دانلود تحقیق حروف اضافه رابط بین زمان و مکان

Word 339 KB 33116 42
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • حروف اضافه زمانی Prepositions of Time : در این حالت حروف اضافه متداول را با موارد صحیح بررسی می کنیم : AT 1- برای لحظه معین و قسمتهای مختلف روز و شب : سپیده دوم at 6 o’clock at sunset at noon at dawn at night at sunrise at midnight 2- برای جشنها و کارهایی که در زمان معین در سال ، ماه، هفته، و لحظه برگزار می شود : At Christmas at Easter at the new year at the week- end at dinner time at bed time 3- با پاره ای از ترکیبات که مربوط به زمان است : فلعاً بالاخره حداقل در پایان در موقع استراحت در صلح گاهگاهی در موقع مطالعه زودتر از at present at last at least at the end at rest at peace at times at one’s studies at the latest در این لحظه حداکثر در وهله اول در آغاز – در ابتدا در جنگ فوراً در موقع تفریح در یک لحظه، ضمناً زمانی هر دفعه at the moment at most at first at the beginning at war at once at leisure at the same time at one time at a time IN 1- با قسمتهای مختلف روز و قبل از کلماتی که دوره ای از زمان را معین می کند: در ساعت شام در صبح در عصر در بعد از ظهر در ماه می in the dinner-bour in the morning in the evening in the afternoon in May (April) در تابستان در سال 1980 در روز در تعطیلات تابستان in the summer (winter) in the year 1980 in the day time in the summer holidays 2- با پاره ای از ترکیبات زمانی : در شب سرانجام بزودی در اواسط در زمان معین در آینده در مراحل اولیه in the night in the end in no time in the middle of in due course in the future time in the earliest times قبل از موعد مقرر در اوایل به سرعت در یک دوره از زمان در زمان معین در گذشته در زمانهای اخیر in time in the beginning in double-quick time in a period of in due time in the past time in recent times 3- برای بیان طول کامل زمانی که برای انجام کاری لازم و ضروری است: در عرض دو ساعت در یک دوره پنج ساله in 2 hours in 5 years’period در مدت دو هفته در عرض چند دقیقه in 2 weeks’ time in a few minutes ON 1- برای یک روز معین اعم از اینکه ماه، سال، یا هفته باشد : در روز جمعه بیستم آوریل در دهمین روز تولد (کسی) در سالگرد مرگ (کسی) On Friday (Sunday) On April 20th On Christmas day (Easter) On one’s tenth (6th) birthday On the anniversary of someone’s death تبصره – با روز و شب معین : On Thursday night On the night of July 15th On Christmas morning On the afternoon (evening) of Christmas day 2- با پاره ای از ترکیبات زمانی: از آن زمان به بعد مدام، پیوسته در هر فرصتی From that time on on and on on cach occasion بعدها سر موعد مقرر در آن روز later on on time on that بعد از لحظات تفکر در لحظه ورود به جایی on thinking the matter over on reaching somewhere تبصره – در صورتی که قبل از حروف اضافه زمانی in , on at , صفت درآید حرف اضافه به کار نمی رود ولی اگر صفت را بعد از زمان به کار ببرند حرف ا ضافه به کار می رود : ولی : On Frlday last I met him last Frlday.

    FOR , SINCE 1- حرف اضافه since برای شروع و آغاز از نقطه مشخص و معین زمان به کار می رود: We have sludied English slnce last January.

    تبصره- حرف اضافه since در ماضی نقلی به کار می رود.

    ترجمه معادل آن (از زمانی که) است.

    2- حرف اضافه for برای بیان طول زمان و بیشتر در زمانهای نقلی و گذشته به کار می رود و در فارسی مفهوم (به مدت) دارد : He remained in Europe for 2 years.

    تبصره – گاهی ممکن است for از جمله حذف گردد: He worked there 2 hours.

    UNTIL , BY 1- حرف اضافه by به معنی (تا زمانی که ) یا (حداکثر تا زمانی که مورد نظر است و عملی را که معمولاً زودتر از موعد معین صورت گرفته است می رساند: You must be at home by ten c’clock.

    تبصره – by قبل از کلمات night , day در آمده و به معنی طول یا در خلال ترجمه می شود .

    2- حرف اضافه until به معنی (تا) کسی و کاری را تا رأس موعد معین و نه زودتر ، می رساند: We waited for you untll six o’clock.

    تبصره 1- حرف اضافه till به معنی until است ولی در آغاز جمله قرار نمی گیرد.

    تبصره 2- حرف اضافه till صرفاً برای زمان، ولی to هم برای زمان و هم برای مسافت به کار می رود: He stayed there from 5 to 6 p.m.

    (زمان) It is 2 kilometers from here to the nearest house (مسافت) DURING 1- عملی یا وضعیت است که در طول یک دوره معین دوام دارد و معنی (در خلال) را می دهد : We work durlng the day and sleep durlng the night.

    2- حادثه یا واقعه ای که انجام گرفته و یا قرار است صورت گیرد .

    در این صورت معنی (در دوره ای ) را می دهد : I will call to see you durlng the week.

    تبصره – کلمات yesterday, today,tomorrow احتراج به حرف اضافه ندارد.

    I will telephone you tomorrow.

    حرف اضافه (قسمت دوم) حروف اضافه مکانی Prepositions of Place AT 1- برای اسامی مکانها و شهرهای کوچک و دهات به کار می رود: Shakespeare was born at Stratford- on- Avon.

    تبصره- در مورد کلمات seaside,home حرف اضافه at به کار می رود.

    2- برای محل سکونت در خانه، هتل و خیابان در صورتی که معین و مشخص باشد: Mr.

    Brown is living at 50 Amol Street.

    3- برای محل کار در صورتی که جای معین و مشخص مورد نظر باشد : My friend works at the Public Library.

    He is a servant at Kazba Restaurant.

    IN 1- برای انواع مکانها (کشورها، شهرهاوغیره) به طور نامعین به کار می رود: He likes to spend the summer in the country, and the winter in the town.

    2- برای نام کشورها، قاره ها، سرزمینهای وسیع، ایالتها، استانها، پایتختها و شهرهای بزرگ به کار می رود: They lived in Meshad last year.

    3- برای زندگی و اقامت (خانه، هتل و غیره) به طور نامعین به کار می رود: His uncle stayed in a modern flat.

    4- برای محل کار در داخل ساختمان به کار می رود: My friend works in a bank.

    ON 1- برای محل سکونت در جزایر کوچک : They are living on Khark Island.

    2- برای محل سکونت در مزارع : He stays on a small farm.

    3- برای محل کار در صورتی که ساختمانی نباشد : They work on a potato plantation.

    BY 1- برای بیان نزدیکی و کنار (جایی): 1- برای بیان نزدیکی و کنار (جایی): We sat the sea and watched the children swimming.

    2- برای بیان وضع ، حالت، طریق و نحوه مسافرت : If you go by ship to , you go by sea, if you go in an aeroplane, you go by air.

    FOR برای تعیین مسیر و جهت به کار می رود: Is this the train for ?

    INTO به طور کلی in وضع و حالت و into حرکت یا جهت را به داخل چیزی می رساند: He spent the day in his room.

    He came into the room.

    TO برای بیان مسافت به کار می رود : How far is it from here to the nearest cinema?

    BETWEEN,AMONG Between بین دو شخص یا دو چیز و among بین چند شخص و چند شیئی است : He was standing between you and me.

    He was wtanding among the trees.

    ضمیر PRONOUN (قسمت اول) ضمیر لفظی است که جانشین اسم می شود و به هفت گروه تقسیم می شود: 1- ضمایر شخصی Personal Pronouns الف- ضمایر فاعلی Nominative Pronouns : فاعل جمله واقع می شوند و عبارتند از : I, you, he, she, it, we, you, they ب- ضمایر مفعولی Objective Pronouns: مفعول جمله واقع می شوند و عبارتند از: Me, you, her, him, it, us, you, them 2- ضمایر انعکاسی و تأکیدی Reflexive and Emphatic Pronouns این ضمایر دو حالت انعکاسی و تأکیدی دارند.

    الف- حالت انعکاسی : موقعی است که فاعل و مفعول جمله هر دو یکی است و کار از یکی به دیگری منعکس می شود.

    ب- حالت تأکیدی : برای تأکید فاعل یا مفعول است.

    ضمایر تأکیدی و انعکاسی عبارتند از : Myself, yourself, himself, herself, itself, ourselves, themselves 3- ضمایر ملکی Possessive Pronouns این ضمایر ضمن اینکه ضمیر هستد مالکیت را بیان می کنند و عبارتند از : مثال : mine, yours, his, hers, its, ours, yours, theirs This book is mine.

    4- ضمایر اشاره Demonstrative Pronouns این ضمایر برای اشاره به شخص یا چیزی به کار می روند و بر دو دسته معین و نامعین تقسیم می شوند: الف- ضمایر اشاره معین : جانشین اسامی معلوم و معین هستند و عبارتند از : This, that, these, those, the former, the latter, one, ones, such, the same, none This is my house.

    Ali and Hassan are two broters, the former (Ali) is clever and the latter (Hassan) is lazy.

    None but my friend Ali goes to the party.

    ب- ضمایر اشاره نامعین : جانشین اسمهایی هستند که در نظر شنونده معین نیستند و عبارتند از : مثال : You, one, we, they, everybody, everyone One should do his best to improve his society.

    They say that he is a dishonest man.

    تبصره 1- اگر قبل از one یا ones صفتی به کار رود از ضمایر معین و اگر تنها باشند نامعین خواهند بود.

    ضمیر (قسمت دوم) 5- ضمایر موصولی Relative Pronouns ضمایری هستند که اولاً جای اسم می نشینند، ثانیاً وظیفه ربط جملات اصلی به تبعی را انجام می دهند: This is the boy who plays chess very well.

    ضمایر موصولی عبارتند از : مثال : He is the man who teaches our class.

    That is the picture which she has bought in .

    The house which Itive in is located in .

    تبصره 1- لفظی که موصول بدان اشاره می کند به مرجع موصول یا antecedent موسوم است.

    تبصره 2- who معمولاً ضمیر موصولی فاعلی است ولی در مکالمه و انگلیسی محاوره جای whom را می گیرد.

    تبصره 3- ضمیر موصولی مفعولی را می توان در گفتار های معمولی حذف کرد: The man whom (who) (that) I saw was called Smith.

    جمله فوق را معمولاً به این شرح بیان می کنند: The man I saw was called Smith.

    تبصره 4- به جای ضمایر موصولی who,whom,which از ضمیر موصولی that می توان استفاده کرد.

    تبصره 5- اگر ضمایر موصولی whom,which مفعول حرف اضافه باشند در انگلیسی ادبی و نوشتنی حروف اضافه قبل از آنها قرار می گیرد ولی در انگلیسی محاوره حرف اضافه بعد از فعل واقع می شود: انگلیسی ادبی و نوشتنی : The city in which he works is very big.

    انگلیسی محاوره ای: The city which he works in is very big.

    تبصره 6- whose مالکیت را در انسان و گاهی غیر انسان و which of در غیر انسان بیان می کند: This is the man whose writings are popular.

    The book,the cover of which is torn.

    Does not belong to me.

    کتابی که جلد آن پاره است متعلق به من نیست .

    تبصره 7- از بین ضمایر موصولی what تنها ضمیری است که نیاز به مرجع ندارد و مفهوم مرجع در آن مستتر است: I can teel you what (the things which) he wanted me to do.

    تبصره 8- that ضمیری است که مرجع آن می تواند انسان و غیر انسان باشد ضمناً می تواند فاعل و مفعول واقع شود: He is the man that (who) speaks English well.

    The book that (which) I bought was very useful.

    تبصره 9- در انگلیسی مکالمه در صورتی که ضمیر موصولی مفعول یک فعل یا یک حرف اضافه باشد در این حالت ضمیر موصولی از جمله حذف می شود: The teacher (whom) you saw is my friend.

    This is the car (which)I was driving yesterday.

    تبصره 10- بعد از کلمات زیر ، صفات عالی و اعداد ترتیبی that به کار برده می شود: Anybody, anyone, somebody, nowhere, nothing, nobody, anywhere, anything, something, all, only مثال : Anything that he saved was lost.

    He was the tallest man that I have ever seen.

    All the books that I have read belong to his library.

    تبصره 11- در صورتی که that جنبه خبری داشته باشد نمی توان آن را با who ، which جابه جا کردن و غالباً نیز حذف می شود: He is not the man (that) I thought.

    6- ضمایر استفهامی Interrogative Pronouns این ضمایر از چگونگی و وضع مرجع خود سئوال می کنند و عبارتند از : مثال : Who, whom, what, which, whose Who gave you the ball?

    Whom did you want to see last night?

    تبصره 1- در انگلیسی محاوره ای وقتی حرف اضافه در آخر جمله قرار گیرد به جای whom از who استفاده می کنند: انگلیسی محاوره ای Who did you want to give the book to?

    تبصره 2- what جنبه کلی و عمومی دارد ولی which مفهوم انتخاب را می رساند: What is in the bag?

    Which is more beautiful, this noe or that one?

    تبصره 3- what for به عنوان ضمیر استفهام برای علت به کار می رود: What is the baby crying for?

    7- ضمایر مبهم یا نامعین Indefinite Pronouns این ضمایر به جای اشیاء یا اشخاص مبهم و نامعین قرار می گیرند و عبارتند از : some, any, something, anything, (a) few, all, one, none, nobody, nothing, everything, everyone, much, both, many, several, either, neither, neither, another, each, each other, other, others, one another, somebody, someone, no one, anybody, اسم NOUN (قسمت اول) اسم را به طور کلی بر دو دسته ذات و معنی تقسیم می کنند: اسم ذات: وجود خارجی دارد و بر اسم عام، خاص، جمع، جنس و مرکب تقسیم می شود.

    اسم معنی: وجود خارجی ندارد و بر حالت و کیفیت دلالت می کند: Justice عدالت, liberty آزادی, wisdomعقل جنس اسم Gender به طور کلی چهار جنس در زبان انگلیسی وجود دارد : طرز تشکیل مونث از مذکر اسامی مذکر و مونث دو دسته هستند: الف- اسمهایی که دارای حالت ثابت مذکر یا مونث هستند: ب- اسامی مونث که با افزودن پسوند یا کماتی از مذکر ساخته می شوند: 1- اسامی که با افزودن پسوند ess به مونث تبدیل می شوند.

    اهم این کلمات عبارتند از : 2- اسمهایی که با تغییر کلمه ای قبل یا بعد از اسم مذکر تبدیل به اسم مونث می شوند : اسم (قسمت دوم) تعداد اسم (مفرد و جمع) Singular and Plural اسم از نظر تعداد بر دو دسته مفرد و جمع تقسیم می شود.

    برای جمع بستن یک اسم قواعد چندی است که در زیر ملاحظه می کنید: 1- قاعده کلی برای جمع بستن یک اسم افزودن حرف s به آخر اسم مفرد است: book, books, pen, pens,cat,cats 2- در صورتی که اسم مفرد به حرف ch, sh, s, ss, x, z ختم شود برای جمع بستن به آخر اسم مفرد es اضافه می کنند .

    Church(کلیسا), heroes, potato(سیب زمینی),potatoes ولی : zoos، (باغ وحش) radio, radios, zoo تبصره 1- بر قانون فوق کلمات زیر مستثنی هستند و تنها s می گیرند: تبصره 2- کلمات زیر را می توان هم با s و هم با es جمع بست : تبصره 3- اسامی خاص در هر حال تنها s می گیرند: Eskimo, Eskimos 4- اگر اسم مفرد به y ختم شود که قبل از آن فقط حرف بیصدا باشد در موقع جمع y به i تبدیل شده و es اضافه می شود: City, cities, baby, babies Day, days, toy(اسباب بازی), toys ولی 5- کلماتی که به f یا fe ختم شده اند در موقع جمع به ves تبدیل می شوند: Leaf(برگ), leaves, knife(کارد), knives, loaf(قرص نان), loaves تبصره 1- کلمات زیر مستثنی هستند و در جمع تنها s می گیرند: تبصره 2- کلمات زیر به دو صورت ، هم با ves و هم s جمع بسته می شوند: 6- تعدادی اسم با تغییر در حروف صدادار به جمع تبدیل می شوند: 7- برخی کلمات با افزون حروفی به صورت جمع در می آیند: 8- بعضی از اسامی مفرد در موقع جمع تغییر ظاهری نمی دهند: 9- بعضی از اسامی همواره به صورت جمع به کار می روند: 10- در اسامی مرکب که از دو اسم تشکیل شده اند s اسم تشکیل شده اندs جمع را به آخر اسم مهم اضافه می کنند: دادستان courts-martial,attorney-general، دادگاه نظامی court martial step-sons،ناپسری attorneys-general,step-son 11- اسامی که به وسیله حروف اضافه به هم مربوط شده اند علامت جمع به آخر اسم اول اضافه می شود: mother-in-law(مادر شوهر), mothers-in-law, looker on(تماشاچی), lookers on, son-in-law(داماد), sons-in-law تبصره – کلماتی که به وسیله woman,man ترکیب شده اند هر دو اسم جمع بسته می شوند: Woman-teacher, women-teachers, man-servant, men-servants 12- اسامی علوم که حرف s در آخر آنها وجود دارد شکلاً جمع بوده ولی با فعل مفرد و گاهی جمع همراه هستند: 13- معنی پاره ای از اسامی در حالت جمع با معنی مفرد متفاوت است : 14- کلمات خارجی که در زبان انگلیسی به کار می روند مطابق قانون زبان مربوط به خود جمع بسته می شوند : 15- برای جمع بستن حروف الفبا و ارقام علامت جمع را بعد از (’) (آپاستروفی) قرار می دهند: (اعداد پنج)5s، (حرفهایb)bs 16- اسامی معنی و جنس جمع بسته نمی شوند ولی پاره ای از آنها جمع بسته شده معنی خاص می دهند: 17- بعضی از اسامی نمی توانند جمع بسته شوند، بنابراین با فعل مفرد همراه هستند: تبصره – برای بیان مقداری از این اسامی کافی از pieces of استفاده کنیم : Pieces of furniture (قطعات مبلمان) 18- در اسامی مرکب که بدون خط وصل (تیره) نوشته می شوند علامت جمع به آخر آنها اضافه می شود: Handful(مشت),handfuls,cupful(فنجان),cupfuls 19- اسامی ملیت که به ch,sh,tch ختم شده اند در نوع جمع دارند: Dutchmanهلندی,Dutchmenیا the Dutchهلندیها Englishmanانگلیسی , Englishmenیا the Englishانگلیسیها 20- اسامی ملیت که به تلفظ (ایس یا ایز) ختم شده اند در موقع جمع صفات مربوطه آنها تغییر می کند: چند نفر ژاپنی few Japanese، ژاپنی a Japanese، سوئیسی ها the Swiss، سوئیسی a Swiss صفت ADJECTIVE (قسمت اول) صفت از نظر طرز قرار گرفتن بر دو دسته تقسیم می شود: الف- صفات مستقیم Atributive Adjectives : صفت قبل از موصوف واقع می شود: A good man , a sour orange ب- صفات غیر مستقیم یا خبری Predicative Adjectives : صفت بعد از to be و افعالی نظیر smell, become, taste, look, seem, feel, appear که معنی نظیر to be دارند قرار می گیرد : The boy looks sick.

    Ali is white.

    تبصره – صفات زیر همیشه به صورت غیر مستقیم به کار می روند: Glad, away, content, mindful, aware, akin, ashamed, unable, afraid, asleep, awake, alive, alone.

    He is unable to do this work.

    مثال : انواع صفات صفت بر هشت دسته تقسیم می شود: خاص، توصیفی، کمی، شماره، اشاره، استفهامی، تفکیکی، ملکی 1- صفت خاص PROPER ADJECTIVE از اسم خاص ساخته می شود: Persian , English 2- صفت توصیفی DESCRIPTIVE ADJECTIVE خاصیت شخص یا چیزی را بیان می کند.

    اغلب صفات انگلیسی از این نوعند.

    صفات توصیفی زیر به همراه حرف تعریف the به کار رفته معرف گروه و دسته ای می شوند و به صورت اسم به کار می روند: مثال : Sick, healthy, rich, poor, bad, good, living, living, old, young, fair, brave After the battle they buried the dead.

    بعد از جنگ مردگان را دفن کردند.

    با کلمات فوق فعل به صورت جمع است.

    3- صفت کمی QUANTITATIVE ADJECTIVE مقدار اسم را بیان می کند.

    پاره ای از این صفات عبارتند از : مثال : Much, little, no, some, any, enough, all, whole, half I drink some milk in the morning.

    4- صفت شماره NUMERAL ADJECTIVE شماره اسم را باین می کند .

    این صفات بر دو دسته معین و نامعین تقسیم می شوند: الف- صفات شماره معین : بر دو دسته اعداد اصلی و اعداد ترتیبی تقسیم می شوند.

    مثال : برای اعداد اصلی He has 20 volumes of books.

    مثال : برای اعداد ترتیبی He was the first one who won the race.

    ب- صفات شماره نامعین : تعداد و شماره تقریبی اسم را بیان می کند.

    پاره ای از این صفات : مثال : Many,few, no, several, enough, all, some, any Souwal students succeeded in the examination.

    تبصره 1- اگر بخواهند عدد (صفت) معین را به صورت نامعین درآورند some یا about را قبل از آن عدد معین قرار می دهند: About hundred students passed passed their exams.

    تبصره 2- اگر یکی از صفات all, some, enough, any, no با اسم جنس همراه باشند از صفات مقدار و اگر با اسامی عام همراه باشند از صفات شماره محسوب می شوند.

    5- صفت اشاره DEMONSTRATIVE ADJECTIVE بر دو دسته معین و نامعین تقسیم می شوند: الف – صفات اشاره معین عبارتند از : The, this, these, that, those, such, the same , the other These books are ours and those ones are yours.

    I saw the same film which was very interesting.

    ب- صفات اشاره نامعین عبارتند از : مثال: Some, another, other, a, an, a certain, such a (an), any, one Some students did their problems.

    A certain writer told us about his works.

    نویسنده ای درباره آثار خود با ما صحبت کرد.

    6- صفت استفهامی INTERROGATIVE ADJECTIVE در مورد حالت و چگونگی اسم سئوال می کند.

    این صفات عبارتنداز : مثال: What, which, whose Which country do you prefer?

    Whose books are those?

    7- صفت تفکیکی DISTRIBUTIVE ADJECTIVE صفاتی هستند که اسم را به طور مساوی از هم تفکیک و توصیف می کنند این صفات عبارتند از: مثال : Each, every, either, neither Each man had a chance.

    توجه 1- تأکید every نسبت به each بیشتر است.

    Every girl in our class has a desk.

    توجه2- every,each با اسامی مفرد قابل شمارش به کار می روند و فعل آنها نیز مفرد است .

    توجه 3- each other برای دو نفر و one another در مورد بیش از دو شخص به کار می رود : These two men help each other.

    These 20 men help one another .

    Either: برای دو شخص یا دو شیئی به کار می رود و معنی ( هر کدام، این یا آن ) دارد .

    You can read either article.

    8- صفت ملکی POSSESSIVE ADJECTIVE مالکیت را می رساند و قبل از اسمی به کار می روند، این صفات عبارتند از: مثال : My, your, his, her, its, our, your, their My father sold his car.

    توجه – در حالت تأکیدی ممکن است صفت own را که مشترکاً برای تمام شش صیغه به کار می رود بعد از صفت ملکی قرار دهند: او از قلم خودش استفاده کرد.

    He used his own pen.

    صفت (قسمت دوم) مقایسه صفات Comparison of Adjectives در زبان انگلیسی صفت از نظر مقایسه به سه دسته تقسیم می شود: صفت تساوی، صفت تفضیلی، صفت عالی.

    الف- صفت تساوی EQUALITY OF ADJECTIVE مقایسه بین دو شخص یا دو چیز است و برابری آن دو را در یک صفت می رساند .

    طرز ساختن : صفت مورد مقایسه بین (as…as) قرار میگیرد.

    as قبل از صفت وظیفه قیدی و as بعد از صفت وظیفه ربطی دارد: He is as tall as my friend.

    شکل منفی جمله بالا معمولاً به این صورت است : He is not so tall as my friend.

    ب- صفت تفضیلی COMPARATIVE ADJECTIVE مقایسه بین دو شخص یا دو شیء است که یکی بر دیگری برتری دارد .

    علامت این صفت در فارسی لفظ (تر) است.

    طرز ساختن: کلیه صفات یک هجایی و غالب صفات دو هجایی را با افزودن er به آخر صفت می سازند.

    قبل از صفت بیش از دو هجا more اضافه می شود .

    در هر حال بعد از صفت تفضیلی than به کار می رود : This room is larger than that one .

    Betty is more beautiful than her sister.

    پ- صفت عالی SUPERLATIVE ADJECTIVE مقایسه بین یک شخص یا یک شی با چند شخص یا چند شی است .

    علامت این صفت در فارسی لفظ (ترین) است.

    طرز ساختن : کلیه صفات یک هجایی و غالب صفات دوهجایی را با افزودن est به آخر صفت می سازند.

    قبل از صفات بیش از دوهجا most اضافه می شود.

    بعد از صفت عالی برحسب مورد احتیاج یکی از حروف اضافه of یا in به کار می رود.

    در هر حال قبل از صفت عالی همیشه حرف تعریف معین به کار می رود: He is the strongest boy in our family.

    This is the most interesting film of all.

    تبصره مهم – اگر صفتی به یکی از پسوندهای : ing, ive, ous, al, ful, less, ible, able, ed ختم شود در حالت تفضیلی و عالی most , more می گیرد : More careful, most careful, more famous, most famous یادآوری 1- در موقع ساختن صفات تفضیلی و عالی از صفت دو هجایی مطلق که بر هجای اول تکیه دارند، باید قبل از صفت most , more اضافه کرد: More ancient, most ancient یادآوری 2- برخی از صفات دوهجایی می توانند به دو صورت، حالت تفضیلی و عالی پیدا کنند: quieter quietest more quiet most quiet از این قبیل صفات می توان pleasant , cruel را نام برد.

    یادآوری 3- صفاتی که جنبه کمی نداشته و فقط کیفیت را برسانند حالت تفضیلی و عالی ندارند: (فلزی)metalic، (هفتگی)weekly، (ابریشمی)silky، (پشمی)woolen توجه : تعدادی صفت در زبان انگلیسی وجود دارد که حالت تفضیلی و عالی آنها از قوانین فوق پیروی نمی کند و شکل معینی دارد : توضیح – oldest,older برای انسان و اشیاء به کار می رود ولی eldest , elder صرفاً برای انسان و اعضای خانواده به کار برده می شود: She is my elder sister.

    My friend is older than you.

    تبصره – صفاتی که از سایر زبانهای دیگر وارد زبان انگلیسی شده اند تنها در حالت تفضیلی به کار می روند و بعد از این صفات به جای than حرف اضافه to قرار می گیرد.

    این صفات عبارتند از : (عقب تر) posterior، (کوچکتر) junior ، (بزرگتر، ارشد) senior، (قبلی، مقدم) prior، (بزرگتر) major ، (خارجی) exterior، (داخلی) interior ، (پایین تر، پست تر) inferior (برتر) superior، (صغیر) minor مثال : This cloth is superlor to that.

    طرز صحیح و کاربرد صفات مختلف با موصوف : 1- صفات اشاره معمولاً قبل از صفات دیگر واقع می شوند : Those sweet red berries 2- صفت ملکی قبل از سایر صفات قرار می گیرد : His new red coat 3- صفتهای توصیفی، کمی و عددی معمولاً بعد از صفات ملکی واقع می شوند : Out ten new books یادآوری : فرمول زیر تا اندازه ای در نحوه کاربرد صفات با موصوف آموزنده است : Her old small black Roman cotton skirt صفات به کار رفته فوق به ترتیب: ملکی، وصفی، بیان کیفیت، رنگ، ملیت و اسم به صورت صفت می باشد.

    توجه: به طور کلی صفاتی که معنی و مفهوم دقیق تر و محدود تر دارند به موصوف نزدیکترند: a huge white stone bullding قید ADVERB (قسمت اول) قید کلمه ای است که می تواند تمام اجزای یک جمله به غیر از اسم و ضمیر را توصیف نماید: He speaks slowly.

    تقسیمات قید به طور کلی قید را به دسته های زیر تقسیم می کنند : الف- قیود ساده : Simple Adverbs ب- قیود استفهامی: Interrogative Adverbs تبصره – ممکن است قید ، به طور کلی جمله را توصیف نماید: Happlly they climbed the highest mountains.

    پ- قیود ربط : Relative Adverbs قیود ساده خود بر هشت دسته تقسیم می شوند و عبارتند از : 1- قیود زمان ADVERBS OF TIME زمان وقوع کار را معین می کند و بر دو دسته معین و نامعین تقسیم می شود: - قید زمان معین : زمان وقوت را به طور معین بیان می کند: Yesterday, tomorrow, now, etc.

    - قید زمان نا معین: Already, ago, recently, soon, before, late, early, etc.

    محل قید زمان در جمله : اگر فعل ، مفعول داشته باشد قید زمان بعد از مفعول می آید ولی در افعال لازم که مفعول ندارند بعد از فعل قرار می گیرد: He wrote an article last nlght.

    توجه : در موقع تأکید یا در جواب سئوال کسی، قید زمان ابتدای جمله قرار می گیرد.

    تبصره 1- برخی از قیود زمان بعد از افعال مخصوص می آیند و در صورت عدم فعل مخصوص بین فاعل و فعل قرار می گیرند.

    این قیود عبارتند از : Now, then , at first, soon, at last, often, immediately, already, lately, once, just, still, shortly: He will soon come back from the He has just left here.

    تبصره 2- برخی از قیود فوق، اول و آخر جمله نیز قرار می گیرد: At last they passed their their examinations.

    تبصره 3- در صورتی که چند قید زمان در یک جمله باشد به ترتیب قید کوچکتر و محدودتر نزدیک فعل قرار می گیرد: He was born on Friday, 20th April, in the year 1950.

    2- قید مکان ADVERBS OF PLACE محل وقوع کار را معین می کنند : Here, there, near, above, etc.

    محل قید مکان در جمله : اگر فعل ، مفعول داشته باشد بعد از مفعول و اگر نباشد بعد از فعل و در هر حال قبل از قید زمان قرار می گیرد: They came the school late.

    تبصره- اگر چند قید مکان در یک جمله باشد قید مکان کوچکتر و محدودتر نزدیک فعل قرار می گیرد: He lives at .

    3- قیود کیفیت یا حالت ADVERBS OF MANNER حالت و چگونگی را بیان می کنند : Well, badly, hard, fast, etc.

    تبصره 1- برای ساختن قیود حالت معمولاً به آخر صفت ly اضافه می کنند: Slow, slowly, rapid, rapidly تبصره 2- برخی از کلمات می توانند هم به صورت قید و هم به صورت صفت به کار روند: Fast, hard, enough, late, only, much, long, loud, near, straight He works hard because he has to take a gard exam.

    مثال: تبصره 3- بعضی از قیود دارای دو شکل است و در هر شکل معنی متفاوتی دارد: مثال : محل قید حالت در جمله : 1- غالباً بعد از فعل قرار می گیرد: She dances beautlfully.

    2- در صورتی که فعل مفعول داشته باشد بعد از مفعول قرار می گیرد: He repairs the radio skillfully.

    تبصره 1- در بعضی موارد جای قید حالت بر حسب معنی و منظور گوینده تغییر می کند: تبصره 2- در صورتی که قید تمام جمله را توصیف کند یا جنبه تأکیدی داشته باشد اول جمله قرار می گیرد:

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

حروف اضافه زماني Prepositions of Time : در اين حالت حروف اضافه متداول را با موارد صحيح بررسي مي کنيم : AT 1- براي لحظه معين و قسمتهاي مختلف روز و شب : سپيده دوم at 6 o’clock at sunset at noon at dawn at night at sunrise at midnight 2- برا

1- مقدمه: کشاورزان همواره در طول تاریخ با علف های هرز در مبارزه بوده­اند و در این راه به پیشرفتهای قابل ملاحظه­ای دست یافته­اند. بشر مبارزه با علفهای هرز را از طریق دست و استفاده از حیوانات شروع نمود و در حال حاضر این راه از طریق مکانیکی و شیمیایی ادامه می­یابد. پیشرفتهای به دست آمده برای مبارزه با علفهای هرز همواره با پیشرفتهای بشر در به کارگیری انرژیهای مختلف همراه بوده است به ...

خط فارسي و رايانه نقل از فصلنامه نشر دانش زبان فارسي که زبان ملي ما و وسيله ارتباط ميان ايرانيان و فارسي زبانان داخلي و خارج کشور است، به صورت فعلي خود بيش از هزار سال عمر و ادبيات مکتوب دارد. اما از بخت بلند ما ايرانيان، زبان ما در اين مدت کم

اطلاعات کلی تعریف – صدمه به غضروف زانو واقع در بالای استخوان درشت نی . صدمات غضروف زانو غالباً همراه دررفتگیهای استخوان کشکک یا کشیدگیهای رباطی زانو خواهد بود . بعضی اوقات جهت تشخیص صدمات زانو که مقدم به درمان محافظه کارانه می باشند ، دچار ابهام می شویم . قسمتهای درگیر بدن : ● غضروف قسمت فوقانی درشت نی که به طور طبیعی نیروی اعمال شده به زانو را جذب می کند . ● مفصل زانو . ● رباط ...

مقدمه: در کشور نروژ راه حلهای فن آوری ابتدایی همیشه برای حداقل رساندن و کنترل‌رهایی از آلودگیها در اثر معادن غیر قابل استعمال سولفید وسیله‌ای ارجح بوده است. این برآورد و ارزیابیها شامل راه حلهای متنوع، رسوبات زیرآب، جبران گذشته و بهره وری از بخش کثیر آبهای طبیعی می باشد. معیار اصلی این قبیل راه حلها، علاوه بر تاثیر کم و هزینه نگهداری، همیشه مورد استفاده بوده. به طبیعی واکنشهای ...

ما از ملیسا بویل و ماریا اگنوا برای کمک فوق العاده در تحقیق متشکریم. همچنین از فیل برگر ، جاناتان گلوور ، کوتاری ، باب ترزوانت ، جو وبر و دیگر حضار در سمینار دانشگاه ملون ، سمپوزیم تابستانی H.K.U.S.T ، MIT ، دانشگاه نیویورک، کمپ تابستانی دانشگاه مینسوتا،دانشگاه مریلند ، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشگاه واشنگتن برای پیشنهادات و انتقادات ارزشمندشان متشکریم. چکیده: ما ارزش و ...

طبقه بندی ساز ها : به طور کلی سازهای موجود در دنیای امروز به سه دسته‌ی اصلی تقسیم می شوند. الف – ساز های زهی : در این نوع از انواع سازها تولید صوت ، توسط سیم یازه صورت می‌گیرد . مهمترین نهاد در ارکسترهای قدیم، و اصلی ترین هسته در ارکسترهای امروزی را « سازهای زهی » تشکیل می‌دهند. این دسته ، خود به چند دسته‌ی کوچکتر تقسیم می گردد: دسته‌ای که سیم به واسطه زخمه زدن، به وسیله انگشت ...

مقدمه: در کشور نروژ راه حلهای فن آوری ابتدایی همیشه برای حداقل رساندن و کنترل‌رهایی از آلودگیها در اثر معادن غیر قابل استعمال سولفید وسیله‌ای ارجح بوده است. این برآورد و ارزیابیها شامل راه حلهای متنوع، رسوبات زیرآب، جبران گذشته و بهره وری از بخش کثیر آبهای طبیعی می باشد. معیار اصلی این قبیل راه حلها، علاوه بر تاثیر کم و هزینه نگهداری، همیشه مورد استفاده بوده. به طبیعی واکنشهای ...

مقدمه: در کشور نروژ راه حلهای فن آوری ابتدایی همیشه برای حداقل رساندن و کنترل‌رهایی از آلودگیها در اثر معادن غیر قابل استعمال سولفید وسیله‌ای ارجح بوده است. این برآورد و ارزیابیها شامل راه حلهای متنوع، رسوبات زیرآب، جبران گذشته و بهره وری از بخش کثیر آبهای طبیعی می باشد. معیار اصلی این قبیل راه حلها، علاوه بر تاثیر کم و هزینه نگهداری، همیشه مورد استفاده بوده. به طبیعی واکنشهای ...

چکیده: پوزولان ها مواد سیلیسی و آلومینی هستند که در مجاورت آب در حرارت معمولی با آهک ترکیب شده و تشکیل مواد پایدار و نامحلول (ژل) داده و خاصیت سیمانی شدن دارند. اقدام جهت شناسایی خاصیت پوزولان ها در بتن و ملات سال هاست که به طور وسیعی در کشورهای مختلف آمریکایی، اروپایی و ایران صورت گرفته است به نحوی که به کارگیری این مواد به عنوان ماده جایگزین سیمن در بتن در آیین نامه ها آورده ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول