دانلود تحقیق امر به معروف و نهی از منکر

Word 75 KB 33186 9
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • امر به معروف و نهی از منکر دو تا از فروعات دین اسلام هستند.بنده تحقیق نکردم که در ادیان دیگر هم هستند یا مختص به اسلام میباشد.امّا این را میدانم که از احکام عملی بسیار مهم اسلام میباشد به طوریکهآقا امام حسین(ع) دلیل اصلی قیامش راامر به معروف و نهی از منکر بیان میکنند و در روایتی هم داریم که اگر ترک شوند جامعه به هلاکت می افتد .امّا متاسفانه در جامعه امروزی ما، بسیار بسیار کم رنگ شده است.به طوریکه که حتّی مذهبی ها هم این اصل را فراموش کرده اند و ملزم به عمل به آن نمیباشند!به خصوص در چند ساله اخیر، افراد مغرضی پیدا شده اند که اسم این اصل الهی را تغییر داده اند و گفته اند :این کار فضولی و دخالت در کار دیگران است!!!!میگویند :عیسی به دینش ،موسی به دینش!

    جالب اینجاست که این حرفها برای مذهبی ها هم به صورت باور در آمده و همه باور کرده اند که امر به معروف و نهی از منکر دخالت در کار دیگران است.امّا نمیدانند که شیاطین انسانی هستند که با حرف های فریبنده و جذاب میخواهنداحکام خدا پیاده نشود و خود به مقاصد پلیدشان برسند .امر به معروف و نهی از منکر احساس مسیولیت نسبت به خود ،دیگران و اسلام است نه دخالت در کار دیگران.رسول اکرم(ص) مثل بسیارجالبی زدند به این مفهوم که اگر یک نفر در قایقی بخواهد جای خود را سوراخ کند ،دیگرن به او اعتراض کنند ،فضولی است یا نجات جان خود و دیگران؟آیا اگر آن شخص بگوید:من فقط جای خودم را سوراخ میکنم و به شما کاری ندارم ،برای دیگران قابل قبول خواهد بود و به او کاری نخواهند داشت؟مسلما خیر.اسلام به فکر رشد و تعالی تمام افراد است و رشد افراد به رشد جامعه هم بستگی داردو اسلام به عوامل رشد امر میکند و از موانع رشد نهی.پس ...امر به معروف و نهی از منکر علاوه بر اینکه رشد فردی را در بر دارد ،رشد اجتماعی را هم در بر میگیرد.

    حال ،نظر شما چیست؟

    .اگر خداوند توفیقی دهند در آینده در مورد شجاعت داشتن در امر به معروف و شرایط آن بیشتر بحث میکنیم.

    امر به معروف و نهی از منکر در جامعه امروز گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر سید عباس نبوى سعید حسن‌زاده آن ‏قدر موضوع پیشنهادى بدیهى و روشن بود که احساس مى کردیم بیشتر کلیشه‏اى است تا جذاب و نو.

    ولى قدرى تأمل در اوضاع نابهنجار اطراف جامعه و بعضا دانشگاه کافى بود تا یادآورى کند که گرچه به تعداد موهاى سر این بحث را شنیده‏ایم چیزى در عمل عایدمان نشده و در عمل عمدتا سردرگم و شاید هم ترسو ظاهر شده‏ایم.

    کجاى کار اشکال دارد؟

    قرار شد با یکى از عزیزان که به این موضوع پرداخته و دغدغه‏اش بود مصاحبه‏اى کنیم.

    دوستانه تا شاید به حل این مشکل کمکى کند.

    از حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر سید عباس نبوى خواستیم در باب امر به معروف و نهى از منکر و ربط آن با جامعه روز به سئوالات ما پاسخ دهند.

    «کنتم خیر امه ...» شما اگر امر به معروف و نهى از منکر کنید بهترین امت خواهید بود.

    این امر به معروف و نهى از منکر چیست که این قدر بر سعادت امت‏ها تاثیرگذار است.

    از سوى دیگر اگر امت و جامعه خودمان را در نظر بگیریم چندان نشانه‌ها‌یى از خیر امه نمى‏بینیم.

    آیا این نشان از آن دارد که امر به معروف و نهى از منکر به درستى در جامعه ما اتفاق نمى‏افتد.

    اگر چنین است و احتمالا این امر حقیقت دارد مشکل‏اش از کجاست؟

    آیا مفهوم این موضوع را نفهمیده‏ایم و یا این که در پیاده سازى آن دچار معضل شده‏ایم، و یا شاید مشکل دیگرى در کار است که تحقیق این آموزه دینى را ناموفق کرده است.

    در این بحث به بررسى هر یک از این موارد مى‏پردازیم و سعى مى‏کنیم این موضوع را از جنبه‏هاى مختلف ببینیم.

    این کار را با نگاه به خاستگاه مفهوم این آموزه آغاز مى‏کنیم.

    در مورد مفهوم و ریشه‏هاى بنیادى امر به معروف و نهى از منکر، آیات متعددى در قرآن کریم و روایات زیادى از ائمه معصومین موجود است و به همین جهت در این مورد با فقر مفهومى مواجه نیستیم، بالعکس با غناى مفهومى مواجه‏ایم.

    تعبیر قرآن کریم آن است که: «لتکونو‌امه وسطا» و یا در جاى دیگر مى‏فرماید «...

    منکم امه یدعون الى...» از میان شما باید دسته‏اى امربه معروف و نهى از منکر کنند.

    آیات از این دست فراوانند و اینها پیکره بنیادى آن را مى‏سازند.

    در مسائل فقهى ما هم فقها، یک کتاب مستقل به این موضوع اختصاص داده‏اند.

    البته این استقلال به شیعه ندارد و تمام فرق اسلامى که داراى فقه بیرون هستند کتابى مستقل در این باب دارند.

    حال چه دلیلى داریم استنباطى که علماى اسلامى از این مفهوم کرده‏اند اشتباه نیست؟

    واقعیت این است که یک موضوع فقهى اینطور نیست که یک دفعه در یک زمان خاص از یک فقیهى صادر شود، بلکه در طول تاریخ فقهاى بسیارى روى آن موضوع بحث کرده‏اند و نظر داده اند، از طرف دیگر در فرق گوناگون اسلامى آنهایى که فقه مدرنى دارند هیچ آموزه‏اى دیده نمى‏شود که تعبیرات آنها از یک موضوع تفاوت عمده‏اى داشته باشد، مثلا امرى در یکى از فرق واجب شده باشد ولى در دیگرى جایز نباشد.

    ممکن است در بعضى مصادیق و وجوه عارضى این اتفاق بیفتد مثلا همه مذاهب اسلامى اعتقاد دارند که وجود شرک در عملى مبطل آن است.

    حال عالمان سنى مى‏گویند در نماز نباید از مهر استفاده کنى که چیزى اضافه بر سجده تحمیل مى‏کند و عالمان شیعه مى‏گویند که این مهرها خاک است و چیز اضافه‏اى نیست، در هر حال در اصل موضوع توافق جامعى وجود دارد.

    با این تفصیل درباره امربه معروف و نهى از منکر همگى متفق‌القول آن را از واجبات اسلام دانسته و شرایط و دقایق آن را ذکر کرده‏اند.

    حال با توجه به تعدد فرق و علماى بسیار فقه در طول تاریخ بعید و حتى غیرممکن است که این آموزه اشتباه استنباط شده باشد چون راه به صورت تخصصى طى شده و اشتباهى در استنباط رخ نداده است.

    اگر در شناسایى مفهوم اشکالى نیست پس چه باعث مى‏شود آموزه دینى کارکرد اصلى خود را در جامعه پیدا نکند.

    براى این کار نیاز به نفوذ به لایه‏هاى عمیق‏ترى از معرفت دینى داریم.

    دست شیعه در لایه‏هاى اصلى پشتوانه‏هاى معرفتى دستش پر است برخلاف بقیه فرق اسلامى که در پشتوانه‏هاى این امر دچار تناقض مى‏شوند.

    دلیلش هم آن است که امر به معروف و نهى از منکر را در ارتباط با سه موضوع مهم «خیر، عدالت و عدم افراط و تفریط» بیان مى‏کند این برمى گردد به مبانى کلامى ما.

    و به همین دلیل است که اگر دستوریى از دستورات اسلامى به نحوى استنباط بشود که در اغلب موارد بى عدالتى را ترویج کند.

    به اعتقاد شیعه اسلامى نیست، یعنى کسى که این دستور را استنباط و استخراج کرده، اشتباه کرده است.

    نمى‏شود دستورى اسلامى باشد ولى کارکرد عمده‏اش ضد خیر و ضد ارزش باشد.

    پس اگر مى‏بینیم که سازمانى شکل مى‏گیرد تا امربه معروف و نهى از منکر کند، ولى نتیجه خیرى در کارهایش حاصل نمى‏شود در تفکر شیعه برخلاف نظر اهل سنت که عدالت و خیر را همانى مى‏گیرند که استنباط کرده‏اند و این دو امر مهم و لذاتى واصل نمى‏دانند، کارش اسلامى نیست و باید مشکلش حل شود.

    سه دسته مشکل براى این امر مطرح مى‏شود، دسته اول مشکل در مفهوم آموزه است که همانطور که گفته شد، درست استنباط شده و احتمال خطا در آن بسیار کم است.

    دسته دوم مشکل‏ها آن است که شاید ظرف زمان و جامعه توانایى خوب این آموزه دینى را ندارد، دسته سوم هم شامل این مى‏شود که گاهى هم آموزه درست استنباط مى‏شود و هم ظرف جامعه قابلیت پذیرایى از آن را دارد ولى باز هم آموزه ناکام مى‏ماند.

    این بار مشکل از روش‌ها‌یى ناشى مى‏شود که براى پیاده سازى آموزه در جامعه از آنها استفاده مى‏شود.

    بین دو دسته دوم و سوم کدام جایگاه مهمترى در بحث ما دارند؟

    فرض کنیم ظرف جامعه ما کوچک است و قابلیت دریافت آموزه‏هاى دینى را در مرهله اول ندارد.

    اگر به نکته‏اى ایشان را دعوت کنى، سریع موضع مخالف مى‏گیرند و اگر ایرادى از ایشان را نمایان کنى به خصومت برمى‏خیزند.

    خوب آیا این دلیل مى‏شود که آموزه را ترک کنیم.

    عقل سلیم این را نمى‏گوید بلکه حتى محکوم‏کردن ظرفیت جامعه را هم کار درستى نمى‏داند.

    ندیدن کاستى‏ها و ضعف جامعه و اعمال آموزه‏ها بدون در نظر گرفتن کاستى‏هاى آن کارى است نامناسب.

    اعمال فشار ظاهرى براى جبران کمبود ظرفیت جامعه امرى غلط است و نه تنها موجب نمى‏شود آموزه‏هاى اسلامى به جریان بیفتد، بلکه فشار بر ظرفیت جامعه، روى دیگر سکه‏ى بى‏ارزش تلقى کردن آموزه‏هاى اسلامى است.

    چرا که ظرفیت غیر پذیرنده بعد از فشارى که جهت تحمیل آموزه‏هاى دینى مى‏بیند، شروع به تمسخر و استهزاى آن مى‏کند.

    از این‏جا به بعد کم‏کم گیر کار مشخص مى‏شود.

    باید سراغ روش‏ها برویم.

    خوب است بدانیم که تاکنون توسط علماى اسلامى به این مطلب به صورت یک علم تئوریزه شده پرداخته‏اند، براى مثال اگر ما روى مباحثى مانند منطق کار کرده‏ایم و آن را به خوبى پیش برده‏ایم و از آن ابزارى براى درست اندیشیدن ساخته‏ایم، آیا به همان شکل هم ابزارى از دل آموزه‏ى امر به معروف و نهى از منکر درآورده‏ایم که اولا به وسیله‏ى آن بتوانیم شرایط مختلف را از هم تمایز دهیم و هم اینکه در این شرایط بهترین روش را براى پیاده‏سازى آموزه به کار گیریم؟

    متاسفانه باید بگویم نظریه و تئورى‏هایى که بتواند ابزار امر به معروف و نهى از منکر را به ما بدهد، مانند بسیارى از مواردى که مفاهیم پایه‏اى آن‏ها را در آموزه‏هاى دینى داریم، وجود ندارد.

    این مباحث در حد همان مباحث فقهى باقى مانده است.

    این مباحث احکام خاص وضعیت‏ها را بیان مى‏کند اما چگونگى و روش برخورد با وضعیت را نشان نمى‏دهد.

    مثلا در باب امر به معروف و نهى از منکر در فتاوا آمده که اول با با زبان مناسب و سپس درجه به درجه بالا رفته تا برسیم به آن زبان مواجهه و مقابله با تحقق منکر.

    کلیت و وضعیت‏ها بیان شده، در واقع، جنبه‏ى بایدى آنها بیان شده اما از جنبه‏ى چیستى و چگونگى آن‏ها بحثى به میان نیامده.

    لذا این‏ها از سنخ مباحثى‏اند که در حوزه‏ى رفتار اجتماعى، به هیچ وجه به آنان پرداخته نشده است.

    عین همین مطلب را درباره‏ى حج مى‏توان دید.

    پس نیاز به یک چهارچوب نظرى تئوریک براى این امر است.

    براى شروع چگونه باید عمل کرد؟

    سر خطهاى اصلیى که باید این چهارچوب به مدد آن‏ها ساخته شوند چیست؟

    نگاه به چند نکته‏ى دقیق فضاى ذهنى ما را براى این کار روشن مى‏کند.

    اولین نکته در باب روش‏شناسى امر به معروف و نهى از منکر، تمایز قائل شدن بین همین دو بخش است.

    امر به معروف هیچ زمانى به عنوان یک امر تحمیلى و اجبارى و دستورى، نتیجه‏اى داشته باشد.

    الزام و تحمیل در امرى که تنها با اراده‏ى مثبت و ایجابى خود میسر مى‏شود کاملا اشتباه است.

    ما نمى‏توانیم و نباید افراد را مجبور به انجام فعل نیک کنیم، خود فرد باید در مورد آن با میل و رغبت در مورد آن اراده کند.

    با این گزاره معلوم مى‏شود که اگر کسى نماز نمى‏خواند، نمى‏توانیم با اجبار نمازخوانش کنیم.

    ولى در نهى از منکر اینگونه نیست.

    مثلا اگر یک شخصى مرتکب فسق و فجورى شد، ما مى‏توانیم با الزام جلوى وى را بگیریم و نگذاریم که منکر حاصل شود.

    پس فقط نهى از منکر است که مى‏تواند با الزام و اجبار تحقق پیدا کند و نه امر به معروف.

    آن‏هم نه خود منکر بلکه ابزارهایى که مى‏تواند منجر به منکر شود.

    حال در مورد هر ابزارى باید بررسى شود که این الزام تا چه حد از اعتبار و درستى برخوردار است.

    نکته‏ى دومى که توجه به آن بسیار مهم است، اهمیت رتبه‏بندى شده‏ى آموزه‏هاى اسلامى و یا درجه‏ى اهمیت آن‏ها نسبت به هم است.

    این دقیقا چیزى بود که حضرت امام(ره) در یک نگاه فلسفى، کلامى، فقهى در دوره‏ى انقلاب اسلامى به آن پرداختند و این قبلا در فتاوى فقها به صورت جدى به چشم نمى‏خورد.

    فرض کنید بخواهیم در مورد منکراتى که اتفاق مى‏افتد عکس‏العمل نشان دهیم.

    نهى از منکر کنیم.

    آیا همه‏ى منکرات در یک درجه و رتبه‏اند؟

    آیا ما بین یک رفتار نامناسبى که خلاف موازین شرعى است ولى در حوزه‏ى رفتار فردى مسلمان مى‏گنجد و رفتارى دیگر که جنبه‏هاى گسترده‏ى اجتماعى دارد و تأثیرات آن واضح‏تر است و براى قشر وسیعى تعیین تکلیف مى‏کند تفاوتى قائل نیستیم و در صورت انجام منکر به یک صورت عمل مى‏کنیم.

    مثال روشن آن تفاوت یک منکر مانند تراشیدن ریش و منکر دیگر مانند جاسوسى براى بیگانگان است.

    در اولى منکر به جهت زیرپاگذاشتن امرى است که به نظر عموم فقهاى مشهور شیعه، به احتیاط واجب جایز نیست و فتواى آن از سنخ فتواى احتیاطى است و دیگرى منکرى است بدیهى که اصلا نیاز به فتوا ندارد آن‏قدر که بین و آشکار است.

    پس حتما مواجهه با منکر و عکس‏العمل آن در هر یک از دو مورد متفاوت است.

    امام(ره) در کتاب امر به معروف و نهى از منکر خود اینگونه آورده‏اند که این امر اقدامى است متناسب با ارزش خود موضوع.

    خوب است نوع عمل امام را با توجه به همین نظرى که دارند ببینیم.

    در دوران رهبرى ایشان بعضا خبر مى‏آوردند که معاون فلان وزیر، ریش خود را مى‏تراشد، چه برخوردى با او بکنیم.

    امام توجیه مى‏آوردند و مى‏گفتند که خوب است مسائل فقها به ایشان گفته مى‏شود ولى شاید ایشان از شخصى تقلید مى‏کنند که این امر را غیر مجاز ندانسته.

    گویى که امام از آن شخص دفاع مى‏کنند.

    این را مقایسه کنید با مسجدى‏هاى بسیارنمازخوان سجاده آب‏بکشى که که در مواجهه با دین افراد، شدید یرخورد مى‏کردند ولى در زمان شاه، علیرغم استبدادى بودن حکومت، روششان مبتنى بر ابراز ارادت بود.

    امام(ره) به شدت در مقابل این‏ها ایستاد و با آن‏هامقابله کرد.

    ایشان در تحریرالوسیله اینگونه آورده‏اند:«زمانى که تسلط کفار برمسلمین حاصل شود، مسلمانان باید این سلطه را بردارند و نهى از منکر کنند و جلوى ایشان بایستند«و لو بلغ ما بلغ» به هرجایى که مى‏خواهد کشیده شود و حتى اگر قرار است همه‏ى آدم‏ها شوند.» یعنى در مقابل یک مسئله، امام حاضر است خون‏هاى بسیارى فدا شود؛ در مقابل در مسئله‏اى دیگر امام حتى حاضر نیستند که زخم زبانى به شخص منتقل شود که او ناراحت شود.

    بعد دیگر از این مسئله بخصوص در رخداد منکرات، شاکله ارتباطى و سوگیرى و جهت‏گیرى منکرات است.

    هم بحث کلامى است و هم جامعه شناختى ما دو نوع بدحجابى داریم، یک نوع بدحجابى اهمال‏ گرایانه، یک نوع بدحجابى سکولار و دین ستیزانه.

    خیلى هم نمى‏شود در وهله اول گفت که این از کدام نوع است.

    سریع قابل تشخیص نیست، باید بررسى شود - بدحجابى اهمال گرایانه ناشى از تراکم انسانها در زندگى جدید و شلوغى و مقتضاى کار و آمد و شد خانمها در عرصه کار و از این گونه موارد است.

    لباسى براى خود تهیه مى‏کنند، از صبح تا شب هم مشغول کارند توى این شدت کار به طور طبیعى جابجایى در لباس اتفاق مى‏افتد و دچار بدحجابى مى‏شود، اینگونه افراد این طورند که وقتى از خانه بیرون مى‏آیند و خود را براساس موازین دینى استاندارد مى‏کنند.

    اما استاندارد لب مرز، یعنى اگر حجابى در نظر گرفته با کمترین حرکت در اتوبوس و مینى بوس و تاکسى این حجاب مى‏تواند جابجا شود، این بدحجابى یک ایراد به آن وارد است و آن این که شما چرا لباستان را بهتر نمى‏گیرید، چرا محکم‏تر و مرتب‏تر لباس انتخاب نمى‏کنید تا براساس کمى جابجایى دچار گناه نشوید، دچار منکر و گناه شوید.

    اگر استاندارد مى‏گیرد، آن استاندارد را بالا بگیرید به تعبیرى.

    استاندارد بگیرید!

    که این استاندارد با قدرى روزمرگى مشکلى پیدا نکند.

    پس این بدحجابى انتقاد بر آن وارد است ولى به همین مقدار.

    اما شخصى به آموزه دینى معتقد است، یک مقدارى تلاش سست اى هم براى پایبندى به آن مى‏کند، ظاهرا دچار یک لغزش‌ها‌یى مى‏شود.

    این یک درجه از منکر است، یک درجه منکر یک بدحجابى استاندارد شده است، اصلا شخص از ابتدا برنامه‏اى را در طول زندگى خود ریخته که فضاى اجتماعى را آلوده کند و این آموزه دینى را زیر پا بگذارد، این جا هم دو سطح برخورداست و دو روش و دو صف مواجه وجود دارد.

    شناسایى آن هم کار بسیار مشکلى است.

    به راحتى قابل تشخیص نیست ولى پشتوانه نظرى کلامى و حتى فقهى بر ما مى‏گوید که برخورد با این دو پدیده متفاوت است.

    البته به لحاظ جامعه شناختى مى‏توان مطالعاتى را انجام داد، که مثلا دسته اول یک شاخصه‌ها‌یى را از خود نشان مى‏دهند، براى مثال اولا آنها همیشه منکرند که بدحجابند، مدعى اند که این بدحجابى که اتفاق افتاده یک امر دائمى نبوده.

    همین لحاظ اتفاق افتاده و دیگر هم نمى‏افتد.

    با اصل بدحجابى آن براساس سیر زندگى مخالفند، ثانیا همیشه سعى مى‏کنند با یک استانداردهایى ولو ضعیف خود را تنظیم کنند.

    ثالثا در حوزه‏هاى رفتارى دیگر به نوعى هم بستگى‏هاى خودشان را با موازین دینى حفظ مى‏کنند.

    البته آنجا هم ممکن است شل‏گیرى‌ها‌یى باشد ولى در بعضى مواقع کاملا خود را حفظ مى‏کنند مثلا داریم بدحجابى‏هاى ناشى از محیط کار که شخص در حوزه‏هاى دیگر التزامشان به آموزه‏هاى دینى قوى است، این بخش عمده‏اى از بدحجابى‏هاى ما را تشکیل مى‏دهد مثلا هیچ زمان مرتکب شرب خمر نمى‏شود، نمازش و یا روزه‏اش فوت نمى‏گردد.

    حتى در پرداخت خمس و زکات هم ملتزم است.

    ولى در دسته دوم به عنوان یک دهن کجى به آموزه‏هاى دینى طورى همبسته مى‏شود با بقیه رفتارها که در اکثر حوزه‏هاى دیگر آموزه‏هاى دینى توسط شخص زیر پا گذاشته مى‏شود، معلوم است که این دو در یک رتبه نیستند .

    آن‏چه که تاکنون از آن صحبت شد، شناسایى نوع عمل معروف و یا منکر و طبقه‏بندى آن‏ها بود.

    اینکه مشخصات آمران به معروف و ناهیان از منکر و نحوه‏ى عملکرد ایشان چه باید باشد و همچنین آسیب‏شناسى حرکت‏هایى که در مورد جمهورى اسلامى اتفاق افتاده.

    موضوعاتى است که به آن خواهیم پرداخت.

    حضرت آیت الله مکارم شیرازی اصل امر به معروف و نهی از منکر قانون اساسی باید احیاء شود.

    حضرت آیت الله مکارم شیرازی وجود مسأله امر به معروف و نهی از منکر در قانون اساسی جمهوری اسلامی را نقطه مثبت این قانون برشمرد و احیاء آن را در کشور خواستار شد.

    به گزارش خبرنگار رسا، حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی پنج شنبه در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب اظهار داشت: در بین آموزه‌های اسلام و برنامه‌های جهان امروز تفاوت‌های فراوانی وجود دارد که اگر آنها را جمع کنیم بسیار قابل توجه است.

    وی عدم مسؤولیت پذیری افراد در مقابل سرنوشت دیگران را یکی از مشکلات جامعه امروزی بشری عنوان کرد و گفت: اگر در جامعه کار خلافی انجام شود تنها مسؤول برخورد با آن منکر پلیس است و عموم مردم هیچ‌گونه مسؤولیتی در مقابل تخلفات و منکرات صورت گرفته ندارند.

    در حالی که اسلام می‌گوید همه مردم در قبال انحرافات مسؤول هستند.

    این مرجع تقلید با اشاره به آموزه‌های اسلامی خاطرنشان کرد: مسلمین با توجه به دستورات تعالی بخش اسلامی خود بهترین امت روی زمین هستند؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و تا امر به معروف و نهی از منکر در جامعه گسترش پیدا نکند ایمان به خداوند هم به وجود نخواهد آمد.

    وی افزود: اگر در شرق و یا غرب جهان ظلم و ستمی بشود که به ضرر بشریت باشد و بتوان جلوی آن را گرفت ولی هیچ گامی از سوی انسان‌ها صورت نگیرد از نظر منطق اسلام، همه در برابر آن مسؤول هستند.

    امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه عمومی است.

    حد و مرز و فرد و قومیت‌ها و زبان ندارد.

    حضرت آیت الله مکارم شیرازی یکی از نقاط مثبت و برجسته قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را امر به معروف و نهی از منکر عنوان کرد و ادامه داد: لازم است روی این بند از قانون اساسی برنامه‌ریزی و به نحو مطلوبی اجرا شود.

    احکام امر به معروف و نهی از منکر سئوال _ معروف چیست؟

    جواب_ معروف چیزی است که اسلام آن را واجب کرده، مانند نماز و روزه و یا آن را مستحب دانسته، مانند صدقه دادن و اطعام کردن.

    س 2_ منکر چیست؟

    ج_ منکر چیزی است که اسلام آن را حرام کرد، مانند شراب، زنا و ربا و یا آن را مکروه دانسته است مانند رفتن در مجالس بیکاره ها و خوردن در حال سیری.

    س 3- امر به معروف نسبت به واجبات چه حکمی دارد؟

    ج- واجب است.

    س 4- امر به معروف نسبت به مستحبات چه حکمی دارد؟

    ج_ مستحب است.

    س 5- نهی از منکر نسبت به محرمات چه حکمی دارد؟

    س 6- نهی از منکر نسبت به مکروهات چه حکمی دارد؟

    ج- مستحب است.

    س 7- امر به معروف و نهی از منکر چند شرط دارد؟

    ج- 1.

    شخص آمر به معروف و ناهی از منکر، معروف و منکر را بشناسد.

    2.

    احتمال تاثیر بدهد.

    پس چنانچه بداند اگر شخص را امر به معروف کند، به گفته او عمل نخواهد کرد، واجب نیست.

    3.

    شخص مرتکب منکر یا تارک معروف اصرار بر عمل خود داشته باشد.

    پس اگر شخص منکری را انجام داده اند ولی پشیمان شده است و بنا دارد آن را ترک کند، نهی او از منکر واجب نیست.

    4.

    بر اثر امر به معروف یا نهی از منکر، ضرری به انسان نرسد.

    س 8- امر به معروف و نهی از منکر از کدام قسم از واجبات است؟

    ج- از واجبات کفایی است.

    اگر بعضی آن را انجام دهند، از دیگران ساقط می شود و چنانچه هیچ کس انجام ندهد، همه گناه کرده اند.

    س 9- اگر شخصی امر به معروف کند ولی گفته او تاثیر نکند، اما شخص دیگری، احتمال بدهد که گفته اش تاثیر می کند، امر به معروف نسبت به او چه حکمی پیدا می کند؟

    ج- امر به معروف بر او واجب است هر چند بر دیگری واجب نباشد.

    س 10- معنای احتمال تاثیر چیست؟

    ج- یعنی انسان احتمال بدهد که مثلا یکی از ده نفری را که نهی از منکر می کند، تحت تاثیر گفته او قرار گرفته و عمل منکر را ترک می کند.

    هر چند بداند تنها گفته او موثر نبوده، بکله جزو تاثیر کنندگان می باشد.

    س 11- در صورتی که اسلام در خطر باشد، امر به معروف و نهی از منکر چه حکمی پیدا می‌کند؟

    ج- امر به معروف بر همه واجب است.

    به این معنی که باید اسلام را از خطر نجات دهند.

    هر چند که مرز جانی داشته یا موجب هلاک گردد.

    س 12_ از جمله اقسام امر به معروف چه مواردی است؟

    ج- یکی از اقسام امر به معروف، امر به عمل نمودن به کلیه احکام اسلام است.

    مانند قوانین تجارت، زراعت، رهن، وقف، امور زناشویی، طلاق، قضاوت، شهادت، احکام ارث، قصاص، دیات و غیر آن و همچنین امر به پیاده کردن آزادی های اسلامی، اخوت اسلامی و امت واحدۀ اسلامی لازم می باشد.

    س 13- از جمله اقسام نهی از منکر چه مواردی است؟

    ج- یکی از اقسام نهی از منکر، نهی از عمل کردن به قوانین غرب و شرق است.

    مانند قوانینی که امروزه در کشورهای اسلامی حکم فرما است.

    همچون جلوگیری از آزادی های مشروع مردم، بیگانه خواندن مسلمانان، استبداد در جامعه، تصرف و مصادره اموال دیگران، مالیات ها، تجسس به مردم و مرزهای جغرافیایی بین کشورهای اسلامی.

    مراتب امر ونهی س 14- امر به معروف و نهی از منکر چه مراتبی دارد؟

    ج- امر به معروف ونهی از منکر، سه مرتبه دارد: 1.

    انسان فقط اظهار نفرت کند.

    مانند این که صورت را ترش نماید یا از تارک واجبات اجتناب نماید و یا مانند آن.

    انسان با زبان انکار کند و با وعظ و ارشاد، نفرت خود را آشکار نماید.

    عملا انکار کند.

    مثلا مرتکب حرام را بزند.

    س 15- آیا این مراتب سه گانه مذکور، نیز درجاتی دارد؟

    ج_ هر یک از این سه مرتبه، درجاتی دارد که انسان باید در ابتدا، خفیف تر از همه را اختیار کند و اگر فایده ببخشید به مرتبه بالاتر رود.

    س 16- بر هر مکلفی چه چیزی واجب است؟

    ج- واجب است منکرات را به قلب خود انکار نماید.

    چه بتواند انکار و نفرت خود را اظهار کند یا نتواند.

    س 17- انکار عمل در چه صورتی جایز است؟

    ج- در صورتی جایز است که به حد جرح و کشتن نرسد و گرنه اجازه حاکم شرع لازم است.

    چند مساله س 18- اگر مرتکب منکر، معذور باشد، آیا نهی او واجب است؟

    ج_ اگر مرتکب منکر معذور باشد، مثلا مظلومی، غیبت ظالم اش را می کند، نهی او واجب نیست.

    زیرا این فعل در این حال منکر نمی باشد.

    س 19- هر گاه مرتکب منکر جاهل یا غافل باشد چه تکلیفی داریم؟

    ج- چنانچه انسان بداند شارع مقدس به هیچ وجه نمی خواهد آن منکر واقع شود، نهی او از باب ارشاد جاهل و تنبیه غافل واجب است.

    ولی اگر چنین نباشد، نهی او واجب نیست.

    س 20- آیا امر به معروف و نهی از منکر، فقط بر اهل علم واجب است؟

    ج- فقط بر اهل علم واجب نیست.

    بلکه همه مسلمانان موظف اند که به معروف، امر کرده و از منکر نهی نمایند.

    س 21- هر گاه بعضی بتوانند امر به معروف کنند و دیگران نتوانند، تکلیف چیست؟

    ج- هرگاه بتواند امر به معروف کند ولی ملت نتواند.

    در این صورت فقط بر کسانی که می توانند امر به معروف کنند، واجب خواهد بود.

    س 22- هرگاه عملی به عقیده کسی که آن را انجام می دهد، جایز و نزد دیگری حرام می باشد، تکلیف چه می شود؟

    ج- امر یا نهی او واجب نخواهد بود، در صورتی که عقیده فاعل آن، بر مبنای شرعی باشد.

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

نماز در حقیقت کرنشی از سوی انسان است در محضر معبود خود که به اوبگوید ای خالق و آفریننده من به خاطر این همه نعمتی که به من عطا نمودی متشکرم و می دانم که باید در مقابل این لطف و سپاس تو قدر شناس باشم و از یاد نبرم( که در دین اسلام) روزی به نزد تو باز خواهم گشت و اعمال خود را عرضه بدارم و بدانم که درتمام احوال تورا به یاد داشته باشم و از یاد تو غافل نشوم وبه همین خاطر در دین اسلام ...

مقدمه: مردم در آغاز یک دسته بودند و اختلافی در میان آنها وجود نداشت کم کم دسته ها و قبایل بوجود آمدند و چون که بخاطر گذارندن زندگی رزومره با یکدیگر داد وستد داشتند اختلافات و تضادهایی در میان آنها پدیدار شد که باید رفع خصومت می شد. هر گاه اختلاف در میان خانواده بود رییس خانواده رفع خصومت می کرد و اگر بین دو نفر در اجتماع اختلافی پیش می آمد ابتدائاً ممکن بود طرفین خودشان توافق ...

مقدمه: مردم در آغاز یک دسته بودند و اختلافی در میان آنها وجود نداشت کم کم دسته ها و قبایل بوجود آمدند و چون که بخاطر گذراندن زندگی روزمره با یکدیگر داد وستد داشتند اختلافات و تضادهایی در میان آنها پدیدار شد که باید رفع خصومت می‌شد. هر گاه اختلاف در میان خانواده بود رییس خانواده رفع خصومت می‌کرد و اگر بین دو نفر در اجتماع اختلافی پیش می‌آمد ابتدائاً ممکن بود طرفین خودشان توافق ...

واژه معروف در اصل هر کار نيکى است، که علاوه بر نيکى، انجام دهنده اش آن را به اين وصف بشناسد، يا توسط ديگرى به اين عنوان شناسانده شود. بعضى گفته اند: «معروف يعنى شناخته شده، چرا که فطرت پاک انسانى با آن آشنا است، و ضد آن منکر است که به معنى ناشناخته

مقدمه: مردم در آغاز یک دسته بودند و اختلافی در میان آنها وجود نداشت کم کم دسته ها و قبایل بوجود آمدند و چون که بخاطر گذراندن زندگی روزمره با یکدیگر داد وستد داشتند اختلافات و تضادهایی در میان آنها پدیدار شد که باید رفع خصومت می‌شد. هر گاه اختلاف در میان خانواده بود رییس خانواده رفع خصومت می‌کرد و اگر بین دو نفر در اجتماع اختلافی پیش می‌آمد ابتدائاً ممکن بود طرفین خودشان توافق ...

مقدمه: اکنون که از پيروزي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي با عراق سال ها مي گذرد، بايد ارزش ها و آرمان هاي اصيل و ارزش هاي اسلام ناب محمدي (ص) را در جامعه پيدا کنيم که اين امر در زماني انجام مي پذيرد که فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه پي‌ريزي و

مقدمه : امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین مواردی است که در دین اسلام به اجرای صحیح آن تاکید شده است. اما همین اجرای صحیح آن همواره با مشکل روبه رو بوده است. بله ، باز هم افراط و تفریط این دو غول وحشتناک که همواره رو به روی تمام مسائل اساسی اسلام قرار گرفته و مانند شمشیری برنده در دست دشمنان اسلام صلاح می شود. و حتی گاهی اوقات حکم خنجری را دارد که در دستان یک مسلمان قرار می ...

عدالت اجتماعى در حکومت علوى بحث عدل از مباحث گسترده و پردامنه در فرهنگ اسلام است، و چرا چنين نباشد که هر چه «هست» وامدار عدل «هستى بخش» است و فراخناى آسمان و محدوده زمين بر پايه عدل قرار گرفته است. «در قرآن از توحيد گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا

« ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر» چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد ...

چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد تا رشد و تعالی جوان را به همراه داشته ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول