سرمایه انسانی ماهر یکی از عوامل انکار ناپذیر در توسعه اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است.مهاجرت افراد متخصص در واقع به معنای انتقال نیروی انسانی ماهر از کشورهای مبدا(عموما کشورهای جهان سوم یعنی دقیقا همان کشورهایی که نیاز مبرم به نیروی کارآزموده و متخصص دارند)به کشورهای پیشرفته می باشند.
خروج این سرمایه انسانی زنگ خطری برای کشورهای جهان سوم به حساب می آید ، زیرا نه تنها این گونه کشورها را با تنگنای نیروی انسانی ماهر روبه رو می سازد که جبران آن بسیار مشکل است بلکه وابستگی این کشورها را نیز به کشورهای صنعتی هروز فزون تر می کند.ایران در زمره کشورهایی است که با مساله فرار مغزها روبرو بوده و مهاجرت متخصصان آن در سطح بالایی قرار دارد کشورهای مهاجر فرست را برحسب بالاترین مهاجرت افراد تحصیلکرده در سال 2000 نشان می دهد.بر اساس جدول زیر ایران در سال 2000 با بیش از 300 هزار مهاجر نیروی انسانی ماهر در رتبه پانزدهم قرار داشته است.
اگرچه ایران از نظر قدر مطلق تعداد مهاجران در سال 2000 در ردیف پانزدهم بوده است ، ولی در بین کشورهای فوق به لحاظ نسبت تعداد مهاجران تحصیلکرده به کل مهاجران ایران جزو 4 کشور اول با بالاترین نرخ مهاجرت تحصیلکرده ها بود است.(جدول شماره 2)
عوامل موثر بر مهاجرت نیروی انسانی ماهر در کشورهای مبدا (عوامل دافعه)
1-پایین بودن سطح توسعه و درامد سرانه کشور:
پژوهش های مختلف نشان می دهد که ارتباط نیرومندی بین مهاجرت افراد تحصیلکرده و سطح توسعه و درامد سرانه کشور وجود دارد در واقع شکاف بین سطح زندگی و درامد سرانه کشورهای ثروتمند و کمتر برخوردار یکی از عوامل مهاجرت افراد تحصیلکرده به کشورهای پیشرفته است.مهارت نهاده ای است که دستمزد آن را عرضه و تقاضای بین المللی تعیین می کند، در حالی که دستمزد افراد بی سواد ،غیر ماهر و غیر متخصص را عرضه و تقاضای داخلی کشور تعیین می کند.در واقع افراد ماهر و متخصص به دلیل وجود تقاضا در کشورهای دیگر از انتخاب بالاتری برخوردار بوده و در صورت پایین بودن سطح دستمزد در کشور مبدا سهل تر و کم هزینه تر می توانند اقدام به مهاجرت نمایند.
فیزیکدان ها ، متخصصین و تحلیلگران مالی ، حسابداران ، ریاضیدان ها ، پزشکان متخصص ، مهندسان به ویژه در رشته های نفت و گاز ، پتروشیمی ،صنایع ، کامپیوتر و .... دارای تقاضای نسبتا زیادی در کشورهای پیشرفته بوده و از احتمال بیشتری برای مهاجرت برخوردارند.
2-سایر عوامل اقتصادی
:علاوه بر درامد سرانه و تفاوتهای درامد بین کشور مبدا و مقصد، سایر عوامل اقتصادی مانند نرخ بیکاری در کشور مبدا میزان مهاجرت افراد ماهر افزایش یابد.
3-نظام آموزش عالی :
در اکثر کشورهای در حال توسعه تقاضا برای آموزش عالی بسیار بالا است. علت اصلی بالا بودن تقاضا در این کشورها از یک طرف مربوط به موقعیت و پرستیژ دارندگان مدرک تحصیلی عالی و از یک طرف دیگر به دلیل رایگان بودن بخش عمده نظام آموزشی عالی است که ریشه در دولتی بودن آن دارد.متاسفانه با وجود بالا بودن تقاضا برای ورود به دانشگاه ، نظام اقتصادی قابلیت جلب خیل عظیم فارغ التحصیلان را نداشته و نتیجه آن عرضه مازاد فارغ التحصیلان دانشگاهی است که نمی توانند در اقتصاد داخلی جذب شوند.با بالا رفتن نرخ بیکاری فارغ التحصیلان احتمال مهاجرت آنان نیز افزایش می یابد.علاوه بر این نظام آموزش عالی در اکثر کشورهای در حال توسعه از دو ویژگی دیگر نیز برخوردار است که روند مهاجرت را تسریع می نماید:
الف- از یک طرف نظام آموزش عالی افراد زیادی را در رشته هایی آموزش می دهد که ارتباط ظعیفی با نیازهای اقتصادی – اجتماعی کشور دارد.
ب- از طرف دیگر افراد زیادی در رشته ها و تخصص های با بالاترین کیفیت آموزش می بینند که با نیازهای حرفه ای کشورهای پیشرفته تناسب بیشتری دارد.
پژوهش های متعدد نشان می دهد که مهاجران تحصیلکرده در هر دو دسته آموزشی وجود دارند ؛ اگرچه عوامل تعیین کننده در مهاجرت آنها متفاوت می باشد.افرادی که در رشته های علوم انسانی و تا حد کمتری علوم اجتماعی و دیگر رشته های کمتر کاربردی تحصیل کرده اند ، دست به مهاجرت می زنند عمدتا به دلیل اینکه بازار کار داخلی امکان بکارگیری آنها را ندارد.به عکس افرادی که در تخصص های کاربردی و رشته های مهندسی ، پزشکی و علوم تحصیل کرد اند مهاجرت می کنند و دلیل عمده مهاجرت آنها نه بیکاری که بیشتر شکاف درامدی بین کشورمبدا و مقصد می باشد.