تحقیق سقوط مجازات

Word 36 KB 32764 10
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۷,۱۵۰ تومان
قیمت: ۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در موارد ذیل مجازات محکوم علیه ساقط می‌شود:

     الف) فوت محکوم علیه

      اقتضای اصل شخصی بودن مجازات این است که با مرگ متهم اجرای مجازات متوقف ‌شود. قاعدۀ سقوط مجازات با فوت محکوم علیه شامل مجازات‌های حدود،  تعزیرات و بازدارنده می‌شود و علت این­که دیات و قصاص از شمول قاعده خارج   شده­اند، این است که دیه و قصاص (اگر مصالحه به دیه شود) در صورتی که متهم فوت کند، از اصل ما ترک وی حساب ‌شده و پرداخت می­شود و در قتل خطای محض، از خویشاوندان نزدیک او (عاقله) اخذ می‌شود.

     البته فوت متهم تأثیری بر بعضی از اقدامات تأمینی مانند: ضبط اشیای خطرناک که وسیلۀ جرم  بوده و یا در اثر جرم به دست آمده است، ندارد و دادگاه باید این اشیاء را از دسترس دور نگه دارد.

     

    ب) گذشت متضرر از جرم

     

      یعنی این­که شاکی یا مجنی علیه از تعقیب متهم و یا مجازات او چشم‌پوشی کند. با گذشت متضرر از جرم اجرای مجازات در همه حال ساقط نمی‌شود؛ بلکه گذشت، هنگامی مؤثر است که جرم از جرایم قابل گذشت باشد؛ یعنی جرم‌هایی که تعقیب کیفری آن‌ها متوقف بر مطالبه خصوصی باشد. در نظام کیفری اسلامی شیوه شناخت قابل گذشت بودن، حق الله و حق الناس بودن آن است. لذا هر گاه جرم از حقوق‌الناس باشد، قابل گذشت است و در غیر این صورت قابل گذشت نخواهد بود.

      البته گذشت متضرر از جرم وقتی پذیرفته می‌شود که دارای چند شرط باشد:

      1) اهلیت: گذشت متضرر از جرم حق محسوب می‌شود و صاحب حق درصورتی می‌تواند حق خود را استیفاء کند که اهلیت داشته باشد، پس گذشت شخص صغیر یا مجنون پذیرفته نیست علاوه بر آن، حق گذشت به ورثه منتقل می‌شود و فقط با گذشت همگی وراث اجرای مجازات ساقط می‌گردد.

      2) منجز بودن گذشت: گذشت متضرر از جرم نباید معلق باشد در غیر این صورت فاقد اثر خواهد بود.

      3) بقاء گذشت: متضرر از جرم، بعد از گذشت – هر چند شفاهی – اگر بخواهد عدول کند، پذیرفته نمی‌شود و شکایت مجدد او مسموع نخواهد بود.

      اگر گذشت شاکی فقط از حق کیفری باشد بعداً حق مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم را خواهد داشت و اگر اعلام گذشت، مطلق باشد؛ حق مطالبه ضرر و زیان را هم نخواهد داشت.

     

    ج)عفو عمومی

     

     که به موجب قانون مقرر می‌گردد و موضوع آن افعال مجرمانۀ گروهی از بزهکاران است؛ بدون آن‌که شخصیت آنان در نظر گرفته شود. که با تصویب قوه مقننه برخی از جرایم مورد عفو قرار می‌گیرد.

      شرط اصلی، آن است که ارتکاب جرم پیش از تصویب قانون عفو عمومی بوده باشد و این عفو نسبت به آینده اثری ندارد. از آن­جا که عفو عمومی از قواعد مربوط به نظم عمومی است. در نتیجه، ذی‌نفع نمی‌تواند از قبول آن امتناع کند؛ به این معنی که اگر متهم است، فرضاً برای اثبات بی‌گناهی خود تقاضای تعقیب و رسیدگی به اتهام خود را از مرجع قضایی بنماید و یا اگر محکوم است، خواهان تحمل مجازات باشد.

     

     

     

    استثناءات عفو عمومی

      1) عفو عمومی شامل اقدامات تأمینی و تربیتی نمی‌شود و این اقدامات همچنان به قوت خود باقی هستند.

      2) عفو عمومی شامل محکومیت‌های انتظامی که منشأ آن رفتار مجرمانه است،

     نمی‌شود.

      3) عفو عمومی شامل دیه نمی‌شود و در هر حال باید پرداخت شود.

      4) عفو عمومی تأثیری در حقوق زیان دیدگان از جرم ندارد و مطالبۀ ضرر و زیان توسط اشخاص متضرر از جرم در هر حال جایز است.

     

    د) عفو خصوصی

     

     تصمیماتی که به ابتکار و با پیشنهاد قوه قضائیه و موافقت عالی‌ترین مقام اجرایی کشور یعنی رهبری گرفته می‌شود و به موجب آن تمام یا قسمتی از مجازات محکومان بخشیده و یا به مجازات خفیف‌تری تبدیل می‌شود.

      عفو خصوصی شامل تمام مجازات‌های تعزیری و بازدارنده – و نیز در مجازات حد که پس از توبه از ولّی امر تقاضای عفو می‌شود- هم‌چنین تمام مجازات‌ها اعم از اصلی، تتمیمی و تبعی که از دادگاه‌های عمومی، انقلاب و دادگاه‌های اختصاصی (دادگاه ویژه روحانیت، دادگاه نظامی) صادر شده است، را شامل می‌شود. البته در مورد مجازات‌های تتمیمی و تبعی باید در فرمان عفو، تصریح به عفو بشود.

     

     

     

     

    شروط عفو خصوصی

     

      از شروط اعطای عفو خصوصی این است که حکم محکومیت قطعی صادر شده باشد. نیز حکم محکومیت باید لازم الاجرا باشد؛ یعنی مراحل رسیدگی آن مطابق قانون طی شده و قابل اجرا گردیده است. بنابراین احکام غیابی چون لازم‌الاجرا نیست، قابل عفو نخواهد بود. اعطای عفو خصوصی منوط به درخواست محکوم‌علیه یا خانوادۀ او است؛ چون جنبۀ شخصی دارد. عفو خصوصی – برخلاف عفو عمومی – محکومیت کیفری را زایل نمی‌کند و محکومیت با تمام آثارش در سجّل کیفری محکوم علیه باقی می‌ماند و در صورت ارتکاب جرم جدید، در توصیف تکرار جرم لحاظ می­شود.  نیز در تعلیق اجرای مجازات، مجازات اول، ملاک اعطای تعلیق می‌گردد، نه مجازاتی که به موجب عفو تخفیف یافته است.

    موارد سقوط که در عمل به معنای صدور قرار موقوفه تعقیب است درماده 6  آ.د.ک.کیفری مشخص شده است:1- فوت محکوم علیه،2-عفو، 3-مرور زمان

    عفو:

    واژه ی عفو در مواد مختلفی استفاده شده است وبا معنا های متفاوت. عفو یک معنای عام دارد ویک معنای خاص واژه هایی مثل گذشت ورضایت هم در مفهوم عام مترادف مفهوم عام هستند اما در مفهوم خاص عفو با گذشت ورضایت 2 مقوله ی کاملا متفاوتند.

     عفو در مفهوم خاص یعنی  صرف نظر کردن از مجازات از طریق حکومت. وگذشت عبارت است از اینکه زیان دیده ی از جرم اعلام گذشت کرده از مجازات صرف نظر کند. در بحث گذشت شخص می تواند قبل از صدور حکم ویا بعد از آن گذشت کند. خود گذشت گاهی اوقات در جرائم قابل گذشت وگاه جرائم غیر قابل گذشت است که به جرائمی که گذشت هیچ تاثیری نمی تواند درمجازات داشته باشد وبه جرائمی که گذشت ازجهات یا کیفیای معقنه ی قضایی است.

    واژه ی رضایت هم یک معنای عرفی دارد که با واژه گذشت مترادف است اما از لحاظ حقوقی وکیفری برخلاف گذشت وعفو رضایت قبل از وقوع جرم است.

    قانون ما توجه به مفهوم خاص نکرده است ودر مواردی مترادف با گذشت است. در واقع گذشت زیان دیده ی از جرم مثلا در بحث قذف (ماده161 بند 3). بحث عفو در مفهوم خاص را می خواهیم بررسی کنیم یعنی منشا آن حکومت است نه زیان دیده وثانیا بعد از تحقق جرم وعموما بعد از صدور حکم محکومیت قطعی موضوع عفو قابل بررسی است. دراین معنا(صرف نظر کردن از مجازات تعیین شده توسط حکومت)

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

در موارد ذيل مجازات محکوم عليه ساقط مي‌شود: الف) فوت محکوم عليه اقتضاي اصل شخصي بودن مجازات اين است که با مرگ متهم اجراي مجازات متوقف ‌شود. قاعد? سقوط مجازات با فوت محکوم عليه شامل مجازات‌هاي حدود، تعزيرات و بازدارنده مي‌شود و علت اين­

در موارد ذيل مجازات محکوم عليه ساقط مي‌شود: الف) فوت محکوم عليه اقتضاي اصل شخصي بودن مجازات اين است که با مرگ متهم اجراي مجازات متوقف ‌شود. قاعد? سقوط مجازات با فوت محکوم عليه شامل مجازات‌هاي حدود، تعزيرات و بازدارنده مي‌شود و علت اين­

موارد ذیل مجازات محکوم علیه ساقط می‌شود: الف) فوت محکوم علیه اقتضای اصل شخصی بودن مجازات این است که با مرگ متهم اجرای مجازات متوقف ‌شود. قاعدۀ سقوط مجازات با فوت محکوم علیه شامل مجازات‌های حدود، تعزیرات و بازدارنده می‌شود و علت این­که دیات و قصاص از شمول قاعده خارج شده­اند، این است که دیه و قصاص (اگر مصالحه به دیه شود) در صورتی که متهم فوت کند، از اصل ما ترک وی حساب ‌شده و ...

مقدمه صرف نظر از آنکه هدف مجازات در نظام حقوقی ایران را ارعاب و ایجاد ترس از ارتکاب جرم چه برای عموم مردم مثل جرائم عمومی چون آدم ربائی و چه برای مرتکبین جرائم بدانیم ، یا هدف از مجازات را انتقام و تشفی خاطر برای زیان دیده در جرائم خصوصی و جامعه در جرائم عمومی بدانیم ، یا اینکه مجازات را اثر طبیعی ارتکاب جرم تلقی کنیم و لازمه اجرای عدالت را مجازات بزهکاران بدانیم یا هدف از ...

فصل اول) تعريف آيين دادرسي کيفري و اصول دادرسي منصفانه. ماده 1-111. آيين دادرسي کيفري ترتيبات و قواعدي است که براي کشف جرم، تعقيب متهم، تحقيقات مقدماتي، ميانجي گري، صلح ميان طرفين، نحوه رسيدگي، صدور رأي، طرق اعتراض به آرا، اجراي آرا، تعي

اول) تعریف آیین دادرسی کیفری و اصول دادرسی منصفانه. ماده 1-111. آیین دادرسی کیفری ترتیبات و قواعدی است که برای کشف جرم، تعقیب متهم، تحقیقات مقدماتی، میانجی گری، صلح میان طرفین، نحوه رسیدگی، صدور رأی، طرق اعتراض به آرا، اجرای آرا، تعیین وظایف و اختیارات مقامات قضایی و ضابطان دادگستری و رعایت حقوق متهم و بزه‌دیده وضع شده است. ماده 2-111. دادرسی کیفری باید منصفانه و عادلانه باشد، ...

چکیده اعاده حیثیثت قضایی و قانونی که تدبیری برای تسهیل حضور محکوم در جامعه و اعمال رأفت نسبت به اوست با محو سابقه محکومیت کیفری از سجل (شناسنامه) قضایی شخص، مجازاتهای تبعی مترتب بر محکومیت کیفری را ساقط کرده و حقوق سیاسی و اجتماعی شخص را به او باز می گرداند. همچنین امکان برخورداری شخص را از پاره ای امتیازات قانونی چون آزادی مشروط که بهره مندی از آنها منوط به فقدان سابقه محکومیت ...

مقدمه: در هر سیستمی در زمینه آیین دادرسی کیفری, وقتی که رسیدگی به امر کیفری به حکم قطعی و نهایی منتهی می شود می گویند: حکم, اعتبار امر مختوم یا قضیه محکوم بها اکتساب نموده و در نتیجه دعوی عمومی سقوط حاصل کرده است. قوانینی که به منظور ترمیم اشتباهات در امر قضایی, دعاوی کیفری را قابل رسیدگی در مراحل مختلف بدوی و پژوهشی و فرجامی پیش بینی نموده است, امر کیفری پس از رسیدگی و صدور حکم ...

صرف نظر از آنکه هدف مجازات در نظام حقوقي ايران را ارعاب و ايجاد ترس از ارتکاب جرم چه براي عموم مردم مثل جرائم عمومي چون آدم ربائي و چه براي مرتکبين جرائم بدانيم ، يا هدف از مجازات را انتقام و تشفي خاطر براي زيان ديده در جرائم خصوصي و جامعه در جرائم

مقدمه در شرايط فعلي حقوق جزا لازم اعمال مجازات به مجرمين وجود مسئوليت کيفري باشد. بديهي است اگر فردي فاقد مسئوليت کيفري باشد به هيچ وجه نمي توان نسبت به او مجازاتي را اعمال نمود. ارتکاب جرم و تحميل مجازات مستلزم تحقق ارکان سه گانه جرم مي باشد.

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول