مقدمه :
پس مراحل تعیین و بیان مساله ،تدوین واجرای خط مشی عمومی به مرحله ارزیابی در فرایند خط مشی گذاری میرسیم .ارزیابی یکی از مراحل مهم خط مشی گذاری است به همین دلیل مدیران بخش عمومی به طور فزاینده ای برای توجیه برنامه های کنونی،براورد هزینه هاو منافع وپیشنهاد تغییرات ضروری به ارزیابی خط مشی ها متوسل می شوند. تا چندی قبل ارزیابی جدی از خط مشی به عمل نیامده واخیرا در میان محققان وخط مشی گذاران علاقه وتمایل بیشتری در قبال این مقطع از فرایند خط مشی گذاری درحال شکل گیری است .
همواره زمانی می توان درخصوص اجرای یک برنامه وموفقیت یا شکست آن اضهار نظر نمود که اطلاع دقیق ازپایان کارداشته باشیم وبهترین گزینه برای این کار بررسی وارزیابی بازخورد هربرنامه می باشد .وبرای ادامه دادن برنامه در آینده میتوان از اطلاعات بدست آمده از بازخورد آن استفاده کرد.
درواقع ارزیابی بررسی وملحوظ داشتن بازخورد برای ادامه برنامه حیاتی میباشد .بعداز اجرای هربرنامه می بایست نتایج عمومی آن را در عمل مورد ارزیابی قرار دهیم تا اطمینان یابیم که اهداف ورسالتهای تصمیم مورد نظر تحقق یافته است .ارزیابی اگر بدرستی انجام گیرد به بهبود وشناخت صحیح برنامه در آینده منجر خواهد شد. معمولا ارزشیابی خط مشی فرایندی است که در آن مشخص می شود یک خط مشی در عمل از چه ابزارهایی استفاده کرده ودرصدد تحقق چه اهدافی است .
تعاریف:
برای درک بهتر مسئله بر آن شدیم که تعاریفی هرچند مختصر از خط مشی وارزیابی آن ارائه دهیم.
دیوید ناشمیاس چهره برجسته دررشته خط مشی گذاری ارزیابی خط مشی را چنین تعریف می کند :
بررسی عینی، منظم وتجربی آثار جاری خط مشی ها وبرنامه های عمومی بر گروههای هدف تا آنجا که به اهداف منظور نظر مربوط می شود.( مایکل هوالت – 1380-270)
در این تعریف به وضوح بیان شده است که آثار یک خط مشی،برای حصول به اهداف آن باید به شیوه ای عینی ،منظم وتجربی مورد بررسی قرار گیرد .
تعریف پیچیده تری از ارزیابی خط مشی بدین صورت بیان میشود :
ارزیابی خط مشی ، سنجش اثر بخش کلی یک برنامه ملی در برآوردن اهدافش یا سنجش اثر بخشی نسبی دو برنامه یا بیشتر در برآوردن اهداف مشترک می باشد . تحقیق وپژوهش پیرامون ارزیابی خط مشی ،بررسی عینی ، سیستماتیک وتجربی تاثیرات مداوم خط مشی ها وبرنامه های عمومی که مقصود نهایی آنها در قالب اهداف است می باشد.(حسن گیوریان- 1380- 241)
خط مشی عمومی را می توان برون داد یک فرایند چندگانه متشکل از افرادی که در گروههای کوچک ودر چهار چوب سازمانهای رسمی با یکدیگر مراوده دارند ،دانست .
تمام سازمانهایی که در سیسنم متشکل از نهادها ،قوانین واقدامات سیاسی جای گرفته اند در معرض نفوذهای اجتماعی وفرهنگی قراردارند .(آون هیوز -1380-172)
ارزیابی چیست:
به نظر یکی از صاحبنظران توجه به ارزیابی برای تعیین اعتبار وشایستگی برنامه ها و خطمشی های عمومی اینست که : برنامه ها چه نقشی در حل مسائل ومشکلات عمومی داشته و جهت گیری آنها چگونه بوده است؟
ارزیابی صرف نظر ازاینکه در چه سطحی صورت می گیرد مستلزم اینست که شامل یک رشته از فعالیتهای مشخص باشد.
اولین مساله این است که تعیین کنیم چه چیزی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. برنامه مورد
ارزیابی ممکن است روشن وبدیهی باشد . مثلا تعیین اینکه ،برنامه ها یاخط مشی های سازمان مسکن به گسترش واحدهای مسکونی منجر میشود یانه ؟
دوم اینکه معیارها واندازه گیری برای جمع آوری اطلاعات راجع به ارزیابی میتواند دریک طیف از اطلاعات کاملا کمی تا کاملا کیفی قرار گیرند.
مساله سوم تجزیه وتحلیل اطلاعاتی است که میتوان به آن دسترسی داشت به نحوی که از اثربخشی برنامه یا خط مشی مورد نظر یک جمع بندی معتبرارائه کند.
دراینجا هم ممکن است فرد اختلاف زیادی رادر روشهای ارزیابی ازفنون کمی برای تجزیه وتحلیل مقایسه ای هزینه ومنفعت وروشهای تجربی مشاهده کند.
انگیزه ومعیار برای اندازه گیری :
ارزیابی ها تلاش جدی وقابل توجهی هستند که اهمیت برنامه را در قبال "چه کسی،چه چیزی،کی وچگونه" نشان می دهند .از آنجا که سیستمهای اداری وسازمانها به کفایت عملیات وتلاشهای خود بیش از حداعتماد دارند،ارزیابی ها یی راکه نشانگر نقص وناتوانی برنامه های انان در رسیدن به اهداف است،تحمل نمی کنند.
در پاره ای موارد انجام ارزیابی برای توجیه فعالیتهای سازمان صورت میگیرد.ارزیابی دراین مفهوم به عنوان ابزاری برای حمایت از خط مشی ها تلقی می شود وارزیابان، آن بخش از خط مشی را که قادر به توجیه آن نیستند مورد تاکید قرار نمی دهند.در این قبیل موارد فرایند نظارت یا تایید مجددبرنامه ،یک روند توجیه برنامه یا خط مشی می باشد.
شواهد وقرائن درسازمانها گویای آنست که این وقایع درارزیابی های رسمی وغیررسمی فراوان بوجودمی آیند .نمایندگان وقانونگذاران یا مدارک را می پذیرند وپشتیبانی خود را ازبرنامه ای که به آن اطمینان دارند ابراز می کنند یا با ارائه وانجام ارزیابی مستقل به مخالفت برمی خیزند وزمینه را برای انجام ارزیابی قوه مقننه ، دیوان محاسبات ویا کارکنان پژوهشی خود فراهم می نمایند. البته این بدان معنی نیست که امکان ندارد ارزیابی به انتقادات شدید وتحولات عمیق وگسترده نینجامد
تمامی برنامه ها وخط مشی ها حتی بوسیله کسانیکه آنها را تنظیم وتدوین می نمایند توجیه شدنی نیستند،در اینصورت ارزیابی نباید بصورت ابزار توجیه کننده در نظر گرفته شود، بلکه باید برای اصلاح برنامه ها از آن استفاده شود.
یکی ازموارد اصلی در ارزیابی تعیین ضوابط وشاخص اندازه گیری آن مربوط میشود. قبل از اینکه شخصی محاسن یک برنامه را قضاوت کند ،باید مبنایی برای این کار ایجاد شود.
آن مبنا یا معیار چیست؟ واینکه آیا تمامی کسانیکه در فرایند خط مشی گذاری مشارکت دارند با چنین ارزیابی یا مطالعات منظم موافقت می کنند، سئوال دیگری است که مطرح می باشد. البته اینها سئوالات اساسی است که جواب به آنها قدرت ورسالت هر ارزیابی ویژه را معین می سازد.
خط مشی ها، معیارهای ساده وموثری به شمار می آیند وبرای اندازه گیری وارزیابی ، میزان اجرای برنامه ها یا رسیدن یا نرسیدن سازمان به اهداف ازقبل تعیین شده ،نشانه ای ازتوفیق یاعدم توفیق سازمان است.
چرخه ارزیابی خط مشی: ( ( Policy Evaluation Cycle
ارزیابی خط مشی عمومی به صورت یک مقطع مستقل انجام نمی گیرد،بلکه در قا لب یک فرایند ،چندین فعالیت را در برمی گیرد.
هدف اصلی ارزیابی ، قضاوت در مورد خط مشی ها یا برنامه هایی است که برای پاسخگویی به مشکلات عمومی طراحی وتدوین شده اند تا آنکه مشخص شود آیا خط مشی ها وبرنامه های مبتنی برآنهاتوانسته است به تمامی مقاصد از قبل تعیین شده که ادعای خط مشی گذاران بوده است برسد،واگر نتیجه منفی است علل وعوامل عدم موفقیت خط مشی ها دراجرا بررسی شوند ودر راستای نیل به اهداف مورد نظر ، تغییرات واصلاحات لازم انجام پذیرد.
بازده مشخص ارزیابی ممکن است به اشکا ل مختلفی ظاهر شود که ذیلا به آنها اشاره میشود.
الف- در یک حالت ایده آل ارزیابی نشان دهنده آن است که برنامه ها مطابق اهداف پیش بینی شده پیشرفت کرده واجرای آنها باید همچنان ادامه یابد.
ب- درحالت بعدی ممکن است ارزیابی نشان دهد که در اجرای خط مشی کمبود ها وتنگناهایی وجود داشته واین مشکلات موجب عدم اجرای برنامه ها گردیده است. در چنین حالتی باید اصلاحاتی در شیوه های اجرایی صورت گیرد وبرنامه ها با این اصلاحات مجددا مورد ارزیابی قرار گیرند.
ج- در این حالت خط مشی از جهت محتوی ،مشکلاتی را نشان میدهد و خط مشی گذاران باید در ان تجدید نظر کرده وشکل جدید را به صورت قانونی درآورند.
د – ارزیابی خط مشی ها ممکن است نشان دهنده آن باشد که مشکل بدرستی شناسایی نشده وباید تعریف مجددی از آن بعمل آید وبراساس تعریف جدید راه حل های تازه ای تنظیم و ارائه گردند
.ه - در آخرین حالت ممکن است ارزیابی ،مساله جدیدی را مطرح سازد ودستور کار جدید برای خط مشی گذاراران ایجاد شود.
درتمامی این حالات چرخه های مختلفی از خط مشی بوجود می آید که اصطلاحا به آنها چرخه های ارزیابی گفته می شود.
انواع ارزیابی خط مشی:
ارزیابی های خط مشی را بطور کلی میتوان تحت سه مقوله عام یعنی
ارزیابی اداری- به کارآمدی توجه دارد.
ارزیابی قضایی – به روکش قانونی داشتن توجه دارد.
ارزیابی سیاسی – به مشروعیت عمومی توجه دارد.
این سه نوع ارزیابی ازنظر شیوه، عوامل وآثار با یکدیگر متفاوت هستند.
- ارزیابی اداری (عملکرد مدیریت ونظامهای بودجه بندی) :
که توسط ناظران مالی،قانونی وسیاسی وابسته به وزارتخانه های دولتی ،سازمانهای اجرایی تخصصی و... انجام می شود . در این ارزیابی چگونگی ارائه خدمات به مشتریان وارباب رجوعان مد نظر می باشد وآنچه بیش از سایر جنبه ها مهم میباشد "کارایی خدمات" است. یعنی آیا منابع مادی وانسانی به صورت مناسب وبه دور از اتلاف ودر فرایند انجام امور بکار گرفته می شود؟ آیا خط مشی ها به اهداف از پیش تعیین شده با کارایی لازم رسیده اند؟ وآیا با همین منابع می توان بازده برنامه ها راافزایش داد؟
ارزیابی اداری مستلزم جمع آوری اطلاعات دقیق ازبازده وعملکرد برنامه وتطبیق آنها با استانداردهای ازپیش تعیین شده برای رسیدن به کارایی مطلوب می باشد. ارزیابی اداری دارای تقسیم بندی هایی به شرح ذیل است:
الف- ارزیابی تلاش: در این ارزیابی میزان درون داده های برنامه مورد سنجش قرار می گیرد بدین منظور که مشخص شود ، دولتها برای دستیابی به اهداف خود تا چه حد تلاش کرده اند. البته این نوع ارزیابی مبنایی برای ارزیابی های بعدی همچون کارایی قرار می گیرد.
ب- ارزیابی عملکرد : در این ارزیابی ، برون داده های برنامه مورد سنجش قرار می گیرند. تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهها ، تعداد پارکهای ساخته شده وتعداد کارگران آموزش داده شده، مثالهایی از برون داد هستند.
پ- ارزیابی کارایی : ارزیابی تلاش وعملکرد ، اساس وسنگ بنای این نوع ارزیابی هستند. در ارزیابی کارایی میزان هزینه های یک برنامه مورد سنجش قرار می گیرد ودر این راستا میزان توانایی دستگاههای اجرایی در کاهش اتلاف منابع یا افزایش بازده با سطح منابع ثابت به محک آزمایش زده میشود.
ت- ارزیابی فرایند : در این نوع ارزیابی ،روشها، فرایندها وعناصر وابسته به انجام برنامه ها مورد بررسی قرار می گیرند . هدف این نوع ارزیابی ، اصلاح، بهبود وساده سازی فرایندهای اجرایی در رسیدن به اهداف برنامه ها وخط مشی است.