نقش جوانان و مشکلات آنان در جامعه
الحمد للَّه رب العالمین و الصلاه و السلام على سیدنا محمد و آله و صحبه اجمعین
اسلام آخرین دین الهى و کاملترین برنامه زندگى براى کلیه اقشار بشریت مىباشد. خداوند متعال براى دعوت به این دین، حضرت محمد صلى الله علیه وسلم را برگزید و او را بر سایر پیامبران فضیلت و برترى بخشید. وقتى آنحضرت صلى الله علیه وسلم به رسالت و پیامبرى مبعوث گردید نخستین گامى که برداشت این بود که براى ابلاغ پیامهاى الهى افرادى را در نظر گرفت تا بوسیله آنها دعوت اسلام را به بندگان الهى برساند اغلب این افراد نوجوان یا جوان بودند.
نخستین هستههاى هدایت
خود آن حضرت صلى الله علیه وسلم در سن چهل سالگى به نبوت مبعوث گردید و این سن اوج و کمال نیروهاى جوانى است. حضرت ابوبکر صدیق رضى الله عنه 37 ساله بود، حضرت عمر رضى الله عنه 27 ساله بود و حضرت عثمان رضى الله عنه هنوز به سن چهل سالگى نرسیده بود، حضرت على )کرم اللَّه وجهه( که از همه آنها کم سنتر بود، عبداللَّه بن مسعود و عبدالرحمن بن عوف و ارقم بن الارقم و سعید بن زید و مصعب بن عمیر و عمار بن یاسر و دهها تن از جوانان مکه نخستین کسانى بودند که دعوت رسولاللَّه را پذیرفتند. در نخستین مقر و مرکز دعوت اسلامى یعنى دارالارقم گرد رسول اکرم صلى الله علیه وسلم جمع شدند و در راه پیشبرد دعوت الى اللَّه مشکلات و ناملایمات را به جان خریدند تا اینکه اسلام ریشه زد و تبدیل به درختى تنومند گردید که شاخههاى آن در اکناف و اطراف جهان منتشر شد.
فاتحان بزرگ اسلام جوانان بودند
تاریخ گواهى مىدهد که اغلب فاتحان نیرومند جوانانى بودند که با نیروى اراده و ابتکار و استعانت از اللَّه فتوحات اسلامى را گسترش دادند »عقبه بن نافع« که جوانى نیرومند و داراى عزم آهنین بود وقتى به کنار اقیانوس اطلس رسید، اسبش را به دریا زد و چنین گفت:
»اللهم رب محمد لولا هذا البحر لفتحت الدنیا فى سبیل اعلاء کلمتک اللهم فاشهد«
پروردگارا اگر این دریا در میان راه مانع من نبود، حتماً براى سربلندى کلمهات تمام جهان را فتح مىکردم. الهى تو خود گواه باش.
قتیبه باهلى
قتیبه باهلى جوانى سرشار از اراده و ابتکار بود وقتى به سرزمین چین پا گذاشت یکى از همراهانش گفت »اى قتیبه! در سرزمین ترکان پا گذاشتهاید، آیا مىدانید که حوادث و خطرهاى بزرگى در کمین است؟« قتیبه در حالى که سرشار از نیروى ایمان و یقین بود پاسخ داد: »با توکل بر خدا به این سرزمین آمدهام، اگر اجل فرا رسیده باشد، از ابزار و لشکر چیزى ساخته نیست.«
سلطان محمد فاتح
سلطان محمد، فاتح قسطنطنیه جوانى 24 ساله از آل عثمان بود، قسسطنطنیه یا استانبول کنونى شهرى است استراتژیکى که رسول اکرم صلى اللَّه علیه و سلم براى فاتح آن مژدهایى داده بود.
از زمان حضرت معاویه رضى الله عنه گرفته تا قرن هشتم بسیارى از سران کوشیدند که پیشگوئى رسول اللَّه توسط آنان تحقق یابد و مژدههاى آن حضرت را به خود اختصاص دهند، اما هیچ کدام نتوانستند شهر را فتح کنند تا اینکه محمد جوان با یک ابتکار بى سابقه یعنى عبور دادن کشتىها از خشکى، توانست قسطنطنیه را که پایتخت دولت (بیزانس) بود جزو قلمرو اسلام در آورد.
محمد بن قاسم 17 ساله فاتح سند و هند تعدادى از مسلمانان در »سند« مورد اهانت کفار واقع شدند و از مرکز خلافت اسلامى تقاضاى کمک کردند.
فرمانرواى آن روز، محمد بن قاسم ثقفى را که جوانى هفده ساله از قبیله بنىثقیف بود، از مرکز اسلام به سند اعزام نمود. محمد بن قاسم پس از فتح سند وارد هند گردید و همه سرزمینها را تسخیر کرد. و بنابر عدالت و اخلاقش محبوبیتى بى سابقه در آن دیار کسب کرد.
تاکید رسول اکرم صلى الله علیه وسلم به صیانت دوران جوانى و قدردانى از آن
حضرت رسول اکرم صلى الله علیه وسلم مىفرماید: پنج چیز را قبل از پنج غنیمت بدانید. زندگى را قبل از مرگ، جوانى را قبل از پیرى، توانگرى را قبل از نادارى،
سلامتى را قبل از بیمارى، فراغت و فرصت را قبل از گرفتارى،
آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: هفت نفر در روز قیامت در سایه عرش الهى در حالى که هیچ سایه دیگرى نخواهد بود جاى مىگیرند. نخستین آنها پادشاه و زمامدار عادل است که قانون اللَّه را بر زمین به اجرا مىگذارد
نفر دوم جوانى است که دوران با شکوه جوانى را در عبادت و بندگى پروردگارش سپرى نموده است.
در اثرى دیگر آمده است: اگر پیرمردان عبادتگذار و جوانان فروتن و پرهیزگار و حیوانات علف خوار موجود نمىبودند، خداوند متعال حتماً بر اثر گناهان عموم مردم، آنها را به عذابهاى سختى گرفتار مىکرد.
اصحاب کهف الگوى صبر و استقامت
اصحاب کهف چند نفر جوان بودند که علیه اوضاع زمان شان قیام کرده به مبارزه بر خواستند. حکام ستمگر و طاغوت آن زمان این جوانان را به مرگ تهدید کرده و از آنها خواستند تا تسلیم شوند و با باطل هم صدا گردند، اما جوانان مؤمن و متعهد زیر بار نرفتند و تحت ثأثیر قرار نگرفتند. خداوند متعال بقدرى از آنها اعلام رضایت نمود که ذکرشان را در قرآن جاویدان گذاشت و آنان را الگوى آیندگان معرفى کرد چنانکه مىفرماید:
»انّهم فتیه آمنوا بربهم و زدناهم هدى و ربطنا على قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربّنا رب السّموات والارض لن نّدعوا من دونه الهاً لقد قلنا اذاً شططاً)
»آنان جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند؛ ما به هدایتشان افزودیم و دلهایشان را مستحکم کردیم آن هنگام که به پا خواستند و اعلام کردند: همانا پروردگار ما پروردگار زمین و آسمانها است، به جز او معبودى را نمىخوانیم؛ اگر چنین کنیم سخنى گزاف گفتهایم،«