دانلود تحقیق احیای سکولاریزم برای مقابله با نظام اسلامی

Word 47 KB 32710 18
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده سکولاریزم یا نظریه ی جدایی دین از سیاست ، حاصل تحولات مذهبی ، علمی و اجتماعی است که پس از رنسانس در جوامع غربی به وقوع پیوست و نوعی خودباوری و خودبسندگی کاذب را به ارمغان آورد؛ این نظریه در طول یکی دو سده اخیر استحکام یافت و امروزه از نگاه طرفدارانش تنها نظریه ای است که می تواند نیازهای انسان و جامعه را در ابعاد گوناگون تاءمین نماید.

    شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران ، نظریه ی حکومت دینی را مطرح کرد.

    توفیقات روزافزون این نظام نوبنیاد در اداره جامعه با همه ی کارشکنی ها و محدودیت ها و موانعی که مخالفان درباره آن اعمال می کردند، بر روی باور نادرست طرفداران سکولاریزم خط بطلان کشید.

    از این رو مخالفان با تمام وجود با این نظام مخالفت کرده اند و به جعل فرصت هایی مبادرت جسته اند که در غرب سکولاریزم را به ارمغان آورد.

    از نظر این نوشتار، نارسایی تعالیم کتاب مقدس و به چالش کشیده شدن حجیت و قدسیت آن توسط خود اهل کتاب که در قرن هفدهم آغاز شد و به شدت تداوم یافت و جنگ های خونین و طولانی فرقه ای که به نام دین در جوامع مسیحی به وقوع پیوست ، مهم ترین علل شکل گیری سکولاریزم بوده است .

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، سکولارها همواره کوشیده اند چنین عوامل و اسبابی را به طور تصنعی در جوامع و کشور های اسلامی ایجاد کنند تا مسلمانان خود به این نتیجه برسند که حکومت دینی نه تنها کارآمد نیست بلکه سبب رکود و انزوا است .

    کلید واژگان : سکولاریزم ، نظام اسلامی ، حکومت دینی ، اسلام و مسیحیت ، قرآن و کتاب مقدس .

    مقدمه مقابله اندیشه سیاسی غرب با مبانی نظری و تئوریک حکومت دینی در قالب نظام جمهوری اسلامی ایران ، بر کسی پوشیده نیست .

    تبلیغات گسترده و موضع گیری های علنی برخی متفکران و زمامداران جوامع غربی در برابر متفکران و نظریه پردازان حکومت دینی و جنگ رسانه ای و فرهنگی که از همان آغاز انقلاب اسلامی توسط قدرت های غرب و شرق در برابر آن گشوده شد، حاکی از تلاش مستمر و گسترده مخالفان حکومت دینی برای از میان برداشتن و شکست نظام اسلامی در ایران است .

    بر این اساس می توان گفت که رویارویی سکولاریزم با نظریه حکومت دینی از نوع نظام پرسش اساسی پیش می آید که : مخالفان نظریه حکومت دینی در عرصه مقابله با این نظریه ، چه روشی را در پیش گرفته اند و فرصت آفرینی آنان چگونه است این قلم بر این باور است که تنها در پرتو پاسخ صحیح و مستند به این پرسش است که می توان موضع ضعف مخالفان و فرصت های آنان را شناخت و به نحو منطقی و مؤ ثر با تقویت کارآمدی نظام اسلامی به مقابله با آن پرداخت و تقابل این دو نظریه را به سود نظریه مطلوب به پیش برد.

    چنین به نظر می رسد که مدافعان سکولاریزم ، با آگاهی از عوامل و علل پیدایی این نظریه در جوامع غربی می کوشند نسخه مشابهی در کشورهای اسلامی و مخصوصاً در جمهوری اسلامی ایجاد و عملیاتی نمایند تا شهروندان این کشورها خود، سکولاریزم را پذیرفته و آن را ترویج نمایند.

    بنابراین نخست لازم است عوامل پیدایی این نظریه در دنیای غرب را جستجو نمائیم .

    عوامل پیدایش سکولاریزم در غرب از آنجا که اساسی ترین سبب این امر به ضعف ها و کاستی های مسیحیت مرسوم مربوط می شود، اینک به بیان چالش های مهم مسیحیت می پردازیم .

    1.

    تحریف و نارسایی تعالیم تورات و انجیل ین قلم بر آن است که اساسی ترین عاملی که سبب پیدایش سکولاریزم در جوامع سکولار غربی گردید، نارسایی تعالیم کتاب مقدس و نقادی های دقیقی است که عالمان یهودی و مسیحی پیرامون اصالت آن صورت داده اند، نظر به اهمیت این مطلب ، در این قسمت به موقعیت این کتاب در محافل علمی مسیحی می پردازیم .

    قرآن ((تورات )) را کتاب آسمانی موسی (ع ) و ((انجیل )) را کتاب آسمانی مسیح (ع ) دانسته و حقانیت اصل این دو نص الهی را پذیرفته است ؛ ولی اشعار می دارد که پیروان تورات به تحریف و پیروان انجیل به نسیان بخشی از تذکرات الهی روی آوردند.

    (مائده : 14 13) از طرفی حجیت سخن قرآن نزد مسلمانان امری مسلم است ، زیرا قرآن به تحریف تن نمی دهد و امکان تغییر، کاهش و افزایش در آن وجود ندارد.

    در این باره در قرآن آمده است : ((لا یاءتیهِ الباطِلُ مِن بَین یَدَیه و لا مِن خَلفِهِ تَنزیلٌ مِن حَکیم حَمیدٍ))، باطل از هیچ طرف و نیز در این باره می خوانیم : ((انا نَحنُ نَزلنا الذِکرَ و انا لَهُ لَحافِظُونَ))؛ به راستی ما خود ذکر (قرآن ) را فروفرستادیم و ما خود آن را نگاهبان خواهیم بود.

    (حجر: 9) پس قرآن متجاوز از چهارده قرن پیش نسبت به تحریف تورات و انجیل خبر داده و این مطلب نزد مسلمانان مسلم است .

    با این وجود کلیسا توانست حکومت خود بر جوامع مسیحی را برای مدت زمانی قریب به یک هزاره بدون دردسر حفظ کند.

    اما در سه سده پایانی قرون وسطی که در پرتو روشنگری عالمان مسلمان و انتقال بخش عظیمی از آثار علمی و فلسفی مسلمانان به اروپا، تحولی اساسی در نوع نگرش عالمان مسیحی رخ داد و سیر اندیشه و دانش در اروپا دگرگون شد6؛ این امر، حادثه ای بس عظیم بود؛ زیرا حاصل تلاش فراوان و نکته سنجی های دقیق و ژرف پیروان دینی را به ممالک غربی منتقل کرد که برخلاف تعالیم تورات و انجیل ، دانش طلبی را در هر شرایطی بر همگان فرض و وظیفه می داند.

    گسترش تاءثیر مسلمانان در ممالک مسیحی و آشنایی مسیحیان با بخشی از علوم عقلی و تعالیم اسلامی سبب تردید و دودلی پیرامون صحت و اصالت تعالیمی گردید که برگرفته ازتعالیم دین مسیح دانسته می شد.

    این تاءثیرگذاری و روشنگری سبب شد تا در ممالک مسیحی در مدت سه سده ده ها دانشمند و حکیم ظهور نماید.

    این در حالی بود که تعداد اندیشمندان مسیحی در طول حدود ده سده قبل از آن ، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید.

    مساعی اندیشمندان مسیحی که تحت تاءثیر ذخائر فکری اسلامی قرار گرفته بودند، فضایی به وجود آورد تا غیرکلیسائیان نیز بتوانند در علوم غیردینی مثل فیزیک ، ریاضی و نجوم ، تحصیل و تحقیق نمایند7.

    کارهای عظیمی که در این دوره انجام شد، مایه های لازم برای رنسانس را فراهم نمود و بدین طریق رنسانس پیش آمد و ژرف نگری و تعمق در رشته های مختلف علمی به کار بسته شد.

    یکی از نتایج بسیار مهم این تکاپوی علمی ، وقوف اندیشمندان اهل کتاب به تحریفات و غیرالهی بودن بخش عظیمی از کتاب مقدس ‍ است .

    نظر به نقش بنیادی نص تورات در اثبات رسالت عیسی (ع )، چگونگی از دست رفتن حجیت تورات ، در این قسمت از نوشتار بیان می گردد.

    چکیده سـکـولاریـزم یـا نـظـریـه ی جـدایـی دیـن از سـیـاسـت ، حاصل تحولات مذهبی ، علمی و اجتماعی است که پس از رنسانس در جوامع غربی به وقوع پـیـوسـت و نـوعـی خـودبـاوری و خـودبـسـندگی کاذب را به ارمغان آورد؛ این نظریه در طول یکی دو سده اخیر استحکام یافت و امروزه از نگاه طرفدارانش تنها نظریه ای است که مـی تـوانـد نـیـازهـای انـسـان و جـامـعـه را در ابـعـاد گـونـاگـون تـاءمـیـن نـمـایـد.

    شـکـل گـیـری نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران ، نظریه ی حکومت دینی را مطرح کرد.

    تـوفیقات روزافزون این نظام نوبنیاد در اداره جامعه با همه ی کارشکنی ها و محدودیت ها و مـوانـعـی کـه مـخـالفـان دربـاره آن اعمال می کردند، بر روی باور نادرست طرفداران سـکولاریزم خط بطلان کشید.

    از این رو مخالفان با تمام وجود با این نظام مخالفت کرده انـد و بـه جـعل فرصت هایی مبادرت جسته اند که در غرب سکولاریزم را به ارمغان آورد.

    از نظر این نوشتار، نارسایی تعالیم کتاب مقدس و به چالش کشیده شدن حجیت و قدسیت آن توسط خود اهل کتاب که در قرن هفدهم آغاز شد و به شدت تداوم یافت و جنگ های خونین و طـولانـی فـرقـه ای کـه بـه نـام دیـن در جـوامـع مـسیحی به وقوع پیوست ، مهم ترین علل شکل گیری سکولاریزم بوده است .

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، سکولارها همواره کـوشـیده اند چنین عوامل و اسبابی را به طور تصنعی در جوامع و کشورهای اسلامی ایجاد کـنـنـد تـا مـسلمانان خود به این نتیجه برسند که حکومت دینی نه تنها کارآمد نیست بلکه سبب رکود و انزوا است .

    کـلیـد واژگـان : سکولاریزم ، نظام اسلامی ، حکومت دینی ، اسلام و مسیحیت ، قرآن و کتاب مقدس .

    مقدمه مـقـابـله انـدیـشـه سـیـاسـی غـرب بـا مـبانی نظری و تئوریک حکومت دینی در قالب نظام جـمهوری اسلامی ایران ، بر کسی پوشیده نیست .

    تبلیغات گسترده و موضع گیری های علنی برخی متفکران و زمامداران جوامع غربی در برابر متفکران و نظریه پردازان حکومت دینی و جنگ رسانه ای و فرهنگی که از همان آغاز انقلاب اسلامی توسط قدرت های غرب و شـرق در بـرابر آن گشوده شد، حاکی از تلاش مستمر و گسترده مخالفان حکومت دینی بـرای از میان برداشتن و شکست نظام اسلامی در ایران است .

    بر این اساس می توان گفت کـه رویـارویی سکولاریزم با نظریه حکومت دینی از نوع نظام پرسش اساسی پیش می آید که : مخالفان نظریه حکومت دینی در عرصه مقابله با این نظریه ، چه روشی را در پیش گرفته اند و فرصت آفرینی آنان چگونه است ایـن قـلم بـر این باور است که تنها در پرتو پاسخ صحیح و مستند به این پرسش است کـه مـی تـوان مـوضـع ضعف مخالفان و فرصت های آنان را شناخت و به نحو منطقی و مؤ ثـر بـا تـقـویـت کـارآمـدی نـظـام اسـلامـی بـه مـقـابـله بـا آن پـرداخـت و تقابل این دو نظریه را به سود نظریه مطلوب به پیش برد.

    چنین به نظر می رسد که مـدافـعـان سکولاریزم ، با آگاهی از عوامل و علل پیدایی این نظریه در جوامع غربی می کـوشـنـد نـسـخـه مـشـابـهـی در کـشورهای اسلامی و مخصوصاً در جمهوری اسلامی ایجاد و عملیاتی نمایند تا شهروندان این کشورها خود، سکولاریزم را پذیرفته و آن را ترویج نـمـایـنـد.

    بـنـابـرایـن نـخـست لازم است عوامل پیدایی این نظریه در دنیای غرب را جستجو نمائیم .

    تحریف و نارسایی تعالیم تورات و انجیل یـن قلم بر آن است که اساسی ترین عاملی که سبب پیدایش سکولاریزم در جوامع سکولار غربی گردید، نارسایی تعالیم کتاب مقدس و نقادی های دقیقی است که عالمان یهودی و مـسـیـحـی پـیرامون اصالت آن صورت داده اند، نظر به اهمیت این مطلب ، در این قسمت به مـوقـعیت این کتاب در محافل علمی مسیحی می پردازیم .

    قرآن ((تورات )) را کتاب آسمانی مـوسـی (ع ) و ((انـجـیـل )) را کـتـاب آسـمـانـی مـسـیـح (ع ) دانـسـتـه و حـقـانـیـت اصـل ایـن دو نـص الهـی را پـذیـرفـته است ؛ ولی اشعار می دارد که پیروان تورات به تـحـریـف و پـیـروان انـجیل به نسیان بخشی از تذکرات الهی روی آوردند.

    (مائده : 14 ـ 13) از طـرفـی حجیت سخن قرآن نزد مسلمانان امری مسلم است ، زیرا قرآن به تحریف تن نمی دهـد و امـکـان تـغییر، کاهش و افزایش در آن وجود ندارد.

    در این باره در قرآن آمده است : ((لا یـاءتـیـهِ البـاطـِلُ مـِن بـَیـن یـَدَیـه و لا مـِن خـَلفـِهِ تـَنـزیـلٌ مـِن حـَکـیـم حـَمـیـدٍ))، بـاطـل از هـیـچ طـرف و نـیـز در ایـن بـاره مـی خـوانـیـم : ((انـا نـَحنُ نَزلنا الذِکرَ و انا لَهُ لَحـافـِظـُونَ))؛ بـه راسـتـی ما خود ذکر (قرآن ) را فروفرستادیم و ما خود آن را نگاهبان خـواهـیـم بـود.

    (حـجر: 9) پس قرآن متجاوز از چهارده قرن پیش نسبت به تحریف تورات و انجیل خبر داده و این مطلب نزد مسلمانان مسلم است .

    با این وجود کلیسا توانست حکومت خود بر جوامع مسیحی را برای مدت زمانی قریب به یک هـزاره بـدون دردسـر حـفـظ کـنـد.

    امـا در سـه سـده پـایـانـی قـرون وسطی که در پرتو روشنگری عالمان مسلمان و انتقال بخش عظیمی از آثار علمی و فلسفی مسلمانان به اروپا، تـحـولی اسـاسـی در نـوع نـگـرش عالمان مسیحی رخ داد و سیر اندیشه و دانش در اروپا دگـرگـون شـد6؛ ایـن امـر، حـادثـه ای بـس عـظـیـم بـود؛ زیـرا حـاصـل تـلاش فـراوان و نـکته سنجی های دقیق و ژرف پیروان دینی را به ممالک غربی منتقل کرد که برخلاف تعالیم تورات و انجیل ، دانش طلبی را در هر شرایطی بر همگان فرض و وظیفه می داند.

    گسترش تاءثیر مسلمانان در ممالک مسیحی و آشنایی مسیحیان با بـخـشـی از عـلوم عـقـلی و تـعالیم اسلامی سبب تردید و دودلی پیرامون صحت و اصالت تعالیمی گردید که برگرفته ازتعالیم دین مسیح دانسته می شد.

    این تاءثیرگذاری و روشـنـگـری سـبـب شـد تـا در مـمـالک مـسیحی در مدت سه سده ده ها دانشمند و حکیم ظهور نـمـایـد.

    ایـن در حـالی بـود کـه تـعـداد انـدیـشـمـنـدان مـسـیـحـی در طول حدود ده سده قبل از آن ، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید.

    مـسـاعـی اندیشمندان مسیحی که تحت تاءثیر ذخائر فکری اسلامی قرار گرفته بودند، فـضـایـی بـه وجـود آورد تـا غـیـرکـلیـسـائیـان نـیـز بـتـوانـنـد در عـلوم غـیـردیـنـی مـثـل فـیـزیک ، ریاضی و نجوم ، تحصیل و تحقیق نمایند7.

    کارهای عظیمی که در این دوره انـجـام شـد، مـایه های لازم برای رنسانس را فراهم نمود و بدین طریق رنسانس پیش آمد و ژرف نـگـری و تـعـمق در رشته های مختلف علمی به کار بسته شد.

    یکی از نتایج بسیار مـهم این تکاپوی علمی ، وقوف اندیشمندان اهل کتاب به تحریفات و غیرالهی بودن بخش عظیمی از کتاب مقدس ‍ است .

    در قـرن هـفـدهـم مـتـفـکرانی چون هابز Hobbse (1651) اسپینوزا Spinoza (1670) در فـرانـسـوی ، ریچارد سیمون Simon Richard (1712 ـ 1638) نخستین متفکری است که کـتـاب مـقـدس را بـه طـور هـمـه جـانـبـه و روشمند مورد پرسش قرار داد و از این جهت او را پـیـشـوای نـقد مدرن کتاب مقدس خوانده اند8.

    او روایت های دوگانه و تفاوت سبک در کتاب هـای پـنـج گانه را مورد توجه قرار داد و نتیجه گرفت که جز بخش مربوط به قوانین کـه اثـر خـود موسی است ، بقیه آن ، اثر مورخانی بوده که کتاب های تاریخی ملحق به اسفار پنج گانه را نگاشته اند.

    دربـاره هـویـت عهد عتیق ، سه قول وجود دارد که واشنگتن گلادن WashingtonGladden مـتـعـرض آنـهـا شـده اسـت ؛ یـک قـول ، قـول سـنـتـی یـهـود اسـت کـه تـاءلیـف کـل تـورات را بـا هـمـیـن سـبـک و سـیـاقـی که اکنون موجود است ، به موسی نسبت می دهد؛ براساس ‍ سخنی دیگر، همه اجزاء کتاب آسمانی در جریان حمله کلدانیان در آتش سوخت و از بین رفت و بعد عزرا در مدت زمانی بسیار کوتاه و باورنکردنی با تکیه بر حافظه ، آن را بـازنـویـسـی کـرد؛ و سـرانـجـام روایـتـی دیگر حاکی از آن است که روزی ندایی آسـمـانـی عزرا را ماءمور کرد تا با پنج کاتب زبده خلوت گزیند؛ سپس جامی پر از آب که رنگ آتش ‍ داشت ، در اختیار او قرار گرفت ؛ وقتی او آن آب را نوشید، سینه اش گشاده شـد و عـلم و حـکـمـت در آن جـای گـرفـت .

    روح او حـافـظه اش را تقویت نمود و او به مدت چـهـل شـبـانـه روز چشم بر هم نگذاشت و یکسره دویست و چهار کتاب را املا کرد تا نوشته شدند.

    ایـن حـکـایـت بـیـن یـهـود بـسـیـار شـیـوع داشـت و کـسـانـی چـون ایـرنائیوس Irenaeus، تـرتـیـولیـان Tertullian و آگـوسـتین Augustine و دیگر آباء، بزرگ کلیسا آنها را پـذیـرفـتـه بـودنـد؛ امـا ایـن اقوال امروزه دیگر پذیرفته نیست .

    بدیهی است که روایت سـنـتـی یـهـودیـان مـبـنـی بـر کـتـابـت تـورات تـوسـط مـوسـی نـیـز قابل پذیرش نیست .

    گلادن در تحقیق خود در این باره به این نتیجه رسیده است که : 1 ـ تـورات را هـرگـز نـمـی تـوان به یک مؤ لف نسبت داد؛ چه او از طریق وحی آن را اخذ کرده باشد یا از طریقی دیگر؛ 2 ـ این کتاب ، تاءلیفی است که دستهای فراوانی در آن ، در کار بوده و پیدایش آن ، در طول قرن های متمادی صورت گرفته است .

    3 ـ ایـن کـتـاب مـشتمل بر نوشته هایی همزمان با عصر موسی و در مواردی نیز، بسیار اما بخش های قابل توجهی از آن وجود دارد که به لحاظ محتوی و مضمون می توان آنها را در اصل به او نسبت داد، گرچه آنها را دیگران بعدها تا اندازه ای سر و سامان داده اند.

    البـتـه بـا این وجود، کسانی کوشیده اند تا اصالت و صحت نسخه های موجود تورات را بـه طـور کـلی اثـبـات کـنـنـد؛ ولی در ایـن بـاره یـافـتـه هـای قـابـل دفـاعی ارائه نکرده اند.

    آنان استدلال مبنی بر حجیت و اعتبار عهد عتیق را این گونه سـامـان مـی دهـنـد: ((عـیسی ، موسی را صاحب این کتاب می داند؛ بنابراین ، همه این اسفار پنج گانه را موسی نگاشته است و چون او، پیامبر و صاحب وحی الهی است ، همه تعالیم این کتاب مصون از خطا است .)) گلادن در رد این استدلال می گوید: حقیقت آن است که عیسی (ع ) هیچ کجا تاءیید نمی کند که موسی (ع ) همه اسفار پنج گانه را نـوشـتـه است ؛ و او در هیچ کجا مصونیت خود موسی (ع ) یا اسفار پنج گانه از خطا را نـیـز تضمین نکرده است .

    بلکه برعکس ، او بعضی احکام منسوب به موسی در عهد عتیق را ناقص دانسته ، آنها را کنار می زند9.

    دکـتـر پرون در پایان مقاله خود در واژه نامه کتاب مقدس ویراسته ویلیام سمیث ، به این نـتـیـجـه مـی رسـد کـه : کـتاب ((پیدایش )) عمدتاً بر اسنادی مبتنی است که در زمان هایی بسیار پیش از زمان موسی (ع ) موجود بوده است ؛ گرچه به صورتی بسیار نزدیک به آنـچـه اکـنون هست ، در آمده باشد.

    کتاب های ((خروج ))، ((لاویان ))، ((اعداد)) تا حد زیادی تـوسـط خـود مـوسـی و بـرخـی نیز به املای او نگاشته شده است .

    کتاب ((تثنیه )) به استثنای بخش پایانی ، آن گونه که خود گواهی می دهد، نوشته موسی (ع ) است 10.

    نـکته قابل توجه دیگر در این باره ، تفاوت دو نسخه تورات با یکدیگر است ؛ در زمان حـضـرت مـسـیـح ، تـورات در دو نـسـخـه گردآوری شده بود: یکی مجموعه فلسطینی به زبـان عـبـری و دیـگـری مـجـمـوعـه ای مربوط به اسکندریه که سپتواژینت Septuagint خـوانـده می شد و به زبان یونانی نگاشته شده بود.

    دانشمندان یهودی که طی سالهای طـولانـی در اسـکـنـدریـه اقـامـت داشـتـنـد و بـه زبـان یـونـانـی آشـنـایـی کـامـل داشتند، تورات را از عبری به یونانی بازگردانده و نسخه ای یونانی از آن بر جـای گـذاشـتـه بـودنـد.

    ایـن نـسـخـه بـه دلیـل آشـنـایـی کـامـل مـردم بـه زبـان یونانی و عدم آشنایی آنان به زبان عبری ، در میان مردم به طور گـسـتـرده مـورد استفاده واقع شد.

    زبان عبری در آن زمان ، زبانی منسوخ تلقی می شد و تـنـهـا سـخـن نـمـی گفتند، آنان از مدتها قبل از ظهور عیسی ، در فلسطین به زبان آرامی Aramaic سـخـن مـی گـفـتند.

    هر گاه در عهد جدید از سخن عبری ، یاد می شود، منظور این زبـان اسـت و نـه زبان باستانی عبری .

    به این سبب بود که نسخه یونانی عهد عتیق در مـیـان مـردم انـتـشـار یـافـت و حـتـی یـهـودیـان فـلسـطـیـن نـیـز بـه دلیل آشنایی کامل به زبان یونانی ، از آن استفاده می کردند.

    در این جاست که می بینیم اصـل عـبری عهد عتیق به حاشیه رانده می شود و نسخه مترجم آن ، رایج می گردد.

    گفتنی است از 350 مورد نقلی که عهد جدید از عهد عتیق در بردارد، حدود 300 مورد آن ، مستقیماً از نسخه یونانی اخذ شده است .

    نکته دیگر این که بین نسخه عبری تورات که مختص عالمان بـوده و بـه زبـانـی مـنـسـوخ نـگاشته شده است و نسخه دیگر آن که به زبان یونانی نگاشته شده ، هم در ترتیب قرار گرفتن کتابها و هم به لحاظ ترتیب کلمات و محتوی ، تفاوتهای مهمی وجود دارد11.

    دامنه این گونه نقدها به انجیل نیز کشیده شد؛ وقتی که راسیونالیزم آلمانی به تقلید از خداشناسی طبیعی 12 انگلیسی قرن هفدهم ، ماوراء طبیعت را مردود شمرد، عهد جدید هدف حـملات پی درپی و قاعده مند واقع گردید؛ ریماروس Reimarus (1694 ـ 1768) به مـنـویـات نـویـسـنـدگان آن تاخت و انگشت اهانت را به سوی عدالت خود عیسی (ع ) نشانه گـرفـت .

    سـپـس سـمـلر Semler.S.J (1791 ـ 1725) در بـحـث از مـنـشـاء و سـنـدیـت انـاجـیـل بـی قـیـدی را بـه غـایـت رسـانـد و بـر ایـن بـاور رفـت کـه ایـن گـونـه مـسـائل مـی بـایـسـت بـدون مـنـظـور کـردن هـر گـونـه عـامـل الهـی و غیرطبیعی مورد بررسی واقع شود.

    او نخستین کسی بود که اعتبار عهد جدید را از نـقـطـه نـظـر انـتـقـادی مورد چون و چرا قرار داد.

    پاولس Paulus (1851 ـ 1761) اسـتـاد در ژنـا و هـایـدلبـرگ ، بـر آن شـد کـه در انـاجـیـل تـحـریـف صـورت گـرفـتـه اسـت و بـایـد با نگاهی طبیعت مدارانه به مضامین آن نگریست .13 بدین ترتیب اهل کتاب ، یگانه ماءوای قدسی و معنوی خود را از دست دادند و بحران معنویت دامـنـگـیـر آنـان شـد.

    این کاری ترین ضربه ای بود که اصالت دین را در نظر شهروند مـسـیحی منتفی ساخت .

    وقتی الهی بودن نص آسمانی مخدوش و منتفی دانسته شد، حتی جنبه هـای فـردی و شـخـصـی دیـن نـیز آسیب می بیند چه رسد به جنبه حکومتی و اجتماعی دین .

    بنابراین ، این رخداد را می توان مهم ترین گام به سوی سکولاریزم دانست .

    آنـگـاه کـه کتاب مقدس تحریف شد و اغراض و هواهای نفسانی و قدرت طلبی مبنای رفتار ارباب کلیسا واقع شد، هر گونه روشنگری و پیشرفت ، مذموم دانسته شد و دانش طلبی نامشروع گردید14.

    بدین طریق خصلت علم ستیزی کلیسای حاکم ، از هر گونه فعالیت عـلمـی پـیـش گـیـری مـی کـنـد و سـرانـجـام ظـهـور کـسـانـی مـثـل گـالیـله و کـپـلر بـه حـادثـه تـلخـی مـی انـجـامـد کـه ثـمـری جـز بـی اعـتـبـاری اصل دین به دنبال ندارد.

    وقتی که شهروند مسیحی بالعیان می بیند که آنچه زندگی او را رونـق مـی بـخـشـد و تـسـهـیـل مـی کـنـد و آنـچـه سـبـب پـیـشـرفـت و تـرقـی او را تشکیل می دهد، یافته های علم تجربی و ثمر کار کسانی است که کلیسا آنان را به مرگ و هلاکت محکوم کرده است 15، به خود حق می دهد که دین را افیون ملت ها و سبب رکود جوامع انسانی بداند.

    وقـتـی کـه دنـیـای مسیحیت توانست از زیر سلطه کلیسا خود را رها کند و عاملی غیر از نهاد روحـانـیـت مـسـیـحـی را بـپـذیـرد، بـه سرعت قله های پیروزی را یکی پس از دیگری فتح کـرد16.

    البـتـه ایـن امـر در اصـل برخاسته ازآموزه های نادرستی بود که ارباب کلیسا برای حفظ قدرت به نام طی قرن ها آموزش داده بودند و این چیزی جز استفاده ابزاری از دیـن نـبـود.

    اسـتـفـاده ابزاری از دین مسیح بود که رسماً بساط کلیسا را از عرصه حاکمیت برچید و هر گونه امکان دفاع از اصل دین و معنویت در جوامع مسیحی را منتفی ساخت .

    افـزون بـر خـصـلت علم ستیزی کلیسا، تحجر و توصیه موکد به رهبانیت و انزواطلبی کـه بـا جـوهـره اصـلی ادیـان الهـی نـاسـازگـار اسـت نـیـز عـامـل مـؤ ثـری بـود بـرای گـریـز از دین و روی آوردن به سکولاریزم .

    پایه و اساس زنـدگـی انـسـان و پـیـشرفت و تعالی آن کار و تلاش ‍ است ؛ اعراض از کار و کوشش در زنـدگـی بـه هـر بهانه ای که باشد، مذموم و سبب رکود و عقب افتادگی است .

    از این رو اسـت کـه آزادی از سـلطـه کـلیـسـا بـا پـیشرفت های شگفت انگیزی در زندگی شهروندان اروپایی و غربی همراه شد و دنیای غرب توانست به موقعیت کنونی خود برسد.

    3.

    جنگ های خونین فرقه ای در جوامع مسیحی یـکـی دیـگـر از عـلل شـکـسـت مـسـیـحیت در عرصه حاکمیت ، جنگ های ویرانگر و طولانی بین فرقه های مختلف مسیحی بود که در بین مسیحیان رخ داد.

    نمونه بارز آن ، جنگ یک و بدعت های فراوانی که در این دین صورت گرفته بود، مسیحیت را به سه فرقه کاتولیک ، پـروتـسـتـان و ارتدوکس تقسیم کرده ، هر یک از این فرق تنها خود را آیین حق می دانست و مذاهب دیگر را مردود و باطل می شمرد.

    افـزون بـر آن ، در سال 1559 اصلی پذیرفته شد که بر اساس آن دین توسط حاکم تـعـیـیـن و اجـبـاری مـی شـد؛ نـزاع هـا و جـنـگ هـای مـتـعـدد و مـتـنـوعـی بـه دنـبـال ایـن مـسـاءله پـیـش ‍ آمـد و بـه هـمـیـن دلیـل نـیـمـه دوم سـده شـانـزدهـم تـا اوایل سده هفدهم عصر جنگ ها و اختلافات دینی خوانده شده است 17.

    بـدیـهـی اسـت هـنـگامی که جامعه شاهد نزاع و درگیری شدید فرقه های مختلف دینی ای بـاشـد کـه هـر یـک خـود را مـصـداق تـام و تـمـام حـق و دیـگـری را بـاطـل و ضـدحـق مـی دانـد و هـیـچ عـامل اساسی مشترکی میان آنها یافت نشود که اختلافات فـرقـه ای در بـرابـر آن مـحـو خـنثی گردد، به تدریج مردم از نزاع های فرقه ای به سـتـوه آمـده ، راه دیگری پیش ‍ می گیرند که چیزی جز سکولاریزم نخواهد بود؛ زیرا هیچ فـرقـه ای حـاضـر نـیـست حاکمیت فرقه ای دیگر را که از نظر او مغایر حق است بپذیرد؛ اگـر مـسـاءله قـرائت هـای مـخـتـلف از دیـن هـم مـطـرح شـود، مشکل پذیرش حاکمیت دین مضاعف می شود.

    بـنـابـرایـن ، عـوامـل یـاد شـده هـمـراه بـا نوعی اعتماد به نفس که در پرتو اکتشافات و اخـتـراعات برای انسان غربی دست داده بود این باور را رقم زد که در عرصه حاکمیت می بـایـسـت بـه عـقـل انـسـان تـمـسک جست ، چرا که دین پاسخگوی نیازهای اجتماعی نیست ؛ اما عـقـل قـادر اسـت بـا تـوجه به نیازهای انسان قانون ارائه کند و بر پایه آن جامعه اداره شود.

    4.

    ظهور فلسفه سیاسی مبتنی بر نظریه قدرت نـیـکـولا مـاکـیـاولی (1527 ـ 1467) فـیلسوفی سیاسی متعلق به عهد رنسانس است که نـگـرش انـسـان غـربـی نـسـبت به انسان را دگرگون ساخت ؛ فلسفه سیاسی او علمی و تجربی و مبتنی بر تجربیات خود او در امور سیاسی است .

    ماکیاولی برخلاف اسلافش هیچ استدلال سیاسی را بر مبنای مسیحی و انجیلی قرار نمی دهد: نویسندگان قرون وسطی از ((قدرت بر حق )) که همان قدرت پاپ یا امپراطور یا ناشی از آن بـود، سـخـن مـی گـفتند.

    آنان حتی تا زمان لاک در صدد فهم وقایع ((روضه عدن )) بـودنـد تـا از ایـن طـریـق بـه دلایـلی حـاکی از ((بر حق بودن )) انواع خاصی از قدرت برسند.

    اما در می گیرد و قدرت را متعلق به کسانی می داند که در گیرودار رقابت آزاد جربزه و مهارت قبضه کردن آن را داشته باشند18.

    ماکیاولی برای نخستین بار شیوه های ریاکارانه را برای کسب و تداوم قدرت با صراحت تـئوریـزه مـی کند و می گوید حتی پسندیده است که شخص در برابر توده مردم نادان ، بـه تـقـوی و پـرهیزگاری تظاهر نماید19.

    بدین طریق ، او اساس یک اندیشه سیاسی سـکـولار و فـارغ از ارزش هـای دیـنـی را طـراحـی مـی کـنـد و کسانی چون هابز (1679 ـ 1588) و نیچه (1900 ـ 1844) آن را پیش می برند.

    پروژه سکولاریزه کردن نظام اسلامی بـا پـیـروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـران بـه رهـبـری امـام راحـل (ره )، ضـربـه ای کـارآمـد و اساسی بر پیکر سکولاریزم وارد شد20.

    این امر، خط بـطـلانـی بر نظریه مبنی بر نابسندگی دین در عرصه حاکمیت بود، آنچه در این میان جـالب تـوجـه بـود، رخـدادهـای عـزت آفـریـنـی بود که در عرصه های مختلف سیاسی ، فـرهـنـگـی و عـلمـی و...

    یـکـی پـس از دیـگـری ، مـردم مـسـلمـان و انـقـلابـی ایـران را مـشـمـول الطـاف بـیـکـران الهـی می ساخت و پیروزی های بزرگی را به ارمغان می آورد.

    ایران اسلامی توانسته است در عرصه های مختلف علمی ، پژوهشی ، فناوری و دانش فنی در زمـیـنـه هـایـی نـظـیـر فـنـاوری چـرخـه ی سـوخـت هـسـتـه ای ، کـشـت سـلول هـای بـنـیـادی جـنـینی و نانوفناوری ، ژئوبیوفناوری و...

    به موقعیت ممتازی دست یابد و الگوی مناسبی برای توسعه کشورهای مسلمان محسوب گردد21.

    شگفت انگیزتر این که مخاصمت ها و تحریم های دشمنان هیچ خللی در روند توسعه و شکوفایی و اقتدار ایـران اسـلامـی ایـجـاد نـمـی کـرد، بـلکـه اثـر مـعـکـوس داشـت و امـت اسـلامی ایران را در وصـول بـه اهـداف عـالی ، اسـتـوارتـر مـی سـاخـت .

    چـنـیـن حـادثـه ای بـا اصـول مـسـلم و پـذیـرفـتـه شـده در دنیای غرب در تعارض تام و آشکار بود.

    از این رو، مـخـالفـان حـکـومـت دیـنـی و دول ذی نـفـوذ غـرب بـه سـرکـردگـی امـریـکـا در طـول عـمـر مـبـارک نـظـام اسـلامی با تمام تلاش در صدد سکولاریزه کردن آن بوده اند و بـدیـن مـنـظـور، روش مـرکـبـی را بـه کـار بـسـتـه انـد کـه مـشـتـمل بر سه عنصر مذکور است .

    نخستین قدم آنان ، براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتا، ترور دولتمردان ، جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی بود که رهبری داهیانه طریق درخت انقلاب تنومندتر گردید.

    یـاءس دشـمـنان نسبت به سقوط نظام اسلامی ، آنان را به سمت و سویی دیگر سوق داد؛ آنـان در تبلیغات خود، اساس انقلاب و نظام اسلامی را بر ایده ای مبتنی دانستند که از آن بـه بـنـیـادگـرایـی تـعـبیر می کردند.

    بنیادگرایی در فرهنگ غرب معنای خاصی دارد و یـادآور عـلم سـتـیـزی ، تـحـجر و جنگ های خونین فرقه ای و درون دینی است .

    آنان با این تـعبیر کوشیدند تا انقلاب و نظام اسلامی را نزد مخاطبان ، المثنای وقایع تلخی معرفی کـنـنـد کـه در جـوامـع مـسـیـحی رخ داد و مردم را به این نتیجه رهنمون ساخت که چاره ای جز پـذیرش سکولاریزم نداشتند.

    آنچه در این میان از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و تضعیف و تـخـریـب آن هـدف اسـتـراتـژیـک آنـان بـه شـمـار مـی رفـت ، اصل ولایت فقیه بود؛ زیرا امت مسلمان ایران با تجربه موفقی که در شناخت و پیروی از ولی فقیه اندوخته است ، نقش حیاتی آن در حفظ و تداوم نظام اسلامی را نیک می شناسد و رهـنـمـودهـای او را ملاک و مبنای رفتار سیاسی و اجتماعی خود قرار می دهد.

    بدین سبب بود که این اصل از همان آغاز مورد هجمه واقع شد.

    عـامـل مـهـم دیـگـر بـرگـرفـتـه از تـجارب جوامع غربی ، تلاش گسترده مخالفان نظام اسـلامـی در بـی اعـتـبـار ساختن حجیت نص آسمانی قرآن است ؛ آنان چنین پنداشتند که بی اعـتـبـار سـاخـتـن پـایـگـاه مـعـنـوی و قـدسـی مـسـلمانان ، گام بلندی خواهد بود به سوی سکولاریزم و ارزش های غربی ، بر این اساس ، سلمان رشد مرتد را که از نظر آنان در صـورت دادن داسـتـان بـلنـد و رمـان کـم نظیر بود، وارد معرکه نمودند.

    افزون بر این ، آثـار فـراوانـی در قـالب فیلم ، مقاله ، کتاب و کاریکاتور در این کارزار به کار بسته انـد و سـایـت هـای مـخـتـلفـی بـه شـدت ایـن مـاءمـوریـت را دنبال می کنند.

    بـخـش دیـگـر ایـن پـروژه مـلهـم از جـنـگ هـای مـذهـبـی جـوامـع اروپـایـی اسـت ؛ غـرب بـه دنـبال تجزیه عالم اسلام است و به شدت می کوشد تا در ممالک اسلامی جنگ های فرقه ای ، بـخصوص جنگ شیعه و سنی را ایجاد و تشدید نماید.

    چرا که شیوع جنگ های فرقه ای ، مـسـلمـانـان را بـه خود مشغول خواهد کرد و سرمایه های آنان را به هدر خواهد داد و در نتیجه استمرار جنگ ها و اختلافات سبب ویرانی و عقب افتادگی امت اسلام خواهد شد.

    در چنین فضایی مردم نسبت به دین بدبین خواهند گردید و زمینه لازم را برای خواهد گشت .

    بدین مـنـظـور بـود کـه آمـریـکـا، جـریان های منحرف فکری مانند القاعده ، طالبان و وهابیت را پـرورانـد تا از طریق نمایش جمود فکری و تحجر به نام اسلام ، اذهان مردم دنیا را نسبت به اسلام مشوش سازد.

    طالبان به بدترین و غیرانسانی ترین روش ، نوعی استبداد را بـه نـام دیـن اسـلام در آن سرزمین حاکم کرد و برخی عناصر فرهنگی شیعه را برخلاف موازین بین المللی به شهادت رساند، بدون این که متظاهرین به دفاع از حقوق انسان ها کـوچـک تـریـن مـخـالفـتـی نـسـبـت بـه آنـان روا دارنـد.

    هـدف از تشکیل و تقویت امثال این گروهک چیزی جز اراده ی تصویری خشن و غیرانسانی از دین مبین اسلام و تعمیق شکاف در امت مسلمان نبوده است .

    لشـکـرکشی و هجمه سنگین آمریکا به این ملت مظلوم پس از حادثه ساختگی یازده سپتامبر بـه بـهـانـه مبارزه با تروریسم ، ساقط کردن حکومت گروهک طالبان ، دولت سازی در افغانستان و تاءیید و تقویت دولت در ارائه خدمات به مردم و تلاش در ایجاد امنیت نسبی در ایـن کـشـور تـنـهـا بـه منظور ایجاد باور عمیق نسبت به نظام های غیردینی و سکولار و ارزشهای غربی و پیدایش نفرت نسبت به حکومت دینی صورت گرفته است .

    هـمـچـنـیـن لشـکرکشی ایالات متحده به کشور مسلمان و مظلوم عراق به بهانه خلع سلاح و مـبـارزه بـا تـروریـسـم اقدامی است در جهت ایجاد نظامی سکولار در آن کشور، آنچه پس از اشـغـال عـراق در ایـن کـشـور رخ داد با صراحت حاکی است که ایجاد اختلاف فرقه ای بین مـسـلمـانـان عـراق هـدف اصـلی اسـت ، اشـغـالگـران از یـک سـو آزادی عـمـل پـلیـس ‍ مـحـلی عـراق را مـحـدود کـرده انـد و از سـوی دیـگـر نـیـز خـود، امـنـیـت محافل مذهبی را تاءمین نمی کنند و در مواردی هم زمینه تخریب و ویرانی قبور ائمه اطهار و مساجد و معابد را فراهم می کنند تا جنگ فرقه ای بین مسلمانان به وجود آید و تشدید این جـنـگ ها و اختلافات مردم را به این نتیجه برساند که دین منشاء اختلاف و خونریزی و نا امـنـی اسـت و بـایـد در عرصه حکومت از آن دست کشید.

    این روش در سطح گسترده تری در هـمـه مـمـالک اسلامی دنبال می شود؛ تخریب اماکن مقدسه در عراق که تحت پوشش حفاظتی اشـغـالگـران انـجـام مـی شـود، نـمـونـه ای از این فعالیت هاست .

    کشور پاکستان نمونه دیگری در این باره است ؛ هر از چند گاهی در ایالت های این کشور به مساجد شیعیان حمله مـی شـود و تـعدادی از نمازگزاران به شهادت می رسند.

    هیچ تردیدی وجود ندارد که در گـفـت که امروزه هدف استراتژیک آمریکا ایجاد اختلاف بین مسلمانان و دامن زدن به جنگ های فرقه ای برای منفور ساختن حکومت دینی در اذهان مردم است .

    بـخـش دیـگـری از ایـن پـروژه تـوسط کسانی عملیاتی می شود که در حوزه علم و دانش ‍ ایـفـای نـقـش مـی کـنـنـد و دانسته یا نادانسته در مسیر مخالفان حکومت دینی پیش می روند.

    نظریه ی قبض و بسط شریعت به مفهومی که برخی پیش کشیده اند، تعبیری از نفی دین اسـت .

    برداشت نادرستی که همین کسان از امامت القا می کنند و آن را مغایر خاتمیت می دانند و نـیـز اهـتـمـامـی کـه بـر مـفهوم ((قرائت های مختلف )) از دین می ورزند22، در جهت تقویت سـکـولاریـزم اسـت .

    دسـتـه ای دیـگـر نـیـز سـکـولارهـا را در نـیـل بـه اهدافشان یاری می رسانند؛ اینان متحجرانی هستند که قالب خشکی از دین در ذهن دارند و تنها آن را معیار حق دانسته و با اصرار تمام می کوشند آن را در جامعه پیاده کنند.

    زیـان چـنـیـن جـریـانـی کـمـتر از دیگر نقش آفرینان عرصه دین ستیزی نیست .

    گاهی امام راحـل 23 و مـقـام مـعـظم رهبری 24، شکوه هایی از این گونه کسان را در سخنان خود اظهار داشته و خطر آنان را متذکر گشته اند.

    علل ناکارآمدی فرآیند سکولاریزاسیون نظام اسلامی تـردیـدی نیست که متولیان پروژه سکولاریزاسیون ت کنون در فعالیت های پرهزینه و گـسترده خود ناکام مانده اند و هنوز امواج پیروزی انقلاب اسلامی در حرکت است و روز به روز بر گستره و عمق تاءثیرگذاری این انقلاب الهی افزوده می شود.

    اینک می بایست در صـدد جـستجوی اسباب و علل این ویژگی شگفت انقلاب اسلامی برآمد.

    چرا مخالفان نظام اسـلامـی کـه بـه لحـاظ نـفـوذ و قـدرت مـادی بـر دنـیـا حکومت می کنند و پیشرفته ترین تـکـنـولوژی و بـیـشـتـریـن امـکـانـات را در اختیار دارند و همواره هم خود را مصروف از میان برداشتن نظام اسلامی یا استحاله آن داشته اند، نتوانسته اند به اهداف خود برسند؟

    در پـاسـخ بـه ایـن پـرسش به دو سبب مهم می توان اشاره کرد؛ یکی جهالت و ناآگاهی مخالفان نسبت به قرآن و اسلام ناب و دیگری دریافت پیام اصلی قرآن و التزام به آن تـوسـط مـلت مـسـلمان ایران .

    متولیان پروژه سکولاریزاسیون به اشتباه اسلام را همانند مـسـیـحـیـت مـحـرف و قـرآن را کـتـابـی آسـمـانـی در سـطـح تـورات و انـجـیـل دانسته و پنداشته اند نیز به کار برد.

    هاکنج دانشمند معروف آمریکایی در اشاره به این واقعیت می گوید: ((در نـظـام اسـلامـی نـه تـنـهـا هـر نـوع اسـتـعـداد و آمـادگـی بـرای پـیـشـرفـت و تـکـامـل وجـود دارد، بـلکـه قـابلیت های تطور نظام اسلامی از بسیاری از نظام های دیگر بـیـشـتـر اسـت ؛...

    مـن بـا کـمـال واقـع بینی درک می کنم که شریعت اسلامی کلیه مبادی و اصول لازم برای پیشرفت و تکامل را در بردارد.))25 اسـلام دیـن تـلاش ، کـار، انـدیـشـه و سـیـاسـت اسـت ؛ تـنـبـلی ، جـهـل ، گـوشـه نشینی و رهبانیت در ساحت این دین الهی راه ندارد.

    فلسفه تعالیم اسلام ، شکوفائی استعدادهای ژرف وجود انسان و تاءمین سعادت دنیوی و اخروی اوست .

    عدالت از آمـوزه هـای مـهـم ایـن دیـن اسـت و هـمـه انـسـان هـا مـخـاطـبـان آن را تشکیل می دهند.

    از منظر این دین ، همه انسان ها با رنگ ها، نژادها، زبان ها و طبقات مختلف ، بـنـدگـان خـدا و یـکـسـانـنـد؛ مـلاک بـرتـری ، تـنـهـا تـقـوی و عـمـل صـالح اسـت .

    حفظ حرمت هر انسانی با هر عقیده ای سرلوحه تعالیم اسلام است ؛ با ایـن وجـود در برابر ستمکاران و معاندان سکوت را روا نمی دارد و برای حفظ حقوق افراد با آنان به مقابله نمی پردازد.

    چنین آموزه هایی است که با فطرت انسانی هماهنگ بوده و اگـر بـه شـیـوه صـحـیـح ارائه شـود، هـمـگـان از روی مـیـل و رغـبـت آن را خـواهـند پذیرفت .

    ولتر یکی از سرسخت ترین مخالفان اسلام پس از چهل سال تحقیق به نتیجه می رسد که : ((دیـنـی کـه مـحـمـد(ص ) آورد بدون شک از مسیحیت برتر بود؛ در آیین او هرگز به کفر جنون آمیز مسیحیان دچار نگشتند و یک خدا را سه خدا و سه خدا را یک خدا ندانستند.

    ایمان به خـدایـی یـکـتـا تـنـهـا اصـل آیـیـن مـحـمـد(ص ) بـود.

    دین اسلام وجود خود را به فتوحات و جـوانـمـردی هـای بـنـیـان گـذارش مـدیـون است در صورتی که مسیحیان با کمک شمشیر و تـل آتـش آئیـن خـود را به دیگران تحمیل می کنند.

    پروردگارا کاش تمام ملت های اروپا، مسلمانان را سرمشق قرار می دادند.))26 تولستوی فیلسوف معروف روسی نیز درباره اسلام این چنین قضاوت می کند: ((شریعت مـحـمـد(ص ) بـه عـلت تـوافق آن با عقل و حکمت در آینده جهانگیر خواهد شد.))27 اندیشمند مستشرق دیگری به نام برنارد شاو در اشاره به پویایی و جامعیت اسلام می گوید: ((مـن همیشه نسبت به دین محمد(ص ) به واسطه خصلت عجیب زنده بودنش ، نهایت احترام را داشـتـه ام .

    بـه نظر من اسلام تنها مذهبی است که استعداد توافق و تسلط بر می کنم و از هـم اکـنـون آثـار آن پـدیـدار شـده اسـت کـه ایـمـان مـحـمـد(ص ) مـورد قبول فردای اروپا خواهد بود.))28 داوری مـخـالفـان پـیرامون قرآن نیز پذیرفته نیست ؛ قرآن از جهات متعدد با کتاب مقدس مـتـفـاوت اسـت ؛ اولا در اصـالت و سـنـدیت آن در میان امت اسلامی هیچ تردیدی نیست .

    ثانیاً تـعـالیـم قـرآن از جـامـعـیـت لازم بـرخـوردار اسـت و هـمـه دسـتـورات و اصول لازم برای اداره جامعه و پیشرفت آن را دربردارد.

    قرآن مسلمانان را به فراگیری عـلم و دانـش و تلاش و کوشش در زندگی دعوت می کند و از هیچ امر لازمی برای پیشرفت زندگی فروگذاری نمی کند.

    دکتر واگلیری پروفسور معروف ایتالیایی نیز درباره قرآن می گوید: ((مـا در ایـن کـتـاب مخازن و ذخائری از دانش می بینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوش تـریـن اشـخـاص و بـزرگـتـریـن فـیـلسـوفـان و قـوی تـریـن رجـال سـیـاسـت اسـت ؛ بـه دلیـل تـمـام این جهات است که قرآن نمی تواند کار یک شخص تـحـصـیـل کـرده بـاشـد....

    منشاء و مصدر قرآن فقط ممکن بود از ساحت آن خدایی سرچشمه گرفته باشد که علم وی به آنچه در آسمان ها و زمین است احاطه دارد.))29 مطلب مهم دیگر این که دین اسلام نه تنها علم ستیز و خردستیز نیست بلکه دانش اندوزی و خـردورزی را از وظـایـف مـهم انسان دانسته است .

    ظهور اسلام سبب توسعه همه جانبه علم و حـکـمـت گـردیـد.

    پـیـش از ایـن چگونگی ، میزان و عمق تاءثیر دستآوردهای علمی و فلسفی مـسـلمـانـان بـر جـوامـع مـسـیـحـی سـده هـای پـایـانـی قـرون وسـطـی و حـصول شرایط و زمینه های تحقق رنسانس ذکر شد؛ گوستاولوبون در اشاره به موقعیت علمی جوامع اسلامی و ارزش دانش در آن می گوید: ((در آن روزگاری که کتاب و کتابخانه برای مردم اروپا ارزش و مفهومی نداشت و در جمع صـومـعـه هـا در نـزد کـشـیش های اروپا بیش از پانصد جلد کتاب که همه آنها هم کتب مذهبی بوده یافت نمی شد، کشورهای اسلامی به حد کافی کتاب و کتابخانه داشتند؛ تا جائی کـه در کـتـابـخـانـه ((بـیت الحکم بغداد)) چهار میلیون و در کتابخانه سلطنتی قاهره ، یک مـیلیون و در کتابخانه طرابلس شام سه میلیون کتاب موجود بوده است و تنها در اسپانیا سالیانه در حدود هفتاد تا هشتاد هزار جلد کتاب تهیه می شده است .))30 گـونـاگـون ، وهـن نـظـر بـانـیـان و مـنـادیـان سـکـولاریـزم دربـاره تـعـارض و تـقـابـل عـلم و دیـن آشـکـار مـی گردد و نمی توان دین و حکومت دینی را اسباب رکود و عقب افـتـادگـی علمی و مخالف با هر نوع پیشرفت دانست ؛ بلکه دین الهی کارآمدترین محرک تولید دانش و پیشرفت است .

    بـخـش دیگر تلاش های مهاجمان سکولار به اختلافات فرقه ای و ویرانی ها و زیان های ناشی از جنگ های فرقه ای معطوف شده است ؛ آنان می گویند حکومت دینی عرصه غرض ورزی هـا و تـعـصـب هـای مـذهـبـی خـواهـد شـد و این امر با آزادی ، حقوق انسان ها و با روح دموکراسی غربی ناسازگار است .

    این سخن نیز ادعای پوچ و مغرضانه ای بیش ‍ نیست .

    پـیـشـیـنـه روشـن اسلام نشان می دهد که جامعه اسلامی حتی پیروان ادیان دیگر را نیز در جمع خود می پذیرد، به آنان احترام می گذارد و حقوق آنها را محترم می شمارد.

    برتراند راسل در اشاره به این مطلب می گوید: ((در قرون وسطی مسلمانان از مسیحیان متمدن تر و انسان تر بودند.

    مسیحیان به تعقیب و آزار یـهـودیـان مـی پـرداخـتـنـد و ایـن کـار خـصوصاً در هنگام اوج هیجانات مذهبی شدت می گرفت .

    جنگ های صلیبی با غارت یهودیان و کشتار آنان همراه بود.

    در کشورهای مسلمان ، برعکس ، در غالب اوقات با یهودیان به هیچ روی بدرفتاری نمی شد.))31 جان دیون پورت نویسنده و مستشرق معروف مسیحی می نویسد: ((اسـلام اصـول عـدالت مـطـلق را نـه فـقط میان پیروانش بلکه در میان کسانی که مغلوب قـوای اسـلام مـی شـدنـد و در پناه حکومت اسلامی زندگی می کردند، برقرار کرد.

    علمای سـایـر ادیـان را از پـرداخـت کـلیـه مـالیاتهای ثابتی که بر کلیسا یا دستگاه روحانیت تـحـمیل شده بود، و همچنین از انواع مالیات هایی که به طبقه حاکم پرداخت می شد، معاف نمود.))32 بنابراین این متهم ساختن اسلام به خشونت و تعصبات ویرانگر فرقه ای تنها به موارد بـسـیـار نـادری چـون طـالبـان و القـاعـده مـربـوط مـی شـود کـه اسـتـکـبـار جـهـانـی و دول اسـتـعـمـارگر برای رخنه در امت اسلام و بر هم زدن وحدت و یکپارچگی این امت آنها را جعل کردند.

    نتیجه گیری مـنادیان سکولاریزم از هر فرصتی برای اثبات ناکارآمدی نظام اسلامی بهره جسته اند؛ ایـن تـکـاپـو بـه شـدت ادامـه دارد و در مواردی نیز در قالب تبلیغات گسترده ، ارعاب ، تـهـدید مترصدند به هر طریق ممکن ایده خود را به عنوان ارزش های غربی و دموکراسی بـر کـشـورهـای اسلامی تحمیل کنند و بساط حکومت دینی را برای همیشه برچینند.

    آنچه در ایـن کـارزار خـشـم آنـان را برانگیخته و عملاً بر ایده نادرست و تبلیغات مسموم آنان زخم کاری وارد نموده و خط بطلان کشیده ، توفیقات حیرت انگیز نظام جمهوری اسلامی ایران در عـرصـه هـای گـوناگون علمی و تکنولوژیک است .

    بنابراین آنان از جهات مختلف می کـوشـنـد تـا مانع تداوم پیشرفت های این نظام شده و به تدریج آن را به تغییر رفتار به نفع یک نظام سکولار وادار نمایند.

    آنان بدین منظور نسخه غربی تاریخ تحقق سکولاریزم در غرب را برای عالم اسلام نیز تـجـویـز کـرده انـد و از ایـن رو، عـمـدتـاً بـر روی سـه عامل متمرکز شده اند: 1.

    متزلزل ساختن پایگاه معنوی و قدسی عالم اسلام از طریق تضعیف مـوقـعـیـت قـرآن و ارزش های اسلامی در بین مسلمانان .

    تمجید و ستایش نظام سلطه جهانی نسبت به اندیشمندان و نویسندگانی که فرآورده های فکری آنان با تعالیم اسلامی در تـقـابـل اسـت .

    در جـهـت تـضـعـیـف انـدیـشـه سـیـاسـی اسـلام ارزیـابـی مـی شـود؛ 2.

    تـحـمـیـل مـشـکـلات اقـتـصـادی برای ایجاد نارضایتی بین مردم و ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی ؛ 3.

    دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی برای بر هم زدن صفوف فشرده مردم .

    اشکال اساسی غرب آن است که اسلام و قرآن را همانند مسیحیت و کتاب مقدس ‍ محرف آن دانسته است و نـاکـامـی هـا و کـاسـتـی های آن را به پای اسلام نیز نوشته است .

    تعصب شدید مدعیان تـجدد و سکولاریزم مانع از آن شده است که پیروزی های عظیم جوامع اسلامی در سده های اولیـه اسـلام و نـیـز تـوفـیـق اعـجـازآمیز اسلام در سرنگون ساختن یک حکومت مستبد و دست نـشـانـده غـرب ، تـاءسـیـس یـک حـکومت مردمی ، مقاومت پولادین در جنگ تحمیلی و در برابر تـوطـئه هـای گـونـاگـون دشـمـنان و پیشرفت شگفت انگیز در عرصه های مختلف علمی و تکنولوژیک آنها را نسبت به اشتباه اساسی خود در نگاه به دین واقف گرداند.

    بنابراین آنان هنوز در جاده ظلمانی دین ستیزی پیش ‍ می روند و جبهه خود را می گسترانند.

    بـرای تـهـاجم به جبهه طرفدار سکولاریزم ، نخست باید به ترویج و تحکیم تعالیم قـرآنـی در جـامـعـه همت گمارد و نقش و منزلت قرآن را به عنوان تنها نسخه نجات بخش ‍ بـسـنـده کـرد، بـلکـه مـکـتـوبـات و حـاصـل مـطـالعـات قـرآنـی مـی بـایـسـت حـامـل پـیـام و عـمـق مـعـانی حیات بخش و زیبای آن باشد تا شهد شیرین آن گوارای ذائقه هـمگان گردد و هر کس در سطح دانش خود از آن بهره مند شود.

    از این طریق می توان قرآن را پاس داشت و جامعه را از گزند هجمه مخالفان مصون نگه داشت .

    امـر مـهـم دیـگـر در ایـن کـارزار تـوجـه جدی دولتمردان به مساءله اقتصاد است ؛ تحقیق و تـدویـن مـبـاحـث اقـتـصادی در دو حوزه روش و محتوا دور از هر گونه تعصب ، قطعاً راهگشا خـواهد بود.

    سکولارها امروزه نمود علم ستیزی دین را بیشتر در علومی چون اقتصاد و جامعه شـنـاسـی مـی دانـنـد و هـر نـظـریـه پـردازی اقـتـصادی دینی که بر غنای مباحث اقتصادی بـیـفـزایـد در مـوضـع مـخـالفـت صـریـح بـا آن واقـع مـی شـود.

    در بـحـث اقـتـصـاد حـاصـل مـطـالعـات و تجارب دیگران نیز مفید است و لازم است بدون این که صورت تقلید بـه خود بگیرد یا موجب خودباختگی شود، مدنظر واقع گردد.

    نظر به ارتباط تنگاتنگ تـصـمـیـمـات اقـتـصـادی بـا رونـد امـور اجـتـمـاعـی و تـاءثیر مستقیم آن در زندگی مردم ، تـصـمـیـمـات مـی بـایـسـت سـنـجـیـده و از هـر گـونـه شـتـاب غـیـرمـنـطقی به دور باشد.

    تاءثیرگذاری پنهان مخالفان نظام در امور اقتصادی لزوم توجه به این مطلب را مضاعف می سازد.

    امـر اسـاسی دیگر در مقابله با جبهه سکولاریزم ، وحدت و یکپارچگی مذاهب و اقوام مختلف اسـت .

    تمسک به آموزه های اصیل اسلامی و پرهیز از هر گونه تحریک احساسات قومی و فـرقـه ای ضـرورتـی اجـتـنـاب ناپذیر است .

    امت بزرگ اسلام تنها در صورت وحدت و هـمـدلی می تواند سیادت خود را در سطح جهان احیا نماید و با وجود اختلافات داخلی ، در مـقـابـل مـخـالفـان تـضـعـیـف خـواهـد شـد.

    ایـن کـه امـام راحـل همواره بر وحدت اسلامی مذاهب اسلامی و حتی وحدت ادیان آسمانی تاءکید می ورزید و رهـبـر مـعظم انقلاب این سال را سال وحدت ملی و انسجام اسلامی نام نهاده اند، به خاطر نقش ‍ حیاتی وحدت در حفظ نظام اسلامی و تقویت اسلام است .

    پینوشتها: 6.

    جـرجـی زیـدان ، تـاریـخ تـمـدن اسـلام ، تـرجمه علی جواهر کلام ، امیرکبیر، تهران ، 1379، چ 9، ص 582 ـ 581 .

    7.

    مـگـی ، بـریـان ، آشـنـایـی بـا فـلاسـفـه بـزرگ ، تـهران : شرکت سهامی انتشارات خوارزمی ، 1373، ص 104.

    .12 Deism (نـظـریـه ای کـه وحـی و شـریـعـت آسـمـانـی را نمی پذیرد؛ ولی طبیعت را نمایانگر خالق و خدا می داند.) Encyclopedia Catholic .

    14.

    سفر پیدایش ، باب دوم ، آیه 16 ـ 17.

    15.

    راسل ، برتراند راسل ، تاریخ فلسفه غرب ، ترجمه : نجف دریابندری ، تهران : نشر پرواز، 1365، ص 728.

    16.

    فـروغـی ، مـحـمـدعـلی ، سـیـر حـکـمت در اروپا، چاپ دوم ، مؤ سسه گسترش فرهنگ و مطالعات ، 1377، ص 98 ـ 100.

    17.

    همان .

    18.

    راسل ، پیشین ، ص 696 ـ 706.

    19.

    همان ، ص 705.

    20.

    جهت آگاهی بیشتر پیرامون تحولات علمی در ایران پس از انقلاب ر.ک .

    انقلاب علمی امام خمینی (ره ) علیه پارادایم سکولار رژیم پهلوی ، فصلنامه پژوهشی دین و سیاست ، صص 151 ـ 174.

    21.

    کیهان ، 9 / 8 / 84 ، ص 3.

    22.

    دکـتـر عـبـدالکـریـم سـروش ، سـخنرانی در دانشگاه سوربن فرانسه در پنجم ژوئن 2005.

    23.

    نامه امام خطاب به مراجع اسلام و روحانیون و....

    24.

    سخنرانی معظم له در دیدار هیاءت دولت با ایشان در 8/6/1384.

    25.

    مـوسـوی لاری ، سـیـد مـجـتـبـی ، سـیمای تمدن غرب ، (قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، 1360)، ص 147 26.

    همان ، ص 138.

    27.

    28.

    همان ، ص 136.

    29.

    همان ، صص 136 ـ 137.

    30.

    گـوستاولوبون ، تاریخ تمدن اسلام و عرب ، ترجمه سید هاشم حسینی ، تهران ، کتابفروشی اسلامیه ، بی تا، ج 3، ص 293.

    31.

    راسل ، ص 458.

    32.

    موسوی لاری ، پیشین ،

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

سکولاريزم يا نظريه ي جدايي دين از سياست ، حاصل تحولات مذهبي ، علمي و اجتماعي است که پس از رنسانس در جوامع غربي به وقوع پيوست و نوعي خودباوري و خودبسندگي کاذب را به ارمغان آورد؛ اين نظريه در طول يکي دو سده اخير استحکام يافت و امروزه از نگاه طرفدارانش

بيان مسئله: آنچه پيش رو داريد تحقيق کوتاهي پيرامون «سکولاريسم » يا «سکولاريزاسيون » است. در اين نوشتار پس از بيان معناي لغوي و اصطلاحي سکولاريزم، اصول و بنيادهاي اساسي اين تفکر، خواستگاه اوليه و علل و زمينه هاي پيدايش و پيشينه آن در مسيحيت، غرب

بیان مسئله: آنچه پیش رو دارید تحقیق کوتاهی پیرامون «سکولاریسم » یا «سکولاریزاسیون » است. در این نوشتار پس از بیان معنای لغوی و اصطلاحی سکولاریزم، اصول و بنیادهای اساسی این تفکر، خواستگاه اولیه و علل و زمینه های پیدایش و پیشینه آن در مسیحیت، غرب، اسلام و ایران و اهداف و انگیزه های ترویج این اندیشه را مطرح کرده و آنگاه به موضوع سکولاریسم و اسلام پرداخته و بطلان سکولاریزم را از ...

آیین مسیحی یکی از دینهای بزرگ جهان است و پیروان این دین را مسیحی می‌نامند. دین و گرایش های مسیحی مسیحیت به‌طور کلی به سه گرایش بزرگ کاتولیک "Catholic" ارتودوکس "Orthodox" و پروتستان"Protestant" تقسیم شده‌است که گرایش‌های کوچک و زیادی نیز از آن‌ها شاخه می گیرند. مسیحیت آغازین تعدادی از مذاهب در طول سده‌های دوم و سوم میلادی در سراسر امپراتوری روم، پیروانی را برای خود جلب کرده‌اند. ...

مقدمه مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و ...

frames. P30World Forums > آموزش > موضوعات علمي > ادبيات و علوم انساني > ادب و ادبيات PDA View Full Version : ادب و ادبيات soleares 10-15-2006, 03:33 PM ادبيات چيست؟ زبان و ادبيات جلوه گاه انديشه ، آرمان ،

سکولاریسم به صورت عمومی به مفهوم ممانعت از دخالت دین در امور عمومی جامعه‌ است. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. ارزش‌هایی مانند جدایی دین از سیاست ( جدایی کلیسا و حکومت) در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر سکولاریسم بنا شده‌است. سکولاریسم اگرچه در ایران بیش‌تر بار سیاسی دارد و به جای دشنام سیاسی به کار می‌رود اما در پایه، معنایی معرفت‌شناسانه دارد. از این ...

1- تعریف اومانیسم :[1] اومانیسم واژه ای است که در طول تاریخ ، معانی گوناگونی به خود دیده است . تاریخ پیچیده آن در دنیای غرب دامنه معانی و تعاریفش را گسترده کرده است . با وجود این ، می بایست ضمن تأکید بر تکثر ، پیچیدگی و سیال بودن معانی اومانیسم ،تعریف امروزی آن را ارائه نماییم . ریشه این واژه humble (humilis) از واژه لاتین "humus" به معنای خاک یا زمین است . از این رو "homo" به ...

سرآغاز اگر نگاهی دقیق و جامع به مکتب اسلام داشته باشیم ، به اهمیت سه رکن از ارکان و پایه های مکتب می رسیم یعنی سه موضوع غدیر ، عاشوراء و انتظار م جدا کنیم ، دیگر از اسلام چیزی باقی نمی ماند و همین است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فرمودند : محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است . به راستی که در غدیر ، امامت شیعه رقم خورده است و در عاشوراء قیام شیعه در برابر ظلم ها به ...

مقدمه ساختارهای حکومت در جهان امروز چگونه است ؟آیا ما می توانیم با در نظر داشت عناوین حکومتهای مختلف به درک درستی از راهبردهای جاری درآن کشورها وشکل اداره ی آنها نایل شویم؟ بی شک این کاری بسیار دشوار است .اگر به ساختار اداری واجزای تشکیل دهنده ی حکومت های معاصر نظری بیاندازیم، خواهیم دید که بسیارمشابه هم هستند . آبهای صاف آبی رنگ که از آبهای خروشان اقیانوس سرچشمه می گیرند. دارای ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول