تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

Word 76 KB 33185 15
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • * فرهنگ سیاسی ایرانیان به لحاظ تاریخی – دینی چه مشخصه ها و مشکلاتی و محدودیت هایی دارد ؟

    پیش از دوران جدید تاریخ بشر که تاریخ تمدن و استیلای آن است و یافت مدار ذهن و زندگی مردمان بوده است و در این مورد میان شرق و غرب تفاوتی نیست. در غرب مسیحیت میهمان تمدن شد و از آغاز نیز پذیرفت که کار قیصر را به قیصر واگذارد و خود را به راحتی از سیاست کنار کشید او دین اسلام زمینه ساز بنیان گذاری تمدن شد .سیاست در جهان اسلام در زمان پیامبر و تا حدی دوران راشده چهره ای دلپذیر داشت و از زمان امویان ماهیت سیاست عبارت بود از واقعیت سیاست مسلمانان یا امر سیاسی در جهان اسلام خودکامگی بی مهار بود که این جریان بی مهار همواره می کوشید تا چهرهی زشتش را در پوشش عاطفه انگیز یافت بپوشاند .از این رو فلسفه یعنی خردورزی درباره هستی جهان و انسان در متن تمدن اسلامی دچار کاستی شد .فلسفه مسلمانان در پی وارد شدن آثار فکری و دانش های پیشین به جهان اسلام توسط آموزگار دوم فارابی بنیان نهاده شد که پیش از آن در جریان فکری – ذهنی در جهان اسلام پیدا کرده است .

    تصوف و تشرع

    تشرع : تدوین و سامان بخشی دانش های بشری

    تصوف : زهد گرایی اولیه اسلامی که به مرور زمان بعد از رحلت پیامبر کم رنگ تر شد و فلسفه هنگامی زاده شد که این دو جریان دوران برومندی و نیرومندی را طی می کردند و مسلمانان به شریعت سخت نیاز داشتند زیرا مرجع تشخیص رفتارهای فردی و جمعی و تعیین تکلیف آنان بود بدین ترتیب در فضای عینی و ذهنی زندگی مسلمانان که به طور عمده تحت استیلای تغلب یا خود کامگی بی مهار در واقعیت سیاسی از یک سو و چیرگی تصوف و تشرع در ذهن مسلمانان از سوی دیگر بود که نوزاد فلسفه دچار غفات شد و فارابی که موسس فلسفه اسلامی است با ترکیبی بدیع میان شاخه های مشاء و اشراق کلام و نیز عرفان در واپسین بازدم های تمدن مسلمانان به تعبیری به تمامیت رسید .واقعیت سیاسی یعنی حاکمیت خود کامگی و بیداد تلخ بود و فاجعه بار و تلخ تر از آن ذهنیتی بود که تغلب ( خود کامگی ) تقدیر الهی است و انسان چاره ای جزء پذیرش این وضع را ندارد و حتی در مقام توجیه این عمل سازش با آن را وظیفه شرعی خود می دانستند .شیعیان امامیه نیز گرچه از مخالفان خود کامگان بیدادگر بودند ولی بر خلاف همتایان زیدی و اسملعیلی خود در حوزه ی سیاست بیشتر به بحث کلامی اکتفا کردند و توجه خود را به دو قطب غالب تاریخی یعنی زمان نصب اولیاء معصوم در غدیر و دست بالا به دوران حضور معصوم ( ع) در آغاز تاریخ مسلمانان وسپس استقرای حکومت عدل معصوم و آخر الزمان معطوف کردند و در دوران غیبت با بهره گیری فراوان از موقعیت تاریخی واجتماعی به محکم کردن پایه های شناختی و باوری مذهب و نگاهبانی از اندیشه و پخش آن همت گماشتند از روزگار روی کار آمدن دولت صفویان با واقع بینی توسط عالمان بزرگواری که به این امر دامن زده شد و در زمان قاجار جدی تر شد و در زمان مشروطیت تحت تاثیر نگرانی از نفوذ استیلای غرب و سیاست های استعماری آنان که با اندیشه قدیم سیاسی متفاوت بود وارد مرحله تازه ای شد .انقلاب اسلامی که بر آمده از بینش کلامی وفقهی حضرت امام ( ره) و رهبری ممتاز ایشان است و نظام جمهوری اسلامی که زاده انقلاب است در واواقع پاسخی تاریخی به همین پرسش است و در نهایت سیاست از خردورزی فلسفی بیرون رفت و سرنوشت مسلمانان تا حدودی تحت تاثیر خودکامگی بی مهار قرار گرفت .تاثیر ایران و ایرانیان در آنچه پس از فارابی نام اندیشه سیاسی بر خود گرفت چگونه و تا چه حد بود ؟ بینش و منش ایرانی تاثیر نمایانی در سوق دادن واقعیت سیاسی به سوی سرمشق و نمخونه تجربه شده در ایران پیش از اسلام و تطهیر دینی سامان سیاست ( ایرانشهری ) داشته است و دو اندیشمند ایرانی مسکویه رازی و ابوالحسن عامری نقش بسیار مهمی در در گذر به فلسفه سیاسی تجربه شده ی ایرانشهری و توجیه آن داشتند از دوران امویان تا قبل از دوران اخیر که تلاش های موفق یا ناموفق در سراسر جهان اسلام برای بیرون رفتن از سلطه استبداد دو رسیدن به گونه ای مشروطیت دارد آنچه حاکم بود چیزی جز تغلب نبود . باری همین صورت اندیشه سیاسی با ذوق و هوای سیاستمداران خودکامه سازگار بود و اولین بزرگی که در دفاع از خلافت عباسیان و توجیه قدرت خودکامگان که در دوران انحطاط این خلافت فرمانروایان واقعی نبود و همواره مردم مردم منتظر یک قدرتی توانمند بودند که از آستین زور گوی دیگری بیرون آید و سیاه بختی مسلمانان این چنین در عرصه سیاست ترحم زده شد و فرهنگ بیمار سیاسی جهان و اندیشه آنان را آزرد و هیچ تلاشی و کوششی برای یافتن راهی به سوی آینده بهتر صورت نگرفت پاسخ به این پرسش که چرا از متن تمدن اسلامی بر خلاف سنت و سیره پیامبر در برخی ازنخستین جانشینان او تغلب و خودکامگی سر بر آورد و سرنوشت است اسلامی را تیره و تار کرد جایگاه ویژه ای برای تامل و برسی نمی طلبد اما اسباب و منشاء هر چه باشد در اینکه از صدر دوران معاویه به بعد به صورت منحصر به فرد امرسیاسی خودکامگی بوده است ودربین تمام جهان اسلام ازبویهیان شیعی ،سلجوقیان سنی و مغولان غیر مسلمان و گورکانیان مسلمان شده هیچ تفاوتی وجود ندارد که همه جانشینان سیاست برزور و شمشیر بود و چرخ آن جزء به اراده حاکم زورگو نمی چرخید و پاسخگوی هیچ گونه اعتراضی نبودند .

    * فرهنگ سیاسی معاصر در ارتباط با دستاوردهای جهان معاصر بر چه مولفه ها و امکاناتی استوار است ؟

    سرنوشت سیاه سیاسی مسلمانان در باطن و محتوا تا صدر دوران جدید با مذهب و ماهیت یکسان مردان بود ولی در حدود دو قرن پیش به این سو دگرگونیهایی ایجاد شده و اندیشه ها را سخت آشفته کرده است .و این شیفتگی می تواند پیش در آمد آینده ای باشد که در آن بر پایه هویت تاریخی – فرهنگی خود و با سامان بخشیدن مطلوب پیدا کند . به نظر من مهمترین عامل دگرگونی اخیر عبارت است از برخورد ناگزیر با پدیده ی مهم تاریخ بشری یعنی تمدن غربی که پیدایش و گسترش مدنیت جهانگیر منشاء دگرگونی بسیار مهم در زندگی و ذهن ، از جمله در شناخت سیاست و فرهنگ سیاسی شده است .

    1- چهره سیاست جهان فوار تمدن غربی ودویه استعماری آن که باعث شده در حدود دو قرن پیش کشورهایی مثل کشور ما دچار دگرگونیهایی شوند پایگاه و خاستگاه استبداد حاکم تحت سیاستهای استعماری عوض شده است .امر سیاست یا واقعیت سیاسی به صورت استبداد وابسته به استعمار منشاء فاجعه و زیانهای فراوانی در جامعه ما شده است و انقلاب اسلامی بنیاد قدرت استبداد سیاسی را در هم کوبید .

    2- در حوضه ی اندیشه باور و اصطلاحات و مفاهیم تازه از سیاست و انسان و اجتماع که متفاوت از اندیشه سیاسی قدیم است بحران تازه ای در ذهن اهل نظر و تحصیل وحتی افکار عمومی ایجاد شده است .مفاهیمی چون قرار داد اجتماعی ، حق مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود ، آزادی ، مشروطیت ، وابستگی قدرت سیاسی به اراده ی مردم و حق نظارت آنان بر قدرت در برابر این وضع جدید سه نوع واکنش عاطفی را در جامعه ما می توان تشخیص داد سنت گرایی ، غرب گرایی ، صلاح گرایی گر چه فقط امید و افکار اصلاح گرایی است ولی آشفتگی در بین طیف های وابسته به اصلاح گری بیشتر است که البته امری طبیعی است و می توان به آینده ی این حرکت امیدوار بود .

    * شما دموکراسی را به عنوان نتیجه فرهنگ سیاسی خاص که تاریخ و سرگذشت و خاستگاه وویژه ای نیز دارد چگونه ارزیابی می کنید ؟

    در بیان نسبت میان دموکراسی و فرهنگ احتیاط شرط انصاف و فرزانگی است و بینش خاص انسان درباره جهان و انسان در پیدایش و پا برجایی دموکراسی موثر است و دموکراسی با هر بینشی سازگار نیست بدین معنی می توان گفت که دموکراسی موثر در فرهنگ است نتیجه آن زادگاه مفهوم و مصداق دموکراسی غرب است و در این زادگاه نیز مهم و دارای تلقی های گوناگون است البته در جوامعی مثل جامعه ی ما این مفهوم دو چندان خواهد بود و افکار غربی زندگی و ذهن ما را که در اثر اغطاط تاریخی دچار رکود فرسودگی بود دربر گرفته است و این آشفتگی که ما امروز از آن رنج می بریم منشآبد فهمی های بزرگی در جامعه فکری باشد ، است . دموکراسی و پیشینه ای دراز دارد در دورهی متاخر تاریخ زبان فارسی به مردم سالاری و حکومت مردم بر مردم برگردانده شده است .یونانیان باستان دموکراسی را به عنوان سامانی از سازمان زندگی همگانی و صورتی از سیاست تجربه کردند و در عهد جدید تاریخ دموکراسی از مطرح ترین سازمان های سیاست است . 

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

* فرهنگ سیاسی ایرانیان به لحاظ تاریخی – دینی چه مشخصه ها و مشکلاتی و محدودیت هایی دارد ؟ پیش از دوران جدید تاریخ بشر که تاریخ تمدن و استیلای آن است و یافت مدار ذهن و زندگی مردمان بوده است و در این مورد میان شرق و غرب تفاوتی نیست. در غرب مسیحیت میهمان تمدن شد و از آغاز نیز پذیرفت که کار قیصر را به قیصر واگذارد و خود را به راحتی از سیاست کنار کشید او دین اسلام زمینه ساز بنیان ...

* فرهنگ سياسي ايرانيان به لحاظ تاريخي – ديني چه مشخصه ها و مشکلاتي و محدوديت هايي دارد ؟ پيش از دوران جديد تاريخ بشر که تاريخ تمدن و استيلاي آن است و يافت مدار ذهن و زندگي مردمان بوده است و در اين مورد ميان شرق و غرب تفاوتي نيست. در غرب مسيحيت ميهم

مقدمه مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و ...

* فرهنگ سياسي ايرانيان به لحاظ تاريخي – ديني چه مشخصه ها و مشکلاتي و محدوديت هايي دارد ؟ پيش از دوران جديد تاريخ بشر که تاريخ تمدن و استيلاي آن است و يافت مدار ذهن و زندگي مردمان بوده است و در اين مورد ميان شرق و غرب تفاوتي نيست. در غرب مسيحيت ميهم

چکيده : حجاب و پوشش يکي از دستورات تمامي اديان مخصوصا دين مبين اسلام است که رعايت آن سبب پاک ماندن انسانها و جوامع شده و همچنين تکامل معنوي و رشد اخلاقي آنان را به دنبال خواهد داشت. بي توجهي به اين امر مهم و کم رنگ شدن آن در بين دانش آموز

تأملی کوتاه درباره فلسفه وجودی عمدتاً فلسفه معاصر غربی را به دوجریان کلان تحلیلی تجربی واروپایی قاره ای تقسیم می کنند . شاید به گزاف نگفته باشیم که بعد از مارکسیسم اگزسیتانیالیزم بیشترین تأثیررا درغرب داشته است . بنیان گذاراین مکتب سورن گرکگورعارف بزرگ دانمارکی است که برای اولین بارخودرا به عنوان فیلسوف وجودی معرفی کرد ! اگرچه اگزسیتانیالیزم به عنوان یک مفهوم ونگرش بیشتروجود ...

روشنفکران: مؤثرترین قشر بر ایده‌ها و گرایشات دانشجویان، روشنفکران می‌باشند. به عبارت بهتر یکی از گروه‌هایی که همواره هدف گروه‌های روشنفکری قرار گرفته‌اند دانشجویان می‌باشند. در دوران دهه 1320 روشنفکران خصائص رادیکال پیدا می‌کنند و مبارزات ضد استعماری اوج می‌گیرد. در این دهه به دلیل امکان فعالیت‌های باز سیاسی دانشجویان ایرانی به احزاب سیاسی و روشنفکران ملی و چپ (جبهه ملی و حزب ...

تاریخچه جامعه شناسی وعلم سیاست درایران مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران به لحاظ ماخذ شناسی، از سه نوع منبع استفاده می­کند؛ اولین نوع این منابع مآخذ سنتی، شامل کتیبه­ها، زمین شناسی­ها، باستان شناسی­ها می­باشد. شریعت نامه­ها( که به بررسی خلقیات و هویت ایرانیان می­پردازند) و سیاست نامه­ها( شامل تذکره نامه­ها و پندنانه­ها) ، نوع دوم منابع مطالعه جامعه شناسی هستند. نوع سوم منابع مطالعه ...

نظامهاي سياسي بر اساس بنيادهاي ارزشي و فرهنگ خاص خود شکل مي گيرند و براي عملي کردن ارزشها، ساختارها و نهادهاي حکومتي مناسب خود را شکل مي دهند. هر يک از ساختار ها و نهادها، کارکرد هاي خاص خود را به اجرا مي گذارند و نظام سياسي را در تحقق هدفها و ارزشه

مقدمه : تعاون و همکاری به دلیل اینکه انسان موجودی بالطبع اجتماعی بوده، از آغاز پیدایش بشر تاکنون در بین افراد وجود داشته است و به عبارت دیگر تعاون پایه و اساس زندگی اجتماعی بشر بوده است. در اصطلا لغوی تعاون به معنای همکاری و تشریک مساعی افراد برای رفع نیازهای همگانی و مشترک خود می باشد « بنابرین ما تعاون و تعاونی را هم در کشورهای سوسیالیستی و هم در کشورهای سرمایه داری ملاحظه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول