بنا به گفته ای در آغاز این قرن، شهرسازی را نمیتوان هنر نامید. اما بصورت علم نیز در نیامده
است. شهرسازی مانند علوم دیگر هنوز بر پایه های مدون استوار نیست. معلوم نیست که نسل
آینده نسبت به شهرسازی معاصر در قیاس با آثار ارزشمند گذشته چقدر ارزش قائل شود. تحقیقات
و کتب بسیاری در تشریح مشکلات شهر و روستا تدوین شده است. اما همهء تئوریهای شهرهای
مدرن با یکدیگر متناقض میباشند.
آغاز شهرسازی لوکوربوزیه
از میان شهرسازان معاصر لوکوربوزیه بیشتر از همه مورد تنقید و تحسین قرار گرفته است.
لوکوربوزیه برای اولین بار در سال 1922 همراه « پیر ژانره » اولین شهر خود را در سالن پائیزی پاریس
نمایش داد که مورد استقبال و همچنین اعتراض برخی از منتقدین قرار گرفت. در آن زمان لوکوربوزیه
پیرو مکتب « پوریسم » بود.
پوریسم همانند نئوپلاستیسیم چند قاعده مربوط به فرم اشکال ساده و همچنین هماهنگی
طبیعی آنها در سه رشتهء مجسمه سازی، نقاشی و معماری را ارائه میدهد. با این تفاوت که
نئوپلاستیسیم منحصر به معماری میشود و هنر های تجسمی را نفی میکرد. اما لوکوربوزیه به
هنرهای تجسمی پایبند بوده بطوری که در تمامی کارهای وی نشانه هایی از هنرهای دیگر به
چشم میخورد.
طرح لوکوربوزیه شهری بود که برای سه میلیون سکنه طراحی شده بود. این طرح بیشتر حالت
پژوهشی داشته که در باب محلهء مرکزی یک شهر بزرگ با ادارات، بناهای عمومی، آپارتمان های
مسکونی بود. این طرح دارای سه الگو بود:
1. الگویی برای ساختمانهای عظیم اداری
2. الگویی برای بلوکهای آپارتمانهای مسکونی که دارای نقشهء دندانه ای شکل بودند که در شش
لایهء دو طبقه ای قرار میگرفتند و آنها از دو طرف به فضای سبز مشرف بودند.
3. آپارتمانهای ویلایی که بصورت 5 بلوک دو طبقه ای قرار میگرفتند. هر ساختمان دارای حیاطی با
محیطی چمن کاری شده و امکانات ورزشی بودند.
همهء آپارتمانها دارای باغهای معلق بودند.( فضای سبز در سطح بامها و تراسها ) محلهء مرکزی
شهر برای 60000 نفر طراحی شده بود و سایر قسمتهای شهر بطور خلاصه طرح ریزی شده بود و
اکثر اهمیت به محلهء مرکزی شهر داده شده بود.
از ورای کمربند سبز شهر باغشهر قرار گرفته بود که گنجایش دو میلیون نفر را داشت.
قسمت صنعتی در شرق مرکز شهر قرار گرفته بود و برای حل ترافیک آن از اصول ترافیک مدرن
استفاده شده بود. ( همچون راه آهن زیر زمینی )
معابر این شهر در سه سطح اصلی تعریف شده بودند:
1. زیر زمین که مخصوص ترافیک سنگین شهر بود.
2. همسطح زمین که مخصوص ترافیک میان محله ای بودند.
3. مسیرهای روگذر ( Via Ducts ) که مخصوص ترافیک سریع بودند.
خطوط راه آهن زیرزمینی ارتباط مرکز شهر را با محلات پیرامونی برقرار میساختند. اینها اهداف
اصلی لوکوربوزیه بودند زیرا که وی یه دید معمارانه در یک شهر بیشتر گرایش داشت تا تحلیل
سازمان پیچیدهء آن.
مرکز شهر از مجموعه ای از 24 برج که هریک 60 طبقه دارند تشکیل شده است. هریک از این
بناهای عظیم امکان جای دادن 10 تا 50 هزار کارمند را در خود دارد. در این بناها به سبب ابعاد
عظیمشان تراکم جمعیت معادل سه هزار نفر در هر هکتار است که این محل در مقایسه با محلات
قدیمی بسیار بالاست. در فضاهای میان ساختمانها باغهای عمومی با خیابانهای پهن گسترده شده
اند و همچنین پارکینگهای اتومبیل، گاراژها، مغازه ها، رستورانها، تسهیلات فرهنگی و غیره نیز در
آنجا قرار دارند. ( به تصویر شمارهء 24 توجه کنید. )
سه سال بعد در سال 1925 لوکوربوزیه نقشهء همجواری خود را در نمایشگاه هنرهای تزئینی پارس
برای بازسازی یک قطعه از پاریس ارائه داد.
تخریب ابنیه بی ارزش یا کم ارزش، احداث برجها برای ادارات و بناهایی با ارتفاع کمتر برای مسکن،
سالنهای کنفرانس، نهادی تفریحی و غیره از مهمترین اهداف وی در این طرح بودند. در این طرح
تراکم به چهار برابر افزایش یافته ولی ابنیهء تاریخی در دل فضاهای سبز حفظ میشوند.
تاکید لوکوربوزیه این بود که این طرح برای اجرا نیست بلکه تنها مبین خطوط اصلی است که سرآغاز
پیدایش خط مشی باشد.