تعریف فرهنگ:[1]
در تعریف تایلور[2] « فرهنگ» مجموعه پیچیده ای شامل دانش، معتقدات، باورها، هنرها، صنایع، فنون اخلاق، حقوق قوانین و آداب و رسوم و بالاخره تمام قابلیتها و عادات و رفتاری است که انسان به عنوان عضو جامعه خود فرا میگیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را در بر دارد.
فرهنگ یک گروه یا جامعه، عبارت است از مجموعه یی از باورها، آیینها، اندیشهها، ارزشها و نیز مسایل، موضوعات و مقولات مادی که تک تک افراد به عنوان اعضای این گروه یا اجتماع آنها را فرا میگیرند. مطالعات فرهنگی یا دست کم بخشی از این مطالعات، شامل تجزیه و تحلیل، طبقه بندی و تطبیق علمی این پدیدههای گوناگون است. ( قاسم نژاد، ص 24).
جلوههای مختلف فرهنگ:
فرهنگ را میتوان به چند وجه تقسیم نمود.
فرهنگ درونی شده:
جایگاه فهم و دریافت معانی، ذهن افراد است. حیات درونی افراد در عین حال که خاستگاه معانی است، حامل معانی نیز میباشد. فرهنگ در این حوزه نشو و نما میکند و تغییر مییابد. اما خود ذهن محصول فرهنگی است که آموخته میشود و بعد از دوره اکتساب، حامل فرهنگ و (در فرآیند تعامل اجتماعی) گاه، مولد آن میشود. این وجه فرهنگ را میتوان «فرهنگ درونی شده» نامید، که روان شناسان آن را از نظر انتقال، تغییر و تثبیت معانی مورد بررسی قرار میدهند. اموری چون اعتقادات، ارزشها و گرایشها که به عنوان فرهنگ یا بخشی از آن یاد شده است، حوزه یی از فرهنگ است که جایگاه اصلیاش، درون یا ذهنیت افراد است. این حوزه طی فرآیند تربیت در قالب نمادها، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
فرهنگ نمادی:
هنگامی که فرهنگ در قالب نمادها ظاهر میشود، میتوان از جلوه دیگری از فرهنگ یاد نمود که با عنوان «فرهنگ نمادین (نمادی شده» مشخص میشود. تفهیم، تفهم و آموزش از طریق فرهنگ نمادین، انجام میشود و آثار هنری، کتب و نوشتهها نیز از این نوع هستند.
فرهنگ نهادی:
شکل دیگر بروز فرهنگ (معنی) بروز آن در رفتار (یا عمل) فرد است. رفتار افراد در جامعه در طی زمان با هم ترکیب و رسوب بندی شده و شکلهایی از رفتار را تثبیت میکند که از آن به عنوان نهاد یاد میشود. هنگامی که فرهنگ در شکلهایی از رفتار تثبیت شده، بارز گردد و مورد عمل قرار گیرد، به آن «فرهنگ نهادی شده» گویند.
فرهنگ متبلور:
تجلی فرهنگ در رفتار نه تنها محدود به رفتارهای رسوب بندی شده نیست؛ به عبارتی دیگر، فرهنگ، تنها در قالب نهادهای متضمن معنی و تعیین کننده شکل یا شیوه رفتار، متجلی نمیشود. بلکه فراتر از اینها، در تغییراتی که انسان در طبیعت ایجاد میکند، نیز بارز میشود. از جمله در ابزار و آثار که آنها هم معانی را در خود حفظ میکنند. این مجموعه را میتوان « آثار فرهنگی» نام نهاد که شامل ابزارها نیز میشود. ( رجب زاده، صص 65-64).
فرهنگ مردم یا فولکلور[3]
« فرهنگ مردم» ترجمه کلمه فولکلور است. این کلمه را ویلیام تومس[4] (متوفی در 1885) باستان شناس انگلیسی در سال 1864 وضع کرد و مرکب است از دو جز lore, folk که جزء اول را در فارسی به مردم، توده، عامه خلق، عوام، و قوم ترجمه کرده اند و بخش دوم را به دانش، آگاهی، داشتن معلومات، حکومت و کلماتی از این گونه برگردانده اند. طبق تعریف وان ژنپ، فولکلور عبارت است از « باورها و اعمال گروهی بدون نظریه علمی و فاقد پشتوانه ی منطقی» (علیزاده ابیانه، ص 177)
ویژگیهای فرهنگ
فرهنگ به عنوان دستاورد معرفتی و فنی انسان، در همه جوامع انسانی « عام» است، یعنی در همه جوامع انسانی (کوچک یا بزرگ، ساده یا پیچیده این میراث مشترک و عمومی دیده میشود. یکی دیگر از ویژگیهای فرهنگ متغیر بودن آن است: همه پدیدههای اجتماعی و نیز غیر اجتماعی بنابر مقتضیات زمان و مکان، نیازها، تجربیات و مهاجرتها و غیره دستخوش تغییر و تحول قرار میگیرند، ولی این تغییر و تحول در زمینههای فرهنگی به قدری کند و آرام صورت میگیرد که در مشاهدات و ملاحظات روز مره احساس نمیشود و تقریباً ثابت به نظر میرسد. پذیرش فرهنگ، اجباری ولی در عین حال نیز اختیاری است. انسان از بدو تولد، غذا خوردن، نشستن، حرف زدن، لباس پوشیدن، و بالاخره شناخت ارزشها را، چه بخواهد و چه نخواهد در خانواده فرا میگیرد، ولی انسان بنابر خصوصیات جسمانی، فکری، روانی، علمی، اجتماعیاش، در چارچوب آنچه که از جامعه خود میآموزد، باقی نمی ماند و مختار است که پا فرا نهد و خود را به حریم اختیار بکشاند. فرهنگ، پرورده نمیشود و باقی نمی ماند، مگر در پرتو تحرک؛ فرهنگ امری زنده است، بنابراین، باید متحرک و روینده باشد. توقف او مرگ اوست. (همان مآخذ ، صص 181-180)
فرهنگ و شخصیت:
« دیوید ریزمان[5]» جامعه شناس، که در کتاب خود به نام « جمعیت منزوی» برای طبقه بندی جوامع، مطالعات جالبی انجام داده است و ضمن تایید اثر جامعه در تشکیل خوی و شخصیت افراد، جوامع بشری را به 3 دسته تقسیم میکند:
دسته یی که شخصیت افرادش متکی بر سنت است، دسته یی که شخصیت افرادش متکی به قوای روحی افراد خودش میباشد و دسته یی که شخصیت افرادش از منابع مختلف تشکیل میشود. اگر چه در هر نوع، تغییرات و استثناهای زیادی مشاهده میشود، اما هر کدام خصایص و مشخصاتی دارند که در ذهنشان ریشه گرفته است.