تولید ایده های نو توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک نغیر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکریا مفهوم جدید خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک اندیشه جدید طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی نشده قبلی روشی نوین ارنه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان مفهوم نوآوری(iNNoVatioN) اندیشه خلاق تحقیق یافته تغییر هر چیزی که با گذشته تفاوت داشته است (تمام نوآوریهای منعکس کنند.
یک تغییر است امام تمام تغییرها نوآوری نیستند.) هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشههای نو ناشی از خلاقیت (محصول نهایی عمل خلاقیت) ویژگیهای افراد خلاق سلامت و روانی ادارکی: یعنی فرد توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده را به طور سریع داشته باشد.
انعطاف پذیری داراکی: یعنی توانایی دور شدن از یک قاعد و پذیرش قاعده جدید.
ابتکار عمل: یعنی توانایی ایجاد جوابهای غیر معمول و مرسوم را داشته باشد.
ترجیح پیچیدگی به سادگی: یعنی به چالشها ومسایل پیچیده در امور علاقه مند باشد.
استقلال رای: به خود متکی بودن و تحلیل افکار بدور از هر گونه غوغا اعتماد به نفس: بر خود مسلط بودن و خود را باور داشتن تمرکز ذهنی: تمام تلاش برای عمل کردن نظرات ذهنی خویش را بنماید.
مخاطر پذیر بودن: ترس از انتفاد ، شکست و اشتباه نداشته باشد و شکستها را پیروزی تلقی کند.
دانش: تلاش برای کسب آگاهی و اطلاعات زندگی نامه : دوره نوجوانی و کودکی افراد خلاق به طور معمول با سختیها و کمبودها همراه است.
نیاز به کسب موفقیت: نوآوران همواره بدنبال کسب اهداف و موفقیت هستند عدهای دیگر ویژگیهای افراد خلاق را به صورت زیر دسته بندی میکنند.
خصوصیات ذهنی کنجکاوی دادن ایدههای زیاد درباره یک مسئله ارائه ایدههای غیر عادی توجه جدی به جزئیات دقت و حساب نسبت به محیط به خصوص به نکاتی دیگران عادی به شمار میروند.
روحیه انتقادی علاقه وافر به آزمایش کردن و تجربه تگرش مثبت نسبت به نوآفرینی خصوصیات عاطفی آرامش و آسودگی خیال شوخ طبعی علاقه به سادگی و بی تکلیفی در نوع لباس و جنبههای گوناگون زندگی دلگرمی و امید به آینده توانایی بر قراری ارتباط عمیق و صمیمانه با دیگران اعتماد به نفس و احترام به خود شهامت خصوصیات اجتماعی پیش قدمی در قبول و رویارویی با مسئله مسئولیت پذیری و توانایی سازمان دادن به به فعالیت های گوناگون قدرت جلب حس اعتماد و اطمینان به دیگران نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان خلاقیت و نوآوری عامل تولیدات و خدمات خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کمیت تنوع تولیدان و خدمات خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کیفیت و تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت خلاقیت و نوآوری عامل افزایش انگیزش کاری کارکنان و سازمان خلاقیت و نوآوری عامل ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان خلاقیت و نوآوری عامل ارتقای بهرهوری سازمان خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت مجموعه مدیریت و کارکنان سازمان خلاقیت و نوآوری عامل رشد و بالندگی و سازمان خلاقیت و نوآوری عامل تحریک تشویق حس رقابت خلاقیت و نوآوری عامل کاهش بوروکراسی اداری، کاهش و پشت میز نشینی مشوق عمل گرایی.
خلاقیت و نوآوری عامل تحریک ومهیا کردن عوامل تولید.
تفاوت خلاقیت و نوآوری خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد در حالی که نوآوری دلالت بر آوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد.
پایان مرحله خلاقیت مصادف با آغاز مرحله نوآوری است مرحله خلاقیت ایدههای نو را تولید میکند و مرحله خلاقیت ایدههای نو را تولید میکند و مرحله نوآوریی ایدههای نو را به چیزهای مملوس یعنی محصولات فرآیندها یا خدمات مفید تبدیل میکند و در ا ختیار سازمان بازار قرار میدهد.
خلاقیت اشاره به ایجاد اندیشههای نو دارد و نوآوری به معنا کاربردی ساحتن آن افکار نو و تازه است اولین سازمانی که ایده جدید را معرفی میکند به عنوان نوآور در نظر گرفته میشود و سازمانی که کپی میکند یک تغییر را انتخاب کرده است.
خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوریها ست.
خلاقیت پیدایی وتولید کل اندیشه فکر نو است درحالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است.
گاهی ایده و اندیشه های نو از ذهن فرد میتراود ودر سالهای بعد آن اندیشه نوبه وسیله فرد دیگر به صورت نوآوری در محصول با خدمت منجلی میشود(الوانی،1372،ص233،224) شیوههای ظهور اندیشه های نو و بدیع تفکر استقرایی در این شیوه از انباشتن و رده بندی کردن مشاهدات در یک فراگرد ترکیبی و از تعیم موارد جزئی حکم کلی بدست میآید.
تفکر قیاسی : عکس تفکر استقرایی است.
یعنی با تعمیم نتیجه گیریهای عملی به مصادیق خاص نتیجه ویژهای به دست میآید.
مانند هم سازمانها نیازمند مدیریت میباشد (کبری) دانشگاه سازمان است (صغری) پس دانشگاه نیازمند مدیریت است (نتیجه) مانند هم سازمانها نیازمند مدیریت میباشد (کبری) دانشگاه سازمان است (صغری) پس دانشگاه نیازمند مدیریت است (نتیجه) از تحلیل قضایای کبری و صغری به نتیجه میرسیم.
تفکر خلاق با تفکر خلاق: با یک مساله در گیری میشود و به تجسم و واضح سازی آن میپردازند.
تفکر سببی یا علی در این نوع تفکر یا تحلیل و ارزیابی ریشه های حوادث و نتایج آنها به جای واگذار کردن مسائل به حوادث آینده به وقایع مشابه را پیش بینی نماید و در برنامهریزی و اجرای برنامه ها به کار میگیرد.
تمثیل و مدل سازی:تسوی حکم جزئی معینی به حکن جزئی معین دیگر که به دلیل تشابه به بین آن دو باشد.
شهود و اشراق : نحوه اندیشیدن چندان تابع برهانها ی ثابت و به اثبات رسیده نیست بلکه منفعت از جهشای درونی وپویائیهای خروشان ذهنی است.
تفکر قضاوتی و تحلیلی : در این شیوه افراد از طربق جستجو و کسب اطلاعات واقعی درباره هر وضعیت اقدام به تعریف و تعیین مساله میکنند و پس از تجزیه و تحلیل و ارزیابی منطقی واقعیتها روابط معینی دار آنها راکشف میکنند و سرانجام درباره مساله تصمیم میگیرند.
فرآیند خلاقیت کسب دیدگاه و نگرشی موافق نسبت به فکر ایدههای نوین برای اینکه استعداد و خلاقیت بالقوه فرد کاملاً از حالت نهفتگی خارج شده و آشکار (بالفعل)گردد لازم است که انسان نسبت به آزادی فکر علی رغم واکنشهای غیر مطلوب اولیه که فرد ممکن است دریافت کننده نگرشی مثبت داشته باشد.
حساسیت نشان دادن نسبت به مساله توانایی شناخت و داشتن آگاهی به وجود مساله و موانعی که فرد را از طراحی برنامه بهتر باز میدارد از بارزترین نشانههای مسلم حساسیت یک فرد خلاق نسبت به مساله است آمادگی بافتن برای خلاقیت از طریق کسب مواد خام لازم: فکرها از خزاینی سرچشمه میگیرند که به طور عمده شامل دانش فرد، اندیشه های دیگران و تجربیات گذشتهاند و این منابع از طریق مطالعه مشاهدات شخصی گفتگو با اشخاص آگاه رسانههای گروهی و مسافرت فراهم میشوند.
به کارگیری سلامت فکر: سلامت فکر به معنای توان گردآوری فکره متنوع و زیادی در مورد مساله است .ارزش این کار در این است که هر چه میزان فکرهای موجود بیشتر باشد احتمال یافتن راه حل عملی بیشتر دست بیان دیگر فکرها در موجود بیشتر باشد احتمال یافتن راه حل عملی بیشتر دست به بیان دیگر کمیت فکرها در خلاقیت اهمیت بسیاری دارد.
فعالیت ضمیر خود آگاه بر روی مساله: هنگامی که پس از کار سخت ومداوم بر روی یک طرح در آدمی حالت عجز پدیدار میشود بهتریت کار پرهیز از وارد ساختن فشار بر ذهن برای فعالیت بیشتر است یعنی ذهن خودآگاه خود را از مساله فارغ و آن را آسوده گذاریم درخشش ناگهانی یک فکر : شاید بتوان گفت که اکثر دستاوردهای نوین افراد خلاق حاصل زایش و جرقه زدن یک فکر جدید در ذهن آنها دریک حالت غیر قابل انتظار بوده است.
شرایط ایجاد خلاقیت و نوآوری ساختار انعطاف پذیری تشویق نظام سند خلاقیت: استراتژیهای حمایتی از افکار نو در سازمان موجب میکرد تا سازمان از تحول کافی برحوردار باشد.
فضای خلاق یکی از راههای مهم ظهور نوآوری به وجود آوردن فضای محرک خلاقیت است مدیریت باید همیشه آماده شنیدن ایدههای جدید از هرکس باشد.
سازمان باید در جستجوی فکرهای جدید باشد و تنها منتظر ارائه اندیشه جدید نماز به طوری کلی وجود محیط خلاق از مهم ترین عوامل رشد خلاقیت است در محیط نامطلوب برای پرورش خلاقیت از اندیشه های جدید و نو بیشتر انتقاد میشود و تمایلات دگرگونی و تغییر با مقاومت و ممانعت تقابل میکنند.
ایجاد زمان برای ارائه خلاقیت موسسات برای این منظور میتوانند دفتر یا کمیته مخصوص را برای جذب استعدادهای هر یک از کارکنانی که شایستگی لازم را دارند اختصاص میدهند.
برقراری سیستم پیشنهادات یکی از روشهای ترغیب کارکنان برای خلاقیت بر قراری سیستم دریافت پیشنهادات است.
ایجاد واحد مخصوص خلاقیت گروه خاصی از کارکنان برای نوآوری و خلاقیت استخدام میشوند در بعضی از سازمانها این گروه واحدها و قتشان را صرف یافتن ایدههای جدید برای ارائه خدمات ساختن محصول و فناوری میکنند و عمدتاً تحقیق محض انجام میدهند ویژگیهای سازمان خلاق رقابت کامل و فشرده است.
فرهنگ: برپایه یک فرهنگ خوب اتلاف وقت گناه محسوب میشود بدیهی است در چنین بستر مناسبی جهت رفابت به خلافیت یا سازمانهای پویا بهتر شکل میگیرد.
دسترسی به مدیران احترام به افراد آنها باور دارند که میتوانند همگام با نیازهای سازمان رشد کنند.
ارئه خدمات مردمی: هدف نهایی در این سازمان توجه به نیازمندی های اجتماع و جلب رضایت آحاد مردم است تخصص: در سازمانها خلاق افراد دارای یک تخصیص ویژه نیستند و این امکان را دارند که برای قرار گیری در جایگاه مناسب گردش شغلی داشته باشند.
کار گروهی: رابطه کارکنان با سازمان : روابط دایمی بلند مدت کارکنان با این سازمان و در نتیجه برخورداری آنها از اهمیت شغلی از دیگر ویژگیهای این سازمانهاست.
استتقبال مدیر از عامل تغییر: در این سازمانها تمامی مدیران مسئله را به عنوان تنها عامل ثابت و گریز ناپذیری میدانند و ب خشنودی آن را پذیرفته و در برابر آن مقاومن نمیکنند تغییر یک ارزش مثبت است.
هنر مدیر خلاق استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن ها ی خلاق آفریدن با ایجادفضایی که خودش بتوانند خلاق باشد .
آفریدن با ایجاد فضایی که افراد سازمان را برای خلاقیت تحریک کند.
ده عامل مهم شکست نوآوری در سیستم نبود فرهنگی که از نوآوری حمایت کند احساس مالکیت نکردن و از آن خود نداشتن سازمان توسط مدیران فقدان یک فرایند گسترده و فراگیر جهت نوآوری عدم ارتباط بین پروژهها و طراحها با استراتژی سازمان صرف نکردن زمان و انرژی کافی بری رفع ابهامات سازمانی ایجاد نکردن تنوع در فرایندها( عقاید مختلف و متضاد) توسعه ندادن ابزارهای و سنجشهای اندازهگیری پیشرفت عدم وجود مربیان توانا در تیمهای نوآوری فقدان یک سیستم ایده پرداز مدیریتی موانع نوآوری از نگاهی دیگر عدم اعتماد به نفس ترس و نگرانی و عدم امنیت روانی تمایل به همرنگی و همگونی با جماعت عدم تمرکز ذهنی فنون خلاقیت و نوآوری یاداشت برداری فکر و اندیشه های نو، از زود گذر ترین پدیدهها هستند بهترین زمان به تله انداختن فکر هنگام بروز آن است.
انتخاب زمان مناسب ساعت خاصی از شبانه روز متناسب با طبیعت اسناد و برای هر فرد افکار را با ورتر میسازند برای برخی اشخاص ساعت اولیه بامداد برای برخی آخر شب به برخی نیز صبح هنگام از بازدهی فکری بیشتری برخوردار دارند.
انتخاب مکان مناسب تقویت حس کنجکاوی و توان پرسش تکنیک طوفان فکری تعریف طوفان با یورش فکری: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی میکوشند راهحلی برای یک مساله بخصوص با انباشتن تمام ایدههایی که در جا به وسیله ی اعضا ارائه میگردد بیابند.
در این تکنیک تمام شرکتکنندگان به ایدهیابی در محیطی که موکدا خالی از عوامل بازدارنده است، هدایت میشوند.
همین روحیه آزاد منجر به آنچه که میتوان آنرا ایده های خارقالعاده نامید، میگردد.
بدین ترتیب زنجیرههای عادت ، شکسته شده و ایدهها بدون آنکه به وسیله تجارب گذشته محکوم شده باشد، آزادانه به جریان میافتند.
لذا به این دلیل نام آن را یورش یا طوفان فکری گذاردهاند که مغز و فکر شرکتکنندگان طوفانی را در مساله ایجاد میکند.
همیشه با خود یک دفترچه و مداد یا خودکار به همراه داشته باشید .
هنگامیکه ایدهای تازه به ذهن شما میرسد، آن را یادداشت نمایید.
هنگامی که ایدههایی یادداشت شده خود را باز خوانی میکنید، ممکن است 90 درصد ان بیهوده جلوه نماید اما نگران نباشید این طبیعی است، 10 درصد از بقیه ایدههای یادداشت شده بسیار ارزشمند خواهند بود.
خلاصه مراحل فرآیند طوفان فکری: گروهی مرکب از 6 تا 12 نفر ، یک رهبر و یک منشی انتخاب نمایید.
سرپرست یا رهبر ، مساله را برای گروه، ترجیحا قبل از تشکیل جلسه طوفان فکری، تعریف میکند.
گروه به صورت تعاملی و با رعایت چهار قاعده طوفانی فکری به شرح زیر، راهحل های خود را برا ی مساله، پیشنهاد میکند.
الف) هیچ قضاوتی در مورد هیچ پیشنهادی انجام نمیشود.
ب) کلیه نظرات حتی نظرات پوچ و غیر عملی ، مورد استقبال قرار میگیرد ج)کمیت ایدهها هدف اصلی است زیرا به کیفیت میانجامد.
د)ایدهها را میتوان ترکیب ، اصلاح و انتخاب نمود.
4- بعد از 25 تا 35دقیقه، گروه استراحتی میکند و سپس بر میگردد و ایدهها را نقد میکند.
علل پربار بودن جلسات طوفان فکری افزایش قدرت خلاقیت در گروه رقابت عدم وجود انتقاد فی البداهه بودن نظرات تکنیک گروه اسمی گروه اسمی نام تکنیکی است که تا حدودی در صنعت رواج یافته است.
فرایند تصمیم گیری متشکل از پنج مرحله است اعضا گروه در یک میز جمع میشوند موضوع تصمیم گیری به صورت کتبی به هر یک از اعضا داده میشود.
هر یک از اعضا به نوبه خود یک عقیده را به گروه میدهد عقاید ثبت شده در گروه مورد بحث گذارده میشود تا مفاهیم برای ارزیابی روشن تر و کامل تر شود.
هر یک از اعضا مستقلاً مخفیانه عقاید را درجه بندی میکنند.
تصمیم گروهی آن تصمیمی خواهد بود که در مجموع بیشترین امتیاز را به دست آورده باشد.
تکنیک پاس کردن گروه در این تکینیک افراد بطود دایره وار دور یک میز مینشینند و یک ایده روی کاغذ مینویسند و به نفر بعدی پاس میدهند تا اینکه افراد بعدی نیز ایده خود را با مشاهده ایدههای قبلی بنوییسند.
تا این عمل تکرار مییابد تا اینکه مجدداً این کاغذ به هم افراد یکبار دیگر بر میگردد.
این روش مدیریت سادهترین نیست به طوفان فکری دارد و چون در سکوت انجام میشود و فقط به نوشتن ایدهها اکتفا میشود.
تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق در کتاب «شش کلاه تفکر» یک روش خلاقانه ارائه میکند و از طریق آن میکوشد نشست افراد به دور یکدیگر را به اقدامی ثمربخش و کارا تبدیل کند.
«دوبونو» سعی میکند به کسانی که به دور هم جمع میشوند، بیاموزد که به تفکر خود نظم دهند و آنگاه در این میان به راههای خلاقانه بیاندیشند و با یک هماهنگی مدبرانه نتایج را طبقه بندی و اولویت بندی کرده و در تصمیم گیریها از آن استفاده کنند.
اگر شما میخواهید با تکنیک شش کلاه تفکر در جلسات قدم بگذارید، بهتر است این مقاله را بخوانید و آنگاه عمل کنید.
تصور کنید به یک جلسه قدم گذاشتهاید و شما مسئول نظمدهی، هدایت و نتیجه گیری از آن جلسه هستید.
در اینجا کلاه آبی را بر سر شما خواهند گذاشت، زیرا هنگامی که کسی کلاه آبی را بر سر میگذارد باید به موارد زیر دقت کند: رنگ آبی نماد آسمان آبی رنگ است که چتر آن بر همه جا گسترده شده است و کسی که کلاه آبی بر سر خود میگذارد باید بتواند افکار جاری در محیط جلسه را در ذهن خود به جریان درآورد و نظم و تمرکز دهد.
کلاه آبی همچون یک نرم افزار است که تلاش میکند به تفکر کردن جمع، جهت دهد و یا برنامهای مشخص آن را به سرانجام برساند و گویی همچون یک کارگردان تفکر ما را هدایت میکند.
با کلاه آبی اولویتها و محدودیتها تعیین میشود.
اکنون بر روی صندلی خود بنشینید و موضوع و یا مشکل مورد بحث را بر روی تخته سیاه بنویسید.
در نخستین اقدام و با هدایت شما همه اعضا باید کلاه سفید را بر سر بگذارند و در مورد موضوع بیان شده بیاندیشند.
هنگامی که کلاه سفید را بر سر میگذارید، نباید به چیزهایی که شامل الهامات، قضاوتهای متکی به تجارب گذشته، عواطف، احساسات و عقاید است توجه کنید و تنها باید همچون یک رایانه، فقط اطلاعات ارائه کنید.
حال شما باید اطلاعات به دست آمده از حاضرین در جلسه که به واسطه تفکر با کلاه سفید ارائه شده است را جمعبندی کنید و اعضای جلسه را وارد مرحله بعد کنید تا با گذاشتن کلاه قرمز بر سر، شروع به تفکر کنند.
هنگامی که حاضرین میخواهند با کلاه قرمز در مورد موضوع مورد نظر تفکر کنند باید به نکات زیر توجه کنند: اجازه دهید احساسات و عواطف بر وجود شما حاکم شده و به زبان درآیند و هر کسی میتواند از الهامات و دریافتهای ناگهانی خویش سخن گوید و دیگر نیازی به استدلال نیست.
اگر به احساسات اجازه بروز ندهیم بدون شک ناخواسته و بدون دقت نظر، در تصمیم گیریها وارد شده و چه بسا سبب بروز مشکلاتی برای ما شوند.
پس از این که تمام نظرات اعضای جلسه ارائه شد، شما اقدام به جمعبندی تراوشات فکری حاضران کرده و آن گاه به مرحله بعد قدم بگذارید و اجازه دهید حاضران کلاه سیاه را بر سر بگذارند.
با گذاشتن این کلاه بر سر نباید احساسات منفی بدون منطق بیان شوند بلکه فرد باید دیدگاههای منفی خود را در خصوص مشکل یا موضوع مورد بحث به صورت منطقی بیان کند.
بدون شک اگر از این کلاه به خوبی استفاده شود، میتواند ما را از مخاطراتی که در آینده از چشمان ما دور میماند آگاه کند.
تفکر منفی به گفته «دوبونو» جذاب است، زیرا دستاوردهای آن را میتوان به فوریت مشاهده کرد.
اثبات خطای دیگران برای ما رضایت در پی دارد و حمله کردن به یک دیدگاه در ما احساس برتری میبخشد و برعکس ستودن یک نظر سبب میشود در خود احساس کنیم با فرد برتری روبرو شدهایم.
نتایج بحثهای ارائه شده توسط شما جمعبندی شده و در نهایت ثبت شود و آنگاه بار دیگر اجازه دهید حاضران کلاه زرد را بر سر خود بگذارند و شروع به تفکر کنند.
زرد نماد آفتاب است و آفتاب شروعی برای سازندگی، شادابی و خوش بینی است.
گویی هرجا سراغ از خورشید گرفته میشود گرمی زندگی و زایشی دیگر در میان است و تفکر مثبت باید به همراه کنجکاوی و شادمانی و سرور و تلاش برای درست شدن کارها باشد.
فرد با گذاشتن کلاه زرد تلاش میکند به نکات ارزشمند و مثبت موضوع بنگرد.
اصولاً افکار سازنده به سوی مثبت گرایی تمایل دارند.
یکی از تمریناتی که فرد با کلاه زرد میتواند انجام دهد بهره گیری از تجربیات ارزشمند گذشته است.
کلاه زرد در ابتدا در صدد کشف فواید موجود در موضوع مورد بحث است و هر آنچه میکاود، بیان میدارد.
اکنون بار دیگر به جمعبندی نظرات به دست آمده بر اثر کلاه زرد بپردازید.
اکنون حاضران باید کلاه سبز را بر سر بگذارند.
کلاه سبز، کلاه خلاقیت است هنگامی که افراد کلاه سبز را بر سر میگذارند، باید به راههای نو بیاندیشند که میتواند در آن موضوع مورد نظر اثرگذار بوده و به تصمیمگیریهای خلاقانه منجر شود.
هنگامی که حاضران کلاه سبز را بر سر میگذارند، فرصتی مییابند که به جست و جوی چیزهای کشف نشده هدایت کنند.
حال فرصتی به حاضران دهید تا ایدههای نو ارائه کنند و آنگاه به ثبت این ایدهها پرداخته و به جمعبندی نظرات بپردازید.
بدون شک برای خلاقانه اندیشیدن باید فرهنگ خلاقیت را بر فضای جلسه حاکم کنید.
اکنون شما باید تلاش کنید که با کلاه آبی که بر سر گذاشتهاید به ارزیابی نتایج پرداخته و به یک جمعبندی مناسب برسید و در نهایت در جهت حل مشکل یا پیگیری مورد نظر تصمیم نهایی را بگیرید.
بدون شک هر یک از اعضا میتوانند کلاه آبی را به امانت گرفته و با آن به تفکر بپردازند و در اتخاذ تصمیمات به شما کمک کنند.
در پایان شما درمییابید هنگامی که جلسه را این گونه مدیریت میکنید، دیگر تنها شاهد آن نخواهید بود که یک فرد تنها با کلاه سیاه به جلسه قدم بگذارد و یا فرد دیگری تنها با کلاه قرمز تفکر کند؛ بلکه همه مجبورند با شش کلاه مذکور تفکر کنند و اندیشههای ذهن خود را ارائه کنند.
گردش تخیلی در سال ۱۹۶۱ روانشناسی به نام گوردون نتایج پژوهشهای ده ساله خود را در مورد افراد خلاق منتشر نمود و ضمن آن اعلام داشت که ذهن آدمی به هنگام ابراز خلاقیت و ابتکار در یک حالت خاص روانی است که اگر بتوانیم آن حالت را ایجاد نماییم خلاقیت امکان وجود مییابد.
او در گروههای ایجاد خلاقیت اعضای گروه را از طریق بکارگیری یک جریان تمثیلی و استعارهای به گردشی تخیلی ترغیب مینمود و در این حالت ایدهها و نظرات بدیعی را کشف میکرد.
ذهن افراد در این گردش خیالی با دستاویز استعارهها به نکاتی نو که هدف جلسه خلاقیت بود میرسید و روابط تازهای را بین پدیدهها پیدا میکرد.
آنان پدیدههایی را که چندان تجانسی با هم نداشتند تلفیق و ترکیب میکردند و به ایدههای جدیدی دست مییافتند.
در جلسات خلاقیت به کمک استعاره و تخیل کار تلفیق و ترکیب در ذهن افراد انجام میگرفت و از این رو روش گوردون را شیوه تلفیق نامتجانسها نیز نامیدهاند.
تهییج ذهنی یا تکنیک گوردون روشی است بسیار مناسب جهت یافتن راه حلهای جدید برای مسئله و نیز برای اکتشافات علمی و فنی.
این روش فرآیندی خاص و منحصر به فرد و در عین حال مؤثر دارد.
واژه Synectics یک واژه یونانی بوده و مفهوم آن پیوند اجزای متفاوت و ظاهراً بی ارتباط به یکدیگر است.
فرایند بکارگیری این رویکرد عبارت است از: شناسایی و تجزیه و تحلیل مشکل به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره آن کشف راه حلهایی برای آن جوهره از طریق دیدگاه غیر مرتبط با موضوع تلاش برای تبدیل راه حلهای به دست آمده به راه حل نهایی.
در جلساتی که از این روش استفاده میشود فقط رهبر گروه از اصل موضوع اطلاع دارد و موضوعی که مطرح میشود دقیقاً اصل موضوع نیست بلکه موضوعی نزدیک به آن است.
تفکر موازی واضع این شیوه ادوارد دو بونو روش معمول تفکر را همانند حفر گودالی توصیف میکند که با افزایش اطلاعات فرد همان گودال را عمیق تر میسازد و از دیدن جاهای دیگر برای حفر کردن بازمیماند در حالی که تفکر موازی نگاه فرد را به نقاط جدید معطوف میسازد و اطلاعات و تجربههای جدید صرفاً به اندیشههای قبلی افزوده نمیشود، بلکه آنها را تغییر داده و الگو و ساختار جدیدی را ایجاد میکند.
یکی از راههای تحقق تفکر موازی، ایجاد یک اندیشه واسطه غیرممکن است.
این اندیشه موجب طیران فکر و ذهن شده و با تعدیل آن میتوان به اندیشه نو و عملی دست یافت.
راه دیگر در تفکر موازی پیوند تصادفی است.
فرض کنید کتاب فرهنگ لغت را میگشایید و لغاتی را میخوانید و میکوشید تا آن را با موضوع مورد نظر پیوند داده و به نتیجهای برسید.
در این کار شما از روش پیوند تصادفی استفاده کردهاید منابع 1 الوانی مهدی مدیریت عمومی تهران :نشر نی 1374.
2 رضاییان علی تهران :انتشارات سمت 1383.
3 سید جوادین رضامبانی سازمان ومدیریت تهران: نگاه دانش.
4 رضاییان علی مبانی سازمان ومدیریت تهران: سمت 1387.
www.modiryar.com 5