دانلود تحقیق نقش آموزه های دینی در تربیت

Word 221 KB 32529 59
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده این مقاله، پس از تعریف اصل و بیان ضرورت آن در مباحث تعلیم و تربیت، به ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى مى‏پردازد، و سپس اصولى از قبیل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربى‏محورى، زندگى محورى، فردمحورى، عمل‏گرایى، اخلاق‏مدارى، سعى‏محورى، اعتدال‏گرایى، محبت‏محورى، نظارت‏مدارى، خوف و رجا، مرگ‏اندیشى، آخرت‏اندیشى و آرمان‏گرایى را مورد بررسى قرار مى‏دهد و در پایان به دس دین اسلام اهمیت فوق‌العاده‌ برای تربیت فرزندان قائل شده است پیشوایان دینی ما در قالب روایات متعددی به ضرورت و اهمیت تربیت فرزندان اشاره نموده‌اند و تأکید فراوان بر آن دارند.

    این مقاله به نقش آموزه‌های دینی در تربیت فرزندان در سه مرحله می‌پردازد، در مرحله اول به مقدمه و مفهوم دین و تربیت، قبل از تولد مثل دقت د ر انتخاب همسر و شرایط آن، مباشرت و دوران بارداری بررسی شده است.

    مرحله دوم: بعد از تولد و دوران طفولیت مانند نقش شیر مادر در تربیت فرزند، دین اسلام و شیر مادر، خواندن اذان و اقامه در گوش کودک، کام برداشتن، نام‌گذاری، عقیقه و ختنه را مورد بررسی قرار دادیم.

    مرحله سوم: توجه به نیازهای اساسی و عاطفی کودکان و نوجوانان همانند ابزار محبت، امنیت خاطر، تحسین کارهای آنان، بها دادن به آنها و ورزش، آموزش قرآن، نماز، روزه، احکام واحادیث وحکمت و در آخر نیز به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری عناوین و محتوای مطالب فوق پرداخته‌ایم.ت‏آوردهاى تربیتى این اصول مى‏پردازد.

    واژه‏هاى کلیدى: اصول تربیتى، تعلیم و تربیت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسان‏شناسى.

    مقدمه وجود اصول و قواعد کلّى در مناسبات انسانى و مرجعیت آن براى تفسیر رفتارها آن‏چنان آشکار است که غالباً نیازى به بیان تشریحى آن وجود ندارد.

    بدیهى است که هیچ کنش و واکنش انسانى نمى‏تواند در خلأ و بدون ضابطه‏اى مشخص آغاز، و بى‏هدف پایان پذیرد.

    رفتارهاى یکسان زیادى مى‏توان یافت که خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مى‏شوند و احتمالاً نتایج مختلفى نیز به بار مى‏آورند.

    امر تربیت که یکى از زمینه‏هاى مهم در مناسبات انسانى است نیز از این قاعده مستثنا نیست.

    نحله‏ها و مکاتب تربیتى هیچ‏گاه خود را فارغ از چارچوب‏هاى بنیادین و اصول نظرى معرفى نمى‏کنند.

    حتى مکتب‏هایى چون رفتارگرایى، که بر رفتار تأکید مى‏کنند و اهداف کلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقیق نمى‏دانند، نیز هرگز ادعایى در شکستن حصر قواعد و اصول کلى حاکم بر رفتار را ندارند؛ چرا که پذیرش همین قواعد و اصول کلى سبب امتیاز و تشخیص مکاتب تربیتى و جدایى آنها از یکدیگر مى‏شود.

    آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است.

    انتخاب هدفهاى تربیتى ریشه در نوع انسان‏شناسى مختلف دارد و هدفها، تعیین‏کننده نوع روشهاى تربیتى‏اند.

    بنابراین، مى‏توان هماهنگى اصول را با مبانى انسان‏شناسى از طریق هدف و غایت‏شناسى کاملاً توجیه کرد.

    به بیانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است که همواره از زوایاى درک موقعیت انسان در جهان بر اساس رویکردهاى گوناگون به او و جهان دریافت شده است.

    با توجه به آنچه بیان شد، حداقل مفاهیمى که در دستور کار هر مکتب تربیتى قرار مى‏گیرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش.

    شناخت مفاهیم مزبور و درک نحوه ارتباط آنها نسبت به یکدیگر و کارکرد متمایز هر یک در زمینه‏ى تربیت، ما را به ساخت چارچوب یا نظام تربیتىِ مشخص رهنمون مى‏سازد؛ چارچوبى که فرایند تربیت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخص‏هاى آن، نایل مى‏شود.

    شخصیت فرزندان از همان دوره کودکی و خردسالی تکوین می‌‌یابد و ابزارها و شیوه‌های گوناگونی در جهت تربیت فرزند از نظر شخصیت پدر و مادر و اطرافیان شیر مادر، لقمه و...

    در علوم تربیتی و به خصوص در روایات و متون دینی وجود دارد و از آنجایی که موضوع دین رفتارهای اختیاری و ارادی افراد بشر می‌‌باشد بنابراین راهکارهای تربیتی رفتاری و کنترل رفتار افراد نیز جزء حوزه مباحث دینی به حساب می‌‌آید و به عبارتی موضوع دین هدایت و مهار رفتار و اعمال انسانها در چارچوب دین می‌باشد و از این رو قلمرود دین هدایت، تربیت و تنظیم رفتار کودکان را نیز در بر می‌‌گیرد زیرا که تمام احکام دینی مبتنی بر مصالح و مفاسد است و هر یک از دستورات دین و تکالیف شرعی همانند واجبات و محرمات دارای آثار تربیتی است، که ما در این نوشتار سعی کردیم مطالب را پیرامون نقش دین در تربیت فرزندان ارائه بدهیم.

    تربیت‌ مفهومی‌ است‌ بی‌ پایان‌ و بی‌کرانه‌ که‌ تمامی‌ شئونات‌ حیات‌ انسانی‌ را در بر می‌گیردو همین‌ بی‌ کرانگی‌ و بی‌ نهایتی‌ در مفهوم‌ تربیت‌، موجب‌ اشکال‌ و مانعی‌ بزرگ‌ در تدوین‌ نظام‌تربیتی‌ است‌.

    زیرا نه‌ در محصوره‌ زمان‌ محدود میشود و نه‌ در محصوره‌ مکان‌.

    نه‌ در محدوده‌ خانه‌می‌گنجد و نه‌ در محدوده‌ مدرسه‌.

    فراتر از محیط‌، وسیع‌تر از عالم‌ و عمیقتر از اعمال‌ و بواطن‌سرشت‌ انسانی‌ است‌.

    هر کجا که‌ انسان‌ می‌تواند در درون‌ خود یا در عالم‌ بیرون‌، در ملکوت‌ یا در ناسوت‌ سراغ‌بگیرد و سربکشد، در آنجا انسان‌ از حضور تربیت‌ در رفتار خود ناگزیر است‌ و تجلی‌ تربیت‌ دررفتار اوست‌ که‌ زمینه‌ دستیابی‌ انسان‌ را به‌ تمامی‌ ابعاد هستی‌ و اعماق‌ آن‌ فراهم‌ می‌نماید.

    تربیت‌ ریشه‌ در هزاران‌ نسل‌ قبل‌ از تولد هر انسان‌ دارد و سایه‌ تاثیر آن‌ بر هزاران‌ نسل‌ بعد ازمرگ‌ انسان‌ نیز ادامه‌ خواهد داشت‌.

    چگونگی‌ تربیت‌ در اعتقادات‌، در سیاست‌، در اقتصاد، در جنگ‌، در صلح‌، در هنر، درادبیات‌، در علوم‌ و در روابط‌ انسانها، در جامعه‌ و در رشد و تعالی‌ انسانها، در تکنولوژی‌، درمدیریت‌ تأثیر مستقیم‌ دارد و نیز عدم‌ تربیت‌ اسلامی‌ در سقوط‌ انسانها و جوامع‌ انسانی‌ نقش‌تعیین‌ کننده‌ دارد.

    تربیت‌ بر خصوصی‌ترین‌ حالات‌ و درونی‌ترین‌ خاطرات‌ انسانی‌ ناظر است‌ ومتقابلا تمامی‌ عناوین‌ فوق‌ در تشکل‌ و شاکله‌ تربیت‌ سهم‌ دارند.

    پیچیدگی‌ تربیت‌ آن‌ چنان‌ است‌ که‌ نه‌ تنها به‌ صدها و هزاران‌ عوامل‌ و بیشتر از آن‌ بستگی‌دارد، بلکه‌ در یک‌ تعمق‌ بیشتر ملاحظه‌ می‌شود که‌ آنچه‌ که‌ در هستی‌ نقش‌ دارد، در تربیت‌ نیزنقش‌ دارد و حتی‌ آنچه‌ که‌ در هستی‌ وجود دارد در تربیت‌ نقش‌ دارد تا آنجا که‌ ممکن‌ است‌ تنهایک‌ نگاه‌ به‌ آسمان‌ نقش‌ تعیین‌ کننده‌ای‌ در تربیت‌ و سرنوشت‌ یک‌ انسان‌ داشته‌ باشد.

    این‌ بی‌ کرانگی‌ و این‌ گسترش‌ و این‌ بی‌ نهایتی‌ در مفهوم‌ تربیت‌ موجب‌ گشته‌ است‌ که‌بسیاری‌ از کارشناسان‌ و دانشمندان‌ تعلیم‌ و تربیت‌ در جهان‌ از جمع‌ بندی‌ مفهوم‌ تربیت‌، نقش‌تربیت‌، عوامل‌ تربیت‌، آثار تربیت‌، تجلیات‌ تربیت‌ عاجز بمانند و به‌ تعاریف‌ سطحی‌ و با تسامح‌بسیار بسنده‌ کنند.

    اینکه‌ تربیت‌ از کجا شروع‌ میشود و به‌ کجا ختم‌ میشود چیزی‌ نیست‌ که‌ هر مغز ساده‌اندیشی‌ بدان‌ دسترسی‌ پیدا کند.

    اینکه‌ عوامل‌ تربیت‌ و محدوده‌ عمل‌ تربیت‌ و میزان‌ تاثیرات‌ تربیت‌ چگونه‌ بررسی‌ ومعرفی‌ شود، کاری‌ است‌ بس‌ دشوار.

    لذا هر یک‌ از دانشمندان‌ عالم‌ گوشه‌ای‌ از اقیانوس‌ تربیت‌ را مورد توجه‌ قرار داده‌اند و درآن‌ به‌ غواصی‌ و تحقیق‌ پرداخته‌اند.

    از هزاران‌ عناوین‌ مستمر در رابطه‌ با تربیت‌، تنها یک‌ یا چند عنوان‌ را مورد تحقیق‌ و بررسی‌قرار داده‌اند.

    نظام‌ تربیتی‌ شامل‌ تمامی‌ عناوین‌ و مفاهیمی‌ است‌ که‌ در بالا بدآنها اشاره‌ شده‌ است‌.

    تمامی‌ رشته‌های‌ روانشناسی‌ در نظام‌ تربیتی‌ نقش‌ دارد.

    تمامی‌ مباحث‌ ژنتیک‌ و بیولوژیکی‌ و فیزیولوژیکی‌ و بهداشتی‌ در تدوین‌ نظام‌ تربیتی‌ نقش‌دارد.

    تمامی‌ مباحث‌ اخلاق‌ نظری‌ و عملی‌ در تدوین‌ نظام‌ تربیتی‌ نقش‌ دارد.

    تمامی‌ مباحث‌ اعتقادی‌ و مذهبی‌ و مکتبی‌ در تدوین‌ نظام‌ تربیتی‌ نقش‌ دارد.

    تمامی‌ مباحث‌ حکمت‌ و فلسفه‌ و جهان‌ بینی‌ در تدوین‌ نظام‌ تربیتی‌ نقش‌ دارد.

    تمامی‌ مباحث‌ و مفاهیم‌ عرفانی‌ در تدوین‌ نظام‌ تربیتی‌ نقش‌ دارد.

    تمامی‌ مباحث‌ قرآنی‌ و تفسیری‌ و روایی‌ و مأثورات‌ ائمه‌ معصومین‌ علیه‌ السلام‌ و متون‌اسلامی‌ در تدوین‌ نظام‌ تربیتی‌ نقش‌ دارد.

    شاید همین‌ گستره‌ حیرت‌انگیز موجب‌ گشته‌ است‌ تا در جمع‌ بندی‌ و تدوین‌ نظام‌ تربیتی‌اسلام‌ تاخیری‌ بیشتر از بیست‌ و هفت‌ سال‌ رخ‌ دهد.

    محققانی‌ که‌ مایلند در این‌ زمینه‌ قلم‌ بزنند باید تمامی‌ اندیشه‌ و مطالعات‌ و اوقات‌ خود درطول‌ چندین‌ سال‌ متمادی‌ را وقف‌ تحقیق‌ در این‌ باره‌ نمایند و به‌ صورت‌ فعال‌ و پرکار و البته‌همراه‌ با ذوق‌ و ابتکار و علمی‌، وجود خود را وقف‌ بررسی‌ جوانب‌ نظام‌ تربیتی‌ نمایند.

    اما بهرحال‌ تربیت‌ اسلامی‌، نظام‌ لازم‌ دارد و اساساً بدلیل‌ بی‌ کرانگی‌ تربیت‌، باید نظامی‌تدوین‌ شود تا برنامه‌ریزان‌ و مجریان‌ و مربیان‌ تعلیم‌ و تربیت‌ را از بی‌ برنامگی‌ یا یکسونگری‌محافظت‌ نماید.تحقق‌ تربیت‌ با مفهوم‌ مقدس‌ و اسلامی‌ آن‌ به‌ مراتب‌ پیچیده‌تر و مشکل‌تر ازتحقق‌ آموزش‌ در نظام‌ آموزشی‌ میباشد.

    لذا نیازمند به‌ تشکیلاتی‌ وسیعتر و برنامه‌ ریزیهای‌گسترده‌تر از نظام‌ آموزشی‌ فعلی‌ میباشد.

    بعنوان‌ مثال‌ آموزش‌ ریاضیات‌ و پرورش‌ ذهن‌ و استعداد ریاضی‌ متربی‌ وقتی‌ محقق‌ خواهدشد که‌ از برنامه‌ ریزی‌ منسجم‌ و عمیق‌ برخوردار باشد، بودجه‌، کتاب‌، فضای‌ آموزشی‌ داشته‌باشد، لوازم‌ کمک‌ آموزشی‌، تربیت‌ معلم‌، آموزش‌ ضمن‌ خدمت‌، کتب‌ راهنمای‌ معلم‌ و اساتیدشایسته‌ داشته‌ باشد، نظام‌ ارزشیابی‌ داشته‌ باشد.

    تحقیقات‌ کافی‌ در زمینه‌ آموزش‌ ریاضیات‌ انجام‌پذیرد و مواد آموزشی‌ و روشهای‌ تدریس‌ هماهنگ‌ با روانشناسی‌ رشد و روانشناسی‌ یادگیری‌ ودر عین‌ حال‌ متناسب‌ برخوردار باشد.

    در مورد آموزش‌ علوم‌ طبیعی‌ نیز چنین‌ است‌.

    در باره‌آموزش‌ ادبیات‌ و هنر نیز چنین‌ است‌.

    این‌ در حالی‌ است‌ که‌ آموزش‌ این‌ مواد نیاز به‌ انقلاب‌ درونی‌ و درگیری‌ با اعماق‌ روح‌ وروان‌ ندارد.

    در حالی‌ که‌ تحقق‌ تربیت‌ اسلامی‌ بسی‌ پیچیده‌تر و بسی‌ نیازمند به‌ تحقیقات‌ بیشتر وبرنامه‌ ریزیهای‌ اساسی‌تر و امکانات‌ و فضای‌ آموزشی‌ و لوازم‌ آموزشی‌ بیشتر میباشد بعنوان‌ مثال‌تحقق‌ ملکه‌ راستگویی‌ در شخصیت‌ متربی‌ و یا تحقق‌ ملکه‌ تعاون‌، و یا ملکه‌ نماز و تعبد و یا ملکه‌رعایت‌ حقوق‌ دیگران‌ و یا ملکه‌ انضباط‌ و نظم‌، ملکه‌ طهارت‌ و نظافت‌، ملکه‌ سخاوت‌ وشجاعت‌ و ایثار، ملکه‌ ادب‌ در سخن‌ و رفتار و نیز ملکه‌ خردمندی‌ و دانایی‌، ملکه‌ ظلم‌ ستیزی‌ وگردن‌ فرازی‌ در مقابل‌ متکبرین‌، ملکه‌ حیا و عفت‌، ملکه‌ غیرت‌ و روح‌ حماسی‌ در دفاع‌ از نوامیس‌و مقدسات‌ و میهن‌ و اسلام‌ در مقابل‌ متجاوزین‌، ملکه‌ کار و تلاش‌ و نیز دیگر آداب‌ و ارزشهای‌بیشماری‌ که‌ در تربیت‌ اسلامی‌ مطرح‌ است‌، مواردی‌ است‌ که‌ با تمامی‌ وجود و اعماق‌ روح‌ وروان‌ و حتی‌ محیط‌ و خانواده‌ دانش‌آموز مرتبط‌ میباشد و ممکن‌ است‌ با تمامی‌ اینها درگیر شود.لذا انتقال‌ مواد تربیتی‌ و تحقق‌ بخشی‌ در شخصیت‌ متربی‌ از چنان‌ پیچیدگی‌ عجیبی‌ برخورداراست‌ که‌ جز با برنامه‌ ریزیهای‌ وسیع‌ و پیچیده‌ و تدوین‌ نظامی‌ به‌ مراتب‌ پیچیده‌تر از نظام‌ آموزشی‌امکان‌پذیر نیست‌.

    از طرف‌ دیگر در تحقق‌ برنامه‌های‌ تربیتی‌ به‌ دلیل‌ آنکه‌ سعی‌ و تلاش‌ متربی‌ یعنی‌دانش‌آموز یا دانشجو اصلی‌ترین‌ سهم‌ را در تحقق‌ آن‌ دارد، به‌ مراتب‌ پیچیده‌تر و مشکلتر ازآموزش‌ مواد درسی‌ و نظری‌ و فنی‌ میباشد، و نیاز به‌ کارشناسیهای‌ بسیار ظریف‌ و دقیق‌ و برنامه‌ریزی‌ شده‌ دارد.

    و هرگز نمی‌توان‌ مفاهیم‌ فوق‌ را تنها با نصیحت‌ در کلاس‌ اخلاق‌، در رفتاردانشجو یا دانش‌آموز متجلی‌ نمود.

    زیرا دانش‌آموز و دانشجو لااقل‌ در آموزش‌ ریاضی‌ و فیزیک‌ و یا ادبیات‌ با درون‌ خویش‌درگیر نمی‌شود و در جهت‌ تسخیر یک‌ عامل‌ خارجی‌ است‌ ولی‌ وقتی‌ می‌خواهد تکبر را ترک‌ کندو یا تقوی‌ را پیشه‌ سازد با درون‌ خودش‌ باید درگیر شود.

    ثانیا وقتی‌ فیزیک‌ یا ریاضی‌ را آموخت‌،مشکل‌ او حل‌ شده‌ است‌ و مانع‌ برطرف‌ گشته‌ است‌ ولی‌ در مورد مواد تربیتی‌ و اخلاقی‌ وارزشهای‌ انقلابی‌ و دینی‌، پس‌ از آنکه‌ دانش‌آموز مفهوم‌ صحیح‌ مثلا تقوی‌ را کاملا درک‌ کرد، وآموخت‌، نه‌ تنها مساله‌ تمام‌ نمی‌شود بلکه‌ روبرو شدن‌ با مشکلات‌ درونی‌ و بیرونی‌ آغاز می‌گرددو تازه‌ اول‌ پیدایش‌ مشکلات‌ است‌.

    بنابراین‌ تا زمانی‌ که‌ تربیت‌ و مواد تربیتی‌ با برنامه‌ ریزیهای‌ اساسی‌ پی‌ ریزی‌ شود هیچ‌ گاه‌نمی‌توان‌ به‌ نتایج‌ تربیتی‌ مدارس‌ و دانشگاهها امیدوار بود.

    و تا زمانی‌ که‌ ارزشهای‌ تربیتی‌ در رفتاردانشجویان‌ و دانش‌آموزان‌ متجلی‌ نگردد، دستگاههای‌ آموزشی‌ ما در مصاف‌ با تهاجمات‌فرهنگی‌، تلفات‌ داده‌ و طبق‌ فرمایشات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ نه‌ تنها ضربه‌ خواهد خود بلکه‌ دشمن‌فرصت‌ شبیخون‌ فرهنگی‌ خواهد یافت‌ و بدیهی‌ است‌ که‌ در یک‌ شبیخون‌، تلفات‌ مطرح‌ نیست‌،قتل‌ عام‌ مطرح‌ است‌.

    تعریف تربیت دینى شناخت مفهوم «تربیت دینى‏» منوط به شناخت معناى دو کلمه «تربیت‏» و «دین‏» است.

    از این‏رو، لازم است‏به معانى این دو واژه اشاره شود: واژه «تربیت‏» در لغت، به معناى پرورانیدن یا پرورش دادن - یعنى: به فعلیت رساندن نیروهاى بالقوه (5) - آمده.

    اما در اصطلاح، تعاریف متعددى از آن ارائه شده است.

    این تعاریف در عین تعدد، همگى در این جهت توافق دارند که تربیت فرایندى است که نتیجه‏اش تغییر رفتار فرد (اعم از ظاهرى و باطنى) و کسب هنجارهاى مورد قبول مى‏باشد.

    با توجه به این مطلب، اولا، حصول چنین چیزى نمى‏تواند دفعى باشد.

    ثانیا، متربى نیز باید استعدادهاى لازم را براى تربیت‏پذیرى دارا باشد.

    اما علاوه بر این، پرورش واقعى در صورتى محقق مى‏شود که جریان تربیت‏بر اساس فطرت و سرشت متربى انجام گیرد.

    واژه «دین‏» نیز در لغت، به معناى کیش، آیین، طریقت، و شریعت (6) و در اصطلاح، عبارت است از: مجموعه اصول و قواعد بنیادى و احکام و دستوراتى که از سوى خدا به انسان داده شده است.

    به عبارت دیگر، دین شامل گزاره‏هاى توصیفى و تجویزى است و سه عنصر اساسى دارد: الف.

    شناخت: عنصر مؤثر در دین‏دارى و تدین، علم به اصول و قواعد ضرورى دین است.

    یعنى متدین باید گزاره‏هاى دینى را از طریق استدلال و برهان عقلى دریافت نماید; مانند توصیف این‏که «الله آفریننده جهان است‏» یا «خدا یکى است‏» از گزاره‏هاى توصیفى مربوط به مسائل اعتقادى است که یک موحد باید بداند.

    آنچه در این زمینه قابل توجه است این که درباب شناخت گزاره‏هاى دینى، نباید به ظن و گمان قناعت کرد; زیرا خداوند مى‏فرماید: «لا تقف ما لیس لک به علم (اسراء: 32); از چیزى که به آن علم ندارى پیروى نکن‏».

    بلکه به علم و یقین باید رسید.

    ب.

    ایمان: عنصر دوم در دین التزام قلبى انسان به باورها و اصول مسلم دینى است.

    به کسى که اعتقاد قلبى نسبت‏به خدا نداشته باشد، متدین گفته نمى‏شود.

    ریشه تمام ارزش‏هاى اخلاقى ایمان به گزاره‏هاى دینى بوده و این ایمان مبتنى بر معرفت و شناخت است، به گونه‏اى که هر چه معرفت کامل‏تر باشد، آن ایمان نیز بارورتر خواهد بود.

    البته علم و ناخت‏شرط کافى براى ایمان نیست، بلکه شرط لازم آن است و عنصر اراده و گرایش باطنى به التزام قلبى نسبت‏به باورهاى دینى جزء اخیر ایمان را تشکیل مى‏دهد.

    با توجه به این مطلب، ایمان یک عمل قلبى کاملا اختیارى است که فرد پس از شناخت لازم و به دور از فشارهاى بیرونى یا اصول اسلامى را پذیرا مى‏شود و یا آن را انکار مى‏کند.

    چه بسا افرادى هستند که در عین شناخت گزاره‏هاى دینى، در اثر لجاجت و عناد، ایمان نمى‏آورند.

    در مورد انتخابى بودن ایمان، شواهد فراوانى از آیات قران وجود دارد; از جمله این‏که خداوند مى‏فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» (انسان: 4); ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر و پذیرا باشد یا کفران کننده و ناپذیرا.

    در جاى دیگرى مى‏فرماید: «لا اکراه فى الدین‏» (بقره: 256); در قبول دین اکراهى نیست.

    ج.

    عمل:عنصر سوم دین عمل به گزاره‏هاى تجویزى و احکام دینى است; یعنى: آنچه را فرد از باورهاى دینى مى‏داند و به آن ایمان دارد، در مرحله عمل نیز آشکار سازد.

    عملى از نظر اسلام ارزشمند است که ناشى از ایمان راسخ به اصول دین و ارزش‏هاى مذهبى باشد.

    در موارد متعددى از قرآن کریم، ایمان پیش از عمل صالح ذکر شده است; مانند «آمنوا و عملوا الصالحات‏» (یونس: 10) و این مى‏رساند که هیچ عملى بدون ایمان نیکو و پذیرفته نیست.

    در این مورد، شواهد فراوانى از قرآن وجود دارد که عمل صالح را مشروط به ایمان مى‏کند; نظیر «من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیوه طیبه‏» (نحل: 129); هر کس از مرد و زن کار نیکى انجام دهد، به شرط این‏که ایمان داشته باشد، ما او را زندگى پاک و پاکیزه‏اى مى‏بخشیم.

    از آنچه درباره دین و تربیت گفته شد، روشن گردید که مفهوم «تربیت دینى‏» در ارتباط با سه محور شناخت، ایمان و عمل قابل تحقق است.

    این سه عنصر در تربیت دینى هر کس، نقش اساسى دارد و مربى بر همین اساس باید عمل تربیت دینى را اجرا کند.

    بنابراین، مى‏توان گفت: «تربیت دینى‏» فرایندى است که از طریق اعطاى بینش، التزام قلبى و عملى به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوى و اخروى انجام مى‏گیرد.

    ضرورت و فایده‏ى اصل تربیتى تربیت به عنوان فرایندى که نتیجه‏ى آن صرفا در مقام عمل روشن مى‏شود، داراى وجهه‏اى کاملاً عملى و کاربردى است.

    از این جهت، هرگونه تلاش نظرى در چارچوب مفهومى باید ناظر به فواید عملى باشد.

    در این میان نقش مبدّل‏هاى نظرى به عملى و انتقال‏دهنده‏ها روشن مى‏شود.

    تبلور مفهوم مبدّل در ماهیت اصل تربیتى، به عنوان آخرین مرحله‏ى نظر و سرآغاز اوّلین مرحله عمل تربیتى، مهم‏ترین نقشى است که ضرورت وجود اصول را در نظام تربیتى تبیین مى‏کند (شکوهى، ص142).

    بنابراین، مى‏توان فواید ذیل را براى اصل تربیتى ترسیم کرد: الف) تأثیر در نیل به هدف تربیتى (هوشیار، ص8ـ14؛ زاهدى، ص81؛ کلیات نظام آموزش و پرورش جمهورى اسلامى ایران، ص50 و راسخى، ص24)؛ ب) انعطاف در روش‏ها (شکوهى، ص133)؛ ج) محوریت اصول در ایجاد ارتباط منطقى بین عناصر نظام تربیتى.

    ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى را مى‏توان به شرح زیر برشمرد: الف) اصل امرى ابداعى و اختراعى نیست، بلکه با توجه به مبانى خود قابل دستیابى است و یا از رهگذرِ دریافتِ عنصر مشترکِ روش‏هاى مختلف قابل احراز و کشف است؛ ب) اصل مفهومى کلى است و ملاک و معیار واقع مى‏شود؛ بنابراین نمى‏تواند امرى جزئى و داراى یک مصداق معین باشد (شاتو، ص194)؛ ج) اصل صرفا یک پدیده مفهومى است.

    تفاوت ماهوى اصل با دیگر عناصر نظام تربیتى، یعنى مبنا، هدف و روش، در بعد مفهومى آن است؛ به این معنا که، اصل از ارتباط میان دیگر مفاهیم زاییده مى‏شود، در حالى که مفاهیم مبنا، هدف و روش داراى منشأ انتزاع عینى هستند؛ د) اصل ماهیتى هنجارى (ارزشى) دارد.

    نظر به این‏که اصل، قاعده و معیارِ عمل و ناظر بر آن‏است، نمى‏تواند رویکردى توصیفى‏نسبت به واقعیات تحت عنوان خود داشته باشد، بلکه، برخلاف مبنا که جنبه‏ى توصیفى از واقعیات دارد، درصدد ارائه‏ى واقعیتى مطابقِ مدلول خود و هنجارى متناسب با خاستگاه خود است.

    به طور کلّى، اصول تربیت متضمن ارزش‏گذارى متناسب با مبناى پذیرفته شده در تربیت و اهداف مورد نظر آن است؛ ه ) اصل بر روش حاکمیت است و ضابطه مفهومى و رابطه‏اى براى استفاده از روش‏هاست؛ بدین معنا که اصلْ راه‏نمایى نظرى براى گزینش روش‏هاى خاص متناسب با اهداف و طرد دیگر روش‏هاست.

    ارتباط اصول با دیگر عناصر نظام تربیتى نظام مشتمل بر ارکان و عناصرى است که به گونه‏اى منظم با یکدیگر در ارتباط متقابلند.

    درک بهتر از موقعیت هر یک از عناصر تشکیل دهنده‏ى آن، منوط به کشف ارتباط آن عنصر با دیگر عناصر تشکیل دهنده‏ى نظام مزبور است.

    به طور خلاصه، اصل داراى رابطه‏اى یک جانبه با «مبنا» در قالب اشتقاق از آن است و مبانى نیز مفاهیم توصیفى از هست‏ها و واقعیات‏اند.

    اصل‏ها همان قوانین حاکم بر اعمال تربیتى‏اند که با توجه به ظرفیت‏ها و استعدادهاى متربى، یعنى مبانى انسان‏شناسى شکل گرفته‏اند.

    اگرچه، این ارتباط به معناى اشتقاق یکپارچه در رابطه علّى و معلولى نیست، بلکه به معناى توجه به زیرساخت‏هاى وجودى در تدوین قوانین تربیتى است.

    ارتباط اصل با هدف ارتباطى دوسویه است؛ یعنى همان‏طور که اصل دخالت کاملى در نحوه‏ى وصول به هدف دارد و بدون تمسّک به آن دست‏یابى به هدف میّسر نیست، هر هدفى نیز مى‏تواند براى تحقق خود اصولى را تجویز نماید.

    مسلما با توجه به ماهیّت اهداف درمى‏یابیم که هر هدفى متناسب با موضوع تربیت، یعنى انسان در نظر گرفته مى‏شود؛ از این رو، اصولى که با توجه به اهداف استخراج مى‏شوند، بدون عنایت به مبانى انسان‏شناسى مورد ارزیابى قرار نمى‏گیرند.

    بدین لحاظ مى‏توان چنین نتیجه گرفت که اصول، با توجه به پیش‏فرض‏هاى انسان‏شناسى و در نظر گرفتن توانایى‏ها و ویژگیهاى انسان، او را براى دستیابى به اهداف کمک مى‏کنند.

    ارتباط اصل با روش در قالب حاکمیت اصل بر آنها توجیه مى‏شود.

    این ارتباط صرفا از لحاظ کارآیى و سودمندىِ روش، جهت نیل به هدف موردنظر است؛ از این‏رو این‏که گفته مى‏شود روش‏ها از اصول اخذ مى‏گردند، به معناى این نیست که روش‏ها معلول اصول‏اند، بلکه اصول صرفا تبیین‏کننده‏ى نحوه‏ى استفاده از آنها هستند.

    منابع اکتشاف اصول تربیت اسلامى با توجه به حاکمیت روح کلى دین بر ابعاد مختلف و عناصر گوناگون نظام تربیت دینى، هر یک از عوامل مزبور نیز باید به نحوى رنگ دینى داشته باشد.

    اصل نیز که قانون حرکت و اعمال روشهاى تربیت دینى است از این قاعده مستثنا نیست.

    بنابر این براى اکتشاف اصول تربیت دینى باید به چگونگى ارتباط آنها با خاستگاه‏شان یعنى دین توجه لازم نمود.

    مقایسه‏اى اجمالى بین نحوه‏ى اکتشاف و مبانى دریافت اصول در تربیت ـ که ریشه در مناسبات عرفى انسان‏ها با یکدیگر در رفتارهاى اجتماعى دارد ـ ما را به این امر رهنمون مى‏سازد که هر گونه انتساب مستقیم یا غیرمستقیم در حوزه‏ى تربیت دینى، باید همراه با پشتوانه‏ى کافى از تصریحات موجود در متن دین و یا ملاک‏هاى واضح براى درک از آن تصریحات و ظواهر باشد.

    در نظام تربیت دینى، همان طور که از تصریحات و ظواهر موجود در متون اصیل دینى (مانند آیات و روایات در اسلام) اقدام به اخذ اهداف و آگاهى از رویکرد دین به انسان و دریافت روش‏هاى گوناگون مى‏کنیم، منبعِ کشف و اخذ اصول نیز باید همان تصریحات موجود در متون دینى باشد.

    نقش دین در تربیت فرزندان مفهوم شناسی دین و تربیت 1.

    مفهوم دین دین در زبان فارسی به معنای کیش، آیین و طریقت آمده است و در زبان عربی نیز این واژ به معنای اطاعت، انقیاد و آیین و شریعت آمده است و در اصطلاح دین عبارت است از مجموعه گزاره‌های معتبر به جا مانده از مرجع یا مراجع فوق سؤال دین این گزاره‌ها می‌‌توانند در یک متن مشخص مکتوب باشند (قرآن، تورات و انجیل) و یا به صورت شفاهی از طریق معتبر نقل شده باشند به هر حال دین در اصل بر همین مجموعه گزاره‌های خاص منطبق است و برای اشخاص معتقد به آن به صورت مجموعه اعتقادات احساسات و اعمال خاص تحقق می‌‌یابد.

    2.

    مفهوم تربیت تربیت از ماده «ربو» یا «ربب» در لغت به معنای افزودن و رشد و نمو کردن آمده است.

    و در اصطلاح تربیت عبارت است از هر گونه فعالیتی که معلمان، والدین یا هر شخص به منظور اثرگذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردی دیگر بر اساس اهداف از پیش معین انجام می‌‌دهد.

    البته این واژه بیشتر در خصوص کودکان به کار می‌‌رود که پرورش و هدایت است اخلاق و رفتاری فرزندان را تا به مرحله بلوغ در بر می‌‌گیرد، در زبان فارسی واژه تربیت به معنای پروردن، ادب و اخلاق را به کسی آموختن و پروردن کودک تا هنگام بالغ شدن به کار رفته است واژه ترکیبی آن «تعلیم و تربیت نیز به معنای آموزش و پرورش آمده است.» تربیت دینی با توجه به تعریفی که از دین و تربیت ارائه کردیم تربیت دینی عبارت است از مجموعه اعمال عمدی و هدفدار، به منظور آموزش گزاره‌های معتبر یک دین به افراد دیگر به نحوی که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزه‌ها متعهد و پایبند گردند.

    بنابراین، تربیت دینی منحصر به مسجد، کلیسا یا مدرسه علمیه نمی‌شود، بلکه در هر جای ممکن است تلاش هدفدار به منظور آموزش معارف دینی صورت گیرد، خواه مسجد باشد یا خیابان یا منزل یا هر جای دیگر.

    مراحل تربیت الف) مرحله اول: تربیت قبل از تولد در این که تربیت فرزند باید از چه زمانی شروع شود، دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد و دانشمندان امور تربیت سنین مختلف را برای تربیت مطرح کرده‌اند: 1.

    «در شش سالگی کودک افکار و اطلاعات خود را در شکل و تصویر می‌‌بخشد تا به دیگران بدین وسیله مکنونات درونی خود را بفهماند و همین وقت آغاز تربیت اوست» 2.

    عده‌ای دیگر آغاز تربیت را سال‌ها قبل از تولد می‌‌دانند.

    یکی از روان‌شناسان می‌‌گوید: «از حکیمی پرسیدند: از چه زمانی تربیت را باید آغاز کرد: حکیم در پاسخ گفت: از بیست سال قبل از تولد و اگر به نتیجه لازم نرسیدید، معلوم می‌‌شود که باید زودتر از آن شروع می‌‌کردید» دین اسلام تربیت فرزند را از انتخاب همسر می‌داند، زیرا عوامل مؤثر در تربیت، صرف نظر از فطرت، عوامل ارثی هستند یا محیطی و با انتخاب همسر پرونده عوامل ارثی و بخش مهمی از عوامل محیطی بسته خواهد شد.

    زیرا محیط تربیت را خانواده و اجتماع تشکیل می‌دهد.

    1-1- دقت در انتخاب همسر دین اسلام به صفات اخلاقی خصوصی‌های خانوادگی و درونی بسیار اهمیت قائل شده است خداوند متعال در قرآن کریم می‌‌فرماید: «ما انسان را از نطفه‌ای مختلط بیافریدیم، امتحان کردیم و استعدادهای او را به فعلیت تبدیل نمودیم و او را شنوا و بینا ساختیم.» همچنین رسول خدا(ص) می‌‌فرماید: «انکحو الاکفاء وانکحوا منهم و اختاروا لنطفکم ؛ به هم شأن خود زن بدهید و از هم شأن خود زن بگیرید و برای نطفه‌های خود [جایگاه مناسب] انتخاب کنید» و نیز فرمود: «برای نطفه‌های خود [جایگاه مناسب] انتخاب کنید که ویژگیهای دایی در شکل‌گیری شخصیت فرزند اثرگذار است» و نیز در روایت دیگر می‌‌فرماید: «تزّو جوا فی الحجز الصالح فان العرق دساس؛ با خانواده صالح ازدواج کنید که رگ و ریشه در فرزند اثر می‌‌گذارد» پرواضح است که دین اسلام قانون وراثت را یک اصل مهم و از سنن غیرقابل تبدیل و تغییر الهی می‌‌داند.

    لذا می‌‌بینیم که دین اسلام تربیت فرزند را از هنگام انتخاب همسر می‌‌داند تا از این طریق ویژگیهای خوب و پسندیده به فرزند منتقل شود.

    پس معلوم می‌‌شود که دین اسلام برای تربیت فرزند برنامه‌ها و راهکارهایی دارد که از انتخاب همسر شروع می‌‌شود.

    شرایط انتخاب همسر آنچه که از آیات و روایت به خوبی استفاده می‌‌شود، که دین اسلام شرایط فراوان را برای انتخاب همسر خوب ذکر و بیان نموده‌اند که ما در این نوشتار به چند تا مهم از آنها اشاره می‌‌کنم.

    1ـ ایمان و دینداری ایمان و دینداری یکی از مهم‌ترین و ضروری‌ترین اموری است که باید در انتخاب همسر مورد عنایت قرار گیرد در همین زمینه امام صادق(ع) می‌‌فرماید: «اگر مرد با زنی برای جمال یا مالش ازدواج کند به همین امر واگذار می‌‌نماید و هر کس برای جمالش ازدواج کند به چیزی می‌‌رسد که از آن کراهت دارد و هر کس که برای دینداری او ازدواج کند خدا هر سه را برایش جمع می‌‌کند» 2ـ عقل و هوش عقل و زیرکی یکی دیگر از شرایط همسر خوب محسوب می‌‌شود، در این باره رسول خدا(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: «یا علی!

    هیچ فقری بدتر از نادانی و جهالت نیست و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست» همچنین امام صادق(ع) می‌‌فرماید: عقل دلیل و راهنمای مؤمن است.

    پیشوایان دین ما عقل و خردمندی را یکی از عناصر عمده در تربیت بهتر فرزند دانسته است زیرا همسر عاقل و باتدبیر فرزندان خود را بهتر از مادران آزاد و بی‌برنامه و احساساتی تربیت می‌‌نماید.

    3ـ اخلاق پیشوایان دینی ما به صفات اخلاقی خصوصیت‌های خانوادگی و درونی بسیار اهمیت قائل شده است، زیرا صفات مادر در تکوین آینده کودک نقش مؤثری دارد.

    حسین بشار واسطی می‌‌گوید: «به امام رضا(ع) نامه نوشتم: یکی از خویشاوندان از دخترم خواستگاری کرده است اما بداخلاق است امام(ع) فرمود: اگر بداخلاق است دختر به او نده» 4ـ شرافت خانوادگی یکی دیگر از شرایط انتخاب همسر اصالت و شرافت خانوادگی است که باید مورد توجه قرار بگیرد در همین زمینه رسول خدا(ص) می‌‌فرماید: «ای مردم از گیاهانی که بر مزبله‌ها می‌‌روید اجتناب نمایند.

    گفته شد: یا رسول الله مقصود شما از گیاه و سبزی که بر مزبله می‌‌روید چیست؟

    زن زیبائی که در خانواده پست و فرومایه پرورش می‌‌یابد» از این روایت به خوبی استفاده می‌‌شود که خانواده نقش مهمی در تربیت فرزندان دارد.

    این مطلب به تجربه ثابت شد که فرزندان در خانواده با شرافت و اخلاقی بزرگ شده باشد با تربیت‌تر و مؤدب‌تر از فرزندان که در خانواده‌های پست و فرومایه بزرگ شده است.

    5.

    عفّت و پاک‌دامنی از جمله شرایط بسیار مهم و ضروری در انتخاب همسر عفت و پاکدامنی است.

    اگر ما به سیره تربیتی پیشوایان دین مراجعه کنیم به خوبی می‌‌فهمیم که آنان به عفت و پاکدامنی تأکید فراوان می‌‌کردند.

    و نیز امام صادق(ع) درباره پاکی درونی و منش زنان در سرنوشت و تربیت بهتر یا برتر کودکان فرموده است: «طوبی لمن کانت امه عفیفه؛ خوشا به حال کسی که مادرش پاکدامن باشد» در فرهنگ دینی و سفارش پیشوایان معصوم(ع) که این قدر به پاکی و عفت زنان تأکید شده است برای آن است که اگر مادر بدرفتار و ناپاک باشد و توجه به دستورات شرعی نداشته باشد در اخلاق و روش کودک اثر نامطلوبی بر جای خواهد گذاشت و اغلب کودکان و به خصوص دختران قدم جای قدم مادران می‌‌گذارند.

    مباشرت رعایت اخلاقی مباشرتی در ایجاد زمینه‌های تربیتی فرزند کمتر از گزینش همسر نمی‌تواند باشد مباشرت زن و مرد عبارت از روابط سالم صحیح است که میان پدر و مادر باید وجود داشته باشد.

    در متون دینی درباره آداب آمیزش و تأثیر آن بر روان و جسم فرزند دستوراتی آمده است و رعایت نکردن بسیاری از آداب تربیتی و دستورات پیشوایان در هنگام آمیزش موجب نارسایی‌هایی نقص‌های فیزیکی و عقلی در کودک می گردد.

    طبیعی است که توجه نکردن به معیارهای تربیتی هنگام مباشرت زن و مرد آسیب‌هایی را متوجه فرزند می کند.

    در این باره امام صادق(ع) فرمود: «هنگام آمیزش و تشکیل نطفه اگر نام خدا برده شود شیطان دور می شود ولی اگر نام خدا برده نشود شیطان داخل می شود و عمل از ناحیه شیطان و فاعل مشترک واقع می شود» تربیت کسی که از حرام به وجود آمده باشد به مراتب مشکل‌تر است از بقیه افراد است.

    همچنین رسول خدا(ص) می‌فرماید: «سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هر گاه مردی با زنش هم‌بستر شود، در حالی که کودکی در اتاق است و آن را می‌بیند و سخن گفتن و نفس زدن آنها را می‌شود آن کودک هرگز به رستگاری نخواهد رسید و خواه پسر باشد یا دختر، زناکار خواهد شد» .

    با توجه به تأثیراتی که شرایط زمانی، مکانی و روحی و روانی تشکیل نطفه بر فرزند می‌گذارد پیشوایان معصوم(ع) آداب خاصی را به هنگام آمیزش با همسر رعایت و دیگران را نیز به آن سفارش می‌کردند.

    دوران بارداری دوران آبستن، دوران بسیار مهم و حساس است، هم برای خودش و هم برای فرزندی که در شکم دارد.

    تغذیه مادر «یک خانم باردار باید به حساسیت زمان بارداری و نقش مهم آن در رشد جنین توجه داشته باشد، زیرا جنین از مادر تغذیه می‌‌کند و از گرما و اکسیژن نماندر و سرانجام امنیتی که مادر برایش فراهم می‌‌سازد استفاده می‌‌کند» بنابراین، بانوان باردار، در غذا خوردن باید هم به فکر خودشان باشند و هم به فکر فرزندانشان که به آن‌ها وابسته است باشند و در این صورت غذای مادر باید کاملاً حساب شده و دقیق باشد، زیرا فقدان یا کمبود بعضی مواد غذایی و ویتامین‌ها ممکن است به سلامت خود لطمه بزند یا جسم و جان کودک را در معرض خطر قرار بدهد.

    در این باره به مطالب زیر توجه فرمایید: «به موجب یک آمار، 80 درصد از کودکان ناقص الخلقه جهان و کودکانی که دارای نقصان رشد مغزی، عصبی و چشمی هستند، در دوران بارداری مادرشان درست تغذیه نشده‌اند» دین اسلام نیز به این دو موضوع مهم، یعنی تغذیه جنین از غذای مادر و تأثیر غذای زن باردار در رشد جنین توجه داشته که در همین زمینه امام صادق(ع) می‌‌فرماید «غذای جنین از آنچه مادرش می‌‌خورد و می‌‌آشامد تأمین می‌‌شود.

    آهسته، آهسته غذا را از مادر می‌‌گیرد» همچنین سلمان از امیرالمؤمنین(ع) پرسید: «غذای کودک در شکم مادر از چه راهی تأمین می‌‌شود؟

    فرمود: خدای تبارک و تعالی خون حیض زن باردار را نگه می‌‌دارد، تا غذای جنین تأمین شود»

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    قرآن کریم

    نهج‏البلاغه، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1373.

    ابن فارسى،احمد. 1410 ق، معجم مقائیس اللغه ، [بى‏جا] الدار الاسلامیه .

    ابن منظور. 1408ق، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربى.

    استیس، والتر. 1377، دین و نگرش نوین، ترجمه احمدرضا جلیلى، تهران، انتشارات حکمت.

    اعتمادى، میرزا آقا. 1376، اصول و فنون آموزش و پرورش، تهران، آواى نور.

    باقرى، خسرو. 1368، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، تهران، سازمان پژوهش و برنامه‏ریزى آموزشى وزارت آموزش و پرورش

    جیمز، ویلیام. 1367، دین و روان، ترجمه مهدى قائینى، قم، دارالفکر.

    درایتى، مصطفى، معجم الفاظ غررالحکم ودررالکلم، 1372، قم، مرکز الابحاث و الدراسات الاسلامیه .

    زاهدى، مرتضى. 1375، فلسفه تربیت و فعالیتهاى تربیتى، تهران، آواى نور.

    شاتو، ژان. 1369، مربیان بزرگ، ترجمه غلامحسین شکوهى، تهران، دانشگاه تهران.

    شریعتمدارى، على. 1367، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، تهران، امیرکبیر.

    شکوهى، غلامحسین. 1367، تعلیم و تربیت و مراحل آن، مشهد، آستان قدس رضوى.

    شکوهى، غلامحسین. 1368، مبانى واصول آموزش و پرورش.

    الصطفوى، حسن. مقدمه حول کتاب المصباح الشریعه ، 1379، تهران، مرکز نشر کتاب.

    قطب، محمد. 1362، روش تربیتى اسلام، ترجمه جعفرى، تهران. انجام کتاب.

    کلینى، محمد بن یعقوب. 1413ق، کافى، بیروت، دارالاضواء.

    گیلسر، نورمن. 1375، فلسفه دین، ترجمه حمیدرضا آیت‏اللهى، تهران، حکمت.

    مایکل پترسون و دیگران. 1376، عقل و اعتقاد دینى، ترجمه احمد نراقى و ابراهیم سلطانى، تهران، طرح نو.

    مجلسى، محمدباقر. 1413ق، بحارالانوار، بیروت، دارلاضواء.

    مدلین، ویلیام. 1353، تاریخ آراء تربیتى غرب، ترجمه فریدون بازرگان دیلمقانى، تهران، دانشگاه تهران.

    مطهرى، مرتضى. 1371، مجموعه آثار، ج2، قم، صدرا.

    هوشیار، محمدباقر. 1327، اصول آموزش و پرورش، تهران، دانشگاه تهران.

    هیوم، رابرت. 1369، ادیان زنده جهان، ترجمه عبدالرحیم گواهى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

     

چکیده انسان، موضوع تربیت است و هر‌گونه طرحی در این زمینه مسبوق به نگاه انسان‌شناختی ویژه‌ای است. در این نگاه، تربیت، دین و انسان همواره ملازم یکدیگرند. با ظهور دیدگاه‌های جدید در حوزه موضوعات نظری و فلسفی، به‌ویژه در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت، چالش‌هایی تازه پیش ‌روی تربیت انسان، به‌خصوص در برابر تربیت از منظر دینی قرار داده است که از آن جمله، دیدگاه‌های مدرنیته و پست‌مدرنیته ...

تربیت دینی: یکی از گستره‏ها در «تربیت دینی‏» استفاده از روش (Method) هایی است که نه تنها شایسته، بلکه بایسته است که در تربیت‏دینی مربیان و فراگیران - بویژه نوجوانان، جوانان، دانش‏آموزان و دانشجویان - به کار گرفته شود و استفاده از روش‏های‏تربیتی صحیح، از اصول و مبانی مهمی است که همه دست اندرکاران مسایل‏تربیتی نوجوانان و جوانان باید به آن توجهی وافر کنند، زیرا «دنیای امروز، دنیای ...

چکيده اين مقاله، پس از تعريف اصل و بيان ضرورت آن در مباحث تعليم و تربيت، به ويژگى‏هاى حاکم بر اصول تربيتى مى‏پردازد، و سپس اصولى از قبيل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربى‏محورى، زندگى محورى، فردمحورى، عمل‏گرايى، اخلاق‏مدارى، سعى‏محورى، اعتدال‏گرايى، محبت

اهميت خانواده و تاثير فوق العاده آن در تعليم و تربيت " تاثير خانواده در کودک و نقش مهم آن در سازندگي فرهنگي , اجتماعي , اخلاقي و عاطفي بسيار مهم و عظيم است . مساله خانه و نقش او در پرورش کودک و دادن مباني زندگي اجتماعي و فرهنگي را نمي توان ناد

اهمیت خانواده و تاثیر فوق العاده آن در تعلیم و تربیت " تاثیر خانواده در کودک و نقش مهم آن در سازندگی فرهنگی , اجتماعی , اخلاقی و عاطفی بسیار مهم و عظیم است . مساله خانه و نقش او در پرورش کودک و دادن مبانی زندگی اجتماعی و فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت . با همه تاثیرهایی که طفل از جامعه و همبازیها و معلمان خود می گیرد , باز بیشتر تحت تاثیر خانواده است . نقشهای مهم خانواده 1- نقش ...

چکیده : حس مذهبی یکی از احساسات فطری بشر است که در طول تاریخ به شکلهای مختلفی بروز یافته است. زمانی بشر با پرستش بتها, این حس را ارضا نموده و زمانی نیز به چندگانه پرستی و یگانه پرستی رو آورده است, و در هر مورد آثار فرهنگی و تمدنی متأثر از آموزه های دینی از خود به یادگارگذاشته است. تأثیری که آموزه‌های دینی برنخبگان وتوده مردم می‌گذارد، می‌تواند تمام انرژیها و فعالیتها را در جهت ...

چکیده پناهگاه در مسائل اصولی، منطق و خرد است. اصولاً پناهگاه بشر در مسائل اصولی و اساسی، عقل و خرد است پیروی از هر مقامی ولو هر اندازه بزرگ باشد اگر توأم با منطق و استدلال نگردد از نظر اسلام بی‌ارزش است. دانشمند بزرگ شیعه مرحوم علامه حلی صریحاً از عموم علمای اسلام نقل می‌نماید که تقلید و پیروی از قول دیگران در مسائل اصولی که راه درک و فهم آن برای همه باز است، حرام است و هر فردی ...

مقدمه بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدالله الذی انزل علی عبده الکتاب و لم یعجل له عوجاً « انسان ؛ چیزی جز همان کودک رشد یافته نیست » دوران کودکی به جهت نقش مهمی که در سرنوشت آینده انسان ایفا می کند ، فرصت بی نظیری است که نباید آن را از دست داد . این دوران بهترین زمان برای تربیت و پایه گذاری زندگی سالم و سعادتمندانه کودکان است و در زندگی انسان از اهمیتی ویژه برخوردار می باشد چرا که ...

انسان، موضوع تربيت است و هر‌گونه طرحي در اين زمينه مسبوق به نگاه انسان‌شناختي ويژه‌اي است. در اين نگاه، تربيت، دين و انسان همواره ملازم يکديگرند. با ظهور ديدگاه‌هاي جديد در حوزه موضوعات نظري و فلسفي، به‌ويژه در زمينه فلسفه تعليم و تربيت، چالش‌هايي ت

مقدمه : يکي از گستره‏ها در «تربيت ديني‏» استفاده از روش (Method) هايي است که نه تنها شايسته، بلکه بايسته است که در تربيت‏ديني مربيان و فراگيران - بويژه نوجوانان، جوانان، دانش‏آموزان و دانشجويان - به کار گرفته شود و استفاده از روش‏هاي‏تربيتي صحي

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول