , Cardium دیده میشود .
700 - 400 متر : سری قاره ای ( پلیوسن میانی - زیرین ) شامل کنگلومرا که به سمت شرق ( تالار تجن ) ضخامت به 1500 متر میرسد و به سمت شرق گلندرود ضخامت آن کاهش می یابد و اغلب ناپدید میگردد .
450 – 170 متر : طبقات سارماسین و لایه های Pholas که به ضخامت چند صد متر در ناحیه ، تجن – تالار گلندرود دیده میشود .
100 متر : طبقات Spaniodontella دارد .
30 – 15 متر : ماسه سنگ خاکستری و کنگلومرا با مارن قرمز مربوط به Vindo – bonian مطابقت دارد .
130 – 120 متر : مارن خاکستری و رس که با مارن های نواری و باندی Vindo – bonian در ناحیه تالار تجن که در بالای دگرشیبی کرتاسه قرار دارد مطابقت دارد .
در سواحل جنوبی خزر آشکوب های جوان تر از آپشرون ( باکو – خزر – خوالیشکین ) بخوبی در رسوبات سطحی توسعه ندارد ولی در کوژهای همجوار خزر این رسوبات بخوبی رخنمون دارند مخصوصا در جمهوری آذربایجان ( باکو ) که آقای Goluobyanikow واحدهای ذیل را ارائه می دهد : 9 متر : رس و رسوبات داخلی Recent 66 متر : رسوبات قسمت بالائی و میانی کواترنر قدیمی ( آرلوکاسپین ) خزر قدیم 60 متر : رسوبات قسمت پائینی کواترنر قدیمی ( آشکوب باکو ) 600 متر : اشکوب آپشرون ( رسوبات دریایی قاعده کواترنری ) که به 3 بخش ( بالایی – میانی – پائینی ) تقسیم می گردد .
60 – 40 متر : آشکوب آقچه گیل .
1374 – 1106 متر : سری Productive ( پلیوسن میانی – زیرین ) عموما ماسه که بالای رسوبات دریایی پونین سارماسین قرار دارد .
2- 1 تاریخچه چاههای حفاری شده : در سال 31/1930 گروه پژوهشگران فرانسوی دو چاه کم عمق در دشت ساحلی مازندران در منطقه ، نفت چاه 5/12 کیلومتری شرق بابلسر و دیگری در Daste – Kola در تالار 10 کیلومتری شرق تا شمال شرق بابل حفاری نموده که عمق اولی 61/35 متر است دومی به عمق 2/107 متر می باشد .
هر دو چاه در رسوبات پر فسیل خزر قدیمی حفاری گردیدند .
اما آشکوب با کو نرسیدند .
بعد از آن در سال 1936 دولت ایران دو چاه به عمق 203 و 230 متر در 500 متری جنوب چاه M- 1 فعلی حفر نمود که لیتولوژی آن شامل رس ابی تا سبز زیتونی با ماسه و گراول بصورت متناوب و یک لایه ، ولکانیک خاکستری آتشفشانی ( توف ) در عمق 135 متری در کف چاه عمق 220 تا 230 متر یک لایه ماسه ای دارای گاز سولفوره با فشار 35 atm میباشد دیده شد .
سپس بعد از جنگ جهانی دوم چاه توسط روسها جفر گردید که یکی از آن در محور طاقدیس هفت تن جنوب قائمشهر و دو تای آن نزدیک بندرترکمن حفر شده است .
3- 1 موقعیت چاه : M – 1 در 4/6 کیلومتری غرب محمود آباد در غرب پل رودخانه Kheshtesar و جنوب جاده در فاصله 250 متری از ساحل با ارتفاع 24/5 متر نسبت به ساحل حفر گردید .
عمق چاه : عمق چاه 00/1201 متر نسبت به سطح دریای خزر میباشد .
2- چینه شناسی رسوبات چاه مازندران 1 : مجموع سکانس رسوبات چاه مازندران 1 به 8 بخش سنگی تقسیم میگردد که شامل موترد ذیل می باشد : بخش 1 ) ( 95-74/2 ) 92 متر لیتولوژی آن شامل ماسه ریز دانه تا متوسط دانه سبز تا خاکستری رنگ که بطور پیوسته به ماسه ، درشت دانه و گراول تبدیل میشود .
که دارای اینترکالیشن رس نرم سبز و آبی متمایل به سبز میباشد در قسمت میانی آثار مواد آلی تورب مانند و رس خاکستری – قهوه ای خاکی همراه با فسیل Cardiumedule دیده میشود .
رس خاکی بمقدار کم و بیش حاوی مواد آلی گربنیزه گردیده است و همراه با آثار گیاهی است .
فون های موجود شامل : دو کفه ای های گونه ( D.Trigonoides ) و جنس Monodacna و Adacna میباشد البته Dreissensids بمقدار فراوان دیده میشیود و گاستروپداهای Micromel ania و Clessiniola و Neritina دیده میشود و در رسوبات رسیخاکی بخش زیرین گاستروپداهای خشکی یا آب شیرین از نوع Planorbis , Helix دیده میشود .
سن یخش 1 آرلوکاسپینبالایی ( قسمت بالایی خزر قدیم ) بخش 2 ) ( 95 – 225 متر ) ضخامت 130 متر لیتولوژی آن شامل : رس سبز زیتونی کم و بیش سیلتی کالیشن فراوان از ماسه آرژیلی دانه ریز بخصوص در قسمت بالایی و لایه های الیتی جدا از هم که 30 تا 40 متر در زیر راس بخش 2 دیده میشود .
فونا شامل : Monodacna , D.Trigonoides , Didacna , Dreissenia , Pratrignoides و گاسستروپدای می باشد .
سن بخش 2 آرلوکاپیسن ( قسمت بالایی خزر قدیم ) بخش 3 ) ( 255 – 225 متر ) ضخامت 30 متر لیتولوژی آن شامل : ماسه کوربی کولا دار سبز تیره – خاکستری در قسمت بالائی درشت دانه تا کنگلومرائی و در قسمت پائینی ماسه ریزدانه آرژیلی با پیوستگی رسوبی تا بخش 4 در راس بخش آثار نفت و گاز دیده میشود و از نوع آب شیرین ( Freshwater ) فونا شامل : درصد فراوانی از گونه های جنس Corbicula در کنار Didacna گونه D.Praetriogonoides و Dreissensia, Monodacna گاستروپدا با سن پلیمسترن میباشد .
بخش 4 ) ( 289 – 255 متر ) ضخامت 34 متر لیتولوژی آن شامل : رس و سیلت آبی تا سبزرنگ است .
فونا آن شامل Dreissensia , Didacna که در آن کمیاب شده است و گاستروپدا و مقداری مواد گیاهی از نوع چوب کربنیزه شده دیده میشود .
بخش 5 ) ( 404 – 289 متر ) ضخامت 115 متر ماسه توسط درشت دانه سبز تیره تا خاکستری با لایه های از ماسه دانه ریز و رس مارنی ماسه ای ریز دانه سیلتی شامل یک لایه نازک سفید تا خاکستری رس که 30 متر بالای قاعده قرار دارد .
ماسه ها دارای درصد زیادی Biotit ( بیوتیت ) می باشند و در قاعده رسوبات ماسه ای درشت دانه سیاه رنگ دیده میشود .
فونای آن از نوع آب شورو شامل : گاستروپداهای کوچک Micromel ania بخصوص دو کفه ای های Didacna و گونه D.Praetriogonoides و Monodacna و Dreissensia و Ostracod که سن این بخش را خزر قدیم آرلوکاسپین تعیین می کنند .
بخش 6 ) ( 870 – 404 متر ) ضخامت 466 متر لیتولوژی آن شامل : رس مارنی و کمی سیلتی نرم سبز زیتونی رنگ که بتدریج به شیل رسی سبز تیره و مارن سبز روشن تبدیل میگردد .
در قسمت قاعده ، بخش رسی شیلی با دانه های سیاه رنگ ذغال همراه است و دانه های پیریت هم دیده میشود .
( محیط احیاء ) فونا شامل : استراکودها و گاستروپداهای کوچک – Didacna و بطور کمیاب و اشکال نزدیک به گونه و ( D .Catillus , D.
Rudis ) و در راس D.Praetriogonoidesو Dreissensia که سن این بخش را آشکوب باکو و در بخش بالایی تا قسمت پائینی خزر قدیم تعیین می کند .
بخش 7 ) ( 1058 – 870 متر ) ضخامت 188 متر لیتولوژی آن شامل : رسو شیل مارنی متورق برنگ سبز تیره و در بالا اغلب سیاه رنگ که بتدریج به توده های رسی نرم و شیلی سبز زیتونی تغییر می کند .
قسمت پائین تر از 60 متر شامل درصد زیادی از مواد آواری دانه ریز شیل ماسه ای تا سیلتی همراه با اینترکالیشن نازک با سیلت و ماسه و شیل ذغال دار – در Base یک لایه ، ضخیم به ضخامت 8 متراز گراول درشت دانه و ماسه سنگ دیده میشود .
آب شور است .
فونا شامل : استراکودها بمیزان کم و گاستروپداهای کوچک و Didacna بطور کمیاب با شکل نزدیک به D .Catillus , D.
Rudis میباشد .
بر اساس تطابق لیتواستراتیگرافی با طبقات آقچه گیلین در نواحی روسیه تطابق دارد ، از لحاظ فسیلی کمیاب است .
بخش 8 ) ( 1201 – 1058 متر ) ضخامت 142 متر لیتولوژی شامل شیل مارنی توده های سبز زیتونی که دارای لایه های نازک سیلت خاکستری تا ماسه دانه ریز و مارن زرد رنگ می باشد .
وافق های دیگر آن شامل شیل همراه با ذرت سیاه رنگ ذغالی است و لایه های نازک خاکستری آتشفشانی در اعماق 25 – 30 – 100 متر زیر راس بخش 8 دیده میشود و در عمق 21 تا 25 متری در زیر راس سیلت استون و در عمق 46 و 59 زیر راس ماسه سنگ دیده میشود .
آب شور دارای دارای مقداری گاز است .
فونا شامل : استراکودها و گاستروپدا در حد کم و Didacna و Dreissensia و Monodacna و گونه Intermedia و گونه M.catilloides بنابر این سن آن مربوط به آشکوب آپشرون میباشد .
ضخامت کلی رسوبات در مقطع چاه مازندران I برابر با 1197 متر میباشد .
سن تشکیلات بر اساس داده های Bogachew بر روی فون های Didacnidae و Mondacnidae انجام گرفته است .
خلاصه و نتیجه گیری چاه مازندران I به عمق 1197 متر در لایه های رلیتوسن میباشد که به 8 بخش لیتولوژی تقسیم گردید .
5 بخش بالایی به ضخامت 400 متر تشکیل یافته که لیتولوژی آن شامل تناوب ماسه با مقداری گراول و رس میباشد و مربوط به آشکوب گاسپین قدیم میباشد .
بخش 6 و 7 با ضخامت 654 متر شامل رس سبز با یک لایه ، ضخیم از گراول در قاعده میباشد ، که مربوط به آشکوب باکو و در راس با پیوستگی رسوبی با رسوبات خزر قدیم میباشد .
بخش 8 که تا قاعده 42 متر ضخامت دارد از شیل مارنی – آرژیلی سبز رنگ با اینتر کالیشن نازک از ماسه و خاکستر آتشفشانی تشکیل یافته که مربوط به آشکوب آپشرونین میباشد .
در قاعده بخش 7 زون گراولی و وزن ماسه ای بخش 5 دارای آب شور است .
ماسه های بخش 3 ( ماسه های کوربی کولا دار ) و بخش بالایی I دارای آب شیرین می باشد که در این قسمت آثار گاز متان و نفت و در عمق 225 متری دیده میشود .
تحلیل چینه شناسی رسوبات چاه مازندران I بطور کلی از قاعده بسمت بالا تا سطح رسوبات را مورد ارزیابی قرار می دهیم : در قاعده آشکوب آپشرون در عمق 1201 متری دریای خزر دارای عمق کم بوده ( رسوبات ماسه سنگی که بدلیل ورود مواد گیاهی از خارج حوضه بداخل دریا و انباشت و تراکم آنها مقداری گاز ایجاد گردیده است .
پس از آن دریا حالت آرام تری بخود گرفته و عمق آن کمی بیشتر شده ( سیلت استون تا حدی که در قسمت های فوقانی این آشکوب دریا بسیار عمیق تر گردیده و رسوبات شیل مارنی سیلت و مارن آهکی را ته نشین کرده است و البته وجود دانه های سیاه رنگ کربن در داخل شیل ها نیز دلیل مهمی در افزایش عمق آب می باشد .
البته در این زمان آتشفشانی دماوند 3 بار فعالیت را از خود بصورت دوره ای نشان داده است که خاکستر های آن در عمق 25 و 30 و 100 متری دیده میشود .
در گذر به بخش 7 دریا متحول گشته و دوباره عمق آن کاهش می یابد و انرژی حوضه افزایش یافته و رسوبات آواری به ضخامت 8 متر را که شامل گراول و ماسه میباشد ته نشین می کند و پس از آن دوباره عمق حوضه افزایش یافته و انرژی حوضه کم تر میشود و به ترتیب رسوبات ماسه ، سیلت و شیلی را به جای گذاشته است که تناوب این رسوبات نشان دهنده تغییرات جزئی عمق می باشد و در بالای بخش دریا حالت عمیق تری بخود گرفته و در صد مواد کربناته افزایش یافته و دریا آرامش دارد و رسوبات شیلی سیاه رنگ را ته نشین کرده است .
بدلیل کمبود اکسیژن در لایه های عمیق آب وجود جانوران کاهش یافته و تنوع فسیلی پائین است در قاعده بخشی ، رسوبات سیاه رنگ با دانه های پیریت که موید عمق زیاد دریا می باشد ته نشین میگردد و پس از عمق آن حوضه کمی کاسته شده و بدلیل افزایش درصد کربنات کلسیم رسوبات مارنی و مارن رسی ته نشین می گردد و بدلیل افزایش غلظت کربنات درصد فسیل ها در زون بالایی بیشتر گشته است .
در قاعده بخش 5 عمق دریا کاهش یافته و انرژی حوضه بیشترشده بنابر این رسوبات درشت دانه ، ماسه ته نشین میگردد و بدلیل وجود مواد آلی برنگ تیره میباشد .
سپس دوباره دریا حالت باثبات تری بخود گرفته و ماسه های بیوتیت دار که از فرمایش سنگهای آذرین حاصل شده اند را ته نشین می کتد و دریا باز حالت آرام تر بخود گرفته و عمق بیشتر شده و رسوبات رسی بنتونیت ته نشین می گردد ، دوباره عمق کمی کاهش یافته و رسوبات سیلتی - ماسه ای ته نشین و در انتها کاهش عمق حوضه بیشتر شده و رسوبات ماسه ای متوسط تا دانه های درشت ته نشین می گردد .
در بخش 4 در یا حالت متعادل تر بخود گرفته و عمق کمی افزایش یافته بنابر این رس و سیلت ته نشین میگردد و در قاعده بخش 3 عمق حوضه هنوز زیاد است و رسوبات آرژیلی ته نشین میگردد و بدلیل تراکم مواد آلی مواد هیدروکربور تشکیل میگردد و در راس این بخش دوباره از عمق حوضه کاسته شده و دریا پر انرژی گشته و رسوبات درشت دانه و کنگلومرایی ته نشین میشود که بدلیل وفور مواد غذایی دارای جانوران بی شماری است .
در قاعده بخش 2 کاهش عمق حوضه بمیزان خیلی زیاد دیده میشود و دریا حالت پرونده بخود گرفته است و رسوبات ائولیتی ته نشین میگردد و در قسمت بالایی دوباره عمق حوضه بیشتر شده و رسوبات ماسه ای آرژیلی دانه ریز همراه با سیلت و رس ته نشین می گردد و در قاعده بخش 1 دریا هنوز عمق زیاد را حفظ کرده است و درصد مواد الی کمتر شده و رسوبات رس خاکی را ته نشین می کند و در قسمت میانی در اثرتجمع مواد آلی رسوبات رسی تورب مانند تشکیل میگردد که نشانه افزایش عمق است و در انتها عمق حوضه کم شده و دریا حالت پرونده بخود گرفته و ابتدر رسوبات ماسه ای – سلتی و بعد گراولی را ته نشین می سازد و در حال حاضر عمق کمی بیشتر شده و رسوبات از نوع ماسه ای دانه ریز است .
بنابر این همانطور که ملاحظه می گردد ریتم نوسانات دریا از قاعده آپشرون تا حال حاضر یک ریتم پریودیک میباشد و می توانند در اثرعوامل دوره ای تغییر یابد .
بطور کلی در دفعات متعدد در حال پیشروی و پسروی بوده است .
وجود زون آب شیرین در لایه های ماسه ای بخش 1 و بخش 3 نشان دهند افزایش میزان ورودی آب شیرین به طرف دریای خزر و بالا بودن میزان بارندگی و دبی رودخانه ها است زون آب شور موجود در بخش 5 و 7 نشانه ، ارتباط دریای خزر در این زمان خاص با حوضه های مجاور خود می باشد که سبب بالا رفتن درصد شوری آب دریا گشته است و حتی تغییر شرایط اکولوژیک سبب به هم خوردن تنوع جانوری شده و گونه های مهاجر در لابلای گونه های بومی در رسوبات قابل مشاهده می باشند .
بنابر این همانطور که ملاحظه می گردد دریای خزر که بعد از آشکوب چلکن بصورت یک دریای بسته در آمده و عمق آن در آشکوب آپشرون افزایش یافته مجددا در آشکوب باکو دراثر بالا آمدن سطح آب دریا با دریاهای مجاور خود یعنی دریای سیاه ، مرمر ، آزوف مدیترانه ارتباط برقرار کرده و مجددا پس از قطع مجددا این ارتباط در آشکوب کاسپین زیرین تا خوالیسیکن دوباره با حوضه های مجاور ارتباط یافته است .
بسمه تعالی مشروح چاههای حفاری شده در سواحل خزر ( توسط شرکت ملی نفت ایران ) الف ) دشت مازندران : در این دشت مجموعا سه حلقه چاه اکتشافی از سال 1336 تا 1340 از محمود آباد تا شمال شهرستان ساری حفاری گردیده که وضعیت آنها بشرح ذیل است : چاه مازندران شماره 1 (M – 1 ) : محل : در 5/6 کیلومتری غرب برجستگی ژئوفیزیکی محمود آباد (Mahmood abad ) در نزدیک گسل غرب محمود آباد و مجاور با چشمه نفتی خشت سر با مختصات : شروع حفاری در سال 1336 عمق نهایی 1201 متر در رسوبات آپشرون ( به سن قاعده کواترنری ) آثار هیدروکربور در حین حفاری : گاز در شروع ماسه های ( اعماق سطحی ) آثار هیدروکربور در حین حفاری : گاز( احتمالا متان ) در ماسه های آشکوب آپشرون D.S.T.
: عدم موفقیت برای انجام فاصله 1117 – 1104 متری ( بدلایل حفاری ) متروک چاه مازندران شماره 2 (M – 2 ) : محل : در حدود 5/9 کیلومتری جنوب محمود آباد – در شرق جاده محمود آباد به آمل شروع حفاری در سال 1336 عمق نهایی 5/1857 متر در رسوبات چلکن ( به سن پلیوسن زیرین – میانی ) زمین شناسی : از 1484 متری احتمالا شروع رسوبات قاره ای ( چلکن ) D.S.T : فقط جریان ۀب شیرین تا عمق 237 متری و آب نمک از 358 تا 1042 متری و نتیجه نهایی مایوس کننده و متروک دائم چاه مازندران شماره 3 (M – 3 ) : محل : در اطراف برجستگی ژئوفیزیکی نکاء (Neka gravity high ) در 2 کیلومتری شمال پلاژ فرح آباد سابق ( پلاژ شهرداری فعلی ) ، و در زمان حفاری (1340 ) در حدود 400 متری خط ساحلی دریای خزر قرار داشته بود .
شروع حفاری سال 1340 عمق نهایی 1444 متر ( در داخل آهکهای زیر دگرشیبی بین ترسیر و کرتاسه ) .
آثار گاز در فاصله 1168 متری در حین حفاری گزارش شده است ولی نمودارهای الکتریکی و رادیواکتیو چاه ، چیزی نشان نداده است .
D.S.T : به پیشنهاد مهندسی نفت انجام نگردیده است ( بدلیل فوق ) و چاه سیمان پلاگ گردیده و در وضعیت تعلق ، رها گردیده است .
نتیجه : به پیشنهاد کارشناسان وقت (1340 ) Work over داده شده است .
بنظر اینجانب نیز در بخش اول به این گزارش لطفا توجه شود .
در این دشت مجموعا 5 حلقه چاه حفاری شده است .
خصوصیات دشت : افزایش سکانس رسوبی ترسیر – کواترنری از شرق (1234متر ) به غرب( 4267 متر ) که قاعده توالی ترسیر در غرب دشت شیب دار است و بیانگر یک فرونشینی (subcidence ) مداوم و رسوبگذاری این دشت در خلال دوره های نئوژن و کواترنر میباشد .