مقدمه
اینکه اسلام ادعای جاوید و جهانی بودن می کند بدلیل آنست که عمده ترین و کلی ترین یا مهمترین مسائل انسانی را همراه با جزئی ترین مسائل زندگی که بشریت همواره و همیشه در جستجوی حل آن و در برخورد با آن بوده مطرح نموده و دخالت و رهنمود عملی و ارزش همه جانبه ای در زندگی انسان دارد پیامبر اعظم (ص) این مسئله را در اهمیت حیاتی آن گوشزد اندیشمندان متعهدی می کند که به مسائل انسانی و اسلامی جدی می اندیشند و با بهترین وجه و کیفیت انسان ها را هدایت می کنند تا نه زور بگوید و نه زور بپذیرد نه بدی کند و نه بدی بپذیرد و نه بچاپد و نه چاپیدن را رخصت دهد نه تعدی کند و نه تعدی را بپذیرد و در جهت آگاهی و تعالی و برابری و عدالت و آزادی تلاش و کوشش بنماید و حق خود را برتر از حق دیگران نداند و حق دیگران را ضایع نکند خلاصه آرمانهای ذهنی و اخلاقی مثبت و انسانی را در عینیت و استقرار عینی متحقق سازد اما می خواهم اذهان را متوجه این قضیه و حادثه بزرگ بنمایم تا ابعاد و ادامه نهضت پیامبر اعظم (ص) را عمیقا و متعهدانه پی بگیرند گرچه عده ای از کشورها چشم و گوش خود را می بندند و کور و کر سعی می کنند تا نبینند و نشنوند و احساس نکنند ، که کارمان با آنها نیست . ولی حادثه بقدری بزرگ است که گوش و ذهن کاخ سفید نشینان و مراکز توطئه مشرکین را طنین دهشتناک و ضربه ای خواب پران افکنده که وای در جهان سوم و کشورهای اسلامی چه خبر شده است چه کسی است که اینچنین این نسل را گستاخ و نیرومند در مقابل نیرومندترین و مدرن ترین اندیشگران و اندیشه های ما بر شورانده است و دست آخر حمله به لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان و حمله به پیامبر اعظم (ص) و مسلمانان جهان و حمله به قرآن کریم و فحش و تهمت به پیامبر (ص) و به زنان رسول اکرم ، ولی اینها سودی نداشت فقط مسلمین را از خواب بیدار و اتحاد مسلمین را دو چندان کرد . از خداوند دانا وتوانا که پشتیبان حقایق و امید حق جویان عالم است در خواست می کنم که نیرنگها ی باطل گرایان را همواره بدست مدافعان حق بی اثر سازد و بر جمعیت پاکان و قدرت نیکان بیفزاید .
میرویم سر اصل مطلب که اخلاق پیامبر اعظم (ص) از دیدگاه اندیشمندان غرب می باشد پس از جنگهای صلیبی مسیحیان افسانه های دروغین و زننده ای درباره پیامبر پاک اسلام (ص) ساختند و پرداختند به امید آنکه از این را ه چهره اسلام و فرهنگ مسلمانان را زشت و تنفر انگیز جلوه دهند در صورتیکه قرآن کریم بر خلاف این روش به مسلمین سفارش کرده است که مبادا دشمنی با دسته ای آنها را به بی عدالتی در حق آن گروه بکشاند و را ه بی انصافی را درباره مخالفان خود بپیمایند چنانچه می فرماید :
یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط ولا یجرمنکم شنانو قوم علی ان تعدلوا اعدلو هو اقرب للتقوی و اتقوالله ان الله خبیر بما تعلمون .[1]
یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید ، برای خدا بپا خیزید و به عدالت گواهی دهید و دشمنی با گروهی شما را به بی عدالتی در باره آنان وادار نکند عدالت ورزید که به تقوی نزدیکتر است و از نافرمانی خدا بپرهیزید که خداوند از کارهائی که می کنید آگاه است .
این آموزش چنان در روحیه مسلمانان مؤثر افتاد که در همان جنگ های صلیبی ، مکرر آثار نیک وثمرات پسندیده خود را نشان داد ، مثلا صلیبی ها چون اورشلیم را به تصرف در آوردند در سراسر شهر ، سیل خون به راه انداختند ولی مسلمین هنگامی که اورشلیم را از صلیبیون باز پس گرفتند ، سفارش کتاب آسمانی و پیامبر گرامی خود را از یاد نبردند و دست بخون مردم شهر نیالودند چنانکه مورخان غربی باین فضیلت گواهی داده اند و به عنوان نمونه استیون رانسیمان در کتاب " تاریخ جنگهای صلیبی" می نویسد مردان پیروز افرادی شریف و با مروت بودند . درست در همانجا که در هشتاد و هشت سال قبل فرنگیان از دریای خون گذشتند حتی یک خانه به یغما نرفت و به یک جاندار آسیب نرسید به امر صلاح الدین ، سربازان ، خیابانها و دروازه ها را زیر نظر گرفتند و از هر گونه دست اندازی احتمالی به جان و مال مردم جلوگیری به عمل آوردند این رفتار جوانمردانه نتیجه تعالیم پیامبر اسلام بود که به پیروان خود سفارش می کرد حتی در نبرد با دشمن جانب عدل و کرامت را از یاد نبرند و تسلیم قساوت محض نشوند و بدشمنان خویش افترا و تهمت نبندند و قرارداد ها و امان نامه های خود را با آنان محترم شمرند چنانکه آثار فراوانی در این باره از پیامبر اسلام ( ص) به یادگار مانده است ولی متاسفانه مسیحیان متعصب از دروغ پردازی درباره مسلمانان و توهین و تهمت به پیامبر ارجمند ایشان در طول تاریخ دریغ نداشته اند .
1- ولتر و پیامبر اسلام (ص)[2]
ولتر فیلسوف ونویسنده مشهور فرانسوی بود که از ابراز مخالفت و اهانت نسبت به مقام قدسی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) خودداری نورزید تا آنجا که نمایشنامه ای با عنوان : " محمد یا تعصب " ترتیب داد و آنرا به سال 1742 میلادی در پاریس به معرض نمایش گذاشت و در خلال آن پیغمبر پاک خدا را آماج انواع تهمتها و اهانت ها قرار داد در عین حال نمی توان انکار کرد که ولتر با نوشتن نمایشنامه مذبور قصد توهین به پیامبر اسلام (ص) را داشته است به همین جهت می بینیم که وی در آثار بعدی خود از این اهانت ابراز ندامت می کند ولتر در سالهای بعد می نویسد من در حق محمد بسیار بد کردم"پشیمانی از دشمنی با اسلام" ولتر مینویسد دروغپردازی درباره شخصیت های نامدار تاریخ برای همه مردم جالب نیست و همیشه مورد استقبال قرار نمی گیرد ، از این رو درغرب ، تهمت هایی که به پیامبر بزرگوار اسلام (ص) زده شد مقبول عموم دانشوران نیافتاد . البته در غرب هم مانند سرزمین های دیگر ، اشخاص متفکر ومحقق و شجاعی یافت می شوند که به پژوهش در احوال شخصیت های برجسته عالم ، علاقه نشان می دهند این افراد از قبول شایعات بی اساس معمولا خودداری می ورزند و چنانچه در خلال پژوهشهای خویش دریابند که بزرگان تاریخ ، مورد تهمت و افترا قرار گرفته اند دامن همت به کمر زده و سخت از آنان دفاع می کنند و دشمنانشان را افشاء می سازند محققان مزبور را در حقیقت باید از پاسداران تاریخ و نگهبانان راستی و فضیلت شمرد و از احترام بلکه افتخار به آنان کوتاهی نکرد به ویژه که این عده در طی طریق خود اغلب گرفتار سختی ها و رنجها و بی مهری های فراوان می شوند . باری در مغرب زمین دورانی فرا رسید که تهمت های قرون وسطائی نسبت به پیامبر اسلام (ص) از سوی عده ای مورد تکذیب و تقبیح قرار گرفت و محققان بسیاری پیدا شدند که برخلاف دوران گذشته ، در احترام و تجلیل از پیامبر ارجمند اسلام (ص) تا حدود زیادی کوشیدند و از غرض ورزی و نادانی اسلاف خویش عذر خواستند مثلا همان ولتر که پیامبر بزرگوار مسلمین را هجو کرده بود چون به اطلاعات بیشتری درباره اخلاق پیامبر اعظم دست یافت در اواخر عمر خود چنین نوشت " دین محمد " دینی است معقول و جدی و پاک و دوست دار بشریت . [3]
معقول است زیرا هرگز به جنون شرک گرفتار نگشت و برای خدا همدست و همانند نساخت و اصول خود را بر پایه اسراری متناقض و دور از عقل استوار نکرد جدی است زیرا قمار و شراب و وسائل لهو لعب را حرام دانست و بجای آنها پنج نوبت نماز در روز تعیین نمود . پاک است ، زیرا تعداد بی حد و حصر زنانی را که بر بستر فرمانروایان آسیا می آرمیدند ، به چهار زن محدود کرد .دوستدار بشریت است زیرا زکات وکمک به همنوع را از سفر حج واجب تر شمرد اینها همه نشانه های حقیقت اخلاق پیامبر (ص) است فضیلت تساهل را نیز بر آنها بیافزایید .
2- توماس کارلایل و پیامبر اسلام (ص)
سومین اندیشمند مهمتر از ولتر ، فیلسوف و عارف انگلیسی توماس کارلایل بود که در سال 1840 میلادی با قلمی شاعرانه و تعابیری بلند و گیرا کتاب " قهرمانان و قهرمان پرستی " را نگاشت و در خلال آن ، فصلی را بذکر سیرت محمد (ص) و جانبداری از او اختصاص داد کارلایل در این کتاب درصدد برآمد تا ثابت کند که محمد (ص) مردی بس بزرگ و خردمند و در دعوی خود صادق و مخلص بود و با آئینی که آورد عرب را از ظلمات شرک و اوهام به سوی نور توحید و معرفت رهبری کرد و در بخش بزرگی از جهان بشریت تحول مهم وچشم گیری پدید آورد به نظر کار لایل چنین کسی ممکن نیست متصنع باشد . کارلایل می نویسد : یکی از بزرگترین ننگها برای هر فرد متمدن ازمردم این روزگار ، آنست که گوش به سخن کسانی فرا دهد که می پندارند دین اسلام آئینی دروغین و محمد مردی نیرنگباز و دوچهره بوده است. اینک زمان آن فرا رسیده که ما با شیوع این سخنان سبک سرانه و شرم آور مبارزه کنیم رسالتی که پیامبر اسلام آنرا اداء و ابلاغ کرد . مدت 12 قرن است که چون چراغی تابنده پرتو می افکند ومیلیون ها بشر از همجنسان ما را که آفریننده ایشان همان آفریدگار ما است ، روشن می سازد . آیا کسی از شما می پندارد رسالتی که مردم بی شمار گذشته با آن زندگی کرده و با آن مرده اند ، سراسر دروغ و نیرنگ بوده است؟ ای برادران آیا هرگز دیده اید که مردی دروغ پرداز بتواند دینی شگفت پدید آورد ؟ به خدا سوگند که مرد نادرست نمی تواند خانه ای از آجر بسازد زیرا اگر وی به درستی از ویژگیهای آهک و گچ و خاک و همانند اینها آگاه نباشد آنچه بنا می کند خانه نیست بلکه تپه ای از مصالح ساختمانی و پشته ای از مواد بهم ریخته است و در خور آن نیست که دوازده قرن بر پایه های خود استوار ماند وهزاران میلیون تن در آن بیاساید .