مقدمه بهداشت و ایمنی کارکنان یک موضوع در حال رشد سازمانی است.
کارفرمایان علاقه زیادی را به موضوع بهبود وضعیت کارکنان نشان میدهند و منابع زیادی را برای این کار صرف کنند.
هر ساله حوادث محیط های کاری هزاران نفر از کارکنان را به قتل میرساند و بیش از میلیون ها نفر از ناقص العضو میکنند.
این پیامد ها اثر سوئی را بر روی بهره وری میگذارد.
هزینه های ناشی از حوادث در محیط کاری دائماً در حال افزایش است.
طبق تخمین های یک محقق در سال 1984، حوادث محیط کاری 33 میلیون دلار هزینه برای دولت ایالات متحده به همراه داشته است.
تخمین های دیگر نیز در این زمینه وجود دارند مانند 51 میلیون دلار هزینه تقریبی، مخارج پزشکی، خسارات وارده به دارایی ها و هزینه های بیمه گردید.
از سال 1900 حوادث صنعتی در مقایسه با سایر حوادث نظیر جنگ ها و حوادث طبیعی، مسئول بیشتر مرگ و میرها بوده است.
این آمارهای تکان دهنده باعث شد تا اذهان به این امر توجه کنند حادثه هایی نظیر نشت گازهای سمی در سال 1984 در بوپال هند که بالغ بر 2500 نفر را از بین برد و تقریباً بیش از 000/20 نفر را مصدوم کرد.
از دلایل عمده توجه شدید به بهداشت و ایمنی محیط کار میباشند.
علاوه بر این قوانین ملی و محلی مختلفی برای رفاه کارکنان وضع شده اند که به موجب آن کارفرمایان مجبورند مجموعه ای از استاندارد های بهداشت و ایمنی را به کار گیرند.
ایجاد شرایط کاری بهداشتی وایمنی به همکاری مداوم کارکنان و کارفرمایان احتیاج دارد.
حادثه ها اغلب ناشی از افراد میباشند نه تجهیزات، تجهیزات بهداشتی فراهم شده توسط کارفرما نظیر عینک ایمنی مانع از بروز حوادث نخواهند شد مگر اینکه کارکنان آنها را مورد استفاده قرار دهند.
تدارک محیط های بهداشتی و ایمنی یک فرآیند دو طرفه میباشد.
ابتدا استاندارد های تعیین شده دولتی باید شناخته و به کار گرفته شوند و بر اساس آن بازرسی صورت گیرد.
بعد کارکنان و کارفرمایان باید در طراحی، استقرار و اداره برنامه های بهداشت وایمنی به طور مداوم همکاری نمایند.
این فصل، دلایل حوادث، نقش دولت در استقرار محیط کاری ایمن و برنامه های مختلف موسسات صنعتی برای ایجاد شرایط بهداشتی وایمنی برای کارکنانش را مورد بحث قرار میدهد.
علل وقوع حوادث حوادث ناشی از محیط های غیر ایمن و اعمال غیر ایمن میباشند.
محیط غیر ایمن شامل مواردی چون طراحی ضعیف تجهیزات، خطرات محیطی مانند وجود آب جوش در کف محیط کار یا تجهیزات کهنه و فرسوده میباشد.
اعمال غیر ایمن از کارکنان ناشی میشود و معمولاً استفاده نادرست از وسایل و تجهیزات باعث ایجاد آن میگردد.
مانند استفاده از آچار پیچ گوشتی به جای قلم، در ضمن باید توجه کرد که همه فعالیت های غیر ایمن منجر به حادثه نمیشوند و همه حوادث نیز منجر به آسیب دیدگی و مجروح شدن نمیگردند.
با این وجود، به منظور پرهیز از عواقب بالقوه سو در آینده و نتایجی که ممکن است حتی شدیدتر باشند، برنامه های بهداشت و ایمنی باید علت همه حوادث را مورد بررسی قرار دهند.
بسیاری از بازرسان بهداشتی اعتقاد دارند که اکثر حوادث ناشی از اشتباه انسانی میباشند.
چون بسیاری از کارکنان و کارگران تمایلی به به کارگیری دستور العمل های ایمنی نشان نمیدهند.
و یا اجرای مقررات ایمنی را از جهت فرهنگی برای خود ضعف می دانند و کسانی در رابطه با مراقبت های ایمنی مسامحه کار هستند و به علت بی توجهی دچار حادثه میشوند و برخی از روی طمع گرفتار میشوند، مورد زیر این مفهوم را بیان میکند: احمدی یک کارگر نشانه زن روی فلزات بود که بر اساس روش قطعه کاری دستمزد دریافت میکرد.
ماشین نشانه زنی احمدی در جهت هماهنگی با استاندارد ها به صورتی ایمن نصب شده بود و عمل میکرد.
برای کار با دستگاه نشان زن احمدی مجبور بود که یک قطعه فلز را زیر نشانه زن قرار دهد، هر دوستش را بردارد و به طور همزمان دو اهرم بلند را که 25 سانتیمتر طول داشتند، فشار دهد.
سیستم دو دسته ای پس از صدمه هایی که سیستم قبلی ایجاد کرده بود، طراحی شده بود زیرا کارگران می کوشیدند که با یک دست فلز را زیر دستگاه نشانه زن قرار دهند و با دست دیگر اهرم را پایین بیاورند.
طرح جدید بهره وری را کاهش میداد اما به طور چشمگیری حوادث را نیز کاهش میداد.
احمدی که به دنبال افزایش بهره وری و به دنبال آن طالب افزایش میزان دستمزد بود دریافت که سیستم دو اهرمی مناسب و کارا نیست.
یک روز او راه حلی پیدا کرد.
او با گرفتن اهرم در یک دست قادر بود با دست دیگر فلز را زیر دستگاه نشانه زن قرار دهد.
راه حل جدید!
در حقیقت تا این روز احمدی هنوز یک اهرم بسته را می گرفت.
او با دست راستش فلز را زیر دستگاه قرار میداد (فرصتی برای صدمه دیدن دست چپ) و سژپس دستگاه نشانه زن را به کار می انداخت.
اگر چه افراد علاقمند به ایمنی میباشند، اما مسائلی مانند میل به صرفه جویی در زمان، تلاش و پول این علاقه را تحت تاثیر قرار میدهد همراه با این احساس که ‹حوادث فقط برای افراد دیگر رخ میدهند› ممکن است، باعث شود کارکنان به طور نادرستی نسبت به ایمنی اهمال کارباشند.
نظریه حادثه پذیری نظریه حادثه پذیری بیان میکند تعدادی از افراد به دلیل دارا بودن خصوصیات معینی به شرایط محیطی، اجتماعی و ایمنی بیشتر در معرض حوادث میباشند.
افرادی که این نظریه را می پذیرند، ادعا میکنند که حذف این حوادث به یک فرآیند سه مرحله ای احتیاج دارد.
اول: خصوصیات افراد مستعد حادثه شناسایی شود.
دوم: همه کارکنان بر حسب این خصوصیات آزموده شوند.
سوم: شغل های پر خطر به کارکنانی واگذار شود که دارای نمره آزمون پایینی باشند به این معنی که دارایی تمایل کم به حوادث هستند و مشاغل کم نظیر به کارکنانی اختصاص یابد که تمایل بالایی به بروز حوادث دارند.
آسانی راه حل های پیشنهادی به وسیله این نظریه باعث گردید این نظریه افراد زیادی را به طرف خود جذب کند.
با این وجود بسیاری از محققان به این نتیجه رسیدند که افراد مستعد حادثه به طور عملی و موثر و به سادگی قابل شناسایی شدن نیستند و چنین نریه ای محقق نیست.
به منظور اثبات نظریه حادثه پذیری بازرسان مجبورند نشان دهند که آن افراد به طور مکرر مرتکب حوادثی میشوند که ناشی از عاملی غیر از اتفاق و تصادف بوده است.
در حقیقت این نوع افراد که حوادث را از سالی به سال دیگر تکرار کرده اند درصد کمی از کل حوادث سالانه را تشکیل میدهند.
ضمن آنکه مواردی مانند اعتیاد به مشروبات الکلی، مواد مخدر، بی تجربگی و عدم مهارت کافی در انجام کار، وقوع حوادث را به خصوصیات افراد ربط میدهند.
با وجود فقدان مدارک کافی، نظریه حادثه پذیری هنوز هم طرفداران بسیاری دارد.
قوانین مربوط به برنامه های بهداشت و ایمنی در سال 1970 پس از سال ها فعالیت گروه های کارکنان، اتحادیه ها و شورای بهداشت ملی و کنگره، قانون بهداشت و ایمنی حرفه ای (OSHA) را تصویب نمودند.
این قانون کارفرمایان را مجبور به تدارک ایمنی در محیط های کاری می نماید، به گونه ای که عاری از خطرات باشد که سبب و یا احتمالاً موجب مرگ یا صدمات جسمی جدی میشوند.
با این وجود کارکنان معدن (که تحت پوشش قانون بهداشت و ایمنی معدن ایالتی میباشند)، کارکنان محلی، ملی (که تحت پوشش قوانین مختلف میباشند)، مستخدمان خانگی و افراد خود اشتغال را تحت پوشش قرار نمیدهد و تا کنون بیش از 120 مقاوله نامه و توصیه نامه بین المللی درباره حفاظت و بهداشت کار به طور مستقیم و غیر مستقیم به تصویب سازمان بین المللی کار رسیده است.
در قانون کار کشور ما نیز موضوع حفاظت فنی و بهداشت کار از ابعاد وسیعی برخوردار است به طوری که نمیتوان آن را در محدوده مواد قانون قرار داد.
در سال 1970 پس از سال ها فعالیت گروه های کارکنان، اتحادیه ها و شورای بهداشت ملی و کنگره، قانون بهداشت و ایمنی حرفه ای (OSHA) را تصویب نمودند.
تاسیس شورای عالی حفاظت فنی، پیش بینی همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای جلوگیری از بیماری های حرفه ای، الزام اشخاص حقیقی و حقوقی به رعایت بهداشت و ایمنی به هنگام تاسیس کارگاه ها و نظارت دولت بر تاسیس کارگاه ها و تامین و به کارگیری تجهیزات ایمنی، رعایت موازین ایمنی بر اساس نص سریع قانون و الزام کارفرمایان به آن بیانگر تاکید فراوان به حفظ مفهوم بهداشت و ایمنی در محیط کار میباشد.
کمیته بهداشت و ایمنی اشتغال در آمریکا رابطه ای را به سازمان های آموزشی داده که بر اساس آن میتوانند تمام حوادث خود را با ارقام کل صنعت و یا ارقام محلی و ملی مقایسه کنند.
بر اساس این رابطه عدد 000/200 از حاصل ضرب 40 ساعت کار درصد برای صد سال شاغل در 50 هفته کاری از سال محاسبه و در تعداد بیماری و حوادث ضرب و سپس بر مجموع سا عات کار تمام کارکنان تقسیم میگردد و به این ترتیب نرخ حادثه مشخص میشود.
امروزه بسیاری از سازمان ها برای به کارگیری صحیح استاندارد و قوانین مربوط به بهداشت ایمنی، از کمیته های بهداشت و ایمنی در درون سازمان خود بهره می جویند تا هم به استاندارد های مناسب دست یابند، هم افراد متخلف از قوانین ایمنی را شناسایی نمایند و هم سوابق لازم را نگهداری کنند.
موفقیت کمیته های ایمنی به همکاری و تعهد مدیران نسبت به کمیته ها و همکاری کارفرمایان و کارکنان بستگی دارد.
استاندارد های بهداشتی و ایمنی حرفه قانون بهداشت و ایمنی حرفه ای رعایت سه نوع استاندارد بهداشتی را توسعه داده و آن را حمایت میکند: استاندارد های موقتی، استاندارد های دائمی و استاندارد های اضطراری.
استاندارد ها مشروط به بررسی و اصلاح به وسیله مشاور نیروی کار بر اساس تحقیقات انجام شده توسط موسسه عملی بهداشت و ایمنی دریافت میگردد.
مسئولیت مدیریت این است که این استاندارد را به طور مداوم رعایت نماید و شرایط محیط کاری را برای سازگاری با مقررات اصلاح نماید.
انواع استاندارد ها عبارتند از: الف) استاندارد های موقتی: استاندارد هایی هستند که پس از ارائه توسط کمیته و مشاور نیروی کار به مدت دو سال ازت اریخ تصویب اعتبار دارد.
این مصوبات بر اساس استاندارد های صنعت موجود تا قبل از تصوب قانون جریان می یابد.
ب) استاندارد های دائمی: استاندارد های موقتی جدید و تجدید نظر شده هستند که معمولاً بر اساس تحقیق یا بازرسی های انجام شده توسط گروه های علاقمند نظیر کارفرمایان، کارکنان یا اتحادیه کارگری شکل میگیرند.
ج) استاندارد های اضطراری: استاندارد های موقتی منتشره به وسیله کمیته یا مشاور نیروی کار میباشند، وقتی که کارکنان وادار میشوند با عوامل مضر و سمی کار کنند.
برای مدیر میانی رعایت استاندارد های ایمنی و بهداشت به بهترین شکل مطرح میباشد.
استاندارد های اصلی و ابتدایی همگی دامنه اطلاعاتی از مشخصات لازم برای طراحی محیط کار و ابزارها، تا رفتارهای متناسبی که هنگام کار ضرورت دارد را بر می گیرد.
این منطقی است که قبول کنیم همه سازمان ها در تمام شرایط مطابق استاندارد کار نمیکنند و اینکه استانداردی را که امروز آنها رعایت میکنند ممکن است فردا رعایت نکنند و یا با توجه به نوع آوری و فن آوری نوین تغییر یابند.
پاسخ به چنین انتقاداتی از یک طرف به صورت حذف استاندارد های جزئی و ناکارآمد و از سوی دیگر با تلاش در جهت رفع ابهام از استاندارد های موجود بوده است.
با این وجود تعبیر و تفسیر و بکارگیری استاندارد های بهداشت و ایمنی وظیفه سخت و دشواری است.
توصیه مناسب به کارفرمایان این است که چنین مسئولیت هایی را به افرادی واگذار کنند که هم دانش فنی کافی برای درک استاندارد های ایمنی و بهداشت دارند و هم شناخت کافی از عملیات سازمان دارند تا بتوان عملی بودن استاندارد های ایمنی و بهداشت را مشخص ساخت.
نظارت بر اجرای قوانین ایمنی و بهداشت نظارت بر اجرای ایمنی و بهداشت با انجام بازرسی های محلی مشخص میگردد که آیا سازمان ها استاندارد ها را رعایت میکنند یا خیر؟
عمل بازرسی های محلی به وسیله بازرسان آموزش دیده انجام میشود.
طبق قانون این بازرس ها باید بدون اعلام قبلی به محل بروند و خود را معرفی کرده و یک کنفرانس باز تشکیل دهند.
طی این جلسه بازرس ها طبق معمول دلایل تشکیل جلسه را مورد بحث قرار میدهند هر سوالی را پاسخ میدهند و اطلاعاتی را در رابطه با قوانین ایمنی و بهداشت سازمان در اختیار کارکنان و مجریان قرار میدهند.
اولین بازرسی به طور معمول توسط بازرس محلی به همراه کارفرما و نماینده کارکنان انجام می گیرد.
در شرایطی که نماینده کارکنان حاضر نباشد، بازرسان بهداشت و ایمنی توسط یکی از کارگران همراهی میشوند.
در پایان بازرسی مربوط به بهداشت و ایمنی جلسه ای با کارفرما برگزار میشود.
در طی این جلسه ماموران بهداشت و ایمنی کارفرما را از هر گونه عمل و شرایطی که منجر به نادیده گرفتن قوانین بهداشت و ایمنی میگردد بر حذر می دارند.
بازرس مجبور نیست که پیشنهاد و راه حلی را برای این گونه غفلت ها فراهم کند و همچنین مجبور نیست اعتراض نامه ای را در این زمان تهیه کند.
با این وجود بازرس ممکن است به کارفرما اطلاع دهد که اعتراض نامه و یا مجازات هایی را در آینده نزدیک ارائه خواهد داد.
بازرس های اداره بهداشت و ایمنی بدون حکم قانونی دادگاه حق تعطیلی تسهیلات را ندارند.
نارسایی های قوانین بهداشت و ایمنی حرفه ای اگر استاندارد های ایمنی و بهداشت حرفه ای مورد اعتراض و سوال واقع شد اعتراض به صورت کتبی به سازمان ارسال میگردد.
در این اعتراض نامه، استاندارد های ناقص و نارسا و مجازات های تعیین شده و دوره زمانی پیشنهادی را جهت پیشگیری را مطرح می نماید.
اینکه کارفرمایان فکر میکنند اعتراض نامه به حق نیست و یا اینکه زمان پیشنهادی جهت اصلاح کافی نیست باید طی 15 روز به دفتر بهداشت و ایمنی حرفه ای اعلام گردد.
اگر طی این دوره 15 روزه هیچ گونه اعتراضی صورت نگرفت، تصمیم نهایی اتخاذ میشود.
کارفرمایانی که به طور خود سرانه مبادرت به تخلف و نا دیده گرفتن استاندارد ها می نمایند جریمه نقدی میشوند.
میزان جریمه نقدی نسبت به حدود تخلف از قوانین بهداشت و ایمنی متفاوت میباشد.
انواع خطاها طبق قانون بهداشت و ایمنی عبارتند از: 1- تخلف و نواقصی که منجر به خطر حتمی میشوند: خطر حتمی به شرایط و یا اعمالی اطلاق میگردد که انتظار میرود به مرگ و یا بیماری جدی منجر شود، قبل از اینکه بتوان آن را از طریق تقویت دستور العمل های موجود در قانون اصلاح کرد.
اگر چنین شرایطی وجود داشته باشد ماموران یا بازرسان کوشش میکنند که این شرایط جهت اصلاح به سرعت و از مجاری اداری داوطلبانه به اطلاع کارفرما برسد.
اگر در این امر موفق نشدند به طور معمول برای طی مراحل قانونی به دادگاه شکایت میکنند تا وضعیت کارگاه تحت نظر اداره بهداشت و ایمنی استانداردی قانونی بیاید.
2- تخلف نارسایی شدید: اگر بازرس ها تشخیص دهند که احتمال زیادی برای مرگ و یا آسیب جدی وجود دارد که میتواند ناشی از نقص قوانین باشد و کارفرما از آن اطلاع دارد و یا اینکه انتظار میرود که از آن خطا اطلاع داشته باشد، خطر نقص جدی وجود دارد.
3- تخلف و نارسایی غیر جدی: اگر نارسایی آشکار شود و منجر به نتایجی غیر از مرگ و یا آسیب جدی شود و یااینکه کارفرما از خطرات بالقوه اطلاع نداشته باشد.
خطای غیر جدی وجود خواهد داشت.
4- تخلف ناچیز: در برابر اعتراض نامه ها، خطاهایی که در قانون وجود دارند و رابطه مستقیمی با بهداشت و ایمنی ندارند قابل اغماض فرض میشوند.
بدون توجه به اعتراض نامه ها، کارفرمایان مجبور نیستند که کمترین خطاها را که در محلی رخ داده اند، اطلاع دهند و همچنین آنها مجبور به پرداخت جریمه سالی برای چنین خطاهایی نیستند.
5- تخلف عمدی: به خطایی اطلاق میشود که کارفرما به طور عمد مرتکب گردیده و یا اینکه کوشش منطقی را برای اصلاح شرایط خطر آفرین انجام نمیدهد.
6- تخلف تکراری: یک خطا وقتی جنبه تکراری می یابد که دومین اعتراض نامه برای خطایی که قبلاً مورد اعتراض قرار گرفت، مجدداً در همان مورد به اخطاریه منجر گردد.
نیازمندی های نگهداری سوابق قوانین بهداشت و ایمنی برخی معتقدند که هر کارفرمایی که هفت مستخدم یا بیشتر داشته باشد باید برای هر کدام از این افراد سوابق بهداشتی، ایمنی تهیه کند.
این سوابق شامل خلاصه وقایع، اطلاعات تکمیلی و خلاصه بیماری ها و آسیب های شغلی است.
همه سوابق به مدت 5 سال از تاریخ تهیه نگهداری میشوند و در شرایطی که نماینده اداره بهداشت و ایمنی حرفه ای آنها را درخواست میکند باید به وی نشان داده شوند.
آسیب ها و بیماری هایی باید ثبت شوند که منجر به مرگ میگردند، یا باعث میشوند کارمند شغلش را ترک کند، یا تهیه خدمات پزشکی را به جز کمک های اولیه ضروری میسازند.
به رغم مواد قانونی پیچیده بهداشت و ایمنی حرفه ای تشخیص کاربرگ های نگهداری سوابق به طور نسبی ساده و آسان است.
هنوز هم مدیران از روش های نگهداری سوابق بهداشت و ایمنی به عنوان نمونه ای دیگر از کاغذ برای غیر ضروری انتقاد میکنند.
تا این اواخر کارفرمایان کوشش میکردند تا جایی که ممکن است از گزارش دادن آسیب های جزئی خودداری نمایند.
حقوق کارکنان در رابطه با بهداشت و ایمنی حرفه ای حقوق و قوانین در کنار ایجاد محیطی عاری از خطرات بهداشتی و ایمنی، اعمال متقابل حمایتی را برای کارکنانی که میکوشند حق خود را از طریق قانون به دست آورند، انجام میدهند.
قوانین علاوه بر حمایت از کارکنان در مقابل انفصال از خدمت و یا تبعیض، کارفرمایان را از تنبیه کارکنانی که از کار کردن تحت شرایط خطر زا امتناع میورزند، باز میدارد.
کارکنان ممکن است از این حق خود استفاده کنند مبنی بر اینکه از کار کردن تحت شرایط خطر زا خودداری کنند و برای اصلاح موقعیت با استفاده از رویه های قانونی تلاش نمایند.
قانون بهداشت و ایمنی حرفه ای تمام افراد را تشویق میکند تا برنامه های بهداشت و ایمنی خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و آنها را اداره نمایند.
یک اصل در حقوق افراد حق اطلاع کارکنان از قانون است.
قوانین این حق را به کارکنان میدهد تا بدانند اگر مواد سمی و خطر زا در محیط کار وجود داشته باشد باید آموزش مناسب در مورد نحوه کار با این مواد به آنان داده شود.
بنابراین سازمان ملزم است تا به پزشک کارکنان ترکیبات عمده شیمیایی مورد استفاده را اطلاع دهد تا تشخیص و درمان بیماری ها را آسان نماید.
توسعه برنامه های بهداشتی سازمان ها علاوه بر رعایت استاندارد های بهداشتی اجباری بسیاری از فعالیت های بهداشتی را خود انجام میدهند.
این برنامه ها به این منظور طراحی میشوند که کارکنان را با سرپرستی مرتبط سازند.
تعدادی از روش های متداول مورد استفاده به وسیله سازمان ها شامل تحقیقات بهداشتی، کمیته های بهداشتی و برنامه های انگیزشی و آموزشی میباشد.
الف) تحقیقات بهداشتی تحقیقات بهداشتی که به طور معمول توسط واحد بهداشت صنعتی سازمان انجام میشود، کوششی در جهت کشف دلایل حوادث، آسیب ها و بیماری ها و و تعیین کردن روش هایی است که ممکن است برای پیشگیری حوادث احتمالی آینده مورد استفاده واقع شوند.
تحقیقات ابتدا با بازرسی و شناسایی نقاط ضعف بهداشتی محیط کار آغاز میشود.
پس از اینکه مطالعه مقدماتی جامعه تکمیل شد، مهندسان بهداشت ممکن است ضوابطی را برای بهبود بهداشت کارکنان توصیه نمایند.
این عمل شامل تغییراتی نظیر طراحی محدود سازمان و تجهیزات، نشانه گذاری مناطق خطر با رنگ های مختلف، طرح های حمل و نقل و معدنی و تقویت استفاده از وسایل پیشگیری میباشد.
نگاره 14.1 فهرست نکات ایمنی را نشان میدهد.
اخیراً بسیاری از متخصصان استفاده از علم ارگونومی را برای مقاصد عملی آغاز کرده اند.
ارگونومی علم طراحی محیط، تجهیزات، ابزار و کار میباشد به طوری که با خصوصیات، رفتارها و نیازهای افراد گوناگون سازگار باشند.
به تازگی مطالعه حوادث به وسیله محاسبه نرخ حوادث ساده شده است، سازمان بهداشت و ایمنی حرفه ای رابطه های زیر را ارائه میدهد.
این رابهط ها، سازمان ها را قادر میسازند تا فراوانی حوادث را با ارقام ملی و صنعت مقایسه کنند که برخی از این روابط عبارتند از: نسبت شدت ضایعات که نشان دهنده ساعت هایی است که در عمل به دلیل سانحه یا بیماری از دست رفته است و در عین حال بر این نکته توجه دارد که تمام سوانح و بیماری ها از لحاظ شدت برابر نیستند و چهار دسته ضایعه مرگ، نقص عضو دائم کامل، نقص عضو دائم نسبی و معلولیت موقت را نشان میدهد.
ب) کمیته های بهداشتی بسیاری از سازمان ها کمیته های بهداشتی را مورد استفاده قرار میدهند که شامل مدیریت و کارکنان دائم و ساعتی است.
هدف این کمیته ها جستجوی دلایل حوادث و پیشنهاد عملی برای جلوگیری از رخ دادن مجدد آنهاست.
با توجه به طبیعت کمیته های انفرادی، پیشنهادات داده شده ممکن است موفق یا غیر موفق باشند.
کمیته های موفق در می یابند که معمولاً کارگران با پیچیدگی های مشاغل شان آشنا تر هستند و آنها به طور مکرر خطرات بهداشتی را کشف میکنند که مدیران از آنها اطلاعی ندارند.
دوم، کارکنان بیشتر مایل هستند مستمع و پذیرنده باشند و توصیه های بهداشتی تهیه شده را اطاعت کنند.
سرانجام کمیته های بهداشتی برای کارکنان توضیح میدهند که سازمان مسئول بهبود بهداشت وایمنی کارکنان است.
موفقیت کمیته های بهداشتی بستگی به این دارد که مدیریت تا چه حد به توصیه های کمیته ها و به کارگیری آنها اهمیت میدهد.
کارفرمایانی که به کارگیری کمیته های بهداشتی را مخصوصاً به خاطر هزینه هایشان نادیده میگیرند و یا به تاخیر می اندازند، مجبور خواهند شد که هزینه های بیشتری را پرداخت نمایند.
ج) برنامه های آموزشی و انگیزشی ارتباطات مناسب و برنامه های آموزش زیر بنایی برای ارتقای سطح بهداشت میباشند.
معمولاً آموزش بهداشت یک قسمت از برنامه جذب کارکنان جدید میباشد.
این آموزش شامل سخنرانی پیرامون بهداشت، نمایش فیلم و اسلاید و انتشار نشریه میگردد که به شکل جزو و سوال میباشد.
برای اینکه این شکل از آموزش بهداشت موثر و کارساز باشد باید به طور مستمر به وسیله سرپرست ها در محیط کار تقویت گردد.
علاوه بر آموزش بهداشت تعدادی از سازمان ها کوشیده اند تا حوادث را به وسیله تهیه گزارش های بهداشتی خوب و مناسب و انگیزه های مناسب برای کارکنان شان کاهش دهند.
برای مثال برخی از سازمان ها، به کارکنان شان در یک دوره زمانی مشخص که حادثه ای در محیط کار نداشتند جوایزی به آنها میدهند.
سازمان های دیگر جلسات مباحثه ای را بین کارکنان شان تشکیل میدهند تا نرخ حوادث را کاهش دهند یا پیشنهاداتی را برای معیارهای بهداشت تهیه میکنند.
تا زمان حاضر نتایج این مباحثات به صورت مختلفی ظاهر شده است و در تعدادی از سازمان بهداشت افزایش یافته است.
در تعداد دیگر از سازمان ها این نوع برنامه ها در کاهش نرخ حوادث، بازده چندانی نداشته، گر چه دراین نوع سازمان ها کاهش نرخ حوادث از رشد مناسبی برخوردار نبود، اما بیانگر این نکته است که در هر صورت آموزش و ایجاد انگیزه میتواند دارای اثر باشد، با توجه به اینکه تاثیر برنامه ها در سازمان های مختلف متفاوت است.
مدیریت فشار روانی برای اصطلاح فشار روانی تعاریف مختلف ارائه شده است.
برای بسیاری از افراد فشار روانی حالات منفی، تنش، نگرانی، عصبانیت و ناراحتی را ایجاد میکند.
فشار روانی پیامد منفی فشارهای روحی میباشد که به وسیله محرک های خارجی به سیستم درونی افراد تحمیل میشود که این عوامل خارجی تحت عنوان عوامل خارجی موثر بر فشار روانی مطرح میشوند.
برای مثال جدایی و طلاق، شکست در امتحان، یا مرگ یکی از اعضای خانواده، همگی موقعیت هایی هستند که موجب فشار روانی میگردد که ممکن است احساس ناراحتی و پریشانی را برای افراد به همراه داشته باشد.
برخی فشار روانی را مثبت میدانند و چون موجب پیشرفت و ارتقا در کار میگردد، ازدواج یا صاحب فرزند شدن هم میتواند منجر به برانگیختن فشار روانی مثبت افراد باشد.
با این وجود بدون توجه به احساس های منفی مرتبط با فشار روانی این حالات روحی لذت بخش، خوش آیند و مطلوب هستند.
در تعریف فشار روانی، آن عبارت از: کنش های جسمی و روانی افراد در پاسخ به وقایع محیطی و خارجی می دانند که این وقایع عوامل موثر بر فساد روانی نامیده میشوند.
بدون توجه به اینکه احساسات برانگیخته شده ناشی از عوامل فشار روانی مثبت یا منفی باشند، افراد مواجه شده با این عوامل باید تغییراتی را در سیستم خود ایجاد نمایند.
از نظر زیستی و حیاتی فشار خون ممکن است بالا رود، ضربان قلب ممکن است افزایش یابد و کارکرد های سیستم های داخلی ممکن است غدد مترشحه داخلی را تحریک نمایند.
بعضی اوقات فشار روانی باعث میشود که افراد تحریک شوند و به گونه ای واکنش نشان دهند که منجر به افزایش کارکرد و بهبود سازمان گردد.
این فرآیند تطبیق سالم فشار روانی مثبت شناخته میشود.
با این وجود همه افراد به طریق درست به فشار روانی پاسخ نمیدهند یعنی واکنش ممکن است نوعی فشار روانی منفی باشد، که به موجب آن افراد به طریقی واکنش نشان میدهند که هم برای فرد و هم برای سازمان مصر میباشد.
فشار روانی مثبت و منفی فشار روانی مثبت: واکنش تطبیقی سالمی است که فرد به یک موقعیت تنش زا میدهد.
فشار روانی منفی: زمانی رخ میدهد که فرد به عامل فشار روانی به صورت نادرست پاسخ میدهد که این امر منجر به رفتارهای زیان آور هم برای فرد و هم برای سازمان شود.
محققان و نظریه پرداز ها در ابتدا به این امر علاقمند بودند که فشار روانی چگونه ایجاد میشودو افراد از نظر روانی و فیزیکی به چه طریقی نسبت به این موقعیت های تنش زا پاسخ میدهند.
به محض اینکه عوامل شناسایی شدند سازمان ها ممکن است قادر باشند که این عوامل را کنترل کنند و از نگرانی ها و لطمات وارده به سازمان جلوگیری کنند.
علاوه بر این شناسایی صحیح و کنترل فشار روانی ممکن است باعث افزایش بهره وری، اخلاقیات و ارضای کارکنان شود.