تحقیق حقّ کودک بر خطاکاری مسئولیت کیفری و صغیر نابالغ

Word 45 KB 32805 27
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •  

    مقدّمه
    «گیلیان دوگلاس» استاد حقوق دانشکده حقوق کاردیف انگلستان است. وی مقطع کارشناسی را در دانشگاه منچستر و کارشناسی ارشد را در دانشگاه لندن به پایان رسانده است و هم اکنون کرسی تدریس در دانشگاههای بریستون و سنگاپور را نیز در اختیار دارد. حوزه اصلی فعالیت پژوهشی وی حقوق خانواده است. دوگلاس تا کنون پنج کتاب تألیف کرده و همچنین در تألیف هشت کتاب دیگر نیز شرکت داشته است. همچنین دهها مقاله نیز به چاپ رسانده است. دوگلاس هم اکنون، سردبیر دو مجله مهم حقوقی در انگلستان می باشد.

     

    درآمد
    اینکه بزهکاران جوان مسئولیت بزه خود را بپذیرند و با خسارتی که به بزه دیده وارد کرده اند، روبه رو شوند و آن را متقبل شوند، درسی اخلاقی و اوّلین گام برای اصلاح و بازپروری آنها محسوب می شود.

    در این مقاله از یک سو، مسئولیت کیفری کودکان در حقوق انگلستان و از سوی دیگر، تلاشهای صورت گرفته برای گسترش دامنه این مسئولیت با لغو «اَماره قانونی عدم تکلیف»(3) از سوی دولت کارگری منتخب 1997 م. مورد بحث قرار می گیرد. به موجب این اماره، فرض بر این است که اطفال بین ده تا چهارده سال از ارتکاب جرم ناتوان هستند. به نظر می رسد که این تلاشها، در واقع بیانگر تمایلی برای توسعه نوع خاصّی از جامعه است که در آن، بازگشت به ارزشهای سنّتیِ باثبات ترِ گذشته مطرح می شود، اما این موضوع خیالی بیش نیست.

    در این نوشتار پیشنهاد شده است که «اماره قانونی عدم تکلیف» به صورت یک حقّ مهم برای کودک در نظر گرفته شود، حقی که نه تنها باید از الغای آن صرف نظر کرد، بلکه باید آن را حفظ و حتی المقدور گسترش داد.

     

    سن مسئولیت کیفری
    «دیوید گارلاند»(4) استدلال کرده است: رویّه های کیفری در محدوده فرهنگ کیفری خاصی وجود دارد. این فرهنگ، خود با اشکال و صورتهای فرهنگی وسیع تر حمایت و معنادار می شود. این اشکال فرهنگی نیز، به نوبه خود بر الگوهای زندگی مادی و اقدامات اجتماعی استوار شده است.

    واقعیت این امر هنگامی آشکار می شود که سن مسئولیت کیفری مورد بررسی قرار گیرد. در نظام «کامن لا»ی انگلستان کمترین سنی که امکان محکومیت شخصی به اتهام ارتکاب یک جرم وجود داشت، سن هفت سالگی بود. حداقل سن فعلی، ده سال است. در مورد کودکانی که سنّشان کمتر از ده سال است، اماره غیر قابل ردّ (مطلق) عدم تکلیف (یا فقدان توانایی ارتکاب جرم) وجود دارد.

    سن مسئولیت کیفری در تعدادی از کشورهای اروپایی به شرح زیر است: قبرس، ایرلند، لیختنشتاین و کشور سویس 7 سال؛ اسکاتلند و ایرلند شمالی 8 سال؛ جزیره مالت 9 سال؛ در یونان، فلسطین اشغالی، هلند، سان مارینو و ترکیه 12 سال؛ فرانسه 13 سال؛ در اتریش، بلغارستان، آلمان، مجارستان، ایتالیا، لتونی، لیتوانی، رومانی و اسلوونی 14 سال؛ جمهوری چک، دانمارک، استونی، فنلاند، ایسلند، نروژ، اسلوواکی و سوئد 15 سال آندورا، لهستان، پرتقال و اسپانیا 16 سال بلژیک و لوکزامبورگ 18 سال.

    این گستره وسیع سن مسئولیت، گستردگی نگرشها و رویه ها را نسبت به کودکان منعکس می نماید و نشان می دهد که این رویکردها تا چه اندازه، از دیدگاه تاریخی و فرهنگی حتّی در منطقه ای که همگنی نسبی در آن وجود دارد خاص است. با وجود این، به رغم تغییرات به وجود آمده به مرور زمان در الگوهای فرهنگی، افزایش حداقل سن مسئولیت در انگلستان، به طور تعجب آوری با مشکل مواجه بوده است. یکی از دلایل آن، ممکن است دوگانگیِ رفتارهای جامعه نسبت به کودکان باشد که در جنبه های مختلف قانون انعکاس پیدا کرده است. این دوگانگی، بیش از پیش در حوزه عدالت کیفری، به عنوان یکی از پرتنش ترین حوزه ها دیده می شود. از یک سو، به صورت روزافزونی می پذیریم که کودکان در سنین نسبتا پایین، توانایی و قابلیت بسیار پیچیده ای برای انتخاب در زندگی دارند (از قبیل رضایت دادن به درمان پزشکی) و از سوی دیگر، این تمایل نیز وجود دارد که آنها را در برابر عواقب آن دسته از اقداماتشان که غالبا بسیار غیر عقلانی و از روی بی فکری انجام داده اند (مانند جرایم خشونت آمیز)، حمایت کنیم.

    یک امکان دیگر، چنان که آقای «گارلاند»(5) مورد اشاره قرار می دهد، آن است که برداشتها و استنباط متضادی از عدالت، فردی کردن یا ثابت و یکسان بودن مجازات از یک سو و اِعمال مجازات یا اصلاح از سوی دیگر در درون فرهنگ جدید وجود دارد که آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.

     

    اَماره عدم توانایی ارتکاب جرم
    در یک دوره طولانی در قوانین انگلستان این اَماره وجود داشته است که کودکان ده تا چهارده سال از خطا بودن آنچه انجام می دهند، آگاه نیستند و بنابراین نمی توان آنها را بدون ادله مثبِتِ این علم و یا به اصطلاح، سوء نیّت، تحت محکومیت کیفری قرار داد.(6) یکی از قضات قرن هجدهم به نام «هال»(7) صدق یک ملاک را برای تشخیص این سوء نیّت کافی دانسته است: «کودکان در زمان ارتکاب جرم می بایست قدرت تشخیص بین خوب و بد را داشته باشد.» این چنین آزمونی در پرونده «جی.ام.» (یک کودک صغیر) علیه «رونکلس» صورت گرفت؛ بنابراین آزمون، کودک می دانسته آنچه انجام می دهد، «بسیار خطا» و فراتر از شیطنت است، هرچند نسبت به ماهیت غیر قانونی یا غیر اخلاقی عمل خود آگاه نبوده است. به هر حال برای ردّ این اماره، باید دلایل مجزایی برای ردّ اماره وجود داشته باشد.

    برای به دست آوردن این دلایل، اتکا به حقایق جرم کافی نیست و صرف این حقیقت که طفل از محل وقوع جرم فرار کرده نیز کافی نیست، بلکه این شواهد و دلایل را می توان از گفته ها یا اعمال کودک در هنگام ارتکاب جرم و یا با مصاحبه بعدی، نتایج آزمایشات روانی، مخفی کردن جرم، سابقه کودک و وضعیت تربیتی او به دست آورد.

    همچنان که نحوه تفکّر درباره یک مجرم نوجوان در طی سالها عوض شده، تمایل به حفظ اماره مزبور نیز مورد تردید قرار گرفته است. اخیرا در پی قتل نوزادی به نام «جیمز بالگر»(8) توسط دو پسر ده ساله و پوشش رسانه ای بسیار وسیع موضوع، جهت گیری قابل توجهی در بحثهای سیاسی برای تنبیه و مجازات بیشتر مجرمان ملاحظه شد.(9) تلاش برای برداشتن اماره در دادگاهها، از طریق دادرسی مهم در دادگاه عالی(10) در 1994 م. شاید به گونه ای غیر معمول انعکاسی از پاسخهای سیاسی به شمار می رفت. این پاسخ قضایی را می توان به صورت آنچه «کولین های»(11) آن را تحت عنوان «درونی شدن قضاییِ گفتمانِ حاکی از نگرانی اخلاقی» بیان نموده، مورد توجّه قرار داد. استدلال «های» این است که به محض اینکه رسانه های گروهی، یک نگرانی روحی اخلاقی حول یک مسئله خاص اجتماعی را ایجاد کنند (مثلاً در اینجا قتل یک کودک به دست کودکان دیگر) سیستم قضایی ممکن است خود را ناگزیر ببیند تا با بازتاباندن این نگرانیها از خود واکنش نشان دهد. وی در این باره می گوید:

    حداقل بخشی از این وضعیت، نتیجه بازتاب رسانه ای موضوع و نگرانی روحی اخلاقی حاصل از آن، به عنوان محاکمه نه تنها متّهمین (که بدون تردید گناهکار فرض شده اند)، بلکه محاکمه سیستم قضایی انگلستان است. محاکمه متّهمین اصلی توسط هیئت منصفه به محاکمه سیستم قضایی انگلستان توسط رسانه های گروهی (به نمایندگی از مردم انگلستان) تبدیل می شود. سیستم قضایی تنها می تواند مقاومت خود را در برابر زوال سنّت، احترام و قدرت از راه رقابت با مطبوعاتِ کم اعتبار، با به کارگیری لحن اقتدارمآبانه مردمی نشان دهد.(12)

    دیوان کشور انگلستان با رد این تلاش، خواستار بررسی کامل موضوع از سوی پارلمان شد؛ از این رو، وزارت کشور (نهاد دولتی مسئول سیاست گذاری در زمینه عدالت کیفری یعنی در واقع سیاست کیفری) موضوع را مورد بررسی قرار داد.(13) حزب کارگر الغای اماره مورد بحث را به عنوان بخشی از موضع خود در مورد نوجوانان، به مناسبت فعالیتهای انتخاباتی سال 1997 م. مطرح کرد که البته پس از به دست آوردن قدرت، این موضع خود را عملاً تأیید کرد. مسلما لغو این اماره با فضای سیاسی موجود کاملاً همخوانی دارد که بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?id=90481&LanguageID=1

گيليان دوگلاس» استاد حقوق دانشکده حقوق کارديف انگلستان است. وي مقطع کارشناسي را در دانشگاه منچستر و کارشناسي ارشد را در دانشگاه لندن به پايان رسانده است و هم اکنون کرسي تدريس در دانشگاههاي بريستون و سنگاپور را نيز در اختيار دارد. حوزه اصلي فعاليت پژ

مقدمه قانون راجع به مجازات اسلامی فصل هشتم خود را به حدود مسئولیت جزایی اطفال اختصاص داده است. عنوانی که ظاهر نمودار شناخت قلمرو مسئولیت کیفری، حدود و ثغور و نیز محدودیت های آن است ولی با دقت در مواد مختلف این فصل (مواد 26 تا 27) می توان گفت که حدود مسئولیت جزایی به طور دقیق شناخته نشده و باب تفسیر در متون جزایی را به شکل موسع و به آسانی گشوده است و این باب با اصول مسلم حقوق جزا ...

چکیده امروزه رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی و اجتماعی ، در رفتار جوانان و نوجوانان و تغییر رفتار اجتماعی آنان دارای نقش مهمی است . عصری که در آن قرار داریم، عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان هاست. بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق گشته اند افکار و عقاید انسان های بی شماری را دستخوش تغییر سازند. تمدن منحط غرب برای ...

در حال حاضر، مبارزه علیه بزهکاری اطفال موجب یک نگرانی عمومی در تمام کشورهای اروپایی شده است. از همین رو مطالعه حاضردر پی آن است که هر یک از این کشورها چگونه با این معضل برخورد کرده اند. در نتیجه اصلاحات اخیر انجام شده یا در دست تهیه در هر یک از این کشورها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مطالعه نشانگر آن است که: - انگلیس و کشورهای ولز و همچنین هلند، تا کنون مجموعه ای از تدابیر ...

دادرسی کیفری منطبق بر منشور جهانی حقوق کودکدادرسی است که در آن سعی می‌شود بازداشت کودکانتا حد ممکن تنها در موارد ضروری صورت می‌گیرد.دکترحسنعلی موذن زادگان مدرس دانشگاه تهران درگفت وگو با سرویس حقوقی ایسکانیوز با بیان اینمطلب اظهار داشت: تعیین حداقل سن مسوولیت کیفری و تعیین واکنشهای اصلاحی درمانی و حرفه آموزی ازجمله مسایلی به شمار می‌رود که برای انطباققوانین داخلی با منشور جهانی ...

چکیده : قانون جزای ایران نیازمند بازنگری در دیدگاه خود راجع به کودکان بزهکار و بزه‌دیده است. تمییز سن بلوغ از سنی که بتوان کودک را از جهت کیفری مسؤول شناخت، و حذف موادی از قانون مجازات اسلامی که اجازه تعزیر طفل بزهکار را صادر نموده، از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در کاهش آمار بزه‌دیدگی کودک، لازم است قانونگذار در مواردی به جرم‌انگاری متوسل شده، ارتکاب برخی اعمال از ...

پيشگفتار: جوانان، جمعيت معتنابهي را در سطح جهان تشکيل مي دهند. تخمين زده شده است که در فاصله سالهاي 1960 تا 2000، افراد گروه سني 15 تا 24 ساله از 419 ميليون نفر به 000/000/280/1 بالغ خواهد گرديد.[1] بيشترين رقم از اين تعداد در کشورهاي جهان سوم

مقدمه از آفات اجتماعی که مخصوصا پس از جنگ جهانی قرن حاضر موجب متلاشی شدن خانواده ها و سرگردان شدن کودکان ستمدیده‌ای شده است که بر اثر کمبود مواد غذایی در زمان جنگ یا سالهای پس از جنگ و نداشتن سرپرست و حامی به پرتگاه دزدی و بی‌عفتی و بدبختیهای دیگر اجتماعی سوق داده شده‌اند و موجب افزایش بزهکاری در میان اطفال، نوجوانان و بالاخره جوانان گردیده است. از طرف دیگر، تمدن ماشینی نیز، ...

مقدمه بسیاری از دانش پژوهان ، متفکران و مصلحان اجتماعی عصر حاضر را با نام های متفاوتی چون « عصر تکنیک » ، « عصر ارتباطات » ، « دهکده جهانی » و رهبری از راه دور نامیده اند . البته رهبری از راه دور نه تنها در مورد ماهواره ها و فضاپیماها صادق است ، بلکه هدایت از مسافت دور به وسیله رسانه های گروهی در مورد انسان نیز صدق می کند . تا قرن بیستم ، رهبری و ارشاد انسان رویارو و براساس ...

ارتباط اعتياد و بزهکاري ويژگي هاي شخصيتي فرد معتاد موجب مي گردد که وي نامزد خوبي براي اعتياد باشد . چنين افرادي معمولاً پرتوقع ، بهانه جو ، کژخلق ، از نظر عاطفي بي ثبات و نابالغ ، وابسته ، انفعالي و خود شيفته اند . آنان همچنين طبعي بي قرار عصيانگر

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول