تحقیق خدا در قرآن‏

Word 47 KB 33161 6
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • براساس بیان و هدایت قرآن، خدا نه وجود است نه موجود، بلکه‏حقّ "قیوم" است.وجود اگر چه نامى مقدّس از نامهاى نیک خداوند است و اگرچه‏نورى است که حقایق هستى را آشکار مى‏سازد و اگرچه با موجودات تفاوت دارد ولى به رغم همه این امور نمى‏توان‏آن را خدا دانست و نمى‏توان خدا را وجود دانست -پاک و مبراست‏پروردگار از این که چنین باشد- بلکه "وجود"، مخلوقى از"مخلوقات" خداست و هرگونه که بخواهد در آن تصرّف مى‏کند و آن‏را به پدیده‏اى مى‏بخشد و در نتیجه آن پدیده آشکار شده و آفرینش‏مى‏یابد.نزدیکترین وسیله براى شناخت آن که وجود، مخلوق است‏تصرّف در آن مى‏باشد و این که یک بار به چیزى داده مى‏شود و سپس‏از آن ستانده مى‏شود، پس "وجود" هم "حقیقتى" است که مالک آن‏یعنى خداوند قادر آن را تدبیر مى‏کند.

    موجودات نیز خدا نیستند، بلکه ستاره و درخت در برابر خداسجده مى‏کنند و خورشید و ماه به تدبیر خدا جریان دارند و زمین‏تسلیم امر اوست، ساده‏ترین دلیل آن نشانه‏هاى آشکار ضعف‏پدیده‏هاست که هرگز نمى‏توانند خداوند قادر باشند -پاک و منزّه‏است خدا از این که چنین باشد.این اصل فلسفى که وجود را به ممکن و واجب تقسیم مى‏کندووجود ممکن را "مخلوق" و وجود واجب را "خالق" مى‏پندارد درقرآن اصلاً مردود است، زیرا خدا نه وجود است و نه مخلوق به‏وجود. بلکه وجود، نورى است در اختیار خدا و بخشیده شده به‏مخلوقات، پس چگونه ممکن است خداوند و آفریده‏ها در یک‏اساس مشترک باشند و آن را وجود بنامیم و حال آن که سه اساس‏وجود دارد: خدا، وجود و آفریده‏ها.این "اصل صوفیانه" که خدا را "ذات موجودات" مى‏پندارد و نیزاین "اصل مادى" که پدیده‏ها را "ذاتاً مسلّط" برخود مى‏داندوبنابراین همین پدیده‏ها، خود خدایند و بس، همگى اصولى‏مردودند. زیرا خداوند والاتر، بالاتر و بزرگتر از مخلوقات‏وآفریده‏هاى خود است، نه او مخلوقات و نه مخلوقات، او هست‏ومیان او و مخلوقاتش تباین است و اشتراکى نیست، مگر در الفاظى‏که در حدود امکانات آفریده‏ها وضع شده است. میان خدا ومخلوقات تباین مطلق است پس هر آنچه در مخلوقات جایز باشددرباره خداوند محال است و بر عکس.

    با وجود چنین تباینى روشن مى‏شود که نمى‏توان خدا را تعریف‏کرد و صفاتش را مکشوف ساخت، زیرا ما در فضاى مخلوقات‏زندگى مى‏کنیم و با صفتى آشنایى نداریم، مگر به قدرى که در یکى ازمخلوقات وجود داشته باشد مثلاً صفت قدرت را در انسان، درموج، در طوفان، در برق و اتم مى‏شناسیم و اگرچه صحیح است که‏در تمامى اینها صفت قدرت وجود دارد. لکن بر حسب شناخت ماتماماً در مخلوقات موجودند و بنا به طبیعت تباین میان خالق‏ومخلوق نمى‏توانیم آنها را با خدا قیاس کنیم و به همین ترتیب است‏صفت علم و حکومت و... ولى با این وجود مى‏توانیم از طریق‏شناخت صفات مخلوقات نظیر علم و قدرت و حکومت به وجودهمین صفات در آفریدگار به نحو بالاتر و والاتر پى ببریم، آفریدگارى‏که این صفات را در مخلوقات به امانت گذاشته است، ما گاه این اموروالاتر و بزرگتر از صفات مخلوقات را قدرت نامحدود و علم کامل‏وحکومت جاودانه مى‏خوانیم، ولى مفهوم این نامگذارى ایجادپیوند میان قدرت مخلوق و قدرت خالق نیست تا به گونه‏اى واحد درآیند چنانچه ایجاد پیوند میان علم مخلوق و علم خالق و خواست‏مخلوق و خواست خالق ونظایر آن نیست، زیرا هیچ رابطه‏اى میان‏خالق و مخلوق نیست جز رابطه تقابل واکنش شدید که از انعکاسى‏شدید حاصل مى‏شود، بلکه مى‏خواهیم با این نامگذارى پیوند میان‏لفظ را بر قرار سازیم تا مفهوم آن امر والاتر را که براى خالق ثابت است‏اشاره گونه دریابیم.

    از همین رو اثبات هر صفتى براى خدا تنها اشاره‏اى است -درمحدوده فهمى که از آن برخورداریم- به صفات و اسماء خداوندبدون آن که تعریفى باشد براى خدا یا بدون آن که او را در محدوده‏مخلوقات قرار دهیم و صفات مخلوقاتش را بر مقام کبریائیش سرایت‏دهیم -پاک و منزّه است خدا از این که چنین باشد.اگرچه لفظ میان خدا و مخلوقات مشترک است و در هر دو مورد"قدرت" و "علم" و حکومت نامیده مى‏شود، لکن به میزان اختلاف‏و تباین میان خدا و مخلوقات مفاهیم این الفاظ نیز با یکدیگر تفاوت‏دارند.قدرت مطلق و ابدى خدا کجا و قدرت محدود و عرضى و ضعیف‏مخلوقات کجا. شناخت ما نسبت به اشیاء کجا و علم خداوند که‏محیط بر همه پدیده هاست کجا یا مالکیت ما نسبت به کالا کجاومالکیّت خدا بر آسمانها و زمینها کجا؟ما مى‏دانیم که وجود خداوند ثابت است امّا هرگز ثبوت اوتشابهى با وجود ما ندارد؟ زیرا خداوند ثابت است و بر پایه ذات‏خویش استوار است.

    و حال آن که ما موجوداتى هستیم که متّکى به وجود خدا و آیااتّکاء به ذات اتّکاء به وجود غیر یکسان است؟! اصولاً مى‏توان گفت‏میان خالق و مخلوق تفاوت بسیار است، زیرا میان آن دو کمترین‏تشابهى وجود ندارد، بلکه آنچه هست تباین است.

    از همین رو بالاترین صفتى که به خدا اطلاق مى‏کنیم صفت"محور" بودن اوست که میان نفى و اثبات در گردش است، "نفى"یعنى "قطع" هرگونه پیوند "تشابه" میان او و مخلوقاتش و اثبات‏یعنى "ایمان" به این "حقیقت" که او والاتر و بزرگتر از مخلوقات‏خویش است.او توانا است که هیچ کس بر او توانایى ندارد. و مالکى است که دراختیار هیچ کس نمى‏باشد و عالم نامعلومى است.براى تمرکز این دو حقیقت یعنى "حقیقت ثبوت" خدا از یک سوصفات والا و از سوى دیگر نفى صفات مخلوقات از او در نفوس‏آدمیانى که به شناخت مخلوقات خو گرفته‏اند ناگزیر باید با کلمه"سبحان اللَّه" به تقدیس و تسبیح و تنزیه مقام کبریائیش پرداخت،کلمه‏اى که استعمال بسیار در قرآن دارد و محور اذکار نماز است.تسبیح ما را ناگهان در برابر خدا قرار مى‏دهد، زیرا مخلوقات را ازذهن ما دور و خالق را آشکار مى‏سازد به علاوه آن که تسبیح، گره کورنفس بشرى یعنى عادت به محدود کردن پدیده‏ها را مى‏گشاید به‏خاطر این که پدیده‏ها مخلوق اند و محدودیّت جزء طبیعت آنهاست‏و هنگامى که آدمى در برابر خدا مى‏ایستد و از محدود کردن او عاجزاست به شبهاتى بى‏ثمر گرفتار مى‏آید: چگونه، کجا، چه و حتّى‏چرا؟ او مى‏خواهد خدا را تابع ملاکهاى مخلوقات گرداند، لذا به‏گمراهى سختى دچار مى‏شود. در این جاست که کلمه "سبحان اللَّه"به کار مى‏آید تا به یکباره "بشر" را از ورطه‏اى بزرگ رهایى بخشدوانسان را چنین مورد خطاب قرار مى‏دهد که تو در برابر خالق‏مخلوقات ایستاده‏اى، جایى که الفاظ، ناتوان و حدود از اعتبار ساقطاست و معارف ساده و سطحى بشر درهم مى‏ریزد.

    و بدین ترتیب مى‏کوشد خدا را از نو بشناسد.قرآن کریم سوره‏هاى بسیارى را با تسبیح آغاز کرده است و آن رازبان هر آنچه در آسمانها و زمین است دانسته و به تسبیح در"صبحگاهان و شامگاهان" امر کرده است.اگر خدا با نفى شباهت میان او و مخلوقاتش در قرآن شناخته‏مى‏شود پس صفات حسنه او انعکاسى از این مباینت است آن هم‏بدون آن که صفاتى محدود به مقدار و چگونگى و مکان باشد.مقصود ما از قدرت خدا تنها نفى عجز از اوست و مرادمان از علم‏خدا تنها نفى جهل از اوست و به همین ترتیب، زیرا نمى‏توان‏نامحدود را تصوّر و نامتناهى را تعریف کرد

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

اسماء پیامبر در قرآن کریم پیامبرمکرم اسلام(ص) با اسماء و القاب مختلفی در قرآن مورد خطاب قرارگرفته است تاجایی که برخی منابع بیش از سیصد عنوان را برای ایشان ذکر کرده اند. در کتاب های مختلف که درباره پیامبر(ص) به جا مانده 300 اسم، لقب و صفت برای آن حضرت، ذکر شده است. نام هایی که برای پیامبراسلام‌(ص) در قرآن ذکر شده از نگاه برخی تا چهل اسم عنوان شده است. محمد و احمد مشهورترین نام ...

در این مبحث بر آنیم تا پاره ای از مسایل زندگی اخروی و صحنه هایی را که قرآن و روایات برای انسان پس از رستاخیر ترسیم می کند، مورد بررسی قرار دهیم. تأکید قرآن بر معاد دعوت به معاد باوری یکی از ویژگی های ادیان الهی است. قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی و هدایت کننده ی بشر به سوی عالم نور و رها کننده ی وی از همه ی پلیدی ها و ظلمت ها و تصدیق کننده ی کتب آسمانی پیشین درباره ی رجوع انسان به ...

صفات خدا در قرآن واژه اسم کاربردهای مختلفی دارد. در گسترده‎ترین کاربرد به معنی هر لفظی است که بر معنایی دلالت می‎کند. اسم در این کاربرد مترادف با کلمه است، و حرف و فعل در اصطلاح علمای نحو را نیز شامل می‎شود. دومین کاربرد اسم همان است که در اصطلاح علمای نحو به کار می‎رود. و یکی از اقسام کلمه و قسیم حرف و فعل است. سومین کاربرد آن معنایی است که در اصطلاح متکلمان مقصود است. و آن ...

سخن ما قال الامام علىّ بن ابى طالب(عليه السلام): «الله الله فى الصّلوه فإنّها عمود دينکم»: «خدا را، خدا را درنظر گيريد در توجه به نماز، که پايدارى دينتان به نماز باشد». گر چه هر يک از احکام و فرائض دينى به جاى خود از اهميت و ارزش خاصى برخوردار

سخن ما قال الامام علىّ بن ابى طالب(عليه السلام): «الله الله فى الصّلوه فإنّها عمود دينکم» «خدا را، خدا را درنظر گيريد در توجه به نماز، که پايدارى دينتان به نماز باشد.» گر چه هر يک از احکام و فرائض دينى به جاى خود از اهميت و ارزش خاصى

سخن ما قال الامام علىّ بن ابى طالب(عليه السلام): «الله الله فى الصّلوه فإنّها عمود دينکم»: «خدا را، خدا را درنظر گيريد در توجه به نماز، که پايدارى دينتان به نماز باشد». گر چه هر يک از احکام و فرائض دينى به جاى خود از اهميت و ارزش خاصى برخوردار

نماز نماز در دين اسلام اين عبادت در شبانه‌روز در پنج نوبت رو به قبله? مسلمانان - کعبه در مکه - بصورت فردي يا گروهي (نماز جماعت) برگزار مي‌شود. در اين عبادت دو سوره? از قرآن که يکي از آنها سوره? حمد و ديگري معمولاً سوره? کوتاهي مثل سوره? توحيد است و

به نام آنکه انسان را با عقل و هوش و درایت آفرید و از این آفرینش به خود تبریک گفت و نماز را پسندیده ترین رابطه بین خالق و مخلوق قرار داد، تا بشر بتواند خود را از خاک به افلاک برساند و تقوی را زیباترین لباس برای ادامه‌ی پاک بودن روح و روانش دوخت تا پلکان تعالی را یک به یک پیموده و خدا گونه شدن را آرمان خود قرار دهد. زندگی اصولی (نه زندگی باری به هر جهت) هر فرد مسلمان بر پایه‌ی ...

1 راه های شناختی منظور از راه های شناختی این است که بوسیله این راه ها تغییر در طرز تفکر واندیشه ای که داریم ایجاد شود ،زیرا ممکن است یکی از عوامل خدا فراموشی و غفلت در انسان ها درک نکردن و نشناختن عظمت خداوند باشد. ویاکسانی باشند که در مسائل مربوط به خداو یاد او سطحی نگر بوده و برای آنها بهاوارزشی قائل نیستند که می توان با ارائه ی شناخت صحیح نسبت به درک عظمت خدا ویاد او مسیر فکر ...

نفیسه فقیهى مقدس «ذکر الهى» چون نسیم فرحبخش، حیات معنوى را به انسان هدیه مى کند; قلب خسته و افسرده انسان با «یاد خدا» طراوت مى یابد و در کشاکش مشکلات و انبوه گرفتاریها به یاد معشوق است که اطمینان و آرامش را براى جانها به ارمغان مى آورد. انسانى که در هر لحظه به یاد خداوند و فقر و احتیاج خویش به ذات اقدس الهى و عقاب و ثواب باشد، در درون خویش راهى براى رشد و نمو رذائل اخلاقى و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول