دانلود تحقیق زبان (گرامر)

Word 204 KB 33108 33
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • - اسم توصیف گرامری اسم قبل از پرداختن به این موضوع بایستی بدانیم که اسم چیست و نقش دستوری آن در جملات چگونه است .

    تعرف : اسم کلمه ایست که برای نامیدن اشخاص.

    اشیاء، و یا برای بیان حالت چیزی بکار می رود .

    بطور کلی اسم را میتوان بر دو نوع (ذات) و (معنی) دسته بندی نمود .

    اسم ذات یا Concrete noun اسمی است که موسوم آن قابل دیدن و لمس کردن باشد بعبارت دیگر اسمی است که موسوم آن وجود خارجی داشته باشد ، مانند درخت ، کوه ، میز ، صندلی و ....

    .

    اسم معنی یا Abstract noun اسمی است که بر حالت و کیفیت انسان و یا اشیاء دلالت دارد و قابلیت لمس و رویت ندارد .

    مانند دانش ، هوش ، عدالت و ...

    در مورد نقش دستوری (اسم) بایستی به این نکات توجه داشت : الف: عملکرد اسم در جمله ب: جایگاه اسم در جمله عملکرد: اسم دارای چهار حالت است .

    در حقیقت این چهار حالت رابطه اسم را نسبت به کلمات دیگر نشان میدهد این چهار حالت عبارتند از : فاعلی ، مفعولی ، ندایی، ملکی .

    1- حالت فاعلی (Nominative case) آن است که اسم یا ضمیر بعنوان فاعل جمله بکار برده شود .

    به عبارت دیگر میتوان گفت فاعل یک فعل واقع شود .

    مانند : John loves Mary در اینجا کلمه John بعنوان فاعل جمله بکار رفته است و محل و موقعیت آن قبل از فعل است .

    2- حالت مفهولی (Objective case) آن است که اسم یا ضمیر در جمله نقش دستوری مفعولی داشته باشد و یا میتوان گفت که مفعول یک فعل در جمله باشد .

    مانند : John loves Mary در این جمله John مجدداً در نقش دستوی فاعل ظاهر گردیده اما Mary در مقام مفعول در جمله آورده شده است .

    در صورتیکه اسم حالت مفعولی داشته باشد سه نقش دستوری متفاوت پیدا میکند.

    الف: مفعول مستقیم John loves Mary ب: مفعول غیر مستقیم John sent Mary money پاراگراف : حالت مفعولی (بی واسطه) Mary was sent some money 3- مفعول حرف اضافه Object of preposition.

    در این حالت اسم و یا جانشین آن (ضمیر) بواسطه حروف اضافه مفعول واقع می شود .

    I took it from john در این جمله همانطور که ملاحظه می کنید مفعول (John) بعد از حرف اضافه واقع شده است .

    4- مکمل اسمی که در نقش دستوری مکمل در جمله ظاهر شود دارای دو حالت است .

    الف: حالت فاعلی (Subjective)John is the president در اینجا کلمه President بعد از افعالی مانند to be آورده شده است .

    ب: حالت مفعولی (Objective) They elected John president 5- noun adjunct (ملازم اسم) John waited at the bus stop در اینجا کلمه bus قبل از اسم دیگر stop در جمله آمده است.(stop = station) 6- appositive (بدل اسم) John president of his club gave a speech در اینجا کلمه president (John) بکار رفته است .

    7- direct address این حالت را Vocative case نیز میگویند در این حالت اسم مستقیماً مورد خطاب قرار می گیرد .

    مانند John , come here.

    در این حالت ملاحظه می کنید که (John) مورد خطاب و ندا قرار گرفته است و در آغاز جمله قرار گرفته است .

    با توجه به مطالبی که ذکر گردید نقش دستوری (اسم) را در حالت مختلف و موقعیت آن را در جمله ملاحظه کردید.

    البته(اسم) ممکن است نقوش دستوری دیگری نیز در جمله داشته باشد که بتدریج به این مقوله هم خواهیم پرداخت 1-1- عملکرد اسم اسم کلمه اصلی یک جمله گرامری است که در آن عملکرد خود را نشان میدهد .

    فاعل The house on the corner belongs to my uncle (واژه house کلمه اصلی فاعل the house on ghe corner می باشد.) مفعول فعل (مفعول مستقیم): My husband sells expensive Chinese antiques.

    در این جمله antique واژه اصلی مفعول مستقیم expensive Chinese antiques است).

    مفعول غیر مستقیم : My uncle sold that rich couple some expensive antiques.

    (کلمه couple واژه اصلی مفعول غیر مستقیم that rich couple است) توجه داشته باشید که مفعول غیر مستقیم بعد از افعالی چون : write , teach , send , sell , pay, owe, make , give , guy , bring بکار می رود.

    مفعول حرف اضافه :(واژه antiques واژه اصلی مفعول حرف اضافه couple that rich است.) (در عبارت حرف اضافه) مفعول حرف اضافه :(واژه antiques واژه اصلی مفعول حرف اضافه couple that rich است.) (در عبارت حرف اضافه) حروف اضافی متداول عبارتند از : From, about, for , by,at,on,in,other,to (1) مفعول مستقیم را impersonal object هم می نامند .

    و آن مفعولی است که قاعدتاً در جواب what قرار می گیرد به جمله زیر توجه کنید .

    He bought a shirt yesterday What did he buy?

    A shirt (2) به مفعول غیر مستقیم personal object هم میگویند .

    و آن مفعولی است که در جواب to whom یا for whom قرار می گیرد .

    He gave me some money فعل متعدی فعلی است که برای کامل شدن معنی به مفعول احتیاج داشته باشد .

    مانند.

    او خرید ...

    (؟) (؟)...

    He bought He bought a shirt ملاحظه می کنید که با افزودن مفعول a shirt معنی فعل کامل گشته است .

    (2) فعل لازم فعلی است که برای کامل شدن معنی خود به مفعول احتیاج نداشته باشد این فعل غالباً در جواب to whom یا for whom قرار می گیرد نکته مهم این است که مفعول فعل لازم غالباً (شخص ) است .

    ضمیر نکات گرامری سودمند درباره ضمیر : ضمیر جانشین اسم است و برای جلوگیری از تکرار آن بکار برده میشود .

    به جمله زیر توجه نمائید .

    Ali has a friend.

    The friend is so kind to Ali.

    But Ali doesn,t like the friend.

    چنانچه به جمله بالا توجه نمائید اسامی friend , Ali چندن بار تکرار شده و زیبائی جمله مورد نظر را از بین برده است .

    در حالیکه با بکار بردن ضمیر می توانیم جمله روان تری و زیباتری داشته باشیم.

    مانند : Ali gas a friend, She is so kind to him but he doesn,t like her.

    همانطور که ملاحظه می کنید در جمله اصلاح شده از ضمایر فاعلی و مفعولی بجای friend , Ali استفاده شده است .

    و جمله حالت روان تر و زیباتری بخود گرفته است .

    در این بخش از کتاب به ضمایر شخصی و جایگاه آن در جمله اشاره می کنیم .

    ضمیر شخصی به ضمیری اطلاق میشود که بجای اسامی اشخاص بکار رفته باشد .

    1- ضمایر فاعلی: ضمیر فاعلی به ضمیری گفته میشود که در جمله بجای فاعل بکار رود به جمله زیر توجه کنید .

    (مری تمبرهای فراوانی دارد) Mary has so many stamps.

    در این جمله Mary در نقش فاعل جمله حضور دارد.

    میتوان این جمله را به این صورت هم نوشت .

    She has so many stamps.

    بنابراین توجه می کنید که ضمیر she بجای Mary که فاعل جمله است در جمله حضور پیدا کرده و حالت فاعلی دارد .

    ضمایر فاعلی عبارتند از : I,you , he , she , it (مفرد) We, you , them (جمع) 2- ضمایر مفعولی (objective pronouns) در جمله بجای اسمی که مفعول جمله است بکار می رود و همیشه حالت مفعولی دارد .

    این ضمایر عبارتند از : Me/you/him/ger/it (مفرد) Us/you/them(جمع) به جمله زیر توجه نمائید .

    I saw John.

    این جمله را میتوان بصورت زیر نوشت .

    I saw him.

    در اینجا ضمیر him بجای John که مفعول جمله است بکار رفته و حالت مفعولی دارد.

    نکته : ضمایر مفعولی گاه با واسطه هستند یعنی با واسطه ای از حروف اضافه بکار می روند .

    ( با واسطه) I sent a letter to him و گاه بیواسطه یا صریح اند یعنی بدون واسطه حروف اضافه بکار می روند .

    (بیواسطه) she saw me صفت ملکی : (possessive adjective) صفات ملکی مالکیت را در انسان و اشیاء بیان می کنند و اغلب پیش از اسم در جمله حضور پیدا می کنند .

    توجه دشاته باشید که این صفات از آن جهت که بنوعی جانشین اسم هستند در زمره ضمایر شخصی منظور میشوند .

    صفات ملک عبارتند از : My, your,(his,her,its) (مفرد) Our,your,their (جمع) نکات مهم در مورد صفات ملکی الف: صفت ملکی با مالک خود مطابقت می کند.

    A mother loves her baby.

    ب: چنانچه مالک مفرد باشد صفت ملکی با مملوک مفرد و جمع تغییر شکل نمیدهد.

    My book , my books ضمایر ملکی (possessive pronouns) ضمایر ملکی در عین اینکه ضمیر (جانشین اسم) هستند مالکیت را نیز بیان می کنند.

    این ضمایر عبارتند از : Mine, yours, (his,hers,its)مفرد Ours , yours,theirs نکته مهم : صفت ملکی را نبایستی با ضمیر ملکی اشتباه کرد .

    چون صفت ملکی همواره با موصوف خود که یک اسم است همراه می باشد .

    در حالی که ضمیر ملکی جایگزین صفت ملکی و موصوف آن می شود .

    با صفت ملکی This pen is my pen با ضمیر ملکی This pen is mine بنابراین ملاحظه می کنید که mine جایگزین my pen شده است .

    ضمایر انعکاسی : (Reflexive pronouns) این ضمایر دارای دو حالت انعکاسی و تاکیدی هستند.

    الف: حالت انعکاسی: چنانچه کار از فاعل به مفعول و از مفعول به فاعل منعکس شود در این حالت ضمایر را انعکاسی می نامند .

    ب: حالت تاکیدی : برای تاکید انجام عملی توسط فاعل یا مفعول بکار می رود .

    این ضمایر عبارتند از : Myself,yourself,(himself , herself,itself) مفرد Ourselves, yourselves , themselves جمع مثال برای حالت انعکاسی : I cut myself with a knife.

    مثال برای حالت تاکیدی : I myself cut my finger موقعی که فاعل ضمیر مبهم one باشد ضمیر انعکاسی و تاکیدی آن oneself میابشد که بصورت مفرد بکار رفته و حالت جمع ندارد .

    این قاعده در مورد ضمیر oneself نیز بکار می رود .

    One can cut oneself with a knife.

    ضمایر پرسشی.

    Interogative pronouns این ضمایر از حالت و چگونگی مرجع خود (اسم خود) سئوال می کنند این ضمایر عبارتند از : Who, whom , whose , what, which الف: who حالت فاعلی داشته و برای پرسش در خصوص انسان بکار می رود .

    Who came here?

    ب: whom حالت مفعولی دارد و اغلب بهمراه حروف اضافه و (گاهی بدون حروف اضافه) بکار می رود و پرسش آن در خصوص انسان است .

    To whom did you send the letter?

    Whom did you want to call yesterday?

    پ: what دارای حالت فاعلی و مفعولی است و برای پرسش درباره اشیاء است .

    What happened last night?(فاعلی) What did you want?(مفعولی) ت: what دارای حالت فاعلی و مفعولی است و برای انتخاب یک چیز از میان گروهی معین و مشخص بکار می رود .

    Which is bigger, lion or tiger?(فاعلی) Which do you like best?(مفعولی) ث: ضمیر استفهامی whose برای بیان مالکیت بکار می رود و دارای دو حالت فاعلی و مفعولی است .

    Whose is that car?(فاعلی) Whose car did you borrow?(مفعولی) ضمایر موصولی Relative pronouns این ضمایر ضمن ادای وظیفه بعنوان یک ضمیر (جانشین اسم) وظیفه ربط اجزاء جمله را نیز دارا می باشند .

    این ضمایر عبارتند از Who, whom , which , what , whose , that ضمایر موصولی فاعلی عبارتند از : who , which , that ضمایر موصولی مفعولی عبارتند از : whom, which , that در حالت فاعلی چنانچه مرجع آن انسان باشد از who استفاده میشود و اگر حالت فاعلی را دارا باشد ولی مرجع آن غیر از انسان باشد از which استفاده میشود .

    در حالت مفعولی چنانچه مرجع انسان باشد از who (m) استفاده میوشد در غیر ایصنورت از which استفاده می کنیم .

    مثال : I saw a man who was ni a red coat در این جمله همانطور که ملاحظه میشود who دو قسمت از جمله را بهم ربط داده و معنای جمله را کامل نموده است ضمن اینکه بعنوان یک ضمیر ربطی ایفای نقش نموده است .

    ضمایر اشاره : این ضمایر عبارتند از this , that که حالت جمع آنها به ترتیب these , those می باشد.

    ضمایر اشاره these , this به اولین اسم پیش از خود دلالت می کنند یا بعبارت ساده تر به اشیاء و اشخاص نزدیک اشاره می کنند .

    This is a carpet These are carpets ضمایر those , that به دومین اسم پیش از خود دلالت دارند .

    فعل توصیف ساختار گرامری فعل عملکرد : فعل مرکز گرامری یک جمله است .

    عملکرد : فعل مرکز گرامری یک جمله است .

    جایگاه : فعل بعد از فاعل و قبل از متمم های خبری قرار می گیرد ( به جایگاه اسامی توجه شود) شکل : فعل در شکل با قاعده مختوم به ed , s و یا ing- است .

    افعال کمکی برای ساختن عبارتهای فعلی با فعل بکار می روند .

    فعل های تک قسمتی و عبارتهای فعلی که می توانند در جملات خبری به عنوان فعل بکار روند در جدول صفحه کتاب درج گردیده اند .

    (توجه نمائید که افعال جدول در وجوه معلوم و مجهول بطور جداگانه بکار رفته اند.) در جدول بالای صفحه افعال کمکی، should, would, must, might,may,could, can بهمراه یک action verb در وجوه مختلف (حال، گذشته ، حال کامل، استمراری و مجهول) بکار رفته اند .

    برای درک بهتر مطلب به جدول مذکور مراجعه نمائید .

    نکات سودمند گرامری درباره فعل : فعل کلمه ایست که بر انجام دادن ، بودن یا شدن عملی در یکی از سه زمان حال، گذشته و آینده دلالت کند .

    فعل را میتوان بدو دسته تقسیم کرد : الف: افعال معمولی- ب: افعال کمکی یا معین .

    1- افعال معمولی (ordinary verbs) به افعالی اطلاق میشود که معانی اصلی خود را می رسانند و تابع قوانین معینی هستند .

    این افعال نیز بدو دسته لازم (intransivive) و متعدی (tarnsivive) تقسیم میشوند.

    فعل لازم به فعلی میگویند که معنی آن کامل بوده و به مفعول نیاز ندارند .

    فعل متعدی به فعلی اطلاق میشود که معنی آن کامل نبوده و برای تکمیل معنی به مفعول نیاز داشته باشد .

    مثال برای فعل لازم افعال کمکی یا معین افعالی هستند که معنی اصلی خود را ندارند و برای transformation یا تغییرات گرامری جمله بکار می روند .

    از قبیل ساختن زمانها ، وجوه افعال ، منفی کردن، سئوالی کردن، تاکید بعضی از زمانها ، tag questions (سئوالات کوتاه انتهای جملات) و بالاخره برای جلوگیری از تکرار جمله این افعال عبارتند از : Will , may , shall, have , do , be به فعل do که معنای اصلی آن انجام دادن است توجه نمائید .

    I do,my homework/ در اینجا فعل do در معنای اصلی خود بکار رفته است .

    و اما در جمله I don,t my homework.

    بعد از فاعل do+not برای منفی کردن (فعل معین) در جمله آمده است و do بعدی در همان معنای اصلی خود (انجام دادن )ایفای نقش نموده است .

    و یا در جمله I do love you فعل do برای تاکید بکار رفته و معنای جمله را تاکیدی و تشدید نموده است .

    دسته دیگری از افعال نیز وجود دارند که به آنها افعال ناقص (defective verbs) میگویند.

    این افعال بر خلاف افعال کمکی در ساختار جملات از نظر زمان ، وجوه و یا تغییرات گرامری نقشی نداشته و با مقدم و موخر کردن فعل و فاعل و یا با افزودن not بدنبال آنها می توانند شکل سئوالی و یا منفی بگیرند.

    این افعال معانی اصلی خود را حفظ نموده و اما از نظر قانون کلی از افعال معمولی پیروی نمی نمایند .

    مثلاً در سوم شخص مفرد زمان حال ساده به آنها (s)یا (es) اضافه نمیشود .

    به مثال زیر توجه کنید .

    زمان حال ساده He must go home.

    شکل منفی He must not (mustn,t) go home.

    شکل پرسشی Must he go home?

    افعال ناقص عبارتند از : Shall , should, will , would, may , might, can/could, must , need , dare , outht to , used to.

    این افعال شامل تعدادی از افعال کمکی نیز میشود ولی باید توجه داشت که افعال کمکی وظیفه جداگانه ای دارند که به آنها اشاره نموده ایم .

    1-3- افزودن پسوندهای صرفی به افعال جدول زیر در سوم شخص (زمان حال ساده) s اضافه می کنیم .

    برای تبدیل این افعال به گذشته به آخر آنها ed اضافه میشود و برای ساختن زمان حال استمراری به آن ing اضافه می کنیم .

    مثال : در اینگونه افعال برای ساختن گذشته بجای ed فقط d به فعل اضافه میشود.

    مانند : Advise – advised برای افزودن ing به اینگونه افعال e آخر حذف میشود.

    Advising توجه کنید که پاره ای از این افعال اگرچه به e ختم میشوند اما چون جزو افعال بیقاعده هستند وجوه گذشته آنها کاملاً متفاوت است مانند : Write wrote See saw افعالی که به یک حرف بیصدا ختم میشوند و قبل از آن یک حرف صدادار باشد .

    همانطور که ملاحظه میشود هنگام تبدیل این افعال به گذشته و قبل از اضافه کردن ed بایستی حرف صدادار آخر را دوبل نمود .

    این قاعده برای افزودن ing- هم بایستی رعایت گردد.

    البته این قاعده کلی نیست و پاره ای از افعال از این قاعده پیروی نمی نمایند .

    Benefit benefited benefiting افعالی که مختوم به x,-sh,-z,-s- هستند.

    این افعال هنگام افزودن (s) سوم شخص با توجه به صدای انتهائی –es می گیرند و یک هجا در موقع تلفظ به آنها اضافه میشود.

    (پوش از) pushes push (افعال کمکی) افعال کمکی به دسته ای از افعال اطلاق میوشد که معنی اصلی خود را از دست داده و برای تشکیل زمانها ، وجوه افعال، منفی و پرسشی کردن زمانهای حال، گذشته و آینده و آینده در گذشته بکار می روند .

    کاربرد دیگر این افعال برای سئوالات کوتاه انتهای جملات.

    تاکید بعضی از زمانها و اجتناب از تکرار جمله می باشد .

    این افعال عبارتند از : be , do (و کلیه افعال ناقص.) افعال ناقص بر خلاف افعال کمکی در ساختمان و ساختار جملات نقشی ندارند.

    شکل پرسشی این افعال با مقدم و موخر کردن فعل و فاعل و شکل منفی با افزودن Not بعد از فعل تشکیل میشود .

    این افعال معانی اصل خود را حفظ کرده و در جملات اجتناب از تکرار و همچنین در سئوالات کوتاه انتهای جملات بکار می روند .

    تبصره 1.

    افعال ناقص مشتقاتی نظیر مصدر اسم مصدر و وجه وصفی و حال و گذشته ندارند و صرف این افعال از قاعده معمول سایر افعال پیروی نمیکند.

    برای مثال در سوم شخص مفرد این افعال به s یا es نیاز ندارند .

    مثال : He may go to nest week تبصره 2.

    افعال کمکی بخودی خود نمی توانند صرف شوند و همواره با یکی از افعال معمولی بکار می روند در زبان انگلیسی 24 فعل کمکی به شرح زیر وجود دارد .

    مصدر این افعال در نظر نگرفته شده است .

    Am//is/are/(حال) was/wer (گذشته) Do/does(حال) did(گذشته) Have/has(حال) had(گذشته) May(حال) might(گذشته) Shall,will(حال) should /would(گذشته) Must,need , dare,ought to بدون شکل گذشته Used to (گذشته) مثال : من یک کتاب دارم I have a book در اینجا فعل have بمعنای داشتن در معنی اصلی خود بکار رفته است .

    من یک کتاب خریده ام .

    I have bought a book در اینجا have یک فعل کمکی است و برای تغییر ساختار جمله از حال ساده به حال کامل بکار رفته اند تغییرات گرامری یا Transformation بر روی این فعل واقع میشود.

    2-4- افعال دارای دو فعل کمکی (1) Been,being,be بعنوان فعل کمکی دوم فعل استمراری معلوم با وجه وصفی ing دار..

    به مثال توجه کنید.

    3-4- افعال دارای دو فعل کمکی Have بعنوان فعل کمکی دوم .

    ساختار فعل معلوم با وصفی ed- به مثال توجه نمائید.

    4-4- افعالی که دارای سه فعل کمکی هستند .

    Have در اینگونه ساختارها بعنوان فعل کمکی دوم بکار رفته است .

    ساختار معلوم با ing- مثال : 5-4- Be able to , Can نمایانگر (توانائی) هستند.

    Can (زمان گذشته could) و be able to برای همه زمانها Can نمایانگر توانائی فیزیکی و یا توانائی اکتسابی میباشد.

    همچنین can می تواند (توان و قدرت) انجام کار را نشان دهد .

    مثال : The factpru cam [rpdice dpzems pf ,acjomes a dau.

    کارخانه (توان و قدرت) تولید چندین دستگاه را در روز دارد.

    Can در معنای سوم آن (قدرت و توانائی) که در ارتباط با احتمال است و نیز be able to (تا حدود کمتری) می تواند دلالت به زمان آینده بنماید البته بایستی توجه داشت که be able to معمولاً با ساختارهای مجهول بکار برده نمیشود.

    مثال : When I sas a boy I could speak / I could speak / I was able to speak English , but now I can,t speak English/ I am able to speak only my mother tongue.

    در این جمله could/can و be able to نشان دهنده توانائی و توانائی اکتسابی هستند.

    در جمله زیر can می تواند بیانگر یک آینده باشد .

    I can go to next week.

    I am able to finish my work in 2 hours.

    من میتوانم در دو ساعت (آینده) کارم را تمام کنم .

    صفت نکات گرامری سودمند درباره صفت صفت کلمه ایست که حالت و چگونگی اسم را باین می کند میتوان گفت که صفت کامل کننده معنی اسم است .

    صفات بدو دسته کلی تقسیم میشوند صفات مستقیم میشوند صفات مستقیم و صفات غیر مستقیم صفت مستقیم : اگر صفتی قبل از موصوف قرار بگیرد، آن صفت مستقیم است .

    A beautiful girl همانطور که ملاحظه میشود بر عکس زبان فارسی صفت مستقیم قبل از موصوف (اسم) قرار می گیرد .

    بایستی توجه داشت که صفات همواره دارای یک شکل بوده و با اسامی مفرد و جمع یا مونث و مذکر به یک صورت بکار می روند.

    صفت غیر مستقیم: هرگاه صفت بعد از فعل to be و یا افعالی که بیانگر حواس هستند بکار روند ، صفت غیر مستقیم است .

    مانند : He is clever The flower smells sweet در جمله بالا smell (بوئیدن) جزو افعالی است که یکی از حواس پنجگانه را نشان میدهد و همانطور که ملاحظه می کنید صفت بعد از فعل (smell) قرار گرفته است.

    انواع صفات : صفت بر هشت نوع تقسیم میشود.

    1- صفت خاص: صفتی است که از یک اسم خاص ساخته شده است.

    مانند : The Persian language is spoken in some countries.

    2- صفت توصیفی یا کیفی : صفتی است که حالات و خصوصیات اشخاص، حیوانات و اشیاء را بیان می کند.

    یک شاگرد تنبل A lazy student یک گربه وحشی A wild cat یک کتاب جالب An interesting book بیشتر صفات انگلیسی از این دسته اند و بطریق مستقیم بکار می روند.

    3- صفات مقداری یاکمی : مقدار موصوف را بیان میکند .

    تعدادی از این صفات عبارتند از : Little, some , any , enough, all,no مثال : Give me some sugar please.

    There is no milk in the bottle.

    4- صفات عددی : شماره اسم (موصوف) را باین میکند.

    He has 2 brothers.

    صفات شماره ترتیبی هم از دسته این صفات هستند.

    He was the first student who came in.

    5- صفات استفهامی : صفاتی هستند که قبل از اسم قرار گرفته و در مورد حالت و چگونگی آن پرس و جو می کنند این صفات عبارتند از : What, which, whose.

    Which book do you like?

    6- صفت تفکیکی: صفاتی هستند که موصوف خود را از هم تفکیک و توصیف می کنند.

    این صفات عبارتند از : Each, every , neither , either, Evevy student in our school , has a car 7- صفت ملکی : صفاتی هستند که مالکیت را در مورد موصوف می رسانند این صفات هم مانند اغلب صفات قبل از اسم می آید .

    صفات ملکی عبارتند از : My , your , his , her , it s Our , your , their 8- صفات اشاره : صفاتی هستند که برای اشاره به موصوف خود بکار می روند پاره ای از این صفات عبارتند از : The , those , these , that , this , the some , such در این درس به صفات تفضیلی، عالی و طرز ساختن آنها اشاره می کنیم .

    سپس به پسوندهای صفت ساز و تشدید کننده های درجه صفات می پردازیم .

    در قسمت دوم کاربرد صفات قبل از اسم را مورد بررسی قرار می دهیم .

    پس از آن به صفاتی که بعد از فعل قرار می گیرند اشاره خواهیم داشت .

    1- صفت تفضیلی (comparative) مقایسه بین دو شخص یا چیز است که یکی بر دیگری رجحان دارد.

    برای صفات یک سیلابی و دو سیلابی فرمول ساختار تفضیلی به شرح زیر است.

    +than+(صفت + er)+to be+ اسم مقایسه شونده اول اسم مقایسه شونده دوم Mary is taller than Jane.

    برای صفات از دو هجا بالاتر از فرمول زیر پیروی می کنیم .

    +than+صفت+more+to be+ اسم مقایسه شونده اول اسم مقایسه شونده دوم Mary is more beautiful than Jane مری زیبا تر از جین است .

    تبصره : اگر بجای more از Less استفاده کنیم معنای جمله حالت منفی بخود خواهد گرفت.

    مری زشت تر از جین است.

    Mary is less beautiful than Jane.

    در مورد صفات عالی هم در مورد صفات یک و دو هجائی و چند هجائی دو روش متفاوت داریم .

    در مورد صفات یک یا دو هجائی فرمول زیر را بکار می بریم.

    بایستی توجه داشت که در صفت عالی یک شخص یا چیز را نسبت به اشخاص و یا اشیاء دیگر مقایسه می کنیم .

    فرمول برای صفات یک هجائی مکمل جمله + اسم دوم + (est+صفت)+to be+ اسم اول Mary is the talleststudent in our school.

    در مورد صفات چند هجائی فرمول ساختار صفت عالی به این قرار است .

    مکمل جمله + اسم دوم + صفت + to be + the + most + اسم اول (فاعل) He was the most interesting man in our party او جالب ترین مرد مهمانی ما بود ..

    پسوندهای صفت ساز : با افزودن پاره ای از پسوندها به آخر صفات، افعال یا اسامی میتوان صفات جدیدی ساخت .

    بعضی از پسوندهای عبارتند از .

    ish, -y , less,-ful,-able,-ibl,-ent,-ant,-al,-ical,-ic,-our,-some.-ish, مثالهائی در اینمورد.

    حروف تعریف : قبل از پرداختن به این مبحث از کتاب، به نکات سودمندی که به آن اشاره می کنیم توجه نمائید .

    همانطور که میدانید اسم در زبان فارسی به دو دسته اسامی معرفه و نکره تقسیم بندی میشود.

    الف: اسم معرفه اسمی است که در نزد مخاطب معلوم و معهود باشد .

    بعبارت دیگر مخاطب اطلاعات کافی در مورد آن اسم را داشته باشد مانند : من آن کتاب را خریدم .

    در اینجا گوینده اشاره به کتابی دارد که قبلاً با مخاطب درباره آن بحث کرده است .

    ب: اسم نکره اسمی است که در نزد مخاطب معلوم و معهود نیست.

    یا بعبارت دیگر مخاطب ما اطلاعات لازم را در مورد آن ندارند .

    علامت اسم نکره ، (یای) نکره و یاء وحدت است که به اسم اضافه می کنیم .

    و یا کلمه (یک) و (یکی) مانند : من کتابی خریدم.

    من یک کتاب خریدم.

    در اینجا مخاطب نمیداند چه کتابی خریداری شده است .

    د سرعت زبان انگلیسی هم میتوان اسامی را به دو دسته اسامی نکره و معرفه تقسیم بندی کرد .

    اسامی نکره و یا indefinite nouns با حروف تعریف an , a مشخص میشوند و همانطور که اطلاع دارید .

    حرف تعریف (a) در مقابل اساسمی که با حروف بیصدا شروع شوند بکار می رود مانند : a book.

    a chair , a boy و حرف تعریف (an) در مقابل اسامی که با حرف صدادار شروع میشود بکار برده میشود مانند .

    An apple, an egg , an ice cream.

    An umbrella , an orang نکته (1): در مورد حرف (u)- چنانچه که این حرف با تلفظ صامت در اول جمله واقع شود از حرف تعریف (a) استفاده می کنیم .

    مانند : A university , a uniform نکته (2): صدای اولیه واژه ها (اسامی) در موقع بکار بردن a یا an مهم است چنانچه صدای اولیه مصوت باشد بایستی از حرف تعریف an استفاده نمود: مانند: an hour, an honest man An honor چنانچه می دانید حرف (h) در کلمات فوق تلفظ نمی شود بنابراین حرف دوم که یک حرف صدادار است ملاک عمل برای بکار بردن حرف تعریف است .

    و اما حرف تعریف the که در واقع در مقابل اسامی معرفه بکار می رود کاربردهای فراوان دارد .

    چنانچه به کتب گرامر معتبر زبان انگلیسی مراجعه نمائید (50) مورد کاربرد برای حرف تعریف the می توانید پیدا کنید.

    در اینجا به پاره ای از کاربردهای حرف تعریف the اشاره می کنیم.

    چنانچه شخص یا شیء مورد نظر برای مخاطب معلوم باشد.

    برای اشخاص، اشیاء و عقایدی که در پس و پیش مطلب بکار می روند.

    برای طبقه بندی در طبقه بندی درجات یک صفت با اسم و یا با اسامی مصدر و یا با عبارتهای of در عبارتهای of و بعد از کلماتی که بیانگر کمیت هستند.

    برای اسامی مکانها .

    همانطور که اشاره شد حرف تعریف the کاربرد خیلی وسیعی دارد .

    دانشجویان می توانند برای آگاهی از کاربردهای دیگر این حرف تعریف به کتب گرامر زبان انگلیسی مراجعه نمایند.

    بطور کلی حروف تعریف از گروه صفات اشاره هستند و پاره ای از دستور نویسان بر این عقیده اند که حرف تعریف the فرم ضعیف صفات اشاره that , this و شکل جمع آنها می باشند.

    2-6- کاربرد و یا عدم کاربرد حروف تعریف (1) برای اسامی مفرد قابل شمارش کاربرد حرف تعریف ضروری است.

    I need furniture با اسم غیر قابل شمارش I need chairs با اسم جمع I need the / a chair با اسم قابل شمارش چنانچه صفت قبل از اسم مفرد قابل شمارش قرار گیرد، استفاده از حرف تعریف لازم است.

    درصورتیکه یک وابسته اسم به جز حروف تعریف بهمراه اسم بکار رود کاربرد حروف تعریف ضرورتی ندارد .

    3-6- کاربرد و یا عدم کاربرد حروف تعریف (2) حرف تعریف the غاباً با اسامی غیر قابل شمارش که همراه یک توصیف کننده باشند بکار می رود .

    قید (Adverb) نکات گرامری سودمند درباره قید : تعریف قید: قید کلمه ایست که می تواند بطور کلی اجزاء یک جمله را غیر از اسم ضمیر و یا اصوات توصیف کند.

    بعبارت دیگر قید یک فعل، صفت ، قید، حرف اضافه و یا حرف ربط را تعریف و توصیف می کند.

    توصیف یک فعل She dances beautifully توصیف یک صفت We are rather tired توصیف قید دیگر They are very well توصیف یک حرف اضافه It was done entirely through his fault توصیف یک حرف ربط .

    I feel happy only when my parents are happy.

    بطور کلی قیود را میتوان به سه دسته ساده ، پرسشی، و ربطی ، تقسیم کرد .

    قیود ساده : قیود ساده بر چند دسته تقسیم میوشند.

    1- قصود زمان : این قیود زمان وقوع فعل را معین میسازند .

    قید زمان بر دو دسته معین و نامعین تقسیم میشود.

    الف: قید زمان معین وقوع فعل را بطور معین مشخص میسازد مانند : او من دیروز او را دیدم .

    I saw him yesterday ب: قید زمان نامعین زمان وقوع فعل را بطور نامعین بیان میکند .

  • فهرست:

    اسم (Nouns)....................................................................................................................................................

    ضمیر (pronouns)...........................................................................................................................................

    فعل (verbs).......................................................................................................................................................

    افعال کمکی (Auxiliavies).........................................................................................................................

    صفت (Adjectives)..........................................................................................................................................

    حروف تعریف (Articles).................................................................................................................................

    قید (Adverb)....................................................................................................................................................

    حروف اضافه (Prepositions).......................................................................................................................

     

    منبع:

    ندارد.

- اسم توصيف گرامري اسم قبل از پرداختن به اين موضوع بايستي بدانيم که اسم چيست و نقش دستوري آن در جملات چگونه است . تعرف : اسم کلمه ايست که براي ناميدن اشخاص. اشياء، و يا براي بيان حالت چيزي بکار مي رود . بطور کلي اسم را ميتوان بر دو نوع (ذات) و (مع

- اسم توصيف گرامري اسم قبل از پرداختن به اين موضوع بايستي بدانيم که اسم چيست و نقش دستوري آن در جملات چگونه است . تعرف : اسم کلمه ايست که براي ناميدن اشخاص. اشياء، و يا براي بيان حالت چيزي بکار مي رود . بطور کلي اسم را ميتوان بر دو نوع (ذات) و (مع

اطلاعات ناتوانی: ناتوانی های خواندن و یادگیری (Fs17) Fs17 اطلاعات ناتوانی > انتشارات > NZCHCR انتشارات مرکز ترویج بین المللی برای بچه های ناتوان .ناتوانی های خواندن و یادگیری روزنامه توضیح (توجیه) (FS17) .چاپ چهارم 2004. تقریبا حدود 22 صفحه چاپ شده.تفسیر PDF فهرست:معرفی/نگاهی به یادگیری/ناتوانی ها/کمک به کودکتان/ یادگیری/نوجوانان با مشکلات خواندن یا یادگیری /منابع /سازمان معرفی: ...

مقدمه گویشی که در حال حاضر کلیمیان ایران به آن صحبت می‏کنند از جملۀ گویشهای ایرانی است که جزو دستۀ گویشهای مرکزی ایران به شمار می‏رود. این گویش امروزه در شهرهای اصفهان، همدان، کاشان، یزد، بروجرد و چند شهر دیگر ایران و نیز در نقاطی در خارج از ایران، چون قفقاز، سمرقند و بخارا رایج است. گفته شده است که گویش فعلی کلیمیان اصفهان، گویش سابق مردم اصفهان بوده که کلیمیان آن را بین خود ...

قضيه: متن ها همچنين آسان ترجمه مي شوند هنگامي که شما فکر مي کنيد که ساختار مجموعه اي از لغات و عبارات از طريق قواعد لغوي نيست اما راههايي که مردم فعاليت هاي همديگر را بهبود مي بخشند توصيف اين است که آنها مي بينند وانجام مي دهند و حسي در دنبال آنها ب

درس اول (روش بیان مالکیت اسم ها) 1-هرگاه بخواهیم مالکیت حقیقی موجود زنده ای مانند انسان یا حیوان را نسبت به چیزی بیان کنیم کافی است که بعد از اسم آن موجود زنده ’s«آپستروف اس» قرار دهیم. 1-Amir’s bag. کیف امیر 2-The cat’s baby. بچه گربه 2-هرگاه بخواهیم مالکیت مجازی شی بزرگی را نسبت به شی کوچکتری بیان کنیم کافی است که از الگوی زیر استفاده کنیم. The + شی کوچکتر+of+the+اسم شی بزرگتر ...

قرآن خانه‌ي من است هرمنوتيک صوفيانه‌ي غزالي[1] ترجمه‌ي اسماعيل يزدان‌پور ________________________________________ همه‌ي متون براي خواندن نيستند. البته خود کلمه‌ي متن اين نظر را نقض مي‌‌کند. از ديدي متني، سخن بيشتر رمزبندي و پوشندگي است تا بي

frames. P30World Forums > آموزش > موضوعات علمي > ادبيات و علوم انساني > ادب و ادبيات PDA View Full Version : ادب و ادبيات soleares 10-15-2006, 03:33 PM ادبيات چيست؟ زبان و ادبيات جلوه گاه انديشه ، آرمان ،

قواعد زبان عربی صرف (تجزیه ساختمان هر کلمه) فعل اسم حرف نحو(نقش هر کلمه در جمله) انواع اعراب اعراب فعل مضارع مرفوعات منصوبات مجرورات توابع اعداد (تحلیل صرفی فعل ) 1) فعل از نظر زمان و صیغه ماضی ماضی ساده ماضی نقلی ماضی بعید نهی جحد ماضی استمراری غایب و متکلم مخاطب مضارع امر مستقبل 2) فعل از نظر تعداد حروف ثلاثی مجرد مزید رباعی مجرد مزید 3) فعل از نظر کیفیت حروف صحیح 1- سالم 2- ...

الگوی برنامه ریزی و تدریس در کلاس های پیام نور گام اول: تهیه شناسنامه درس جایگاه رشته در علم: الهیات و معارف اسلامی رشته ایست که به شناخت علوم اسلامی اعم از فقه، تفسیر، کلام، فلسفه و عرفان پرداخته و با توجه به عنوان کلی الهیات به شناخت سایر ادیان نیز می پردازد. جایگاه درس در رشته: آشنایی دانشجو با معادلهای انگلیسی اصطلاحات و واژگان تخصصی الهیات و نحوه ترجمه جملات متون تخصصی. ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول