مقدمه:
مهمترین سطور زندگانی بشر آن است که بتواند شمع روشن راه دیگران شود و هراندازه تحولات دوران زندگی یک فرد بر روحانیت و خلوص نیت نزدیکتر باشد و مشعلهداری و هدایت قرارگرفته است اثر آن در ارشاد و دلالت مردم عمیقتر است.
درباره عرفان و جذبهی روحی انسان به ماوراء طبیعت و باز شدن چشمها و چشمههایش در درون آدمی مکاتب و فرقههای گوناگونی درطول مهیات بشری سخن گفتهاند. هرکس به همان مقداری که چشیده مطابق دید وشناخت خود و با مرام مسکنی که آن را حق پنداشته زبان به وصف حمد معشوق گشوده است. به علی (ع) شنیدن و گفتن از علی (ع) نوشتن و خواندن و اندیشیدن به عشق است شنیدن و گفتن از جوانمردی است و نوشتن و خواندن از ایمان خالصانه به معبود یگانه.
یاد علی (ع) یادپاکی، خلوص، شجاعت، عشق و ایمان و…. است و ذکر علی (ع)، ذکر عظمت انسانی که این شهسوار یکه تاز بیهمتا نه در تاریخ اسلام، که در تاریخ حیات آدمی یکه تاز عرصهی جوانمردی است. او عاشقترین عاشقان است، جوانمرد جوانمردان است، سرحلقوی عارفان است و نیز نشانهی خلوص ایمان است.
دیدگاه و کردار امام
امیرالمومنین (ع) این انسان کامل و اسوه تقوا و فضیلت همچنان که درعبادت، زهد، پرهیزکاری، عدالت، جهاد، شجاعت، کمک به محرومان و علم و دانش پس از پیامبر سرآمد همگان بود، در کار و کشاورزی هم قدری فعال و کوشا بود که ازاین نظر هم برجستگی خاصی داشت، زیرا علی (ع) سالیانی از عمر شریف خود را مخصوصاً در دوران 25سالگی که از صفحه سیاسی کنار گذاشته شده بود.
علی و زهد و پارسایی
زهد و بیرغبتی به بهرهها و دستاوردهای نامشروع دل نبستن به مال و منال دنیوی و ترک تعلق روی به جاه و جبروت قدرتهای اجتماعی رهتو شد معنوی نیرومندی است که راه سیروسلوک به بارگاه الهی را صاف و هموار میسازد. زهد میوهترش دینداری خالصانه است. زهد نه تنها با عرفان و معرفت الله بیگانه نیست که مبداء اصلی عرفانهاست. خوی زاهدانه و سیروسلوک بیرغبتانه نسیت به جلوههای حیات مادی درعین بهرهمندی از نعمتهای حلال الهی – بزرگترین امدادگر دینداران و مرکب را هوارسالکان الی الله است. بیاعتنائی به منافعی که دنیاپرستان شبانهروز برای کسب آن دل و دین تباه کرده و سهل و آسان به انواع خیانتها و نیرنگها و قانون شکنیها و نامردیها متوسل میشوند خود بهترین راه مبارزه با اهریمن صفتیها و نیرومندترین ضربهشکننده صفوف ظلم و تبهکاری است. حضور زاهدان وارسته و اصلاحگر در زندگی اجتماعی این چنین اثر گذارد حیاتی است. دستیابی به زهد حقیقی و آراسته شدن به آن اگرچه در آغاز با تلخکامیها و تحمل ارادی ناملایمات و پشتپا زدن به مشتهیات نفسانی توأم است اما هرگاه این نهال برومند استحکام یابد و به بار بنشیند زندگی شیرین میگردد و گامزدن در راه حق و عملکردن به همه تعالیم دین بسیار آسان و پرجاذبه میشود. بیرغبتی به آمال مادی و دل ندادن به جاذبهها و زرق و برقهای تهی مایه آن خود مقدمه رهایی از بندهای اسارت دنیا و اسباب دلبستگی و اشتیاق به عالم غیب و ملکوت و نعمتهای بارگاه الهی است.
مفهوم زهد.
اهل نعمت زهد را اینگونه تعریف کردهاند
(ترک نمودن کاری و اعراض از چیزی برخلاف میل و رغبت عمل کردن)
عرفاهم در زهد گفتهاند:
«زهد یعنی خودداری از اعمال حلالی که موجب لذت و خوشایند نفس میگردد بیاعتنائی به دنیا و توجه به آخرت – روی گردانیدن از هرچه غیرخداست و توجه به خداست و رضایت ذات مقدس پروردگار عالم»
پس زهد عبارت است از دل برکندن و روی برگرداندن از علایق دنیوی و بیرغبتی است از دل برکندن و روی برگرداندن از علایق دنیوی و بیرغبتی و بیتوجهی به هرچه که آدمی را از یاد خدا باز میدارد.
شایان ذکر است که علی (ع) در مورد خوش خلقی و گشاده رویی ضرب المثل است تا آنجا که دشمنانش او را سرزنش کرده به این موضوع را از معایب او دانسته اند. عمربن عاص به مردم شام می گفت: او منفعت شوخ است و علی (ع) رد این باره چنین فرموده است: «شگفتا از پسر نابغه برای مردم شام چنین وانمود می کند که در من شوخی است و من مردی هستم که بسیار شوخی و مزاح می کنم».
عمروعاص این سخن خود را از عمر بن خطاب گرفته است که چون به فاطمه خواست علی (ع) را جانشین خودکند به او گفت: اگر نوعی از شوخی در تو نبود برای این کار شایسته بودی!
ولی علی (ع) شاخص اعتدال است در مورد فتنه ها روشی خاص اختیار می نماید وی در حکمت 1 می فرماید: در فتنه ها، چونان شتر دو ساله بالش نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پشتیبانی تا او را بدو شد صدها نکته سیاستی و رفتاری در این یک مطلب کوتاه نهفته است. در مورد مسائلی که فقط برای ایجاد تفرقه و فتنه است چه راهی بهتر از بی توجهی به عامل این کار در دهه های اخیر روانشناسان تنها راه مقابله ما این پدیده مضّرر را بی توجهی شناخته اند. یک مقایسه زمانی نتیجه گیری را بسیار آسان می نماید.
در جای دیگر انسان را طمع ورزی منع می کند زیرا به عقیده ایشان با ارزش ترین داشته انسان شخصیت وی می باشد در حالیکه طمع ورزی شخصیت او را لگد مال می نماید.
امام علی اسطور ه استقامت است. انسان دارای روح الهی است هرگز نباید خود را شکست خورده حساب نیاید او نبایست راز سختی های خور را آشکار سازد. زیرا به عقیده امام علی خود را خ؟؟ نموده است.
چه زیبا! نکته بسیار ریزی است و در عین حال مهم، انسان باید همواره خوئد را سزافراز چون کوه بداند نه مانند ذره های غبار برروی زمین، هر گونه سختی مقدمه پیروزی است. خداوند به انسان قول نداده است که هرگز سختی نبیند ولی به او اطمینان داده است که بعد از هر سختی، پیروزی از آن او خواهد بود.
در همین حکمت امام علی (ع) نکته بسیار ظریف دیگری را نیز یادآوری می کنند. کم گوی و گزیده گوی چند دور تا ذانک تو جان شود؟
مجتهد است انسان شنونده خوبی باشد و از روی منطق زبان گشاید.
در مورد شناخت ضد ارزش وی می فرماید: بخل ننگ و ترس نقصان است و تهیدستی مرد زیرک را در برهان کند می سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.
از نظر سخاوت امام علی (ع)، روزه می گرفت و با آنکه از گرسنگی سست می شد باز خوراک و توشه خود را ایثار می فرمود و آیات نهم و دهم سوره هفتاد و ششم دهد (انسان) درباره او نازل شده است که می فرماید:
خوراک را با آنکه دوست دارندش به درویش و یتیم و اسیر می خورانند
درباره او آیه 276 سوره دوم (بقره) نازل شد که می فرماید:
آنان که اموال خود را شب و روز و پوشیده و آشکار انفاق می کنند.
پس در نظر این انسان خست و ننگ و عار است. در زندگی روزمره اگر انسان بتواند دیگران را دریابد و به آنها کمک نماید بعد روحانی خود را تغذیه کرده و در حقیقت به خود کمک کرده است. فهم این قضیه یک ذهن پاک می خواهد.