دانلود تحقیق مقدمه ای بر تکنولوژی و معماری

Word 65 KB 32954 31
مشخص نشده مشخص نشده عمران - معماری - شهرسازی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • فرم عبارت از هندسه و شکل اثر می باشد و عملکرد، شامل کاربری ها و بهره گیری ها در فضای معماری است.

    تکنولوژی شامل فرآیند ساخت، تفکر پیرامون نحوه ساخت و مصالح، تکنیک ها و سیستم های ساختمانی می باشد.

    فرهنگ و محتوا نیز در و نمایه غیرفیزیکی شامل مفاهیم و معانی مطرح شده در اجزا و کل اثر می باشد که از فرهنگ، تاریخ، اعتقادات و مبانی فلسفی جامعه و معمار نشات می گیرد.

    بنابراین یکی از اصلی ترین عناصر برپاکننده هر اثر معماری، تکنولوژی است.

    تکنولوژی سنتی به طریقی براساس رویش خوب فرهنگ بومی ترسیم و فکر شده است و تکنولوژی مدرن علامت بینش علمی جدیدی از جامعه است.

    تکنولوژی سنتی تنها از طریق تداوم سیستم استادشاگردی که ارتباط با استادکاران را می طلبد تضمین می شود ولی تکنولوژی مدرن از طریق سازمان های صنعتی و انستیتوهای آموزشی توسعه و پیشرفت یافته است.

    اما علاوه بر تفاوت های مذکور، نحوه به کارگیری و دخالت تکنولوژی های سنتی و مدرن در معماری نیز دگرگون شده و تکنولوژی مدرن زمینه ساز تغییراتی در هویت و محتوای فضاها و عناصر معماری گردیده است.

    در نگاه اول، تکنولوژی ابزارها و ماشین آلات به نظر می آید ولی با تعمق در متون علمی و فلسفی پیرامون تکنولوژی مشخص می گردد که تکنولوژی دامنه وسیع تری را در بر می گیرد، از جمله شیوه تفکر و نگرش به موضوع، فرآیند و شیوه و روش انجام امری و نتیجه و اثر نهایی می باشد که در معماری، تفکر و مبانی نظری، شیوه و فرآیند طراحی و ساخت، مصالح، ابزارها و ماشین آلات و سرانجام اثر نهایی را در بر می گیرد.

    لذا هم شامل عناصر مادی می گردد و هم فعالیت های انسانی را در برمی گیرد، مجموعه این دو سبب ایجاد و احداث آثار معماری می گردند.

    همانگونه که در علوم رفتاری و روانشناسی به اثبات رسیده است محیط و عناصر و اجزای آن بر رفتارها، کنش ها و واکنش های آدمی تاثیر گذارده و بخشی از هویت آدمی را شکل می دهند، لذا تکنولوژی و عناصر آن نیز به عنوان عناصری محیطی بر آدمی تاثیر گذاشته و بر شکل گیری هویت او تاثیر می گذارند.

    تکنولوژی در معماری سنتی، در سیری تدریجی و تداومی همراه با معماری، فرهنگ و شرایط اجتماعی و اقتصادی رشد نموده و به صورتی ذوب شده در معماری به کار گرفته می شد و عملاً تفکیکی میان معماری و تکنولوژی نمی توان در آن متصور بود.

    اما بعد از انقلاب صنعتی در غرب و پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی، و سازگاری جامعه غربی و تکنولوژی مدرن و به تبع آن هماهنگی معماری با تکنولوژی و فرهنگ حاکم بر غرب، معماری غرب در شرایط مناسبی با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، قرارگرفته است.

    اما در ایران با توجه به عقب ماندگی های بسیار علمی، اقتصادی و تکنولوژیکی و ...، ایران را به کشوری واردکننده علوم و تکنولوژی جدید از غرب تبدیل نموده است، همجواری فرهنگ و معماری ایرانی با تکنولوژی مدرن آن هم به صورت ابتدایی و ناقص، ناهنجاری هایی را در عرصه معماری و فرهنگ سبب گردیده است.

    علی رغم آن، با توجه به نیازهای امروزی جامعه ایرانی که باید با استفاده از تکنولوژی نوین و پیچیده ای مرتفع گردد بایستی به بستر فکری و فلسفی تکنولوژی مدرن و همچنین تاثیراتی که در فضای معماری به وجود می آورد توجه نمود.

    برای طراحی و احداث هر اثر معماری بهره گیری از تکنولوژی اجتناب ناپذیر است، اما تکنولوژی چیست؟

    رابطه آن با انسان چگونه است و چه تاثیراتی بر یکدیگر می گذارند؟

    و چه رابطه درونی با معماری دارد؟

    تعاریف و تبیین های انجام گرفته پیرامون سوالات فوق، بسیار متعدد و مختلف است.

    بنابر تصور متعارف، تکنولوژی تنها ابزارهای دست ساخت بشر می باشد و پیشرفت و توسعه آن، ما را به سوی آرمانشهر هدایت می کند اما ظاهراً سر از ویرانشهر در آوردیم.

    بر خلاف تصور اولیه و رایج از تکنولوژی به مثابه ابزار، تکنولوژی می تواند ابزار صرف نباشد همانگونه که برخی تکنولوژی را در عرصه هایی مختلف همچون تفکر، فرآیند انجام و سرانجام، اثر و نتیجه گسترش داده اند و برخی دیگر برای آن ماهیتی متصور شده اند که با خود تکنولوژی متفاوت است.

    رابطه انسان با تکنولوژی در گذشته و حال از مباحث عمده ای است که در این عرصه مطرح می باشد.

    در نظر برخی فلاسفه، تکنولوژی دارای ارزشی خنثی بوده و بسته به اینکه چگونه به کار گرفته شود دارای ارزش های متفاوتی می گردد یعنی برای آن ارزش ماهوی قائل نیستند و صرفاً عوامل فاعلی را در ارزش گذاری روی آثار تکنولوژی دخیل می دانند.

    در مقابل اینان گروه دیگری قرار دارند که برای تکنولوژی ارزش ماهوی قائل بوده و برخی از عیوب و نارسایی ها را به ذات تکنولوژی نسبت می دهند.

    نیل پستمن، هیدگر و ژاک الول از این دسته فلاسفه هستند که هر یک برخی نقاط مبهم و تاریک تکنولوژی جدید را بیان کرده و راه حل هایی را برای روشن شدن ماهیت تکنولوژی و چگونگی رهایی از معایب آن پیشنهاد می نمایند.

    حضور تکنولوژی در عرصه های مختلف از شکل گیری تفکر اولیه، فرآیند تکامل تفکر، فرآیند طراحی و ساخت تا بهره برداری از اثر به اشکال مختلفی می باشد و با این حضور تاثیرات مختلفی را بر معماری می گذارد.

    امروزه نگاه به تکنولوژی در معماری ایران تنها از زاویه کمی و فیزیکی می باشد و معمولاً از ابعاد غیرفیزیکی آن غفلت می گردد.

    تکنولوژی را برخی، ابزار صرف پنداشته که خنثی وبی اثر می باشد و تاثیری را از جانب آن بر آثار و محیط پیرامونی آن متصور می باشند.

    این در حالی است که از طرفی تفکر تکنولوژیکی انسان معاصر که برآمده از تغییرات صورت گرفته در عرصه های نظری و عملی بعد از انقلاب صنعتی می باشد تمام حوزه های زندگی انسان معاصر را تحت تاثیر خود قرارداده و دگرگون ساخته است و از طرف دیگر همانگونه که در روانشناسی محیطی به اثبات رسیده است کلیه عناصر محیطی و پیرامونی روی انسان تاثیر می گذارند لذا حضور تفکر، فرآیند و آثار تکنولوژیکی در محیط نیز بی تاثیر بر انسان نمی باشد.

    معماری که آمده از تفکرات، آرمان ها و نیازهای انسان می باشد در صورت تغییر در بینش، ارزش ونیازهای انسان دگرگون می گردد که این دگرگونی را در طول حیات آدمی بسیار می توان دید.

    اما آیا این دگرگونی ها همواره تکاملی و مثبت بوده است؟

    بالاخص اگر مبانی فکری و نظری متضاد با مبانی معماری موجود در آن بکار گرفته شود نتیجه دگرگونی ها چه خواهد بود؟

    آیا تکنولوژی مدرن در مقایسه با تکنولوژی سنتی دارای چنین موقعیتی است؟

    آیا این دو تکنولوژی برمبانی متفاوتی استوار بوده و ارزش های مختلفی را با خود منتقل می نمایند؟

    با توجه به نقش بسیار مهم تکنولوژی در معماری، آیا نوع و چگونگی به کارگیری آن بر محتوا و هویت آثار معماری تاثیر می گذارد؟

    آیا ارزش های معماری تحت تاثیر تکنولوژی بوده ونوع و چگونگی به کارگیری تکنولوژی بر آنها تاثیر می گذارند؟

    تکنولوژی مدرن در عرصه های مختلف معماری معاصر ایران، از تفکر گرفته تا فرآیند طراحی و ساخت و در نهایت در اثر نهایی حضور جدی دارد و آثار خود را در فضاها و اشکال معماری معاصر نمایان ساخته، اما از تاثیرات آن غفلت شده و بدان به مثابه ابزاری خنثی و بی اثر نگریسته شده و این درحالی است که اثر تفکر تکنولوژی مدرن حتی بر شیوه آموزش معماری نیز آشکار است.

    لذا مباحثی که پیرامون تکنولوژی و سازه مناسب در برخی از آثار، بالاخص در معماری معاصر غرب مطرح می گردد دلیلی بر پذیرش مبانی نظری آن نبوده بلکه تاکیدی بر چگونگی هم آوایی تکنولوژی و سازه با معماری در راستای مبانی مورد نظرشان می باشد و هدف، یافتن شیوه دست یافتن به چنین مقصودی می باشد.

    تکنولوژی معماری معماری فضای نمایشگاهی مرکز پمپیدو که توسط رنزو پیانو و ریچارد راجرز صورت گرفته به عنوان یکی از بحث برانگیز ترین و پر سر و صدا ترین بناهای قرن بیستم مطرح شده است .

    معماران جوان طراح مرکز پمپیدو در یک حرکت کاملا رادیکال و غیر مترقبه از اسلاف خویش فاصله گرفتند .

    قبلا جوزف پاکستون در طراحی کریستال پالاس ، پیر کویئچی نروی در نمایشگاه تورین و در طراحی آشیانه هواپیما دوتر و کانتامتین در طراحی سالن ماشین آلات در نمایشگاه بین المللی پاریس شیفتگی بی حد و حصر خور را به صنعت تکنولوزی و وامداری طراحی خود را به فناوری پیشرفته روزگار خود نشان داده بودند .

    اما پیانو و راجرز در این راه گام بلندتری برداشتند .

    دیگر تکنولوژی رایج جذابیتی نداشت و چیزی پیشرفته تر از آن می بایست اقتدار انسان قرن بیستم بر طبیعت را به نمایش می گذاشت .

    در نتیجه با سبک طراحی این دو معمار که بعدها High-Tech معروف شد این دو با جهشی باورنکردنی ، از همتایان خود در آن سالها فاصله گرفتند .

    پاریس همواره یکی از پیشتازان نهضت های هنری – فلسفی ، سیاسی بود و با برنده شدن دو معمار جوان در مسابقه بین المللی مرکز پمپیدو و حمایت از ایده های ناب و خلاقانه ، زمینه خلق ایده های راجرز و پیانو را فراهم کرد .

    سؤال اصلی این بود که یک مجموعه که بیشتر یادآور یک پالایشگاه عظیم است ( Steels.1997 ) و ضرورتا از پیچیده ترین و پیشرفته ترین تکنولوژی در هر دوره برخوردار است و با اندام هیولایی ، زمخت و صنعتی خود تداعی کننده شکل یک ساختمان باشد ، چگونه می تواند با یکی از ظریف ترین و احساسی ترین نیازهای انسان یعنی هنر ، رابطه ای برقرار کند ؟

    معماری فضای نمایشگاهی مرکز پمپیدو که توسط رنزو پیانو و ریچارد راجرز صورت گرفته به عنوان یکی از بحث برانگیز ترین و پر سر و صدا ترین بناهای قرن بیستم مطرح شده است .

    در مرکز پمپیدو انسان صنعتی در فضایی بین خط تولید و رنگهای انتزاعی در کشاکش است .

    در دل یک ماشین تمام عیار حرکت می کند و با مجموعه ای عظیم و کثیری از کانال تهویه ، لوله های تاسیساتی ، خرپاهای فلزی ، کابلهای الکتریکی ، پانل های آلومینیومی و استیل و دالانهایی که یادآور سفینه های فضایی هستند از سویی به سوی دیگر می رود .

    طراحی این مرکز به نوعی پاسخ به دعوت و توصیه برای ایجاد نمایشگاه با سازه های فلزی و اتصالات جوشی بود که در سال 1934 توسط لوکوربوزیه اعلام شده بود .

    به اعتقاد جنکز ، در مرکز پمپیدو تقریبا همه جنبه های مدرنیسم به نهایت اقرار خلق شدند و رنگ های قرمز و آبی پرچم فرانسه پوسته این بنا که شبیه یک آشیانه هواپیما بود را نقاشی کردند ( 1986 و Jenks ) .

    این بنای نمایشگاهی هم اگر چه مانند برج ایفل در ابتدا به نظر مردم پاریس خوشایند نبود و محل مناقشات و مباحث جنجالی در مورد معماری و هنر بود اما همانند برج ایفل ، با شباهت عجیبی توانست سرپا بماند و امروزه به دومین نماد شهری پاریس تبدیل شده است .

    به نظر می رسد وجه تشابه این هر دو در بر انگیختن حس غرور و سربلندی انسان در برابر طبیعت و مانیفستی برای اعلام عدم وابستگی انسان صنعتی بر طبیعت و خودمفایی او از طریق بسط و نشر دانش علمی و اکتشاف و اختراعات وعده داده شده در آرمانشهر فرانسیس بیکن ، قابل جستجو باشد تکنولوژى از دیدگاه هایدگر 3) «هایدگر» در آغاز بحث «پرسش از تکنولوژى‏» یادآورى مى‏کند که سؤال اساسى او در این بحث «سؤال از ذات یا ماهیت تکنولوژى‏» است.

    آن امرى که گاهى در طول این بحث از آن به عنوان «روح حاکم بر تکنولوژى‏» یاد مى‏شود.

    پس اصلى‏ترین سؤال این است که «ذات یا ماهیت تکنولوژى‏» چیست؟

    یا به تعبیرى بهتر «ماهیت تکنولوژى جدید چیست؟» (البته «هایدگر» هر چند به تفاوتهاى تکنولوژى قدیم و جدید توجه دارد و برخى از آنها را نیز قبول دارد ولى این تفاوت را ماهوى و بنیادى نمى‏شمارد....) «هایدگر» براى تدقیق در سؤال بین «تکنولوژى‏» و «ماهیت تکنولوژى‏» تفکیک مى‏نماید و مى‏گوید: «تکنولوژى با ماهیت تکنولوژى معادل نیست، وقتى که ما در جستجوى ماهیت «درخت‏» هستیم باید دریابیم که آنچه در هر درختى، از جهت درخت، حضور همه جانبه دارد، خود درختى نیست که در میان همه دیگر درختان یافت‏شود...

    .به همین منوال، ماهیت تکنولوژى هم، به هیچ وجه امرى تکنولوژیک نیست‏» تمثیل به ماهیت درخت و درختان خارجى از جهتى شبیه به تفکیکى است که فلاسفه و منطق دانان مسلمان بین مفهوم و مصداق (ماهیت و مصادیق ماهوى آن در خارج) انجام مى‏دهند ولى «هایدگر» با این بیان و تمثیل مى‏خواهد ما را از سطحى‏نگرى نسبت‏به ماهیت تکنولوژى نجات داده و ذهن ما را به آن امرى که چون یک روح در همه جلوه‏هاى تکنولوژى حضور دارد، معطوف نماید.

    4) برداشت رایج از تکنولوژى: «تکنولوژى به عنوان یک ابزار»، نقطه آغاز بحث، با برداشت رایج و عام از تکنولوژى، فراهم مى‏شود هایدگر» در ابتداى درس - گفتار «پرسش از تکنولوژى‏» مى‏گوید: «یکى مى‏گوید تکنولوژى وسیله‏اى است‏براى (وصول به) هدفى، )ث‏حح‏خذردخ‏ش چژ چذ پ‏ذژژزس‏ذحذژ( « دیگرى مى‏گوید: تکنولوژى فعالیتى انسانى است.

    این دو تعریف با یکدیگر مرتبطند، زیرا وضع هدف و تامین و کاربرد وسائل مناسب براى رسیدن به آن، فعالیتى انسانى است....» «هایدگر» این تعریف رایج از تکنولوژى را «تعریف ابزارى و انسان مدار تکنولوژى‏» مى‏نامد.اساس این تعریف خام از تکنولوژى به این برمى‏گردد که «تکنولوژى‏» ساخته و پرداخته دست انسان است که آن را براى رسیدن به اهدافش بوجود آورده است، وسیله‏اى است در دست انسان و در خدمت او براى نیل به اهدافى که دنبال مى‏کند به همین جهت «هایدگر» این تعریف را «انسان مدار و سوبژکتیو» مى‏داند.

    عناصر اصلى این تعریف از تکنولوژى عبارتند از: 1- انسانى بودن آن یا بهتر بگوئیم ساخته و پرداخته انسان بودن آن .

    2- ابزارین بودن آن .

    همان گونه که خواهیم دید «هایدگر» در طول بحث نارسایى و سطحى بودن، این تعریف را برملا خواهد ساخت و به تعبیر «دن 5) آیا این تعریف از تکنولوژى، تکنولوژى به عنوان یک ابزار، تعریفى درست و وافى به مقصود است؟

    «هایدگر» این تعریف از تکنولوژى را نه تنها «درست‏» بلکه قابل اطلاق بر تکنولوژى جدید نیز مى‏شمارد: «چه کسى منکر درستى و صحت این تعریف خواهد بود؟...

    تعریف ابزارى تکنولوژى چنان صحیح و درست است که حتى درمورد تکنولوژى جدید هم صادق است...

    حتى تکنولوژى جدید هم وسیله‏اى است‏براى رسیدن به هدفى....

    «هایدگر» نیروگاه برق، هواپیماى جت، دستگاههاى الکترونیک و...

    مشمول را همین تعریف شمرده و آنها را ابزارهایى مصنوع دست‏بشر براى رسیدن به اهداف خاص خود مى‏داند.

    «هایدگر» با این که این تعریف را درست (به تعبیر خودش: بطور وحشتناکى درست) و شامل مى‏داند ولى آن را تعریفى نارسا و ناکافى از تکنولوژى مى‏داند.

    علیت چیست «هایدگر» مى‏گوید: «فلسفه قرنهاست که تعلیم مى‏دهد علت‏بر چهار نوع است: 1- علت مادى، (causa materialis) 2- علت صورى، (causa formalis) .....

    3- علت غایى finalis) (causa ....

    4- علت فاعلى، (causa effciens) .....

    قرنهاست وانمود مى‏کنیم نظریه علل اربع حقیقتى است، به روشنى روز که از آسمان افتاده است ولى شاید وقتش رسیده باشد که بپرسیم؟

    چرا فقط چهار نوع علت وجود دارد؟اصلا معناى واقعى «علت‏» در ارتباط با انواع چهارگانه چیست؟

    (20) 8) «هایدگر» معتقد است که ما مادام که از ظواهر عبور ننموده و به اعماق پرسشها سیر نکنیم حتى تعریف متعارف از تکنولوژى هم نا روشن و بى اساس خواهد ماند.

    لذا او از سطح روئین امر ابزارى عبور نموده و به پرسش از علیت نائل مى‏شود.

    زیرا ما معمولا ابزار را به معناى «امرى سبب شونده، تفسیر مى‏کنیم.

    پس باید ماهیت‏سببیت و علیت را تبیین نمود.در این جا هم درست است که «هایدگر» به ارسطو باز مى‏گردد و به تبع او علتهاى چهارگانه مادى و صورى و فاعلى و غائى را با ذکر مثال تبیین مى‏نماید.

    ولى او در ارسطو متوقف نشده و به یونان باستان مراجعه.

    «او به ما یادآورى مى‏کند که در تفکر یونانى علیت هیچ ربطى به سببیت و موثریت (ارسطویى)ندارد» (21) او چنین مى‏گوید: «آنچه ما علت مى‏نامیم و رومیان، (causa) مى‏نامیدند، یونانیان، (aition) مى‏خواندند که به معناى چیزى است که چیز دیگرى بدان مدیون است.

    علل اربعه شکلهاى انحاء مدیون بودن به چیزى یا مسؤول چیزى بودن هستند، انحایى که به یکدیگر تعلق دارند» بنابراین: 1- علیت‏به معناى «مدیون بودن یا مسؤول بودن‏» است .

    2- علت، آن چیزى است که چیز دیگرى بدان مدیون است و معلول آن چیزى است که به دیگرى مدیون است و این رابطه «مسؤول بودن براى و مدیون بودن به‏» حقیقت علیت را نشان مى‏دهد.

    3- انواع علل اربعه در حقیقت، شیوه‏هاى گوناگون مدیون بودن چیزى به چیز دیگرى هستند.

    «هایدگر» انحاء مختلف مدیون بودن یا مسؤول بودن را در قالب مثال جام نقره‏اى بیان مى‏کند: الف) «نقره به عنوان ماده یا هیولى‏»، (hyle) ،مسؤولیت مادى جام را بر عهده دارد و جام از این جهت‏بدان مدیون است .

    ب) این جام مقدس در عین حال به «هیات یا شکل، (eidos) جامى خود نیز مدیون است.

    ج) این جام براى غایت‏یا هدفى خاص، (telos) ساخته شده است، غایتى که آن را به قلمرو اشیاء مقدس سوق مى‏دهد و آن را ظرفى مقدس مى‏گرداند.

    د) و بالاخره «سازنده این ظرف مقدس یعنى شخص نقره ساز نیز از جمله مسؤولین این جام نقره‏اى به شمار مى‏رود.

    (22) «هایدگر» علت فاعلى را به گونه‏اى متفاوت با ارسطو تفسیر مى‏کند: «نقره ساز با تامل کردن این سه نحوه مذکور مسؤول بودن و مدیون بودن را گردهم مى‏آورد، تامل کردن به زبان یونانى، ( Legein) لوگوس، (logos) خوانده مى‏شود.

    گلین در، (apophainesthai) ریشه دارد; یعنى در «به ظهور در آوردن‏».

    (23) پس علت فاعلى ، نقره ساز، با تامل امرى را به عرصه ظهور مى‏رساند و با این کار انحاء مدیون بودن را با هم گرد مى‏آورد.

    9) سؤال بعدى «هایدگر» این است که «معناى این مسؤول بودن براى یا مدیون بودن به چیست‏»؟

    چه عامل اشتراک و وحدتى بین این چهارگونه مدیون بودن وجود دارد؟

    و اینها مدیون در مقابل چه چیزى هستند؟

    (24) به تعبیر خود او: «در این ظرف مقدس پیش روى ما، چهار نحوه مدیون بودن حاکم است، آنها با یکدیگر فرق دارند ولى مرتبط با یکدیگر هستند.

    اما چه امرى....

    عامل وحدت آنهاست؟

    منشا وحدت چهار علت چیست؟....

    معناى این مسؤول بودن و مدیون بودن چیست؟

    (25) به نظر «هایدگر» آن چیزى که عامل وحدت این چهار نحوه مسؤول بودن است، این است که همه آنها»«در به حضور در آوردن امرى که حاضر نیست‏» شریک و سهیم هستند، یعنى این چهار نحوه علت دست‏به دست هم مى‏دهند تا جام نقره‏اى به قلمرو حضور در آید و آنها مسؤول «به حضور در آمدن این جام نقره‏اى‏» هستند.

    «هایدگر» مشخصه اصلى مسؤول بودن را «راهى کردن چیزى براى رسیدن به حضور» مى‏داند.

    (26) «هایدگر» در پاسخ به سؤالات فوق، نقش علل را کمک به «پدید آوردن‏»، به راه آوردن به حضور در آوردن و پدیدار نمودن چیزى که قبلا مستور بوده و حاضر نبوده است‏»، مى‏داند.

    «اما این هماوایى چهار نحوه ره - آوردن در کجا نقش دارد؟

    آنها امکان مى‏دهند تا آنچه حضور ندارد حضور یابد» (27) همانطور که ««بیمیل‏»» از «هایدگر» نقل مى‏کند: «این مسئولیت، مسئولیت‏براى آماده بودن و دم دست‏بودن جام نقره‏اى همچون چیزى مقدس است‏».

    از طریق این «مسؤول بودن براى‏»، است که این ظرف قادر به ظهور شده و حاضر مى‏شود به تعبیر دیگر، این «مسؤول بودن براى‏» است که این جام را پدید مى‏آورد، که «چیزى که تاکنون حاضر نبوده است‏حضور را بدست مى‏آورد این سبب شدن به معناى فر آوردن (پدیدآوردن) است که در نزد یونانیان aitia ] »نامیده شده است.

    (28) بنابراین مى‏توان گفت که از دیدگاه «هایدگر»: الف - چهار نحوه علیت‏به معناى چهار نحوه مدیون بودن «یا مسؤول بودن براى‏» هستند.

    ب - این علل چهار گانه على رغم اختلاف در نحوه علیت‏با یکدیگر مرتبط بوده و در یک امر با هم وحدت دارند.

    ج - همه این چهار نحوه علیت مسؤول پدیدآوردن جام نقره‏اى هستند.

    د - مقصود از مسؤول بودن براى پدیدآوردن جام نقره‏اى، مسؤول بودن براى به حضور در آوردن امر مستور و آماده و دم دست قراردادن آن است.

    همه آنها مسؤولند تا چیزى را به قلمرو حضور برسانند و به آن امکان حضور در این قلمرو را ببخشند.

    ه- شاید بتوان گفت که علیت در وجود در نزد حکماى اسلامى، با توجه به مساوقت وجود و حضور، به همان علیت در حضور هم قابل تاویل است.

    10) «هایدگر» با نقل یکى از عبارات رساله میهمانى افلاطون، سعى مى‏کند تا از طریق مفهوم پوئیسیس، (poiesis) ماهیت این «به حضور رساندن امر غایب‏» یا این «به - ره - آوردن چیزى‏» را تبیین نماید:افلاطون در یکى از عبارتهاى رساله مهمانى به ما مى‏گوید...: «هرگونه به - ره - آوردن آنچه از عدم حضور در مى‏گذرد و به سوى حضور یافتن پیش مى‏رود، نوعى پوئیسیس، ( حال باید دید که مقصود از پوئیسیس چیست، آیا هرگونه فراآوردنى، (bringing,foth) پوئیسیس مقصود یونانیان از این واژه چه بوده است؟

    همانطور که ««بیمیل‏»» هم مى‏گوید: «این سبب شدن به معناى پدیدآوردن (فراآوردن) در یونانى پوئیسیس نامیده مى‏شود.

    ولى پوئیسیس به هیچ وجه به عاملیت (فاعلیت) انسان محدود نشده است.

    فوزیس، (physis) یا طبیعت نیز پوئیسیس است.

    همواره طبیعت‏بخودى خود (بدون دخالت انسان)، اشیاء را به حضور مى‏رسانده است‏».

    (31) «هایدگر» در «پرسش از تکنولوژى‏» با صراحت، این وسعت معنایى پوئیسیس را در نزد یونانیان بیان مى‏کند: «فرآوردن یا پوئیسیس فقط به تولید دست‏افزارى یا به ظهور آوردن و به تصویر در آوردن هنرى و شعرى اطلاق نمى‏شود; بلکه فوزیس، (phsis) یعنى از خود - بر - آمدن هم نوعى فرآوردن یا پوئیسیس است.

    در حقیقت، فوزیس همان پوئیسیس به والاترین مفهوم کلمه است.» (32) «هایدگر» در این جهت هیچ تفاوتى بین «غنچه‏اى که مى‏شکفد» و «جام نقره‏اى که به قلمرو حضور و ظهور مى‏رسد» قائل نمى‏شود.

    در هر دو به حضور رسیدن امر مستور، پدید آمدن یا پدیدار شدن آنچه که نبوده است‏یا پدیدار نبوده، وجود دارد.

    مگر این که در طبیعت‏بر آمدن و رشد و شکوفایى بدون دخالت انسان محقق مى‏شود; در حالى که در مورد جام نقره‏اى، به ظهور رسیدن او نیازمند دخالت عامل انسانى است تا با تامل کردن، آن را به عرصه حضور و ظهور برساند.

    «به این ترتیب هر چهار نحوه ره - آوردن یا علل اربعه در فرآوردن نقش دارند.

    موجودات تامى طبیعت و ساخته‏هاى صنعتگر، هر دو، هر زمان از همین طریق ظهور مى‏یابند» به گفته «دن آیدى‏»: «جهان در شکل تکنولوژیک خود، مجموعه شروطى است که «هایدگر» به عنوان جهان همچون منبع لایزال تعریف مى‏کند این به معناى آن است که جهان، آن گونه که از نظر تکنولوژیک منکشف مى‏شود، به نحو معینى دریافت مى‏شود یعنى به عنوان منبع انرژى و نیرویى که قابل تصرف و ذخیره است‏» «هایدگر» خود ماهیت تکنولوژى جدید و وجه افتراق آن را با تکنولوژى قدیم، چنین بیان مى‏کند: تکنولوژى جدید چیست؟

    آن هم نوعى انکشاف است.....

    (با این وجود) انکشافى که در تکنولوژى جدید حاکم است، خود را در فرا آوردن به معناى «پوئیسیس‏» متحقق نمى‏سازد.

    انکشاف حاکم در تکنولوژى جدید «نوعى تعرض (است، تعرضى که طبیعت را در برابر این انتظار بیجا قرار مى‏دهد که تامین کننده انرژى باشد تا بتوان انرژى را از آن حیث که انرژى است، از دل طبیعت استخراج کرد.

    بنابراین مى‏توان گفت که: 1 - هم تکنولوژى جدید و هم تکنولوژى قدیم در این جهت مشترک هستند که هردو نوعى انکشافند (زیرا هر فر آوردنى در بردارنده نوعى انکشاف و رفع استتار است).

    2 - نحوه انکشاف در تکنولوژى جدید متفاوت است، انکشاف حاکم براین تکنولوژى «انکشاف تعرض‏آمیز است‏».

    3 - این نحوه خاص انکشاف حاکم بر تکنولوژى جدید مستلزم داشتن نگاه تازه و خاصى به طبیعت است‏یعنى نگاه به طبیعت‏به عنوان منبع تامین کننده انرژى.

    4 - این نگاه خاص به طبیعت، مستلزم پیدایش رابطه خاص تازه‏اى بین انسان و طبیعت‏شده است رابطه تعرض و تصرف بى امان در طبیعت.

    (در افتادن با طبیعت) در این نسبت تازه‏اى که انسان با طبیعت پیدا کرده است همه چیز مورد تعرض قرار مى‏گیرد.

    «اکنون هوا مورد تعرض قرار مى‏گیرد تا نیتروژن خود را عرضه کند، زمین مورد تعرض قرار مى‏گیرد تا مواد معدنى خود را عرضه کند، مواد معدنى هم براى مثال، به عنوان منبع اورانیوم مورد تعرض واقع مى‏شوند و اورانیوم هم به عنوان منبع انرژى اتمى.

    در این نحوه نگاه، زمین به عنوان منبع ذخایر معدنى نگریسته مى‏شود که باید هر چه بیشتر و بیشتر بدان تعرض نمود (و در آن دخل و تصرف کرد) و از دل آن ذخایر را استخراج نمود نه به عنوان مادر که همواره باید به آن با دیده حرمت نگریست و حتى از نهادن خیش بر آن دورى گزید».

    پس از دیدگاه «هایدگر» مى‏توان گفت که در دوره ظهور تکنولوژى، مهمترین تحولى که رخ داده این است که نگاه ما به جهان عوض شده و درک تازه‏اى از آن به جاى درک پیشین نشسته است.

    از نظر او داشتن چنین درکى از جهان شرط امکان اشتغال ما به آن تکنولوژیهائى است که امروزه ابداع مى‏کنیم.

    همان گونه که «بیمیل‏» مى‏گوید: در این رهیافت تکنولوژیکى هر چیزى صرفا در ارتباط با (یا با توجه به) در دسترس بودن و قابل مصرف و استفاده بودنش عرضه مى‏شود «هر چیزى به یک منبع تبدیل مى‏شود، .....(Bestand) منبع امرى باقى و لایزال است.» این باقى و لایزال است تا آن جا که به نظم در آید یا بتواند به نظم در آید، (aufein bestelln gestellt) پس منبع به امر منظم (به نظم درآمده یا قابل تنظیم و امر قابل مصرف و استفاده) تحویل مى‏گردد.

    (54) «بیمیل‏» معتقد است که این تبدیل شدن و دگرگونى موجودات به منبع لایزال، نگرشى تازه‏اى را پدید مى‏آورد نگرشى که در آن هویات، «اشیاء» (ابژه‏ها) مى‏گردند (هویات به اشیاء دگرگون مى‏شوند) و به عنوان اشیاء ادراک مى‏شوند.

    و مادام که آنچه در پیش روى انسان قرار دارد ابژه‏است، (این ابتدا در دوره مدرن رخ داد و با تعیین انسان به عنوان سوژه همراه بود.

    سوژه‏اى که آنچه در پیش روى او قرار دارد، ابژه است) استقلال خاصى هنوز براى انسان تضمین شده است.

    زیرا با سوژه شدن (انسان)، انسان خودش را، حداقل از نقطه نظر «داننده‏» به عنوان بنیاد زیرین واقعى لحاظ مى‏کند، در تکنولوژى جدید این رهیافت‏بطور افراطى اعمال شده است.

    (در این رهیافت جدید) نه شناسنده (عالم) بلکه کننده (عامل)، نه آنچه که به شناختن مربوط مى‏شود بلکه آنچه که به انجام دادن مربوط مى‏شود، اهمیت پیدا مى‏کند.

    به وضوح انجام دادن تنها از طریق دانستن و شناختن ممکن است ولى شناختن در این جا موکدا به حسب آنچه که بتوان با این شناختن انجام داد، مورد قضاوت قرار مى‏گیرد انجام دادن، قدرت و توانایى بر انجام به معیار شناختن تبدیل شد این «توانایى- بر» سپس بیشتر و بیشتر به معناى «مهارت - داشتن-بر» فهمیده شد و مهارت - داشتن - بر خودش را مستقیما در قدرت شخص بر کنترل و در اختیار داشتن چیزى نشان داد.

    این (دگرگونیها) در، (bestand) ،در دگرگونى اشیاء به منبع لایزال رخ داد.

    (به گفته دن آیدى این نحوه نگرشى به جهان، واکنش انسانى خاصى را طلب مى‏کرد.

    از نظر پدیدارشناسى، براى هر مورد شرط شرط نوئتیک، (noetic) متناظرى نیز وجود دارد.

    بنابراین اگر جهان به عنوان منبعى ثابت و لایزال نگریسته شود، یعنى اگر نحوه اساسى درک جهان چنین باشد آنگاه واکنش انسانى متناظر با آن، در عصر تکنولوژیک شکل خاصى به خود مى‏گیرد فعالیتهاى افراد انسانى در واکنش به چنین جهانى عبارتست از منکشف کردن امکانات آن، امکاناتى که «هایدگر» آنها را چنین توصیف مى‏کند: «از بند آزاد کردن، تغییر شکل دادن ذخیره کردن ،توزیع کردن و تغییر مدار».

    15) «هایدگر» انکشاف حاکم بر تکنولوژى جدید را داراى خصلت «در افتادن.

    یا «تعرض‏» مى‏داند.

    او مى‏گوید: «تعرض به این صورت به وقوع مى‏پیوندد که انرژى نهفته در طبیعت، اکتشاف و حبس مى‏شود و حاصل این روند تغییر شکل مى‏یابد و این امر تغییر شکل یافته انبار مى‏شود و آنچه انبار شده است از نو توزیع مى‏شود و آنچه توزیع شده است از مدارى به مدار دیگر جریان مى‏یابد.

    «هایدگر» همه این امور را یعنى اکتشاف و حبس کردن، تغییر شکل دادن و انبار کردن و توزیع کردن و تغییر مدار دادن را همگى «انحاء انکشاف‏» مى‏شمارد.

    نتیجه این نحوه انکشاف چیست؟

    حاصل از این در افتادن تعرض‏آمیز این است که همه چیز در حال آماده باش تا بلافاصله مهیا شود و در هر زمان که لازم باشد از نو سفارش داده شود.

    «همه چیز به منبع ذخیره یا ذخیره ثابت‏یا منبع لایزال ذخیره تبدیل مى‏شود.

    آنچه که به معناى منبع لایزال به حال آماده باش به انتظار مى‏ایستد دیگر به مفهوم شى‏ء در برابر ما نایستاده است.

    («هایدگر» به هواپیمایى که روى باند فرودگاه ایستاده، مثال مى‏زند که صرفا به عنوان منبع ذخیره روى باند ایستاده است...).

    چه کسى این در افتادن تعرض‏آمیز را اجرا مى‏کند؟

    بدون شک، بشر.

    او تا چه حد از عهده چنین انکشافى بر مى‏آید؟

    «عدم استتارى که امر واقع در هر لحظه معین خود را در آن آشکار مى‏کند یا پس مى‏کشد ،تحت اختیار بشر نیست.

    این حقیقت که امر واقع از زمان افلاطون تاکنون خود را در پرتو مثل نمایان کرده، ساخته و پرداخته افلاطون نبوده است.

    این متفکر فقط به امرى پاسخ مى‏داد که او را مخاطب قرار داده بود.

    «هایدگر» در پاسخ به سؤال بالا صریحا مى‏گوید: «بشر از آن جا که تکنولوژى را به پیش مى‏راند، در این انضباط به عنوان نحوى انکشاف شرکت مى‏جوید.

    اما آن عدم استتارى که این انضباط در قالب آن شکوفا مى‏شود هیچ گاه ساخته دست‏بشر نیست.

    «هایدگر» سپس این سؤال را مطرح مى‏کند که اگر این انکشاف صرفا ساخته بشر نیست، کجا و چگونه به وقوع مى‏پیوندد؟

    او در پاسخ به این سؤال مى‏گوید: «هر جا بشر چشم و گوش خود را باز کند، دل خود را بگشاید و خود را به دست اندیشیدن و تلاش کردن، ساختن و کارکردن...بسپارد خود را در همه جا در قلمرو امر نامستور خواهد یافت و هر زمان که امر نامستور بشر را به انحاء انکشاف خاص او فرا خواند، عدم استتار آن از قبل رخ داده است.

    واژه چیست؟

    مفهوم واژه و ارایه تعریفی کارآمد از آن کار ساده‌ای نیست و دشواری این کار از تحلیل ساده‌ترین داده‌های زبانی آشکار می‌شود، هرچند اهل زبان به طور شمی مفهوم واژه را می‌شناسند و از این واحد ساختاری در تولید جمله‌ها (نحو) استفاده می‌کنند.

    اصطلاح واژه را می‌توان در دو مفهوم به کار برد: یک مفهوم آن صورت انتزاعی و ذهنی است که در نظام درونی زبان قرار دارد، و مفهوم دیگر آن به کاربردهای مختلف بر اساس ضرورت‌های نحوی باز می‌گردد که از آن با عنوان صورت‌واژه word-form یاد می‌شود.

    مجموعه واژه‌های ذهنی را در مطالعات زبان‌شناختی نوین، واژگان lexicon می‌نامند و به هریک از آن‌ها تکواژ قاموسی lexeme می‌گویند.

    واژگان lexicon صرفاً فهرست واژه‌های زبان نیست بلکه اطلاعاتی را نیز از نظرگاه‌های گوناگون در مورد واژه‌ها در بر می‌گیرد که عبارت‌اند از: 1.

    از نظر آوایی]/واجی[: واژه یک ساخت آوایی است که از یک یا چند هجا تشکیل شده، دارای یک تکیه است و در آغاز و پایان آن یک درنگ juncture وجود دارد، یعنی می‌توان در آغاز و پایان آن سکوت کرد.

    آواشناسی و واج‌شناسی ...

    ساختار و الگوی نظام‌مند صداها در زبان انسانی را مطالعه می‌کنند.

    اطلاعات واجی نشان‌دهنده‌ی چگونگی تلفظ واقعی واژه در گفتار است.

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

مقدمه اي بر تکنولوژي و معماري فرم عبارت از هندسه و شکل اثر مي باشد و عملکرد، شامل کاربري ها و بهره گيري ها در فضاي معماري است. تکنولوژي شامل فرآيند ساخت، تفکر پيرامون نحوه ساخت و مصالح، تکنيک ها و سيستم هاي ساختماني مي باشد. فرهنگ

تکنولوژی فرایندی است که انسانها از طریق آن به دخل و تصرف در طبیعت می پردازند، تا از آن طریق نیازهایشان برآورده شود. اکثر افراد به تکنولوژی از طریق مصداقهای عینی آن می اندیشند. مصداقهایی همچون: کامپیوتر و نرم افزار، ماشین های گندزدا، آفت زداها، مایکروویوها، سدها، ماشین آلات صنعتی، هواپیماها و سفینه ها و غیره. اما تکنولوژی چیزی بیش از این محصولات عینی است. تکنولوژی شامل زیرساختهای ...

کامپیوتر ها با دیدگاه های سنتی فضا مقابله می کنند در مقابل من یک صفحه مستطیل شکل نوشته قرار دارد که من می توانم بر روی آن حروفی را یادداشت کنم همان گونه که نویسندگان برای هزاران سال این کار را انجام داده اند.این صفحه بر روی یک میز کوچک قرار دارد که حاوی مدارک و فایل پرونده هایی است.یکی دو وسیله ارتباطی من را با دنیای خارج مرتبط می سازد و در نزدیکی من یک سطل زیاله است که من می ...

معماري فضاي نمايشگاهي مرکز پمپيدو که توسط رنزو پيانو و ريچارد راجرز صورت گرفته به عنوان يکي از بحث برانگيز ترين و پر سر و صدا ترين بناهاي قرن بيستم مطرح شده است . معماران جوان طراح مرکز پمپيدو در يک حرکت کاملا راديکال و غير مترقبه از اسلاف خويش فاصل

معماری فضای نمایشگاهی مرکز پمپیدو که توسط رنزو پیانو و ریچارد راجرز صورت گرفته به عنوان یکی از بحث برانگیز ترین و پر سر و صدا ترین بناهای قرن بیستم مطرح شده است . معماران جوان طراح مرکز پمپیدو در یک حرکت کاملا رادیکال و غیر مترقبه از اسلاف خویش فاصله گرفتند . قبلا جوزف پاکستون در طراحی کریستال پالاس ، پیر کویئچی نروی در نمایشگاه تورین و در طراحی آشیانه هواپیما دوتر و کانتامتین ...

چالز جنکز، تاریخ نگار و منتقد معماری، دیگر نظریه پرداز مهم معماری پست مدرن است وی در سال 1977 کتابی به نام زبان معماری پست مدرن به رشته تحریر درآورد. با این وجود کتاب، جنکز روند جدید را که ونچوری در معماری آغاز نموده بود، نام گذاری کرد و گسترش داد. جنکز در این کتاب تاریخ دقیق مرگ معماری مدرن را 15 ژوئیه 1972، ساعت 23/3 بعدازظهر اعلام کرد، زمانی که مجموعه آپارتمانهای مسکونی پروت ...

انجمن بين المللي تحقيقات پيشرفته در تاسيسات مستقل ژاپن تحقيقاتي را در دامنه گسترده اي از موضوعات انجام مي دهد . با مشارکت متخصصان از اطراف دنيا استعلام هوشمندانه در اين انجمن داراي دامنه اي از يک مطالعه رقابتي در زمينه شادي تا سيستماتيک مي باشد. به

معماری قاجار پهلوی معماری ایران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد در این دوران ما شاهد احداث همزمان ساختمانهایی هستیم که هر کدام بیانگر یکی از مکاتب فکری دوره هایی مشخص از تاریخ ایران هستند : کاخ مرمر به تقلید از معماری سنتی و عمارت شهربانی کل کشور به تقلید از تخت جمشید و ساختمانهای بلدیه ( شهرداری ) و پستخانه به شمال و جنوب میدان امام ( سپه ) به ...

مقدمه : محیط اطراف ما، خانه هایی که در آن زندگی می کنیم، همه نیاز مبرمی به برقراری روابط صحیح فرمها، رنگ ها و هم چنین سازمان بندی دقیق بر مبنای اصول بصری دارند. - انسان به واسطه ی زبان گرافیک می تواند با محیط اطراف خود سخن بگوید و با دیگران ارتباط برقرار کند. استفاده از گرافیک شهری در مساحت فضای داخلی خانه‌ها و فضای بیرونی آن ها یعنی کوچه ها، خیابان و فضای سبز اطراف، در تزئین و ...

وینیل کلراید (PVC) پی و ی سی ترکیبی است از مشتقات نفت خام و گاز کلر که طی فرایند پلیمر یزاسیون تولید می شود . uPVC مخفف کلمات ( unplas poly vinyl chloride ) می باشد و اصلی ترین ماده تشکیل دهنده پروفیل ( polyvinyl chloride ) است . این ماده حدود 85 در صد ترکیب آمیره اولیه تولید پروفیل uPVC را تشکیل می دهد ، علاوه بر این ماده ، مواد افزودنی دیگری نیز جهت ایجاد خواص مورد نیاز به ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول