مبانی پژوهطرح مسئله یکی از مسائلی که بشر از بدو تمدن به طور قاطع وگریز ناپذیری با ان روبرو بوده مسکن است .
از آن جاییکه انسان فطرتاُ خواهان ایمنی آرامش ومکان محفوظ می باشد تامین مسکن مناسب یکی از مسائل مهم زندگی و معیشت بشر محسوب می شود.
از طرفی موضوع مسکن در میان موضوعات معماری دقیقاُ همانی است که شدید ترین پیوند ها را با ظریف ترین اشکال و میراث و ویژگیهای محیطی فرهنگی داشته از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
ضرورت اجرای پروژه در شرایطی که نیاز به مسکن روز به روز بیشتر می شود و همچنین استفاده از زمین جهت ساخت و ساز محدود تر می شود ایجاد مجتمع های مسکونی ضروری به نظر می رسد.
اهداف پروژه هدف کلی پروژه ساخت مجتمع مسکونی با شناخت قاعده وقانون مندیهای حاکم بر این فضا می باشد.
که این هدف کلی خود اهداف تبعی زیر را نسبت به مجموعه و همچنین تک بنا در بر خواهد داشت: 1.آفرینش یک مجموعه ی معنا دار با تاکید بر عناصری چون محله زیر محله مرکز محله و همچنین واحدهای همسایگی.
2.تاکید بر مبنای ادراکی و رونشناختی محیط با استفاده از رنگ و بافت و فضای سبز و نمادها ونشانه ها برای ایجاد وضوح و میل به خوانایی بیشتر با محیط و قشر استفاده کننده.
3.تاکید بر اجرای یک مجموعه با امکان تسهیل دسترسی های سواره و امنیت و آسایش مسیرهای پیاده با ایجاد تعامل منطقی میان سواره و پیاده.
4.تاکید بر مسایلی چون ایجاد محرمیت و عدم اشراف در واحدهای همجوار .
5.ساخت واحدهایی که امنیت جسمی و ذهنی و روحی ساکنین را فراهم نماید.
6.ساخت واحدهایی متناسب با بضاعتهای مالی مختلف (ضعیف متوسط و قوی) استفاده کننده گان.
روش تحقیق جمع آوری مطالب از طریق کتب و مجلات معماری و پایان نامه ها و سایت های اینترنتی و تحقیقات میدانی انجام پذیرفته است فصل دوم: مبانی نظری مسکن چیست؟
سکونت یعنی چه؟
نیاز به مسکن دارای دو بعد کمی و کیفی است.
در بعد کمی؛ نیاز به مسکن، شناخت پدیدهها و اموری را شامل میشود که مسئله فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن را مطرح میکند، در بررسی بعد کمی مسکن، در واقع درجه پاسخگویی به نیاز مسکن بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است.
در بعد کیفی؛ مسائل و پدیده هایی مطرح می شود که به بیمسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی معروف هستند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.
برای دانستن تعریف مسکن ابتدا لازم است که معنی واژه سکونت را بدانیم.
ولین مفهومی که بعد از شنیدن کلمه سکونت در ذهن انسان نقش میگیرد، ساکن شدن و اتراق کردن در یک مکان است.
«کریستین نوربرگ شولتز» روشهای سکونت را به چهار شیوه تقسیم می کنند: 1- سکونت به صورت طبیعی 2- سکونت مجتمع 3- سکونت عمومی 4- سکونت خصوصی.
سکونت طبیعی اولین بار در آبادی شکل گرفت.
آبادی؛ محلی است که محیط طبیعی مفروضی را در برگیرد.
در نتیجه؛ آبادی، صحنه رخداد سکونت طبیعی است.
با توجه به تمایل انسان برای زندگی اجتماعی، سکونتگاههای جمعی شکل گرفتند.
فضاهای شهری، صحنه ملاقات و دیدار است، جایی است که انسانها در آن مصنوعات، اندیشهها و احساسات خود را با یکدیگر مبادله میکنند.
بدین صورت؛ سکونت مجتمع شکل گرفت.
پس از شکلگیری سکونتگاههای مجتمع، چارچوبهای توافق بین انسانها به وجودآمدند.
مسکن درایران به دنبال رشد فزاینده شهرنشینی در دهه های اخیر در ایران و به ویژه در شهر تهران، تامین مسکن به یکی از مهم ترین مسایل کشور تبدیل شده است.
در این راستا، تولید انبوه مسکن، به عنوان الگویی با مزایایی نظیر توجیهات فنی، اقتصادی و زمانی، مورد توجه جدی قرار گرفته و مجتمع های مسکونی را می توان تجلی کالبدی ایده انبوه سازی مسکن در شهرها دانست.
نکته ای که در بررسی روند ایجاد مجتمع های مسکونی در ایران و خصوصا شهر تهران مشاهده می گردد اینست که همواره از توجه به اصول و معیارهای شهرسازی در برنامه ریزی و طراحی غالب مجتمع های مسکونی کاسته شده و اینگونه مساکن از ایجاد «محیط مطلوب» مسکونی فاصله گرفته اند.
با توجه به روند رو به رشد جمعیت و بزرگ شدن شهرها و همچنین افزایش مشکلات اقتصادی، اکثر فضاهای مسکونی شهری ما را آپارتمان تشکیل میدهد که در واقع این موضوع تا آن جا جامعیت.
یافته که میتوان گفت : در چند سال آتی اکثریت مردم به زندگی آپارتمان نشینی روی خواهند آورد.با وجود این که در آینده اکثر فضاهای مسکونی ما را آپارتمان ها تشکیل خواهند داد بنابراین اگر راه حلی برای مشکلات در حال حاضر آپارتمان ها در نظر گرفته نشود جامعه به یک جامعه پر از تنش و استرس تبدیل خواهد شد که در یک چنین فضایی دیگر هیچ کس احساس امنیت و آرامش نخواهد داشت، به واقع سلامت روانی افراد به خطر خواهد افتاد.
مجتمع مسکونی در تعریف مرکز آمار ایران مسکن یا واحد مسکونی، مکان، فضا و یا محوطهای است که یک یا چند خانوار در آن سکونت داشته و به یک یا چند ورودی (شارع عام یا شارع خاص) راه داشته باشد.
مسکن شهری از نظر نوع، تراکم مسکونی و نیز تعداد طبقات و خانوار ساکن به چند دسته طبقهبندی میشود، اما از نظر جمعیتی به سه دسته تک خانواری، چند خانواری و مجتمع مسکونی قابل تقسیم است.
مسکن مستقل ویلایی (Detachedبه آن نوع از خانهها اطلاق میشود که مستقل و جدا از هم و دارای حیاط و فضای باز خصوصی می باشند.
این خانهها، که محل سکونت یک یا دو خانوار میباشند، بعضاً در محله های قدیمی دیده می شوند و دارای تعداد زیادی اتاق هستند.
به خانههای مستقل نسبتاً بزرگ در بخشهای جدید شهری اصطلاحاً مسکن ویلایی گفته میشود و محلههایی که این نوع خانهها در آنها احداث شده است، جزء منطقه تراکم بسیار کم به شمار میروند.
خانه های نیمه مستقل (Semi-Detachedکه به طور ردیفی در امتداد معابر شهری ساخته شدهاند، بخشهای میانی شهرهای ایران را تشکیل میدهند.
اقتصاد زمین و ساختمان و تأمین مسکن برای خانوارهای جوان، سبب احداث یک یا چند اشکوب جدید روی طبقه اصلی میشود.
خانه های آپارتمانی(Apartment Flats)، بخش عمدهای از مسکن شهری را در شهرهای بزرگ و متوسط تشکیل میدهند.
خانههای آپارتمانی با توجه به اینکه در نواحی کم درآمد و یا پر درآمد احداث شوند، از نظر اندازه و نوع و میزان تنوع متفاوت خواهند بود.
بخشهای مسکونی آپارتمانی، خاص نواحی پرتراکم شهری است.
این نواحی خصوصیات اجتماعی و فرهنگی ویژهای دارند که میتوان از آن با عنوان (شیوه زندگی شهری) یاد کرد.
مجتمع های مسکونی Clusters با تجمع تعدادی آپارتمان در یک بلوک شهری، که به شکل یکپارچه طراحی و ترکیب شده باشند، پدید می آید.
بسیاری از مجتمعهای مسکونی دارای فضای عمومی مشترکی هستند که مورد استقاده همگانی ساکنان مجتمع قرار میگیرد و دیگران حق استفاده و حتی ورود به آن را ندارند.
یک مجتمع مسکونی ممکن است از خانههای ویلایی مستقل و یا آپارتمانهای چند طبقه شکل گیرد.
اندازه مجتمعهای مسکونی نیز متنوع است و برخی از آنها ، مانند مجتمع اکباتان در تهران، به اندازه یک شهر متوسط جمعیت دارند.
برج (Sky Scraper) اصطلاحاً به آپارتمانهای بلندمرتبه بیش از ده اشکوب گفته میشود.
آپارتمانهای بلندمرتبه معمولاً برای اسکان اقشار کم درآمد و متوسط درآمد شهری، مانند کارگران و کارمندان، احداث میشوند، اما در کلان شهری مانند تهران ، الگوی دیگری از برج سازی شکل گرفته است.
یعنی در نواحی مرفهنشین، که قدرت اقتصادی ساکنان آن و قیمت زمین بسیار زیاد است، آپارتمانهای بلندمرتبه بسیار مدرن برای استفاده طبقات پر درآمد شهری احداث میگردد..
علت ایجاد مجتمع های مسکونی با توجه به نیاز بشر به حفظ امنیت و توانایی بیشتر برقراری امنیت توسط نیروهای جمعی به نسبت نیروهای فردی، انسانها زندگی به صورت گروهی را تا آنجا که به حریم خصوصی شان لطمه وارد نکند دوست دارند.
وجود مجتمع های مسکونی این امکان را به مخاطبان می دهد تا از امکانات بیشتر و بهتری بهره گیرند.(مثل فضاهای خدماتی و تفریحی و...
کمتر شدن هزینه ها با توجه به تقسیم آنها بین تعداد خانوار بیشتر.
امکان لذت بردن از زندگی جمعی در کنار حریم خصوصی انواع مجتمع های مسکونی به طور کلی 4 نوع مجتمع مسکونی وجود دارد به شرح زیر می باشد: - GARDEN APARTMENT - IN FILL APARTMENT - HIGH RISE APARTMENT - TERESSED APARTMENT در بین انواع مجتمع های مسکونی مجتمع های مسکونی تراسه (TERESSED APARTMENT) کمتر ساخته می شوند و معمولاً به صورت ویلا و برای تفریح طراحی می شوند.
در زیر علل ساخت این نوع مجتمع بیان شده است.
علل ایجاد مجتمع های پلکانی امکان بهره گیری بیشتر از فضا امکان بهره گیری بهتر از نور و دید و منظر و تهویه طبیعی و...
علاقه انسان به همسو شدن با طبیعت و عوارض طبیعی نه مقابله با آن.امکان استفاده بهینه از بام خانه ها که در دیگر پروژه های مسطح٬ فضایی فراموش شده اند.امکان بهره گیری از مزایای زندگی در خانه مستقل ویلایی در کنار دارا بودن امتیازات زندگی آپارتمانی.امکان استفاده از فضای سبز و دیگر انرژی های موجود در طبیعت در هر واحد مسکونی.
تاثیر نحوه طراحی مجتمعهای مسکونی در مدیریت بهره برداری در سال های اخیر، تقاضا برای سکونت در مجتمع های مسکونی بزرگ افزایش یافته است، سرعت این افزایش، بسته به اندازه شهر و نرخ رشد جمعیت آن متفاوت است.
در شهرهای کوچک و متوسط ، اغلب مجتمعهای مسکونی در اطراف شهرها، استقرار یافته اند.
این مجموعه ها که اغلب براساس ضوابط و مطالعات طرحهای آماده سازی طراحی شده اند، تعداد زیادی واحد مسکونی را شامل می شود که در قالب تعدادی بلوک ساختمانی 3 تا 5 طبقه، برروی یک قطعه زمین بزرگ (بارعایت فواصل معینی از یکدیگر) احداث شده اند.
در این اراضی، علیرغم وجود مجتمعهای مسکونی، ساختمانها کم ارتفاع می باشند و اقتصاد زمین، احداث بنای بلندمرتبه را توجیه نمی کند.درمقابل در شهرهای بزرگ، لفظ مجتمع مسکونی، ساختمانهای بلند و پر واحد را در ذهن تداعی میکند و ارزش بالای زمین، احداث بنای کوتاه وکم طبقه را غیر اقتصادی و بدون صرفه ساخته است.
توان اقتصادی خانوار، فرهنگ، مدیریت ساخت و مدیریت بهره برداری، نقش موثری در تشویق خانوارها به سکونت در مجتمع های مسکونی دارد.
فرهنگ آپارتمان نشینی به طور کلی عناصر عمده زیر در میزان اختلافات و یا توافقات میان ساکنین یک مجتمع نقش دارند که توجه به آنها می تواند راهنمای طراحان و مدیران مجتمعها (در طول دوره بهره برداری) قرار گیرد : - سابقه مدنی استفاده کننده و شهر محل استقرار مجتمع ازهمین نظر.
- گروه درآمدی مصرف کننده ها - تعداد واحد مورد استفاده - حضور و یا عدم حضور مصرف کننده به هنگام طراحی و ساخت - در شرایط عدم شناخت ساکن آتی و یا تغییرات زیاد آنها - واحدهای استیجاری بسیار کوچک دوره گذار خانوار که به وسیله بخش عمومی احداث میشود.
- ویژگیهای عمومی منطقه مورد استقرار ازنظر موقعیت در شهر یا ارتباط با شهر و دسترسی به خدمات و تسهیلات عمومی منطقه.
مشکلات و مسائلی که در طول روند بهره برداری از مجموعه های مسکونی برای ساکنین پیش می آید، فارغ از نقصان مدیریت، ضوابط و قوانین نافذ و مدون و دیگر عواملی از این دست، به شکل ریشه ای تر به عللی بازمیگردد که گاه در مرحله طراحی، ساخت و اجرای بنا قابل پیشگیری بوده و چه بسا رفع کامل آنها مقدور باشد.لذا جلب توجه و الزام طراحان و سازندگان به رعایت خصوصیات کیفی و بعضا“ کمی استعدادهای فضایی مشاعات، عناصر و فضاهایی که فراتر از حیطه خصوصی هر واحد، برحسن همجواری و همسایگی واحدها تاثیر می گذارند، می تواند بسیار موثر باشد، که در این مطالعات آنها را مورد توجه قرار داده ایم و نتایج آن را به عنوان راهنمای طراحان و سازندگان به تفکیک انواع مجتمعهای مسکونی (به لحاظ درآمد ساکنین و تعداد واحدها) ارائه نموده ایم.
در پی دستیابی به هدف فوق با ارائه تعریفی از فضاهائی که موجب همگرایی و یا واگرائی میشوند، دسته فضاها و عناصر را در قالب دو دسته کلی می باشد 1- فضاهائی که کارکرد اصلی آنها، به گونه ای است که ممکن است موجب واگرائی و تشتت بین ساکنین شوند و کارکرد اصلی آنها، در جهت استقلال بخشیدن به واحدها بوده و یا مرتبتهای فضائی گذار از عرصه عمومی به خصوصی را تعریف و تسهیل می کنند و همچنین عناصری که داتا“ تفکیکشان برای هر واحد الزام آور میباشد.
2-فضاهائی موجب همگرایی هستند که در جهت همسوکردن روابط واحدها و افزایش حسن همجواری ساکنین واحدهای همسایه موثر بوده و یا داتا“ عناصر و فعالیتهایی را در خود جای میدهند که مشارکت ساکنین را در بهره برداری از آن الزام آور می نماید.
فصل سوم: اقلیم شمای کلی از شهر ایلام شهرستان ایلام به مرکزیت شهر ایلام و در سال 1308 شمسی در خاور و شمال خاوری ده بالا و در منطقهای که حسین آباد (منسوب به حسین قلی خان والی) نامیده میشد و در جوار ساختمانهای به جا مانده از والی ، بنا گردید و با به توجه به سابقهی تاریخی منطقه و تصویب فرهنگستان ایران، ایلام نامیده شد اقلیم استان ایلام آب وهوای سرد کوهستانی در ارتفاعات بیش از 2000متر در ناحیه شمال و شمال شرقی استان.آب و هوای صحرایی و نیمه صحرایی گرم وخشک در ناحیه غربی وجنوبی استان.
آب وهوای معتدل کوهستانی در نواحی کوهستانی و دامنه شرق و شمال شرقی.
آب و هوای استان ایلام به سبب تاثیر پذیری از عوامل گوناگونی چون عرض جغرافیایی(زاویه تابش آفتاب)،ارتفاع ،امتداد رشته کوههای زاگرس ،فاصله از بیابانهای عراق وعربستان وبادهای محلی وناحیه ای از تنوع زیادی برخوردار است.
موقعیت جغرافیایی و شرایط آب وهوایی شهر ایلام شهر ایلام با ارتفاع 1319متر از سطح دریا های آزاد،عرض جغرافیایی 33درجه و38دقیقه و طول جغرافیایی46درجه و26دقیقه در غرب کشور و در دامنه های جنوب غربی کشور در دامنه های جنوب غربی رشته کوههای زاگرس واقع شده است.
ویژگیهای اقلیم شهر ایلام ویژگیهای اقلیمی آن نسبتا سرد بودن هوا در زمستان ومعتدل بودن آن در تابستان است.بنا به تعریف در شرایط نسبتا"سرد علی رغم آنکه در شب های فصل زمستان برای گرم نگه داشتن فضاهای داخلی استفاده از وسائل گرم کننده ضروری است .امادر روزهای فصل زمستان وحتی در روزهای سردترین ماه سال،امکان گرمایش خورشیدی وجو دارد.شرایط معتدل تابستانی این اقلیم امکان آنرا فراهم می سازد که با استفاده از عملکرد حرارتی مصالح سنگین ،فضاهای داخلی را در این فصل به طور طبیعی در حد آسایش خنک نگه داشت.
دما ورطوبت باتوجه به دمای هوا در این ساعت میزان رطوبت در هوا پایین نیست وبه همین دلیل هوای ایلام در تابستان خشک نیست.بالا نبودن رطوبت هوا وشفاف بودن در شبها به سرعت باعث کاهش دمای هوا می گردد،بطوریکه در گرمترین ماه سال نوسان روزانه دمای هوا به بیش از16 درجه سلسیوس می رسد.
بارندگی کل مقدار سالانه بارندگی در ایلام 2/674میلیمتر است.در طول این دوره12 ساله ،سال1978با کل بارندگی 5/427میلیمتر خشک ترین وسال1967با 1107میلیمتر پر باران ترین سال بوده است.براساس آمار 12ساله حداکثر بارندگی در یک روز 113میلیمتر بوده است.
تابش آفتاب زاویه تابش آفتاب در ظهر اول دی ماه که خورشید در پایین ترین موقعیت سالانه خود قرار دارد،32 درجه است.32ودر ظهر اول تیر ماه که خورشید بالاترین سالنه خود را دارد ،80درجه است .
وزش باد * بادهای مطبوع تابستانه شمال وشمال غربی * بادهای غالب غرب وجنوب غربی * بادهای مزاحم جنوب وجنوب شرقی * بادهای مزاحم شمال شرقی در بهمن ماه ویژگیهای معماری بومی (تیپولوژی معماری ) در مناطق سرد کوهستانی رشته کوههای کرانه شمالی وغربی کشور دارای اقلیم سرد است.زمستانهای سرد و سوزان و تابستانهای معتدل از خصوصیات بارز آب و هوایی نواحی سرد محسوب می شود.رطوبت کم در نواحی سرد باعث شده است که درجه حرارت بین شب و روز بالا باشد.سرمای بسیار زیاد هوا در فصل زمستان عامل اصلی در شکل گیری بافت شهری و روستایی منطقه است.
بافت شهری (اقلیم سرد) بافت شهری و روستایی در این اقلیم متراکم و فشرده است و سطوح خارجی بنا نسبت به حجم آن به حداقل ممکن کاهش داده می شود تا تبادل حرارتی فضاهای بیرون و درون به کمترین میزان خود برسد .
جهت جلوگیری از سوز و ممانعت از فرار گرمای داخل به خارج لازم است تهویه طبیعی در این اقلیم در فصل زمستان به حداقل برسد .
بازشوها و پنجره ها (اقلیم سرد) ابعاد بازشوها در اقلیم سرد از وسعت کمتری برخوردار است تا تبادل حرارتی فضاهای داخلی با محیط خارج به حداقل برسد .
در اقلیم سرد وسعت و مساحت بازشوهایی که به معالبر و محیط بیرون باز می شوند بیشتر از اقلیم گرم و خشک است .
با ایجاد بازشوهای وسیع در جبهه جنوبی ساختمان به میزان قابل توجهی از انرژی حرارتی خورشید در فصل زمستان استفاده می شود .
وسعت بازشوها در جهایی که تحت وزش بادهای سرد زمستانی است به حداقل ممکن می رسد و در برخی موارد این بازشوها از نمای رو به باد سرد حذف می شوند .
جهت گیری بناها (اقلیم سرد) روستاها و شهرهای اقلیم سرد عموماً در دامنه جنوبی کوه پایه ها اسقرار می یابند و این استقرار در امتداد محور شرقی و غربی است تا بیشترین سطح در بدنه جنوبی ایجاد شود .
با احداث بازشوها و ایوانهای وسیع در جبهه جنوبی ساختمان حرارت تابشی خورشید به نحو چشمگیری در این جبهه از ساختمان ذخیره می شود .
با استقرار بناها در امتداد محور شرق و غرب کمترین سطح در مقابل بادهای نامطلوبی قرار می گیرد که اغلب از سمت غرب می وزند .
پوشش بامها (اقلیم سرد) پوشش خانه در اقلیم سرد ایران عمدتاً مسطح و تیر پوش است اما خانه هایی با سقف شیب داردر کوه پایه های شمالی رشته کوه های البرز مشاهده می شود .
در مناطقی که بامها تیر پوش هستند بدون دست انداز اجرا می شوند تا کار برف روبی آسان شود و امکان بیشتر تابش خورشید نیز فراهم آید .
اگر هدف استفاده از برف بعنوان عایق حرارتی باشد بام مسطح می تواند راه کار مناسبی باشد و چنانچه سقف شیب دار انتخاب می شود هوای ساکن موجود در لایه خارجی بام و لایه داخلی (سقف کاذب) می تواند بصورت عایق حرارتی عمل کند.
فرم بنا ها (اقلیم سرد) فرم بنا ها به فرم مکعب و مکعب مستطیل نزدیک است .
در این حالت مساحت سطوح خارجی نسبت به حجم بنا به حداقل می رسد تا از این طریق تبادل حرارتی فضاهای بیرون و درون به کمترین میزان خود برسد و بنا ها دارای کشیدگی در امتداد محور شرق و غرب هستند .
در خانه ها دو طبقه ، طبقه زیرین به دامها و طبقه فوقانی به اهالی خانه اختصاص دارد و این تفکیک علاوه بر جدایی عملکردها و عرصه های انسان و دام باعث می شود دامها کمتر تحت تأثیر سرهای بیرون باشند و از طرفی گرمای بدن حیوانات در شبهای سرد زمستان به طبقات بالاتر که فضای زندگی ساکنین است انتقال می یابد .
با احداث قسمتی از فضاهای خانه در زیر زمین به میزان قابل توجهی می توان به تعدیل هوای این فضاها کمک کرد .
بدلیل آن که خاک ظرفیت حرارت بالایی دارد فضاهایی که در زیر زمین واقع می شوند زمستانها گرم تر و تابستانها خنک تر از هوای بیرون هستند .
مصالح ساختمانی (اقلیم سرد) آنچه که در این اقلیم باید با دقت نظر بیشتر مورد بررسی قرار گیرد مصالح مورد استفاده در بدنه دیوارها و جسم ساختمانها است .
در اغلب مناطق و اقلیمها استفاده از مصالح بوم آورد پیرامون بنا به نحو مطلوبی جوابگوی نیازهای اقلیمی مردمان منطقه است .
مثلاً در اقلیم گرم و خشک،(خشت و گل که خاک رس منطقه به دست می آید) و در اقلیم معتدل و مرطوب (چوب که در نواحی معتدل و مرطوب به وفور یافت می شود ) پاسخگوی خاسته اقلیمی منطقه است .
اما در اقلیم سرد به خصوص در مناطق کوهستانی گاهاً بدنه و جسم دیوارها از سنگ ساخته می شود که این کار بدلیل بالا بودن خاصیت انتقال حرارت سنگ چندان منطقی نیست چون تراکم زیاد ملوکولهای سنگ باعث می شود حرارت سریعتر از طریق هدایت از سنگ انتقال یابد و با بکار بردن سنگ در جسم دیوار تبادل حرارتی فضاهای بیرون و درون افزایش می یابد .
در این حالت سرمای بیرون به راحتی وارد فضاهای داخلی می شود و گرمای حاصل از سوخت منابع فصیلی در فضاهای داخلی به محیط بیرون انتقال می یابد .
لذا توصیه می شود در بدنه دیوارها از خشت و گل که دارای ظرفیت حرارتی بالا است استفاده شود .
نکته: کاربرد لاشه سنگ در پای دیوارهای خشتی بعنوان ازاره دیوار راه حل مطلوبی جهت ممانعت از نفوذ رطوبت سعودی به دیوارهای بنا است .
نکته: مطلوب است در اقلیم سرد از مصالح با چگالی و تراکم کم و ظرفیت حرارتی بالا استفاده شود.
معابر و گذرها(اقلیم سرد) گاهی معابر و گذرها پیچ در پیچ و سرپوشیده هستند که به این گذرهای سرپوشیده دالان می گویند .
سقف دالان ها با طاق و تویزه پوشیده می شوند تا نفوذ سرمای بیرون به معابر و خانه به حداقل برسد .
پیچ در پیچ و سرپوشیده بودن بناها علاوه بر یک راه حل اقلیمی یک راه حل امنیتی در مقابل حمله مهاجمان است .
نکته: معابر شمالی و جنوبی احداث می شوند تا برف و یخ موجود در معابر با تابش خوشید آب شود .
در معابر شرقی و غربی بدلیل ایجاد سایه در معبر در طول روز برف و یخ معابر در ماههای زیادی از فصول سرد سال در معبر باقی می ماند .
پوشش سطوح بامها (اقلیم سرد) پوشش سطوح و نمای بناها از مصالح به رنگ تیره است و سطح زبر و ناصاف هستند تا در فصل زمستان حرارت حاصل از تابش خورشید به نحو مطلوبی در بده دیوارها جذب شود .
اصول کلی و عمده ای که در معماری بومی این مناطق رعایت شده عبارتند از: 1- استفاده از پلان های متراکم و فشرده 2- به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش 3- استفاده از مصالحی با ظرفیت و عایق حرارتی خوب 4- به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه ی طبیعی و در نتیجه، جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی از ساختمان 5- انتخاب بام های مسطح و نگهداری برف بر روی بام ها به عنوان عایق حرارتی.
تنها تفاوت بین معماری این مناطق و مناطق گرم و خشک، تمایل و ضرورت استفاده از حرارت ناشی از تابش آفتاب در داخل ساختمان در فصل زمستان است.
البته این نیاز معمولاً تحت الشعاع تأثیر باد و سرمای ناشی از وزش آن بر ساختمان قرار می گیرد و در مجموع، سعی شده سطح خارجی در حداقل ممکن نگه داشته شود.
ولی در هر صورت برای استفاده ازانرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب، پوشش سطوح خارجی به رنگ تیره انتخاب شده و ابعاد پنجره ها نیز نسبت به مناطق گرم و خشک افزایش یافته است.
9