صفت مشبهه
صفت مشبهه بر صفت ثابت یا نسبتا پایدار دلالت دارد مانند: شریف، عفیف (پاکدامن) و معادل صفت مطلق فارسی است.
اوزان صفت مشبهه
فعول مانند: وفور (بردبار)، قطور
فعیل مانند: شریف، کریم
فعل مانند: فطین (زیرک)
فعل مانند حسن (خوب، زیبا)
فعلان مانند: یقطان (بیدار، غضبان (عثبانی، کسلان (تنبل)، عطشان (تشنه)
نکته 1: هر صفتی که بر دوام ثبات دالت کند، گرچه اسم فاعل یا اسم مفعول باشد، صفت مشبهه بشمار یم رود، به عنوان کلماتی مانند: عاقل، مسعود، متعبد...
نکته 2: اسم خاص حتی اکر بر وزن مشتق باشند جامد غیرمصدر بشمار می روند.
نکته 3: سه وزن فعیل، فعول، فعل اگر اسم فاعل نداشتند صفت مشبهه هستند. مانند اسیر
نکته 4: اسم رنگ مانند احمر، حمراء و عیب و نقص مانند ابکم و بکما (گنگ) بر وزن افعل – فعلاء نیز صفت مشبهه هستند (انسانی 2)
نکته 5: فعلان مانند عطشان مشبهه است و مونث آن بر وزن فعلی (عطشی) (انسانی)
-اسم مبالغه:
صیغه مبالغه، کلمه ای است که بر بسیارکننده کار یا بسیار دارنده ی حالتی یا صفتی دلالت دارد. مانند صدیق (بسیار راستگو)، علامه
وزن های اصلی صیغه مبالغه
فعال: رزاق – بسیار روزی دهنده
فعاله: علامه – بسیار دانا و با علم
فعول: صبور – عفور
تکته 1: (ه) که در آخر وزن فعاله موجود است نشانه کثرت و مبالغه است و دلیل مونث بودن اسم نیست.
نکته 2: گاهی وزن های اسم مبالغه بر شغل و حرفه دلالت دارند. مانند: بقال – نقاش
وزن های مشترک مشبهه مبالغه
فهل: فهم
فعیل: علیم
فعول: صبور
نکته 3: کلماتی مانند شریف؛ عقیل، صبور که وزن های آن ها بین صفت مشبهه و سیغه مبالغه مشترک است، اگر خواستیم بدانیم، صفت مشبهه هستند یا صیغه مبالغه آن ها را بر وزن (فاعل) یا (مفعول) می بریم اگر معنی بدهند صیغه مبالغه هستند و الا صفت مشابه بشمار می روند.
نکته 4: در کتاب های جدیدی واژه هایی که بر وزن فعیل هستند صفت مشبهه و فعول صیغه مبالغه هستند.
-اسم تفصیل:
-تعریف: کلمه ای است که برتری کلمه و اسمی بر کلمه و اسم دیگری دلالت می کند و معادل صفت تفضیلی (تر) یا صفت عالی (ترین) در فارسی است، مانند کلمه ی اکبر (بزرگ تر، بزرگترین) در دو جمله زیر:
علی اکبر من حسین <- علی از حسن بزرگ تر است
علی اکبر التلامیذ <- علی بزرگترین دانش آموزان است
روش ساخت:
اگر مذکر باشد بر وزن افعل: اکبر، اعظم
اگر مونث باشد یعنی بر وزن فعلی، کبری، عظمی
نکته: در ترجمه بعد از اسم تفصیل (من) باشد صفت تفصیلی ترجمه می شود (تر) و اگر (من) نباشد صفت عالی (ترین) است مانند ترجمه های بالا
-اسم آلت (ابزار) معنی ابزار کار دارد و بر سه وزن مفعل، مفعله، مفعال می آید می آید مانند مقبض (دستگیره) مسطره (خط کش)، مفتاح (کاید) (انسانی)
نکته: اسم هایی که معنی ابزار دارند اما بر سه وزن بالا نباشند جامد غیرمصدر هستند مانند قلم
4-معرفه یا نکره (چهارمین بحث تحلیل صرف اسم)
انواع معرفه
1-علم (اسم خاص): محمد، علی، مکه، قدس...
2-ضمیر: انت، هو، هی...
3-اسامی اشاره: هذا، هذه، هولاء
4-موصول: الذی، آلتی؛ الذین...
5-اسامی معرف به ال: التلمیذ، الکتاب...
6-معرفه باضافه: باطن الانسان، اصحابک... (باید مضاف الیه باشد.)
نکته 1: علم شامل 1-اسم خاص همه انسان ها، قاره ها، اماکن، کشورها، شهرها و ...
کنیه ها و القاب ابوطالب – زین الدین
نکره: اسمی که جزء معرفه ها نباشد نکره است.
نکته 2: اسم نکره مفرد و غالباً تنوین دارد اما اگر مثنی یا جمع بود تنوین ندارد مانند معلمان – معلمون
نکته 3: اگر اسم مضاف به نکره باشد نکره می مانند مانند کتاب تلمیذ
5-اسم از نظر حرکت حرف آخرش (پنجمین مورد تحلیل صرفی اسم)
معرب و مبنی
معرب: به کلماتی که حرف آخر آن ها با علائم اعرابی بر حسب موقعیت آن ها در جمله (فاعل یا مفعول یا مضاف الیه یا...) تغییر می کند معرب گفته می شود.
مانند جاء الرجل سالت الرجل سلمت علی الرجل
فاعل – مرفوع به ضمه مفعول به – منصوب به فتحه جار مجرور به کسره
مبتی: به کلماتی که حرکت حرف آخر آن ها هیچگاه تغییر نمی کند و همیشه ثابت است. مانند:
جاءَ ذلک رایت ذلک سلمت علی ذلک
فاعل مرفوع محلا مفعول منصوب محلا مجرور محلا به حرف جر
نکته: کلمات مبنی اعرابشان (محلا) است.
انواع اسم های مبنی
اسم اشاره (بجر مثنی ها): هذا – هولاء – ذلک...
مثنی مثل: هذان – هاتان هذین – هاتین....معرب هستند انسانی
کلیه ضمیر های متصل و منفصل: هو – انا – ک – هم...
اسم های موصول 0بجز مثنی ها): الذی – اللاتی – من
مثنی مثل: اللذان – اللتان ... الذین – اللتین... معرب هستند انسانی
کلیه اسم های استفهام: کیف – این – متی – ماذا – ما...
کلیه اسم های شرط: من – ما – اینما... (هرکس، هرچه، هرجا که)