چکیده مطالب آن مطلبی که درصددبیان آن بودیم روشنی ودرستی جمله است به گونهای که مطلب کتاب هنگام درس بیش از این مقدار صحیح نیست.
درست است که برای یک طلبه تیزهوش در برخی حالات این امکان باشد که حلقه اول را به طور سریع نزد استاد فراگیرد یا خود به تنهایی آن را مطالعه کند و فقط در بعضی از موارد برای رفع اشکال به استاد مراجعه کند ولی این امر جزء موارداستثناء است و فرض ما به طور کلی بر این است که هر 3 حلقه از کتاب حلقات در نزد استاد درس گرفته شود تا مطالب عمیق و دقیق برای طلبه تفهیم شود.
مقدمه علم اصول از کاربردیترین علوم در بین علوم است که بوسیله آن فرد قادر به استخراج احکام از مصادر آنها میشود.
بررسیهای علمی مربوط به علم اصول بر اساس برنامه درسی حوزههای علمیه در دو مرحله گذرانده میشود.
مرحله مقدماتی و مرحله عالی که خارج گفته میشود در کلیه حوزههای علمیه مرسوم است تعدادی کتاب به عنوان کتب سطح و برخی به عنوان کتب خارج مورد استفاده قرار میگیرد.
حقیقت آن است که کتابهای موردنظر که تدریس میشوند مقام علمی خود را دارند و در جای خود درخور ستایش هستند.
البته این همه مانع از آن نیست که راه تلاش برای تغییر و بهبهود و کتب درسی را مسدود کنیم و حال آنکه برای این کار میتوان توجیهی داشت و میتوان کتابهای درسی دیگری را که در رشد و پیشرفت طلبه و فراهم آوردن آمادگی او برای مرحله عالی کارآیی علمی بیشتری دارند مورد استفاده قرار دارد.
در مورد مولف استاد شهید سید محمد باقر صدر در 25 ذیالقعده در کاظمین متولد شد و بعد از وفات پدرش تحت سرپرستی مادر و برادرش سید اسماعیل صدر درآمد و از کودکی آثار نبوغ و هوش عجیب او نمایان بود.
در رساله مرحوم عبدالغنی اردبیلی آمده است: در یازده سالگی منطق خواند و رسالهای در منطق به همراه اشکالاتی بر برخی ازکتب منطقی نگاشت در دوازده سالگی معالمالاصول را نزد برادر بزرگش خواند ودر ضمن ایرادهایی به معالم وارد کرد که در کفایه آمده بود.
بیشتر دروس سطح را بدون استاد به پایان برد.
در سال 1365 قمری از کاظمین به نجف هجرت کرد و در حلقه درس آیتالله شیخ محمد رضا آل یاسین و سید ابوالقاسم خویی حضور پیدا کرد.
این در حالی بود که او دوازده سال داشت و در کنارش شخصیتهای علمی بزرگی در درس حاضر میشدند.
مرحوم سید اسماعیل صدر میفرمودند: برادر ما بهرجایی رسید.
در همان اوایل بلوغ رسید.
در سال 1370 قمری که آیتالله شیخ محمدرضا آل یاسین درگذشت مرحوم شیخ عباس ریشی نگارش تعلیقه ای بر رساله آقا را عهده دار شدند و از سید صدر دعوت کردند در مجلس تحشید حضور یابند مرحوم ریشی که تبحر و تسلط سید را دیدند فرمودند بیتردید تقلید بر تو حرام است.
استفاده مفید شهید از وقت ایشان حضور در درس آیتالله خویی را تا سال 1378 و درس فقه آن مرحوم را تا سال 1397 ادامه دادند.
یعنی عمر تحصیلی ایشان، هفده یا هجده سال بود.
البته، در هر روز شانزده ساعت کار علمی میکردند.
سپس به تدریس روی آوردند و در سال 1378 قمری درس خارج اصول را شروع کردند و دوره اول را در سال 1391 به پایان بردند.
درس خارج فقه را نیز تا اواخر ادامه دادند.
ویژگیهای شهید صدر در اصول شاید بتوان گفت علم اصول به اهتمام ایشان به مرحله جدیدی راه یافت.
بر اساس آنچه در کتاب المعالم الجدیده آوردهاند علم اصول مراحل سه گانهای را پشت سر گذاشته است و ما تکامل کمی و کیفی مباحث را بدست ایشان ورود به مرحله چهارم به شمار میآوریم.
مراحل سه گانه علم اصول بر اساس آنچه خود ذکر کردهاند، چنین است.
مرحله نخست: دوره مقدماتی که ریشه علمی مباحث علم اصول نمایان شد.
این عصر از ابن ابی عقیل و ابن جنید شروع شده و با ظهور شیخ طوسی به پایان رسید.
مرحله دوم: دوره رشد و ظهور علم اصول به صورت مستقل.
در این مرحله تاثیرات مباحث اصولی بر مباحث فقهی به صورت گستردهای مورد توجه قرار گرفت.
جلودار این دوره شیخ طوسی و ابن ادریس و محقق حلی و شهید اول، از رجال آن حساب میشوند.
مرحله سوم: عصر کمال و شکوفایی که علم اصول به اهتمام وحید بهبهانی از اوارخ قرن دوازدهم به صورت جدیدی عرضه شد.
شیخ انصاری از بزرگان این دوره و کسی است که علم اصول را به بالاترین درجه خود در این مرحله ترقی دارد.
مرحله جدید: به هر حال مرحله جدیدی از علم اصول که به اهتمام شهید صور بنیاد گذاشته شده مرحله چهارم است.
خصوصیات مرحله چهارم تکامل مباحث در این مرحله به چند جهت است؛ جهت اول: ایراد مباحث کاملاً جدید که در گذشته اصلاً مطرح نبوده است.
مانند بحث از سیره عقلا و متشرعه و طریق کاشفیت سیره و قوانین حاکم بر آن با اسلوبی بدیع و بیانی متین و نیز طرح نظریه التعویض که البته به مباحث رجالی بیشتر شبیه است تا مباحث اصولی.
جهت دوم: تغییر مبانی مشهور در علم اصول با ارائه دلیل و برهان؛ مانند بحث از برائت عقلیه و قاعده و قبح عقاب بلابیان، که به نظر ایشان باید آنرا تغییر داد و قاعده منجّزیّت احتمال و احتیاط عقلی را جایگزین کرد.
همچنین بحث از حکومت بعضی اصول بر بعضی دیگر در جایی که توافق در نتیجه باشند.
نظیر حکومت استصحابالطهاره بر قاعده الطهاره یا حکومت اصل سببی بر سببی که نتیجه یکسان دارند و نظیر حکومت امارات بر اصول که در تحکم این موارد قول مشهور را ابطال کرده و مبنای جدیدی قرار دادهاند.
همچنین است ابطال قول مشهور بر جریان اصاله الطهاره در طلاقی بعضی اطراف شبهه محصوره و نیز بحث از وضع و ابراز نظریه قرن.
جهت سوم: اصلاح و تعدیل برخی نظرات رایج در علم اصول مانند بحث از حقیقت معانی و بحث از طریق جمع بین حکم ظاهری و واقعی.
همه این جهات افزون بر طراحی خاصی که در مباحث علمی خصوصاً بحث ترتّب تزاحم و قاعده لاضرر داشتهاند اصول ایشان را دارای برجستگی فوقالعاده و منحصر به فرد کرده است.
نوآوریهای ایشان در ترتیب مباحث اصولی چنانکه در دوره حلقات علم اصول و نیز در تقریرات درس خارج منعکس است.
اهمیت بسیاری دارد.
ایشان معتقد بودند که در ترتیب مباحث اصولی در گذشته نکات فنی که به طبیعت حال تقدیم بعضی مباحث و تاخیر بعضی دیگر را میطلبد رعایت نشده است.
ویژگی حلقات نسبت به سایر کتب اصولی در دوره حلقات آخرین دستاوردها و نظریات اصولی را در قالب آموزشی و در سه سطح (ابتدائی، متوسطه و عالی) عرضه کردند.
با توجه به این که کتاب حلقات با اهداف آموزشی تدوین شده است میتوان در مورد تلاشهایی که در جهت تغییر و تحول کتب درسی صورت گرفته را به طور خلاصه در 3 دهه اخیر به این ترتیب نام برد: کتاب المختصر الفصول به عنوان جایگزین کتاب قوانین و کتاب الرسائل الجدیده به عنوان جایگزین کتاب الرسائل که در واقع مختصر آن است و کتاب اصول الفقه به عنوان جایگزین کتاب قوانین و کتاب الرسائل الجدیده به عنوان جایگزین کتاب الرسائل که در واقع مختصر آن است و کتاب اصول الفقه به عنوان حلقه واسطه بین معالم الاصول و دو کتاب الرسائل و کفایه الاصول.
این تلاشها مورد تقدیر و بیانگر زحمتهای خالصانهای در این سیر است از این بیان کتابی که بیش از همه استقلال و اصالت دارد سومین آنها (اصول فقه) است.
مزیتها و نیازهای کتاب اصول فقه مرحوم مظفر کتاب اصول فقه بدین جهت که تالیف مستقلی است و خلاصه کتابی قدیمی نیست دارای اصالت و استقلال است و این کتاب نیز دلیلهای ذیل نیاز لازم را برآورده نمی کند.
یکی اینکه نمیتوان در مرحله سطح تنها به این کتاب اکتفا کرد و بقیه کتب درسی را کنار گذاشت این کتاب به طوری که از زمینه تالیف آن دانسته میشود تنها به عنوان حلقه وسط بین معالم و دو کتاب رسائل و کفایه پدید آمده است و روشن است که این کار بیشتر به وصله زدن شبیه است.
گرچه در این تالیف سعی بر آن بوده که افکار جدید در علم اصول بیشتر از گذشته و به قدری که مولف دریافته و به آن احاطه پیدا کرده است در اختیار طلبه قرار گرفته شود.
دیگر آنکه کتاب اصول الفقه علیرغم آنکه ساختار کلی مباحث علم اصول را تغییر داده و به جای تقسیم مباحث به دو بخش آنها را به چهار بخش تقسیم کرده است و مباحث استلزامات و اقتضائات عقلیه را در عوض قرار دادن در ضمن مباحث الفاظ در دائره مباحث عقلی قرار داده است ولی این همه از حد تصرف در کیفیت تقسیم مجموع مسائل اصولی تجاوز نمیکند.
اشکال دیگر آنکه دادههای علمی این کتاب در مباحث مختلف در سطح واحد یا لااقل در سطوح نزدیک به هم نیست بلکه بعضی مباحث عمقی و گسترش دارد و در برخی دیگر اختصار و ایجاز دیده میشود.
اقدامات شهید در مقابل وضع اصولی و تحریر کتاب حلقات اول: هدفی که بر عهده حلقات سه گانه گذاشته شده رساندن طلبه به مرحلهای که آمادگی حضور در بحث خارج را داشته باشد و به ساختار کلی علم اصول به اندازه ای آشنا و مسلطه باشد و در فهم مطالب و قواعد آن قدری دقت پیدا کرده باشد که قدرت هضم و تحلیل آنچه را در درس خارج ارائه میشود بخوبی داشته باشد.
دوم: در حلقات سه گانه روش واحدی دیده میشود.
هر کتاب شامل یک دوره کامل علم اصول است.
ولی با اختلافی در عرضه مطالب و سطح آنها از نظر کمی و کیفی و ملاحظه تدریجی بودن آنها عرضه تدریجی مطالب فقط نسبت به هرکدام از حلقات سه گانه در مقایسه با دیگری نیست بلکه در داخل هریک از آنها تدریجی بودن مطالب از اول تا آخر از نظر فنی به همان دلیلی که تدریجی بودن بین حلقات سه گانه لحاظ گردیده مراعات شده است.
سوم: چهارچوب و مرزبندی، در این کتاب چهارچوب و مرزبندی آنها را که از گذاشته به جای مانده بود رها کردیم و به مسائل جدید پرداختیم و عناوین مناسبی برای آنها قرار دادیم.
اما نسبت به روش گذشته که مسائل اصولی را به دو مجموعه مباحث الفاظ و ادله عقلیه تقسیم میکردهاند، توجهی برای عدول از این تقسیم دو گانه به دیگری پیدا نکردیم.
چهارم: در ترتیب مسائل؛ در بررسی تمام مسائل این نکته رعایت شده که از مسائل ساده شروع کنیم و کم کم به طرف مسائل پیچیده برویم رسالهای را مطرح نکردیم مگر اینکه تمام جوانب آنرا در شناخت مساله آوردیم و همچنین آنکه در هر مساله بحث و استدلال نکردیم مگر اینکه به قدری اصول موضوعی آن بحث بدون مراجعه به مسائل بعدی قابل فهم باشد.
این نکته مارا واداشته است که ترتیب مسائل را گاهی نسبت به کتابهای دیگر تغییر دهیم.
پنجم: لزوم قرارگیری مطالب نزد استاد متخصص چنانچه قبلاً اشاره شد ما تاکید داریم که جمله، صحیح و روشن و از هر جهت رساننده معنا باشد.
ولی بدان معنا نیست که طلبه بتواند مطالب کتاب را از پیش خود و به طور مستقیم درک کند.
هدف: آنچه ما درصدد آن بودیم روشنی و درستی جمله است.
به گونهای که مطلب کتاب هنگام درس بیش از این مقدار جایز و مطلوب نیست بله چه بسا برای یک طلبه تیزهوش در برخی حالات این امکان باشد که حلقه اول را به طور سریع در نزد استاد فراگیر یا خود به تنهایی آن را مطالعه کند و فقط در بعضی موارد برای رفع اشکال، به استاد مراجعه کند ولی این امر استثناء است و به طور کلی فرض بر این است که هر سه حلقه در نزد استاد درس گرفته شود.
منابع 1ـ اسلامی، رضا، قواعد کلی استنباط ترجمه و شرح حلقه اول از دروس فی علم الاصول، قم، بوستان کتاب، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ج 1، 1381 ش.